“ردیف های موازی از دو سری ساختمان معرف اصطلاحی است که ما به عنوان خیابان شناخته ایم.
خیابان مملو از ساختمان هاست.
خیابان خانه ها را از هم جدا می کند و آنچه که ما را قادر می کند تا از یک خانه به خانه دیگر برویم.
یا در طول خیابان از میان خیابان.
جرج پرک.
ترجمه شده توسط استتوروک
انواع فضاها و سایر مقالات، (1974)
صفحه 450 و 1997
عنوان صفحه: در بعضی از ساختمان ها فضا با استفاده از دیوارهای موازی سازماندهی میشود.
یکی از آسانترین ، قدیمی ترین و هنوز قابل استفاده ترین استراتژی های معماری استفاده از دیوارهای موازی و مستقیم است.
این استراتژی منطبق بر معماری های قبل از تاریخ است و تا کنون ادامه یافته است.
معمارها تمام امکانات آن را درست در اول قرن بیستم جستجو کردند.
به نظر نمیآید که پتانسیل این استراتژی خسته کننده و غیر قابل استفاده شده باشد.
جذابیت واقعی این ترتیب و استراتژی کاملاً ساده و غیر پیچیده در سادگی ساختاری آن است و این روش ساده ترین راه برای پوشاندن سقف بین دو دیوار موازی است.
اگر چه این روش ساده و بی تکلف است اما استفاده از دیوارهای موازی هم ظرافت های مربوط به خود را دارد.
هنگامی که ما به معماری های قدیمی نگاه می کنیم از وجود آنهمه خلاقیت و ظرافیت و باریک بینی متعجب می شویم.
آنچه را که باعث شگفت ما شده است می تواند هنوز مانند الگویی در دسترس و قابل استفاده ای برای طراحی و جستجوی ما باشد.
در فصل «هندسه های وجود» و در بخش ویژه «شش جهت – بعلاوه – مرکز چنین گفته شده است که معماری زمینی (خاکی) از چند جهت به زمین، آسمان، چهار جهت افقی و عقیده مرکز مربوط می شود.
استراتژی دیوارهای موازی به ویژه مربوط است به چهار جهت افقی.
و علت وجود این قدرت، تسلط آن بر این جهت هاست.
در روش هایی که می تواند باعث احساس امنیت، جهت و کانون شود.
محافظت داخل از باران و نور خورشید توسط سقف فراهم می شود.
البته با استفاده از دیوارهای کناری، که میتوان جهت راهرو را به دو سمت “عقب” و “جلو” و یا با افزودن یک دیوار پشتی غیرساختاری به یک – جهت جلو محدود کرد و در نتیجه ساختمانی را بنا کرد که تقریباً مانند یک غار است.
علم جهت و حرکت به وسیله فضای محدود بین دیوارها مشخص می شود.
خط و جهت در هر سوی می تواند قرار بگیرد به صورت مستقیم بین دیوارها، و یا میتوان آن را در ارتفاع داخل ساختمان به اوج رساند و با استفاده از دیوار پشتی خاتمه داد.
تمام مشخصه های استراتژی دیوار موازی را می توان در همه ساختمان های باستان ملاحظه کرد.
در قرن نوزدهم میلادی “هنریش اشلیمان” باستانشانس شهری را کشف کرد که گمان میرفت شهر قدیمی “تروی” باشد که برخواسته های داستانهای مشهور “هنر است.
تعدادی از بناها بر طبق دیوار موازی “سمت راست بالای صفحه ” ساخته شده بودند.
سر در ساختمان نیز از دیوارهای موازی بنا شده بود.
اگر چه که خانه های شهر باستانی “تروی” براساس اجاق هایشان متمرکز شده بود، آنها در خانه هایشان قدرت تمرکز دیوارهای موازی را نشان نداده بودند.
که منجر به ترکیب خط و مسیر جهت، همگرایی خط های منظره و چارچوب تشکیل شده به وسیله دیوارها و سقف بالا و زمین زیر می شد.
وینسنت اسکولی (Vincent scully) در کتابش “زمین، مقبره و خداها به این نتیجه می رسد که یونان باستان علم جهت و تمرکز را برای ایجاد خانه هایشان با استفاده از دیوارهای موازی استفاده کرده اند تا ساختمان هایشان را به محل های مقدس نوک کوهها مربوط کنند.
