گوش عضو حس شنوائی و حس تعادل است که به صورت زوج (مانند چشم) در طرفین سر و تقریبا در سطح خط افقی میانه جمجمه قرار دارد.
هر گوش به طور کاملا مستقل از دیگری عمل کرده و هیچ راه ارتباطی با یکدیگر ندارند و بیماری و اختلال یکی از آنها هیچ اثری بر کار و فعالیت دیگری ندارد (البته باید قید کرد که در پاره ای موارد، عوامل مولید بیماری، هم زمان بر هر دو گوش اثر می گذارند که در جای خود توضیح داده خواهد شد).
برای سهولت در مطالعه گوش آن را به 3 قسمت تقسیم می نمایند :
1- گوش خارجی
2- گوش میانی
3- گوش داخی
گوش خارجی
گوش خارجی اصطلاحاً به آن قسمتی از گوش که در معرض دید ما قرار دارد اطلاق می گردد و شامل : لاله گوش و مجرای خارجی گوش است.
الف – لاله گوش
همان طور که از ظاهرش مشخص می باشد دارای فرورفتگی ها و برآمدگی های مختلفی است که سوای در نظر گرفتن بعضی استثنائات، شکل آن ها در همه افراد بشری سالم، یکسان می باشد.
جنس لاله گوش از نوعی غضروف الاستیک می باشد که پوست بسیار نازکی آن را محافظت می نماید.
تنها در قسمت تحتانی لاله گوش که نرمه نامیده می شود، غضروف وجود ندارد و به جای غضروف، مقداری چربی قرار دارد نرمه در بعضی از افراد به صورت آویزان و در بعضی دیگر به صورت شان چسبیده است که هر دو حالت، البته طبیعی است و توسط توارث به نسل بعد منتقل می گردد.
همین قسمت از لاله گوش است (نرمه) که به عنوان تزئین در خانم ها سوراخ می شود و بدان گوشواره آویزان می گردد و چون از عروق خونی و نیز اعصاب کمی برخوردار است هنگام سوراخ کردن آن، درد یا خونریزی زیادی وجود ندارد.
وظیفه ای که بر لاله گوش می توان ذکر کرد محافظت از گوش (مثلا در مقابل ورود حشرات و گرد و غبار) و نیز جهت یابی صدا می باشد.
احتمالا دیده یا شنیده اید که افرادی هستند که می توانند لاله گوش خود را حرکت داده و به سمت های مختلف بچرخانند، اکنون با هم دلیل این امر را بررسی می نمائیم.
لاله گوش توسط 3 عضله در طرفین سر (بالا، جلو و عقب) به جمجمه متصل است و این عضلات احتمالا روزگاری به راحتی لاله گوش همه افراد را برای تعقیب صدا و جهت یابی به حرکت در می آورده اند.
لیکن پس از گذشت اعصار زیاد و در روند تکامل بشری، این عضلات به تدریج قدرت خود را از دست داده و بسیار ضعیف شده اند.
حال، چنانچه فردی تمرین های فراوانی را در به حرکت درآوردن گوش خود انجام دهد کم کم این تمرینات باعث تقویت این 3 عضله شده و می تواند مهارت حرکت دادن گوش خود را مجدداً کسب نماید.
در حقیقت این تمرینات به فیزیوتراپی فردی می ماند که به عللی دچار ضعف عضلات پا شده باشد و نتواند به راحتی راه برود ولی پس از تمرین های فیزیوتراپی، راه رفتن خود را از سر می گیرد.
در اینجا بد نیست کمی راجع به جهت یابی صحبت کنیم .
جهت یابی صدا یکی از فوائد داشتن دو عدد گوش می باشد، زیرا مثلاً فرض کنیم زنگی در سمت راست بدن مان به صدا در می آید، مسلم است که صدای این زنگ ابتدا وارد گوش راست و پس از چند ثانیه یا چند صدم ثانیه تأخیر، وارد گوش چپ می شود.
همین اختلاف جزئی در زمان انتقال صدای زنگ از طریق گوش راست به مغز باعث می گردد که صدا را از سمت راست شنیده و سر به سمت راست یعنی محل تولید صدا برگردد.
حال هر چه منبع تولید صدا (مثل بوق ماشین) نسبت به 2 گوش در خط وسط باشد – یعنی فاصله منبع صدا از هر دو گوش یکسان باشد مثلاً درست در پشت سر یا درست در جلوی بدن یا درست در بالای سر – جهت یابی صدا مشکل تر خواهد شد زیرا صدا همزمان به هر دو گوش رسیده، مغز در جهت یابی دچار اشکال می شود.
