دانلود مقاله بافت استخوانی

Word 752 KB 22723 49
مشخص نشده مشخص نشده علوم پزشکی - پیراپزشکی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • استخوان یکی از سخت‌ترین انواع بافت پیوندی است.

    سختی آن بیشتر به یک ماده پلاستیکی شباهت دارد تا به یک سنگ.

    زیرا کاهش کلسیم آن را نرم می‌کند و کاتیونهایی نظیر سرب ، استرانسیم و رادیم جانشین کلسیم می‌شوند و سختی استخوان را از بین می‌برند.

    استخوان نظیر دیگر بافتهای پیوندی ، شامل ماده زمینه‌ای و سلولهای بافت استخوانی است.

    ماده زمینه‌ای به دو صورت بی‌شکل و شکل‌دار وجود دارد.


    ساختار استخوان
    استخوان شامل ماده زمینه‌ای و سلولهای بافت استخوانی است.

    ماده زمینه‌ای بی‌شکل شامل مواد کانی نظیر فسفات و کربنات کلسیم و منیزیم ، یون سیترات ، یون فلوراید ، سدیم و پتاسیم است.

    مواد آلی شامل کندروآتین سولفات C و Aو پروتئینی به نام استئوموکوئید و مواد آلی دیگری است که عبارتند از: استئونکتین ، که بلورهای کانی را به کلاژن وصل می‌کنند.

    استئوکلسین که کلسیم را به خود می‌بندد.

    سیالوپروتئین و پروتئین شکل دهنده استخوان.









    ماده شکل‌دار آن ، کلاژن I است.

    کلاژن به صورت یک هسته مرکزی است که مواد کانی بر روی آن رسوب کرده‌اند.

    کل این ترکیبات بلورهای هیدروکسی آپاتیت را تولید می‌کنند.

    هیدروکسی آپاتیت تیغه‌های استخوانی را به شکل دوایر متحدالمرکز می‌سازد.

    علاوه بر اینها ماده سومی بنام سیمان وجود دارد که اولا رشته‌های کلاژن را به یکدیگر می‌چسباند، ثانیا سیستمهای هاورسی را به یکدیگر متصل می‌کند و شکل منظمی به آنها می‌دهد.

    سلولهای بافت استخوانی بر چهار نوع‌اند که همزمان قابل رویت نیستند.


    سلولهای بافت استخوانی
    استئوسیتها
    این سلولها ستاره‌ای شکل‌اند و دو هسته بیضی و پر از کروماتین دارند.

    هر استئوسیت در پیرامون خود لاکونا دارد.

    برای جلوگیری از مرگ سلولی ، استئوسیتها توسط زواید بسیار ظریف سیتوپلاسمی به یکدیگر مرتبط هستند.

    استئوسیتهایی که در نواحی عمیق یا پیر بافت استخوانی قرار دارند دارای شبکه آندوپلاسمی ناصاف و دستگاه گلژی کمتری هستند.

    تا زمانی که صدمه‌ای به استخوان وارد نشود، استئوسیتها تقسیم نمی‌شوند.

    با ایجاد ضایعه ، تقسیمات سلولها آغاز می‌شود.

    تعدادی از آنها به صورت استئوبلاست ، ماده زمینه‌ای بی‌شکل را می‌سازند و خود به استئوسیت تبدیل می‌شوند برخی دیگر به صورت سلولهای اجدادی استخوان باقی می‌مانند.







    استئوبلاستها
    سلولهایی هستند چند ضلعی با آنزیم فسفاتاز قلیایی فراوان و هسته‌ای که در خارج از مرکز سلول قرار دارد.

    این سلولها در محلی که فعالیت سازندگی زیاد است فراوان‌اند و دارای شبکه آندوپلاسمی ناصاف و دستگاه گلژی هستند.

    این دو نشان دهنده فعالیتهای ترشحی‌اند.

    به همین دلیل حبابهای ترشحی بسیاری در این سلولها دیده می‌شود.

    هنگام فعالیت ، تعدادی از استئوبلاستها به صورت سلولهای اجدادی استخوان ذخیره می‌شوند.

    اینها با وجود آنزیم فسفاتاز قلیایی ، قادرند ماده زمینه‌ای بسازند و به همین دلیل سلولهای سازنده خوانده می‌شوند.

    هنگام فعالیت مکعبی شکل و بازوفیلی وهنگام استراحت ، پهن و اسیدوفیلی هستند.


    استئوکلاستها
    استئوکلاستها از مونوسیتهای خون تولید می‌شوند.

    استئوکلاستها مسئول تجزیه ماده زمینه استخوان در هنگام استخوان سازی هستند.

    نقش استئوکلاستها عکس استئوبلاستهاست به همین دلیل سلولهای مخرب نامیده می‌شوند.

    این سلولها ، ابتدا ماده زمینه‌ای بی‌شکل و سپس کلاژن را تجزیه می‌کنند.

    استئوکلاستها معمولا سلولهایی غول آسا با سیتوپلاسم وسیع‌اند و تعداد 6 تا 50 هسته دارند.



    استئوکلاستهای جوان تک هسته‌ای بوده و در هنگام فعالیت بازوفیلی و هنگام استراحت اسیدوفیلی هستند.

    با وجود اسید فسفاتاز دراستئوکلاستها این سلولها می‌توانند ماده زمینه‌ای را تجزیه کنند.

    به علاوه هنگامی که میزان کلسیم خون به علت عمل هورمون تیروکسین و پاراتورمون کاهش می‌یابد، استئوکلاست کلسیم را از استخوان می‌گیرد و به جریان خون می‌فرستد.

    استئوکلاستها نزدیک سطح استخوان از حفره‌ای از ماده استخوانی در حال تخریب قرار دارند.







    انواع استخوانها
    از نظر تشریحی ، دونوع استخوان در بدن وجود دارد: استخوانهای دراز و استخوانهای پهن.

    استخوانهای دراز معمولا دارای بافت استخوانی متراکم ، و استخوانهای پهن دارای بافت اسفنجی هستند.


    استخوان متراکم
    استخوان متراکم دارای یک حفره مرکزی به نام مغز استخوان است که با آندوستئوم پوشیده شده است.

