پرتاب دیسک رشته ای مهارتی است که از رشته های مهم بازی های دوران باستان محسوب می شود (شکل 1-8).
در آن زمان، این رشته به صورت پرتاب ایستاده از یک سکوی شیبدار انجام می گرفت.
در اولین المپیک مدرن که در سال 1896 آغاز شد، پرتاب به دو شیوه انجام می گرفت: الف) روش سنتی، ب) روش آزاد.
بعد از سالهای که پرتاب دیسک به شکل ایستاده انجام می گرفت، سرانجام در سال 1912 دایره ای به قطر 250 سانتیمتر جهت پرتاب درنظر گرفته شد.
بعدها، ورزشکارانی که در جستجوی سرعت بیشتر بودند، حرکت چرخش را که در ابتدا به شکل چرخش حول پای چپ انجام می گرفت، ابداع کردند.
در این روش پرتاب کننده وضعیت صافتری را اختیار می کرد، تماس با زمین بیشتر بود و دیسک تنها با دست پرتاب می شد.
در سال 1930، روش حرکت جهش – چرخش که با انجام کردن حرکت موجی شکل دست انجام می گرفت جای چرخش را گرفت.
کانسولینی ایتالیایی در سال 1948 با به کار بردن این تکنیک در المپیک لندن مقام اول را کسب کرد و تا اوایل سال 1950، این تکنیک همچنان پابرجا بود.
در مراحل اولیه، پرتاب کنندگان با چرخاندن پشت خود نسبت به مسیر پرتاب کارآیی حرکت را در پرتاب، بالا بردند.
درنتیجه چرخش به وجود آمد.
کاربرد این تکنیک تا اوایل سال 1900 ادامه داشت.
البته این امر تا بعد از جنگ جهانی که این تکنیک به طور عمومی مورد استفاده قرار می گرفت ادامه نیافت، ولی امروزه این تکنیک همچنان یک تکنیک پایه محسوب می شود.
روش عمومی و کاربردی این تکنیک خم کردن بالاتنه به سمت پایین، همراه با حفظ تعادل بود (شکل 3-8) که به وسیله گوردین که در سال 1953 به رکورد 28/59 دست یافت، محبوبیت جهانی پیدا کرد.
در اواخر سال 1950 پرتاب کنندگان به روش دینامیکی جهش – چرخش تمسک جستند و پیاتکوسکی از لهستان این روش را به طرز مؤثری به کار گرفت و رکورد جهان را با مسافت 91/59 تغییر داد.
عیب عمده این روش این بود که در هنگام فرود در وسط دایره افقی در حرکت حاصل می شد که در نهایت از پیوستگی حرکت پرتاب می کاست.
با درک محدودیتهای این روش حرکت جهش به صورت سطحی تری درآمد و به وسیله حرکت تابی پای راست و عمل ضربه ای آن در هنگام چرخش به سمت مرکز دایره، بر کارآیی این روش افزوده شد، طوری که سیلوستر امریکایی در سال 1961 موفق شد به رکورد جهات شصت متر دست یابد.
او حتی موفق شد که رکورد هفتاد متر را نیز به دست آورد که البته این رکورد او مورد تأیید قرار نگرفت (شکل 4-8).
این روش در میان زنان پرتاب کننده نیز محبوبیت پیدا کرد.
وسترمن با استفاده از این روش، در سال 1967 رکورد شصت متر و ملنیک در سال 1975 رکورد هفتاد متر را به دست آورد.
بعد از موفقیت دانک در دستیابی به دست آوردند.
بعد از موفقیت دانک در دستیابی به رکورد جهان به مسافت 07/66 در سال 1966 و جان پاول در دستیابی به رکورد جهان به مسافت 08/66 در سال 1975، روش دویدن – چرخش که در آن پای راست با کنترل بیشتری حرکت داده می شد، محبوبیت یافت (جدول 1-8).
امروزه تکنیکهای مورد استفاده پرتاب کنندگان به طور عمده شامل این دو روش است.
بسیاری از پرتاب کنندگان که معروفترین آنها آل اورتر بود، در طی چرخش، دیسک را در عقب بدن خود نگه می داشتند (شکل 5-8).
اورتر با این تکنیک موفق شد چهار مدال طلای المپیک را تصاحب کند.
البته باید خاطرنشان کنیم که این روش، تنها یکی از روشهای پرتاب محسوب می شود و نه ضرورت اصلی آن.
بسیاری از پرتاب کنندگان پرتاب را در حالی که پای جلو در وضعیت ثابتی قرار دارد انجام می دهند و باور آنها این است که این عمل از لحاظ مکانیکی برتری بیشتری دارد.
این روش را مربیان آلمان شرقی سابق در اواخر سال 1960 و اوایل سال 1970 میلادی ابداع کردند.