از وظایف دیگر لاله گوش آنکه چین و شکن های آن باعث افزایش سطح تماس لاله با امواج صوتی شده و صداهای مختلف از جهت های گوناگون را دریافت می دارد.
یکی دیگر از اعمال لاله گوش آن است که همانند قیفی، صداها را در مرکز خود جمع کرده و صداها به سمت مجرای گوش هدایت می گردند.
ب – مجرای خارجی گوش دومین قسمت از گوش خارجی است که دهانه آن از بیرون قابل دیدن است و در انتهای آن، پرده گوش قرار دارد.
طول مجرای گوش از دهانه خارجی تا پرده گوش، در بالغین 3-5/2 سانتی متر و در اطفال بسیار کوتاه تر است.
یک سوم طول خارجی آن از غضروف و دو سوم داخلی آن استخوانی می باشد.
تمامی مجرای خارجی گوش از یک لایه پوست (بسیار نازک) پوشیده می شود و به علت همین نازکی پوست می باشد که با دست کاری مجرای گوش به جهت پاک کردن آن، اغلب دچار درد و خراشیدگی پوست مجرای گوش می شویم.
همان طور که گفته شد یک سوم خارجی مجرای گوش از غضروف درست شده است و درست در همین قسمت است که مو نیز می روید و غدد ترشح کننده جرم زرد رنگ گوش (که اصطلاحاً به آن واکس گوش می گویند) نیز در همین قسمت قرار دارد و چنانچه توسط چراغی که اطباء با آن به گوش نگاه می کنند (اتوسکوپ) به گوش بنگریم، می بینیم که در قسمت دو سوم داخلی مجرای گوش، نه مویی روئیده و نه جرمی ترشح می شود.
جرم گوش – که معمولاً به رنگ زرد قهوه ای دیده می شود – ترشح طبیعی گوش است که در بعضی مواقع و در بعضی از افراد ترشح آن زیاد و یا گاهاً کم می شود که در مبحث بیماری های گوش خارجی به آن اشاره خواهیم کرد.
کار مجرای گوش خارجی، تقویت صدا (صدائی که توسط لاله گوش جمع آوری شده است) و نیز هدایت و انتقال ان به پرده گوشی می باشد.
باید بدانیم که مجرای گوش به شکل لوله ای کاملا مستقیم نیست، بلکه دارای دو انحناء می باشدو درست به خاطر همین دو انحنای مجرای گوش است که پزشکان برای معاینه گوش و دیدن پرده گوش با اتوسکوپ، لاله گوش را گرفته و به عقب می کشند زیرا با این کار انحناء های آن تا حدی از بین رفته و پرده گوش بهتر در معرض دید قرار می گیرد (معمولا در معاینه گوش؛ پزشک، لاله گوش افراد مسن تر را به عقب و بالا و لاله گوش نوزادان را به عقب و پائین می کشد).
ضمناً باید بدانیم که کف مجرای گوش، کمی طویل تر از سقف آن است و این امر باعث می گردد تا پرده گوش به شکل عمودی در مجرای خارجی گوش قرار نگیرد بلکه کمی مورّب بوده و با مجرای گوش زاویه ای حدود 55 درجه داشته باشد.
شاید این طرز قرارگیری پرده گوش، باعث جذب بهتر صدا گردد.
گوش میانی گوش میانی را به طبلی تشبیه کرده اند که توسط پرده گوش پوشیده شده است.
گوش میانی فضائی است به شکل مکعب مستطیل با جداره های استخوانی و تنها، جداره خارجی آن غیراستخوانی بوده و توسط پرده صماخ پوشیده می شود.
لذا ابتدائاً پرده گوش را شرح می دهیم.
الف- پرده گوش پرده گوش که آن را پرده صماخ نیز می نامند، در بالغین در فاصله 3-5/2 سانتی متر از دهانه مجرای خارجی گوش قرار دارد.
شکل آن تقریبا بیضوی است و مساحت آن حدود 80-70 میلی متر مربع است.
برخلاف آنچه که اکثر مردم فکر می کنند که پرده گوشش پرده ای به نازکی پوست پیاز است، باید گفت اگرچه این پرده بسیار نازک است، اما قوام و سختی آن به هیچ وجه با پوست نازک پیاز قابل مقایسه نیست و از 3 لایه به هم چسبیده تشکیل می شود.