    در پیرامون استخوان ، پرده ضریع قرار دارد که کل استخوان را حفاظت می‌کند.

    بین ضریع و مغز استخوان سیستمهای هاورس قرار گرفته‌اند.



    • مغز استخوان: مغز استخوان بافتی نرم ، پر از رگهای خونی و بافت شبکه‌ای است.

    بر روی این داربست سلولهای مادر خون یعنی همو سیتوبلاستها قرار دارند.

    سرخرگ ، که از ضریع و سیستمهای هاورس می‌گذرد، وارد مغز استخوان می‌شود و سرخرگچه را می‌سازد.

    سرخرگچه انشعاب می‌یابد و مویرگها را می‌سازد.

    مویرگها در راه بازگشت بهم می‌پیوندند و سیاهرگچه را ایجاد می‌کنند و از اتصال سیاهرگچه‌ها ، سیاهرگ بوجود می‌آید مویرگهای مغز استخوان از نوع سینوزوئیدی هستند.


    • آندوستئوم: آندوستئوم پوشش حفره‌هاست.

    سلولهای آن پهن و همانند سلولهای اجدادی استخوان است.


    • ضریع: ضریع بیرونی‌ترین پرده استخوان است.

    این پرده شامل دو لایه است: لایه بیرونی شامل کلاژن I و فیبروبلاست و لایه درونی دارای مزانشیم و سلولهای پهن است.

    کلاژن رشته‌هایی به نام رشته‌های شارپی به درون می‌فرستد تا سیستمهای هاورس را به شکل منظم و متصل بهم حفظ کند.

    مزانشیم در مواقع ضروری سلولهای اجدادی استخوان را می‌سازد و سپس استئوبلاستها از تغییر این سلولها بوجود می‌آیِند تا استخوان سازی صورت گیرد.


    • سیستمهای هاورس: این سیستم یک مجرای مرکزی به نام مجرای هاورس دارد.

    در اطراف آن تیغه‌های استخوان به صورت دوایر متحدالمرکز قرار گرفته‌اند.

    بر روی تیغه‌های استخوانی ، در فواصل منظم ، استئوسیتها قرار دارند.

    رگهای خونی و اعصاب از مجاری هاورس می‌گذرند.

    معمولا تعدادی مجاری عرضی وجود دارند که رگها و اعصاب از طریق آنها از ضریع به مجاری هاورس و سپس به مغز استخوان می‌رسند.



    این مجاری به نام مجاری ولکمن خوانده می‌شوند.

    تفاوت اصلی و مهم بین ضریع و پری کندریوم ، عبور رگهای خونی و اعصاب ضریع است، یعنی رگهای و اعصاب تا مغز استخوان نفوذ می‌کنند در حالی که غضروف فقط تا پری کندریوم پیش می‌روند.

    در زیر ضریع بینابینی سیستمهای هاورس و پیرامون آندوستئوم ، سیستمهای هاورس ناقصی دیده می‌شوند که به ترتیب به نام سیستمهای پریوستئمی ، سیستمهای بینابینی و سیستمهای آندوستئومی خوانده می‌شوند.







    استخوان اسفنجی
    استخوانهای اسفنجی دارای حفره‌های کوچک و بزرگ و سیستمهای هاورس ناقص هستند.

    پیرامون حفره‌ها ، آندوستئوم و درون آنها ، رگها و مغز استخوان قرار دارد.

    نظم خاصی که در سیستمهای هاورس استخوان متراکم وجود دارد در استخوان اسفنجی دیده نمی‌شود.

    پیرامون استخوان اسفنجی صفحه نازکی از استخوان متراکم قرار دارد.


    استخوان سازی
    در دوران زندگی یک فرد ، ابتدا استخوان سازی بر تخریب استخوان برتری دارد (دوره جنینی).

    در اواسط عمر ، استخوان سازی و تخریب متعادل است در اواخر عمر ، تخریب بر استخوان سازی برتری دارد.

    بطور کلی استخوان سازی بر دو نوع است: استخوان سازی اولیه یا جنینی و استخوان ‌سازی ثانویه یا پس از تولد.

    استخوان‌ سازی اولیه یا جنینی بر حسب نوع استخوانها بر دو نوع است.

    استخوان سازی غشایی و استخوان سازی درون غضروفی.



    استخوان سازی درون غشایی در استخوانهای پهن رخ می‌دهد.

    به این طریق که مزانشیم تکثیر می‌یابد و پر از رگهای خونی می‌شود سپس به استئوبلاست تمایز می‌یابد.

    استئوبلاست با ساختن ماده زمینه‌ای و تبدیل شدن به استئوسیت ، استخوان را می‌سازد.

    استخوان سازی درون غضروف در استخوانهای دراز رخ می دهد.

    ابتدا مزانشیم غضروف را می سازد، سپس غضروف به استخوان تبدیل می شود یعنی پری کندریوم اطراف غضروف به ضریع مبدل می‌گردد.

    رگهای خونی از ضریع به درون غضروف نفوذ کرده کندروسیتها را تخریب می‌کنند.


    در دوران زندگی یک فرد ، ابتدا استخوان سازی بر تخریب استخوان برتری دارد (دوره جنینی).

    استخوان سازی درون غشایی در استخوانهای پهن رخ می‌دهد.

    همراه رگهای خونی ، استئوکلاست و استئوبلاست وارد می‌شود.

    استئوکلاستها پسماندها را می‌بلعند و حجره‌هایی ایجاد می‌کنند.

    استئوبلاستها ماده زمینه‌ای یا تیغه‌ها را می‌سازند و به استئوسیت تبدیل می‌شوند.

    استخوان سازی در استخوانهای دراز در دو مرحله جنینی و پس از تولد رخ می‌دهد در حالی که در استخوانهای پهن ، در دوارن جنینی استخوان سازی کامل می‌شود تا کنون دلایل آغاز استخوان سازی روشن نشده است ولی مسلم است که شرایط طبیعی و لازم برای استخوان سازی وجود مقدار معین کلسیم و فسفر در خون ، پرتوهای خورشیدی ، ویتامینهای A ، D و C ، کلسیم ، هورمونهای جنسی مونث و مذکر ، پاراتورمون و تیروکسین است.

