عضلههای اصلی پشت
عضلههای اصلی پشت میتوانند به دو بخش میانی و جانبی تقسیم شوند.
آن به وسیله نیام سینهای کمری به مهرهها و زائدههای عرضی چسبیدهاند.
این آرایش از جدا شدن عضلات از پشت جلوگیری میکند.
مانند زه یک کمان، زمانی که پشت باز میشود.
مسیر میانی
مسیر میانی در شیار بین زائده خاری و زواید عرضی قرار دارد و آن را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد: گروههای عضلانی خاری که هر دو منشأ و محل اتصال آن روی زوائد خاری است.
گروه عضلانی خاری که منشأ آن روی زوائد عرضی و سر متحرک آن روی زوائد خاری است و گروه عضلانی عرضی خاری که از زوائد خاری منشأ میگیرند و به زوائد عرضی متصل میشوند.
شکل 31 3.
عضله مربع کمری
در سیستم عضلانی مهرهای، ما عضلههای بین مهرهای را تشخیص میدهیم که در ناحیه کمری و گردنی تنها از زوائد خاری مهره مجاور عبور میکنند و در ناحیه سینهای عضلههای مهرهای که بر روی چندین زائده خاری متصل شدهاند وجود دارند.
عضلههای کوتاهتر نسبت به عضلههای طویلتر در قسمتهای عمیقتر قرار دارند.
سیستم خاری عرضی (تصویر 32 3) از بالا به ترتیب به عضلههای زیر تقسیم میشوند:
1.
عضلات چرخاننده بزرگ و کوچک
2.
عضله چند سر
3.
عضله نیم خاری که یک بخش گردنی و یک بخش مهرهای دارد.
سیستم عرضی خاری شامل عضلات مهرهای رأسی و مهرهای گردنی است (شکل 33 3).
شکل 32 3.
نمایش سیستم خاری عرضی
عضله مهرهای رأسی
منشأ: زائده خاری مهرههای بالای سینه (T1-T3) و پائین گردن (C3-C7)
محل اتصال: زائده پستانی (ماستوئید)، خط فوقانی پشت گردن
عصبگیری: شاخههای خلفی اعصاب مهرهای C1 تا C5
عمل: زمانی که یک طرف تحریک میشود عضله سر را به یک طرف خم میکند و در صورت تحریک دو طرف، سر را به طرف عقب میکشد.
عضله مهرهای گردنی
منشأ: زوائد خاری مهرههای T3 تا T6
محل و اتصال: زوائد عرضی مهرههای C1 تا C6
عصبگیری: مانند عضله قبلی
عمل: زمانی که این عضله به یک طرف تحریک شود، گردن را به طرف عضله منقبض خم میکند.
در صورت تحریک دو طرف، سر به طرف خم میشود.
همچنین از طریق اتصال این عضله روی مهره اطلس، به چرخش سر کمک میکند.
مسیر جانبی
در حالی که مسیر میانی عمدتاً شامل عضلههای کوتاه است، مسیر جانبی عمدتاً از عضلههای طویل تشکیل شده است.
مسیر جانبی که در ناحیه کمر به صورت یک مسیر عضلانی نیرومند به هم میپیوندند، شامل عضله راست کننده ستون مهرهها است که از دو بخش با عضلههای طویل و خاصرهای دندهای تشکیل شده است.
عضله طویل
سر ثابت: این عضله شامل رأسی، گردنی و سینهای و از زوائد عرضی تمامی مهرهها، خاجی و تاج خاصره منشأ میگیرد.
سر متحرک: رأسی به زائده پستانی، گردنی به زوائد عرضی مهرههای گردنی و سینهای به روی دندهها و زوائد مهرههای کمری و سینهای متصل است.
عصبگیری: شاخه پشت اعصاب ویژه مهرهای.
عمل: تحریک یک طرف منتج به فلکشن جانبی به ویژه در بخش ستون مهرهها بوده و تحریک دو طرف منتج به اکتنشن پشت میشود.
عضله خاصرهای دندهای
منشأ: این عضله نیز شامل سه جزء است: گردنی، سینهای و کمری که به ترتیب از سومین تا دوازدهیمن دنده، خاجی و تاج خاصره نشأت میگیرد.
محل اتصال: همه دوازده دنده و زوائد عرضی مهرههای گردنی است.
عصبگیری: مانند عضله قبلی است.
عمل: مشابه عضله طویل سبب باز شدن و خم شدن جانبی تنه میشود و همچنین دندهها را پائین میکشد و بنابراین در عمل بازدم شرکت دارد.
در صورتی که عضله راست کننده ستون مهرهها ضعیف باشد ممکن است منجر به نقص وضعیت بدن (پوسچرال) شود که گوژپشت نامیده شده است.
نظری عمومی به عملکرد ساختار عضلانی شکم و پشت
ساختار عضلانی شکم و پشت: تنه را در یک حالت تنش پویا نگهداری میکند که میتواند خودش را به بهترین شکل با تغییرات حرکتی تنه و اندامهای انتهایی سازگار کند.
