براساس نتایج بدست آمده تمرینات تنفسی بر کیفیت زندگی مبتلایان به آسم در ابعاد مختلف تاثیر داشته و موجب بهبود کیفیت زندگی وفعالیت مبتلایان به آسم در امر مراقبت از خود میشود لذا لازم است به بیماران مبتلا به آسم پیشنهاد نمود جهت دچار نشدن به علائم بیماری آسم و بهبود کیفیت زندگی از تمرینات تنفسی به صورت مستمر استفاده نمایند.
در دنیای معاصر بیماریهای مزمن ریوی از جمله شایعترین بیماریهایی میباشد که موجب از کارافتادگی، ناتوانی و مرگ و میر در جوامع بشری میگردد.این بیماریها علاوه بر صرف هزینههای زیاد درمانی به علت طولانی بودن دوره بیماری، نیاز به مراقبتهای بلند مدت درمانی دارد.
از میان بیماریهای مزمن ریوی، آسم از شایعترین آنها میباشد که شیوع و بروز چشمگیری دارد وعلی رغم درمانهای نوین متاسفانه مرگ و میر بر اثر این بیماری زیاد است.بیماری آسم در سالهای اخیر به علت وجود عوامل تنش زای متعدد رو به افزایش نهاده و علی رغم پیشرفت علم در مورد پاتوفیزیولوژی و تهیه داروهای جدید فراوان جهت درمان بصورت مشکلی درجهان پزشکی مطرح میباشد (سمینار آسم – 1380، ص 6)
طبق بررسیهای انجام شده 5 درصد از کل جمعیت جهان به آسم مبتلا میباشند و وقوع آسم از سال 1980 افزایش یافته، و نسبت به دو دهه گذشته چشمگیرتر شده است همچنانکه مرگ و میر ناشی از آسم از سال 1980 تا 1987، 31 درصد افزایش داشته است.
کارول اظهار میدارد که در ایالات متحده ازهر20 نفر مبتلا به آسم میباشند ودر حال حاضر 14 تا 15 میلیون نفر در این کشور مبتلا به آسم هستند ونیز آسم ششمین علت بستری شدن در بیمارستان میباشد و بیش از 40 درصد بزرگسالان مبتلا، هر ساله حداقل یکبار یا بیشتر به علت حملات آسم به بخش اورژانس مراجعه میکنند.
همچنین طبق آمارهای بدست آمده آسم موجب بیش از 27 میلیون بار مراجعه به پزشک، 6 میلیون روز غیبت از کار درسال در ایالات متحده شده است و بین سالهای 1986 تا 1988موجب محدودیت فعالیت 9/10 میلیون نفردر ایالات متحده شده به علاوه این بیماری سالانه باعث حدود 470000مورد بستری شدن در بیمارستان میگردد و برآورد شده که خانواده افراد مبتلا به آسم تاحدود 18 درصد درآمد خانواده خود را صرف درمان این بیماری مینمایند و این بیماری به علت ماهیت مزمن بودن و بروز حملات مکرر ومراجعه مبتلایان به مراکز پزشکی و اورژانس فقط برای تامین اکسیژن این بیماران 6/1 بیلیون دلارهزینه صرف میشود.
طبق مطالعات بعمل آمده آمار دقیقی در خصوص میزان بروز بیماری آسم در ایران وجود ندارد ولی نتایج مطالعاتی که بصورت پراکنده در کشور انجام شده نشان میدهد 5 درصد تا 7 درصد از جمعیت ایران بطور متوسط به این بیماری مبتلا هستند که این میزان درکودکان تا حدود 10 درصد نیز میرسد.
علل عدم توانایی در تنفس صحیح بیماران آسمی:
بیماران مبتلا به آسم به علت عدم توانایی در انجام تهویه مناسب و علائم ناشی از آن دچار اختلال در فعالیت شده و سطح تحمل فعالیت فیزیکی آنان محدود میگردد و قدرت انجام کار در آنان کاهش مییابد این مسئله باعث میگردد که این افراد در مقایسه با افراد سالم از عملکرد جسمی مطلوبی برخوردار نبوده وشخص بیمار در انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی دچار مشکل میگردد.
عدم توانائی در انجام عملکردهای جسمی در سطح مطلوب موجب ایجاد احساس بیکفایتی در فرد شده واعتماد به نفس بیمار مختل میگردد و متعاقب آن فرد دچار اضطراب، افسردگی واندوه شده که این مسئله تعاملات اجتماعی فرد را نیز متاثر ساخته و موجبات کناره گیری از جامعه را فراهم میسازد.
با توجه به اینکه بیماری آسم ابعاد مختلف زندگی بیماران را تحت تاثیر قرار میدهد و فعالیت جسمی، روحی و اجتماعی آنها را محدود میکند در نتیجه موجب کاهش کیفیت زندگی در آنان میگردد.
(اندرسون، 1999، ص 302) با توجه به ماهیت مزمن و عود کننده بیماری آسم به منظور ارتقاء کیفیت زندگی وحفظ سلامتی و کمک به مدد جو جهت سازگاری با اثرات بیماری، لازم است امکان انجام فعالیتهای خود مراقبتی، برای مبتلایان فراهم گردد زیرا هدف استراتژیکی خود مراقبتی بالا بردن ظرفیت فعالیت یا افزایش نقش عملکردی فرد است که شامل روشهای مقابله با بیماریهای مزمن و بهبود فعالیتهای روزمره زندگی میباشد بعلاوه هدف از کنترل و درمان تمامی بیماریهای مزمن از جمله آسم کمک به این بیماران در جهت کسب یک کیفیت زندگی مطلوب است وامروزه یکی از برنامههای شناخته شده جهت ارتقاء کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به اختلالات تنفسی از جمله آسم بازتوانی ریوی از طریق تمرینات تنفسی میباشد.