ارتفاع ساختمانهایی که سقفشان یکپارچه سنگی است (شکل زیر) نشان دهنده کشف استراتژی دیوارهای موازی در دوران باستان است.
بعضی از نمونه های اولیه بدون شکل مشخص هستند (شکل سمت چپ) قرار گرفتن متعادل یک تکه سنگ عظیم بر روی تکه سنگ های ایستاده خود شاهدی بر این ادعاست.
مثال های بعد (تصویرهای پایین) حتی تجربه اسکلت های ساختمانهای راست گوشه را با دیوارهای موازی شرح داده است.
به نظر می رسد که پیشرفت و تکامل انسان در غارهای بدون شکل آغاز شد که زاییده فرم ساختاری (هندسه ساختن) و نتیجه بخش تأثیرهای معماری است.
نقشه هر کدام از این خانه های تروژانی بیانگر الهام یک جفت دیوار متوازی در ذهن معمار بناهاست.
روشن است که نوع قراردادن پشت و ورودی دیوارها در انتهای دیوارهای کناری قرار گرفته است.
بزرگترین خانه ها به نظر نرمال ترین خانه ها است.
با تنها یک خانه که محل اجاق است.
خانه های کوچک دیگر دارای دو اتاق هستند با دیوارهای متقاطع – اتاق های پشتی احتمالاً اتاق های خواب بوده اند.
توجه کنید که معمارهای این خانه ها به امکان استفاده از یک دیار برای ایجاد دو خانه توجه نکرده است.
به جز در یک مورد، در مکانی که شکاف به اندازه کافی بزرگ است تا از آن فضا به عنوان راهرو با یک ورودی استفاده شود یک مکان بدون استفاده یا فضای “مرده” بین خانه ها وجود دارد.
استراتژی دیوارهای مساوی (موازی) زیر ساخت ساختارهای فضایی بناهای مقبره های یونان باستان بود و همچنین بنای کلیساها و قصرهای سلطنتی.
دیوارهای موازی همچنین زیربنای معماری مقبره های یونان شد.
که از آن محورها به وسیله دیوارهای موازی دارای یک منظره متقاطع هستند.
(شکل بالا) کلیسای به سبک رومی را نشان می دهد که در آن منظره دیوارها محور را بر روی یک محراب تا آخر جایگاه مقدس متمرکز کرده است.
(در سمت چپ پایین صفحه) یک کلیسا مربوط به قرون وسطی که جایگاه محراب را همانگونه مشخص کرده است.
اما با یک طاق نمای مصنوعی و ساختاری از یک سقف که دارای پایه و محافظ و تکیه گاه است.
از طریق سفسطه استراتژی دیوار موازی، وجود ستون های درونی و بیرونی (ساختن ردیف ستون های اطراف تراس، قسمت وسیع سالن کلیسا و قسمت های پهلویی کلیسا ) و سپس الحاق کردن پنجره برای نورپردازی کردن و تکیه گاه ها برای مقاوم سازی ، درمی یابیم که کلیساهای بزرگ قرون وسطی دستمایه های مشرکان و بت پرستان قرون وسطی است و خانه های اهالی قرون وسطی و ما قبل تاریخ و مقبره های یونان باستان و دنیای روم نمونه های بارز دیگری از وجود استراتژی دیوار موازی است.
در قرن بیستم میلادی، معمارها استفاده از روش دیوارهای موازی را سرلوحه کار خود برای ساختن ساختمانهای فضایی قرار دادند.
اساس کارهای معماری همان دیوارهای موازی بود.
عده ای درباره داده های ارتودوکسی دیوارهای موازی نیز دچار چالش شده اند.
سه مثال بعدی همه مربوط به کلیساهاست.
ابتدا معمارها این استراتژی را اساس کار و نیز آن را به عنوان شیوه سنتی ساخت در نظر گرفتند.
در دو گونه دیگر اختلافات کشف شدند در دو مورد دلایل فضایی شاعرانه.
هنگامی که مایکل اسکات یک کلیسای جدید را در نکانیور ایرلند در سال 1960 طرح ریزی کرد او استراتژی دیوارهای موازی را به اساسی ترین شکل آن تبدیل کرد: دو دیوار که با یک سقف عریض و پایه دار پوشانده می شد.