    نگاه کلی بافت شناسی قسمتی از علوم تشریحی است که ساختمان میکروسکوپی ارگانهای مختلف بدن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد.

    یادگیری جزئیات ساختمانی ارگانها و اعضای مختلف برای فهم فعالیت فیزیولوژیک و تغییرات پاتولوژیک آنها ضروری است بنابراین بافت شناسی علمی مستقل نبوده و مرتبط با سایر شاخه‌های علم پزشکی و یکی از پایه‌های اصلی علوم پایه پزشکی مورد توجه قرار گیرد.

    بدن جانواران از بافتهای متعددی ساخته شده است که هر کدام وظایف مخصوص به خود را دارند.

    در زیر به اختصار به هر کدام از آنها اشاره می‌شود.

    بافت پوششی لایه پوشاننده سطوح خارجی و داخلی بدن را بافت پوششی می‌نامند.

    بافتهای پوششی عهده‌دار وظایف و اعمال مختلفی نظیر حفاظت ، جذب و ترشح می‌باشند.

    به همین دلیل شکل سلولها و تعداد لایه‌های تشکیل دهنده آنها در ارگانهای مختلف بر حسب وظیفه‌ای که انجام می‌دهند متفاوت می‌باشند.

    بافتهای پوششی بر حسب تعداد لایه‌های سلولی تشکیل دهنده آنها به دو دسته ساده و مطبق تقسیم می‌شوند که هر کدام از آنها نیز بنابه شکل سلولهای تشکیل دهنده به سه دسته سنگفرشی ، مکعبی و منشوری تقسیم می‌شوند.

    بافت پوششی سنگفرشی ساده در کیسه‌های هوایی ریه و پوشش داخلی رگهای خونی دیده می‌شود.

    بافت پوششی مکعبی ساده در مجاری غدد ترشحی و بافت پوششی منشوری ساده در دیواره معده و روده دیده می‌شود.

    بافت پوششی سنگفرشی مطبق در پوست بدن پوشش مری و واژن بافت پوششی مکعبی مطبق در مجاری دفعی بزرگ غدد مترشحه و بافت پوششی منشوری مطبق ملتحمه چشم ، پوشش کام نرم و پوشش اپیگلوت دیده می‌شود.

    بافت همبند بافت همبند ، بافتها و ارگانهای مختلف را به یکدیگر می‌پیوندد.

    این بافت در زیر اپیتلیوم و اطراف ارگانهای مختلف به عنوان یک لایه پشتیبان عمل می‌نماید و به همین دلیل آن را بافت پشتیبان نیز می‌نامند.

    بافت همبندی از سه جزء اصلی یعنی سلولها ، رشته‌ها و ماده زمینه‌ای تشکیل شده است.

    سلولهای بافت همبند عبارتند از فیبروبلاست ، ماکروفاژ ، پلاسماسل ، ماست سل ، سلولهای چربی ، سلولهای مزانشیمی و سلولهای مهاجر.

    رشته‌های بافت همبند سه نوعند :کلاژن ،رتیکولر و الاستیک.

    که دو نوع اول از پروتئین کلاژن و نوع سوم از الاستین تشکیل شده است.

    سلولها و رشته‌های بافت همبند بوسیله ماده‌ای بی‌شکل به نام ماده زمینه‌ای یا ماتریکس احاطه شده است.

    این ماده ژله مانند مرکب از گلیکوز آمینوگلیکان‌ها ، گلیکوپروتئینها و مایع بافتی است.

    غضروف غضروف بافت همبند تخصص یافته‌ای است که بسیار مقاوم‌تر و انعطاف‌پذیرتر از بافت همبند می‌باشد.

    غضروف از سلولهای غضروفی و ماتریکس خارج سلولی تشکیل شده است که ماتریکس غضروف ، ژله‌ای سفت شده و انعطاف پذیر می‌باشد.

    ماتریکس غضروفی متشکل از ماده زمینه‌ای و رشته‌ها می‌باشد که از رشته‌های شرکت کننده در ساختمان آن بسته به نوع غضروف ، کلاژن نوع I و II و رشته‌های الاستیک را می‌توان نام برد که مسئول استحکام غضروف هستند.

    غضروف با توجه به غالب بودن نوع رشته شرکت کننده در ساختمان ماتریکس آن به سه نوع شفاف ، الاستیک و فیبری تقسیم می‌گردد.

    غضروف شفاف در دیواره مجاری تنفسی ، بینی ، محل اتصال دنده‌ها به جناغ ، سر استخوان‌های دراز در محل مفصل دیده می‌شود.

    غضروف الاستیک در لاله گوش ، اپی‌گلوت و غضروف میخی حنجره بکار رفته است.

    غضروف فیبری در دیسکهای بین مهره‌ای ، برخی مفصل استخوان‌های عانه و برخی تاندونها و لیگمانها که فشار زیادی را باید تحمل نمایند، بکار رفته است.

    استخوان استخوان بافت همبند ویژه‌ای است مرکب از سلولها و ماده بین سلولی معدنی شده‌ای به نام ماتریکس.

    حضور مواد استخوانی معدنی در ماتریکس باعث شده است که استخوان بافتی سفت و محکم باشد و چگونگی ساختمان آن سبب گردید، که استخوان با حداقل وزن حداکثر استحکام را داشته باشد.

    مجموعه این خصوصیات ، استخوان را بافتی ایده‌آل برای تامین اسکلت بدن و حفاظت از ارگانهای حیاتی نظیر مغز و نخاع ساخته است.

    ماتریکس استخوان متشکل از موادآلی و املاح معدنی است که هر کدام 50 درصد وزن خشک استخوان را تشکیل می‌دهند.

    90 درصد ماده آلی ماتریکس کلاژن نوع I و 20 درصد بقیه را پروتئوگلیکانها تشکیل می‌دهند.

    عمده‌ترین مواد معدنی استخوان را کلسیم و فسفر تشکیل می‌دهند که قسمت اعظم آنها به شکل بلورهای هیدروکسی آپاتیت به فرمول Ca10(PO4)6 (OH2 می‌باشد.