عمل اصلی این عضله، حفظ وضعیت بدن در حالت مستقیم است.
ستون مهرهها در این رابطه شبیه دکل کشتی بادبانی که دارای سیستمی از بستهایی که در یک وضعیت افقی روی تیر کشتی (لگن) میباشد، محکم شده است.
شکل 34 3.
دو قسمت عضله راست کننده ستون مهرهها
تغییرات تنش در یک طرف باید به وسیله تغییرات کل سیستم داربست تکمیل شود.
به طور مشابه عضلههای شکم و پشت نمیتوانند به صورت مجرد عمل کنند و همیشه فقط به عنوان یک سیستم کامل هستند.
تصویر 35 3 به طور روشن تفاوتهای در ساختارهای قدامی و خلفی سیستم تنش را نشان میدهد.
در حقیقت ساختار عضلانی شکم به طور قابل توجهی کمتر از ساختار عضلانی پشتی پیریزی شده است
مفاصل بین ستون مهرهها و سر
در مقابل تحرکناپذیری نسبی مهرههای کمری، که به طور محکم به کمربند لگنی وصل شدهاند، مهرههای گردنی تحرکپذیری بیش از حد معمول در همه جهات را دارا میباشند.
این حالت از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا سر که شامل اندامهای حسی است به مهره گردنی متصل است.
جنبشپذیری سر از طریق تعداد زیاد مفاصل ویژه امکانپذیر شده است
یک مفصل پس سری اطلسی بین برجستگیهای مدور سر استخوان جمجمه و سطوح مفصلی اطلس وجود دارد.
همچنین یک گروه مفصل اطلسی محوری بین اولین دو مهره گردنی وجود دارد.
مفاصل پس سری اطلسی حرکات باز شدن و خم شدن سر را تأمین کرده و برای حرکت جانبی محدودیت ایجاد میکنند.
مفاصل اطلسی محوری حرکات چرخش عمودی سر را تأمین میکنند.
همچنان که در شکل 37 3 نشان داده شده است، طرح و شکل اولین دو مهره گردنی با همه مهرههای دیگر متفاوت است.
بنابراین این قسمت از تکامل انسانی، به بدنه مهره اطلس نسبت به محور آن و دندانه محور نتیجه این تحول است.
بنابراین مهره اطلس به صورت یک حلقه، متحول شده است که بتواند به دور دندانه محور چرخش نماید.
سیستم لیگامانی سر
جهت نگهداری دندانه مهره اکسیس از نفوذ به درون انتهای نزدیک به تنه ستون فقرات در طول حرکات سر و گردن، این مهره توسط یک سری از لیگامانها در جای خود ثابت شده است.
لیگامان عرضی تنها یکی از بیشمار لیگامانهایی است که در اینجا ذکر شده است.
این رباط، دندانه اکسیس را در کمان قدامی اطلس نگهداری میکند و در تشکیل مفصل پس سری محوری میانی، به واسطه خاصیت لایه غضروفی روی سطح داخلی شرکت میکند.
عضلههای مؤثر در حفظ وضعیت سر
همانطور که قبلاً یادآوری شد، سر طوری روی مهرههای گردنی قرار گرفته است که بتواند حداکثر تحرکپذیری را داشته باشد.
چنین جنبشپذیری هم برای جهتیابی فضایی مهم است و هم برای اشارات ویژه فردی اهمیت دارد.
وضعیت قرارگیری ظریف سر، به وسیله یک سیستم چند جزئی از عضلههای کوچک صورت میپذیرد که به صورت شماتیک نشان داده شده است ولی به طور جزئی تشریح نشدهاند
تصویر 38 3.
سیستم عضلانی مفاصل سر.
چپ، عضلههای مورب رأسی فوقانی و تحتانی.
راست، عضلههای راست رأسی خلفی بزرگ و کوچک
وضعیت قرارگیری ظریف سر، در نزد ورزشکاران نیز نهتنها به دلیل جهتیابی فضایی، مانند شیرجه، پرش ترامپولین مهم است بلکه برای ثابت شدن سر، مثلاً در فوتبال از اهمیت خاصی برخوردار است.
این ثابت شدن سر به وسیله یک گروه بزرگتر و قویتر عضلانی انجام میشود که به وسیله تنش هماهنگ ایزومتریک عمل همه عضلات روی مفصل سر صورت میپذیرد که تنها مهمترین آن مورد بحث قرار میگیرد
در بخش قدامی و جانبی، برترین عضله، جناغی چنبری، پستانی است.
عضله جناغی چنبری پستانی منشأ: ترقوه و جناغ محل اتصال: زائده پستائی و خط فوقانی پشت گردن عصبگیری: عصب فرعی و شاخههای شبکه گردنی تصویر 39 ـ 3.
چشمانداز مهمترین عضلههای گردن عمل: در تحریک دو طرف، خم کردن نیرومند سر به طرف جلو و برخلاف عضله ذوزنقه عمل میکند و زمانی که یک طرف تحریک میشود، سر را به همان طرف خم میکند و آن را به طرف مقابل چرخش میدهد.