بوگار قهرمان جهان در سال 1983 از این تکنیک به طرز مؤثری استفاده کرد.
اگرچه بسیاری از پرتاب کنندگان تلاش می کردند که روش چرخش را به صورت دو چرخش کامل انجام دهند، این عمل با موفقیت کمی روبه رو شد.
با این حال این تکنیک همچنان به صورت یک ضرورت پایه باقی ماند، اگرچه پرتاب کنندگان روش خاص خود را با حرکات اصلی تلفیق می کنند.
طریقه گرفتن دیسک دست به صورت صاف در مقابل صفحه دیسک قرار گرفته، حلقه آهنی دور دیسک روی مفاصل بالای انگشتان قرار می گیرد.
مرکز ثقل دیسک مابین انگشت میانی و اشاره قرار گرفته، به علت خم شدن جزئی مچ دست، قسمت بالای دیسک با ساعد تماس پیدا می کند.
این حالت باعث شل و راحت شدن عضلات و جلوگیری از رها شدن دیسک از دست، در طی حرکت می شود (شکل 8-8) روشهای گرفتن دیسک پرتاب کنندگان معمولاً از سه روش برای دردست گرفتن دیسک استفاده می کنند که انتخاب هر یک از این روشها بستگی به اندازه دست و قدرت پرتاب کنندگان دارد.
در روش اول که به روش استاندارد معروف است، تمام انگشتان به طور یکنواخت از همدیگر جدا می باشند.
روش دوم، روش چنگ زدن است که در آن انگشتان نزدیک به هم قرار دارند.
در روش سوم نیز که شکل تغییر یافته روش استاندارد است، انگشت میانی و نشانه نزدیک هم قرار می گیرند.
هدف هر یک از این سه نوع روش، نگهداری دیسک در دست و ایجاد چرخش در جهت عقربه ساعت برای پرتاب کنندگان راست دست و پایداری پرواز دیسک است.
پرتاب کنندگانی که دست بزرگتری دارند از روش استاندارد استفاده می کنند، آنهایی که اندازه دستشان کوچکتر است به منظور چرخش بیشتر دیسک در لحظه رهایی از روش چنگ زدن استفاده می نمایند و برتاب کنندگانی که اندازه دستشان معمولی است بیشتر روش سوم را به کار می گیرند.
انتخاب مناسبترین روش پرتاب تنها بستگی به آزمایش خود پرتاب کننده و راهنمایی مربی او دارد (شکلهای 9-8، 10-8 و 11-8 مربوط به روشهای گرفتن دیسک).
وضعیت ابتدایی شروع حرکت پرتاب کننده در حالی که پشت به مسیر پرتاب دارد، در لبه عقبی دایره می ایستد.
در این حالت، پاها به اندازه عرض شانه ها باز می شود و انگشتان پا به سمت خارج می باشد.
در این وضعیت، پرتاب کننده حالت راحت و بدون انقباضی دارد.
وزن بدن پرتاب کننده به طور مساوی بین هر دو پا قرار گرفته، دست راست به صورت کاملاً آویزان و بدون کشش، در حالی که دیسک را در اختیار دارد، در سمت راست به صورت کاملاً آویزان و بدون کشش، درحالی که دیسک را در اختیار دارد، در مست راست بدن قرار می گیرد.
انواع وضعیتهای شروع حرکت بسته به سطح پرتاب کننده، سه روش برای ورزشکاران مبتدی، متوسط و پیشرفته وجود دارد: الف) مبتدی: این وضعیت به آنها کمک می کند که تعادل خود را در لحظه شروع و وضعیت قدرتی پرتاب حفظ کنند (شکل 12-8)؛ ب) متوسط: همچنان که پرتاب کنندگان اعتماد به نفس بیشتری را در رابطه با پرتاب به دست آوردند، پای چپ خود را نزدیک به دایره قرار می دهند (شکل 13-8)؛ پ) پیشرفته: برای پرتاب کنندگان پیشرفته سه روش وجود دارد که در دو نوع آن پرتاب کنندگان پشت به خط فرضی وسط دایره و درحالی که کمی به سمت راست متمایل شده اند، می ایستند.
بعد پای راست خود را کمی عقبتر از پای چپ خود قرار میدهند تا بتوانند از شعاع بیشتری در هنگام چرخش برخوردار شوند (شکلهای 14-8، 15-8 و 16-8) پ) پیشرفته: برای پرتاب کنندگان پیشرفته سه روش وجود دارد که در دو نوع آن پرتاب کنندگان پشت به خط فرضی وسط دایره و درحالی که کمی به سمت راست متمایل شده اند، می ایستند.