    سلولهای بافت استخوانی حاوی سه نوع سلول به اسامی استئوپلاست ، استئوسیت و استئوکلاست می‌باشد.

    از نظر شکل و ساختمان استخوان به سه دسته دراز (مانند ران و بازو) کوتاه (مانند انگشتان و مهره‌ها) و پهن (مانند جمجمه و دنده) تقسیم می‌شوند.

    استخوان از نظر ماکروسکوپی به دو نوع متراکم و اسفنجی تقسیم می‌شود.

    که استخوان متراکم در تنه استخوانهای دراز و سطح خارجی اپی فیز و استخوانهای استخوانهای پهن و کوتاه دیده می‌شود.

    استخوان اسفنجی در اپی‌فیز استخوانهای دراز و قسمت مرکزی استخوانهای پهن و کوتاه دیده می‌شود.

    خون بافت همبند تخصص یافته‌ای است که سلولهای آن در داخل ماده زمینه‌ای مایعی به نام پلاسما شناورند.

    خون 7 تا 8درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر می‌باشد.

    خون با گردش در رگهای خونی عامل توزیع مواد غذایی ، اکسیژن ، حرارت در بدن و انتقال دی‌اکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است.

    پلاسما 55 درصد حجم خون را تشکیل می‌دهد.

    پلاسما مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، 1 درصد آن را املاح معدنی و 1 درصد بقیه را ویتامینها ، موادقندی و لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل می‌دهند.پروتئینهای پلاسما عبارتنداز : آلبومین ، فیبرینوژن ، پروترومبین و گلوبولینها.

    سلولهای خون به دو دسته بزرگ اریتروسیتها یا گلبولهای قرمز و لکوسیتها یا گلبولهای سفید تقسیم می‌شوند.

    لکوسیتها براساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها و آگرانولوسیتها تقسیم می‌شوند.

    گرانولوسیتها به سه دسته : نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم می‌گردند.

    آگرانولوسیتها شامل لنفوسیتها و مونوسیتها می‌باشند.

    بافت عضلانی براساس خصوصیات ساختمانی و عملکردی سلولهای عضلانی ، بافت عضلانی به سه دسته اصلی عضله مخطط و قلبی و عضله صاف تقسیم می گردد.

    عضله مخطط این نوع عضله را به خاطر داشتن نوارهای تیره و روشن در زیر میکروسکوپ (عضله مخطط) ، به علت چسبیده بودن آنها به استخوانها عضله اسکلتی و به جهت عملکرد ارادی آنها عضلات ارادی می‌نامند که وظیفه اصلی این نوع عضله شرکت در حرکات بدن می‌باشد.

    سلولهای عضله مخطط از به هم پیوستن تعداد زیادی سلول سازنده عضلانی (میوبلاست) بوجود می‌آیند و بسیار بلند می‌باشند و رشته عضلانی نیز نامیده می‌شوند.

    گروههای سلولهای عضلانی را که از تعدادی سلول موازی هم در هر گروه تشکیل می‌گردد دسته و مجموعه دسته‌ها را با هم عضله ، می‌نامند.

    عضله قلبی سلولهای تشکیل دهنده عضله قلب ، مشابه سلولهای عضله اسکلتی از نوع مخطط بوده ولی تفاوت عمده آن با عضله مخطط عبارت است از اینکه سلولها عضله قلبی بسیار کوچکتر از سلولهای عضله مخطط می‌باشند و سلولهای عضله قلبی یک یا دو هسته‌ای می‌باشند.

    مکانیسم انقباض در عضله قلبی مانند عضله مخطط می‌باشد.

    انرژی مورد نیاز سلول عمدتا از اسیدهای چرب که به صورت تری گلیسیرید در سلول ذخیره می‌شوند تامین می‌گردد و گلیکوژن به صورت جزئی در تامین انرژی سلول شرکت می‌کند.

    سلولهای عضله قلبی نیز غیر قابل تقسیم‌اند.

    عضله صاف عضله صاف برخلاف دو عضله قبلی ، فاقد نوارهای تیره و روشن بوده و به همین دلیل نیز عضله صاف نامیده می‌شوند.

    عضلات دیواره مجاری تنفسی ، ادراری و گردش خونی از نوع عضله صاف هستند و چون در ساختمان همه احشاء شکمی ، عضله صاف وجود دارد این نوع عضله را عضله احشایی نیز می‌نامند.

    سلولهای عضله صاف کوچک و دوکی شکل‌اند.

    و انقباض آنها به صورت غیرارادی است.

    بافت عصبی بافت عصبی کل سیستم عصبی بدن را شامل می‌شود که از سلولهای عصبی یا نورون و سلولهای پشتیبان به نام سلولهای گلیال و یا نوروگلی تشکیل شده است.

    سلول عصبی یا نورون واحد ساختمانی و عملکردی دستگاه عصبی است که در مرحله جنینی از اپی تلیوم پوشاننده لوله عصبی به نام نورواپی تلیوم منشا می‌گیرد.

    ویژگی‌های اصلی نورونها نحریک پذیری و تولید تکانه‌های عصبی و انتقال این تکانه است.

    هر نورون از دو نوع زایده به نام‌های دندریت و اکسون و یک جسم سلولی تشکیل شده است.

    حجیم‌ترین قسمت سلول و حاوی هسته و عمده ارگانهای سلولی است.

    دندریتها که به صورت زوایدی کوتاه و بلند و منشعب و متعدد دیده می‌شوند و گیرنده تحریکات هستند.

    اکسون زایده‌ای است بلند و منفرد که انتقال تحریک از جسم سلولی به سلولهای سایر بافتها را عهده‌دار می‌باشد.

    اجسام سلولی نورونها از نظر اندازه بسیار متغیرند و از نظر شکل زاویه‌دار بوده و چند سطحی یا هرمی دیده می‌شوند.

    نورونها براساس زوایدی که از جسم سلولی نورون منشا می‌گیرند به سه دسته نورونهای چندقطبی ، دوقطبی و یک قطبی تقسیم می‌شوند.