این عضله در عمل دم شرکت میکند.
عمل عضلههای نردبانی، روی مهرههای گردنی است به حفظ وضعیت سر کمک میکنند.
بخشی از این عضلهها به وسیله جناغی چنبری پستانی پوشیده شده است.
عضله نردبانی به صورت قدامی، میانی و خلفی وجود دارد.
آن از زوائد عرضی مهرههای گردنی منشأ میگیرند و به اولین و دومین دنده میچسبند.
هنگامی که یک طرف تحریک میشود، گردن را به طور جانبی خم میکنند.
زمانی که هر دو طرف تحریک شود، آن قفسه سینه را بالا برده و در عمل دم شرکت میکنند.
اندامهای فوقانی: کمربند شانهای کمربند شانهای، بازو را به تنه متصل مینماید و از کتف، جناغ و ترقوه تشکیل شده است برخلاف کمربند لگنی که نسبتاً محکم به ستون مهرهها و اندامهای تحتانی انتهای تحتانی چسبیده است، اتصالات کمربند شانهای بسیار شل است.
شکل 40 ـ 3.
عضله جناغی چنبری پستانی شکل 41 ـ 3.
نمایش هندسی کمربند شانهای (از منظر بالا) تحرکپذیری کمربند شانهای تقریباً دو برابر دامنه حرکتی اندامهای فوقانی است.
این مهمترین عامل در افزایش دامنه حرکتی دستهاست (شکل 42 ـ 3).
مفاصل کمربند شانهای کمربند شانهای از یک واحد عملی تشکیل میشود که به وسیله دو مفصل کروی داخلی و خارجی استخوان ترقوه ساخته شده است (تصویر 43 ـ 3).
مفصل داخلی ترقوه از اتصال ترقوه و جناغ تشکیل میشود.
این مفصل تنها اتصال استخوانی بین کمربند شانهای و قفسه سینه است.
و کمربند شانهای را در برابر سینه بستزنی میکند.
جنبشپذیری این مفصل به مقدار زیادی از طریق لیگامانهای محکم محدود شده است شکل 42 ـ 3.
توسعه دامنه حرکتی دستها از طریق جنبشپذیری زیاد کمربند شانهای (دامنه زیاد در منطقه قرمز) مفصل خارجی ترقوه به وسیله ترقوه و زائده اخرمی تشکیل یافته است.
در این مفصل نیز حرکت به وسیله تاندونهای اطراف محدود شده است.
ساختار عضلانی کمربند شانهای عمل این عضلهها، ثابت کردن کمربند شانهای به تنه و قرار دادن آن در وضعیت مناسب برای انجام حرکات متنوع اندامهای انتهایی فوقانی است.
عضله ذوزنقه عضله ذوزنقه با عضله پشتی بزرگ، تقریباً تمامی پشت را میپوشانند.
منشأ: برجستگی پس سری، زوائد خاری مهرههای گردنی و سینهای محل اتصال: ترقوه، زائده اخرومی و خار کتف عصبگیری: عصب فرعی و شاخههای شبکه گردنی عمل: بر طبق جهت تارها، عضله ذوزنقه میتواند به بخش فوقانی، میانی و تحتانی تقسیم شود: بخش فوقانی: شانهها را بالا میبرد، در چرخش کتف شرکت میکند و نقش مهمی در همه حرکات بالا بردن و کشیدن دارد، به ویژه در وزنه برداران خوب توسعه یافته است.
هنگامی که تنها یک طرف تحریک میشود، بخش فوقانی عضله ذوزنقه سر را در جهت مخالف چرخش میدهد.
بخش ترقوهای، ترقوه را بالا میبرد و در عمل دم شرکت دارد.
بخش میانی افقی: کتف را به طرف ستون مهرهها میکشد (مثلاً زمانی که بازوها به طرف عقب کشیده میشوند).
بخش تحتانی: شانهها را پائین میکشد و با همکاری بخش فوقانی در چرخش کتف شرکت دارد.
در ورزشهای قدرتی، عضله ذوزنقه با کمک سایر عضلهها از خم شدن جلوگیری میکند.
عضله ذوزنقه به ندرت به طور کامل مورد استفاده قرار میگیرد و بخشهایی از آن معمولاً به طور ویژه با سایر گروههای عضلانی همکاری میکنند.
این عضله مثال خوبی از یک عضله کامل که از اجزای عضلانی تشکیل شده و میتواند با توجه به منشأ و نقطه اتصال متفاوت آن، تنوعی از حرکات را انجام دهد.
عضله متوازیالاضلاع بزرگ این عضله و عضلات بعدی، همه زیر عضله ذوزنقه قرار دارند.
منشأ: زوائد خاری چهار مهره اول سینهای محل اتصال: لبه میانی کتف عصبگیری: عصب پشتی کتف عضله متوازیالاضلاع کوچک منشأ: زوائد خاری دو مهره پائینی گردنی محل اتصال: مانند عضله قبلی عصبگیری: مانند عضله قبلی عمل: هر دو عضله کتف را به طرف بالای ستون مهرهها میبرند.