لایه خارجی پرده گوش که از مجرای گوش قابل دیدن است از جنس پوست می باشد، یعنی همان پوست کف دست، منتهی کمی نازک تر.
دومین لایه یا لایه میانی آن که تمام استحکام آن را باعث می گردد از نسج فیبری بسیار بسیار نازک و ظریفی درست می گردد و نیز لایه داخلی آن از جنس مخاط می باشد.
می توان گفت پرده گوش دو وظیفه مهم را به عهده دارد، یکی تقویت صوت و هدایت آن، یعنی اصواتی که وارد مجرای گوش می شوند را چندین برابر تقویت می کند و باعث بهتر شنیده شدن صدای می گردد و به همین علت است که هنگامی که پرده گوش سوراخ می شود، فرد احساس کمبود شنوائی مختصری می نماید که در قسمت بیماری های گوش مفصلاً توضیح داده خواهد شد.
وظیفه دیگر پرده گوش که شاید کم اهمیت تر از وظیفه تقویت صوت نباشد مسئله جلوگیری از بروز عفونت به دلیل وارد شدن عوامل میکروبی به فضای پشت پرده گوش که محیطی مناسب برای رشد انواع میکروب ها است، می باشد.
در حالت طبیعی هنگامی که پرده گوش سالم است، چون روی پرده همان طور که گفته شد از یک لایه پوست پوشیده شده است و پوست مانعی برای عبور عوامل میکروبی است لذا فضای پشت پرده گوش از نفوذ این عوامل مصون می ماند، لیکن هنگامی پرده گوش سوراخ می شود حتی اگر این سوراخ به اندازه سر یک سوزن باشد، عوامل میکروبی خود را به پشت پرده رسانیده و باعث ایجاد عفونت در گوش میانی می گردند که بعداً مفصلاً توضیح داده خواهد شد.
امروزه ثابت شده است که حرکت مخصوصی در پوست روی سطح پرده گوش وجود دارد یعنی اگر نقطه ای کوچک با مرکب روی پرده بگذاریم پس از مدتی این نقطه حرکت کرده و از سطح پرده خارج می شود و وارد مجرای گوش می شود، این عمل نقش مهمی در امر نظافت پرده گوش ایفا می نماید.
همان که گفتیم لایه میانی پرده گوش از الیافی با قوام تشکیل می شود و قوام این الیاف باعث قوام پرده گوش می شود.
این الیاف مانند تار عنکبوت در جای خود قرار دارند بدین شکل که تعدادی از آن ها به صورت دوایر متحدالمرکزی قرار داشته و تعدادی نیز به صورت شعاع هائی از مرکز این دوایر به اطراف می روند و این طرز قرارگیری الیاف بر استحکام بیشتر پرده می افزاید.
ب – استخوانچه های گوش میانی در گوش میانی 3 عدد استخوان بسیار کوچک وجود دارند که به علت کوچکی زیاد به آن ها استخوانچه گفته می شود.
این استخوانچه ها به علت شکل ظاهریشان به نام های استخوانچه چکشی، استخوانچه سندانی و استخوانچه رکابی معروفند.
استخوانچه چکشی که بزرگ ترین این استخوانچه هاست به پرده صماخ وصل می باشد و با ارتعاش پرده به طور هم زمان مرتعش می شود.
این استخوانچه رکابی مفصل می گردد.
لذا می بینیم که ارتعاش استخوان چکشی به سندانی و از آنجا به رکابی (که کاملا شبیه به رکاب زین اسب است) منتقل می گردد.
این سه استخوانچه در پشت پرده گوش داخل محفظه ای شبیه به یک اطاق (که دارای چهار دیوار و یک سقف و یک کف می باشد) قرار دارند.
به این محفظه اصطلاحاً محفظه گوش میانی می گویند.
این اسم را خوب به یاد داشته باشید زیرا بعداً بارها از آن نام خواهیم برد.
تمام سطح دیواره های این اطاقک از مخاط پوشیده شده است و محیطی کاملا مناسب برای جایگزینی و رشد هر نوع میکروبی می باشد.
وظیفه استخوانچه های گوش میانی انتقال ارتعاشات پرده صماخ به گوش داخلی و نیر تقویت صوت است که توضیح داده خواهد شد.