دیویس (1999)اظهار میدارد که هیچ شکی وجود ندارد که ارتقاء کیفیت زندگی هدف منطقی و عاقلانه اقدامات بازتوانی میباشد.
استفاده از تمرینات تنفسی موجب افزایش و بهبود تهویه، جلوگیری از تجمع ترشحات، جلوگیری از آتلکتازی، افزایش قدرت وهماهنگی عضلات تنفسی (به ویژه عضلات مسئول دم)، تصحیح الگوهای تنفسی، افزایش بازده سرفه میگردد و بعلاوه تمرینات تنفسی باعث کاهش برونکواسپاسم وانسداد راههای هوایی و درنتیجه رفع تنگی نفس میگردد که در بیماری آسم شایع است.
تمرینات تنفسی منظم نظیر استفاده از تنفس دیافراگمی یا لب غنچهای موجب کاهش علائم تنفسی آسم و کاهش حملات تنگی نفس، افزایش حجم حیاتی، پیشگیری از کلاپس مجاری هوایی وافزایش تبادلات گازی میشود، در نتیجه موجب تقویت عضلات تنفسی، کاهش اضطراب وافسردگی و کاهش بستری شدن در بیمارستان و کاهش هزینههای درمانی و افزایش توانایی برای انجام فعالیتهای روزمره زندگی میگردد و فرد را قادر به فعالیت بیشتر جسمی، روانی و اجتماعی ساخته وموجب ارتقاء کیفیت زندگی افراد خواهد شد لذا استفاده از یک برنامه بازتوانی مشتمل بر تمرینات تنفسی ارزش مکمل داروئی را برای بیماران مبتلا به آسم را داشته و موجب به حداکثر رساندن استقلال در عملکرد فردی واجتماعی آنها میگردد.بطوریکه با کاهش بروز حملات آسم موجب ایجاد اعتماد به نفس بیشتر در انجام فعالیتهای روزانه زندگی میشود.
هنگام مواجه با بیماران مبتلا به آسم مشاهده میشود که آسم بر بسیاری از جنبههای زندگی این عزیزان تاثیر گذاشته واغلب این افراد از اجرای اقداماتی مطلوب جهت پیشگیری از بروز علایم بیاطلاع هستند و بعلاوه از انجام هرگونه فعالیت ورزشی و شرکت در مسابقات و انجام تمرینات فیزیکی به علت ترس از ایجاد حمله آسم خودداری ومحدودیتهای عملکردی، اجتماعی و عاطفی زیادی برای خود ایجاد میکنند و نیز با توجه به اهمیت روزافزون ارتقاء کیفیت زندگی دربیماران مبتلا به بیماریهای مزمن در کشور و برنامهریزیهای بهداشتی و درمانی براساس پیشگیری و کنترل عوارض بیماریها میتواند راهنمایی برای تغییر در برنامهریزیهای مراقبتی و حمایتی از بیماران آسمی، راه گشایی برای حل مشکلات متعدد از جمله محدودیت فعالیت جسمی و اجتماعی و عاملی برای سوق این بیماران به سوی استقلال هر چه بیشتر باشد وتوانایی آنان را در امر مراقبت از خود افزایش دهد همچنین از آنجایی که بیماران مبتلا به آسم به هنگام شروع اکثر فعالیتهایی که احتمال ایجاد تنگی نفس را دارند و برای پیشگیری، داروهای گوناگون از جمله برونکودیلاتورهای استنشاقی مصرف میکنند بکارگیری تمرینات تنفسی مناسب با افزایش ظرفیت و توان تنفسی بیمار مبتلا به آسم میتواند عاملی برای کاهش مصرف برونکودیلاتور استنشاقی بوده واز هدر رفتن سرمایهها جلوگیری نماید.
کلمه کیفیت از لغت لاتین Qual به معنی چیزی و چه و Quality به مفهوم چگونگی استخراج شده است و کیفیت زندگی از نظر لغوی به معنی چگونگی زندگی است و در برگیرندهی تفاوتهای آن است که برای هر فرد منحصر به فرد بوده و با دیگران متفاوت است.
مادلین درباره واژه کیفیت زندگی مینویسد :کیفیت زندگی تجسم تجارب زندگی در لحظه لحظه آن است.
زندگی نیز دارای الگوی متغیری است که براساس تداخلات و تعاملات انسان با جهان شکل میگیرد.
کیفیت زندگی، زندگی تجربه شده نیست بلکه تجسم زندگی تجربه شده توسط فرد در طول زمان است.
کیفیت زندگی یک فرایند منطقی ومفهوم استوار برپایهی فرهنگ است که خلاصهای از ارزشها، عقاید، سمبولها و تجارب شکل گرفته آن فرهنگ است و راهی را برای شناخت و فهم شرایط و تجارب انسان در زندگی فراهم میکند.
لذا کیفیت زندگی نیروی قدرتمندی در راستای راهنمایی، حفظ و پیشبرد سلامت و تندرستی درجوامع وفرهنگهای مختلف است.
کیفیت زندگی درای طیفی از حداقل تا حداکثر است.