عضله متوازیالاضلاع بزرگ، همچنین در چرخش زاویه تحتانی کتف در جهت مخالف با عضله دندانهای قدامی نیز مهم است.
عضله بالا برنده کتف منشأ: زوائد عرضی چهار دنده اول مهرههای گردنی محل اتصال: زاویه فوقانی کتف عصبگیری: عصب پشتی کتف عمل: کتف را به بالا میکشد (مانند هنگام بالا بردن شانه).
عمل این عضله همیشه در همکاری با دیگر عضلهها میباشد.
عضله دندانهای قدامی منشأ: دندههای 1 تا 9 محل اتصال: لبه میان کتف و زوایای فوقانی و تحتانی کتف عصبگیری: عصب طویل سینهای عمل: به طور کلی این عضله کتف را در برابر تنه ثابت نگه میدارد.
بخش فوقانی کتف را بالا میبرد.
بخش میانی در مقابل بخش افقی عضله ذوزنقه عمل میکند.
بخش تحتانی به ویژه در چرخش کتف نقش مهمی ایفا میکند، به طوری که زاویه تحتانی کتف را به جلو میکشد و بنابراین بالا آوردن دستها را فراتر از خط افق به عهده دارد.
زمانی که بازوان ثابت و کتف بیتحرک است، عضله دندانهای قدامی دندهها را بالا میبرد و در عمل دم شرکت میکند.
عضله سینهای کوچک منشأ: دندههای 2 تا 5 محل اتصال: زائده غرابی عصبگیری: عصب میانی و جانبی سینهای عمل: این عضله، زیر عضله سینهای بزرگ قرار دارد و کمربند شانهای را پائین میآورد، زمانی که کمربند شانهای ثابت است میتواند دندهها را بالا برده و در عمل دم شرکت کند.
این عضله به ندرت به صورت تنها عمل میکند.
عضله جناغی چنبری پستانی این عضله از جمجمه نشأت گرفته است و روی کمربند شانهای عمل میکند.
مفصل شانه دو استخوانی که در مفصل شانه شرکت دارند، بازو (سر) و کتف (حفره گلوئید) است.
به دلیل تفاوت فضای سطوح مفصلی بین بازو و کتف (نسبت 1 به 4) و به لحاظ آزاد بدون کپسول مفصلی، شانه تحرکپذیرترین مفصل بدن است و مستعدترین مفصل، جهت دررفتگی است.
به دلیل ساختمان مفصل شانه، حرکات قدامی و جانبی بازو در حد سطح شانه محدود است، یعنی زمانی که بازو به وضعیت افقی میرسد، این محدودیت حرکتی میتواند به وسیله چرخش کتف جبران شود، به طوری که حرکت بازو را به بالای شانه در حالت وضعیت عمودی میسر میسازد مرجع کلینیکی: وقتی که بازو به طور آزاد آویزان است، کپسول مفصلی چیندار میشود.
زمانی که بیتحرکی طولانی ضرورت داشته باشد، بازوها باید در وضعیت آبداکشن و قدامی از هم جدا شوند.
(در شکستگیها).
اگر این کار انجام نشود، چینهای موجود در کپسول ممکن است با هم آمیخته شده یا کپسول چروک شود، هر دو این حالتها به یقین منجر به یک محدودیت حرکتی معنیدار میشود.
عضلههای مفصل شانه عضله پشتی بزرگ این عضله سطحی است و با عضله ذوزنقه تقریباً تمامی پشت را میپوشاند و یکی از پهنترین عضلههای بدن انسان است و به همراه عضله گرد بزرگ لایه خلفی زیربغل را تشکیل میدهد.
منشأ: از طریق نیام کمری سینهای به زوائد خاری مهرههای سینهای و کمری، استخوان خاجی و تاج خاصره متصل است.
محل اتصال: لبه برجستگی کوچک استخوان بازو عصبگیری: عصب سینهای پشتی عمل: عضله پشتی بزرگ، در همه حرکات پرتابی بسیار مهم است، زیرا بازوها را با قدرت زیاد از وضعیت پائین با بالا کشیده، به داخل چرخش داده و به عقب میکشد و زمانی که بازوان به طور جانبی باز هستند، این عضله در تاب خوردن بلند روی یک میله عمودی یا حالت حمایت بازوان روی میلههای پارالل، از جابجایی تنه به طرف پائین جلوگیری میکند.
این عمل به وسیله عضله سینهای بزرگ حمایت میشود.
این دو عضله تنه را به صورت یک تسمه حمایت کننده عضلانی نگهداری میکنند (تصویر 49 ـ 3).
تصویر 48 ـ 3.
عضله پشتی بزرگ، نمای پشتی (a)، نمای جانبی (b) عضله سینهای بزرگ این عضله لایه قدامی زیربغل را تشکیل میدهد.
منشأ: ترقوه، جناغ و نیام دیواره شکم محل اتصال: لبه برجستگی بزرگ استخوان بازو عصبگیری: عصب سینهای قدامی عمل: عضله سینهای بزرگ، تارهای بالا رونده (صعودی)، عمودی، پائین رونده (نزولی) دارد.