در این جا یکی از شاهکارهای خلقت به چشم می خورد که جالب است مختصری راجع به آن صحبت گردد و آن سیستمی حفاظتی است که خداوند بزرگ برای گوش در مقابل صداهای بسیار بلند و مضرّ خلق نموده است و آن عبارت است از 2 عضله بسیار کوچک که یکی به استخوان چکشی و دیگری (که مهم تر نیز می باشد) به استخوان رکابی متصل می باشد، به همین دلیل به عضله اول، عضله چکشی و به عضله دوم، عضله رکابی می گویند.
وظیفه این دو عضله آن است که زمانی که صدایی بسیار بلند و آسیب رسان به گوش وارد می شود، این دو عضله و به خصوص عضله رکابی منقبض می گردند و انقباض این دو عضله باعث می گردد که تا حدی در کار هدایت صوتی استخوانچه های گوش اختلال ایجاد گردد و این اختلال به نوبه خود باعث خواهد شد که از شدت صوتی که به گوش می رسد کاسته شود و سیستم ظریف گوش داخلی از خطر مصون بماند.
همان طور که قید شد، سه استخوانچه نامبرده، اجزائی کاملاً کوچک و مینیاتوری دارند بدین معنی که مثلا وزن و طول استخوان چکشی به ترتیب 25 میلی گرم و 9 میلی متر و وزن و طول استخوان سندانی به ترتیب 30 میلی گرم و 7 میلی متر و وزن و طول رکابی 4 میلی گرم و 4 میلی متر است.
در ضمن به قسمت فوقانی فضای گوش میانی اصطلاحاً بالاخانه گوش گفته می شود و کل حجم اطاقک گوش میانی 1 سانتی متر مکعب می باشد.
در این جا لازم می باشد تا از شیپور استاش یا لوله استاش که احتمالاً اسمش به گوشتان خورده، نامی برده شود.
فضای گوش میانی که قبلا توضیح داده شده (یعنی فضایی که شبیه به یک اطاق کوچک بوده و در پشت پرده گوش قرار دارد) یک محفظه کاملا بسته نیست که به جایی راه نداشته باشد بلکه توسط لوله ای به حلق انسان راه دارد که به لحاظ شکل شیپور مانند آن، شیپور استاش نامیده می شود.
این شیپور حدود 6/3 سانتی متر طول دارد و یک دهانه آن به قسمت گوش میانی و سر دیگرش به حلق راه دارد (پشت بینی).
سری که به اطاقک گوش میانی راه دارد استخوانی است و سری که به حلق راه دارد از جنس غضروف است.
دهانه غضروفی این شیپور در حالت عادی بسته است ولی موقع غذا خوردن یا نوشیدن و یا خمیازه کشیدن، در یک لحظه باز و بسته می گردد.
اجازه دهید تا راجع به کار این شیپور و وظایف بسیار مهم آن در حفظ سلامت گوش میانی در قسمت بعدی این کتاب توضیح کافی ارائه گردد.
گوش داخلی گوش داخلی به علت شباهت زیادش به صدف حلزون به نام قسمت حلزونی گوش نیز معروف است.
به راستی باید قبول کرد که این قسمت از گوش از نظر ظرافت در خلقت بی نظیر است.
برای ادراک بهتر شما عزیزان از قسمت حلزونی گوش، فرض کنید لوله آب معمولی منزل را اگر حدود 3 دور حول محوری بچرخانیم به طوری که دایره پائینی بزرگتر و دایره وسطی کوچک تر و دایره بالائی باز هم کوچک تر باشد این شکل شاید بتواند شکل گوش داخلی را برایتان تداعی نماید که به راستی شبیه به صدف حلزون می باشد.
در داخل این لوله و در سرتاسر آن دو پرده بسیار بسیار نازک و ظریف قرار دارند که این لوله را به سه دالان و یا سه تونل کوچک تر تقسیم می کنند که در داخل همه آنها مایعات مخصوصی جریان دارد.
در داخل یکی از این دالان ها و بر روی یکی از دو پرده ای که ذکر شد سلول های بسیار بسیار حساس و ظریفی در پیش هم قرار دارند که رویهم به نام عضو کورتی معروف هستند.
وظیفه این عضو (یا این سلول های بسیار ظریف) آن است که حرکت پرده و استخوانچه های گوش را به نوعی جریان الکتریکی تبدیل می سازد و این جریان را عصب شنوائی که به آن ها (به سلول های عضور کورتی) تقریباً به دو گروه تقسیم می گردند که گروهی از این سلول ها وظیفه شنیدن صداهای خیلی بلند را به عهده دارند و گروه دیگر صداهایی که شدت کم تری دارند را دریافت می کنند.
