فصل 1
تعاریف و کلیات
آموزش بهداشت دعوتی است عام برای بالا بردن کیفیتها و استانداردهای زندگی و مشارکت مردم در فعالیتهای جسمی، روانی و اجتماعی.
بدین ترتیب که مردم به نیازها و تمایلاتی گسسته یا پیوسته آشنایی پیدا می کنند و از ورای دیوار بلند سختی ها، باورهای نادرست یا ناآگاهی ها به دشت دانش و آگاهی می رسند و به زندگی خود رنگی تازه می بخشند.
بهداشت راهی تازه برای زیستن نیست اما راهی تازه را برای بهتر زیستن هدیه می کند.
از آنجا که هر موضوع علمی، تعاریف، مفاهیم و اصطلاحات و موضوعات خاص خود را دارد لذا در فصل آغازین تحقیق به ذکر کلیاتی در زمینه آموزش بهداشت پرداخته و مسایل گوناگونی چون: تعریف، تاریخچه، اهداف، مبانی و اصول آموزش بهداشت، طرح و تنظیم برنامه ها و فعالیتهای آموزش بهداشت و مراحل مختلف آن، نقش مربیان بهداشت، مسایل و مشکلات آموزش بهداشت، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
تعریف آموزش بهداشت
اگرچه آشکار است که هیچ کس نمی خواهد مریض باشد، ولی گاهی بروز بیماری غیرقابل اجتناب می باشد و احتمال اینکه در حال و آینده به بیماریهای مختلفی دچار شویم همواره وجود دارد.
در زمانهای پیش از تاریخ، زندگی افراد بشر، شباهت زیادی به زندگی حیوانات داشت.
همه چیز به طبیعت واگذار شده بود و آگاهی بشر در مورد بروز بیماری و غلبه بر آن بسیار اندک بود.
لیکن با گذشت زمان و با پیشرفت های علمی، بشر کوشیده است که بیماری را رفع کند و تا جائی که امکان دارد زنده بماند.
بتدریج و به مرور زمان، آگاهی در مورد علل بیماری و راههای حفظ سلامتی افزایش یافته و علوم تخصصی نه تنها در رابطه با انسان، بلکه در مورد سایر امور زندگی نیز بوجود آمده است.
از آغاز بوجود آمدن نظامهای پزشکی توسط یونانی ها، رومی ها، اعراب، مصری ها، هندیها و چینی ها، توسعه سریع و مستمری در روشهای شفابخشی بوقوع پیوسته است.
علم پزشکی جدید امروزه خیلی از اسرار را در مورد مکانیزم عادی و غیرعادی بدن انسان و روشهای بهبود، آشکار نموده است.
در دوره قرون وسطی و انقلاب صنعتی که به دنبال آن در اروپا بوقوع پیوست، تعدادی کشفیات بعمل آمد که در شناخت علت بسیاری از بیماریهای عفونی کمک کرد.
بعلاوه فعالیت های تجربی، ابزار اپیدمیولوژیکی را جهت تعیین کردن علل چندگانه بیماریهایی که انسان بدانها مبتلا می شود توسعه بخشید.
بلاهای اپیدمی همه گیر نظیر طاعون و وبا در کشورهای اروپایی در اوایل قرن از طریق کاربرد دانش کسب شده ریشه کن گردیدند.
از نیمه قرن نوزدهم به بعد تاکید روزافزونی به امر پیشگیری از بیماری شده، امروزه به مسئله ارتقاء سلامتی اهمیت داده می شود.
سلامتی از طرف سازمان بهداشت جهانی به عنوان رفاه کامل جسمی، روانی، و اجتماعی و نه فقط رهائی از بیماری یا علیلی تعریف شده است.
این تعریف چنان تنظیم شده است که به فرد، نیاز به زندگی سالم و بهره مند شدن از سلامتی را از طریق اجتناب از بیماریها نوید می دهد.
خدمات بهداشتی در سراسر جهان هدفشان رسیدن به بالاترین سطح سلامتی می باشد.
برای تأمین سطح بالایی از سلامتی برای هر فرد و ادامه آن، لازم است نه تنها تسهیلات کافی و مناسب جهت تشخیص فوری بیماران، درمان، توانبخشی، و غیره بوجود آید بلکه همچنین بایستی برای فراهم آوردن مراقبتهای پیشگیری مناسب و ارتقاء سطح سلامت اقدام گردد.
هر کسی علاقمند به سالم بودن است ولی بهرحال، در زندگی روزمره، انسان به بسیاری از امر بطور دانسته یا نادانسته دست می یازد که او را مستعد بیماری می نماید که در برخی اوقات این بیماریها از طریق رعایت نکردن کامل رفتارهای بهداشتی شیوع پیدا میکنند.
عدم رعایت رفتارهای بهداشتی را می توان در هر جامعه آموزش دیده، بیسواد یا باسواد، ثروتمند یا فقیر و غیره مشاهده نمود.
رفتارهای درست یا نادرست بهداشتی بخشی از فرهنگ می باشد.
عادات، رسوم و سنت ها عمدتاً عواملی هستند که رفتار را در هر جامعه ای تحت تأثیر قرار می دهند.
این عوامل همچنین توسط باورها، ارزشها، گرایشها و غیره تحت تأثیر قرار می گیرند.
برای اینکه مردم آماده شناخت و عمل کردن به شیوه های درست زندگی جهت حفظ سلامتی و اجتناب از بیماری باشند، نیاز به شکل دادن رفتار می باشد.
آموزش مناسب برای تأمین اینگونه رفتار که شامل رفتار بهداشتی می باشد، همان آموزش بهداشت است زیرا، هنر و علم جلب مردم به یک فرایند یادگیری برای ایجاد رفتار مطلوب به منظور سلامت به آموزش بهداشت موسوم است.
آموزش بهداشت توسط صاحبنظران و مؤلفین به صورتهای مختلفی تعریف شده است که برخی از این تعاریف را به شرح زیر می توان بیان نمود:
-آموزش بهداشت عبارت از دانسته های زیستی، بهداشتی، اجتماعی، و تربیتی است برای کار با مردم بمنظور ایجاد و تغییر رفتار آنان در جهت بهبود سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آنان که توسط مربیان بهداشت و با استفاده از وسایل کمک آموزشی انجام می گیرد.
به بیان دیگر کلیه مراحلی که جهت قبولاندن معیارهای بهداشتی و رد کردن معیارهای غلط طی می شود بنام آموزش بهداشت نامیده می شود.
-روندی از رشد را که شخص بخاطر کسب تجارب جدید، رفتار و نظرات بهداشتی خود را تغییر می دهد آموزش بهداشت می گویند.
-آموزش بهداشت رشته ای از بهداشت و برنامه های پزشکی است که شامل کوششهای برنامه ریزی شده در جهت تغییر رفتار فرد، گروه و جامعه می باشد.
با این هدف که به درمان، توانبخشی، جلوگیری از امراض و پیشرفت ختم گردد.
-آموزش بهداشت معمولاً بمعنای کوششهای رسمی و برنامه ریزی شده ای است در جهت تحریک و گسترش تجربیات در زمانی خاص با روشی مشخص، طی چند مرحله تا منجر به پیشبرد آن آگاهیها، نظرات و رفتار بهداشتی گردد که تامین کننده بهداشت فرد، گروه و جامعه می باشد.
-روندی است با ابعاد اجتماعی، روانشناسی، عقلانی و مربوط به آن دسته از فعالیتهایی که منجر به ازدیاد توانایی مردن در تصمیم گیریهای بهداشتی فرد، گروه و جامعه خواهد گردید.
این پدیده که بر اساس علمی استوار است، فراگیری و تغییر در رفتار را برای ارائه دهنده بهداشت و مصرف کننده آن از پیر تا جوان آسان می باشد.
با توجه به تعاریف فوق، آموزش بهداشت، همانند آموزش عمومی علاقمند به تغییر آگاهی، احساسات و رفتار مردم می باشد و در اغلب اشکال خود تأکید بر ایجاد آن گونه رفتارهای بهداشتی دارد که تصور می رود بالاترین حد ممکن بهزیستی را به ارمغان آورند.
نکته قابل توجه، آموزش بهداشت مربوط به زمان خاص و افراد ویژه ای نبود بلکه تقریباً برای هر فردی در اجتماع بطور مستمر لازم می باشد.
اشتباه است اگر فرض کنیم که آموزش بهداشت صرفاً برای افراد بیسواد یا کم سواد لازم است.
بسیار اتفاق می افتد که حتی افراد با سطح تحصیلات بالا نیز در مورد موضوعات بهداشتی به حد کافی اطلاع ندارند و اگر هم می دانند رفتارهایشان کاملاً در جهت سلامت و بهداشت خوب نمی باشد.
برای مثال، مضرات پرخوری، سیگار کشیدن و مصرف بی رویه الکل ممکن است بخوبی برای فرد تحصیل مرده آشکار باشد ولی در زندگی روزمره امکان دارد رعایت اعتدال را نکند.
لذا جنبه رفتار در آموزش بهداشت از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.
بدون تأمین رفتار بهداشتی درست، آموزش بهداشت کامل نخواهد بود.
در عین حال شناخت و آگاهی از دلایل پشت پرده رفتار خاص و شکل گیری گرایش مطلوب برای انجام رفتار نیز به همان اندازه مهم است.
خلاصه در یک کلام چنین می توان گفت، آموزش بهداشت عبارت از آموزش برای بهداشت یا آموزش در مورد بهداشت می باشد که می بایست با شناخت نیازهای بهداشتی و اقدام برای رفع آنها انجام پذیرد.
خلاصه در یک کلام چنین می توان گفت، آموزش بهداشت عبارت از آموزش برای بهداشت یا آموزش در مورد بهداشت می باشد که می بایست با شناخت نیازهای بهداشتی و اقدام برای رفع آنها انجام پذیرد.
تاریخچه آموزش بهداشت با اینکه آموزش بهداشت همواره یکی از فعالیتهای اساسی نیروی انسانی شاغل در خدمات درمانی و بهداشتی بوده است، اما به عنوان یک رشته علمی و در چارچوب یک حرفه خاص در حدود یک قرن است که آغاز به فعالیت کرده است.
