دانلود مقاله لباس و پوشش در سیره نبوى

Word 53 KB 22607 10
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • لباس,براى پوشاندن بدن و حفظ آن از سرما و گرما و آلودگى و مایه ى آبرو و آراستگى انسان است.

    تبدیل آن به وسیله ى تفاخر و تجمل و ارزش را در کیفیت جامه دانستن, نوعى انحراف از فلسفه ى وجودى لباس است.


    از این رو ((ساده پوشى)) به عنوان یکى از مظاهر ساده زیستى و رهایى از تعلقات مادى است.

    پیامبر اکرم(ص) این گونه به زندگى و دنیا مى نگریست و این گونه نیز مى زیست و هرگز ارزش را در ((لباس)) نمى دید.


    سعدى مى گوید :
    تن آدمى شریف است به جان آدمیت
    نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
    و به قول پروین اعتصامى :
    زهد با نیت پاک است نه با جامه ى پاک
    اى بس آلوده, که پاکیزه ردایى دارد
    در این جا به نمونه هایى از سیره ى حضرت رسول(ص) در مورد پوشیدن جامه, جنس لباس, رنگ, اندازه و تعداد و نحوه ى پوشیدن پیراهن,کفش, کلاه, عمامه, ردا و...

    اشاره مى کنیم:

    1 جنس و رنگ لباس
    رسول خدا(ص) هم به سلامت و عافیت جسمى, هم به سادگى و هم به نوع سالم تر پارچه ى لباس توجه داشت.

    لباس پنبه اى مورد علاقه ى آن حضرت بود.

    على(ع) مى فرماید: ((لباس هاى پنبه اى بپوشید, چرا که آن, لباس پیامبر خداست)).(1)
    آن حضرت, هم لباس برد یمانى مى پوشید, هم جبه اى پشمین و خشن از پنبه و کتان.

    (2)
    مى فرمود: ((پنج چیز را تا زنده ام ترک نمى کنم,...یکى هم پوشیدن لباس پشمى)).

    (3)
    رنگ سبز, رنگ مورد پسند پیامبر(ص) براى لباس بود.(4) بیشتر جامه هاى پیامبر سفید بود و مى فرمود: لباس سفید را بر زندگانتان بپوشانید و مردگانتان را هم با پارچه ى سفید کفن کنید.(5)
    پیامبر خدا ملحفه اى داشت که با زعفران رنگآمیزى شده بود و گاهى تنها با پوشیدن همان, با مردم نماز مى خواند.(6)
    رنگ سرخ, رنگى بود که پیامبر خدا(ص) براى لباس, آن را نمى پسندید.(7)
    رسول خدا(ص) نمونه ى اعلاى تمیزى و آراستگى بود.

    در لباس پوشیدن نیز به این نکته توجه داشت و در مورد نظافت جامه مى فرمود:((من اتخذ ثوبا فلینظفه)).(8)
    لباس سفید, خود به خود طورى است که چرک و آلودگى زودتر در آن معلوم مى شود, و انسان مقید به سنت نبوى نظافت, به شستن و تمیز کردن آن روى مىآورد.

    به علاوه انبساط خاطر و باز شدن روحیه نیز از فواید پوشیدن لباس روشن و سفید است.


    2 اندازه و کیفیت
    جامه اى که انسان را مغرور و سرمست کند یا تکبر و خود برتر بینى آورد, ناپسند است.

    مقید بودن به نوع خاصى از جامه نیز, اسارت آور است.


    رسول خدا(ص) هرگاه لباس تازه مى پوشید, خدا را شکر و سپاس مى گفت و جامه ى قبلى را به مسکین مى داد.


    (کان من فعله اذا لبس الثوب الجدید حمدالله)(9)
    در روایت دیگر است که چون جامه ى نو به تن مى کرد, دعا مى کرد و مى فرمود: خدایى را سپاس که بر تن من چیزى پوشاند تا پوشش من باشد و میان مردم آراسته باشم.

    (10)
    جامه ى بلندى که بر زمین کشیده شود, نشان تکبر است و در جاهلیت, شیوه ى اشراف بوده است.

    رسول خدا(ص) ضمن آن که از پوشیدن آن گونه جامه ها نهى مى کرد, خود جامه اى مى پوشید که از نظر بلندى به قوزک پاهایش نمى رسید.(کانت ثیابه کلها مشمره فوق الکعبین).(11)این در مورد جامه اى بود که هم چون لنگ به کمر مى بست.

    و جامه اى که از رو مى پوشید, تا نصف ساق پا مى رسید.


    جامه ى وى گاهى جامه اى کوچک تر از قطیفه(شمله) بود, یا جامه اى پشمین و راه راه با خطوط سیاه و سفید که وقتى آن را به بر مى کرد, هیئت زیبایى مى یافت.(12)
    از نشانه هاى وارستگى آن حضرت در پوشیدن جامه و این که فخر خویش را به جامه و نوع آن نمى دانست, این است که نقل شده هر نوع لباسى که فراهم مى شد مى پوشید, از لنگ و پیراهن یا جبه یا هر چیز دیگر.(13)
    3 ساده پوشى
    ساده زیستى رسول خدا(ص) و وابسته نبودن به جلوه هاى فریبنده ى دنیا و به ناز و نعمت آن دل نبستن و به جلوه هاى مادى دل خوش نداشتن, در همه ى شوون زندگى وى متجلى بود از جمله در کیفیت و نوع لباس و فرش و زیر انداز و...


    نقل شده که گاهى آن حضرت, روى حصیر مى خوابید, بى آن که جز آن چیزى زیرش باشد.

    (14)
    هر چه فراهم بود مى پوشید, چه قطیفه اى باشد که بر بکند, یا برد عالى که بپوشد, چه جبه ى پشمین, هر چه که از حلال مى یافت مى پوشید.(ما وجد من المباح لبس)(15)
    مهم, مباح بودن جامه بود که براى رسول خدا اهمیت داشت, نه قیمت و جنس و دوخت و جذاب بودن!

    آن حضرت به صحابى پارساى خود ابوذر غفارى فرمود: اى ابوذر!

    من لباس خشن و سخت مى پوشم, روى زمین مى نشینم, انگشتانم را پس از غذا مى لیسم, بر چهار پاى بى زین سوار مى شوم و کسى را در ردیف خود سوار مى کنم.

    اینها از سنت هاى من است, هر کس از سنن من روى گردان شود, از من نیست.(16) در سخن دیگرى آمده است که عبایى داشت, هرگاه مى خواست نافله بخواند (یا جابه جا شود) آن را دو تا مى کردند و زیرش مى انداختند.(17) پیامبر خدا(ص) هرگز نسبت به جاى خواب و رختخواب, عیبجویى و ایرادگیرى نداشت.

    اگر بستر برایش مى گستردند, بر آن مى خوابید و اگر رختخوابى پهن نمى شد, بر زمین مى خوابید.

    (ان فرشوا له اضطجع وان لم یفرش له اضطجع على الإرض.) (18) این نهایت زهد و اوج وارستگى از تعلقات دنیوى است.

    وقتى در خانه بود, لباس خود را مى دوخت و بر کفش خویش وصله مى زد.(19) روزى عمر خدمت آن حضرت رسید, در حالى که وى بر روى حصیرى خفته بود و حصیر بر پهلوهاى آن حضرت خط انداخته بود; گفت: یا رسول الله!

    کاش بسترى گسترده بودید!

    فرمود: دنیا را مى خواهم چه کنم؟

    مثل من و دنیا مثل رهگذرى است که در یک روز گرم, ساعتى از روز را زیر سایه ى درختى به استراحت پرداخته, سپس آن جا را وانهاده و رفته است.(20) 4 ـ لباس هاى ویژه کلاه, عمامه, دستار و عرقچین, گرچه پوشاننده ى ((بدن)) نیست, ولى در ردیف جامه به شمار مىآید.

    از سنت هاى اسلامى, پوشاندن سر است, چه هنگام عبادت و نماز, چه در مواقع دیگر.

    گرچه ((در سر عقل باید, بى کلاهى عار نیست.)) پوشش پیامبر اکرم(ص) براى سر خود, اغلب ((عمامه)) بود.

    هنگام نماز و خطبه و جهاد, به تناسب, شرایط, با چیزى سر را مى پوشاند.

    گاهى هم سر برهنه بود.

    به روایت امام صادق(ع) پیامبر اسلام, عرقچین و کلاه سفید راه راه مى پوشید و در هنگام جنگ, عرقچینى بر سر مى گذاشت که دو گوش داشت و روى گوش ها را مى پوشاند.(21) در مواقع دیگر, از زیر عمامه, عرقچین هم بر سر مى پوشید.(کان یلبس القلانس تحت العمائم.) (22) البته گاهى عمامه ى بدون کلاه بر سر مى نهاد, یا کلاه بدون عمامه مى پوشید(23).

    عمامه سیاهى داشت که بر سر مى پیچید و با آن نماز مى خواند.(24) اگر استفاده ى از دستمال و حوله را براى خشک کردن دست و صورت هنگام وضو وارد بحث پوشش و لباس کنیم, در این زمینه هم بد نیست بدانیم که رسول خدا(ص) حوله هاى متعددى داشت, با نام هاى مختلف و کاربردهاى گوناگون, که به مراعات بهداشت و نظافت و نظم هم مربوط مى شود.

    در روایت آمده است: آن حضرت دستمال و حوله اى داشت که پس از وضو چهره ى خود را با آن خشک مى کرد.

    و اگر حوله و دستمالى همراه نداشت, با گوشه ى لباس خود صورت را خشک مى کرد.(25) آراستگى آن حضرت, بخصوص هنگام حضور در جمع مسلمانان در مسجد و براى خطبه و نماز, گوشه ى دیگرى از سیره ى او را نشان مى دهد.

    لباس نماز جمعه ى وى مخصوص بود: ((کان له ثوب للجمعه خاصه)).(26) در بعضى روایات آمده که غیر از لباسى که در روزهاى غیر جمعه مى پوشید, دو جامه ى مخصوص براى جمعه داشت.(27) 5 ـ آداب لباس پوشى گرچه لباس پوشیدن, کارى ساده و روزمره و عادى است, ولى روش و سیره ى اولیاى دین در این زمینه ها هم براى ما مهم است.

    پیامبراکرم(ص) هر گاه لباس و پیراهن مى پوشید, ابتدا سمت راست را بر تن مى کرد و هرگاه جامه از تن در مىآورد, از سمت چپ شروع مى کرد.(28) گاهى بى آن که جامه ى دیگرى بر تن کند, روپوشى را بر اندام خود مى افکند و دو طرف آن را بین دو شانه ى خود گره مى زد و چه در خانه یا بیرون یا هنگام نماز بر جنازه ها, با همان حالت نماز مى گزارد.گاهى نیز در یک لباس گشاد نماز مى خواند.

    دو عدد جامه ى برد بافته شده داشت که آن ها را تنها در حال نماز مى پوشید, امت خویش را به ((نظافت)) دستور مى داد و تشویق مى کرد.(29) آن حضرت, انجام کار را با دست راست, و شروع از سمت راست را در همه ى کارهایش دوست داشت; در پوشیدن جامه و کفش, در شانه کردن موى.(30) لباسى که مى خرید, اگر آستین آن بیش از اندازه بود, مقدار اضافى را مى برید.

    (31) و نمى گذاشت لبه ى آن را هم بدوزند و به همان حال مى پوشید و مى فرمود: کار, خیلى زودتر از این هاست.(32) پایان این بخش را به دو کلام از حضرت رسول(ص) زینت مى دهیم که درباره ى جامه و آداب لباس پوشى فرموده است: (( من لبس ثیاب شهره فى الدنیا البسه الله لباس الذل یوم القیامه)).(33) هر کس در دنیا لباس شهرت بپوشد(لباسى غیر معمول که به خاطر آن انگشت نما شود) خداوند در روز قیامت جامه ى ذلت و خوارى بر او مى پوشاند.

    امام صادق(ع) از پدران خویش روایت کرده است که رسول خدا(ص) نهى مى کرد که مردان, در لباس پوشیدن خود را شبیه زنان سازند.

    و نهى مى کرد که زنان, در لباس شبیه مردان شوند.(34) پى نوشت ها: .

    براى آشنایى از سایر ویژگى هاى اخلاقى و رفتارى حضرت مى توانید به کتاب ((همگام با رسول(ص))) مراجعه نمایید.

    1.

    البسوا الثیاب القطن فانها لباس رسول الله (سنن النبى, ص 126).

    2.

    بحارالانوار,ج 16, ص 227.

    3.

    مکارم الاخلاق, ص 115.

    4.

    کان یعجبه الثیاب الخضر(سنن النبى, ص 120).

    5.

    البسوها احیإکم و کفنوا فیها موتاکم (سنن النبى, ص 120 و محجه البیضإ, ج 4, ص 140).

    6.

    محجه البیضإ, ج 4, ص 141.

    7.

    سنن النبى, ص 133.

    (انه کره الحمره فى اللباس).

    8.

    مکارم الاخلاق, ص 103.

    9.

    بحارالانوار, ج 16, ص 251 و مکارم الاخلاق, ص 36.

    10.

    بحارالانوار, ج 16, ص 251 و محجه البیضإ, ج 4, ص 145.

    11.

    سنن النبى, ص 120, محجه البیضإ, ج 4, ص 141.

    12.

    سنن النبى ,ص 125, حدیث 135.

    13.

    همان, ص 120 به نقل از احیإ العلوم غزالى.

    14.

    همان, ص 123.

    15.

    محجه البیضإ, ج 4, ص 125.

    16.

    سنن النبى, ص 131.

    17.

    همان, ص 123 و بحار الانوار, ج 16, ص 227.

    18.

    محجه البیضإ, ج 4, ص 130.

    19.

    بحارالانوار, ج 16, ص 230.

    20.

    همان, ص 239.

    21.

    مکارم الاخلاق, ص 120.

    22.

    سنن النبى, ص 122, محجه البیضإ, ج 4, ص 143.

    23.

    بحار الانوار, ج 16, ص 250.

    24.

    سنن النبى, ص 125.

    25.

    مکارم الاخلاق, ص 36.

    26.

    بحارالانوار, ج 16, ص 227.

    27.

    همان, ص 251 و سنن النبى, ص 121.

    28.

    سنن النبى, ص 123.

    29.

    همان, ص 126.

    30.

    بحارالانوار, ج 16, ص 237.

    31.

    همان, ص 278.

    32.

    مکارم الاخلاق, ص 101.

    33.

    همان, ص 116.

    34.

    همان ,ص 118.

    http://www.shareh.com/persian/modules.php?name=News&file=article&sid=301 کوثر >> شماره ( 49 )

در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی ویا یک دوره تاریخی بوده است. در ادیان الهی و کتب آسمانی، گاه رنگ ها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. درانجیل، کتاب مقدس مسیحیان، رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن دو رنگ سفید و سیاه، به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به کار ...

مقدمه: قرآن ، جامع ترین کتاب آسمانی و جاودانه ترین معجزه الهی است. بعثت با قرآن آغاز گردید و پرده های جهل و خرافهبا قرآن کنار رفت و اسلام محمدی (ص) در پرتو قرآن جاودانه ماند. خداوند، بارها به پیامبرانش دستور داده، نمونه های برجسته انسانیت ا به مردم معرفی کند تا این الگوها به فراموشی سپرده نشود. قرآن درباره الگو بودن پیامبر اعظم می فرماید : Lلقد کان لکم فقی رسول الله اسوه حسنه ...

چکيده : خداوند در حق رسول مکرمش محمد بن عبد الله (ص ) مي فرمايد: "انک لعلي خلق عظيم . براستي که بر خلق عظيمي هستي " (سوره قلم آيه 4) بنده ناتواني چه مي تواند در حق پيامبري که سراپا فضيلت و رحمت و منبع خير و نيکي و بزرگواري است بگويد؟ آنچه مي

پيش گفتار محققين: حمد و ثناي بي حد و حصر، ذات مقدس خداوندي را سزا است که منزه از هر عيب و نقص است و درود نا محدود به روان پاک خاتم پيمبرانش که جامع فضائل و مکارم اخلاق است با سيماي « انّک لعلي خلق عظيم» به جهانيان معرفي شده است، و سپاس بي پايان بر ا

پیشگفتار: هدف از انجام این تحقیق برطرف کردن مشکلی از جامعه نیز می باشد چکیده: شکى نیست که سبقت در کارهاى خیر نوعى امتیاز و فضیلت است، و پروردگار عالم درآیات زیادى بندگانش را به انجام آنها،و سبقت گرفتن به یکدیگر دعوت مى‏فرماید مؤمنین پیشتاز از مهاجرین و انصار،و کسانى که از آنان به نیکى پیروى کردند،خداوند از آنان خشنود،و آنان نیز از او خشنودند،و باغهایى از بهشت‏براآنان فراهم ...

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند. ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی ...

چکیده در این تحقیق که بررسی تفسیر سوره نبأ می باشد. سعی شده براساس تفاسیر گوناگون که فهرست آن در پایان آمده، یک یک آیات مورد بررسی و تفحص قرار گیرد. ابتدا جایگاه سوره و پیوستگی آن با سوره های قبل و بعد و به دنبال آن تبین واژه ها و مفردات سوره و پس به بیان تفصیلی تفسیر هر یک از آیات پرداخته و نهایتاً در یک جمع بندی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم. مقدمه در این تحقیق، تفسیر سوره ...

مقدمه یکی از منابع شناخت از نظر اسلام ،سیره ی اولیا و پیشوایان اسلام ازشخص پیغمبر اکرم تا ائمه اطهار و عبارت دیگر سیره ی معصومین است. گفته هاشان به جای خود ، شخصیتشان یعنی سیره وروششان منبعی است برای شناخت ، سیره ی پیغمبر برای ما یک منبع الهام است و نیز سیره ی ائمه هیچ فرق نمی کند . اینکه سیره پیغمبر یعنی چه وبه چه شکل برای ما یک منبع شناخت است ،توضیحش را عرض خواهیم کرد. در ...

چکیده: مدیریت اسلامی باید با جهت گیریهای دینی همراه باشد. جهت گیریهای دینی در مدیریت اسلامی نقشی اساسی دارد، مدیر اسلامی در چارچوب جهت گیریهای دینی و اسلامی می تواند به امور و فعالیتهای خود رسیدگی کند. در مدیریت اسلامی جهت گیریهای دینی مدیر است که در چارچوب این جهت گیریهای دینی و اسلامی می تواند مجموعه امور، کارها و اقدامات مدیریتی خود را ساماندهی کند. مدیریت اسلامی را مانند ...

پیامبر صلى الله علیه وآله مى‏فرمود: «اللهمّ احینى مسکینا و امتنى مسکینا واحشُرنى فى زمره المساکین‏(1)؛ خدایا! مرا مسکین و فقیر زنده نگاه‏دار، فقیر بمیران و در زمره فقیران محشورم نما.» به راستى این خواست و پیام رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم سیره عملى وى در زندگى با برکت و پر رحمتش بود که تجلى آن در تمام سال‏ها، ماه‏ها، روزها، و... در وجود آن خورشید دو عالَم همچنان روشن ماند ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول