دانلود تحقیق موانع رشد علمی در کشور ما

Word 1 MB 23490 39
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • موانع رشد علمی در کشور ما از مد تنها پیش دغدغه خاطر دانشمندان فرهیخته و دلسوز ایرانی بوده است.

    آنها همواره این سؤال را در سرو این غم را در دل داشتند که چرا کشورشان که در گذشته، سالیان دراز مهد علم بوده است، در دوران اخیر در مقایسه با پیشرفت های علمی غرب این چنین بار کود و پسرفت مواجه شده است.


    دانشمندان ایرانی، با وصف اشتراک نظر در برخی از زمینه های مربوط به موانع رشد علمی، طبعاً هر یک بیشتر در قالب تجربیات و تخصص خود به این مسئله می پردازند.

    ما بسیار جالب است که حتی برخی از دانشمندان رشته های فنی نیز ریشه موانع پیشرفت علمی ایران را در زمینه های فرهنگی اجتماعی می بینند.


    حل این نکته به این فکر خطا نتوان کرد (حافظ 48)
    حل این مسائل بسیار پیچیده حتی کار یک شخص بسیار متفکر و با تجربه نیز نمی باشد.


    این امر نیاز به همکاری تعداد زیادی از متفکرترین افراد دارد که بتواند با یکدیگر بطور گروهی و هماهنگ به دور از تضادها و حسادتها- مخلصانه مسائل را بررسی و راه حل های مناسب و علمی ارائه دهند.


    بسیاری جای شکریه درگاه خالق متعال دارد که مسئولان و دانشمندان فروهیده و فرهمند ایرانی در مسئولیت های مختلف، به این رسالت و وظیفه مهم پرداخته اند.


    علم و علم آموزی
    امام غزالی می نویسد : بدان که رسول (ص) چنینی گفته است که «طَلَبُ العِلْمِ فَریضَهٌ عَلی کُلِّ مُسلِمْ» جستن علم فریضه است بر همه مسلمانان.


    ناصر خسرو گوید : «علم اندر یافتن چیزهاست، چنانکه آن چیزها است، و انرد یابنده چیزها چنانکه عقل است و علم اندز گوهر عقل است.» (ناصر خسرو 33)
    امام غزالی می گوید : علم عبارت از تصوری است که نفس ناطقه انسانی، نسبت به حقایق اشیاء مفروده و مجرد از مواد و اعیان خارجی و کیفیت و کمیت و جواهر و اعراض آنها حاصل آید.


    هر گلمان تشنه یقین است ای پسر
    می زنداند رتزاید بال و پر

    علم جویای یقین باشد بدان
    و آن یقین جویای دیدست و عیان


    یک عامل مهم در پیشرفت علم، همواره فراهم آوردن شرایط جذاب علمی برای دانشمندان بوده است، تا دیگر دانشمندات مشتاق و شیفته دیگر و نیروهای جوان متفکر، باهوش و با انرژی نیز جذب کانونهای علمی شوند.


    از این جهت است که جلال الدین بلخی به روم می رود و عراقی نیز بعد از عمری از همانجا سر در می آورد و در محضر شیخ صدرالدین قوتوی "فصوص" را می شنود و نهایتاً نیز در کنار مقبره شیخ اکبر محلی الدین ابن العربی به خاک سپرده می شود.

    (م.ش.

    عراقی ص 9 و 12 ب ب).


    نظام فرهنگی
    بیشتر دانشمندان پرتجربه به ما اتفاق نظر دارند که مشکلات و موانع اصلی پیشرفت، علم ایران موانع فرهنگی هستند.


    در نظام فرهنگی، ما چند عنصر اساسی وجود دارد که بر روی بقیه بخش های جامعه، از جمله علم، تأثیر قوی، اما عموماً نامحسوس می گذارد.


    مهمترین عناصر فرهنگی که در این بحث حائز اهمیتند عبارتند از :
    رفتار استبدادی، رفتار هنجاری، رفتار احساسی، تضاد جرئی، خودنمایی و فردگرائی است.


    استبداد نامستدل
    مهم ترین، اما نه متقدم ترین عامل فرهنگی که موجب موانع زیادی در جامعه ایران و در بخش علم می شود، استبداد است که از چندین بعد تأثیر خود را نشان می دهد.

    تردید نیست که برای یک نظام اجتماعی در همه بخش ها یک سلسله مراتب از تصمیم گیری لازم است.

    مثلاً در یک تیم جراحی، در یک سازمان، در ارتش و ...

    و همچنین در نظام حکومت.

    این خظر بسیار بزرگی است برای یک جامعه که آن را به نابودی کامل تهدید می کند.


    در نظام های استبدادی، هر ما فوقی مایل است از زیر دست خود تأیید و پذیرش بدون چون و چرا بشنود و در خود کمترین نیاز برای استدلال و توجیه خواسته هایش و متقاعد کردن زیر دست را نمی بیند و در صورت عدم پذیرش و اجرای اوامر (بدون چون و چرا) زیر دست مجازات شدید خواهد شد.


    زیر دست نیز از ترس مجازات و فقط به ظاهر، بالاترین حد تأیید را تقدیم می کند.


    خلافت رأی سلطان رأی جستن
    بخون خویش باشد دست شستن

    اگر خود روز را گوید شبست این
    بباید گفت آنک ماه و پروین

    بدون تردید این یکی از مهمترین مسائل جامعه و علم ایران است که مسئولان آن تا چه اندازه به اهمیت و فایده علم پی برده باشند، آن هم نه از دید دکوارتیو و تزئینی، بلکه از نظر فایده و کاربرد علمی برای اداره جامعه، و چنانکه ملاحظه می شود، این مسئله ریشه در نظام فرهنگی استبدادی دارد.