با محراب و صلیب در مرکز.
یک دیوار در داخل ورودی و صندلی ها که در مرکز محور کلیسا قرار می گرفتند.
دیوارهای موازی یک عبادتگاه خصوصی دانش آموزان در اتانیمی از دیدگاه یک شخص به طبیعت که انتقال ماندائی ها به کلیسای مقدس را نشان می دهد.
ارجاع به یک کلیسای کامل شده فنلاندی مقبره اگون – معماری فنلاندی امروز 1968 در عبادتگاه دانش آموزان دانشگاه اتانیمی نزدیک هیلسینکی در فنلاند (راست)، دو دیوار موازی برای کانال زدن از یک فضای مادی به یک منظره روحانی استفاده شده است.
این مکان را دو معمار به نام های kaija و Hiekki طرح ریزی کردند و آن را در دامنه یک تپه بین درخت های غن و صنوبر در سال 7-1956 بنا کردند.
مکان مخصوص کلیسا در میان جنگل به وسیله دو دیوار تکیه دار مشخص شده است.
داخل شدن در کلیسا بااستفاده از دیوارهای متقاطع کنترل شده است.
نقشه پنج ناحیه را در طول مسیر مشخص کرده است اولین ناحیه منظره بیرونی کلیسا است.
دومین ناحیه حیاط کلیسا است در داخل حیاط یک راهرو به داخل عبادتگاه دانشگاه می رود.
که چهارمین ناحیه است: ناحیه سوم اتاق انجمن و فضای انبار عبادتگاه است.
در داخل حیاط برج زنگ کلیسا قرار گرفته است که مانند یک نشانه است.
پنجمین ناحیه که در داخل آن کسی نمیتواند وارد شود.
و از طریق دیوار شیشه ای انتهای عبادت گاه می توان طبیعت را نظاره کرد.
صلیب مرکزی در بیرون ساختمان و در میان درخت ها نصب شده است.
نمازخانه کوچک خانه برجسته کلیسا باعث شده است که طبیعت را از نقطه نظر یک شخص در عبادتگاه و طبیعتی را که دیگری از نیمکت خودش و جایگاه صلیب نظاره می کند جدا شود.
عده ای از معمارهای اهل اسکاندیناوی در اواخر 1950 به نظر می آید که روش دیوار موازی را به کار برده باشند.
نمونه بندی یک آرامگاه از عبادت گاه است در کمی (kemi) (صفحه مقابل قسمت بالا: همچنین در فنلاند) که (Osmo sipari) آن را طرح ریزی کرده است و در سال 1960 آن را بنا کرد.
اگر دقت کنید دیوارهای موازی به صورت مثلث و در قسمت های مساوی هستند و صلیب مخصوص مراسم و تابوت به اندازه 90 درجه چرخیده اند.
همچنین ورودی که مربوط به صلیب است بیشتر مانند یک دیوار است تا یک قسمت باز از نقشه دیوار موازی – دو دیوار مجزای دیگر در نقشه دیده می شود.
سومین دیوار که به سمت بیرون عبادت گاه متمایل است و یکی در زاویههای راست به دیوارهای موازی که در را به زمین آرامگاه متصل کرده است و همچنین به درب اصلی عبادت گاه.
استراتژی دیوارهای موازی در طراحی خانه ها هم مورد استفاده بوده است.
در تصویر سمت راست همانگونه که نشان داده شده است این استراتژی منجر به تکرار خانههای متوالی براساس خانه تراس دار شده است.
در آن مکان هر سکونتی که بین دو دیوار مشترک قرار گرفته مشخص شده است.
این دیوارهای مشترک اگر چه از نظر پنهان می مانند ولی اساسی ترین جزء ساختار فضایی خانه های ردیفی محسوب می شوند.
این مقبره عبادتگاه توسط osmo sipari طراحی شد مکانش با دو دیوار موازی معین شده است.
در زاویه های قائمه تا صلیب مراسم که بوسیله یک دیوار بلند در مرکز قرار گرفته که هم زمان با راه روی ورودی مشترک است.
