گالیله (میلادى ۱۵۶۴-۱۶۴۲)
در زندگى هرانسان اندیشمند زمانى فرامیرسد که دربارهٔ خلقت خود ،هرچه که در پیرامون خود میبیند و وجود خالق تعمق کند. تأمل انسان دربارەً مبداء و هدف وجود خود امرى کاملا طبیعیست. براى برخى، آنچه که مذهب موروثیشان به آنها آموخته است کافیست، درحالیکه، عدەاىدیگر ممکن است بافرضیهء تکامل انواع (درحد بوجود آمدن خودبخودى شرایط کافى شروع حیات در روى کرەً زمین)، خود را راضى کنند. اما عدەً زیادى از مردم، منجمله معتقدان مذهبى و طرفداران فرضیه هاى علمى (حتى شاید بطور ناخودآگاە) به توجیهاتى از این قبیل مشکوک هستند. ولى تعداد قابل ملاحظه اى از این افراد تابع اکثریت بودە و سوً۱لات بى پاسخ و تردیدهاى سرکوب شدەً خود را نادیدە میگیرند. فقط عدەً بسیار کمى مصرانه به جستجوى حقیقت و یافتن جواب براى این سوًالات دیرینه میپردازند.
براى خیلیها، بواسطهء نظم و ترتیب مشهود و هماهنگى و طرح دقیق جهان پیرامون، احتمال قبول فرضیه تکامل خودبخودى انواع کاملا منتفى است. و این عدە دراین باور پروفسورادوین کانکلین شریک هستند که احتمال شروع حیات بصورت تصادفى قابل مقایسه با احتمال چاپ شدن یک لغتنامه کامل در اثرا نفجار در یک چاپخانه است. اما همین عده، هنگامی که به باورهاى مذهبى مرسوم مراجعه میکنند، اکثر سوًالات خود رابىجواب مییابند. مضاف براینکه در تعدد چنین بینشهایى که هر یک مدعى بلامنازع درانحصار داشتن حقیقت است، دچار سردرگمى بیشترى میشوند. تمام مذاهب رایج امروزەً دنیا (بعوض آنکه ارائه گر حقایقى باشند که خمیرمایهء پیغام شان است) تبدیل به مجموعه هایى از رسم ورسوم و فرقه هاى سنتى شدەاند و با گذشت زمان پیغام اولیهً خود را از دست دادەاند.
چنین فساد در ادیان بواسطهً خودخواهى و نوآورى انسانهاى سودجو و قدرت طلب اتفاق افتاد وبه این واسطه، کسانى که قصد بازگشت و باز نگرى به مبانى و اصول دین خود را دارند، در تضاد باشیوهً حاکم بر اجتماع قرار میگیرند.
بسیارى از ما باور داریم که با دیدن معجزەاى ازقبیل آنچه که بوسیلهء موسى و عیسى ارائه شد، جواب سوألهائى که در مورد وجود خدا در ذهن داریم را خواهیم گرفت، در عین حال ممکن است چنین احساس کنیم که چون خداوند در زمان حاضر معجزات را آشکار نمیکند، پس ما مورد بیعدالتى واقع شدەایم! اما، از شوخى گذشته ، در دنیاى امروزى، با وجود اکتشافات علمى و پیشرفتهاى پزشکى، چه کسى به واسطهء معجزات قدیمى مانند شفاى مریضان و زندە کردن مردگان خدا را باور کردە و ایمان میاورد؟ منطقى تر بنظر میرسد که خداوند، معجزەاى که هماهنگى بیشترى با سطح فکر و شیوەء زندگى مردم کنونى داشته باشد، بفرستد.
فقدان معجزەء مدرن، با این باور که خدا، خردمندترین است، مغایرت دارد؛ بعلاوە این شبهه را بوجود مىآورد که او قادر به همپائى با سطح بالاى فکرى ما نیست! آیا خداوند فقط قادر به تولید معجزات براى موجودات سادە ذهن میباشد؟ آیا او، فقط معجزاتش را به عدەء معدودى از نسلهاى پیشین ارائه کرد باوجود آنکه نسل ما از نسلهاى گذشته به مراتب پر جمعیت تر است، و نسلهاى آیندە، کثیرتر هم خواهند بود؟
ما در عصر علم و کامپیوتر زندگى میکنیم و خود را موجودات با هوشى مىانگاریم که تا اثبات امرى را نبینیم، آنرا نمیپذیریم، درعین حال، شگفت انگیز است که بسیارى از مقولات را که با عقل هم جور در نمىآیند، صرفاً بر پایه ایمان، بى چون و چرا میپذیریم۰ ما بخود میبالیم که بیشتر از پیشینیان خود در زمینهء علم و صنعت آگاهى داریم و دستاوردهاى خود را در این زمینه ها، بدون هیچ شک و تأملى، بهتر از آنچه که پیشینیان بجا گذاشته اند میدانیم؛ اما، در قبول کورکورانهء باورهاى مذهبى آنها، هیچ ابائى به خود راە نمیدهیم حتى اگر این بدان معنى باشد که مراسم و سنتهائى را ارج بگذاریم که ایمان چندانى بدانها نداریم
هدف اصلى این کتاب، معرفى یک سیستم ریاضى است که توسط خداوند در یکى از کتابهاى آسمانى کارگزارى شدەاست، این سیستم ریاضى چنان در تار و پود این کتاب آسمانى تنیدە شدە است که احتمال تصادفى بودن آن، یا ساختهء دست بشر بودنش محال است، و به آسمانى بودن آن گواهى میدهد؛ این سیستم ریاضى، اخیراً بدنبال تجزیه و تحلیل متن زبان اصلى این کتاب بتوسط کامپیوتر آشکار شد؛ این خبر بسیار خوبى است براى کسانى که میخواهند از اعتقاد کورکورانه پرهیز کردە و ایمان خود را به خدا استحکام بخشند؛ تصویر روشنى که از این اثبات قابل لمس و این کتاب آسمانى بدست مىآید، مٶید آنست که تنها یک خداى واحد ، لایزال، آگاە و مهربان وجود دارد؛ یک خدا که در کنترل کامل کوچکترین جزئیات امور آسمانهاست و میتواند خود را براى همه آشکار سازد
________________________________________
۲
کتابى منحصر بفرد
امروزه، کتب مقدس متعددى(از جمله تورات یهودیان، انجیل مسیحیان، گیتاى هندوها، وغیرە) را میتوان یافت که با بررسى دقیق آنها آشکار میشود که همگى برگردان از متن هاى اصلى بودە و متن اولیه شان، بطور کامل در دسترس نیست؛ تنها کتاب آسمانى که به صورت اولیه و به زبان اصلى موجود است، قرآن میباشد؛ قرآن، دین تسلیم به خداى یگانه را مىآموزد و گواهى میدهد که آخرین کتاب مقدس بودە و پس از آن کتاب آسمانى دیگرى نخواهد آمد. یک نکته مهم در رابطه با قرآن این است که میتوان ریشه الهى آنرا بوسیلهء یک سیستم ریاضى که در بطن آن نهفته است ثابت کرد
اگرچه قرآن به ما مىآموزد که کتابیست براى همه عصرها و همه نسلها، اما بسیارى از مردم جهان آنرا فقط بعنوان کتاب آسمانى مسلمانها و دین اسلام میشناسند. این اساساً بدان خاطر است که اسلامى که در بین مسلمانان امروزى در سراسر دنیا رواج دارد با آنچه که قرآن به ما مىآموزد مغایرت کلى دارد. دین حقیقى اسلام در زیر انبوە بدعتها و سنتهائى که بجهت منافع سیاسى و مادى بدان افزودە شدەاند، مدفون شده است. آنچه که دنیاى غرب بعنوان اسلام میشناسد،
چیزى بجز این اضافات و خرافات که به عنوان دین به آنها معرفى شدە، نیست. آموزش قرآنى با این مقوله کاملاً مغایرت دارد. مثال خوبى براى درک این موضوع اینستکه در عوض نگاە کردن در آئینه، به پشت آن نگاە کنیم، در اینصورت بهیچ وجه هدف اصلى حاصل نمیشود