    لذا به همان نسبت که مسئلوان یک کشور برای علم ارزش قائل نباشند، علم آن کشور تنزل می یابد.


    مذهب
    برخی از جامعه شناسان مانند دور کهایم، بجا، مذهب را برای انسجام جامعه لازم می دانند.

    از آنجا نیز نقش و اهمیت روحانیت مشروعیت می یابد.

    در این نگرش، از مذهب و روحانیت انتظار می رود که به کارکرد بهتر جامعه کمک کنند.


    اسلام هم خود مبتنی بر علم و هم در گذشته همواره بستر رشد دانشمندان بزرگی بوده است.

    امام برداشتهای مذهبی نیز می توانند در مواقعی موجب ایستائی و رکود علم گردند.


    در قرون اخیرگاه در طرز تفکر و فلسفه ای که براساس آن، مذهب ما توسط دارندگان نقشهای مذهبی تبیین می شود، به نظر می رسد که فقه و اصول، آگزیوم و اصول اولیه را تشکیل می دهند.

    در این نوع نگرش به نظر می رسد که اگر علم و برداشتهای مذهبی (تأکید می شود : برداشت های مذهبی) در بخشهایی از شناخت، با هم در تضاد قرار گیرند، گاه عامل تعیین کننده برداشتهای مذهبی حاکم خواهد بود و شناختهای علمی باید خود را با آن تطبیق دهند.


    بطور خلاصه، مذهب و قواعد مذهبی برای هر جامعه ای لازم و مفید هستند و در صورت نبودن آن، آشفتگی جامعه را فرا خواهد گرفت.


    حال در صورت تضعیف و مذهب یا از بین بردن آن، گرچه ممکن است در بخشهائی جزئی از جامعه اصلاحاتی بوجود آید و درصد محدودی از اعضاء جامعه احساس راحتی کنند، اما اولاً در مجموع شالوده نظام اجتماعی از هم خواهد پاشید، ملاحظات اجتماعی و رعایت حقوق دیگران از بین خواهد رفت و دزدی و انحرافات همه بخش ها را فرا خواهد گرفت.

    ثانیاً اتفاقاً کسانی که فکر می کنند با از بین رفتن کنترل مذهبی حالا دیگر آرامش بیشتری خواهند داشت- به علت بهره مند بودن از مواهب اجتماعی- اقتصادی- بیشتر مورد تهدید انحرافات (دزدی، آدم کشی و ...) خواهند بود.

    لذا در این مورد نیز صلاح در این است که برای پیشرفت جامعه، نقاط ضعف سیستم و سازماندهی مذهبی، اصلاح و کارائی و در نتیجه همچنین ارزش آن در جامعه بیشتر گردد.

    هویت فرهنگی هویت فرهنگی ابعاد بسیار زیادی دارد که یک بعد مهم آن هویت مذهبی است.

    اما غیر از آن ابعاد دیگری نیز وجود دارد، بالاخص بعد ملی آن.

    در دوران اخیر در کتابهای درسی- با تغییر هر مدیریت، روشهای خرمندانه و منافع ملی و فرهنگی در مقابل سلائق شخصی در حاشیه قرار گرفته اند.

    بالاخص در دروس ادبیات فارسی و تاریخ که دو منبع مهم دادن هویت فرهنگی و ملی است، همواره تغییرات زیادی انجام گرفته است.

    در ابتدا بسیاری از پیوندهای تاریخی ما قبل از اسلام حذف شدند و اکثر اطلاعات در سایه و از ابعاد اسلامی مطرح شدند که از نظر روانشناسی اجتماعی و روانشناسی تبلیغات به علت هجوم اطلاعات زیاد در یک زمینه خاص، مانند ریختن شکر زیاد در چای تأثیر می گذارند.

    از طرف دیگر بالاخص در دوران اخیر نظم اصیل و سنتی فارسی که حاوی حکمت بسیار ارزنده و در سطح جهانی اقلاً کم نظیر است، به تدریج از کتب فارسی حذف شده است و جای آن را چیزی به نام "شعر نو" گرفته است که در صورت تعریف و تعبین معرف ها و شاخص های تعریف بیشتر یک نوع شیوه نگارش است و ارتباطی با "نظم فارسی" ندارد.

    این نکات دلائل مهمی هستند که چرا جوانان ما هویت ملی- فرهنگی خود را از دست می دهند و مایل به ترک ایرانند.

    البته هجوم برنامه های فرهنگی غربی (از نوع داخلی و خارجی) نیز این روند را تشدید می نماید و در نهایت جوانان ما دچار قوه گریز از مرکز می شوند.

    هر کس از گروه خود زده و به گروه دیگر، خارج از محیط خود متمایل می شود و به سری آن کوچ می کند، روستائی به شهر و شهری به خارج.

    علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین خوش رفتاری مسلمین یک عامل بزرگ پیروزی مسلمانان نخستین، در اثر سادگی طبع و فراهم بودن شرائط برای دریافت روح اسلام، بقدری دلباخته آن شده بودند که سعی می کردند به تمام مقرارت دین، آنچنان که هست عمل کنند و سراپا اسلام باشند.

    آنها طبق تعلیم و تربیت اسلامی نه تنها موظف بودند با هم مسلکان خود خوش رفتاری کنند بلکه وظیفه داشتند با همه انسانها «رفتاری انسانی» داشته باشند.