می بینیم که در تمام قسمت های گوش تقسیم کار به نحوی عالی دیده می شود.
حال برای آن که عبور صدا را از لاله گوش تا گوش داخلی خوب بیان کرده باشیم بیائید یک بار دیگر مسیری را که صوت طی می کند با هم مرور نمائیم و این پدیده جالب آفرینش را با هم بازنگری نمائیم.
همان طور که گفته شد صدا از طریق لاله گوش جمع آوری و به مجرای خارجی گوش وارد می شود.
این اصوات پس از برخورد با پرده گوش تقویت شده و پس از به ارتعاش درآوردن پرده، این ارتعاشات به ترتیب به استخوانچه های چکشی، سندانی و رکابی که داخل اطاقکی به نام محفظه گوش میانی قرار دارند، منتقل می شود.
ارتعاشات از طریق استخوان رکابی به مایعاتی که داخل دالان های قسمت حلزونی (گوش داخلی) جریان دارند منتقل شده و باعث حرکت مایعات گوش داخی می شود.
حرکت این مایعات به نوبه خود باعث به حرکت درآوردن عضو حساس شنوائی می شوند و حرکت این سلول ها باعث ایجاد جریان الکتریکی می شود که بسته به نوع صدا تغییر می یابد و این جریان های الکتریکی از طریق عصب شنوائی (که به گوش داخلی مربوط است) به مغز برده می شود و در آنجا این جریان ها تفسیر می گردند.
در حقیقت کار گوش داخلی مثل دستگاه تلگراف مورس می باشد، یعنی رمزهای الکتریکی در گوش داخلی ایجاد شده و در مغز تفسیر می گردد، یعنی مغز می فهمد که امواج الکتریکی دریافتی بیانگر موسیقی یا گفتار و یا مثلا صدای یک قناری است.
نکته جالب دیگری در این جا به چشم می خورد که باید ذکر نمود و آن این که در مقابل عصب شنوائی که پیام ها را از گوش به مغز می برد رشته های عصبی دیگری نیز وجود دارند که از مغز، دستورات را به گوش می رسانند و کار این اعصاب اصطلاحاً به توجه شنیداری معروف است.
اکنون با یک مثال، مسئله توجه شنیداری را شرح می دهیم.
فرض نمائید شما در یک مهمانی بزرگ حضور دارید و صداهای فراوانی از قبیل صدای صحبت حضار، موسیقی ملایم یا شدید، صدای به هم خوردن ظروف و صدای تلویزیون و ...
در محیط شما وجود دارد.
حال اگر شما بخواهید از بین تمامی این صداها، توجه خود را معطوف به صدای خاصی نمائید مثلا صدای تلویزیون، می توانید این کار را انجام دهید و با دقت کردن به صدای تلویزیون، به نظر می رسد که صداهای دیگر ضعیف شده و صدای تلویزیون برای شما قابل فهم و شنیدن می گردد.
بله شما این کار را توسط اعصابی که از مغز به گوش می آیند انجام داده اید.
در چنین مواردی که فرد احتیاج به نشنیدن صداهای خاصی دارد، مغز توسط این اعصاب، پیام هائی را که عصب شنوائی از گوش به مغز منتقل می نماید را بلوکه می نماید و تنها صدای خاصی که مورد نظر فرد است اجازه می یابد تا توسط عصب شنوائی به مغز منتقل گردد.
در گوش داخلی و در مجاورت حلزون گوش قسمتی وجود دارد که وظیفه اش کمک در حفظ تعادل بدن می باشد لذا گوش را عضو شنوائی و تعادل می نامند.
بد نیست که راجع به این قسمت نیز توضیحی کوتاه داده شود.
قسمت تعادلی از سه مجرای نیم دایره که هر یک به طور عمود بر دیگری قرار دارند، تشکیل شده است که دقیقاً به خاطر همین شکل، به آن ها مجاری نیم دایره ای گوشند.
در داخل هر یک از این مجاری یا تونل ها مایعی خاص وجود دارد.