با این حال در سطح جهانی حتی تا اواسط قرن بیستم به عنوان یکی از وظایف اصلی در زمینه بهداشت عمومی نیز شناخته نشده بود.
در حقیقت فعالیتهای منظم مبتنی بر طرح ریزی قبلی در آموزش بهداشت در سطح بینالمللی پس از تاسیس سازمان جهانی بهداشت در سال 1948 آغاز می شود که ایران نیز از کشورهای موسس آن بود.
در مراحل اولیه رشد بهداشت عمومی که محور اصلی اندیشه ها، مسئله سالمسازی محیط و مبارزه با بیماریهای واگیردار بود، برداشت مجریان امور از خدمات بهداشتی این بود که با اتکاء کامل به قوه مقننه و نیروی پلیس اقداماتی را در جهت و برای مردم به انجام رسانند.
با رشد دیدگاههای تازه تر در بهداشت عمومی تدریجاً این ضرورت مطرح شد که باید فعالیتهای بهداشتی را با مردم انجام داد و آنان را متقاعد کرد که در رابطه با تندرستی خود مسئولیت بپذیرند.
یکی از فعالیتهای اولیه و مداوم سازمانهای بهداشتی کوشش در باره ارتقاء سطح دانش مردم و در نهایت مبارزه با بیماریها بوده است و بر این اساس بود که اولین اقدامات در آموزش بهداشت توسط سازمانهایی که با بیماری سل مبارزه می کردند معمول گردید.
مبارزه با سل و فعالیتهای مرتبط با آن در طی سالیان متمادی توسط بسیاری از کشورهای دنیا معمول گردیده و سبب آگاهی توده وسیعی از مردم بویژه در کشورهای پیشرفته شد.
از این فعالیتها می توان به مواردی چون تشکیل نمایشگاهها، انتشار جزوات، چاپ بروشورها، انتشار مقاله در روزنامه های دیواری، سخنرانی ها و نمایش اسلاید اشاره نمود.
با گذشت زمان، فیلم، سینما، مجله، رادیو، تلویزیون و سایر وسایل ارتباطی نیز اضافه شد.
همگام با سایر تحولات علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان، متدرجاً فلسفه، اهداف و روشهای آموزش بهداشت نیز دستخوش دگرگونیهای زیادی گردید.
در ایران مدتها پس از تاسیس وزارت بهداری (سال 1320) عملاً فعالیتهای آموزش بهداشت در سطح محدودی از سال 1330 به بعد آغاز شد که در ابتدا فعالیتهای آن متوجه مسایل ریشه کنی مالاریا گردید و متدرجاً در طی سالهای بعد فعالیتهایی نظیر بهسازی محیط، تألیف مواد درسی و مطالب خواندنی و تهیه پوستر و بولتن را بر عهده گرفت.
از سال 1340 به بعد واحد آموزش بهداشت وزارت بهداری تجهیز شد و بحالت فعال تری درآمد.
بالاخره در سال 1351، اداره آموزش بهداشت به دفتر آموزش بهداشت تبدیل شده و عهده دار انجام رسالت های مربوط به آموزش بهداشت در سطح کشور گردیده است.
اهداف آموزش بهداشت با دگرگونی مفهوم تندرستی و وسعت یافتن ابعاد آن در سالهای اخیر مفهوم آموزش بهداشت و هدفهای آن نیز گسترده تر و عمیق تر شده است.
از جمله اولین هدفهای آموزش بهداشت این است که به مردن کمک شود تا از پیدایش نارسائیهای بهداشتی جلوگیری نمایند، وضع و موقعیت تندرستی خود را در بهترین سطح ممکن حفظ کنند و در جهت بهبود تندرستی خویش، اعضای خانواده و اجتماع خود فعالیت نمایند بعبارت دیگر هدف آموزش بهداشت دستیابی به رفتارهای فردی و جمعی مناسب، در رابطه با امور و مسایل بهداشتی و بطور اختصاصی طرح ریزی و اجرای برنامه های آموزشی در زمینه بهداشت برای گروهها و قشرها و یا مسائل خاص است.
بر این اساس تمامی وسایل ممکن در راه جهت دادن به نحوه زندگی و رفتارهای منتهی به پیشگیری از بیماریها یا آسیب دیدگی و یا برقراری استانداردهای متناسب تندرستی در سطح فردی و یا گروهی بکار گرفته می شود.
سازمان بهداشت جهانی هدفهای آموزش بهداشت را به شرح زیر بیان می نماید: الف- اطمینان از اینکه جامعه تندرستی را به عنوان یک چیز با ارزش بپذیرد.
ب- مجهز کردن افرا به دانشها و مهارتهای لازم و نفوذ در گرایشهای آنان به نحوی که بتوانند مسایل بهداشتی خویش را حل نمایند.
ج- فراهم آوردن شرایط لازم جهت رشد خدمات بهداشتی.