    دستگاه عصبی شامل دستگاه عصبی محیطی و مرکزی می‌باشد که دستگاه عصبی محیطی متشکل از گره‌ها و اعصاب محیطی است که اعصاب محیطی شامل 8 زوج گردنی ، 12 زوج سینه‌ای ، 5 زوج کمری و 5 زوج خاجی و یک زوج دنبالچه‌ای می‌باشد و گره‌ها شامل گره‌های جمجمه‌ای -‌ نخاعی و اتونوم (خودکار) می‌باشند.

    دستگاه عصبی مرکزی قسمتی از دستگاه عصبی است که درون جمجمه و ستون مهره قرار گرفته است.

    و از دو قسمت ماده سفید و خاکستری تشکیل شده است.

    اطلاعات اولیه هر بافت مجموعه‌ای از سلولهای تخصص یافته می‌باشد که کار معینی را انجام می‌دهند.

    بافتهای بدن به 4 دسته اصلی به نامهای پوششی ، بافت همبند یا پیوندی ، بافت عضلانی و بافت عصبی تقسیم می‌گردند.

    بافت غضروفی ، بافت استخوانی و بافت خونی ، بافتهای همبند تخصص یافته محسوب می‌شوند.

    شکل سلولها و تعداد لایه‌های تشکیل دهنده بافت پوششی در ارگانهای مختلف بر حسب وظیفه‌ای که انجام می‌دهند متفاوت می‌باشند.

    بافتهای پوششی بر اساس تعداد لایه‌های سلولی تشکیل دهنده آنها به دو دسته ساده و مطبق تقسیم می‌شوند که هر کدام از آنها نیز بنا به شکل سلولهای تشکیل دهنده آنها به چند نوع تقسیم می‌گردند.

    بافت پوششی ساده بافت پوششی ساده فقط از یک ردیف سلول پوششی تشکیل شده و بر اساس شکل سلولهای شرکت کننده در ساختمان آنها سه دسته می‌باشد.

    بافت پوششی سنگفرشی این نوع بافت از ردیف سلول پهن ساخته شده که هسته آنها در مقاطع نیمرخ به صورت دوکی و خوابیده ملاحظه می‌گردد.

    این بافت در کیسه‌های هوایی ریه و دیواره کپسول بومن در کلیه دیده می‌شود.

    پوشش داخلی رگهای خونی و پرده‌های سروزی نیز از نوع سنگفرشی ساده هستند.

    بافت پوششی مکعبی ساده این نوع اپی‌تلیوم از سلولهای مکعبی با هسته گرد و مرکزی تشکیل شده است.

    مجاری غدد ترشحی بوسیله این نوع اپی‌تلیوم ، مفروش شده‌اند.

    بافت پوششی منشوری یا استوانه‌ای ساده این نوع پوشش از سلولهای بلند استوانه‌ای یا منشوری تشکیل شده که هسته آنها به صورت دوکی و عمود بر قاعده سلول قرار گرفته‌اند.

    دیواره معده ، روده‌ کوچک و روده بزرگ از این نوع بافت پوششی پوشیده شده‌اند.

    بافت پوششی مطبق بافت پوششی مطبق از چند ردیف سلول که به صورت طبقه - طبقه روی هم قرار گرفته‌اند تشکیل شده است.

    و بر اساس شکل ظاهری سلولهای سطحی دسته بندی می‌شود.

    بافت پوششی سنگفرشی مطبق در این نوع بافت ، سلولهای سطحی از نوع سنگفرشی و پهن و بقیه از نوع چند وجهی و عمقی‌ترین لایه از نوع استوانه‌ای بلند یا کوتاه می‌باشد که به نام طبقه قاعده‌ای نامیده می‌شود.

    این نوع بافت در پوست ، پوشش مری و پوشش واژن دیده می‌شود.

    بافت پوششی مکعبی مطبق این نوع بافت از دو یا چند ردیف سلول مکعبی تشکیل یافته است.

    مجاری دفعی بزرگ در غدد مترشحه از این نوع بافت پوشیده شده‌اند.

    بافت پوشش استوانه‌ای مطبق لولهای عمقی این بافت از نوع چند وجهی و مکعبی و سلولهای سطحی آن منشوری است.

    این نوع بافت محدود به نواحی معین مانند پوشش اپی‌گلوت ، پوشش کام نرم در سطح رو به حفره بینی و مجاری دفعی بزرگ در برخی غدد می‌باشد.

    بافت پوششی مطبق کاذب دراین نوع اپی تلیوم ، فقط یک ردیف سلول بر روی غشای پایه قرار می‌گیرد.

    ولی به علت کوتاه و بلند بودن سلولها ، هسته‌ها در سطوح مختلف دیده شده و چنین به نظر می‌رسد که اپی تلیوم از چند ردیف سلول تشکیل شده است.

    به همین دلیل آن را مطبق کاذب می‌نامند.

    اپی تلیوم مطبق کاذب در مجاری تنفسی به صورت مژکدار دیده می‌شود.

    بافت پوششی متغیر این نوع اپی تلیوم که منحصر به مجاری ادراری می‌باشد.

    پوشش مطبقی است که تعداد لایه‌ها و شکل سلولهای سطحی آن در حالت کشش و استراحت متفاوت دیده می‌شود.

    برای نمونه در مثانه خالی تعداد لایه‌های سلولی 4 تا 5 ردیف و سلولهای سطحی از نوع برجسته و مدورند.

    ولی در مثانه پر که تحت کشش قرار دارد تعداد لایه‌ها به 2 تا 3 ردیف کاهش یافته و سلولهای سطحی نیز پهن دیده می‌شوند.

    تغییرات بافتهای پوششی تحت برخی شرایط یک نوع بافت پوششی ممکن است به نوع دیگری تغییر یابد، که این حالت را متاپلازی (Metaplasia) می‌نامند.

    مثلا بافت پوششی مطبق کاذب مژکدار مجاری تنفسی در افرادی که دخانیات مصرف می‌کنند به سنگفرشی مطبق تبدیل می‌شود.

    این تغییر با برطرف شدن شرایط نامناسب و یا درمان ، قابل برگشت می‌باشد.