در حالتی که شخص ثابت و ساکن است این مایعات نیز ساکن می باشند و حرکتی ندارند لیکن زمانی که کوچک ترین حرکتی در وضعیت بندی شخص ایجاد گردد، بسته به نوع حرکت، مایع داخل یکی از این مجاری نیم دایره به حرکت در می آید که پس از فعل و انفعالاتی، مغز بنا بر حرکت مایعات داخل این مجاری نیم دایره، هر لحظه از وضعیت بدنی فرد در فضا اطلاع دقیقی به دست می آورد و با دادن پیام هایی بر طبق گزارشات رسیده از این مجاری نیم دایره، به عضلات، وضعیت تعادلی بدن را حفظ می نماید.
عملکرد پرده تَمپان انرژی صوتی پس از تولید در هوا، توسط ملکول های هوا منتقل می گردد.
پس تا هوایی وجود نداشته باشد صدایی نیز شنیده نخواهد شد.
درست به همین دلیل می توان گفت در خارج از جو کره زمین، همه چیز در خاموشی است و از هیچ حرکتی حتی انفجارات مهیب، صدایی تولید نمی گردد.
باری، این ارتعاشات به پرده گوش برخورد نموده و آن را به ارتعاش در می آورند.
ارتعاشات حاصله به وسیله 3 استخوانچه گوش میانی به گوش داخلی (حلزون) منتقل می شود.
در اینجا باید گفت پرده تَمپان و استخوانچه های گوش، سوای انتقال ارتعاشات، به تقویت آن نیز دست می زنند.
پرده تَمپان مستقیماً به صورت گیرنده و جمع کننده فشار صوتی درمقابل انرژی ارتعاشی موجود در هوا عمل می کند.
این پرده نازک، ظریف و الاستیک، بی نهایت به تغییرات فشار و ارتعاش حساس است.
یعنی اثر نیروهای خیلی کوچک بر پرده تمپان جهت برانگیختن مکانیسم شنوائی کفایت می نماید.
در حساسی پرده گوش نسبت به صدا می گویند که اگر نیرو یا صدائی بتواند پرده گوش را به اندازه یک اتم به حرکت درآورد، آن صدا شنیده خواهد شد.
بیماری های شایع گوش خارجی الف - بیماری های لاله گوش باید در نظر داشته باشیم که همه انسان های طبیعی پس از تولد، لاله گوش هایشان یکسان و مشابه می باشند و یا با مختصر تفاوت در شکل ظاهری ولی در محدوده طبیعی به چشم می خورند.
لیکن در پاره ای موارد تغییر شکل هایی در لاله های گوش افراد به طور مادرزاد مشاهده می گردد که خارج از شکل و فرم طبیعی است.
به طور کل باید گفت تغییر شکل های ظاهری لاله گوش که بعدا به طور مفصل تری درباره آن ها صحبت خواهیم نمود، یا فقط تغییر شکلی در خود لاله گوش است یا این که همراه با نقائصی دیگر در سیستم شنوائی است.
به همین علت در وحله اول چنانچه ناهنجاری و یا تغییر شکل ظاهری در لاله گوش فردی به طور مادرزادی مشاهده نمودیم، با مراجعه به پزشک، باید خیالمان از بابت وجود عیوب دیگری در کل سیستم شنوائی وی آسوده گردد.
باید یادآوری نمائیم که مختصری تنوع در شکل و اندازه لاله گوش وجود دارد که بعضی ازآن ها خصیصه هایی ارثی در فامیل هستند و نمونه های این افراد در جامعه و در اطراف خودمان نیز مطمئناً یافت می گردند که البته یک امر طبیعی است و به هیچ وجه بیماری خاصی محسوب نمی گردد.
تنها بعضی از این گوش ها از نظر زیبائی، صاحب خود را رنج می دهند که با عمل جراحی زیبائی کاملا برطرف می گردند.
ولی به عنوان یک قانون کلی همیشه به یاد داشته باشیم که « گوشی که شکل غیرمعقولی دارد می تواند سرنخی برای نقائص خیلی مهم تر محسوب گردد.
» در این جا چند مورد از بیماری های لاله گوش که شیوع زیادتری دارند را بر می شمریم.
گوش قوسی این گوش های برآمد، ظاهر بدی داشته و چناچه عیب آنان تصحیح نگردد (با عمل جراحی) ممکن است چنین کودکی توسط همبازی هایش یا همکلاسی هایش مورد تمسخر قرار گیرد و دچار افت تحصیلی و یا حتی سبب اختلال روانی در کودک گردد.
به این گوش ها به علت شباهت، گوش خرگوشی نیز می گویند.