هرگاه بخواهیم اهداف فوق را در حالت گسترده تری مطالعه کنیم می توان مواد زیر را بعنوان اهداف آموزش بهداشت به شرح زیر بیان نمود: 1-کمک به مردم در راه نایل شدن به سلامت توسط اقدامات و فعالیتهای خود آنان به نحوی که بتوانند آمادگی قبول مسئولیت تندرستی خود و اجتماعی که در آن زندگی می کنند داشته باشند.
2-آماده کردن مردم برای استفاده صحیح از خدمات بهداشتی موجود.
3-تشویق مردم برای قبول و نگهداری عادات بهداشتی.
4-ترغیب مردم برای شرکت فعالانه در اقدامات بهداشتی بطور انفرادی و دسته جمعی به منظور حفظ سلامت خود.
5-آموزش مردم برای آگاهی آنان از نحوه پیشگیری از بیماریها.
6-تشویق مردم به تشکیل انجمنهای بهداشتی و مؤسسات بهداشتی در سراسر کشور.
7-آگاه نمودن مردم در باره خدمات طبی و بهداشتی کشور.
بطور کلی کره زمین محل استراحت کردن نیست و در تمامی موارد گرایش ها و رفتارهای ما هرچه که باشد نباید هیچگاه فراموش کنیم که زندگی چیزی است که از آن زنده خارج نخواهیم شد.
معذالک اکثریت انسانها حداکثر تلاش را در به تأخیر انداختن هرچه بیشتر این خروج (مرگ) معمول خواهند کرد و آموزش بهداشت اگر افراد خودشان بخواهند، می تواند در این زمینه به همه کمک نماید.
آموزش بهداشت باید تفکر بهداشتی بوجود آورد، ایجاد عکس العملهای زنده و سالم را فراهم نماید و بالاخره آنچنان گرایش در مقابل اعمال مختلف حیاتی بوجود آورد که به فرد امکان دهد، تعداد قابل توجهی از مخاطرات قابل حذف را از میان برداشته و یا حداقل محدود کند.
به این اعتبار آموزش بهداشت در ردیف یکی از عوامل هنر زندگی قرار می گیرد که هدف آن نه تنها ارتقاء بخشیدن به شرایط زندگی مادی بلکه شرایط روانی و اجتماعی نیز می باشد.
اصول و مبانی آموزش بهداشت اگر ما بپذیریم که هدف آموزش بهداشت تأمین رفتارهای بهداشتی است، قبول مبانی ذیل که برای آموزش بهداشت در هر موقعیتی مناسب می باشد مشکل نخواهد بود: 1-آموزش بهداشت برای هر کسی در هر زمانی لازم است.
2-آموزش بهداشت مربوط به یک زمان نیست بلکه مستمر می باشد.
3-آموزش بهداشت می تواند به صورت یک فرایند خودآموز سازماندهی گردد.
4-آموزش بهداشت می تواند به صورت یک فرآیند یادگیری از دیگران باشد.
5-هرکسی که می داند چه چیزی برای حفظ سلامتی مفید است می تواند در آموزش بهداشت شرکت کند.
6-آموزش بهداشت از ارتباط صحیح ایده ها و افکار تشکیل می شود.
7-همه اصول و تئوریهای تعلیم و تربیت و یادگیری کاملاً در آموزش بهداشت کاربرد دارد.
8-از آنجا که آموزش بهداشت باید در مورد سلامتی باشد، آگاهی درست در مورد سلامتی و بیماری در برقراری ارتباط یا نشر ایده ها به منظور ایجاد گرایش و رفتار لازم بسیار ضروری است.
9-افرادی که برای تأمین مراقبت های بهداشتی تربیت شده اند، بمراتب بهتر از افراد عادی در دادن آموزش عمل می کنند.
10-از آنجا که هدف آموزش بهداشت تغییر رفتار است، مربی بهداشت بایستی در امر آموزش دادن، برقراری ارتباط، ایجاد انگیزه و به مشارکت فراخواندن افراد مهارتهایی کسب کرده، آنها را توسعه دهد.
او باید با دانش روانشناسی اجتماعی و اصول و تئوریهای تشکیلات محلی آشنا باشد.
11-افراد در هر مرحله از زندگی بایستی به طور مکرر در ارتباط با رفتارهای بهداشتی و کاربرد آنها در تغییر شرایط در هر دوره ای از زندگی آموزش ببینند.
12-باید این فکر در ذهن بوجود آید که رفتار انسان تحت تأثیر عوامل مختلف قرار می گیرد و بنابراین آموزش بهداشت باید شناخت کامل از عوامل مؤثر در هر موقعیتی داشته باشد.
لذا یک مربی بهداشت خوب باید آگاهی و مهارتهای خود را در علوم رفتاری با شناخت کامل از مسایل بهداشتی و حل آنها به روش علمی و منطقی توام نماید.
در مورد اصول آموزش بهداشت نیز با توجه به تعاریف و اهداف آن، اصول چندی را به شرح زیر می توان یادآور شد: 1-آموزش بهداشت در اصل آموزش است و هدف آن تأمین رفتارهای بهداشتی مطلوب می باشد.
بنابراین قبل از مشارکت فرد، گروه یا جامعه در آموزش بهداشت به منظور خاص یا برای برنامه ای، نیاز بایستی معین گردد و اگر نیاز باشد، آموزش بهداشت بیهوده خواهد بود.
