مقدمه
قیمت ژوئن
قیمت ژانویه
کلمه شاخص در پهنه وسیعی از مفاهیم به کار برده می شود. شاخصها برای اندازه گیری تاثیر سیستمهای آموزشی، شاخص عوامل ناراحت کننده بشری به کار می روند وترکیب اثر حرارتی و رطوبت, شاخص های کارآیی (بخش6) شاخص های قیمتی و دسته های دیگر را اندازه می گیرد. در این بخش ما باید سه نوع از شاخص های اصلی که مورد توجه مدیران می باشد را حساب کنیم. اینها شاخص های قیمتی,کیفیتی (تولید یا فروش ) وشاخص های تولیدی می باشند. شاخص های عددی اندازه هایی هستند که, قیمت, کمیت یا سطح توحید در مقاطعی از نکات فیکس شده و مناسب در زمانی که دوره اصلی نامیده می شوند را بیان می کند. تمام شاخص های عددی به صورت درصدی می باشند که از 100% سطح دوره اصلی به دست می آیند. برای مثال, فرض کنید قیمت هر گالن بنزین برای ماه های ژانویه, ژوئن و نوامبر به ترتیب 200/1،26/1 و28/1 دلار میباشد, سپس ژانویه را به عنوان دوره اصلی در نظر بگیرید
در صورتیکه ژانویه را به عنوان زمان اصلی در نظر بگیریم نسبت شاخص قیمت ژوئن 105 می شود. محاسبات مشابه نشان می دهد که شاخص نوامبر نسبت به ژانویه به عنوان 100, برابر با 7/106 می باشد. توجه داشته باشید که تغییر قیمت شاخص ها در ارتباط با100 بیان می شوند که همان دوره اصلی (ژانویه) شاخص است.
شاخص عددی برای یک محصول منفرد مثل قیمت بنزین, شاخص ساده نامیده می شود و شاخصی که بیشتر از یک محصول را در بر می گیرد و شاخص مرکب نامیده می شود. مدیران از شاخص های مرکب برای حساب کردن خلاصه اندازه های قیمت ها و قیمت های فروش,کمیت های تولیدی و فروش و مبحث تولید در شرکت هایشان استفاده می کنند.
شاخص های عددی حرفه بزرگی در دولت هستند. برای مثال,امروزه، آمارهای (Bls) Bureau labor
حدود هشت میلیون دلار در هر سال هزینه می کنند تا اطلاعاتی را جمع آوری کنند و اندازه ترکیبی خوب شناخته شدهای را فراهم سازند که قیمت ها را اندازه گیری کنند وهم چنین شاخص قیمتی مصرف کننده را هم به دست آورند.
برآورده شده است که یک درصد از افزایش در CPI بر روی حدود یک میلیون دلار اثر منفرد توسط قانون یا موافقت نامه هایی قراردادی که برای میزان کردن با شاخص بسته می شود. اثر خواهد گذاشت بسیاری از موافقت های قراردادی آنهایی هستند که به مذاکرات مدیریتی و نیروی کار می رسند. مدیران از یک سوی دیگر از شاخص های BLS و شاخص های قیمت تولید کننده (PPI) هم استفاده می کنند. که تنظیمات قیمتی قرارداد را در قراردادهای طولانی مدت برای خریداری مواد به دست بیاورند. در این بخش ما باید ابتدا تصمیم بگیریم که چطور شاخص های کمیت، قیمت و تولیدی را ترکیب کنیم و برای تجارت از آن استفاده نمائیم. سپس در پهنه کم وسعتی استفاده از شاخص های منتشر شده توسط نمایندگی های دولتی را بیان کنیم.
1702 شاخص های قیمتی سبک (کم حجم)
دو راه عمومی استفاده کردن از فرمولها برای حساب کردن شاخص های قیمت، فرمول تجمعی و میانگین نسبی فرمول می باشند. هریک از این فرمولهای ممکن است توسط یک نوع از مجموعه های سبک یا تورم احاطه شود. در این بخش ما انواع فرمولهای شاخص قیمت سبک را مورد بررسی قرار می دهیم.