البته درمان آن با جراحی بسیار نتایج سودمندی را حاصل می نماید.
بهترین زمان جراحی این گوش ها در سنین چهار تا شش سالگی است.
این ناهنجاری کوچک معمولا به صورت وراثتی به نسل بعد به ارث می رسد.
گوش گل کلمی (گوش کشتی گیرها) حتماً اگر ورزشکار بوکس یا کشتی گیری در فامیل داشته باشید گوش هایش توجه شما را جلب کرده است و یا بهتر آن که می توان گفت یکی از علائم اکثر این ورزشکاران، گوش هائی است که از شکل طبیعی خارج شده و شکل خاص به خود را دارا می باشند.
این گوش ها سوای این دو ورزش می توانند از پیچ داده شدن لاله گوش در دعواهای خیابانی یا تصادفات اتومبیل یا وارد شدن هر گونه ضربه به گوش ایجاد گردند.
همان طور که گفته شد تغییر شکل لاله گوش اثر بسیار کمی بر روی شنوائی فرد دارد، لیکن از نقطه نظر زیبائی بسیار شاخص و در معرض دید است.
دلیل به وجود آمدن چنین گوش هایی آن است که لایه تغذیه کننده غضروف که به آن چسبیده است، به علت خونریزی ناشی از ضربه از غضروف جدا گشته و در نتیجه پس از مدتی، غضروفی که تغذیه نشده، شکل ظاهری خود را از دست داده، سبب می شود که لاله گوش به سمت داخل بخوابد و ظاهر گوش شبیه به گل کلم گردد.
به همین خاطر به این گوش ها، گوش گل کلمی گویند.
اگر به محض آن که این حادثه – یعنی ضربه به گوش – رخ داد، بیمار را به پزشک برسانیم، پزشک توسط یک سرنگ تمام مایعی که بین غضروف و لایه تغذیه کننده آن جمع شده است را بیرون کشیده و پس از پانسمان محکم گوش و تجویز داروهای مناسب، باعث حفظ سلامت غضروف می گردد.
در نتیجه تغییری در شکل ظاهری لاله گوش ایجاد نمی شود.
کنده شدن لاله گوش : حتماً بارها در جراید مطالعه نموده اید که مثلا در اثر دعوای مابین دو نفر، گوش یکی از طرفین دعوا توسط فرد دوم کنده شده است و شاید شما هم در طی زندگیتان، متأسفانه به دلایلی مانند تصادفات رانندگی، چنین موردی را از نزدیک مشاهده نموده اید.
اگر چه بروز این امر اثر زیادی بر روی شنوائی فرد نخواهد داشت لیکن به دلیل منظره نازیبای کنده شدن یکی از دو گوش که به طور قرینه در معرض دید می باشند، مورد ناراحت کننده ای برای فرد خواهد بود.
توصیه می گردد در صورت بروز چنین موردی، گوش جدا شده را در ظرفی محتوی سرم نمکی (که برای شستشو در داروخانه ها موجود می باشد نگه داری و فوراً به نزدیک ترین بیمارستان جهت پییوند، ارسال دارید.
نتایج عالی در مواردی چند راجع به پیوند فوری لاله گوش متعاقب کنده شدن کامل آن گزارش شده است.
لاله گوش کوچک یا غیرطبیعی درمواردی دیده می شود که لاله گوش فرد به طور مادرزاد، کوچک یا بدشکل (غیرطبیعی) بوده و نیز گاهاً در این موارد دیده می شود که مجرای خارجی گوش اصلا وجود ندارد.
در مورد اینکه لاله گوش بد شکل وجود دارد، باید از عمل جراحی زیبائی لاله گوش مدد جست.
فتوگرافی (گرفتن عکس) از جلو و عقب و طرف جانبی، قبل و بعد از عمل جراحی در هر بیماری که می خواهد تحت عمل جراحی زیبائی لاله گوش قرار گیرد بایستی انجام گردد.
این عکس ها هم از نظر نتیجه درمان و هم پزشکی قانونی با ارزشند.
جراحی زیبائی طوری طرح ریزی می شود که اندکی قبل از ورود کودک به دبستان تکمیل گردد.
این طرح از نتایج بد روانی این گوش ها در دبستان برای کودکتان جلوگیری می نماید.
در بعضی از موارد که فقدان لاله گوش وجود دارد پزشکان متخصص در جراحی ترمیمی از گوش مصنوعی مدد می جویند.