    بافتهای پوششی ممکن است بطور غیر طبیعی ولی کنترل شده تکثیر یابند که این حالت را دیسپلازی (dysplasia) می‌نامند که مقدمه‌ای بر پیدایش سرطان در بافت می‌باشد.

    اختصاصات سطوح راسی سلولهای پوششی به جز چند مورد استثنا ، سطح راسی به سطحی گفته می‌شود که در تماس با حفره وسطی ارگانهای توخالی قرار دارد.

    از مهمترین ویژگیهای این سطح پیدایش برآمدگیهای ریز و انگشت مانند در آن است که سه دسته هستند.

    میکروویلیها زواید بسیار ریز به طول 1 - 0.5 میکرومتر هستند که در پوشش روده باریک و لوله‌های نزدیک کلیه وظیفه افزایش جذب مواد را بر عهده دارند.

    مژه‌ها زوایدی به طول 10 - 5 میکرومتر هستند که بیشتر در مجاری تنفسی و لوله‌های رحم دیده می‌شوند.

    مژه‌های ثابت از نظر ساختمانی شبیه میکروویلیها هستند و در پوشش مجرای اپی‌دیدیم (از مجاری منی‌بر بیضه) دیده می‌شوند.

    اختصاصات سطوح جانبی سلولهای پوششی از ویژگیهای سلولهای پوششی خاصیت چسبندگی آنها به سلولهای مجاور خود می‌باشد.

    غشای سلولهای پوششی در همه جا با هم جوش نخورده‌اند و فضایی در حدود 20 - 15 نانومتر آنها را از هم جدا می‌کند.

    این فضا در بافتهای زنده بوسیله گلیکوپروتئینها و پروتئوگلیکانها و یون کلسیم پر می‌شود.

    عامل دیگر بهم چسبیدن سلولهای مجاور ، چهار ساختمان ویژه می‌باشد که به اتصالات بین سلولی موسوم هستند.

    که شامل اتصال محکم ، اتصال کمربندی ، دسموزوم یا پلاک اتصالی و اتصال سوراخدار می‌باشد.

    عروق و اعصاب بافت پوششی بافتهای پوششی بدون عروق هستند و تغذیه آنها از طریق انتشار صورت می‌گیرد.

    در مورد عصب‌گیری بافتهای پوششی ، در اکثر بافتها شاخه انتهایی اعصاب حسی پس از عبور از غشای پایه به حد فاصل سلولهای پوششی نفوذ می‌کند.

    تجدید و ترمیم بافتهای پوششی سلولهای بافت پوششی عمر محدودی دارند و بطور مداوم سلولهای از بین رفته بوسیله سلولهای جدید جایگزین می‌شوند.

    در بافتهای پوششی مطبق ، عمدتا سلولهای طبقه قاعده‌ای یا بازال که بر روی غشای پایه قرار دارند تقسیم می‌شوند و سلولهای ریخته شده را جایگزین می‌کنند.

    در اپی‌تلیومهای ساده مانند پوشش لوله‌های گوارش ، سلولهای متمایز نشده معینی پس از تکثیر و تمایز ، سلولهای از بین رفته را جایگزین می‌نمایند.

    بافت پوشش غده‌ای طرز تشکیل غدد در مرحله جنینی بدین ترتیب است که در محل تشکل غده ، سلولهای طبقه قاعده‌ای تکثیر یافته و به صورت جوانه‌ای به بافت مزانشیم زیرین خود نفوذ می‌نماید که قسمت انتهایی آن پس از متسع شدن، ناحیه مترشحه غده را بوجود می‌آورد.

    در غدد مترشحه خارجی ، ساقه اتصالی کانالیزه شده و مجرای ترشحی را بوجود می‌آورد که ترشحات غده را به سطح اپی‌تلیوم هدایت می‌کند.

    در غدد مترشحه داخلی ، ساقه اتصالی تحلیل رفته و ارتباط غده تشکیل شده با اپی‌تلیوم از بین می‌رود و در این نوع غدد ترشحات از طریق خون به قسمتهای مورد نظر حمل می‌گردد.

    غده‌ها از نظر نحوه ترشح شامل غدد مروکرین مانند پانکراس ، غدد آپوکرین مانند غدد عرق و هولوکرین مانند غدد چربی در پوست ، می‌باشند.

    نگاه اجمالی خون 7 الی 8 درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر می‌باشد.

    خون به واسطه گردش در داخل رگهای خونی عامل اصلی توزیع مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت در بدن و انتقال دی‌اکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است.

    خون همچنین هورمونهای مترشحه از غدد داخلی را به ارگانهای مورد نظر حمل می‌کند.

    خون در خارج از بدن منعقد شده و سلولها و مواد غیر محلول آن به صورت توده‌ای نسبتا سفت به نام لخته خون (Blood clot) درمی‌آید.

    و قسمت محلول آن به صورت مایعی زرد و روشن به نام سرم (Serum) از آن جدا می‌گردد.

    برای جلوگیری از انعقاد خون ، به منظور مطالعات خونی ، مقداری هپارین (یک ماده ضد انعقاد) یا سیترات به آن افزوده می‌شود.

    در این حالت اگر اجازه داده شود سلولهای خونی ته نشین شوند ، ملاحظه خواهد شد از نظر حجمی حدود 55 درصد خون از پلاسما و 45 درصد آن از سلولهای خونی تشکیل شده است.

    سلولهای خونی شامل گویچه های قرمز ، گویچه های سفید و پلاکتها هستند.

    پلاسمای خون پلاسما 55 درصد خون را تشکیل می‌دهد.

    مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، یک درصد آن را املاح معدنی و یک درصد بقیه را ویتامینها ، مواد قندی و مواد لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل می‌دهند.

    پروتئینهای عمده پلاسما آلبومین پروتئین اصلی خون می‌باشد که بوسیله کبد ساخته می‌شود و مهمترین وظیفه آن حفظ فشار اسمزی خون می‌باشد.

    در ضمن در حمل مواد غیر معمول در آب ، نظیر اسیدهای چرب آزاد نقش عمده‌ای دارد.

    فیبرینوژن ، پروتئینی است که در کبد سنتز می‌شود.

