هدف این مطالعه بررسی علل و عوامل خشونت و پرخاشگری تماشاگران ورزش در ورزشگاهها و راهکارهائی جهت کاهش این معضل اجتماعی است تا با تحلیل کارکرد اجزای تشکیل دهندهی ساختار رفتار تماشاگران ، مشخص شود اختلال در کدام یک از آنها سبب بروز ”سوءکارکرد“ میگردد.
گسترش روزافزون ورزش سبب شده است که مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را در نوردد. تحلیلگران اجتماعی و فرهنگی در دهههای اخیر به پژوهش دربارهی انواع آداب، مناسک، ارزشها و الگوهای اجتماعی رایج در ورزش مبادرت ورزیدهاند. از جمله مسائل مهمی که به ویژه در دو دههی اخیر مورد توجه اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته، بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونت بار مربوط به مسابقات ورزشی است. ”خشونت ورزشی“ چیست و چه عاملهایی در بروز آن مؤثر هستند ؟ پرخاشگری به رفتار و عملکردی گفته می شود که از روی نیت و قصد قبلی همراه با یک رفتار به منظور آزردن جسمی و روحی انجام گیرد. باید توجه داشت که نیت و هدف آزردن مهم است اگر در پیاده رو شخصی با سرعت در حال راه رفتن باشد و در این بین ، به فرد دیگری برخورد کند ، چون نیت آسیب رساندن را نداشته ، پرخاشگر نیست . اما اگر به قصد آسیب رساندن به فرد تنه بزند ، پرخاشگر است . از طرف دیگر اگر شخصی در حین سوار شدن در مترو بخواهد عمدا پای فرد دیگری را لگد بزند اما موفق نشود چون عملی صورت نگرفته ، پرخاشگر بحساب نمی آید.در ورزش نیز اینگونه اتفاقات زیاد روی می دهد.
بسیاری از اندیشمندان با استفاده از چارچوبهای نظری متفاوت برای پاسخ دادن به این پرسش تلاشکردهاند. تحقیق حاضر به کاوش نمونهای از معضل های اجتماعی حایز اهمیّت در ورزش ، یعنی خشونت و پرخاشگری تاکید دارد. در این پژوهش، رفتارهای پرخاشجویانه و بعضاً خشونتآمیز تماشاگران مسابقات ورزشی ، مورد مطالعهی جامعهشناسانه قرار گرفتهاند.متغیّرهای اهمیّت و حساسیت نتیجه بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیمهای مورد علاقه در ردهبندی مسابقات قهرمانی،حرکات خشونتآمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری، عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تأثیر میگذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی برگرایش طرفداران تیمهای ورزشی مورد مطالعه به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز دارند. متغیّرهای سابقهی دعوا و نزاع، سابقهی تنش و ناکامی در فعالیّتهای تحصیلی و آموزشی، مصرف سیگار، سابقهی تنش در محیط خانواده، سابقهی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان دارای سابقه جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقهی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راههای تحقق آنها، دارای تأثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز ورزشی طرفداران تیمهای ورزشی دارند. فعالیت های آموزشی از طرف خانواده ، آموزش و پرورش ، رسانه ها و مطبوعات می تواند موجب کاهش فرایندپرخاشگری در میادین ورزشی و ورزشگاهها شود.ارائه خدمات رفاهی و تفریحی در ورزشگاهها و فراهم آوردن امکانات لازم در این مکانها ، شناسائی افراد خاطی و دارای سابقه دعوا و خرابکاری از طرف نیروی انتظامی و حتی المقدور جلوگیری از ورود این افراد به ورزشگاهها و سالنهای ورزشی ، بالا بردن اطلاعات فنی ، روانشناسی و مدیریتی داوران می تواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرایانه تماشاگران تاثیر بسزائی داشته باشد.
ورزش و تربیت بدنی یک نهاد اجتماعی است که می تواند موجب تعالی جسم و روح شود . ورزشکاران الگوهای رفتاری مهمی برای نوجوانان و جوانان هستند. ورزشگاهها مکانهائی مقدس و دارای احترام هستند چون در این محیط است که روح و جسم افراد و اخلاقیات در آن می بایست به حد کمال برسد. نوجوانان و جوانان تحت تاثیر شرایط موجود در ورزشگاهها قرار می گیرند پس سالم سازی محیط ورزشی موجب تاثیر مثبت در روحیه و رفتار جوانان و بالعکس ، پرخاشگری و خشونت ، تاثیری منفی بر ابعاد وجودی فرد می گذارد.
مقدمه:
ورزش و فعالیّتهای مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابتهای ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیتهایی قرار میدهند که ممکن است قواعد، هنجارها و تقسیم کار رایج به آسانی نقض و به رویاروییهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز منجر شود. آشکارترین نمونهی رفتار خشونتآمیز بین طرفداران رشته های مختلف ورزشی، پدیدهی موسوم به”اوباشگری“است که امروزه به شکل نسبتاً سازمان یافتهای در کشورهایی که در زمینه ورزش پیشرفت چشمگیری داشته اند ،به ویژه در اروپا رواج دارد. پژوهشگران و نظریهپردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتار اوباشگرانه و خشونت تماشاگران مسابقات ارائه داده اند که گسترهی آن، از دگرگونیهای کلان اجتماعی تا عاملهای خُرد را دربر میگیرد. با گسترش تدریجی فرهنگ طرفداری و تماشاگری در ورزش، همچنین مسایل پرخاشگرانه آن نظر محققان و پژوهشگران را در سالهای اخیر به خود معطوف داشته است.
برخی از جامعه شناسان پرخاشگری را واکنشی غریزی به ناکامی و رقابت برای دستیابی به منابع میدانند، که عمدتاً از طریق برخورد بدنی تجلی مییابد.”اریش فروم“ همهی اعمالی را که سبب آسیب رساندن به شخص، شیی یا جانور دیگر میشود یا با چنین قصدی صورت گیرد پرخاشگری مینامد”اسمیت“ و ”بوند“پرخاشگری را هر نوع رفتاری تعریف میکنند که به دیگری آسیب وارد میسازد . ارونسون خشم و پرخاشگری را عملی میداند که هدفش اعمال صدمه، آسیب و رنج است . در تعریفی دیگر از پرخاشگری چنین آمده است:” هر نوع رفتاری که معطوف به آسیب رساندن یا اعمال صدمه به فرد دیگر است و علیرغم میل وی صورت میگیرد.
براساس نظر بارون ، پرخاشگری کنشی است که شامل هر دو شکلِ آسیبرسانی بدنی و روانی است، جنبه تعمدی دارد، امری تصادفی به شمار نمیآید، تنها شامل افراد انسانی میگردد، و در آن آسیبرسانی به اشیاء مورد نظر نیست. ”برکویتز“نیز با تعریف پرخاشگری به عنوان آسیب رساندن عمدی به دیگری، میافزاید این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسیب از پرخاشگری متمایز میشود و کنشی است که عامل آن به عمد تلاش برای آسیبرسانی فیزیکی به دیگری مینماید .
کاکلی“ در تعریفی نسبتاً جامع از پرخاشگری آن را چنین تعریف میکند: ”پرخاشگری ناظر به رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام میشود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روان شناسانه باشد. وی آنگاه در تعریف خشونت و تمایز آن از پرخاشگری به کنش فیزیکی اشاره میکند: ”خشونت، کنشی فیزیکی است که با بی توجهی کامل به سلامت خود و دیگران، یا به منظور آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب داراییها انجام میشود.
بنابراین، میتوان خشونت و پرخاشگری را از نظر مفهومی به عنوان کنش و عملی در نظر گرفت که از روی اراده و آگاهی، به منظور آسیبرسانی فیزیکی یا روحی– روانی به دیگری انجام میپذیرد. افزون براین، در تعریف پرخاشگری و خشونت، به عامل بیتوجهی به پیامدهای عمل که منجر به آسیب دیدگی دیگران یا خود میشود نیز تاکید میشود. بنابراین، خشونت با رفتار، کنش و کاربرد نیروی فیزیکی آسیبزا مشخص میگردد. همچنین، خشونت را میتوان به مثابه تجلی افراطی و شدید خشم و عصبانیت به شکل احساسی یا کلامی در نظر گرفت.