گوش مصنوعی نتایج زیبائی رضایت بخشی به بار می آورد.
عفونت مجرای گوش (اوتیت خارجی) بیماری شایعی است که برخی افراد مستعد ابتلاء به آن هستند.
معمولا افرادی که عادت به حمام کردن زیاده از حد دارند یا آنان که چند باری در هفته به استخر، خصوصاً استخرهای غیر بهداشتی می روند بیش تر در معرض ابتلا به عفونت های قارچی هستند.
این بیماری از جمله بیماری های شایعی است که در مطب پزشکان، فراوان دیده می شود.
در ایالات متحده در سواحل خلیج در خلال ماه های تابستان حداکثر کثرت را دارد.
شناگرانی که با خاراندن یا به قصد نظافت، گوش خود را می خراشند بیشتر در معرض سرایت این بیماری قرار دارند و عفونت پوست مجرای گوش در آن ها بیشتر دیده می شود.
از نشانه های بارز این بیماری، درد گوش است که بیمار را مجبور به مراجعه نزد پزشک می نماید.
این درد در موقع غذا خوردن و یا حرف زدن (یعنی با حرکت فک) تشدید می گردد.
دست زدن به این گوش ها درد شدیدی را به وجود می آورد.
تحریک و قرمزی مجرای گوش، گاهاً پوسته پوسته شدن و ترشح اندک از مجرای گوش از دیگر علائم این بیماری است.
گرما و رطوبت نیز از علل ایجاد این بیماری به شمار می آیند.
سنگ بنای اصلی درمان، تمیز کردن گوش توسط پزشک و از بین بردن هر گونه بقایای مواد زائد است.
این بیماری با استفاده از چند دارو که توسط پزشک تجویز و در گوش چکانیده و گاهاً پانسمان گوش، پس از حدود چند روز کاملا بهبود می یابد.
این بیماری ممکن است پس از مدتی عود نماید.
برای جلوگیری از عود مجدد آن باید همیشه به یاد داشت که اولا مراقب باشیم تا حد امکان آب داخل گوش نرود، ثانیاً گوش را نخراشیم.
به طور کلی این بیماری یعنی عفونت و التهاب مجرای گوش را می توان به سه دسته تقسیم نمائیم : الف – عفونت خفیف همراه با درد خفیف که فقط هنگام دست کاری لاله گوش ایجاد می گردد و نیز مجرای گوش متورم و پوست داخل مجرا کمی قرمز می گردد و پوست گوش کمی پوسته شده است.
ب – عفونت متوسط که مدخل مجرای گوش، به طور نسبی به وسیله تورم و التهاب و نیز پوسته های جدا شده ریز مسدود می گردد.
درد شدید وجود دارد.
ج – عفونت شدید که درد به همراه جویدن و دست کاری لاله گوش تشدید شده و پوست داخل مجرای گوش به شدت ورم نموده است و پوسته های جدا شده تمام مجرای گوش را پر نموده است.
در هر حال پس از درمان این بیماری در نزد کسانی که سابقه عود مجدد آن می رود بایستی 2-1 بار در سال توسط پزشک معاینه و مجرای گوش ها تمیز گردند.
جوش ها گاهی اوقات گوش درد شدید به اندازه دندان درد غیرقابل تحمل می گردد که با تحرک فک به صورت حرف زدن یا جویدن غذا تشدید می شود.
خوب که به داخل گوش این فرد نگاه کنیم جوش یا جوش هایی در قسمت یک سوم خارجی مجرای گوش (جایی که موهای مجرای گوش روئیده است) دیده می شوند و این جوش ها عامل ایجاد این درد شدید هستند که در نتیجه ایجاد عفونت در ریشه موهای داخل مجرای گوش ایجاد شده اند.
همان طور که گفته شد این جوش ها در قسمت خارجی مجرای گوش وجود داشته و غالباً در نزد افرادی که بدن آن ها ضعیف وآماده ایجاد عفونت است، مانند افراد مبتلا به بیماری قند، شایع تر است.
این جوش ها گاهی در یک گوش و گاهی هم زمان در هر دو گوش ایجاد می گردند.
از نشانه های دیگر این بیماری این است که اگر با انگشت به مجرای گوش فشار اندکی وارد آوریم درد بسیار شدت می یابد و حتی حرکت دادن لاله گوش با دست می تواند موجب بروز درد شدیدی گردد.