بعد پای راست خود را کمی عقبتر از پای چپ خود قرار میدهند تا بتوانند از شعاع بیشتری در هنگام چرخش برخوردار شوند (شکلهای 14-8، 15-8 و 16-8) تکنیک تکنیک چرخشی در پرتاب دیسک مشخصات زیر را دارد: در وضعیت ابتدایی پرتاب کننده پشت به مسیر پرتاب ایستاده است.
حرکت جهش – چرخش هموار و باند با یک مرحله پرواز عمل پرتاب که رهایی نیز نامیده می شود به وسیله حرکت جهشی هر دو پا از روی زمین انجام می گیرد.
ال اولیه هدف اصلی از این مرحله، ایجاد طولانی ترین مسیر شتاب ممکن در دیسک است.
این تاب که برای ایجاد شعاع مطلوب در مسیر دیسک می باشد از اهمیت خاصی برخوردار است و بستگی به وضعیت پاها و انعطاف پذیری مفاصل لگن و شانه پرتاب کننده دارد.
این حرکت تابی به وسیله آوردن دست حامل دیسک تا سطح لگن یا شانه و در طول سمت چپ بدن ایجاد می شود (شکل 17-8).
درنتیجه این عمل وزن بدن به آسانی از روی پای راست به پای چپ منتقل می شود.
تقریباً بدون هیچ گونه وقفه ای، این تاب اولیه با بردن دست حامل دیسک به سمت راست ادامه می یابد.
طوری که تا پشت شانه دست پرتاب قرار گیرد.
وزن بدن نیز تا حدی به سمت راست منتقل می گردد.
این تاب باید با حالتی آرام و راحت اجرا شود.
بالاتنه و دست چپ که از ناحیه آرنج خم شده اند به سمت سینه متمایل می شوند و در امتداد مسیر پرتاب حرکت داده می شوند.
این عمل باعث ایجاد یک نیروی گشتاوری مناسب بین محورهای مفاصل شانه و لگن می شود.
در این حالت پاشنه پای چپ نیز کمی از زمین باند می شود.
پرتاب کنندگان مبتدی نباید پنجه پای چپ خود را در جهت تاب نگه دارند؛ چرا که این عمل باعث جلوگیری از ایجاد گشتاور مطلوب و طویل کردن غیرضروری مسیر پای چپ هنگام شروع چرخش می شود.
بالاتنه نیز در این وضعیت به صورت مستقیم نگه داشته می شود (شکل 17-8).
چرخش در داخل دایره هدف از این چرخش، ایجاد یک شتاب پیوسته در دیسک برای پرواز تا دورترین مسیر ممکن است.
در شروع حرکت در عرض دایره، بدن پرتاب کننده و دیسک همزمان شتاب می گیرند، اما در طی چرخش، پاها جلوتر از بالاتنه و دست حامل دیسک حرکت نموده، در نتیجه ایجاد دو مرحله مختلف شتاب گیری، گشتاوری بین محورهای مفصل شانه و لگن پرتاب کننده ایجاد می شود.
پرتاب کننده چرخش را از پاهای خود شروع می کند.
پای چپ در شروع حرکت، با چرخش در جهت پرتاب برروی سینه پا حرکت می کند.
در طی این چرخش رو به داخل بدن، وزن بدن به وسیله هر دو پا تحمل و حفظ می شود.
هنگامی که پای چپ زاویه 120 درجه را نسبت به جهت پرتاب به دست آورد، حرکت پای راست شروع می شود.
از طریق انجام دادن این حرکت وزن بدن برروی پای چپ که در جهت پرتاب قرار گرفته، منتقل می شود.
پای راست که مقداری خمیدگی در آن وجود دارد با یک شعاع مطلوب در جهت قسمت جلویی دایره حرکت می کند.
به واسطه این عمل، فاصله نسبتاً زیادی بین پای راست و دست پرتاب ایجاد می شود و نیروی گشتاور در طی چرخش افزایش می یابد.
هنگامی که سینه پرتاب کننده در جهت پرتاب قرار گرفت، پای چپ رو به سمت جلو حرکت داده می شود و از مفصل مچ باز می شود.
این عمل باعث ایجاد مرحله پرواز در طی چرخش می شود.
پرتاب کننده به سمت جلو حرکت کرده، در همان زمان حرمت چرخشی خود را با چرخش داخلی پای راست انجام می دهد.
در طی حرکت رو به جلو پای چپ از مفصل زانو کاملاً باز شود؛ چرا که این کشش در جهت عمودی عمل کرده، باعث بالا رفتن مرکز ثقل که باید تا حد ممکن در سطح هموارتری حرکت کند، می شود.
هنگامی که پای راست خمیده برروی سینه پا و در مرکز دایره فرود آمد، پای چپ در کوتاهترین مسیر ممکن و به صورت کاملاً فعال در کنار لبه داخلی پای راست یا تقریباً موازی با آن قرار داده می شود.
در هنگام فرود، زانوی پای راست همان وضعیت زاویه دار را که در آغاز چرخش و قبل از حرکت سریع جمع کردن ران داشت، حفظ می کند.
باید مراقب بود که از باز شدن مفصل زانوی راست جلوگیری شود؛ چرا که این حرکت از انتقال روان عمل پرتاب به عمل رهایی جلوگیری می کند.
پاها بسرعت برروی زمین قرار می گیرند و در طی چرخش شانه موازی با زمین قرار خواهد گرفت.
پشت دستی که دیسک را حمل می کند (دست پرتاب)، در تمام این مدت به سمت بالا چرخیده است.
وضعیت پرتاب بعد از انجام دادن چرخش، پرتاب کننده باید در وضعیتی متعادل باشد تا فرصت اعمال نیروی کاملاً موثر را بر دیسک داشته باشد.
وزن بدن کاملاً برروی پای راست که حالت خمیده ای دارد، قرار گرفته است.
پای راست در مرکز دایره و زاویه ای بین صد تا 150 درجه نسبت به مسیر پرتاب فرود می آید.
پای چپ که کمی خمیده است، با لبه داخلیش، برروی زمین قرار می گیرد.
در این وضعیت پاها باید در حدود هفتاد تا هشتاد سانتیمتر از همدیگر فاصله داشته باشند.
پای چپ در فاصله حدوداً ده سانتیمتری لبه دایره و ده تا پانزده سانتیمتری سمت چپ مسیر پرتاب قرار می گیرد (1کا 17-8، وضعیت 8).
زاویه بین جهت پرتاب و پای چپ حدود نود درجه است.
دست حامل دیسک (دست پرتاب) به منظور ایجاد حداکثر کشش کاملاً به سمت راست چرخیده شده است.
در وضعیت پرتاب، وسیله پرتاب قوسی در حدود 270 درجه نسبت به خط متقاطع فرضی وسط دایره دارد.
لگن سمت راست نسبت به شانه همین سمت جلوتر قرار می گیرد و همین، موجب هدایت سمت راست بدن به سمت داخل می شود.
در وضعیت پرتاب، تنه صاف است و سمت چپ بدن نیز طوری در یک وضعیت ثابت قرار گرفته است که از پا تا شانه، می توان یک خط صاف رسم کرد.
گشتاور سمت راست بدن بین محورهای شانه و لگن در حدود هفتاد تا نود درجه و بین مفاصل شانه و دست پرتاب در حدود 45 تا شصت درجه است.
این گشتاور در پایان مرحله تاب مقدماتی ایجاد شده، تا مرحله نهایی پرتاب و زمانی که عمل رهایی صورت می گیرد، حفظ می شود.
علت کاهش احتمالی این گشتاور در وضعیت پرتاب، تأخیر در قراردادن پای چپ برروی زمین است.
رهایی عمل رهایی مهمترین مرحله در کل حرکت پرتاب دیسک است.
این مرحله را زوایای مهمی همچون زاویه رهایی، زاویه برخورد (جریان هوا و دیسک) و نیز سرعت و ارتفاع رهایی تعیین می کنند.
این عمل به وسیله چرخش سمت راست بدن (پا، زانو، لگن) آغاز می شود.
سمت چپ نیز به مثابه یک اهرم در مقابل پای راست عمل می کند.
در طی این حرکت چرخشی سمت راست بدن، وزن بدن برروی پای راست باقی می ماند و هنگامی که محور لگن به زاویه 125 درجه نسبت به جهت پرتاب قرار گرفت، چرخش سمت راست بدن متوقف می شود.
در این لحظه، حرکت چرخشی به یک حرکت کششی تبدیل می شود و این مرحله پایان آنقدر پرقدرت است که پاها برای لحظه ای از زمین جدا می شوند.
سینه پرتاب کننده نیز در جهت پرتاب قرار می گیرد.
دست راست (دست پرتاب) همچنان در سمت راست بدن و به طرف عقب کشیده شده است تا شعاع بزرگی را در جهت شروع حرکت به جلو ایجاد نماید.
به دنبال عمل راهایی، هر دو پا از زمین به حالت جهشی جدا می شود.
دیسک از ارتاع شانه و درحالی که پشت دستا پرتاب به سمت بالا چرخیده، رها می شود.
حرکت کشش مماسی قوی که بر اثر حرکت انگشت اشاره به وجود آمد، به دیسک اعمال شده، باعث می شود که دیسک در جهت حرکت عقربه ساعت به سمت جلو چرخش پیدا کند.
این عمل باعث پایداری دیسک در طی پرواز خواهد شد.
باید در نظر داشت که محور چرخش یا گردش در لحظه رهایی، به واسطه محور مورب پای چپ و شانه راست نیست و سمت بدن در این امر دخیل است.
مرحله حفظ تعادل درنتجیه کشش قدرتمندانه پاها، برای لحظه ای تماس پاها به واسطه حرکت جهشی رو به سمت جلو و بالا با زمین قطع می گردد.
و بلافاصله زمانی که دیسک از دست پرتاب کننده رها شد وی بریا جلوگیری از خطا در جلو دایره و حفظ تعادل خود جای پاهایش را عوض می کند.
پرتاب کننده با آوردن پای راست خود به سمت جلو و نزدیک به لبه دایره، ضربه ایجاد شده به وسیله بدن را با خم نمودن مفصل زانوی خود خنثی می کند.
پرتاب چکش تاریخچه برای سالیان متمادی از چکش به منزله ابزار کار یا اسلحه استفاده می کردند.
اولین مسابقه انجام شده با چکش، به بازیهای ایرلند که در حدود پانصد سال قبل از میلاد مسیح برگزار شد، برمی گردد.
پرتاب چکش از حدود سیصد سال پس از میلاد مسیح در اسکاتلند انجام می شده و از این کشور به کشور انگلستان برده شده است.
این رشته در قرن شانزدهم، جزو رشته های ورزشی محبوب و مورد علاقه مردم محسوب می شده است.
وسیله پرتاب در آن زمان یا یک سنگ گرد متصل به یک دسته چوبی بود یا همان چکشهای معمولی که به وسیله آهنگران ساخته می شد.
تکنیک تکنیک پرتاب چکش به واسطه طبیعت خاص آن و نیز اندازه پرتاب (135/2) که بر اساس قوانین پذیرفته شده بین المللی است، تعیین می شود.
در سالهای اخیر، پیشرفت زیادی در زمینه تکنیک پرتاب چکش به وجود آمده، به طوری که امروزه هر پرتاب کننده که دارای تمرینهای منظم و اصولی باشد، می تواند چکش را بالای هشتاد متر پرتاب کند.
عامل تعیین کننده و مهم در پرواز چکش و نیز کسب مسافت بیشتر، سرعت اولیه آن است و برای پرتابهای 75 متر به بالا باید سرعت اولیه ای در حدود 27 تا 28 متر بر ثانیه را به چکش وارد کرد.
به طور معمول، یک پرتاب کامل، از دو تاب مقدماتی و سه یا چهار چرخش تشکیل شده، که برروی پای چپ و همزمان با حرکت فعال پای راست در هر چرخش انجام می گیرد.
در بخش اولیه کار، پرتاب کننده چرخش را برروی پاشنه پا انجام می دهد و در بخش دوم، برروی سینه پا می چرخد که این دو چرخش منتهی به حرکت رو به جلو ورزشکار در عرض دایره و در جهت مسیر پرتاب می شود.
برای همین است که پرتاب کنندگان اغلب از یک چرخش پاشنه، سینه صحبت می کنند.
قسمت سر چکش به طور مایل نسبت به سطح افق حرکت می کند.
نقاط حساس در این مورد، بالاترین و پایین ترین نقاط سر چکش است: موقعیت و طرز قرارگیری صحیح سر چکش در هر مرحله از چرخش، تعیین کننده مؤثر بودن یک تکنیک است.
شتاب در چکش، اساساً به واسطه باز شدن فعال گشتاور ایجاد شده در مرحله ای است که پرتاب کننده برروی یک پا اتکا دارد.
برخلاف رشته های دیگر پرتاب، پیچشهای متعددی در پرتاب چکش (در هر چرخش و درست قبل از مرحله رهایی) وجود دارد.
در تلاش برای هرچه طولانی کردن مسیر رو جه جلو، بهترین پرتاب کنندگان دنیا سعی می کنند تا جایی که ممکن است، شعاع مؤثر در چکش را به هنگام مرحله تا بدادن دست یا چرخشها حفظ کنند.
پرتاب کنندگان کوتاه قد تمایل دارند که تعداد چرخشها را از سه چرخش به چهار افزایش دهند.
آغاز تمرینهای پرتاب چکش شیوه گرفتن چکش در دست، چگونگی حرکت دادن آن به وسیله تاب دادن در بالای سر، چگونگی حرکت از سمت عقب دایره به سمت جلو به وسیله چرخش برروی پاشنه و پنجه پای چپ، مواردی است که مبتدیها باید در ابتدای کار فرابگیرند.
این مهارتها باید به منزله قسمتی از برنامه گرم کردن قبل از شروع تمرینهای با وزنه، پلومتریک یا تمرینهای واقعی انجام بگیرند.
یک نکته مهم در باره این رشته این است که پرتاب این وسیله، بیشتر از وسایل دیگر پرتاب می تواند باعث ایجاد آسیب دیدگی شده، در صورت عدم رعایت موارد ایمنی یک اسلحه خطرناک تلقی شود.