یک دیوار دیگر که با دو دیوار دیگر موازی است و بین آن دو قرار گرفته است، از داخل عبادتگاه شروع می شود و افراد را به داخل باغ یادبود هدایت می کد.
(craigEllwood) ، یک معمار آمریکایی در سال (1952 ، سمت راست) در هالیوود و دو در چهار آپارتمان صحن کلیسا دو اقامتگاه را بین هر جفت از دیوارهای مشترک جاسازی کرد.
دیوار مرکزی مختص آتش دان ساختمان بود.
اسکلت دیوار متقاطع (صلیبی) خیلی پیچیده تر است چرا که هم زمان مکان آشپزخانه، اتاق نشیمن و پله های طبقه بالا را مشخص کرده است.
این خانه ارزان قیمت یکی از طراحی های charles correa بود که مخصوص یک منطقه با آب و هوای گرم می باشد.
استفاده از دیوارهای موازی باعث تکرار بی پایان آن در این طرح شده است.
نقشه مکان های مخصوص هر عملی را به هم دیگر متصل کرده است.
همچنین حیاط کوچک خانه را به سایر قسمت ها متصل کرده، قسمت هایی از قبیل اتاق خلوت مخصوص خواب و استراحت در بالای آشپزخانه و نهارخوری.
دیوارهای انتهای ساختمان که دارای محفظه های کوچکی هستند بعلاوه سقف پنجره دار ساختمان موجب تهویه فضای داخل ساختمان می شوند.
در این مثال ها استفاده از دیوارهای موازی هر منطقه مسکونی با جفت دیوارهای خودش ترکیب شده است.
در تصویرهای بعدی یک خانه تنها تعدادی از فضاهای داخل جداری را اشغال کرده است.
طرح ها و نقشه های بالا و مقابل طرح خانه ای در سویس است که توسط Dolf Schnedi در سال 1960 طراحی و ساخته شد.
بخش های مربوط به خانه نشاندهنده ساختار ساختمان است پنج لوله غار مانند توسط شش دیوار محافظت می شوند.
این دیوارها اساس و آرایش ساختاری و ساختار فضایی خانه را تشکیل می دهند.
در رسوم باستان هر کدام از فاصله های بین دیوارها منتهی به یک دیوار متقاطع می شوند.
طرف دیگر این فاصله ها اگر چه خالی به نظر می رسد اما برای محافظت از عبور هوا و سایر موارد از یک شیشه جهت سد کردن این قسمت استفاده می شود.
بعضی از فاصله ها به عنوان اتاق خواب مورد استفاده قرار می گیرند ولی بعضی دیگر در طول و بیشتر فضا را اشغال می کنند.
اجاق خانه به عنوان یک بخش اساسی ساختمان در نقشه مورد نظر قرار می گیرد.
با استفاده از دیوارها ایوان خانه هم ایجاد شده است.
در نقشه خانه بعدی فضاهای خالی بیشتری بین دیوارهای موازی به چشم می خورند.
شکل یک خانه تابستانی را در ساحل آتیکانشان می دهد که آن توسط آدیس کانستندیندیس طراحی شده است در این نقشه (سمت راست) مسیرهای مورد نظر در بین بافت دیوارهای موازی نقشه ریزی شده است.
از بالا تا پایین در طرحهای داده شده.
خانه در ساحل واقع شده است.
چهار ناحیه توسط قرارگرفتن سه دیوار موازی کنار هم دیگر تشکیل شده اند.
اولین ناحیه مربوط به ناحیه راهرو است.
سپس ناحیه مربوط به اتاق نشیمن که نهارخوری، آشپزخانه، اتاق خواب و همچنین گاراج را در بر گرفته است.
سپس یک ایوان با سایه بان و نهایتاً ناحیه چهارم که به سمت دریاگشوده شده است.
در این خانه از سقف بتونی مسلح فراموش نشده است اجاق (شومینه) اتاق نشیمن را از اتاق نهارخوری جدا کرده است.
ستون سقف به وسیله ورودی به اندازه نود درجه چرخیده تا محلی برای عبور ماشین هم باقی بماند.
دیوار موازی یک خانه در شکل زیر توسط Richard Rogers , wendy foster طراحی شده است.
حرکت از سمت ورودی تا تراس (ایوان) به وسیله بافت دیوارها معین شده است.
در این نقشه سه ناحیه بوسیله چهار دیوار تولید شده اند.
ناحیه مربوط به افراد ملاقات کننده و اتاق مطالعه ، نهارخوری و اتاق نشیمن، یک ناحیه درونی به نام گلخانه، آشپزخانه و اتاق سرگرمی ، اتاق خلوت مخصوص اتاق خواب ها.
عده ای از معماران از دیوارهای موازی غیرمستقیم برای بناهای خود استفاده کردند.
و یا آنها اسکلت دیوارهای موازی را برای اهداف مختلفی کاملاً دگرگون کرده اند.
طرحهای زیر نقشه کف زمین یک ساختمان از دانشگاه شهری را نشان داده است، که در حومه جنوبی پاریس قرار دارد که به وسیله Le corbusie معمار برای دانش آموزان سوئیسی ساخته شد که آن را Pavillon suisse نامیدند.
مستطیل زیر که با نقطه چین مشخص شده بلوک منزل است که از سطح زمین به وسیله ستون های بزرگی برداشته شده است.
بلوکه ساختمان باعث ایجاد یک دالان در ورودی خانه شده است و یک میز پذیرش در شکل مقابل سمت راست برای افرادی که وارد می شود فراهم شده است.
پشت آن اتاق خلوت (خصوصی) و یک اتاق (دفتر) قرار گرفته است.
پس از میز پذیرش اتاق مشترک قرار دارد، و در سمت چپ راه پله ها و آسانسور که به سمت اتاق دانشجویان منتهی می شود.
نقشه این قسمت ساختمان ها مستطیل مانند نیست.
وسیعترین قسمت آن (انتهای آن) به وسیله یک دیوار فرو رفته و کوژ معین شده است.
و به نظر می رسد که پله راهش را به سمت بالا ادامه داده تا این که مستقیماً برود.
در نگاه اول به نظر نمی رسد که اساس طرح نقشه و ساختار ساختمان استراتژی دیوار موازی باشد.
(سمت چپ) پس از یک بازنگری توسط یک نفر به اسکلت راست گوشه متوجه شدیم که اساس اسکلت ساختمان (Le corbusier) معمار ساختمان یک طرح مشتق شده از همان استراتژی دیوار موازی بوده است.
طراحی های نقشه کف زمین pavillon suiss را مستقیماً نشان می دهند.
در این بخش بلوک منزل دانشجویان یکی از دیوارهای موازی را تشکیل می دهد و دیوار سمت چپ نقشه دیگری را.
بین آن ها دیوارهای دیگری هم وجود دارند.
آنها برای راه پله و ورودی چارچوب ساخته اند و اتاق کارگردان و دفتر را از همدیگر جدا کرده اند.
با مقایسه این صورت مستقیم بانقشه خود لکربوزیر (Le corbusier) می توان فهمید که چه چیزی را او پس از انحراف از بافت موازی به دست آورده است.
در این نقشه برای یک خانه کوچک در برستل، نمایشگاه ساختمان در سال 1936 معمارها F.R.S cork , Marcer Breur یک دستگاه از دیوارهای موازی را به نمایش گذاشته اند.
روش این دو در مواردی شبیه به طراحی های Le corbusier است در طراحی ساختمان Pavil On .
(شاید بودن دقت زیاد) این نمونه ایست از قدرت نبوغ یک معمار در استفاده از اسکلت یک ساختمان که همزمان برای چند کار مورد استفاده باشد.
یک تأثیر آن ایجاد فضای خلوت بیشتر است و تأثیر دیگر آن این است که با خمیده کردن دیوار فضای بیشتری برای اتاق دانشجویان باقی خواهد ماند.
به علاوه اینکه میز پذیرش بیشتر به سمت ورودی می چرخد و حتی راه پله ها هم از حالت مستقیم به حالت خمیده در خواهند آمد.
نهایتاً Le corbusier با استفاده از دیوارهای خمیده یک نیمکت را در امتداد دیوار شیشه ای ایجاد کرده است که در طول ورودی به اتاق مشترک قرار گرفته و آن را شبیه به سالن اجتماعات کرده است.
Le corbusier دیوارهای مقعر و کوژ را به یک اندازه و موازی قرار داده.