احساس فرد از کیفیت زندگی مرتبط با زمان و وابسته به موقعیت است وبر این اساس تغییر میکند.
روابط انسانی به ویژه در طول سالهای اولیه رشد وتکامل میتواند اثرات مفید یامخربی بر احساسات، انتظارات و الگوی رفتاری ظاهر شده در روابط بین فردی در طول زندگی داشته باشد.
(گروه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت.
1996.ص 35)
عواملی که باعث بدتر شدن کیفیت زندگی میشوند عبارتند از : از نظر روانی استرس داشتن ومضطرب بودن.
از دست دادن استقامت و امیدواری.
داشتن اهدافی که دستیابی به آن غیر ممکن شده است.
از دست دادن خانواده.
از لحاظ مالی دچار مشکل شدن.
از دست دادن عضوی از بدن یا از نظر جسمی بیمار شدن یا بدتر شدن بیماری موجود.
واریشیو اظهار میدارد بیماریهای مزمن میتوانند تمامی ابعاد کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دهند و از میان خیل عظیم بیماریهای مزمن، بیماریهای مزمن ریوی به علت طول مدت و شدت بیماری، کیفیت زندگی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند، و آسم نیز از این امر مستثنی نبوده ودر ابعاد مختلف جسمی، روانی و اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی، زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.
تاریخچه بیماری آسم : آسم اختلالی است که از شناخت و توصیف آن، بیش از د و هزار سال میگذرد، آسم در اصطلاح یونانی به معنای نفس نفس زدن میباشد.
جالینوس که در سال 1315 قبل از میلاد دیده به جهان گشود تصویر غلطی از آسم به جهان پزشکی ارائه داد.
اومعتقد بود که علت آسم مکانیکی است وبه خاطر جمع شدن مواد زائدی است که از مغز سرازیر شده و در قسمتهای فوقانی و تحتانی دستگاه تنفس جمع میشود.
جالینوس بین تنگی نفس وآسم تشخیص افتراقی قائل نبود.در انجیل نیز ازآسم یاد شده است.
سنیر پزشک نامی قرن هفدهم علت آسم را هجوم موادی از کبد به داخل ریه میپنداشت و بر این تصور بود که این مواد چسبنده باعث انسداد تراشه وبرونشها میشود و این دانشمند تصور جالینوس را در مورد آسم مردود دانست (حسینی، 1370، ص 30) توماس سیدنهام که به سقراط انگلیسیها معروف است اذعان داشت "آسم علامتی از یک بیماری نهفتهی دیگری است "و او تنگی نفس و ارتوپنه را هم تراز آسم میپنداشت و برای درمان آسم خون گرفتن وتمیز کردن راههای هوایی را توصیه میکرد.
(خدا خواه.
1373، ص 50) ویلیس توصیف جدیدتری از آسم بیان داشت و دورهای بودن آن راشرح داد.
ابرلیس دانشمند آمریکایی حملهای بودن آسم را بیان داشت وهمچنین مواد محرک و تحریکات عصب واگ را در پاتوژنر این بیماری بیان نمود.
(حسینی، 1370، ص 30) متخصصین در ارائه تعریف دقیق وجامع از آسم با مشکلات عمده ای مواجه بودند.
اول آنکه از بیماریهایی است که مدام در حال تغییر بوده وتعریف آن بستگی به ملاحظه یک مرز قراردادی و انتزاعی بین وضع نرمال وحالت آسمی دارد، دوم این که وضعیتهای دیگری هم میتوانند علائم شبیه آن ایجاد کنند (خدا خواه، 1373، ص 50) ویژگیهای بیماری آسم : آسم یک سندرم بالینی است که دارای سه ویژگی میباشد : حملات مکرر انسداد راه هوایی که برگشت پذیر بوده وخود به خود یا با مصرف دارو بهبود مییابد انسداد راههای هوایی معمولا به علت مکانیسم ایمنی است.
واکنش پذیری بیش از حد برونشها به محرکات، درحالی که افراد غیر آسمی نسبت به این محرکات پاسخی از خود نشان نمیدهند که این پدیده به نام پر حساسیتی راه هوایی شناخته شده است که این پر حساسیتی برونش ویژگی اصلی و اساسی آسم میباشد.
التهاب راه هوایی در مورد پاتوژنز آسم معتقدند ویژگی مشترک در بیماران مبتلا به آسم این است که، واکنش بیش از حد و غیر اختصاصی درخت تراکئوبرونشیال وجود دارد.
زمانیکه واکنش راههای هوایی زیاد باشد نشانههای بیماری شدیدتر و دائمی ترند و درمان بیشتری جهت کنترل علائم لازم است همچنین دامنهی نوسانات روزانه و شبانه عملکرد ریه افزایش پیدا میکند و بیمار هنگام شب یا اوایل صبح در اثر تنگی نفس از خواب بیدار میشود.
هم در افراد طبیعی و هم در مبتلایان به آسم، عفونتهای ویروسی مجاری تنفسی ممکن است میزان واکنش راههای هوایی را به مدت چند هفته افزایش دهد ودر اثر تماس با اوزون و دی اکسید نیتروژن پر حساسیتی راه هوایی برای چند روز به وجود میآید این افزایش واکنش در راههای هوایی در اثر علل بسیاری ایجاد میشود ولی مکانیسمهای پایه آن هنوز شناخته نشده است.
التهاب مجاری هوایی مهمترین تئوری موجود است.