در خصوص برآورده کردن نیاز، ایجاد نیاز و بیداری، ایجاد علاقه و.
غیره است که اصول و مفاهیم رفتاری در خصوص یادگیری و تعلیم و تربیت کاربرد دارد.
هرگونه آموزش بهداشت بایستی بر پایه نیاز باشد.
اگر مسئله از نظر پرسنل بهداشتی شدید و جدی بوده ولی از نظر فرد یا گروه این گونه جلوه نکند، در این صورت باید تشخیص صحیح از عوامل اثربخش مختلف (ادراک، باورها، گرایشها، تعصبات.
منابع و غیره) بعمل آید.
2-آموزش بهداشت نباید به صورت تصنعی یا فرآیند آموزشی – یادگیری رسمی درآید.
نکات زیادی وجود دارد که رعایت آنها آموزش بهداشت را قابل قبول و مفید خواهد ساخت.
هر مربی باید فرهنگ جامعه را بشناسد و ایده های نوین را با حالت عادی و با احتیاط ارائه دهد.
اظهارات متعصبانه بویژه اگر بر خلاف باور، فرهنگ و رفتارها باشد، مورد استقبال قرار نمی گیرد.
بنابراین، بهتر است از جائی که مردم قرار دارند شروع کرد و بتدریج حرفها را عنوان نمود تا از تصادم ایده ها اجتناب گردد و به درک، پذیرش و جذب ایده های جدید از طرف مردم که مربی بهداشت مایل است آموزش دهد بیانجامد.
3-لازم است که آزادانه در مورد مسائل بهداشتی و حل آنها بحث نمود و تمام نکات مثبت و منفی، مزایا و معایب، مشکلات و غیره را بطور کامل بررسی کرد.
مربی نباید صرفاً روی نکات خوب تکیه داشته و نکات بد را پنهان دارد، در غیر این صورت مردم ممکن است موقعی که تردیدهایشان بطور کامل برطرف نشده باشد احساس پریشانی کنند.
4-آموزش، فرآیند یا هنری است که برای رشد دادن ذهن، شخصیت و جسم از طریق ضوابط برنامه ریزی شده علوم جامعه شناسی، روانشناسی مردم شناسی برای شناخت رفتار انسانی لازم است.
مطالعه دقیق و کاربرد این علوم در آموزش بهداشت ضروری است چرا که آموزش بهداشت در ارتباط با افراد بتنهایی و یا در گروه و جامعه می باشد.
در فرآیند آموزشی باید به فرایند یادگیری و یاد دادن اهمیت داد.
بدین منظور باید محتوای آموزشی بر پایه تشخیص عوامل روانی – اجتماعی تدوین گردد.
روشهای یاد دادن و فراهم آوردن امکان یادگیری نیز بخشی از فرآیند آموزشی را تشکیل می دهد.
سرانجام وسایل ارتباط جمعی نیز باید جهت تبلیغ مؤثر ایده ها با دقت تمام مورد نظر باشد.
5-اهمیت گرایش دوستانه و احساس همدردی از طرف پزشکان و پرستاران در زمانی که با بیماران برخورد می کنند، بسیار مورد تأکید است.
درمان بیمار همیشه بصورت مهمترین کار مورد نظر بوده، افراد با تجربه حرف پزشکی اهمیت زیادی به نحوه برخورد بالینی، اخلاقیات، رابطه خوب پزشک، بیمار و درک صبورانه از مشکلات بیماران قائل هستند.
یک پزشک یا پرستار موفق، بیمار را در حالت راحتی قرار داده، با صرف وقت زیادی در مورد تشخیص، درمان، رژیم غذائی، احتیاط و غیره توضیح می دهد که نه تنها به منظور جلب اعتماد بیمار است بلکه برای ایجاد علاقه به درمان و رعایت احتیاطهای ضروری جهت بهبود او می باشد.
بدین جهت معمولاً بیماران، پزشک یا پرستار یا پرسنل کمک خاصی را به سبب خصوصیات خوب و توانایی توجیه مسایل به صورت آزاد و به روش مفید دوست داشته و آموزشهای بهداشتی توجیه شده را غالباً می پذیرند.
6-داشتن جریان آزاد ارتباط، ضروری می باشد.
ارتباط دوطرفه در آموزش بهداشت جهت کمک به برقراری برخورد صحیح و رفع شک و تردید از اهمیت خاصی برخوردار است.
7-مربی آموزش بهداشت باید از روشهایی استفاده کند که مورد قبول واقع گردد.
او باید بداند که یک فرد کمک کننده است نه یک معلم.
بنابراین بایستی اعتماد مخاطبین خود را جلب کند.
8-مربی بهداشت نه تنها اطلاعات درست در مورد مسائل مورد بحث بایستی داشته باشد بلکه همچنین باید به آنچه ادعا می کند عمل نماید.
9-مربی بهداشت بایستی گفتار و عمل خود را با گروهی که آموزش می دهد منطبق سازد.
این امر بویژه موقعی که مربی با مردن بیسواد و فقیر برخورد کند ضروری است.
او باید خود را در حد گفتگو و روابط آنها به منظور کاهش فاصله اجتماعی پایین بیاورد.
این امر زمانی امکان پذیر است که بتواند خود را به گروه بشناساند و روابط متقابل، تبادل افکار، احساس، عقاید و غیره که برای ارتقاء گرایشها و رفتار لازم است ایجاد کند.
10-مربی آموزش بهداشت باید همه روشهای ممکن آموزشی را بکار گیرد.
او باید دارای دانش پایه بوده و با اصول یادگیری کاملاً آشنا باشد.
بنابراین بایستی از روشهای آموزشی – یادگیری برای گروهها و افراد مختلف بنا به تشخیص خود استفاده نماید.
همه اصول تعلیم و تربیت و یادگیری کاملاً در آموزش بهداشت کاربرد دارد.
از همه اصول تعلیم و تربیت باید بطور کامل در موقعیت های مختلف بهره برداری کرد.
تنوع روشهای آموزشی نه تنها برای کارآئی فرایند یادگیری – آموزشی لازم است، بلکه جهت ایجاد علاقه و مشارکت فراگیر و مخاطب نیز ضروری می باشد.
11-از آنجا که هدف نهایی در آموزش بهداشت ایجاد رفتارهای بهداشتی مطلوب است، مربی آموزش بهداشت بایستی تا حد ممکن هرگونه تلاشی را با دلیل و استدلال توأم سازد تا مخاطب قادر به جذب ایده های مربوط گردد.
12-آموزش بهداشت فاقد برنامه ریزی، کوشش بیهوده ای است، آموزش بهداشت بدون شناخت آموزشی نمی تواند در ارائه راه حل منطبق با نیاز و منابع به محو درست عمل نماید.
آموزش بهداشت برنامه ریزی شده خیلی مؤثرتر از تلاشهای بی برنامه است.
برای اطمینان از شناخت کامل مسائل و راه حلها از طرف جمعیت مورد نظر، برنامه طراحی شده مناسبی لازم است.
محتوای برنامه و روش آن باید بر اساس شناخت آموزشی بوده و بایستی گروه مورد نظر در اجرا و ارزشیابی نقش داشته باشد.
به عبارت دیگر، آموزش بهداشت صرفاً حرف زدن و بحث نیست بلکه برنامه مستمر و شناخت مسایل توسط مخاطبین و حل آنها و هر از چند گاهی تجدید نظر برای اطمینان از رفتار مستمر می باشد.
13-استفاده از وسایل سمعی – بصری برای پشتیبانی و تقویت از اهمیت خاصی در آموزش بهداشت برخوردار است که به خاطر شرکت گروههای مختلف باسواد و بیسواد و نیز به سبب ماهیت تکنیکی موضوع می باشد.
14-از آنجا که آموزش بهداشت که باید بر اساس نیاز انجام گیرد، بنابر این می بایست متناسب و خاص مسایل و راه حلهای موجود باشد.
اگر در محتوا، اطلاعات و جزئیات ناخواسته ای وجود داشته باشد، بسیار بی مورد است.
محتوا همیشه بایستی جوهر مطالب را دارا باشد، والا مخاطب نه فقط بی توجهی نشان می دهد بلکه ممکن است به نکات اصلی نیز توجه نکند.
15-در رابطه با سلامت و نحوه زندگی روزانه، ممکن است بسیاری از رفتارها مفید، مضر یا بی ضرر و نه الزاماً مفید بوده باشد.
چنین رفتارهایی امکان دارد بر پایه آگاهی و گرایش مربوط باشد و یا نباشد.
وظیفه اصلی هر مربی بهداشت، کشف الگوهای رفتاری موجود و منشاء آنهاست.
اگر هرگونه تغییر رفتار نادرست به رفتار صحیح لازم باشد.
فرایند آموزش بهداشت باید هدف خود را رفع نگرش غلط و گرایش مربوط قرار داده، سپس نگرش درست، گرایش و رفتارهای مطلوب را ارائه دهد.
16-باید به خاطر داشت که مردم بطور محض فاقد اطلاعات یا نگرش نیستند.
همیشه میزانی ادراک یا باور و غیره وجود دارد که بایستی قبل از آموزش بهداشت بررسی شده، مبدأ حرکت قرار گیرد.
مربی بهداشت باید بخاطر داشته باشد که صرفاً انتقال اطلاعات انجام نداده، بلکه باید به مخاطبین فرصت تجزیه و تحلیل ایده های نو و کهنه را بدهد تا آنها را با تجارب گذشته مقایسه کرده، تصمیمات مطلوب و سودمند اتخاذ کنند.
17-یک خطر بزرگ در برنامه های آموزش بهداشت ارائه انبوهی از اطلاعات در یک برخورد و یا علاقه شدید به دادن اطلاعات تا حد ممکن می باشد.
از آنجا که مسئله فرایند یادگیری در میان بوده، فرایند آموزش بهداشت باید به صورت گام به گام و با توجه به اصول مختلف ارتباطات انجام گیرد.
18-آموزش بهداشت را می توان برای فرد، گروه یا جامعه ترتیب داد.
همانطور که قبلاً گفته شد باید برای مخاطب یا مخاطبین فرصتی فراهم آورد تا به مراحل تشخیص مشکل، طرحریزی، اجرا، ارزشیابی و غیره گام بگذارند.
این امر در آموزش بهداشت جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است.
رعایت اصول تشکیلات محلی شامل شناخت نظرات رهبران، شناخت مشکلات و طرحریزی، اجرا و ارزشیابی از طریق مشارکت کامل جامعه، برنامه را ویژه یک اجتماع خاص درمی آورد.
19-معمولاً مربی بهداشت، فردی حرفه ای و دارای دانش فنی است.
برای مردم عامی شناخت جنبه های فنی و حقایق علمی مسایل بهداشتی به آسانی میسر نیست.
بنابراین، مربی آموزش بهداشت باید در فعالیتهای آموزشی از اصطلاحاتی استفاده نماید که بلافاصله درک گردد.
او نباید از واژه های علمی نامأنوس استفاده نماید.
برای مثال او نباید از واژه «ناقل بندپا» استفاده کند بلکه باید از اصطلاح «بیماری منتقله بوسیله حشره» استفاده نماید.
در موقع صحبت با افراد بیسواد از اصطلاحاتی نظیر پرتوزوآ، پارازیت، ویروس و غیره باید اجتناب کرد.
واژه جرم که توسط چشم بدون استفاده از میکروسکوپ قابل مشاهده نیست ممکن است چند نوع مفهوم را القاء کند.
هر کلمه باید بصورت دقیق بکار گرفته شده و توضیح داده شود.
20-آموزش بهداشت در جهت هدف نهایی خود باید رفتارهای مطلوب بهداشتی را بوجود آورد.
ممکن است تعداد زیادی عادات، رسوم و غیره در جامعه موجود باشد که بر پایه سنتها، باورها و غیره استوار باشد.
هرگونه تلاش برای ایجاد تغییر رفتاری مؤثر یا سریع نه تنها مشکل است بلکه معمولاً سبب ایجاد تضاد ذهنی و رنجش غیرضروری خاصی می گردد چرا که امکان دارد رفتار مورد نظر کاملاً با الگوی فرهنگی موجود متضاد باشد.
بنابراین، آموزش بهداشت باید از فرهنگ موجود شروع و سعی کند عادات و رفتارها را بتدریج تغییر دهد و بعلاوه، تلاش آموزش بهداشت باید در جهت تغییرات کوچک و به نحو تدریجی بوده، خیلی بلندپروازانه نباشد.
مردم همه چیز را یکجا یاد نمی گیرند، بلکه یادگیری مرحله به مرحله انجام می گیرد.
برای هر تغییر رفتاری آزمایش فردی لازم است، بنابراین مربی بهداشت باید برای آزمایش رفتارهای تغییر یافته فرصتهای لازم را فراهم آورد.
21-استفاده از وسایل جمعی – بصری مناسب در فعالیتهای آموزش بهداشت از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که مردم نسبت به سخنرانی، صحبت و مباحثه به اندازه کافی علاقه نشان نمی دهند.
این وسایل نه نتها سرگرمی مطلوبی ایجاد می کند، بلکه سبب جلب توجه به نکات اصلی شده و برای چشم و گوش نقش بزرگی را در امر ادراک فراهم می نماید.
22-پایه هر آموزشی را ارتباطات تشکیل می دهد.
تشکیل می دهد.
برای اینکه مردم افکار جدید، پیامها، روشها و غیره را با استدلال صحیح درک کنند، ارتباطات بایستی به صورت ساده.
روشن، مختصر و شوق انگیز باشد.
اصول چندی برای برقراری ارتباط مؤثر وجود دارد که لازم است توسط مربی آموزش بهداشت بدقت به خاطر سپرده شده، تمرین گردد.
ضرورت آموزش بهداشت انسان همیشه در جستجوی راهها و روشهایی بوده که نه تنها به حیات خود ادامه دهد بلکه در مقابل بیماری، حوادث و سوانح نیز مقاومت کند.
برای رسیدن به این هدف، علاوه بر کنجکاوی از تجربیات دیگران و رهنمودهای بزرگان مذهبی، ریش سفیدان، دستورات معلمین اخلاق و همچنین از فعالیت های سازمان یافته اجتماعی نیز استفاده کرده است.
در طی دوران تاریخ، جوامع و گروههای اجتماعی مختلف، در چارچوب فرهنگ جامعه خود یعنی عادات، رسوم، اعتقادات مذهبی و معلومات به تدریج به روشهایی جهت حفظ سلامتی و مبارزه بر علیه بیماری دست یافته اند که نقش آموزش بهداشت در این میان در خورد توجه بوده است زیرا، آموزش بهداشت در دستیابی به سلامت انسانها از طریق اتخاذ سطوح پیشگیری، نقش بسیار ارزنده ای ایفاء می نماید.