اعمال مختلفی از این اجزاء صورت میپذیرد.
تنها زمانی که همه تارها در یک ردیف قرار میگیرند و دارای عملکردی در یک مسیر عمومی مشابه هستند بازوان به طور نیرومندی از وضعیت بالای سر به پائین آورده میشوند (مانند پرتاب نیزه).
هنگامی که بازوها بالا و ثابت هستند (مانند پرش با نیزه) عضله سینهای بزرگ به همراه سایر عضلات، تنه را بالا میبرد و میچرخاند عمل آن به عنوان یک تسمه جهت ثابت کردن تنه در شکل 49 ـ 3 توصیف شده است.
در اکثر انقباضها عضله سینهای بزرگ، یک یا چند جزء آن تمایل دارند که با یک درجه کمتر یا بزرگتر غلبه نمایند.
بخش افقی جناغ دندهای، زمانی که دستها از حالت باز شده، پشتی جانبی با قدرت به جلو آورده میشوند (مانند پرتاب دیسک).
هنگامی که دستها به طرف پائین و عقب باز شوند، بخش ترقوهای برای به جلو آوردن دستها درگیر میشود (بولینگ).
هر دو بخش افقی، و ترقوهای در حرکت چرخش به داخل بازو شرکت میکنند.
نزدیک کردن دست به بدن ابتدا به وسیله بخشهای افقی و صعودی انجام میشود.
وقتی که بازوان در مقابل فشار مقاومت میکنند، عضله سینهای بزرگ، در عمل دم شرکت مینماید.
یادآوری: بنابراین سه بخش عضله (دارای تارهایی با جهتهای مختلف و طولهای مختلف هستند).
از بالا آوردن جانبی و به طرف جلو دست ممانعت به عمل نمیآورند، عضله سینهای بزرگ به واسطه داشتن تارهای کششی غیرمعمول و به واسطه ترتیب اتصالات تاندونها، و به وسیله متقاطع بودن، تفاوتهای طول تارها را جبران میکند.
تارهایی که از بخش بالایی تنه نشأت میگیرند، به عنوان عمیقترین بخش هستند.
آن که از سطوح پائینتر نشأت میگیرند، به عنوان فوقانیترین قسمت است.
این ترتیب ویژه اتصال یک تونوس معین را در همه وضعیتهای ممکن به عضله میدهد و از باز شدن بیش از حد تارهای صعودی زمانی که بازو بالا رفته است جلوگیری میکند عضله دلتوئید (دالی) این عضله چندین بخش دارد که در همه حرکات مفصل شانه شرکت دارد.
در نتیجه اهمیت عملکردی پویای فوقالعاده است، همچنین در ثابت نگه داشتن مفصل خودش نیز نقش مهمی داشته و مانند یک روسری مفصل را میپوشاند و عامل مهمی در نگهداری مفصل است.
این حفاظت عضلانی توصیف میکند که چرا اکثر در رفتگیهای مفصل در جهت پائین صورت میگیرد یعنی جایی که چنین عضله حمایتکنندهای وجود دارد.
شکل 49 ـ 3.
تسمه حمایتی تنه، که از جابجایی به طرف پائینتنه در همه ورزشهای حمایتی و آویزان شدن جلوگیری میکند.
عضله پشتی بزرگ، سینهای بزرگ و کوچک و بخش خلفی عضله دندانهای قدامی در اتصال تنه به کمربند شانهای شرکت دارند.
در صورتی که عضله دلتوئید اتروفی شود (مثلاً در آسیب عصب) مفصل شانه خیلی لق میشود.
منشأ: سه قسمت از کتف، اخرمی و خار کتف به ترتیب منشأ میگیرند.
محل اتصال: برجستگی دالی شکل استخوان بازو عصبگیری: عصب زیر بغلی شکل 51 ـ 3.
محل اتصال تاندون عضله سینهای بزرگ (Rohen, 1979) عمل: بخش قدامی بازو را به طرف جلو، بخش خلفی بازو را به طرف عقب و بخش میانی بازو را به طرفین حرکت میدهد.
به علاوه بخش قدامی بازو را به طرف داخل و بخش خلفی آن را به طرف خارج چرخش میدهد.
عضله دلتوئید متحرکترین عضله مفصل شانه است، برای مثال، در شنای کرال سینه، که بازو را بالا میبرد، آن را میچرخاند و به طرف جلو میاورد.
این عضله بخصوص به مقدار زیادی در وزنهبرداران پیشرفت کرده است، زیرا در عمل دور کردن دست مهم است.
از آنجا که این عضله در همه حرکات مفصل شانه شرکت میکند، لذا در درون خود یک سیستم پیچیده از بخشهای موافق و مخالف را دارد.
همه عضلههای بعدی از استخوان کتف نشأت میگیرند و به انتهای دور از تنه بازو میروند.
شکل 53 ـ 3 چشمانداز خلاصهای از این عضلهها را نشان میدهد.
عضله فوق خاری منشأ: حفره فوق خاری کتف محل اتصال: برجستگی بزرگ استخوان بازو و سطح بالایی چرخش دهنده cuff.
عصبگیری: عصب فوق خاری کتف عمل این عضله به عضله دلتوئید در دور کردن چرخش خارجی دست کمک میکند.
عضله تحت خاری منشأ: حفره تحت خاری کتف محل اتصال: برجستگی بزرگ استخوان بازو (قسمت میانی) عصبگیری: عصب فوق خاری کتف عمل: تارهای بالایی دست را نزدیک و تارهای پائینی آن را دور میکند.
عضله تحت کتفی نقش مهمی در باز کردن به طرف عقب و چرخش خارجی دست دارد و قادر است نیروی بیشتری از سایر عضلات در این چرخش خارجی اعمال نماید.
عضله گرد کوچک منشأ: کتف محل اتصال: برجستگی بزرگ استخوان بازو (قسمت تحتانی) عصبگیری: عصب زیربغلی عمل: دستها را نزدیک میکند، چرخش خارجی میدهد و دست بالا رفته را به طرف عقب و پائین میکشد (عضلات دیگر نیز در این حرکت شرکت میکنند).
عضله گرد بزرگ منشأ: قسمت جانبی، تحتانی کتف محل اتصال: برجستگی کوچک استخوان بازو عصبگیری: اعصاب تحت کتفی عمل: این عضله دستها را نزدیک میکند.
برخلاف عضله گرد کوچک، چرخش داخلی میدهد و دست بالا رفته را به جلو و پائین میکشد (مثلاً در اسکی استقامتی و شنای آزاد).
همچنین در همه حرکات پرتابی و ضربهای شرکت دارد.
زمانی که بازوها ثابت است تنه را به طرف بازوها میکشد (مانند تاب خوردن به طرف جلو روی میله عمودی).
بنابراین این عضله در تعدادی از حرکات شبیه عضله پشتی بزرگ است.
نهایتاً: سطح قدامی کتف (طرفی که رو به دندههاست) منشأ عضله تحت کتفی است.
شکل 54 ـ 3.
عضله فوق خاری (بالا) و عضله تحت خاری (زیر) شکل 55 ـ 3.
عضله گرد بزرگ (زیر) و عضله گرد کوچک (بالا) عضله تحت کتفی (شکل 56 ـ 3) منشأ: سطح دندهای استخوان کتف محل اتصال: برجستگی کوچک استخوان بازو عصبگیری: اعصاب تحت کتفی عمل: عضله دستها را به داخل میچرخاند و دستهای بالا رفته را پائین میکشد، بنابراین در حرکات پرتابی و ضربهای شرکت میکند.
تارهای پائینتر آن، بازوها را نزدیک میکند تارهای فوقانی آن را دور میکند.
در راه رفتن این عضله به نوسان دستها به طرف عقب و جلو کمک میکند.
شکل 56 ـ 3.
عضله تحت کتفی عضله غرابی بازویی منشأ: زائده غرابی محل اتصال: سطوح قدامی و خلفی استخوان بازو عصبگیری: عصب پوستی عضلانی عمل: این عضله دستهای بالا رفته را نزدیک میکند و چرخش داخلی میدهد و در نوسان دستها هنگام راه رفتن به طرف جلو شرکت میکند.
همچنین به ثبات مفصل شانه کمک میکند.
عضلههای بعدی دو مفصلی هستند و روی مفصل شانه عمل میکنند اما به طور ویژه روی مفصل آرنج عمل میکنند.
عضله دو سر بازویی عمل روی مفصل شانه: سر بزرگ آن، دست را از وضعیت مرتبط، بالا میبرد و به داخل میچرخاند.
سر کوتاه را نزدیک میکند، هنگام راه رفتن دست را به جلو نوسان میدهد و بسیار زیاد شبیه عضله غرابی بازویی عمل میکند.
تاندون بلند عضله دو سر بازو کپسول را طی کرده و از بالای حفره گلنوئید نشأت میگیرد.
بنابراین عضله دو سر بازو در ثبات مفصل شانه شرکت میکند.
عضله سه سر بازو عمل روی مفصل شانه: سر دراز عضله، دست بالا رفته یا به طور قدامی باز شده را پائین و به عقب میبرد.
مثلاً در همه شناها، همه حرکات پرتابی یا ضربهای و در اسکی استقامتی، زمانی که بازوان ثابت است.
این عضله تنه را به طرف بازوها میکشد که در این عمل با تعدادی از عضلات دیگر همکاری میکند.
مفصل آرنج مفصل آرنج، بازو را به ساعد متصل میکند.
این مفصل سهگانه بوده و طوری ساخته شده است که اتصالات سهگانه بتوانند هر دو حرکات چرخشی و لولایی را همزمان، در همه وضعیتها و بدون وابستگی به یکدیگر انجام دهند.
و این امکان را برای مهمترین قسمت اندام انتهایی فوقانی یعنی دست، فراهم میاورد تا عمل خود را در گستردهترین دامنه ممکن در نگهداری، چنگ زدن و هدفگیری انجام دهد.