سلولهای التهابی حاوی مواد واسطه ای مانند ماستسلها، ائوزینوفیلها، لنفوسیتها و ماکروفاژها، ارتشاح مییابند.تاثیر سلولهای ساکن در راههای هوایی (به ویژه ماکروفاژها) وسلولهای ارتشاحی بر یکدیگر تظاهرات بالینی وفیزیولوژیک حاصل را توجیه میکند (میر علایی، 1379، ص 20) آسم بوسیلهی انسداد برگشت پذیر راههای هوایی و افزایش پاسخ دهی راههای هوایی مشخص میشود.
اسپیرومتری کاهش جریان بازدم با فشار و کاهش حجم بازدمی با فشار در ثانیهی اول، کاهش جریان با فشار بازدمی بین 25 الی 75 درصد ظرفیت حیاتی و کاهش حداکثر بازدمی را نشان میدهد حجمهای ریه، ظرفیت باقی مانده عملی، حجم ذخیرهای و ظرفیت کلی حیاتی افزایش مییابد یا نرمال باقی میماند.
علائم بیماری آسم : علائم آسم شامل تنگی نفس، سرفه و ویز و سنگینی سینه به ویژه در شب وصبح زود.
برخی بیماران آسمی دارای حملات بدون علامت میباشند.
بیماران در طی حمله آسم، احساس تنگی نفس داشته و تلاش تنفسی مشخصی دارند، علائم تلاش واضح تنفسی، لرزش مخاط بینی و استفاده از عضلات فرعی میباشد.
سیانوز یک یافته دیررس میباشد، که درصورت پیشرفت حمله آسم هیپوکسی ایجاد شده با گذشت زمان سیانوز مرکزی، تاکی کاردی و افزایش فشار نبض ممکن است ایجاد نماید.
و ویزآشکار به ویژه در طی بازدم وجود دارد و بازدم طولانی میگردد.این بیماران اغلب دچار سرفه غیر ترشحی میشوند و برونکواسپاسم اغلب باعث ایجاد سرفه مداوم میشود در این بیماران، خشونت قابل سمع صدای تنفسی پیدا میشود و ویز آشکار به ویژه در طی بازدم طولانی میگردد.ریهها ظرف مدت کوتاهی دچار پر هوایی میشوند و قطر قدامی خلفی قفسه سینه افزایش مییابد.
وجود دو نشانه استفاده از عضلات فرعی تنفسی و نبض پارادوکسیکال برای پی بردن به شدید بودن میزان تنگی مجرای هوایی، بسیار مفید هستند.
در صورتی که هر یک از این دو نشانه وجود داشته باشد، در مقایسه با زمانی که این نشانهها وجود نداشته باشند، اختلال کار تنفس در حد قابل توجهتری است.
بخش قابل توجهی از اختلالات باقی مانده از نظر فرد درمان کننده دور میماند.
(هاریسون، 1378، ص 68) اهداف درمان آسم : برقراری یک کیفیت زندگی بهتر برای بیمار.
پیشگیری ازایجاد علائم مزمن آزار دهنده.
نگهداشتن فعالیتهای روزمره زندگی کار وفعالیت وتمرینات ورزشی در حد طبیعی و نرمال.
پیشگیری از عود مکرر حملات آسم و پیشگیری از بستری شدن در بیمارستان یا مراجعه به بخش اورژانس.
درمان دارویی نرمال با حداقل یا بدون عوارض جانبی.
رضایتمندی بیمار وخانواده ازمراقبتهای درمانی آسم و پذیرفتن درمان.
برای رسیدن به اهداف فوق، درمان آسم بر پایه4 جزء اساسی زیر توصیه میشود: معیارهای عینی ومانیتورینگ کارکرد ریه.
2- دارو درمانی 3- کنترل محیطی.
4- آموزش بیمار.
بازتوانی ریوی آسم : برنامههای بازتوانی برای بازگرداندن بیمار به بالاترین سطح عملکردی ممکن به کارگرفته میشوندو این فرآیند موجب افزایش توان انجام فعالیتهای روزانه در افراد مبتلا شده و موجب کاهش هزینههای سرسام آور درمانی و نیز موجب بهبود کیفیت زندگی فرد میشود.
اگر چه یکی از اقدامات کنترل کننده بیماریهای مزمن اقدامات بازتوانی میباشد با این وجود در میان بیماران مزمن ریوی، بازتوانی ریوی آسم به عنوان یک روش درمانی پیشرونده تا سال 1960 مورد امتحانی و بررسی قرار نگرفت اما سرانجام، یک سری مشکلات ایجاد شده در درمان این بیماران باعث ایجاد علاقه به برنامههای بازتوانی ریوی شد (دلیزا.
1998، ص 166) درحال حاضر پرستاران وپزشکانی که بازتوانی ریوی را انجام میدهند آگاهی ودانش بیشتری نسبت به انجام ورزش در بیماران آسمی دارند واطلاعات بیشتری راجع به اثرات تمرینات تنفسی روی بیماری آسم وعوارضش دارند و کاربرد وسیع بازتوانی ریوی با تاکید بر تمرینات تنفسی نتیجه نهایی میباشد.
بازتوانی ریوی یک درمان پیچیده، کلی، چند جانبه وپیشرونده دربیماران مبتلا به بیماریهای مزمن ریوی میباشد.
بازتوانی مخلوطی از درمانهای فیزیکی وروانی میباشد ومعمولا شامل ترکیبی از تمرینات ورزشی وآموزشی میباشد (دلیزا.