    و پس از تبدیل شدن به فیبرین در انعقاد خون شرکت می‌کند.

    گلوبینها از نظر وزن مولکولی به سردسته گاما گلبولینها ، بتا گلبولینها و آلفا گلبولینها تقسیم می‌شوند.

    که مهمترین آنها گاما گلبولینها هستند که به آنتی بادیها یا ایمونو گلبولینها نیز مشهورند.

    گلبول‌های قرمز (Erthrocytes) به سلولهای قرمز خون مشهورند.

    و بیشترین سلولهای خونی را تشکیل می‌دهند.

    سلولهایی بدون هسته و مقعر‌الطرفین هستند.

    در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 7.5 میکرون می‌باشد.

    اگر اندازه سلول کوچکتر از 6 میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از 9 میکرون باشد، ماکروسیت نامیده می‌شوند.

    حضور گویچه‌های قرمز با اندازه‌های مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس Anisicytosis و حضور گویچه‌های قرمز با اشکال متفاوت در خون را پوی کیلو سیتوزیس Poikilocytosis می‌نامند.

    که در حالات مرضی دیده می‌شوند.

    تعداد گویچه‌های قرمز در حالت طبیعی در خون زنان 3.6 تا 5.5 میلیون در هر میکرولیتر و در خون مردان 4.1 تا 6 میلیون در هر میکرولیتر می‌باشد.

    نسبت حجم سلولهای خون به کل خون برحسب درصد را هماتوکریت می‌نامیم.

    هماتوکریت در زنان سالم و بالغ 45 - 35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50 - 40 درصد می‌باشد.

    ساختمان و کار گلبولهای قرمز گلبولهای قرمز سلولهایی مقعرالطرفین و قابل انعطاف هستند که ضمن عبور از مویرگها بهم چسبیده و به صورت میله‌ای استوانه‌ای درمی‌آیند که رولکس (Rouleaux) نامیده می‌شود.

    شکل ویژه و انعطاف پذیری زیاد گویچه‌های قرمز را به پروتئینهای محیطی ویژه‌ای نسبت می‌دهند که به سطح داخلی غشای اریترویسیتها چسبیده‌اند.

    برخی از بیماریهای ارثی خون مانند کروی یا بیضی شکل بودن گویچه‌های قرمز از نقص پروتئینهای فوق ناشی می‌گردد.

    غشای این سلولها همچنین حاوی رسپتورهای مربوط به گروههای خونی می‌باشد.

    گویچه‌های قرمز خون حاوی مولکول پیچیده‌ای به نام هموگلوبین می‌باشد.

    که از یک قسمت پروتئینی به نام گلوبین و یک رنگ دانه آهن‌دار به نام «هم» تشکیل شده است.

    گلوبین مرکب از 4 زنجیره پلی‌پپتیدی است که به هر زنجیره یک پورفیرین آهن‌دار متصل شده است.

    هموگلوبین به علت داشتن آهن که در حالت احیا شده می‌باشد.

    می‌تواند با اکسیژن و دی‌اکسید کربن ترکیب شده و به ترتیب آهن ، هموگلوبین و کربامینو هموگلوبین تشکیل دهد.

    با توجه به بالا بودن فشار اکسیژن در ریه ها ، اکسی هموگلوبین در ریه‌ها تشکیل شده و پس از رسیدن به بافتها ، اکسیژن جدا شده و دی‌اکسید کربن به آن متصل می‌گردد.

    بدین ترتیب امکان حمل اکسیژن از ریه به بافتها و دی‌اکسید کربن از بافتها به ریه امکان‌پذیر می‌گردد.عمر گلبولهای قرمز 120 روز می‌باشد.

    و پس از پایان این مدت بوسیله ماکروفاژهای طحال ، کبد و مغز استخوان فاگوسیته می‌شوند.

    کاهش تعداد گویچه‌های قرمز در خون را کم خونی Anemia و افزایش گویچه‌های قرمز در خون را پلی سیتمی Polycytemia می‌نامند.

    گویچه‌های سفید خون لکوسیتها یا گویچه‌های سفید خون بر اساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها یا دانه‌دارها و آگرانولوسیتها یا بدون دانه‌ها تقسیم بندی می‌شوند.

    لکوسیتها در مقایسه با اریتروسیتها سلولهایی هسته‌دار و متحرک هستند.

    گرانولوسیتها بر اساس رنگ پذیری گرانولهای اختصاصی آنها به سه دسته نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم می‌گردند.

    آگرانولوسیتها به دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم می‌شوند.

    نوتروفیلها فراوان‌ترین لکوسیتها در خون می‌باشند و در عفونتهای باکتریایی مقدار آنها افزایش می‌یابد.

    اسیدوفیلها یا ائوزینوفیلها بیشتر پاسخهای آلرژیک را کنترل می‌کنند.

    لنفوسیتها که به دو دسته لنفوسیت B و A تقسیم می‌شوند نقش عمده‌ای در دستگاه ایمنی بدن دارند.

    تحت شرایط بالینی از جمله التهابات عفونی و غیر عفونی ، بیماری سل و بیماریهای قارچی و برخی از سرطانها تعداد مونوسیتهای خون افزایش می‌یابد.

    پلاکتها (Plackets) اجسام کروی یا بیضوی کوچکی به قطر 4 - 2 میکرون هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگا کاریوسیت (Mega karyocytes) در مغز استخوان حاصل می‌شود، فاقد هسته‌اند.

    با وجود این در مهره داران پست سلولهای هسته داری به نام ترومبوسیت معادل پلاکت می باشد.

    پلاکتها را ترومبوسیت نیز می نامند.

    تعداد پلاکتها 400 - 200 هزار در هر میکرولیتر خون می باشد.

    و عمر آنها 11 - 8 روز می باشد.

    هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیلو پروتئین محصور شده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی ABO در غشای پلاکتها می باشد.

    کار اصلی پلاکت جلوگیری از خونریزی است.

    که این عمل با چسبیدن پلاکتها به همدیگر و محل آسیب دیده رگ و ترشح مواد دخیل در انعقاد انجام می‌گیرد.