کمی بعد از ساختن Pavillia او Monsieur La Roche را در اوایل 1920 بنا کرد.
خانه در انتهای cul de sue در قسمت شمال پاریس واقع می شد.
در طبقه اول (زیر) که از سطح زمین به وسیله یک دیوار کوتاه و سه ستون فاصله گرفته تا آن را به عنوان یک گالری و محل نمایش کلکسیون نقاشی های La Roche استفاده کنند.
این اتاق شامل یک دیوار راسته و یک دیوار دیگر است که از داخل مقعر است.
در طول دیوار خمیده یک پاگرد (پلکان) است که به سمت طبقه بالا هدایت شده است.
انحنای دیوار و پله کان محلی برای ایستادن را ایجاد کرده که در طول مسیر قرار گرفته – یک معماری تفریگاهی – که از بیرون خانه شروع می شود و بر روی تراس بام به آخر می رسد.
با گذشتن از سالن سه ارتفاعی، بالای پله ها، داخل گالری، بالای پله کان به سمت کتابخانه در طبقه دوم و بیرون به سمت تراس بام.
دیوار منحنی شکل ساختمان در اینجا دو نقش را ایفا می کند هم باعث می شود که ساختار از دور مانند یک مجسمه به نظر برسد و هم افراد را مستقیماً به در جلو هدایت می کند.
به طور همزمان با ساخت Pavallia در پارک سانسبیک نزدیک آرنم در هلند Aldo vanEyck در سال 1966 (سمت راست) با استفاده از دگرگونی استراتژی دیوار موازی بنایی را طرح ریزی کرد.
به شکل تصوری، او ابتدا با شش دیوار موازی ساده در روی یک زمین مشخص شروع به کار کرد (طرح بالاتر).
او قالب های ساده ای را حدوداً با 5/3 متر ارتفاع و 2 متر جدا از هم دیگر قرار دارد.
با یک سقف شفاف صاف.
این دیوارها یک مسیر حرکتی را از طریق نقشه pavilion ایجاد کردند.
او نقشه را برای قسمت های باز و نیم دایره ای طاقچه ها قطعه قطعه کرد.
تا مکان هایی را برای نمایش آثار ایجاد کند و تا اجازه بدهد که مسیرهای بیشتری به طرف pavilion ایجاد شود و دید افراد در میان دیوارها بیشتر باشد و نهایتاً باعث ایجاد یک مجسمه پیچیده شد که افراد به آن نگاه می کردند.
ارجاع به گالری هنر Beyeler بازنگری معماری – دسامبر 1997 63-56 pp Richard maccor- mac برای طرح یک کتابخانه جدید در دانشگاه لنکاستر معروف به جان راسکین.
استراتژی دیوارهای موازی را با دیوارهای منحنی به کار گرفت تا میزان تأثیر دیوارها را به حداکثر برساند.
(چپ) در داخل ساختمان دیوارهای موازی یک مقبره داخلی را ایجاد کرده اند که با دستان محافظ دیوارهای منحنی محافظت می شوند و کانالهای حرکت در بین ساختمان نیز به خوبی جاسازی شدند.
دو تا از مکان های ساختمان به حالت و سطح دیوارها کاملاً وابسته شده اند یکی کتابخانه و دیگری گالری.
این کتابخانه کوچک در Lausane – Dor-igny سوئیس را پاتریک دیوانتری و اینس لامونیر طراحی کردند و در سال 2000 (نقشه پایین سمت چپ) آن را بناکردند.
به طور ساختاری و فضایی وابسته به دیوارهای موازی است کف و سقف به آنها تکیه زدهاند و فضای داخل با قفسه های کتابی که توسط دیوارها ایجاد شده پر شده است.
ساختار دیوارهای کاو موازی کتابخانه Ruskin توسط Richard maccor ، مانند دستهای به هم پیوسته برای محافظت محتویاتشان.
گالری هنر بیلد در بلسل سوئیس توسط Renzo Piano (بالا 1997) بر اساس دیوارهای موازی تأسیس شد.
چهار دیوار که با یک سقف شفاف محافظ شده ارز هسته گالری را تشکیل می دهند، با دیوارهای فرعی و کمکی که به ایجاد فضاهای دوم کمک میکنند.