1998، ص 166) هوچکین اظهار میدارد :بازتوانی ریوی یک برنامه چند جانبهی مراقبتی برای بیماران مبتلا به اختلالات مزمن تنفسی میباشد که برای متعادل کردن وضعیت جسمی و اجتماعی و ایجاد استقلال، برنامه ریزی شده است.
چرنیاک اظهار میدارد بازتوانی بیماری آسم یک فرآیند بهداشتی آگاهانهای است که به بیمار یا مددجوی ناتوان به صورت انفرادی جهت رسیدن به بالاترین سطح ممکن عملکرد جسمی، ذهنی، روحی، اجتماعی و اقتصادی کمک مینماید.و نیز بازتوانی یک مداخله چند جانبه است که اجزای بسیارزیادی دارد تا بتواند درجاتی از مزایا را ایجاد نماید.
همچنین ایشان اظهار میدارند که باز توانی ریوی یک تکنیک مهم در ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن ریوی میباشد و موجب حفظ حداکثر سطح استقلال و حداکثر عملکرد در جامعه میشود.
بازتوانی ریوی در بیماران که اختلال مزمن تنفسی دارند وعلی رغم درمانهای دارویی متداول، دچار تنگی نفس وکاهش تحمل ورزش ومحدودیت در انجام فعالیتها هستند، اندیکاسیون دارد، لازم به تاکید است که شدت علایم ونشانهها و ناتوانی و شدت اختلال فیزیولوژیک ریهها نیاز به انجام بازتوانی ریوی را تعیین نمیکند و معیار عملکرد ریهی خاصی وجود ندارد که آن معیار دلالت بر لزوم انجام بازتوانی ریوی داشته باشد (هوچکین.
2000، ص 28) هوچکین اظهار میدارد در هر بیماری که به علت کم آوردن نفس و تنگی نفس ناشی از بیماری انسدادی مزمن ریوی دچار محدودیت عملکرد میشود و این محدودیت روی کیفیت زندگی وی تاثیر میگذارد لازم است که بازتوانی ریوی انجام شود.
اهداف اصلی بازتوانی ریوی : بهبود علایم شخصی نظیر کوتاهی نفسها وسرفه.
تشخیص زود رس علایم و نشانههایی که نیاز به مداخلات دارویی دارند.
کاهش دفعات وشدت مشکلات وحملات تنفسی.
به حداکثر رساندن اشباع اکسیژن شریانی.
افزایش استقامت و قدرت عضلات تهویهای.
ارتقاء ظرفیت بدن برای افزایش ظرفیت و توان عملکردی.
بهبود وضعیت تغذیهای.
ارزیابی و شروع یک برنامه تمرینات جسمانی مناسب به منظور افزایش تحمل ورزش، وتشویق نمودن به مصرف کافی و کارآمد انرژی.
به حداکثر رساندن استقلال عملکردی در فعالیتهای روزمره زندگی و به حداقل رساندن وابستگی و آژانسهای مراقبتی در جامعه از طریق افزایش قدرت واستقامت عضلانی و افزایش انعطاف پذیری مفاصل و افزایش کارآیی قلبی – تنفسی.
(دونالد.
1992، ص 85) بیمار مبتلا به بیماری مزمن ریوی وارد یک سیکل معیوب بی حرکتی و عدم فعالیت میشود.که این سیکل تنگی نفس را حتی در سطوح پایین تمرینات ورزشی افزایش میدهد.
وهدف بازتوانی ریوی بر گرداندن این سیکل میباشد.
(دلیزا، 1998، ص 166) انجام تمرینات ورزشی در بازتوانی ریوی سهم به سزایی در برگرداندن این سیکل دارد.
مزایای بازتوانی ریوی : برخی از مزایای بازتوانی ریوی شامل موارد زیر میباشد: ارتقاء کیفیت زندگی.
کاهش اضطراب وافسردگی.
افزایش تحمل وظرفیت ورزشی.
افزایش توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی.
کاهش تنگی نفس وکم آوردن نفس وسایر علایم مربوطه و کاهش خستگی عضلانی (درستین و درایتون.
2001، ص 510) در مورد نقش پرستاران و پزشکان در تیم بازتوانی باید گفت :بازتوانی جزء مهمی از حرفه پرستاری و پزشکی است و پرستاران و پزشکان نقش مهم و کلیدی را در بازتوانی ایفا مینمایند.هدف از این کار کمک به افراد درجهت داشتن یک زندگی مستقل میباشد.
در تیم بازتوانی پرستاران و پزشکان با بیمار وخانواده او و سایر اعضا جهت برطرف نمودن نیازهای روزمره ونیازهای احتمالی بیماران همکاری مینمایند.از جمله مسئولیتهای آنان تشویق وکمک به بیمار دربرنامه ریزی وانجام بازتوانی و پیشرفت بیمار میباشد.بیماران باید جهت انجام فعالیتهای عادی روزانه توسط پزشکان وپرستاران و سایر افراد تیم بهداشتی حمایت وسرپرستی شوند.
اهدافیکهبرای پزشکان و پرستاران در تیم بازتوانی در نظر گرفته شده عبارتند از: ایجاد انگیزه دربیمار، آموزش وحمایت از او و خانواده اش در انجام فعالیتهای خود مراقبتی.
پیگیری مداوم و نظارت بر انجام فعالیتهای روزانه بیمار.
حفظ عملکرد کنونی فرد تا حد امکان.
تثبیت قدرت و حفظ تواناییهای موجود.
علاوه بر نقشهای ذکر شده، پرستاران وپزشکان به عنوان مدافع بیمار در امر بازتوانی نیز میباشند زیرا آنها بیشترین تماس را با بیمار و اطرافیان داشته به همین دلیل خواستها، نیازها و اهداف آنان را بهتر و بیشتر درک میکنند.
آنها اولین افرادی هستند که میتوانند تشخیص دهند تاکید تیم مراقبتی بر یکی از جنبههای فعالیت فردی با نیازهای بیمار در تناقض است.
آنها با تغییر و تمرکز نظر تیم، در جهت نیازهای بیمار از او حمایت مینمایند.
برنامههای بازتوانی ریوی آسم دارای 5 جزء زیر است : مراقبتهای کلی و عمومی مراقبتهای تنفسی آموزش تدابیر روانی – اجتماعی تمرینات ورزشی و تمرینات عملی برنامههای باز توانی نقش مکمل درمان دارویی برای بیماران آسمی دارد وباعث بهبودی قابل توجهی در کیفیت زندگی میشود.
نقش تمرینات ورزشی وتمرینات عملی: از سال 1990، تمرینات ورزشی به عنوان یک روش مهم بازتوانی بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن ریوی شناخته شده است.
بیماران مبتلا به آسم خفیف تا متوسط علاوه بر دارو درمانی از فوائد انجام تمرینات ورزشی نیز میتوانند سود ببرند واز آنجایی که تمرینات جسمانی یکی از اجزای اساسی و اصلی بازتوانی ریوی هستند میتوانند یک رابطه قوی بین وضعیت کلی سلامتی وعملکرد جسمی ایجاد کنند.
ونیز فعالیت جسمانی باعث کاهش خستگی شده و توانایی فرد را برای مقابله با استرس افزایش میدهد.
همچنین انجام فعالیت جسمانی منظم، تصویر از خود واعتماد به نفس را افزایش داده و احساس کامیابی در فرد را بهبود میبخشد.
همچنین فعالیت جسمانی منظم، وضعیت خلقی را بهبود داده و باعث افزایش احساس خوب بودن و افزایش عملکرد جسمانی و افزایش توانایی در انجام فعالیتهای حرفهای یا فعالیت در منزل و کیفیت زندگی میشود.
در مورد مزایای تمرینات ورزشی در مبتلایان آسم باید اظهار داشت ورزش نه تنها برای بیماران آسمی مطلوب میباشد بلکه یک قسمت اساسی از درمان این بیماران محسوب میشود.بیماران مبتلا به آسم به علت احتمال ایجاد آسم ناشی از ورزش وبرخی از رفتارهای روانی اجتماعی واحساس تنگی نفس در طی ورزش دچار محدودیت در فعالتهای ورزشی شده ونگرش منفی نسبت به ورزش در جوانان مبتلا به آسم ایجاد نموده آمادگی قلبی – تنفسی کمتری از سایر همسالان خود دارند.
در بیماران آسمی ارتباط مستقیمی بین احساس تنگی نفس وقدرت واستقامت عضلات تنفسی وجود داشته وانجام تمرینات تنفسی باعث افزایش قدرت عضلات دمی شده و این امر موجب افزایش تحمل بیمار وکاهش احساس تنگی نفس میشود و کاهش احساس تنگی نفس خود باعث کاهش مصرف برونکودیلاتورهای استنشاقی میشود.
همچنین تمرینات تنفسی باعث بهبود کارآیی بیماران آسمی شده ونیاز این بیماران به دارو و خدمات بخش اورژانس را کاهش داده و غیبت از کاررا نیز کاهش میدهد.
در کودکان مبتلا به آسم، تمرینات هوازی عملکرد ریه در حالت استراحت و تنگی نفس و عملکرد اجتماعی را بهبود بخشیده و برونکواسپاسم ناشی از ورزش وتغییرات حداکثر جریان بازدمی را کاهش میدهد.
همچنین در بزرگسالان مبتلا به آسم تمرین کردن، برونکواسپاسم ناشی از ورزش را کاهش داده، تحمل ورزش را افزایش داده ودر نتیجه کیفیت زندگی را بهبود میبخشد، همچنین بهبود در تغییرات حداکثر جریان بازدمی و کاهش مصرف دارو دلالت بر کاهش التهاب راه هوایی به وسیله انجام تمرینات ورزشی دارد.
(هالستراند.
2000، ص 1460) فلتر اظهار میدارد :به طور رایج تمرینات عضلات دمی در بازتوانی ریوی برای افزایش استقامت و قدرت عضلات تنفسی استفاده میشود.بیماران مبتلا به بیماریهای انسدادی مزمن ریوی دچار ضعف عملکردی عضلات تنفس میباشند که این حالت منجر به تنگی نفس و اختلال عملکرد میشود.
تمرینات عضلات دمی تنگی نفس را به وسیلهی بهبود عملکرد عضلات تنفسی و افزایش تحمل ورزش کاهش میدهد.
به هنگام آموزش تمرینات تنفسی از توجهات زیر آگاه باشید: 1)هرگز به بیمار اجازه ندهید که بازدم با فشار داشته باشد.
بازدم باید آرام وبه صورت غیر فعال انجام گیرد.بازدم با فشار فقط مقاومت راه هوایی را افزایش میدهد که میتواند منجر به برونکواسپاسم و افزایش انسداد راههای هوایی شود.
2) به بیمار اجازه ندهید که دم را با عضلات فرعی وفوقانی قفسه سینه آغاز نماید به بیمار توضیح دهید که در طول نفس کشیدن بالای قفسه سینه باید تقریبا بیحرکت باشد.
دیافراگم اساسیترین عضله تنفسی محسوب شده بنابراین بایستی حرکات آن تحت کنترل باشد.
حرکات دیافراگم در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن انسدادی ریه محدود میباشد.
تقویت دیافراگم برای بیمارانی که ظرفیت حیاتی کمتر از حد طبیعی دارند، مفید واقع شده، لذا در تمام بیمارانی که به نحوی محدودیت در حرکت دیافراگم دارند، این عضله بایستی تقویت گردد.
تمرینات تنفسی دیافراگماتیک باعث کاهش سرعت تنفسی، افزایش تهویهی آلوئولی و گاهی باعث کاهش ظرفیت باقی مانده عملی میگردد.
تمرینات تنفسی دیافراگماتیک با افزایش قدرت و ظرفیت متابولیکی این عضله مهم دمی موجب به تاخیر افتادن خستگی در انسان میگردد.علی الخصوص پزشکان اظهار میدارند که این تمرینات در اختلالات عصبی – عضلانی که موجب ضعف دیافراگم یا سایر عضلات میشوند،موثر میباشد.
درهنگام تنفس دیافراگمی با صاف شدن قسمت پایین عضله دیافراگم در طول عمل دم که باعث بزرگ شدن قسمت بالای شکم میشود، هوا به داخل ریهها کشانده شده و درطول عمل بازدم عضلات شکمی منقبض میگردد.
کیفیت زندگی در آسم : بیماری (به عنوان مثال التهاب و اسپاسم برونش) باعث ایجاد علائم ونشانهها میشود، هم عوامل فیزیولوژیک وهم عوامل روانی روی احساس و درک علائم آسم اثر میگذارد.
علائم آسم ممکن است، عینا روی عملکرد ریه تاثیری نداشته باشد.
عوامل روانی از راههای گوناگونی میتوانند وضعیت علائم ونشانههارا تغییر دهند:برخی بیماران توجه بیشتری به علائمشان دارند،برخی دیگر به علت علائمشان مضطرب شده، همچنین تشخیص بیماری، ممکن است آمادگی آنهارا تغییر دهد، برخی بیماران به علت بروز علائم آسم و احساس اضطراب گیج و سردرگم میشوند، در مقابل برخی بیماران وقتی به علائم توجه میکنند احساس شکست کرده یا عصبانی میشوند.وقتی بیمار علائم و نشانها را تجربه مینماید، سپس ممکن است با انجام اقداماتی از ایجاد علائم پیشگیری نماید.اما انجام اقداماتی برای پیشگیری بستگی به مکانیسمهای تطابقی بیمار دارد.
برخی افراد علیرغم داشتن علائم ونشانههای بارز وزیاد آنها را بروز نمیدهند، درعوض برخی دیگر ممکن است علائم را بیش از حد ابراز نمایند، مثلا برخی از این افراد با شروع فصل سرما سعی مینمایند که از منزل خارج نشوند واستراحت نمایند.
بنابراین مشکلات ایجاد شده برای بیماران آسمی نه تنها بستگی به بیماری وعلائم دارد، بلکه به سایر عوامل روانی نظیر مکانیسمهای تطابقی نیز بستگی دارد.
اثرات روانی بیماری نه تنها بستگی به مشکلات تجربه شده توسط بیماردارد بلکه به سایر جنبههای روانی بیمار بستگی دارد.
متغیرهای روانی نظیر اعتماد به نفس، حمایت اجتماعی، به اندازهی متغیرهای مربوط به بیماری نظیر تنگی نفس واختلال عملکرد درتعیین کیفیت زندگی دربیماریهای مزمن از جمله آسم مهم هستند (هایلند.
1998، ص 38-36) پژوهشهای انجام شده در ارتباط با تاثیر تمرینات تنفسی بر بهبود بیماری آسم : مطالعهای توسط گالفوس وهمکاران در سال 1999در آمریکا با هدف بررسی تاثیر آموزش به بیماران مبتلا به آسم وبیماری مزمن انسدادی ریه و ارتباط آن با کیفیت زندگی انجام شد دراین مطالعه از پرسشنامه استاندارد شده به منظور بررسی وسنجش کیفیت زندگی بیماران با مشکلات تنفسی استفاده شده ونمونههای پژوهش بصورت تصادفی از میان بیمارن مراجعه کننده به کلینیک آسم انتخاب شدند که 78 نفر از آنها مبتلا به آسم و 62 نفر مبتلا به بیماری انسدادی ریه بودند.بیماران به گروه شاهد ومورد تقسیم شدند مداخله در زمینه استفاده صحیح دارو، شناخت عوارض داروها، مراقبت از خود، تدوین برنامه غذایی، تدوین برنامه ترک سیگار، فیزیوتراپی تنفسی بود.
قبل از مداخله پرسشنامه تکمیل شده وبعد از انجام مداخله که به مدت 12 ماه بود نتایج نشان داد ارتباط معنی داری بین آموزش وکیفیت زندگی درگروه مورد (در بیماران آسمی) نسبت به گروه شاهد وجود دارد (05/0 P) همچنین در بیماران آسمی میانگین بررسی پارامترهای تست اسپیرومتری در گروه مورد 1/6 درصد در مقایسه با گروه شاهد بود (05/0 P) اما در مورد بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه این آموزش ارتباط معنی داری نشان نداد و بطوریکه این مطالعه نشان داد که آموزش بیماران بر روی کیفیت زندگی بیماران آسمی درمورد بعد جسمی تاثیر بسزایی دارد.
امتنر وهرالا در سال 1996 در آمریکا تحقیقی در خصوص تاثیر برنامه باز توانی ریوی با تاکید بر تمرینات جسمانی در بیماران بزرگسال مبتلا به آسم انجام دادند.هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر و کارآیی تمرینات جسمانی بود و سوال پژوهشی این بود که آیا بیماران بزرگسال مبتلا به آسم که غیر فعال میباشند و میتوانند به صورت شدید به ورزش بپردازند؟
به این منظور 26 بزرگسال در رده سنی 58 تا 23 ساله که مبتلا به آسم خفیف تا متوسط بودند انتخاب شدند که 20 نفر آنها زن ومیانگین سنی نمونهها 41 سال بود.
نمونهها به مدت 10 هفته تحت برنامه باز توانی با تاکید بر تمرینات جسمانی قرار گرفتند که 2 هفته اول مداخله در بیمارستان انجام گرفت (نمونهها در بیمارستان بستری بودند) و 8 هفته بعدی بصورت سرپایی به انجام تمرینات ادامه دادند، هر جلسه تمرین 45 دقیقه به طول میانجامید وتمرینات شامل حرکات متناوب بدن، تمرینات کششی تمرینات شدید وبعد سرد کردن بود و دارودرمانی در طول مدت دوره مطالعه ثابت نگه داشته شده بود.
اثر بخشی برنامههای بازتوانی با تست 12 دقیقه پیاده روی، تست 6 دقیقه دوچرخه سواری وانجام اسپیرومتری قبل وبعد از شروع تمرینات بررسی میگردید.پرسشنامه حاوی 5 قسمت در رابطه با اضطراب، تنگی نفس، علائم ونشانههای آسم بود.از نظر پارامترهای اسپیرومتری بهبودی معنی داری (005/0P) در متوسط (از 2/2 لیتر به 5/2 لیتر) بعد از 10 هفته مشاهده شد.
دربارهی موضوعات پرسشنامه نمونهها بعد ازطول مدت دوره اضطراب کمتری در طی انجام جسمانی داشتند (005/0 P) علائم ونشانههای آسم فروکش کرده بود ونیاز به مراقبتهای اورژانس نداشتند.
پژوهش دیگری توسط نیدرونری وهمکاران در سال 1999در استرالیا تحت عنوان "اثرات کوتاه مدت تمرینات هوازی در درمان بالینی کودکان مبتلا به آسم متوسط تا شدید "انجام گردید.
هدف این پژوهش تعیین اثرات تمرینات هوازی روی عملکرد ریه و شرایط بالینی بیماران بود.
بدین منظور 42 کودک 14-8 ساله مبتلا به آسم شدید را که 24نفر آنها پسر بود به دو گروه 24 نفره (گروه مورد) و 16 نفره (گروه شاهد) تقسیم کردند.
روش پژوهش بدین صورت بود که گروه مورد به مدت 24 جلسه، 2 بار درهفته وهر بار به مدت 30 دقیقه به انجام تمرینات هوازی و 5 دقیقه سرد کردن بود که کل برنامه در حدود 45 دقیقه طول میکشید به منظور ارزیابی اثر بخشی تمرینات معاینه فیزیکی، تست اسپیرومتری قبل و بعد از مداخله انجام گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که در پارامترهای اسپیرومتری تغییر معنی داری در گروه مورد قبل وبعد از مداخله مشاهده نشد.
در گروه مورد درحداکثراکسیژن مصرفی و ظرفیت هوازی بهبودی معنی داری (001/0 P) مشاهده شد وکاهش ویژهای در مصرف استروئید استنشاقی وخوراکی در گروه مورد مشاهده شد (05/0 P) نتایج پژوهش نشان داد که یک رابطه قوی بین بهبود هوازی وکاهش مصرف دارو وجود دارد.
پژوهشگران بیان نمودند نتایج ما نشان داد که کودکان آسمی با آمادگی وکارآیی کم قادر شدند با یک برنامه تمرینی تحت کنترل ظرفیت هوازی خود را بدون ایجاد هیچ عارضه بالینی به حد نرمال برساند.
در مطالعه دیگری که در ایران توسط احمد نصیری وهمکاران تحت عنوان "تاثیر برنامه خود مراقبتی از طریق روشهای بازآموزی تنفسی وکنترل اضطراب بروضعیت خلقی مبتلایان به بیماری مزمن انسدادی ریه " انجام شده تعداد 37 نفر از بیماران مبتلا که حداقل 2 سال ازابتلاء به بیماری آنها گذشته تحت برنامه خود مراقبتی قرار گرفته بودند (شامل تدوین برنامه غذایی، پیشگیری و کنترل عفونتهای ریه، برنامه ریزی خواب واستراحت، تمرینات تنفسی، تمرینات آرام بخش بود) که برنامه فوق طی 3 الی 4 جلسه آموزشی با روش "چهره به چهره " به بیماران آموزش داده شد که پس از اتمام یک ماه از طریق پرسشنامه اطلاعات مجددا جمع آوری وتوسط آزمون تی زوج مقایسه شد که نشان دهنده بهبود وضعیت خلقی این بیماران بعد از مداخله بود.