بدون وجود تماشاگر ورزش و رقابت مدرن وجود نخواهد داشت یکی از مهمترین مسائل تاثیرگذار در رقابت های وررزشی تماشاگران ورزش هستند که تاثیرات مهم و همه جانبه ای بر نتایج بازی ، میزان پرخاشگری ، سرمایه گذاری در ورزش ، بلیغات ورزش و غیره دارند . شاید اگر تماشاچی را زا رقابت های حرفه ای ورزش حذف کنیم ، کسی حاضر به رقابت نباشد و در نتیجه تمام مسائل حاشیه ای آن نیز از بین خواهد رفت . از طرف دیگر تماشا چیان در یک ارتباط تنگاتنگ و عاطفی دو جانبه با تیم ها و ورزشکاران قرار دارند . موفقیت و شکست فردی در نظر گرفته شده و ببه همانن میزان تولید اضطراب ، احساس حقارت یا غرور خواهد کرد . بسیارند افرادی که بخاطر شکست تیم مورد علاقه شان دست به خود کشی و پرخاشگری زده اند . این مسئله نقش تاثیرگذار تماشاچیان را بیش از پیش حساس و در خور توجه می نماید . هزاران تماشا چی در ورزشگاههای مختلف برای و.رزشکاران تقویت مثبت و منفی فراهم می نمایند . اثرات انگیزشی تماشاچیان از مهمترین مواردی است که در بحث تاثیرات آنها می توان به آن پرداخت . تشویق های پیاپی و مصمم تماشا چیان مشتاق بر روی سیستم عصبی و سیستم خود مختار تاثیر گذاشته و باعث بوجود آمدن تغییرات هورمونی و تحریک عضلات ، فشار خون ،ضربان قلب و غیره خواهد شد . در این فرایند با افزایش ترشح آدرنالین و نورآدرنالین سوخت کافی یافته تامین می شود و ورزشکاران از حداکثر توان و نیروی خود بهره می گیرند . نتایج تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که وقتی یک مهارت ورزشی بخوبی یاد گرفته شود اجرای آن مهارت در حضور تماشاچی بهتر صورت خواهد گرفت . این امر بخاطر فراهم آمدن میزان انگیزه و انرژی لازم بخاطر فعالیت سیستم خود مختار دستگاه عصبی صورت می گیرد .
از طرف دیگر وقتی یک مهرات بخوبی یاد گرفته نشود ، صرف وجود تماشاچی نه تنها تاثیر مثبت در اجرای آن ندارد بلکه زیانبار نیز می باشد . همچنین یادگیری و تمرین مهارت های مختلف ورزشی با حضور تماشاچی صدمه می بیند . وقتی یک مهارت آموخته شده و بکرات تمرین شد ، پاسخی است که آموخته شده و حضور تماشاچی انگیزه و انرژی بیشتری را برای ورزشکار فاهم خواهد ساخت اما در شرایط آموزشی افزایش فعالیت سیستم خودمختار مخل یادگیری خواهد بود. زاجنگ در 1965 با انتشار فرضیه آسان سازی اجتماعی به بیان این مطلب پرداخت . بر طبق فرضیه او حضور تماشاچی به یادگیری صدمه می زند ولی انجام بازی را بهتر می کند . بدنبال طرح این فرضیه تحقیقات مختلفی بمنظور بررسی آن شکل گرفت و صحت آن را مورد تایید قرار داد . البته مسئله حضور تماشاچی را نمی توان با حضور صرف تماشاچی تبیین کرد . تماشاچی بی تفاوت یا تماشاچی غیر متخصص تاثیرات خیلی کمی نسبت به تماشاچیان ارزیاب و متخصص دارند . وقتی عده ای تماشاچی بصورت اتفاقی بدون قصد ارزیابی و قضاوتت به تماشای یک بازی می پردازند ، تاثیرات انگیزشی ناچیزی در ورزشکاران ایجاد خواهد کرد . “ کوترل ” در این ارتباط می گوید : “ به نظر نمی رسد که حضور صرف دیگران میزان انگیختگی را افزایش دهد . من به فرآیند دیگری در پیش بینی نتایج مثبت یا منفی معتقد هستم ، حضور دیگران تاثیرات انرژی زایی بر بازی ندارد و حضور آنها فقط ایجاد کننده انتظارات مثبت یا منفی است . یکی از مشکلاتی که در ارتباط با تحقیقات زمینه روانشناسی ورزش وجود دارد این است که نتایج آن را نمی توان در مورد همه ورزشها و همه افراد صادق دانست . بسیاری از فرضیه ها و نظریه ها تنها ممکن است در یک رشته و یا در مورد بعضی از افراد صادق باشد و این امر بهره گیری از نتایج بدست آمده را دشوار می سازد. بنظر می رسد که باید در همه موضوعات این زمینه تحقیقات گسترده و همه جانبه ای صورت گیرد و تاثیرات مختلف و افراد گوناگون مورد بررسی قرار گیرد . یکی دیگر از زمینه های تاثیرگذار حضور تماشاچی داشتن امتیاز میزبانی مسابقات است . میانگین نتایج بازیها نشان می دهد که معمولا از مجموع مسابقات انجام شده در زمین خودی موفقیت بیشتری نصیب تیم ها می شود تا باخت ، و از مجموع بازی های خارج از موطن میزان باخت بیشتر است ، که البته این امر در مورد تیم های هم سطح عینیت می ییابد. نتایج تحقیقات نشان می دهد مه عموما تیم های میزبان موثرتر و موفق تر از تیم های میهمان هستند . همچنین داشتن سابقه برد و موفقیت نیز به عنوان یک عامل تاثیر گذار مثبت در نظر گرفته می شود . داشتن امتیاز میزبانی و بازی کردن در زمین خود ، بر بازی کردن در جاهای دیگر برتری دارد . این امتیاز بمنزله یک عامل تاثیر گذار روانی است و به تنهایی نمی تواند بمنظور نتیجه گرفتن از بازی قابل اعتماد باشد . وقتی یک تیم خودی در مقابل یک تیم بیگانه بازی می کند میزان انسجام تیم و عاطفه و حمایت تماشاگر و بعبارت کلی تر میزان اعتماد ، امنیت و همکاری در “ درون گروه ” افزایش می یابد و همگی عوامل در جهت بردن و موفقیت د رمقابل تیم “ برون گروه ” بسیج می شود ، و بدین سبب نتایج بدست آمده رامی توان حاصل تلاش تیم و حمایت های روانی و عاطفی تماشاگران و علاقمندن دانست . در این شرایط هر یک از افراد “ درون گروه ” بخاطر موفقیت بدست آمده احساس ارزش و غرور خواهد کرد و در برابر شکست و ناکامی ، احساس بی لیاقتی یا شکست را تجربه خواهند کرد .