فضای بین دیوارهای موازی اصلی به چند گالری توسط دیوارهای متقاطع تقسیم شدهاند.
قسمت های باز در دیوارها به طور منظم باعث ایجاد مسیرهای پر پیچ و خم شده که ملاقات کنندگان میتوانند در این مسیرها از نمایشگاه دیدن کنند.
(راه رفتن ملاقات کنندگان در راه روها مانند ملودی های یک بیت موزیک است).
قسمت های باز دیوارها باعث شده که فضاها به هم دیگر بپیوندند و منظره بیرون را بتوان از داخل نظاره کرده.
این شکل از ساختمانها را ما را به یاد مقبره های یونان باستان می اندازد.
پیانو (Piano) همچنین در آخر دیوارهای اصلی ستون هایی را قرار داده است.
امکانات معماری دیوارهای موازی عاری از فرسودگی و خستگی در طول دوران هستند.
و به نظر می رسد که معماران از این عنوان ساده سوژه های بی پایان و متفاوتی را بیافرینند.
قسمت داخلی فضای کلیسای مایرماکی در فنلاند که توسط یومی لیویسکا در سال 1984 طرح ریزی شد.
در خاکریز راه آهن شهر وانتا نباشد که از جنگلی مملو از دیوارهای بی قاعده اما منظم موازی پر شد.
جان (یان) کاپالسیکی معمار سیستمهای آینده یک خانه کوچک را در آیلینگتون لندن (راست 1994) و بر طبق استراتژی دیوارهای موازی بنا کرد.
بخش های پله ای خانه به وسیله نور خورشیدی که از طریق دیوار شیشه ای حایل و جنوبی وارد ساختمان می شود گرم می شوند.
و این نوع سیستم باعث گرمازایی در کل ساختمان گردیده است.
Jan kaplicley برای خانه اش در ایسلینگتون از استراتژی دیوارهای موازی استفاده کرده و یک دیوار شیشه ای به سوی جنوب، مایل و بزرگ برای گرم کردن استفاده کرده است.
ارجاع به Swiss Pavillon توسط I.T.H.A Amatero Fart ارجاع به خانه ایسلینگتون اثر kaplicky معماری پیشرفته جولای p.31.1995 معمار سوئیسی Peter zumthor علاقه زیاد به استفاده از مواد دارد و آن ها را به طور جالب و نوینی در کنار هم قرار می دهد.
طرح او برای Swiss pavilia در هانوور اکسپودر 2000 (زیر) یک ترکیب پیچ در پیچ از دیوارهای موازی و ستون های ردیف شده (که بعد از آشکار شدن مورد استفاده است) می باشد.
او با این ابزار یک ماز را به نمایش گذاشت و یک دستگاه تقویت بو و صدا.
اجراهای موسیقی در بین پایههای کوچک در میان انبوه درختان بر پا می شود.
کلیساchurchesموازیParallel:تیردارbeamedمعرفAlignment:ورودیEntranceتعریف کردنDefinesمحل عبور و مرورCirulationجداSeparatesاجتماعاتSocialمستقیمStraightمحل انجام عبادتSpritualجستجوexploredکلیسای کوچکChapelامکاناتpossibilitiesتکیه دارFlankبازهspanاتاق خوابSleepingظرافتsubtletiesتراس دارterracedطراحیdesignاتاق خواب / استراحتLivingوجودBeingآشپزخانهCookingخاص (بخش)Particularحیاط منزل/ باسیرPatioزمینی (خاکی)TerrestrialنهارخوریEatingافقیHorizontalآب و هوا / اقلیمClimateجهتdirectionsراه پلهStarامنیت – دفاعdefiniteساختارStructureغارcaveساحلCoastمتمرکزfocusناحیهZoneمقبرهtempleدر بردارندهAccommodatesاجاقhealthسایبانShadedستونcolumnsسقف بتنی مسلحReinforced concrete foofبیرونیexternallyجدا کننده (جدا کرده است)dividesدرونیInternallyاتاق سوگریPuyroomقرار دادنInsertionمستطیلRectangleقلعه (دیوار قطور قلعه)ButtressesپشتBehindمقام سازیStrengheningکارگردان – مدیرDirectorآسانسورLifeمقصدConcaveکوژconvex