    تحریک پلاکتها در محل آسیب عروقی باعث ترشح ADP می‌گردد که ADP چسبیده به سطح پلاکت موجب چسبیدن پلاکتها بهم و تشکیل توده پلاکتی را می‌کند که به صورت درزگیر عمل کرده و از ادامه خونریزی جلوگیری می‌کند.

    همزمان با ترشح ADP ، سروتونین و ترومبوبلاستین پلاکتی نیز ترشح می‌گردد.

    که اولی باعث انقباض عروق و دومی باعث تبدیل پروترومبین به ترومبین می‌شود.

    ترومبین ، فیبرینوژن محلول پلاسما را به فیبرین غیر محلول تبدیل می‌نماید که سلولهای خونی در لابه‌لای توری ظریف حاصل از فیبرین گرفتار شده و لخته تشکیل می‌گردد.

استخوان یکی از سخت ترین بافتهای بدن انسان است و از نظر توانائی تحمل فشار، پس از غضروف، مقام دوم را داراست. استخوان به عنوان عمده ترین جزء اسکلت بالغین، از ساختمانهای گوشتی حمایت کرده، از اعضاء حیاتی مانند جمجمه و حفرات قفسه صدری حفاظت نموده و مغز استخوان که در آن سلولهای خونی بوجود می ایند را در خود جای کی دهد. استخوان به عنوان منبع ذخیره کلسیم، فسفات و سایر یونهائی که می توانند ...

- بافت استخوانی (Bone tissue) استخوان یا بافت استخوانی که اسکلت موجودات مهره‌دار را تشکیل می‌دهد، از سایر بافتهای نگهدارنده کاملاً متمایز است. بافت استخوانی سخت است و مانند سایر بافتهای پشتیبان از سلول‌ها، رشته‌های کلاژن، ماده بنیادی، پوشش خارجی و پوشش داخلی تشکیل شده است. تجزیه استخوان نشان می دهد که 62% آن مواد معدنی و 38% مواد آلی است. 85% از مواد معدنی فسفات کلسیم، 10% آن ...

بافت بدن هر بافت مجموعه‌ای از سلولهای تخصص یافته می‌باشدکه کار معینی را انجام می‌دهد. بنابراین چون همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمانی بدن نامیده‌اند. نگاه کلی بافت شناسی قسمتی از علوم تشریحی است که ساختمان میکروسکوپی ارگانهای مختلف بدن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. یادگیری جزئیات ساختمانی ارگانها و اعضای مختلف برای فهم ...

استخوان استخوان‌ها، بخش ضروری سیستم جنبنده را تشکیل می‌دهند و به عنوان دسته‌های اهرم طی حرکت و مقاومت نیروی جاذبه عمل می‌کنند. در ضمن استخوان‌ها بافت‌های هم جوار و اندام‌های بدن را محافظت و نگهداری می‌کنند. علاوه بر عملکردهای مکانیکی، آن‌ها عملکرد مهم شیمیایی را هم بر عهده دارند که آن تهیه منبع تعادل معدنی است. استخوان‌ها شامل چندین ناحیه مجزای عملکردی می‌باشند. در سطوح مفصلی ...

سمينار کارشناسي ارشد ( M.S.C ) رشته مهندسي پزشکي – بيوالکتريک سال تحصيلي 87-88 فصل اول بررسي عوامل ايجاد کننده زخم بستر، روشها و مکانيزم هاي پيشگيري ازآن 1-1- مقدمه اصولاوقتي بدن يک موجود زنده در مدت زمان طولاني بر روي

توضيح: در ترجمه متن پيوست موارد ذيل قابل ذکر است: 1- در برخي موارد به منظور رساتر نمودن مفهوم جمله و ضمن رعايت امانتداري در اصل متن برخي توضيحات داخل پرانتز آورده شده و در پايان کلمه مترجم با حرف م گذاشته شده- اين موارد جزء اصل متن نيست و مي‌توا

کیتوسان یک پلیمر طبیعی است که در مهندسی بافت کاربرد دارد . زیرا زیست تخریب پذیرو زیست سازگار بوده و ساختاری شبیه به lgcosaminoglycan دارد . کیتوسان حتی به شکل اسکفولدها مختلخل وهیدروژل و فیبر و icrosphere ساخته می شود استفاده کیتوسان در بافت های مختلفی نظیر ک استخوان - کبد – شبکه عصبی – عروق خونی – غضروف و پوست همچنین کیتوسان برای رهایش پروتئین ها مانند فاکتورهای رشد نیز بکارمی ...

پلیمر ها و سرامیک ها به طور جداگانه یا ترکیبی به شکل مکمل یا گزینه ای برای نسج آلوگرفت و زنوگوفت به عنوان جایگزین بافت سخت در کاربرد های دندانی و ارتوپدی بکار برده می شوند، و از آنجا که هر ماده خصوصیات ذاتی خود را دارد، برای کاربردهای خاصی مناسب خواهد بود. چندین پلیمر زیست تخریب پذیر در پروژه‏های تحقیقاتی و استفاده‏های بالینی برای کاربردهای ماهیچه ای – اسکلتی مورد آزمایش قرار ...

بیوفنآوری در نیم قرن اخیر به معانی متفاوتی به کار رفته است. از سال ۱۹۸۰ به بعد با رشد فنآوری DNA با صفات ارثی جدید، فنآوری آنتی بادی منوکلونال و فنآوریهای جدید جهت مطالعه و بررسی سلولها و بافتها بیوفنآوری دستخوش تغییرات زیادی در محدوده وسیعی از کاربردهای پزشکی، صنعتی و به معنای عموم دانش گردیده ا ● بیو فن آوری بیوفنآوری در نیم قرن اخیر به معانی متفاوتی به کار رفته است. از سال ...

مواد بدست آمده بوسيله عمليات حرارتي و مخلوط کردن HA( هيدروکسي آپاتيت) و شيشه هاي پايه سيليکاتي از نوع در اين تحقيق بوده است. تاثير مقدار شيشه روي تخلخل ،ريز ساختار و روي جزء اصلي سازنده ماده نهايي بررسي شده است. تاثير اين فاکتورها روي رفتار زيستي در

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول