کشور ما ایران دارای کوهستانها و چکادهای فراوانی است و حدود نیمی از سرزمین ما را کوه ها تشکیل میدهند.
وجود این پدیدههای طبیعی شرایط مناسبی را برای پرداختن به ورزش کوهنوردی فراهم آورده است. این ورزش مفرح از دیرباز مورد توجه علاقه مندان به طبیعت و کوهستان بوده و درچند سال اخیر شدت بیشتری یافته است. رشد رو به افزون گروههای کوهنوردی در بین اقشار مختلف مردم وعلاقه مندی آنها به برنامههای کوهپیمایی و لذت بردن از مواهب زیبای الهی در طبیعت و عدم آگاهیهای کامل عموم از فنون این ورزش من را برآن داشت که با نگارش مقاله ای در ارتباط با این ورزش پرطرفدار که تا حد امکان کاربردی ودر عین حال مختصر باشد اقدام نمایم.
تمام کسانی که با کوه مأنوس هستند وبه اصطلاح کفشی در کوه پاره کرده اند به وضوح میدانند که جاذبههای بیشمار کوهستان و قابلیتهای طبیعت بی همتایش اگر به گونه ای صحیح واصولی درک نگردند چه بسا بستری خطرناک برای علاقه مدان که تجربه و بی اطلاع از روشهای منطقی کوهنوردی فراهم سازد. انتقال تجربیات وآموخته ها از والاترین کارهاست و نشانه صدق مسلم دلبستگان کوه و کوهنوردی و وظیفه همه اهل فن و صاحبان دانش روز این ورزش است. چه بسیارند کوهنوردانی که به دلیل عدم آگاهی از یک نکته فنی یا نظری متحمل ضایعات و صدمات وصیعی گشته اند. امید آن دارم که این تلاش کوچک به مثابه قایقی در دریای بیکران ورزش کوهنوردی بتواند تنی چند از همراهان و دلباختگان طبیعت وکوهستان را به ساحل آگاهی و عافیت رهنمون سازد.
کوهها وصحراها فقط وسیله هستند برای نزدیک شدن به طبیعتم. من قله ها وصحراهای درونم را جستجو می¬کنم.
رینهولد مسنر
کوهنورد ایتالیایی
فاتح 14 قله بالای 8000 متر
بخش اول
مقدمه جهتیابی
یافتن جهتهای جغرافیایی را جهتیابی گویند. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا GPS میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
جهتهای جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده اگر رو به شمال بایستیم، سمت راستمان مشرق ، سمت چپمان مغرب و پشت سرمان جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی را مشخص میکند. با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند.
توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
به نکات زیر توجه کنید:
1- سعی کنید قبل از شروع سفر، نقشه ها و عکسهای موجود منطقه را بررسی نموده و نیز مسیر جریان رودخانههای بزرگ و سمتی که در آن کوه ها و یا سلسله جبال امتداد دارند و موقعیت نقاط مشخص روی زمین را نسبت به هم نشان کنید.
2- اگر سوار کشتی یا قایقی بودید در صورت بودن فرصت؛ نکات زیر را بررسی کنید:
الف) سمت و مسیر حرکت شما به سمت خشکی
ب) طول و عرض جغرافیایی
ج) پیش بینی سمت وزش باد
د) سمت حرکت جریانات آب اقیانوس
جهت یابی و نقشه خوانی و گزارشات
قطبهای جغرافیایی
در نیم راه قطبهای جغرافیایی خطی فرضی به نام استوا در نظر گرفته می¬شود که زمین را به دو نیم کره شمال و جنوبی تقسیم می¬کند.
زمین تقریباً یک کره ا ی کامل است. و از آنجا که کره زمین می¬چرخد، دو نقطه ای را که در بالا و پایین زمین حول آن می¬چرخد می¬توان نقاط مبدأ را در نظر گرفت. به این دو نقطه قطبهای جغرافیایی گویند.
عرض جغرافیایی
تعدادی دایره فرضی به نام مدار به موازات استوا رسم می¬شود که عرض جغرافیایی را نشان می¬دهد و به 90 درجه شمالی و جنوبی تقسیم شده اند.
طول جغرافیایی
طول جغرافیایی را با نصف النهارها مشخص می¬کنند. نصف النهارها دوایری فرضی هستند که از دو قطب می¬گذرند. یک نصف النهار را بعنوان مبنا انتخاب کرده اند که طول آن صفر است (گرینویچ) فاصله نصف النهار ها از یکدیگر در استوا حداکثر و رو به قطب ها به تدریج کم میشود تا به صفر می¬رسند.
بخش دوم
جهت یابی در روز
ممکن است در یک سفر قطب نما نداشته باشیم و یا قطب نمای ما از کار افتاده باشد. در این حالت نیاز داریم تا راه خود را بدون استفاده از قطب نما و به کمک خورشید، ماه و ستارگان و طبیعت اطرافمان بیابیم.
برای یافتن موقعیتمان در یک سفر صحرایی ممکن است بالا رفتن از یک تپه و مشاهده اطراف ایده خوبی به نظر برسد. در بالای تپه خوب به اطرافمان نگاه میکنیم و آثار فعالیت انسان ها را مییابیم و میتوانیم تصمیم بگیریم که به کدام سمت حرکت کنیم. اما اگر نقشه و قطب نما به همراه نداشته باشیم نمی توانیم مشخص کنیم که کدام جهت شمال است. پس برای تعیین جهت جغرافیایی میتوانیم از یکی از روشهای زیر استفاده کنیم.
جهتیابی با سمت خورشید
1- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است. تنها جایی که خورشید همیشه دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، استوا است.
2- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز میرسد. برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوانید به روزنامهها مراجعه کنید یا منتظر صدای اذان ظهر باشید. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
3- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
سایه اجسام در صبح به سمت غرب است
جهتیابی با سایهٔ چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای نسبتاً صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده است.
روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان داده است) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهٔ علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. هر چه از استوا دورتر میشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هماندازهٔ پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهٔ دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهٔ همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند. با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است. برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید. وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود میرسد (در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).