امروزه ورزش و فعالیت های مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاهی مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابت های ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیت هایی قرار میدهند که ممکن است قواعد، هنجارها و تقسیم کارهای رایج به آسانی نقض و به رویارویی های پرخاشجویانه و خشونت آمیز منجر میشود. بین فعالیت های ورزشی گوناگون در ورزش فوتبال بیش از سایر رشته های ورزشی رفتار خشن و پرخاشجویانه، به ویژه بین طرفداران و هواداران تیم های فوتبال مشاهده میشود.
اهمیت و کارکردهای ورزش
ابعاد چندگانه اهمیت و کارکردهای ورزش عبارت است از:
1- با فعالیت های ورزشی میتوان به توانایی خود در زمینه های گوناگون از جمله پایداری، قدرت، سرعت و تحرک پی برد.
2- ورزش به انسان میآموزد که بر ناکامی های خود غلبه کند و نیروهای خود را برای دست یابی به اهداف خاص تمرکز دهد.
3- با فعالیت های ورزشی، ارزش ها و نگرش ها درباره اندام، حرکت هماهنگ رفتار سالم بهداشتی و رفاقت و کار جمعی تقویت میشوند.
4- عمل ورزشی میتواند سبب افزایش ظرفیت های انسانی شود و انسان را در فرار از گرفتاریهای روزمره یاری دهد. ( سفرز، 1383: 220 – 219 )
کارکردهای جامعه شناختی ورزش
کارکرد ورزش در ابعاد فردی و گروهی موضوع، مطالعات و تحقیقات در جامعه شناسی ورزش است. کارکرد تربیت بدنی و ورزش در جامعه از دو جنبه قابل بررسی و مطالعه است:
الف ) کارکرد تربیت بدنی و ورزش در ابعاد فردی: در این نوع کارکرد تاثیر ورزش در پرورش صفات و ویژگی های فردی همچون پرورش خصوصیات اخلاقی، رشد شخصیت، اعتماد به نفس، پذیرش مسئولیت مورد بررسی قرار میگیرند.
ب) کارکرد تربیت بدنی و ورزش در ابعاد اجتماعی: در این نوع کارکرد تاثیر و یا رابطه این پدیده با فرآیند اجتماعی شدن، ورزش و تحولات اجتماعی، وحدت ملی، افزایش سطح بهداشت جامعه، رشد اقتصادی و غیره مورد بررسی وتحلیل قرار میگیرد. ( نادریان جهرمی، 1384: 35 ).
ژاک دوفرانس ( 1385 ) کارکردهای اجتماعی ورزش را در دو بعد '' کارکردهای بدنی '' و '' کارکردهای نمادین ورزش '' طبقه بندی مینماید. در بخش اول کارکردها به کارکرد سلامتی و در بخش دوم به کارکردهایی چون هویت جمعی، چهره های حماسی و رویدادهای افسانه ای اشاره مینماید.
تعریف مفاهیم
1- ورزش
ارائه یک تعریف جامع و کامل از ورزش بسیار مشکل است بخصوص اگر قصد باشد این تعریف مورد قبول همگان واقع شود. پاول ویس در تعریف ورزش مینویسد: " ورزش به مجموعه فعالیت های منظم و حساب شده جسمانی اطلاق میشود که دارای قوانین و مقررات معین و مشخص، سازمان یافته و تشکیلاتی میباشد که در آن مهارت های حرکتی وتوانایی های جسمانی آشکار میگردد و تا حدودی انتفاعی میباشد. ( نادریان جهرمی، 1384 به نقل از: ویس، 1989 ) صاحب نظرانی چون نیکسون " ورزش را هر گونه فعالیت، تجربه، فعالیت های شرکت های تجاری در جهت ایجاد تناسب اندام، تفریح، فعالیت های قهرمانی و اوقات " میدانند.
2- پرخاشگری
برخی از صاحبنظران، پرخاشگری را واکنشی غریزی به هجوم، ناکامی و رقابت برای دستابی به منابع میدانند که عمدتاً ز طریق برخورد بدنی تجلی مییابد.
کوکس( cox,1990 ) پرخاشگری را مل میداند که هدف مستقیم آن صدمه و آسیب رساندن به دیگری است. لاور ( lauer, 2002 ) پرخاشگری را که محصول ناکامی است عملی میداند که به آسیب عمدی دیگران منتهی میشود. البته این آسیب مکن در انواع شیوه ها پیاده شود و حتماً متضمن آزارهای روانی نظیر تحقیر، توهین و فحاشی نیز شود.
تیلور ( Taylor, 2004 ) نیز پرخاشگری را هر نوع عملی میداند که به قصد آسیب رساندن به دیگران انجام میگیرد.
انواع پرخاشگری در ورزش
پرخاشگری در عرصه فعالیت های ورزشی به شکل ابزاری و بازتابی و یا کلامی فیزیکی تجلی مییابد و از سوی افراد حاضر و شرکت کننده در رویدادهای ورزشی در قبال سایر بازیکنان، تماشگران، مربیان، مقامات ورزشی، عامه مردم و اموال صورت میگیرد.
ارونسون ( 1369 ) با تمایز بین دو نوع پرخاشگری، یعنی پرخاشگری ابزاری و بازتابی یا عاطفی، امکان وقوع هر دو را در عرصه ورزش متذکر میشود. پرخاشگری بازتابی ( reactive/ reflexive aggression ) ضرب و جرح و ایجا درد و رنج، ابزاری برای دست یابی به هدف های گوناگونی مانند پاداش مادی، پیروزی، افتخار یا تحسین باشد. این نوع پرخاشگری، خشونتی غیر احساسی و هدف آن انجام وطیفه است.
لئونارد ( Leoard, 1988 ) که به دو نوع پرخاشگری ابزاری و واکنشی توجه دارد بر این عقیده است که پرخاشگری ابزاری، غیر عاطفی و وظیفه محور است و پرخاشگری واکنشی که تحت تاثیر احساس میباشد که هدف آن آسیب رساندن است.
بنابراین، هرگاه طرفداران تیمی با هدف تضعیف روحیه بازکنان تیم حریف بخواهند زمینه ای برای پیروزی تیم خود ایجادکنند، شعارهای تحقیر آمیز میدهند یا به اصطلاح به پرخاشگری ابزاری مبادرت میورزند اما اگر طرفداران اشیایی به سوی بازیکنان تیم حریف پرتاب یا نزاع فیزیکی کنند، آنگاه گفته میشود، مرتکب خشونت فیزیکی شده اند. ( محسن تبریزی، 1383: 281 )حال اگر طرفدارن یک تیم، اتاقی خلاف میل شان منند خطای بازیکن تیم حریف روی بازیکن تیم محبوبشانیا تصمیم گیری داور به زیان تیم مورد علاقه روی دهد و رفتار اعمال پرخاشجویانه و خشونت آمیز از خود بروز دهند، آن گاه مرکتب پرخاشگری بازیابی شده اند. این نوع پرخاشگری نیز میتواند کلامی با فیزیکی باشد.
3- خشونت
خشونت را میتوان اعمال یک نیروی فیزیکی بر یک شی یا یک فرد یا یک گروه اجتماعی که به قصد یا بدون قصد سبب زیان یا تخریب دیگری شود، تعریف کرد.
در این تعریف بعد روحی- روانی خشونت نادیده گرفته شده است و خشونت از لحظه شروع یک عمل فیزیکی مود توجه بوده است اما نه فقط این عمل میتواند نوی فشار و تهدید روانی و به همان اندازه و شاید مخرب باشد بلکه وجود پتانسیل خشونت نیز به نوبه خود میتواند به صورت یک فشار روحی خشونت برانگیز عمل کند.
همچنین خشونت را به معنی استفاده از زور برای آسیب رساندن، کشتن و دیگر رفتارهای سوء نیز تعریف نموده اند.
دامنه مفهومی خشونت میتواند از تهدید کلامی تا کشتن آدم ها را در برگیرد. ( Thomson, 2004:18 ) جان هافمن و همکاران به نقل از واینر ، زان و ساجی خشونت را چنین تعریف میکند:
کاربرد نیروی فیزیکی یا تهدید به کاربرد آن به نحوی که بتواند لطمات جسمی یا معنوی به شخص یا اشخاص وارد آورد. در این موارد، خواست و رضایت فرد یا افراد دیگر یا ملاک نیست و یا اینکه این عمل علیرغم میل آنان به منصه ظهور میرسد. ( افتخاری، 1379: 46 به نقل از Hoffman, 1998: pp.289-290 ).