    قرآن مجید، درباره چگونگی روابط و رفتار مسلمانان، با توده های غیرمسلمان، تصریح می کند: لاینهیکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین.

    «خداوند، شمار ار از نیکی و احسان به افراد غیرمسلمان که در امر دین، با شما نجنگیدند و شما را از وطن خود آواراه نکردند، منع نمی کند، خدا افراد دادگر را دوست می دارد.» علی علیه السلام؛ ضمن فرمانی که به مالم اشتر استاندارش در مصر، صادر فرمود، درباره مردم آن سامان که حدود پانزده میلیونشان مسیحی و غیرمسلمان بوده اند چنین تصریح می کند : «نیست به مردم قلمرو حکومت خود، همچون درنده ای خونخوار مباش که خوردن ایشان را غنیمت شماری زیرا آنان دو دوسته اند : «اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق» «یا برادر دینی تواند و یا در آفرینش همانند تو، بنابراین از عفو و گذشت خود، آنچنان آنان را بهره مند ساز که دوست داری خدا از عفو و گذشت خود بتو ارزانی دارد.» مسلمین، در پرتو این نوع تربیتها می کوشیدند با توده های غیرمسلمان، مانند دیگر از هم مسلکان خود، رفتار انسانی داشته باشند البته پیشوایان مذهبی در این راه پیشقدم بودند.

    علی (ع) با مردی از کفار اهل ذمه (کافرانی که در پناه اسلام زندگی دارند) رفیق راه شد، مرد ذمی از او پرسید : بکجا می روی؟

    امام فرمود : کوفه.

    هنگامی که بر سر دو راهی رسیدند، مرد ذمی از حضرت جدا شد، امام نیز با او حرکت فرمود.

    ذمی عرض کرد : مگر نمی خواستید به کوفه بروید؟

    امام فرمود چرا.

    ذمی عرض کرد؛ پس چرا از این راه می آئید مگر نمی دانید راه کوفه از اینطرف نیست؟

    امام فرمد : می دانم ولی پیبامبر ما به ما امر فرموده : هنگامی که با کسی رفیق راه شدیم وقت جدا شدن از او چند قدمی او را بدرقه کنیم و من می خواستم بدین وسیله به دستور او عمل کنم.

    ذمی گفت : واقعاً پیامبر شما چنین امر کرده است؟

    حضرت فرمود : آری، مرد ذمی گفت : کسانی که باو گرویده اند «تنها شیفته رفتار انسانی او شده اند» و من شما را گواه بر اسلامم می گیرم!

    مرد ذمی که تا آن ساعت علی علیه السلام را نمی شناخت، با او به کوفه آمد هنگامی که دانست او امیرالمؤمنین است، در یک مجلس رسمی بدست او ابر از اسلام نمود.

    وحدت و یکپارچگی مسلمین به تجربه ثابت است، متراکم ساختن نیروها در پدید آوردن پدیده ها نقش عظیم تری را در تأثیر همان عوامل بطور جداگانه ایفا می کند.

    مثلاً هرگاه بنا شود، دائره المعارفی بزرگ و جامع الاطراف نوشته شود، و یا مجله ای وزین و آموزنده منتشر گردد، اینکار هم ممکن است از نیروی مشخص واحدی پدید آید و هم از روی هم گذاشتن تیروهای جمعی از دانشمندان و متخصصان فن، شکی نیست که صورت دوم هم جامع الاطراف تر است و هم اصولی تر و قایل دوام تر.

    روی این حساب ساده یک ملت متحد و یک پارچه که تمام نیروهایش را در راه تحقق آرمان و اهدافش بسیج می کند و در ساختن کشوری آباد و مستقل از هیچ گونه کوششی دریغ ندارد طبعاً می تواند در گرد باد طوفان حوادث روزگار، روی پایش بایستد و ستاره اقبالش همواره بر تارک آن بدرخشد.

    چنین ملتی قادر است پرجمعیت ترین ملل جهان را که دارای هدف مشترک و همبستگی کامل نیستند، در خود هضم کرده بر آنان پیشی گیرد و بطور قطع یکی از عوامل مهم پیروزی ملتهای فاتح در طول تاریخ، وجود این اصل در آنها بوده است.

    بطور قطع یکی از عوامل مهم پیشرفت اسلام، در اوائل امر، همان یکپارچگی و بسج کردن همه نیروها در راه تحقیق آرمانهای اسلامی بوده است.

    مسلمانان صدر اسلام، با همه اختلافی که ممکن بود در امور داخلی داشته باشند، هیچگاه از دشمن مشترک و اهداف عالیه اسلامی غاقل نبودند.

    آنان همواره نیروهای خود را در برابر بیگانگان فشرده و یکپارچه کرده و مراقب بودند دشمن از اختلاف آنها سوء استفاده ننموده تیشه به کیان اسلام نزند.

    شما ببینید : آنگاه که جمعی، حق مسلم علی بن ابیطالب علیه السلام را غصب کردند، با آن که می توانست قیام به شمشیر کند، تنها به خاطر مصالح کلی اسلام و حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمین و اینکه تازه مسلمانها از دینشان بر نگردند و دشمنان اسلام از فرصت استفاده نکرده از هر سو بر آن نتازند و اسلام نو ظهور را در نطفه خفه نکنند، از حق مسلم خود صرفنظر کرد و حتی در مواقع لزوم به آنها کمک فکری می نمود.

    و فرزند برومندش امام مجتبی علیه اسلام را نیز در زمره فرماندهان ارتش اسلام به مناطق جنگی اغرام می فرمود.