جمع قیمت های فوریه
جمع قیمت های ژانویه
شاخص قیمتی تجمعی سبک.کمپانی دیسکو سه نوع از گیرنده های استریوی خود با عنوان ولانتری، مگنم و سنکو را به فروش می رساند. جدول 1701 قیمت هر گیرنده را در ژانویه، فوریه و مارس را نشان می دهد مدیر دیسکو فقط یک اندازه ترکیبی را می خواهد که قیمت ها را در فوریه با قمیت ها در ژانویه مقایسه کند. یک اندازه گیری ترکیبی برای به دست آوردن حاصل تقسیم، جمع قیمت های فوریه توسط جمع قیمت های ژانویه این فرمول را به ما می دهد
شاخص قیمتی تجمعی فوریه
شاخص قیمتی تجمعی ژانویه
حاصل جمع گروهی قیمت ها، قیمت گروهی یا تجمعی نامیده می شود. عدد 082/1 نشان می دهد که قیمت گروهی فوریه 082/1 بود یا 2/108 درصد از قیمت جمعی ژانویه بود. بیان شاخص بصورت درصد مرسوم می باشد. اما باید علامت درصد حذف شود. اینچنین، شاخص قیمت باید حساب شود و به عنوان 2/108 توضیح داده شود. شاخص عدد مقایسه ای فوریه با ژانویه به عنوان دوره اصلی به حساب می آید. شاخص قیمتی برای دوره اصلی 100 می باشد که برابر است با :
شاخص فوریه دیسکو از 2/108 به این معنی که قیمت های فوریه 2/8 = 100-2/108 درصد بزرگتر از قیمت های ژانویه هستند توزیع داده می شود. البته 2/8 درصد یک ترکیب عددی حساب شده از قیمت های گیرنده های متفاوت می باشد، بنابراین به این معنا نیز که هر گیرنده ای لزوماً 2/8 درصد افزایش قیمت داشته است. مزیت یک اندازه ترکیبی آن است که یک اندازه خالصه ای می باشد که مدیران می توانند از آن برای نشان دادن چندین قیمت از آن استفاده کنند.
در نمونه های شاخص از زیر نویسهایی استفاده می شود که دوره های زمانی را مشخص می کنند. بنابراین در جدول 1/17، 0 در به معنی صفر یا دوره اصلی می باشد. 1و 2 در و به معنی اولین و دومین دوره ها بعد از دوره اصلی می باشد. هم به معنی قیمت در دوره n ام بعد از دوره اصلی می باشد. یک دوره رایج، دوره در چند مرتبه (n ام) نامیده می شود. با این نمونه ها، شاخص عددی محاسبه شده ممکنه بصورت روبرو نوشته شود: در اینجا به معنی مجموع قیمت های در ژانویه می باشد و بنا بر می باشد. عموما، شاخص قیمتی متراکم سبک برای دوره n با دوره o بدین صورت می باشد: قیمت های دوره n دوره به دوره فرق می کنند، اما در فرمول همان دوره اصلی قیمت های یعنی : در محاسبات همه شاخص های دوره n استفاده می شود. به عبارت دیگر همه شاخص های دوره n با دوره o به عنوان 100 حساب می شوند.
تمرین (a) شاخص قیمت متراکم سبک دیسکو را برای ماه مارس با ژانویه به عنوان 100 حساب کنید (b) شاخص مارس را تفسیر کنید. جواب (a) 8/110 (b) قیمت های مارس دیسکو 8/10 درصد بیشتر از قیمت های ژانویه هستند.
میانگین های سنجشی شاخص های عددی مبنا
در جدول 1/17 قیمت های ژانویه و فوریه از یک گیرنده ولانتیر 150 $ و 153 $ هستند. بیان به عنوان یک درصد از : ، با حذف علامت درصد، بدین صورت حساب میشود : جدول 2/17 مبناهای قیمت فوریه را برای سه گیرنده نشان می دهد. میانگین سه مبنا بدین صورت می باشد: میانگین قیمت مبنا ها وابستگی های قیمت برای ژانویه در مقایسه با ژانویه همه برابر با 100 می باشند، بنابراین میانگین ژانویه از وابستگی ها ارزش 100 دوره اصلی می باشد. شاخص 106 برای فوریه بدین معنی تفسیر می شود که قیمت های فوریه 6 درصد بالاتر از قیمت های ژانویه هستند. عموماً یک مبنای قیمت برای دوره n : می باشد. میانگین کاهشی مبناهای شاخص قیمت ها برای دوره n با دوره o به عنوان 100 برابر است با :
تعداد مبناها
تمرین: از جدول 1/17 شاخص قیمت ماه مارس دیسکو را با ژانویه به عنوان 100 توسط میانگین فرمول وابسته حساب کنید جواب:108
بیاد بیاورید که شاخص قیمتی تراکمی برای دیسکو در ماه فوریه 2/108 بود. میانگین سبک شاخص نسبی یک عدد متفاوت 106 می باشد. و این به علت روش تراکمی به کاربرده شده می باشد که اندازه های برابر تغییر از اهمیت برابر برخوردارند و روش نسبی که به کار برده می شود تغییرات درصدی برابری از اهمیت های برابر هستند. روش مناسب برای استفاده کردن، بستگی به دو تعهدی دارد که یکی بهتر از آن یکی می باشد. هیچ کدام از تعهدات معقول نمی باشد، چون اهمیت یک تغییر قیمت برای یک مدیر معمولاً بستگی به تعداد فروش دارد. شاخص های قیمتی تورم بدین صورت حساب می شود.
1703 شاخص های قیمتی وزین: یک شاخص قیمتی تورم می تواند توسط فرمول تراکمی تورم یا میانگین تورم ارتباطات فرمولی حساب شود.
شاخص قیمتی متراکم تورم: فرض کنید مدیر دیسکو با شاخص های قیمت سبک رضایتش حاصل نشده است زیرا فروش های ولانتی بالاتر از فروشهای مگنوم یا سانکو می باشند. مدیر می خواهد یک شاخص قیمتی داشته باشد که اهمیت تغییرات قیمتی را با عنوان اندازه گیری توسط کمیت های فروش در نظر بگیرد. جدول 3/17 شامل کمیت فروش : برای دوره اصلی ژانویه می باشد.
ارزش دلاری فروشهای گیرنده برای ژانویه توسط ضرب کردن هر قیمت ژانویه با تعداد از مراحل فروش به دست می آید. سپس حاصل جمع نتایج برابر با : می باشد. حالا فرض کنید ما حساب می کنیم که مقادیر : در فوریه چه مقدار ارزش خواهند داشت. این : میباشد. زیرا مقادیر در جای خود نگه داشته شده اند. تغییر از : به : تنها در طی تغییرات قیمت می باشد. مرتبه این دو جمع در 100 ضرب میشود که به این کار شاخص قیمتی متراکم تورم می گویند. در این راستا، وقتی که تورم های فیکس شده براساس تورم های دوره اصلی می باشند، شاخص، شاخص Laspeyres نامیده می شود. در جدول 4/17-430/11 و 875/10 می باشد. تقسیم بر و سپس ضرب آن در 100، دوره یک و شاخص قیمتی 1/105 را به ما می دهد.
معمولاً شاخص قیمتی متراکم تورم Laspeyres برای دوره n با دوره o در 100 برابر است با نکات مهمی که در فرمول باید مورد توجه قرار بگیرد. این است که تفاوت قیمت ها ( به ) وجود دارند، اما تورم های همان هستند. به طور تدریجی، تنها تغییرات قیمتی بر روی شاخص تاثیر می گذارند، بنابراین آن یک شاخص قیمتی است.
تمرین، جدول 3/17 را ببینید (a) فرمولی برای شاخص قیمت متراکم تورم مارس با ژانویه به عنوان 100 بنویسید (b) شاخص را در (a) حساب کنید جواب (a) (b) 9/ 106
دو فرمول وجود که می تواند در حساب کردن شاخص های قیمت متراکم تورم استفاده شود، وزن فیکس (ثابت) شده و وزن دوره رایج. هر دو فرمول نیاز دارند همان سری از تورم ها را برای دوره n و برای دوره اصلی وقتی که یک شاخص دوره n را حساب می کنند مورد استفاده قرار بدهند. وزنهای ثابت بدین معنی هستند که همان وزن ها دوره به دوره مورد استفاده قرار گرفته اند. شاخص قیمت دیسکو یک شاخص تورم ثابت می باشند. اگر دیسکو به استفاده از فروش های مقادیر تورم 30، 15 و 5، ادامه بدهد، شاخص های قیمتش، اگر موضوعات تغییر کنند. بی معنیتر می شوند. وقتی این موضوع مورد نیاز باشد، دیسکو یک دوره اصلی جدید انتخاب می کند، موضوع تورمی را به روز انجام می دهد و به استفاده از تورم های ثابت تا وقتی که امکان داشته باشد ادامه میدهد. اگر دیسکو از موضوعات فروش های دوره اصلی استفاده کند، شاخص های قیمتش همانطور که گفتیم شاخص های Laspayres نامیده می شوند. به هر صورت بعضی از شاخص های تورم ثابت مربوط به دوره دیگری نسبت به دوره اصلی می شوند. برای مثال در سال 1981 شاخصهای قیمتی مصرف کننده تورم های نشان داده شده را در سال های 1973-1972 ثابت کرده بود، اما با اصل 100 در سال 1967. یک شاخصی که از تورم های دوره رایج استفاده میکند، شاخص Paasche نامیده می شود.