در حدود 3 درصد افراد هر جامعه مبتلا به نوعی عقب ماندگی ذهنی می باشد ، شناسایی این قبیل کودکان و آموزش و پرورش آنان از ابعاد مختلف حائز کمال اهمیت می باشد.
در دین مبین اسلام افراد با هر نوع توان و استعداد حق برخورداری از موهبت الهی و حقوق اجتماعی را دارند و استعداد و توان آنها در هر حد و اندازه قابل پرورش و تربیت است بنابر این باید در حکومت جمهوری اسلامی امکانات بهره وری از مواهب الهی را برای همه افراد در سایه تعلیم و تربیت صحیح فراهم نمود. مسئله دیگری که در رابطه با تعلیم و تربیت این گروه مطرح است این است که عدم توجه به تعلیم و تربیت آنان موجب زیانهای اجتماعی و اقتصادی برای جامعه و در واقع هدر رفتن تعداد زیادی از افراد خواهد شد .مضافا باینکه با عنایت به شرایط جسمی و روانی این گروه اگر عدم توجه به آنان باعث انحرافات و اشکالات اجتماعی شود اثر مستقیم آن بر جامعه مترتب خواهد شد که در نزد خداوند مسئول خواهیم بود.
تعریف و هدف
کودکان و دانش آموزان استثنایی در پنج گروه مختلف تقسیم می شوند و در هر گروه تحت شرایطی خاص تحت تعلیم قرار می گیرند این پنج گروه عبارتند از:
1-عقب مانده ذهنی و معلول جسمی
2-ناشنوا و نیمه شنوا
3-نابینا و نیمه بینا
4-ناسازگار
5-تیزهوش
هدف از آموزش و پرورش کودکان و دانش آموزان استثنایی فراهم آوردن فرصتهای مناسب و امکانات آموزشی و یژه بمنظور استفاده از حداکثر توانائیهای ذهنی و جسمی کودکان با توجه به ویژگی های عقلانی و جسمانی آنان می باشد.
ضرورت و اهمّیت
با توجه به اینکه بطور متوسط 3 درصد افراد هر جامعه مبتلا به نوعی عقب ماندگی ذهنی می باشد شناسایی این قبیل کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . لذا هدف این دوره تربیت افرادی است که بتوانند آموزش و پرورش کودکان استثنایی را عهده دار گردند.
طول دوره و شکل نظام
متوسط طول دوره کارشناسی آموزش و پرورش کودکان استثنایی 5 سال می باشد (حداقل 4و حداکثر 6 سال) و نظام آموزشی آن مطابق آئین نامه مصوب ستاد انقلاب فرهنگی است .
کلیه دروس در هشت ترم برنامه ریزی شده و طول هر ترم 18 هفته در هر نیمسال تحصیلی است . زمان تدریس هر واحد از نوع نظری 18 ساعت ، از نوع عملی 36 ساعت و کارورزی 72 ساعت است.
افسردگی و نابینایان
از دیرباز بینایی به منزله زیبایی و درک روشنایی و حیات تلقی شده و نابینایی به منزله زشتی، تاریکی و بیبهره ماندن از درک حیات مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته است. این بینش با توجه به عدم برخورداری افراد نابینا از فرصتهای آموزشی و شغلی مناسب در طی قرون متمادی به صورتی فراگیر و پایدار باقی مانده است.
با بررسی آمارهای بینالمللی و توجه به متجاوز از چهارصد میلیون معلول و ناتوان در سراسر جهان و افزایش چشمگیر این جمعیت اهمیت تعلیم و تربیت، رفاه، اشتغال و بالاخره نحوه زندگی افراد استثنایی آشکارتر میشود.
آمارهای منتشره نشان میدهد از هر ده نفر مردم جهان یک نفر شناخته یا ناشناخته با معلولیت یا کمبودی درگیر است. با این حساب با توجه به تلاش و کوشش که در یکی دو قرن گذشته در ارائه فرصتهای اموزشی و شغلی افراد نابینا مبذول شده است از مجموع 650 هزار نفر جمعیت نابینای ایالت متحده، تنها چیزی، رقمی حدود 30% افراد مذکور از مزایای تحصیلی و شغلی مناسب برخوردار و بقییه افراد شاید تنها به صرف نگرش نامسائدی که نسبت بهمعلولیت نابینایی خود دارند از این مزایا محروم ماندهاند. این در حالی است که این کشور بیشترین امکانات را از نظر اقتصادی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و تکنولوژی در اختیار دارد. بر اساس آمار گزارش سالانه انستیتو بینالمللی نابینایان هدلی در سال 1989 تعداد کل جمعیت نابینایان دنیا در حدود 40 ملیون نفر برآورد شده است. از این تعداد حدود 66% جمعیت در کشور فقیر و عقب نگه داشته آسیا و آفریقا زندگی میکنند