ساختار استخوانی و لیگامانی مفصل آرنج مفصل آرنج از سه اتصال مفصلی مشخص تشکیل شده است، بازو، زند زیرین و زند زبرین که با یکدیگر درون یک کپسول مفصلی خاص متصل شهاتند (تصویر 58 ـ 3).
این سه مفصل در تصویر 59 ـ 3 قابل تشخیص است.
مفصل بین بازو و زند زیرین سطوح مفصلی قرقرهای استخوان بازو و سر قرقرهای استخوان زند زیرین، که قرقره را تقریباً شبیه آروارها با یک جفت انی نگه میدارد این مفصل تنها حرکت لولایی تکمحوره را انجام میدهد.
مفاصل بین بازو و زند زبرین اگرچه این مفصل به طور آناتومیکی یک مفصل کروی است که با لیگامانهای جانبی حرکات لولایی و چرخشی را ممکن میسازد، در خلال چرخش، سر استخوان رادیال حول محورش در لیگامان اولنار چرخش میکند.
مفصل بین زند زیرین و زند زبرین در این مفصل سر استخوان رادیال در حفره رادیالی اولنا چرخش میکند.
سیستم عضلانی مفصل آرنج عضلههای باز کننده و خم کننده از آنجا که خم کردن در اعمال چنگ زدن، لمس کردن و اشاره نمودن از اهمیت بیشتری برخوردار است، به راحتی قابل فهم است که چرا عضلات خم کننده نسبت به عضلات باز کننده سازمان یافتهتر هستند.
خمکنندهها عضله دو سر بازویی منشأ: سر کوتاه از زائده غرابی و سر بلند از برجستگی فوق گلنوئیدی شکل 58 ـ 3.
محور چرخش مفصل آرنج روی دست چپ شکل 59 ـ 3.
مفاصل و لیگامانهای مفصل آرنج (Benningoff, 1975) محل اتصال: برجستگی استخوان زند زبرین عصبگیری: عصب پوستی عضلانی عمل: به عنوان یک عضله دو مفصلی، عضله دو سر بازویی روی هر دو مفصل شانه و آرنج اثر میگذارد.
در مفصل آرنج، عضله دو سر بازویی ساعد را خم میکند (حرکت بارفیکس) و آن را از وضعیت پرونیشن به وضعیت سوپینیشن چرخش میدهد، مثلاً در شنای پروانه بین مرحله پرتاب کردن دستها به طرف جلو و کشش جانبی، عضله میتواند با حداکثر نیرو به فلکشن 90 درجه و سوپینیشن عمل کند، (حرکت بارفیکس با آرنجهای خمیده نسبت به دستهای راست، راحتتر است).
در این وضعیت تاندون دور زند زبرین پیچ نخورده است و عضلهای که به طور معمول چرخیده شده است، در حالت وضعیت کشش مطلوب خودش قرار میگیرد.
برای ژیمناستها این بدان معنی است که به هر صورت آن باید عضله دو سر بازویی را در هر دو وضعیت گرفتن از بالا و از زیر تمرین دهند تا برای هر دو نوع گرفتن آماده شوند.
هر کدام، دسته تارهای مختلفی از عضله مشابه را درگیر میکند.
از آنجا که اهرم عملی کوتاه است، عضله دو سر بازو یک نمونه بلند کننده سرعتی است و حتی کوتاه شدن حداقل تارها سبب جابجایی قابل توجه دستها میشود (به شکل 63 ـ 3 مراجعه شود).
عضله دو سر بازویی منشأ: این عضله زیرعضله دو سر قرار دارد و از سطح قدامی دور از تنه استخوان بازو نشأت میگیرد.
محل اتصال: برجستگی زند زیرین عصبگیری: عصب پوستی عضلانی عمل: این عضله، خم کننده ویژه ساعد بوده و هنگامی که ساعد خم است تقریباً قدرتمندی عضله دو سر بازویی است (مثلاً تاب خوردن روی یک میله افقی) که بازوها را به طرف ساعد میکشد و لذا در حرکت بارفیکس شرکت دارد.
این عضله روی استخوان زند زیرین متصل است در صورتی که عضله دو سر بازویی روی استخوان زند زبرین وصل است، بنابراین عضله بازویی جهت توزیع بهتر فشار بین استخوانهای ساعد ایفای نقش میکند.
عضله بازویی زند زبرینی منشأ: لبه جانبی استخوان بازو محل اتصال: زائده نیزهای زند زبرین عصبگیری: عصب زند زیرینی عمل: از آنجا که اهرم کارگر این عضله بلند است، مقدمتاً روی ساعد قرار دارد که یک نمونه از خم کننده بارهای سنگین است و بزرگترین قدرت خم کنندگی را دارد، در مقابل عضله دو سر بازویی وضعیت پرونیشن است.
همانطور که در شکل 63 ـ 3 نشان داده شده است، سه عضله خم کننده میتوانند بیشترین و کمترین نیرو را روی ساعد اعمال کنند.