کاربرد آموزش بهداشت در هر یک از سطوح پیشگیری را به شرح زیر می توان فهرست وتر بیان نمود: علاوه بر نتایج بسیار ارزنده آموزش بهداشت در بعد پزشکی، ضرورت این آموزش در رویکردهای دیگری نیز قابل ملاحظه می باشد که رویکردهای تغیری رفتاری، آموزشی، مراجع – مداری، و تغییر اجتماعی از آنجمله اند.
هدف رویکرد آموزشی، ارائه دانش و کسب اطمینان در مورد فهم موضوعات بهداشتی، بر اساس این عقیده است که این دانش باعث خواهد شد، تصمیمات کاملاً آگاهانه ای اتخاذ شده و به مرحله اجرا درآید.
کانون توجه رویکرد مراجع – مداری، برروی کار با مراجعین است به منظور اینکه آنها بتوانند آنچه را قرار است در مورد آن بدانند شناسایی و معرفی نموده، تصمیمات و انتخاب های خود را بر طبق علایق و ارزشهای خودشان اتخاذ کنند.
این امر عمدتاً از طریق مشاوره با مربیان بهداشت انجام میگیرد.
و بالاخره هدف رویکرد تغییر اجتماعی، تغییر محیط برای تسهیل در انتخاب شیوه های زندگی بهداشتی تر است.
با توجه به آنچه بیان شد، بطور کلی چنین می توان نتیجه گرفت که آموزش بهداشت در سطح فردی و اجتماعی برای پیشبرد هر نوع برنامه بهداشت عمومی بسیار اساسی بوده و آن زمان می توانیم ادعا کنیم سلامتیم که جسمی سالم توأم با روحی سالم در محیط اجتماعی سالم داشته باشیم که بطور یقین در تأمین و حفظ این شرایط، توجه کامل به مسایل آموزش بهداشت و اهتمام لازم در بکارگیری آنها از ضروریات یک جامعه بهداشتی بشمار می رود.
مراحل آموزش بهداشت آموزش بهداشت شامل پنج مرحله یا پنج نوع فعالیت مختلف: تجزیه و تحلیل، حساس سازی، تبلیغات، آموزش و انگیزش است که در زیر به آنها اشاره میشود.
بدیهی است این فعالیتها حالت کاملاً مستقل ندارد بلکه هر یک با دیگر فعالیتها مرتبط است.
1-تجزیه و تحلیل تمامی برنامه ها باید بر اساس شناخت شرایط موجود آغاز شود.
مطالعات، بررسی ها و تحقیقات می توانند نیازمندیها و امکانات آموزش بهداشت را مشخص نمایند.
تجزیه و تحلیل آگاهی ها، علاقمندی ها، اعتقادات و کردارهای مردم امکان خواهد داد که بدانیم برنامه آموزشی را چگونه طراحی نمائیم زیرا انتخاب هدفهای رفتاری مناسب و روشها و وسایل متناسب با آن، که در نهایت عناصر تدوین برنامه آموزشی است، تا حد زیادی بر تشخیص درست مسئله متکی است.
2-حساس سازی هدف یا نتیجه مورد انتظار در مرحله حساس سازی، افزودن بر دانش بهداشتی و یا ایجاد دگرگونی مشهود در عادات بهداشتی شخص و اجتماع مشخص نیست، بلکه بیشتر فرایند یا جریانی است که بر اثر آن فرد و اجتماع از وجود برخی چیزها مانند یک مرکز بهداشتی، یک بیماری و یا یک سازمان خدمات درمانی آگاه می شود.
مثلاً هنگامی که یک مرکز بهداشتی از طریق وسایل ارتباطی این سؤال را مطرح می کند که آیا کودک شما در مقابل دیفتری مصونیت دارد؟
و یا اعلام می دارد که دیفتری کودکان را می کشد، دخانیات مسئول پیدایش بسیاری از سرطانهای ریه است، کزاز بیماری است که سبب رنج گروههای قابل توجهی از مردم بمدت طولانی و مرگ خیلی از آنها می شود، سرخجه سبب ناهنجاریهای ویژه ای در میان نوزادان و مرگ گروههای دیگری می شود، این فعالیت چیزی جز حساس کردن شنوندگان یا خوانندگان به این نیست که در آینده اطلاعات بیشتری در این زمینه در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
محتوای این فعالیت در زمینه آموزش بهداشت در حقیقت آشکارسازی یافته های علمی در رشته های گوناگونی چون آمار حیاتی، اپیدمیولوژی، جمعیت شناسی، پاتوبیولوژی، و یا علوم پایه است.
3-تبلیعات این فعالیت با حساس سازی بسیار مرتبط است و همانند آن از نظر برنامه روابط عمومی یک سازمان بهداشتی دارای اهمیت بسیار است.
به یک معنی تبلیغات در حکم نوعی گسترش فعالیتهای حساس سازی و بیان جزئیات بیشتر در باره نکاتی است که در اطلاعیه های قبلی آمده است.
مثالهایی از فعالیتهای این مرحله عبارتند از انتشار پیامهای روزنامه ای در رابطه با برنامه بهداشتی، آگهی در مورد کلینیک های موجود برای مقاصد مختلف و اعلامیه هایی که در رابطه با اعلام خطر نسبت به مشکلات خاصی منتشر می شود.