) مرحله آشنایی
خانواده آقای امینی پس از هماهنگی و گرفتن وقت، در روز معین وارد جلسه مشاوره شدند و من به سمت آنها رفتم و پس از سلام و احوال پرسی از آنها دعوت کردم که به سمت جایگاه بروند وبنشینند و وقتی که آنها نشستند از طرز نشستن آنها که پدر و مادر با هم و فرزندان با هم بودند پی به نقشه ساختاری این خانواده بردم که پدر و مادر با هم هستند و فرزندان نیز با هم هستند. سپس بعد از کمی خوش و بش و آشنایی مختصر با آنها از آنها خواستم که هر کدام تک تک خوشدان را برای من معرفی کنند.
ابتدا آقای امین خود را معرفی کرد و سپس شروع به معرفی سایر اعضای خانواده کرد. من به او گفتم که بهتر است که اجازه دهید هر کدام از اعضای خانواده خودشان را معرفی کنند. سپس هر کدام از اعضای خانواده شروع به معرفی خود کردند.
اعضای خانواده آقای امینی عبارت بودند از:
خانم آزادمنش (همسر آقای امینی)، امید امینی (پسر آقای امینی)، مریم امینی (دختر آقای امینی)، مشکل مربوط به مریم امینی دختر خانواده بود که مشکلش افت تحصیلی بود. اوپس از معرفی خود شروع به بیان مشکل کرد. من به او گفتم که بهتر است بعداً به این موضوع بپردازیم و از بقیه اعضای خانواده خواستم که خودشان را برای من معرفی کنند.
2) مرحله بیان مشکل
سپس موضوع را برای افراد خانواده روشن کردم یعنی به آنها گفتم که شما برای حل مشکلی که برای عضوی از خانواده شما رخ داده به اینجا آمده اید. وقتی که آنها فهمیدند که برای چه به جلسه مشاوره آمده اند از سردرگمی که برایشان پیش آمده بود که برای چه جلسه مشاوره باید بیایند در آمدند. اعضای خانواده فهمیدند که مشکل فقط برای عضو مشکل دارد در خانواده نیست و همه آنها باید در حل مشکل مشارکت کنند. سپس بدون اینکه خطاب به کسی بکنم پرسیدم که چی شده؟
در این حین دختر خانواده (مریم امینی) که درگیر مشکل بود شروع به بیان مشکل کرد. او که فکر می کرد مشکل فقط برای خودش است، بنابراین شروع به صحبت کرد و مقدار زیادی از جلسه به صحبت کردن او گذشت. من هم هر گاه اواندکی مکث می کرد نظر سایر اعضای خانواده را در مورد حرفهای او می پرسیدم.
مثلاً: اگر او می گفت که علت افت تحصیلی من به این خاطر است که تمرکز حواس ندارم و موقع درس خواندن در خانه حواسم به جاهای دیگر پرت می شود. من از مادر او سئوال می کرد که آیا این موضوع صحت دارد یا نه؟
در حین صحبت اعضای خانواده به زبان تن و زبان گفتاری فرد مشکل دار با سایر اعضای خانواده اش هماهنگ و موافق است.
در حین جلسه مشاوره خوب به حرفهای آنها گوش کردم و از آنها در مورد مشکلشان سئوال کردم و حرفهای آنها را در غالب جدید و بدون تکرار طوطی وار به آنها انعکاس مطالب دادم.