    گرچه بعد از وفات رسول خدا هیچگاه مسلمین رنگ وحدت کلمه و یکپارچگی کامل را ندیدند اما با همه این احوال، اختلاف مسلمین صدر اول، محدوده به دائره خاصی بوده به محض آنکه احساس می کردند دشمن می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد، و از آن رهگذر لطمه به کیان اسلام وارد سازد، فوراً اختلافها را کنار گذاشته با دشمن مشترک به مبارزه بر می خواستند.

    کوشش صلجویانه مسلمین اسلام بر خلاف بعضی از مذاهب که خود را مخصوص قوم و نژاد خاصی می دانند و به دیگران اجازه نمی دهند که به آن بگروند (مانند آئین یهود که مخصوص قوم بنی اسرائیل است) معتقد است که یک آئین جهانی و برای جمیع اقوام و ملل در تمام اعصار و قرون است.

    از این رو به پیروانش تکلیت می کند که دیگران را با تعالیمش آشنا کرده حقیقت آئینش را به آنان ارائه دهند.

    مسلمین روی این تکلیت مذهبی، وظیفه خود می دانستند که از هر طریق ممکن است، دیگران را با تعالیم و دستورات اسلام آشنا کنند و در آموزش و پرورش اسلامی آنان کوشش نمایند: خواه اینکار از راه تشکیل مدارس، و کنفرانسهای علمی و تدریس حاصل شود و یا از راه مناظره و مباحثات خصوصی و دعوت بخیر.

    ما وقتی که تاریخ چگونگی نشر اسلام را در جهان مطالعه می کند، می بینیم : بسیاری از کشورهایی که اسلام در آنها راه یافته است، از رهگذر رفتوحات اسلامی نبوده بلکه در اثر کوشش های صلح جویانه مبلغان مذهبی، تجار، مهاجران، سیاحان، مسافران و افراد مسلمان بوده که اسلام به آن مناطق راه یافته است : گاهی یک مبلغ مذهبی و یا یک تاجر مسلمان که به منطقه ای وارد می شد، و یا یک سیاح مسلمان که از منطقه ای می گذشت، و یا یک مسافر و مهاجر مسلمان که از راهی عبور می کرد، و یا مسلمانی که در یک مسافر و مهاجر مسلمان که از راهی عبور می کرد، و یا مسلمانی که در محفلی شرکت می کرد و یا در زندانی گرفتار می شد و ...

    از فرصت برای ارشاد و هدایت مردم آن منطقه استفاده می کرد و آنان نرا به کیش اسلام در می آورد.

    محمد عبدالله عنان در کتاب نفیس «مواقف حاسمه فی تاریخ الاسلام» در این باره چنین می نویسد : «جنگ و پیروزی، تنها وسیله پیشرفت اسلام در جهان نبوده، زیرا اسلام (چنانکه می دانیم) در بسیاری از نقاط دور دست که فاتحان اسلامی به آنجا نرسیده اند، بدون جنگ و شمشیر رواج یافت.

    نبودن نظام صحیح فرهنگی و مذهبی برای بدست آوردن میزان فرهنگ و حدود اطلاعات مردم آن سامان، همین مقدار کافی است که بدانیم : در تمام شهر مکه 17 نفر، و در مدینه 11 نفر بیشتر خواندن و نوشتن نمی دانستند، طبیعی است که چنین مردمی هیچگاه نمی توانستند دارای تمدن عالی و رشد فرهنگی باشند.

    به علاوه، بودن انواع خرافات و موهومات در میان آن مردم، خود دلیل دیگری بر عدم رشد فکری و فرهنگی آنان است.

    و اما از لحاظ مذهبی، درست است که کم و بیش، پیروان مذاهب تحریف شده یهود، مسیحیت و صائبی در گوشه و کنار شبه جزیره عربستان وجود داشته اند، اما اکثریت مردم مشرک و بت پرست بودند تا جائیکه تنها در خانه خدا سصید و شصت بت که هر کدام مربوط به قبیله خاصی بوده وجود داشته است.

    البته در خانه ها نیز بتهایی از سنگ و گل و خرما و کشک و غیره وجود داشته که هنگام مسافرت به دور آنها طواف کرده حاجات خود را از آنها می خواستند و گاهی فرزندان خود را در پای خدایان خود قربانی می کردند!!

    نکته قابل توجه این است که : عربها مراسم دینی را به تبعیت از رسوم قبلیه انجام می دادند، زیرا به نظر آنها رسوم قبیله محترم بود.

    در هیچ یک از منافع قدیم نسبت به بتها نشان اخلاص نمی یابیم، از «امرؤالقیس نقل کرده اند که وی به انتقامجوئی از قاتلان پدر بیرون شد و در معبد «ذوالخلصه» باتیر فال گرفت و چون، سه بار تیرمنع درآمد، تیرهای شکسته را به صورت بت پرتاب کرد و گفت : «ای لعنتی» اگر پدر خودت را کشته بودند، مرا از خونخواهی پدر منع نمی کردی!» یافتن خدا مسافر کوله پشتی اش را برداشت و راه افتاد.

    رفت که دنبال خدا بگردد و کفت تا کوله ام از خدا پر نشود بر نخواهم گشت.

    نهالی رنجور و کوچک کنار راه ایستاده بود، مسافر با خنده ای رو به درخت گفت : چه تلخ است کنار جاده بودن و نرفتن؛ و درخت زیر لب گفت : ولی تلخ تر آن است که بر وی و بی رهاورد برگدی.

    کاش می دانستی آنچه در جست و جوی آنی، همین جاست.

    مسافر رفت و گفت : یک درخت از راه چه می داند.

    پاهایش در گل است، او هیچ گاه لذت جست و جو را نخواهد یافت.

    او شنید که درخت گفت اما من جست و جو را از خود آغاز کرده ام و سفرم را کسی نخواهد دید؛ جز آن که باید، مسافر رفت و کوله اش سنگین بود.

    هزار سال گکذشت، هزار سال پرخم و پیچ، هزار سال بالا و پست مسافر بازگشت رنجور و ناامید.

    خدا را نیافته بود، اما غرورش را گم کرده بود.

    مسافر به ابتدای جاده رسید.

    جاده ای که روزی از آن آغاز کرده بود.

    درختی هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده بود.

    زیر سایه اش نشست تا لختی بیاسادی.

    مسافر درخت را به یاد نیاورد.

    اما درخت او را می شناخت.

    درخت گفت : سلام مسافر، در کوله ات چه داری؟

    مراهم میهمان کن.

    مسافر گفت: بالا بلند تنموندم، شرمنده ام، کوله ام خالی است و هیچ چیز ندارم.

    درخت گفت : چه خوب، وقتی هیچ چیز نداری، همه چیز داری.

    اما آن روز که می رفتی، در کوله ات همه چیز داشتی، غرور کمترنیش بود، جاده آن را از تو گرفت.

    حالا در کوله ات جا برای خدا هست و قدری از حقیقت را در کوله مسافر ریخت.

    دست های مسافر از اشراق پر شد و چشم هایش از حیرت درخشید و گفت : هزار سال رفتم و پیدا نکردم و تو نرفتی، این همه یافتی.

    درخت گفت : زیرا تو در جاده رفتی و من در خودم!

    و پیمودن خود، دشوارتر از پیمودن جاده هاست.

    معنویت جیست؟

    در تعریف معنویت، می توان چنین گفت : 1- نوعی باور و رویکرد به جهان هستی که براساس آن یک روح مطلق و با کرامت بر پهنه هستی حاکمیت دارد.

    2- احساس با معنا بودن جهان هستی، حیات انسان و رابطه انسان و جهان، به گونه ای که بتوان تفسیر معنوی از جهان ارائه کرد.

    راه کارهای تقویت معنویت در خانواده و جامعه 1- تقویت پیوند والدین با معنویت 2- تبیین آثار معنویت در زندگی 3- معرفی الگوها و اسطوره های معنوی و اخلاق 4- معنویت، پاسخ گوی نیازها 5- تعدیل و کنترل تربیت رسانه ای 6- هماهنگی خانه و مدرسه در امور فوق برنامه 7- طبیعت، زمینه معنویت 8- شیوه مقابله با سختی ها 9- آشنایی با نهادها و بناهای با عظمت و پرشکوه دینی ارکان سعادت بشر قرآن کریم در سوره کوچکی که به نام «سوره عصر» نامیده می شود، ضمن تأکید، با یک ستم می فرماید : «بشر جز با داشتن چهار خصلت، زیانکار و بدبخت است : اول ایمان، دوم عمل درست و صحیح، سوم تشویق و وادار کردن افراد یکدیگر را به حق، چهارم تشویق و توصیه افراد یکدیگر را به خویشتن داری، استقامت و صبر» اینها چهار رکن و چهار ستون کاخ سعادت بشر می باشند.

    اما رکن اول یعنی ایمان، اساسی ترین رکن حیات انسانی است.

    انسان از آن جهت که انسان است، نمی تواند بدون ایمان، زندگی خوش و مقرون به آسایش داشته باشد.

    حرکات و فعالیت های انسان، همین قدر که از حدود خور و خواب، خشم و شهوت و لذت های آنی تجاوز کرد، نقطه اتکایی لازم دارد و بدون آن نقطه اتکا، نه حرکات و فعالیت های انسان نظم و انضباطی به خود می گیرد و نه مقرون به نشاط و رغبت خواهد بود.

    ما اگر از حیوانات مثلاً اسب، گوسفند یا آهویی را در نظر بگیریم، به وضوح احساس می کنیم که احتیاجی به آن چه ما آن را «ایمان» می نامیم، ندارد، زیرا کارها، حرکت ها و فعالیت های این حیوان بسیار محدود و محصور است.

    آب خوردنی است و علف خرودنی، جست و خیزی و حداکثر مراقبت فرزندی.

    هادی حیران و محرک او و نقطه اتکایش در این اعمال، همان غریزه طبیعی ابتدایی وی است؛ تشنه یا گرسنه می گردد، بدون معطلی و بدون هیچگونه تردید یا تزلزلی دنبال آب و علف خود می رود.

    اگر فرزند آدم، شعاع حرکات و کارهایش محدود به حرکات طبیعی و غریزی بود، او نیز برای کارهای خود نقطه اتکایی جز غرایز اولی و طبیعی خود نداشت، اما چه باید کرد که شعاع اعمال و حرکات لازم و ضروری فرزند آدم خیلی طولانی تر از این هاست، به جهت این که اولین چیزی که انسان را با حیوان فرق می گذارد این است که زندگی وی اجتماعی است.

    زندگی اجتماعی سبب شده که انسان از وجود دیگران بهره های بی حساب ببرد و به همین دلیل، وظایف و تکالیفی در برابر جامعه، که در سایه وی بهره بی حساب می برد به عهده دارد.