عضله دو سر بازویی و عضله بازویی اهرم کارگر کوتاه دارند و بنابراین میتوانند به عنوان عضلات خم کننده سریع طبقهبندی شوند.
از سوی دیگر عضله بازویی زند زبرینی، دارای اهرم عملی بلند بوده و به عنوان یک نمونه از خم کنندههای بار سنگین شناخته شده است.
از آنجا که نسبت بین بازوی نیرو و وزن دست 1 به 5 است برای هر بار یک کیلوگرمی نیروی خم کردن برابر 5 کیلوگرم باید تولید شود.
در عضله بازویی زند زبرینی، دو بازوی اهرم تقریباً دارای طول یکسان هستند و بنابراین برای بار مشابه تنها یک پنجم از نیرو برای این عضله باید تولید شود.
شایان ذکر است که این وضعیت نشان میدهد عملکردهای متفاوت عضلانی وابسته به وضعیت استقرار عضلانی هستند و همچنین درگیری متناوب اهرم عملی بکارگیری گستردهتری را برای کل سیستم عضله تأمین میکند.
باز کنندهها باز کردن مفصل آرنج مقدمتاً به وسیله عضله سه سر بازویی انجام میشود عضله سه سر بازویی منشأ سر دراز از برجستگی تحت حفره گلنوئید و سرهای میانی و جانبی از قسمت خلفی استخوان بازو نشأت میگیرند.
محل اتصال: زائده آرنجی استخوان زند زبرین عصبگیری: عصب زند زبرینی عمل: باز کردن مفصل آرنج، این عضله نقش مهم و فوقالعادهای را در فعالیتهای ورزشی مختلف ایفا میکند.
در هر صورت جائی که خم شدن یا باز شدن مفصل آرنج مد نظر باشد، قدرت عضله سه سر بازویی عامل محدود کننده است (مثلاً پرتاب وزنه، بوکس، همه حرکات ژیمناستیک و وزنهبرداری).
عمل این عضله روی مفصل شانه قبلاً شرح داده شد.
مفاصل چرخشی ساعد پرونیشن (چرخش به طرف پشت یا داخلی دست) و سوپینیشن (چرخش بیرونی یا به طرف کف دست) به وسیله دو مفصل آناتومیکی مجزا انجام میشود: مفصل دور از تنه و نزدیک تنه، بزند برین زند زیرینی.
از آنجا که این دو مفصل یک واحد عملکردی را تشکیل میدهند، در نتیجه با هم بررسی میشوند.
همانطور که در تصاویر 65 ـ 3 و 66 ـ 3 نشان داده شده است، پرونیشن سبب میشود استخوان زند زیرین در یک مسیر مورب روی استخوان زند زبرین بلغزد.
به عبارت دیگر محور پرونیشن سوپینیشن از سر استخوان زند زیرین، در یک زاویه سراسری ساعد تا سر استخوان زند زبرین ادامه مییابد (به شکل 58 ـ 3 مراجعه شود).
هنگامی که آرنج راست است ()، حرکت پرونیشن و سوپینیشن میتواند به طور مؤثرتری (نسبت به زمانی که آرنج خم است () انجام میشود، زیرا وقتی که دست راست است، حرکت مفصل شانه در پرونیشن و سوپینیشن شرکت میکند.
عضلاتی که روی مفاصل چرخشی ساعد عمل میکنند درون گردانندهها (پرونیتورها) عضله درون گرداننده مدور (شکل 65 ـ 3 ملاحظه شود) منشأ: روی کندیل کیانی استخوان بازو و زائده منقاری استخوان زند زبرین محل اتصال: میانی استخوان زند زبرین عصبگیری: عصب مدیان عمل: عضله درون گرداننده مدور به دلیل جهت اتصالش از قسمت قدامی به محور مفصل آرنج تا استخوان زند زبرین، نه تنها ساعد را به طور قدامی میچرخاند بلکه سبب خم شدن قدرتمند ساعد میشود.
این عملکرد دوگانه، بیانگر این است که چرا که این عضله نقش مهمی در پیشرفت آنچه که تحت عنوان آرنج پرتاب کننده نیزه نامیده شده، بازی میکند.
عضله مربع درون گرداننده منشأ: دور از تنه استخوان زند زیرین محل اتصال: سطح قدامی استخوان زند زبرین عصبگیری: عصب مدیان عمل: در همراهی با عضله درون گرداننده مدور، این عضله دست را به طرف داخل میچرخاند.
تذکر: زمانی که دست مستقیم است پرونیشن قدرتمندتر انجام میشود، زیرا در این حالت عضله درون گرداننده مدور کمی کشیده میشود و بنابراین میتواند نیروی بیشتری را تولید کند.
برونگردانندهها (سوپینیتورها) عضله برون گرداننده (به شکل 66 ـ 3 مراجعه شود) منشأ: اپی کندیل جانبی استخوان بازو، لیگامان متوازی جانبی و لیگامان حلقوی زند زبرینی، استخوان زند زیرین.