مشخصات چکش چکش از سه قسمت تشکیل شده است: الف) سر، ی) سیم، پ) دسته که در زیر در باره هر یک از این قسمتها توضیحاتی آورده شده است (شکل 1-9).
الف) سر چکش سر چکش که گاه توپ نیز نامیده می شود، جسمی است کروی که ممکن است از آهن یا مواد دیگری که سخت تر از مواد برنجی باشد، ساخته شده است.
سر چکش می تواند توپر یا توخالی باشد و شکل آن باید طوری باشد که هنگام پرتاب چکش بتوان به مرکز ثقل آن که شش میلیمتر از مرکز جسم فاصله دارد، نیرو وارد کرد.
ب)ٍ سیم چکش سیم فولادی و فنذ صافی است که قطر آن نباید بیش از سه میلمتر باشد و به دو انتهای دسته چکش و سر آن وصل می گردد.
ج) دسته چکش این دسته دارای یک یا دو حلقه است که به منظور جلوگیری از هرگونه کشدیه شدن جرئی در پرتاب استفاده می شود و باید کاملاً محکم و سفت باشد.
دسته به سیم چکش متصل است و باعث جلوگیری از هرگونه افزایش در طول سیم یا چکش در هنگام تاب دادن می شود.
قسمت دیگر سیم نیز به وسیله چرخاننده که ممکن است مسطح یا به صورت بلبرینگ باشد، به سر چکش متصل می شود (شکل 1-9).
طریقه گرفتن چکش لبه داخلی دسته چکش برروی بندهای میانی انگشتان دست چپ قرار می گیرد.
چهار انگشت دست راست نیز برروی قسمت بندهای انتهایی و میانی انگشتان دست چپ قرار می گیرد.
چکش را باید محکم، ولی نه خیلی سفت نگه داشت (شکل 2-9).
در مورد پرتاب کنندگان چپ دست این روند برعکس است.
وضعیت اولیه ایستادن پرتاب کننده پشا به مسیر پرتاب در لبه پشتی دایره ایستد.
فاصله بین پاها کمی بیشتر از عرض شانه بوده، زانوها نیز جهت پادیاری در طی تابهای اولیه کمی خمیده است.
برتاب کننده چکش را پشت پای راست قرار می دهد و آن را تا جایی که ممکن است از خود دور می کند (در داخل یا خارج دایره).
در چرخش به عقب، وزن بدن پرتاب کننده برروی پای راست منتقل شده، بالاتنه کمی به سمت جلو خم می شود.
آنگاه پرتاب کننده چرخش به سمت راست را، تا جایی که شانه سمت راست در جهت مسیر پرتاب قرار گیرد، ادامه می دهد.
سیم چکش به صورت یک خط مستقیم و با دست چپ که به صورت کشیده نگه داشته شده، قرار می گیرد.
تابهای اولیه همچنان که بالاتنه پرتاب کننده صاف می شود و شروع به چرخش به سمت چپ می کند، چکش به سمت جلو و بالا آورده می شود (شکل 3-9).
با توجه به ریتم ایجاد شده در طی تابهای اولیه، هر پرتاب کننده ای این مرحله را به طور متفاوتی آغاز می کند.
آنها سر چکش را پشت سمت راست بدن خود قرار نمی دهند، بلکه آن را از میان پاهایشان که به اندازه یا کمی بیشتر از عرض شانه هاست به سمت جلو و عقب تاب می دهند.
بعد از این مرحله چکش را به سمت عقب و بیرون از پای راست خود تاب می دهند که در نتیجه این تابهای اولیه، چکش بدون اینکه با زمین تماس داشته باشد شروع و انجام می شود.
به منظور ایجاد شعاع مؤثرتر در مورد سطحی که چکش دوران می یابد، پرتاب کننده سعی می کند که بازوهای خود را تا آنجا که ممکن است به صورت مستقیم نگه دارد.
برای ذستیابی به این مهم، تمام پرتاب کنندگان خوب، شانه سمت چپ خود را کمی پایین نگه می دارند.
آنها با این حالت و هنگامی که چکش در پایین ترین نقطه خود قرار دارد حرکت را آغاز می کنند و با چرخش بالاتنه به سمت راست، حرکت را به پایان می رسانند.
هنگامی که شانه سمت راست در جهت پرتاب قرار گرفت، شانه ها دوباره در وضعیت افقی قرار می گیرند (شکل 3-9).
انتقال صحیح وزن بدن از طرف لگن در طی تابهای اولیه، بسیار مهم است.
پرتاب کننده باید با نیروی رو به فزونی گریز از مرکز مقابله کرده، سعی کند تعادل خود را با چرخش لگن در جهت مخالف حرکت سر چکش به دست آورد.
هنگامی که چکش در سمت چپ پرتاب کننده قرار دارد وی لگن خود را به سمت راست حرکت خواهد داد و زمانی که چکش به سمت عقب حرکت می کند، لگنش را با فشار به سمت جلو می راند (شکل 3-9 وضعیتهای 2-4).
هنگامی که سر چکش در سمت چپ و پشت ورزشکار قرار دارد، چرخش به بالاترین نقطه خود و هنگامی که سر چکش به جلو ورزشکار (سمت راست) می افتد، چرخش به پایین ترین حد خود می رسد.
بعد از تاب اول دست، پرتاب کننده پایین ترین نقطه چکش را کاملاً به طرف راست و در حدود زاویه 390 تا سیصد درجه و نیز بالاترین نقطه آن تا زاویه 120 درجه است، نگه می دارد.
در طی تاب دوم چکش، هر دوی این نقاط در جهت مسیر چرخش حرکت می کنند.
تجربیات به دست آمده نشان می دهند که این دو تاب مقدماتی شتابی برابر با پانزده تا شانزده متر بر ثانیه در چکش ایجاد می کنند که برای شروع چرخشها کافی است.
به نظر می رسد که تابهای اضافی باعث اتلاف انرژی خواهد شد.
(شکل 4-9).
انتقال از تاب دوم به چرخش اول موفقیت آمیز بودن حرکت چرخشی بستگی به انتقال صحیح از تاب دوم به چرخش اول دارد.
این انتقال از هنگامی شروع می شود که پرتاب کننده بعد از تاب دوم شروع به چرخش به سمت راست و ایجاد گشتاور در بدن به وسیله چرخش فعال پای راست می کند.
در نتیجه این عمل وزن بدن به روی پای چپ منتقل و مرکز ثقل بدن نیز به مقدار کمی به پایین آورده می شود.
به محض اینکه سر چکش به پایین ترین نقطه حرکت دایره وار خود می رسد، پای چپ شروع به چرخش به سمت داخل می کند.
هنگامی که چکش از پایین ترین نقطه خود عبور کرد، سمت راست بدن (از پا تا شانه) با یک حرکت چرخشی قدرتمند به سمت چپ برده می شود.
با فشاری که به وسیله پای راست به بدن اعمال می شود، سمت راست بدن شروع به چرخش حول محور طولی بدن می کند.
در طی مرحله انتقال به چرخش اول، بالاتنه باید تا حد ممکن صاف نگه داشته شده، شانه ها موازی با زمین قرار گیرد.
در مرحله آخر انتقال، حرکت پای راست به وسیله یک حرکت رو به پایین قدرتمند، بدن را به چرخش وامی دارد.
هنگامی که پای راست در طی چرخش با زوایای پنجاه تا 65 درجه از زمین جدا می شود، وزن بدن کاملاُ برروی پای چپ قرار می گیرد.
انتقال بسیار ضعیف یا بسیار قدرتمند وزن بدن، باعث به هم خوردن تعادل پرتاب کننده شده، از اجرای یک چرخش تکنیکی مؤثر جلوگیری می کند.
چرخشها هنگامی که چکش بعد از پرتاب دوم به پایین ترین نقطه خود می رسد، پرتاب کننده شروع به چرخش برروی پاشنه پای چپ خود می کند.
در حین انجام دادن این عمل، پرتاب کننده کمی انگشتان پای چپ خود را از زمین جدا می کند و با فشار برروی سینه پای راست، آن را به سمت چپ متمایل می کند.
هنگامی که پای چپ در مسیر پرتاب نسبت به وضعیت اولیه خود 95 تا 110 درجه چرخید، پای راست از زمین جدا می شود.
در یان وضعیت چکش در حدود نود درجه و تا ارتفاع شانه حرکت داده می شود (شکل 3-9 وضعیت 6).
این لحظه هنگامی است که اولین مرحله اتکا برروی یک پا شروع می شود و پای چپ برروی لبه خارجی پنجه خود می چرخد.
سر چکش از بالاترین نقطه مدار حرکتی خود عبور می کند و پای چپ از ناحیه مفصل زانو خم می شود.
به منظور دستیابی به یک گشتاور جدید و ایجاد شرایط مطلوب برای شتاب دادن بیشتر در چکش، پای راست حول پای چپ و در محدوده ران عمل چرخش خود را انجام می دهد (شکل 3-9 وضعیت 7) مرحله اتکا برروی دو پا، به عنوان یک عامل شتاب دهنده در چکش عمل می کند.
این شتاب به وسیله بازشدن گشتاور ایجاد شده در بدن له وجود می آید.
شکل 3-9 نشان می دهد که در مرحله اتکا برروی یک پا، سر چکش سرعت مماسی خود را از دست داده و متعاقب مرحله اتکا برروی دو پا، سرعت بیشتری را به نسبت شروع حرکت در مرحله اتکا برروی یک پا به دست می آورد.
مرحله اتکا برروی دو پا هنگامی شروع می شود که چکش درحالی که از بالاترین نقطه خود عبور کرده، در سمت راست پرتاب کننده همسطح با سر وی قرار گیرد و پای راست نیز دوباره روی زمین و همسطح با پای چپ قرار داده شود.
در این مرحله، چکش نباید زاویه ای بیشتر از 270 درجه داشته باشد.
وزن بدن برروی پای چپ که هووز پاشنه آن از زمن جداست، قرار می گیرد (شکل 3-9 وضعیت 10).
شیوه های مختلفی برای قراردادن پای راست به وسیله بهترین پرتاب کنندگان دنیا انجام می گیرد.
آنهایی که پای راست خود را از پاشنه به پنجه چرخش می دهد.
در اقلیت قرار دارند.
در طی چرخشها پرتاب کنندگان بیشتر مایلند که حرکت را از سینه پای راست و بعد کل آن آغاز کنند و تنها در طی آخرین چرخش آن را دوباره برروی سینه پا فرود آورند.
تغییرات تکنیکی در طی چرخشهای مختلف به دلیل افزایش سرعت پرتاب کننده در هر چرخش و نیز نیروی رو به فزونی گریز از مرکز چکش، تغییراتی به لحاظ اجرای تکنیک در طی دومین و سومین چرخش به وجود می آید.
چرخش قدرتمندانه تر تنه به محض افزایش سرعت چکش، نیروی گریز از مرکز سر آن نیز به طور مناسبی بعد از هر چرخش افزایش می یابد که مقدار آن در پرتاب کنندگان برتر، بعد از چرخش سوم، به بیش از دویست کیلوگرم می رسد.
نیروی گریز از مرکز زیاد به وسیله افزایش متفابل در نیروی جانب مرکز ایجاد و متناسب می گردد.
این نیرو به واسطه چرخش قدرتمندانه تنه در جهت مخالف حرکت چکش ایجاد می شود.
زاویه بین مفاصل زانو و لگن افزایش می یابد.
در چرخش سوم هنگامی که چکش از بالاترین نقطه خود عبور کرد، مرکز ثقل بدن تا اندازه ای پایین آورده می شودکه در مرحله اتکا برروی یک قسمت پایین پای چپ به صورت افقی نسبت به زمین قرار می گیرند.
تغییرات در زاویه انحنای مسیر چکش با هر چرخش، زاویه انحنای مسیر چکش افزایش می یابد.
این امر نتیجه افزایش در چرخش بالاتنه پرتاب کننده است، درحالی که زاویه بین تنه و بازوهای پرتاب کننده اغلب بدون تغییر باقی می ماند.
علاوه بر این، موضوع ضرورت تطبیق تدریجی زاویه انحنا و زاویه رهایی را منعکس می سازد.
زاویه انحنا تا اندازه زیادی بستگی به قد پرتاب کنندگان دارد.
برای مثال، پرتاب کنندگان کوتاه قد به دلیل اینکه باید این زاویه را برای جلوگیری از برخورد چکش با زمین در یک زاویه پایین حفظ کنند، در وضعیت نامساعدی قرار می گیرند و به همین دلیل، قادر نیستند که چکش را در زاویه مطلوب 44 درجه پرتاب کنند.
تغییرات در وضعیت پاها و عمل آنها در طی چرخشها سرعت پرتاب کننده با هر چرخش افزایش می یابد.
بعضی از پرتاب کنندگان برتر دنبا چرخش آخر خود را در کمتر از 5/0 ثانیه انجام می دهند.
این در حالی است که برای انجام دادن چرخش اول، به زنان 6/0 ثانیه یا بیشتر نیاز دارند.
به موجب این نیاز برای اینکه سرچکش در هر چرخش جلوتر از بدن قرار گیرد و نیز چرخش بیشتری در بدن حاصل شود در هر مرحله اتما برروی دو پا باید پای راست به پای چپ نزدیک شود که در نتیجه این نزدیک شدن، مسیر پای راست کاهش می یابد (شکلهای 3-9 و 4-9).
همچنان که قبلاً اشاره شد پرتاب کنندگان سطح بالا، پای راست خود را به طرق مختلف برروی زمین قرار می دهند.
در اینجا باید خاطرنشان کنیم که بعد از چرخش سوم، پای راست ابتدا به سینه پا برروی زمین فرود می آید.
در نتیجه این عمل بازشدن سریع پای راست به وجود آمده، پرتاب کننده لگن خود را در وضعیت مناسبتری برای عمل رهایی قرار می دهند.