    آنجا که پای انجام وظایف و تکالیف اجتماعی است، دیگر غریزه و طبیعت حکمفرما نیست و آن سهولت و آسانی و بلکه لذت و بهجتی که در انجام کارهای طبیعی هست، در اینجا وجود ندارد، در اینجا بشر فقط سنگینی بار وظیفه و تکلیف را روی دوش خود احساس می کند، بالاتر این که احساس می کند انجام وظیفه و تکلیف در بسیاری از موارد، برخلاف طبیعت و میل و غریزه شخصی است.

    وظیفه از او راستی، امانت، فداکاری، انصاف، عدالت، تقوی، عفت و پاکدامنی می خواهد و طبیعت شخصی وی، برعکس، حکم می کند که برای جلب لذت و منفعت شخصی دروغ بگوید.

    خیانت و دزدی کند، از فداکاری، انصاف و عدالت تن باز زند، جامه تقوا، طهارت و عفت را بیالاید تا به کام رسد.

    این جاست که انسان خود را در برابر یک سلسله تصمیمات بزرگ می بیند.

    در جهت مخالف طبیعت و منفعت خودش، و محال است که بدون نقطه اتکایی که روح او را به این فضایل راحتی سازد، بتواند از عهده برآید.

    این نقطه اتکا همان است که «ایمان» نامیده می شود، همان رکن اول از چهار رکن سعادت بشر است که قرآن مجید ذکر کرده است.

    رکن دوم، عمل صحیح و شایسته است.

    ممکن است مردمی ایمان داشته باشند.

    اما عمل صحیح نداشته باشند.

    ابتدا تصور ابن مطلب شکل به نظر می رسد که چگونه ممکن است که ایمان باشد و تجلیات آن عمل صالح است نبوده باشد.

    اما نباید تعجب کرد.

    زیرا گاهی مردمی ایمان به مبادی عالیه دارند، به خدا، پیغمبران، کتب آسمانی و اولیای دین اعتقاد و ایمان دارند، ولی در اثر بعضی انحرافات و اشتباهات گمان می کنند که تنها ایمان داشتن کافی است و عمل اهمیت چندانی ندارد، یا ممکن است مردمی عمل بکنند و عملشان متکی به ایمان و عقیده باشد، ولی در تشخیص عمل اشتباه کرده باشند، یعنی یک سلسله اعمال را به حکم ایمان و عقیده خود انجام بدهند که هیچ اثر و فایده ای برآن اعمال مترتب نگردد.

    چه بسیار دیده می شود که مردمی از روی عقیده و ایمان زحمت ها می کشند و تلاش ها می کنند اما بیهوده، کوچک ترین اثر نیکی بر اعمال ابن ها مترتب نیست.

    رکن سوم سعادت بشر عبارت است از تشویق و تحریک افراد، یکیدگر را به ملازمت ایمان و حق و عمل شایسته.

    افراد جامعه نه تنها باید ایمان داشته باشند و نیکو عمل کنند، بلکه باید به انواع وسایل قولی و عملی، یکدیگر را به ایمان و عمل صالح توصیبه و تشویق کنند، جامعه خود را باید طوری بسازند که دائماً افراد تحت تلقین کارهای خیر واقع گردند، نه آن که خدای ناخواسته وضع جامعه به صورتی در آید که افراد دائماً تحت تلقین بدکاری و فساد قرار گیرند.

    رکن چهارم ، توصیه و تشویق به صبر، استقامت و پایمردی است.

    چرخ روزگاری همیشه بر وفق مراد اشخاص نمی گردد و تند باد حوادث همواره در جهت موافق حرکت کشتی حرکت نمی کند، باید در مقابل خوادث و ناملایمات ایستادگی و پایداری کرد و باید افراد دائماً یکدیگر را به صبر، استقامت و پایداری توصیه و تشویق کنند.

    قرآن کریم می فرماید : «اگر مردم بر راه حق استقامت بورزند، اما از دریای رحمت خود آب فراوان نصب ایشان خواهیم کرد».

    (سوره جن، آیه16).

    ایمان به خدا آن قسم از عوامل پیشرفت اسلام را که مربوط به روح و محتوای اسلام بوده در مباحث پیش مورد بررسی قرار دادیم، و اینک قسم دیگر آن را که مربوط به روحیات و خصائل روانی و رفتار مسلمین است، بررسی می کنیم و از «معجزه ایمان» آغاز می نمائیم : «ایمان» چنانکه خواجه نصیرالدین می گوید ، عبارتست از «باور داشتن» خواه این باور، مربوط به آفریدگار جهان و زندگی پس از مرگ و مبادی مذهب باشد و خواه مربوط به درست و اصال هر مکتب و ایده ای.

    در هر صورت این «باور داشتن» اثرات معجزه آسائی دارد : قدرت تحمل را زیاد می کند، روح امید و فداکاری را افزایش می دهد، زندگی را پرنشاط می کند، تشویش و نگرانی را از آدمی دور می سازد، قدرت اراده و خودداری از گناه را نیرومند می کند، به آدمی شجاعت و شهامت می دهد، چه بسا احساس درد و رنج را از انسان دور، و امراض را شفا می بخشد.

    گرچه هر عقیده و باوری دارای اثرات فوق العاده و شگفت انگیز است.

    اما ایمان مذهبی که براساس اعتقاد به مبدأ و معاد و مقدسات دینی استوار است، اثرات معجزه آساتری دارد.

    روی همین جهت است که ویلیام جیهس می گوید : «ایمان از نیروهائی است که بشریه به کمک آن زنده است و فقدان آن، یعنی مرگ و نابودی».

    احادیثی در مورد ایمان، عامل بزرگ پیشرفت جامعه «و لاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» سست نشوید و اندهگین مباشید زیرا شما برترین مردمید اگر دارای ایمان باشید.

    «هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین» او (خدا) کسی است که ترا بیاری خود و مؤمنان تأیید کرد.

    «ان یکن منکن عشرون صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مأه یغلبوا الفاً من الذین کفروا بانهم قوم لا یفقهون» اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن (از کفار) چیره می شوند و اگر از شما صد تن باشند، بر هزار تن از کسانی که کافر شده اند غلبه می کنند، برای آنکه (کفار) گروهی هستند که نمی فهمند.

    دلسوزی به یکدیگر یکی دیگر از فلسفه های زهد : ابراز همدردی با طبقه محروم و مستند است، در جامعه ای که مردم عملاً به دو گروه برخوردار و محروم تقسیم می شوند، طبعاً محرومان از دو جهت احساس رنج می کنند: رنج ناشی از تهیدستی و رنج احساس عقب ماندگی.

    در چنین اجتماعی، در درجه اول انسان وظیفه دارد : تماشاگر صحنه نباشد و تا آنجا که مقدور است در دگرگونی جامعه و برقراری عدالت اجتماعی و مساوات بکوشد و در درجه دوم از راه «ایثار» و رنج خود و راحت یاران طلبیدن این شکاف را پر نماید، اما همینکه می بیند : «کشته از بسکه فزون است کفن نتوان کرد» و بقدری تهی دست و محروم وجود دارد که این راهها برای برخوردار ساختن آنان کافی نیست، ناگریز از راه همدری و شرکت در غم محرومان مرهمی روی دل مجروح آنان می گذارد و البته اینکار، از ناحیه زمامداران و پیشوایان امت که چشمها به آنان دوخته است ضروری تر می باشد و لذا می بینیم که علی علیه السلام در دوران خلافت، بیش از هر وقت دیگر، زاهدانه زندگی می کرده است.

    در یک جا می فرماید : ان الله قرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفهسم بضعفه الناس کیلا یتبیغ بالفقیر فقره.

    خداوند بر پیشوایان دادگر فرض کرده است که زندگی خود را با طبقه ضعیف تطبیق دهند که رنج تهیدستی، مستمندان را ناراحت نکند.

    انگیزه های نیرومند، آفریننده کار و تلاش کار، یکی از عوامل بزرگ موقعیت، و انگیزه، آفریننده کار است.

    اما آیا همه مردم برای کاری که می کنند انگیزه قوی دارند؟

    می دانیم افرادی که آروزی خود را به هدف تبدیل کرده، برای رسیدن به هدفشان نقشه و برنامه ای می نویسند و آن را دنبال می کنند، جزو پیشروترین گروه های جامعه اند.

    آگاهیم که اگر هدف ها و تلاش های این افراد با استعداد و علاقه هایشان همخوانی داشته باشند، بازدهی، پیشرفت، و شادمانی افزون تری خواهندداشت.

    باخبریم که میزان شور و انگیزه و تمرکز کسی که با چنین ویژگی هایی کار می کند، به حدی می رسد که گذشت زمان را حس نمی کند و خدمات و ساخته هایش از کیفیت برتری برخوردار می شود.

    اما یقین داریم که بسیاری از افراد این ویژگی ها و انگیزه های قوی برای کارکردن را ندارند، و حتی اگر کارشان ویژگی های اشاره شده را داشته باشد، امکان دارد که در جریان رسیدن به هدف های شخصی یا سازمانی، با تکالیفی رو به رو شوند که تمایلی به انجام آن ها نداشته باشند.

    در اغلب موارد، عدم اجرای این نوع تکالیف می تواند باعث عقب ماندن یا سبب شکست خوردن برنامه ها شود.

  • فهرست
    عنوان صفحه
    1- پرسش مهر انتهای نمایش نیست آغاز جستجو است 1
    2- مقدمه 3
    3- علم و علم آموزی 4
    4- نظام فرهنگ 5
    5- استبداد نامستدل 5
    6- مذهب 6
    7- هویت فرهنگی 8
    8- علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین 9
    9- خوش رفتاری مسلمین یک عامل بزرگ پیروزی 9
    10- وحدت و یکپارچگی مسلمین 12
    11- کوشش صلجویانه مسلمین 14
    12- نبودن نظام صحیح فرهنگی و مذهبی 15
    13- یافتن خدا 17
    14- معنویت چیست 18
    15- راه کارهای تقویت معنویت در خانواده و جامعه 19
    16- ارکان سعادت بشر 19
    17- ایمان به خدا 23
    18- دلسوزی به یکدیگر 25
    19- انگیزه های نیرومند، آفریننده کار و تلاش 26
    20- هویت ملی و ایرانی ماندن و عشق به آن 27
    21- بازیابی هویت 29
    22- خلاقیت چیست 30
    23- ویژگی های افراد خلاق در جامعه 30
    24- عوامل ایجاد خلاقیت در افراد برای پیشرفت جامعه 32
    25- پیشنهادی در امر آموزش و پرورش 32
    26- عباراتی درباره خلاقیت 33
    27- موانع خلاقیت در افراد جامعه 34
    28- تأثیر جامعه در ظهور خلاقیت یا عدم ظهور خلاقیت 35
    29- خلاصه و نتیجه گیری 36
    30- منابع و مآخذ 39

واژه‌های کلیدی سیستم اطلاعات مدیریت[1](MIS)، طراحان، راهبران، کاربران، موانع انسانی، موانع سازمانی، موانع محیطی چکیده امروزه رشد روز افزون فناوری اطلاعات[2] و تأثیر چشمگیر آن درافزایش بهره وری سازمانهای دولتی و خصوصی در سطح جهان، حرکت جهانی را به سمت بهره گیری از انواع مختلف سیستم های اطلاعاتی به ویژه سیستم اطلاعات مدیریت (MIS) ، موجب شده است که کشور مانیز در مسیر این حرکت قرار ...

خلاصه افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. با بررسی افزایش تقاضا برای بهره‌مندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، موانع اصلی تحقق آن را می‌توان در علل ذیل عنوان نمود: 1- عدم گسترش مناسب دانشگاهها در جهان و بخصوص در ایران. 2- پیدایش رشته های نوظهور و تنوع رشته ها. 3- کاستی بودجه دانشگاهها که تا حدی زمینه رقابت ...

چکیده : امروزه پژوهش و تحقیق و تولید علم از نیازهای مسلم و اساسیِ هر جامعه است که در سیاست گذاریهای کلان کشورهای پیشرفته ، در زمره ردیفهای نخستِ برنامه ریزی به حساب میآید . مسلماً حائز اهمیت قرار گرفتن این موضوع در بین برنامهریزان هر کشوری نقش و جایگاه حساسی در روند توسعه آن کشور خواهد داشت . بی شک پیشبرد هر چه بیشتر این موضوع در کشورهای در حال توسعه مثل کشور ما ، نسبت به ...

چکیده توسعه، فرایندی چند بعدی و به معنای فراهم شدن زمینه‌های لازم برای ظهور ظرفیت‌ها و قابلیتها برای نیل به پیشرفت و افزایش تواناییهای کمی‌و کیفی جامعه تلقی می‌‌شود. برای آن سه رکن اساسی متصور شده است از‌این رو اصولی چند را برای هدایت آن منظور کرده‌اند در فرایند توسعه نهادهای بسیاری دخیلند، یکی از نهادهای اساسی آموزش و پرورش است.‌این نهاد به طور مستقیم برفرایند توسعه اجتماعی ...

ايران امروز گرچه در مسير رشدو شکوفايي گام برميدارد اما بايد توجه داشت که شکوفايي هر کشور و ملتي در گرو تلاش جوانان و نوجوانان و در اصل باورهاي اعتقادي آنهاست . پس آنچه را که بايد از ريشه محکم ساخت ،اساس و اصول باورهاي جوانان است . آنچه که به وضوح رخ

در سال‌های‌ اخیر، از توسعه‌ صادرات‌ غیرنفتی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از سیاست‌های‌ مورد تأکیددولت‌ نام‌ برده‌اند. در سال‌های‌ اخیر، از توسعه‌ صادرات‌ غیرنفتی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از سیاست‌های‌ مورد تأکیددولت‌ نام‌ برده‌اند. تحلیل‌گران‌ اقتصادی‌ کشور نیز، کم‌ و بیش‌، به‌ موضوع‌ توسعه‌ صادرات‌غیرنفتی‌ به‌ عنوان‌ راهبردی‌ موفقیت‌آمیز برای‌ رسیدن‌ به‌ نرخ‌ رشد اقتصادی‌ بالا، اشاره‌ ...

مقدمه (خلاقیت ) مقوله ای است که اغلب ابعاد زندگی اجتماعی بشر را در بر می گیرد اما به جرات می توان گفت خلاقیت در آموزش و پرورش نکته ای کلیدی و حائز اهمیت است . با عنایت به اینکه ،زمینه اساسی خلاقیت باید در خانواده ، مدرسه و دانشگاه فراهم گردد و مدارس در این زمینه نقشی مضاعف دارند در این مقاله کوشش می شود برخی از ابعاد اساسی ( خلاقیت و آموزش ) مورد توجه قرار گیرد. تعریف خلاقیت : ...

نقش زمان درمدیرت آموزش عالی کشور نیجریه مقدمه: زمان درهیچ نقطه ای از جهان به راحتی تحصیل نکرده اند. دسترسی زمان به آموزش آنقدر محدود بود که تصور می‌شد ، امری غیر ممکن باشد. فشار حاصل از تبعیض در آموزش که بعلت فقر والدین است . راز نان به روش می‌کشند. فرصت های مساوی برای اوالاد دختر وپسر وجود ندارد. حتی در بعضی از فرهنگ ها: تحصیل فرزندان دختر قدغن شده است ، چون آنچه از آن ها ...

تکنولوژي آموزشي درعرصه هاي متعدد کارايي خود را نشان داده است. هر فرد، سازمان يا نهادي که از روشهاي پيشنهادي علم تکنولوژي آموزشي بهره گرفته، بيش از پيش بر بهره وري و اثر بخشي خود افزوده است. تکنولوژي آموزشي در آموزش و پرورش به سان چراغي است که د

اندازه دولت و رشد اقتصادی مقدمه نقش صحیح و اندازه متناسب دولت, به عنوان بحثی جدال انگیز بین اقتصاددانان و دولتمردان از دوره کلاسیکها و نظریات آدام اسمیت (laissez-faire) در قرن نوزدهم شروع شده است. البته, تفکرات و سیاستهای اقتصادی به طور قابل ملاحظه‌ای در قرن اخیر تغییر کرده‌اند. از هنگامی که جنگ جهانی دوم مبنای درآمدها را تغییر داد و از زمانی که سیستم‌های تأمین اجتماعی شروع به ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول