مدار جاری و لامپ روشن میشود.
لازم نیست که چند دقیقه، یا حتی چند ثانیه صبر کنیم تا آثار جریان را در مدار مشاهده کنیم.
ضمناُ به نظر میرسد که فاصله بین کلید و لامپ، که معمولاً خیلی بیشتر از cm10 است، بر زمان بروز آثار الکتریکی تأثیر محسوسی ندارد.
نکته آن است که برای اینکه فیلامان به جریان پاسخ دهد، لازم نیست صبر کنید تا یک الکترون معین از سر باتری به لامپ برسد.
وقتی که کلید را میبندیم، همه توزیع بار درون رسانات، تقریباً بلافاصله، به حرکت درمیآید؛ این موضوع شبیه ان است که آب درون یک لوله دراز بلافاصله پس از بازکردن شیر جاری میشود.
20-3 مقاومت و مقاومت ویژه
اگر سیمی بین دو قطب باتری ببندیم، بارهای مثبت از داخل این مدار خارجی جاری میشوند و از قطب مثبت به قطب منفی، یعنی، مطابق شکل20-7، از نقطه با پتانسیل بیشتر به نقطه با پتانسیل کمتر میروند.
در داخل باتری جریانبارهای مثبت از قطب منفی به قطب مثبت، یعنی در خلاف جهت میدان الکتریکی، است؛ در داخل باتری، عامل حرکت بارها میدان الکترواستاتیکی نیست بلکه واکنش شیمیایی باتری است.
در مدار خارجی، عامل حرکت بارها مبدان E است.
به عنوان نمونهای مشابه با جریان بار در مدارهای الکتریکی میتوان از جریان آب در سیستمهای هیدرولیکی نام برد.
آب در میدان گرانشی همیشه به پایین جاری میشود؛ اما ابزارهایی – مثل تلمبه – وجود دارد که با گرفتن انرژی از سایر منبعها، آب را به بالا میرانند.
اگر سیم بین قطبهای باتری، یک رسانای کامل و ایدهآل باشد که بر بارهای متحرک آن هیچ نیرویی جز نیروی الکتروستاتیکی خارج وارد نمیآید، این بارها بر اثر میدان E به طور یکنواخت شتاب میگیرند.
درنتیجه، سرعت متوسط حاملهای بار در طول زمان به طور پیوسته زیاد میشود، و به همین ترتیب، جریان نیز افزایش مییابد.
اما عملاً چنین نیست.
جریان به سرعت به مقداری ثابت میرسد که متناسب با اختلاف پتانسیل دو سر سیم است.
علت این امر آن است که سیم در برابر حرکت حاملهای بار مقاومت میکند و درنتیجه حالت پایا دست میدهد.
بنابر تعریف، مقاومت سیم عبارت است از نسبت ولتاژ به جریان؛ یعنی:
(20-5)
که R مقاومت، I جریانی که از این مقاومت میگذرد، و V افت پتانسیل در طول این مقاومت است؛ یعنی V اختلاف پتانسیل دو سر عنصر مقاومتی در شرایطی است که جریان I از آن میگذرد.
واحد مقاومت اهم ، به نام گئورک سیمون اهم (1787-1854) است.
هر اهم برابر است با یک ولت بر آمپر.
هر عنصر مداری را که فقط مقاومت وارد مدار کند، مقاومت (خالص) مینامند.
در اکثر موارد، مقاومت عناصر مداری، دست کم در گسترهای وسیع از جریان، از جریان داخل آن مستقل است.
معادله (20-5) یا رابطه معادل آن.
(20-6)
را که R ثابت فرض میشود، قانون اهم مینامند.
مثال 20-2 یک مقاومت را به قطبهای یک باتری V10 بستهاند.
جریان در این مقاومت چه قدر است؟
حل: از معادله تعریف کننده R، یعنی معادله (20-5)، داریم
بدینسان:
قانوه اهم، برخلاف قوانین حرکت نیوتون، قانون دوم ترمودینامیک، یا قوانین پایستگی انرژی و اندازه حرکت، از جمله قوانین بنیادی طبعت محسوب نمیشود.
بسیاری از سیستمهای مقاومتی از قانون اهم پیروی نمیکنند.
این سیستمها در الکترونیک حالت جامد نقشی کلیدی بازی میکنند.
اما قانون اهم برای اکثر عناصر ساده مداری، مانند سیم، گرمکن برقی و مانند آن، یا صادق است، یا دست کم تقریبی خوب به شمار میاید.
مقاومت رساناها به طول، l ، مساحت سطح مقطع، A، و یک خاصیت ذاتی ماده رسانا، یعنی مقاومت ویژه، بستگی دارد.
رابطه بین مقاومت، R، و مقاومت ویژه، l، به این قرار است
(20-7)
واحد مقاومت ویژه اهم متر است.
گستره مقدار مقاومت ویژه مواد در دمای اتاق وسیع است؛ از مقادیر کم برای فلزات بسیار خالص، مثل مس و نقره، گرفته تا مقادیر بسیار بزرگ برای نارساناهای خوب، مانند شیشه، تفلون، و میلار.
مقاومت ویژه چند فلز خالص، آلیاژ، نیمرسانا و نارسانا در دمای ، در جدول 20-1 درج شدهاند.
گستره این مقادیر 25 دهه (مرتبه بزرگی) است.
جدول 20-1 مقاومت ویژه و ضریب دمایی مقاومت ویژه در نارسانا در دمای ، در جدول 20-1 درج شدهاند.
علت بروز مقاومت در برابر جریان بار در رساناها این است که حاملهای بار به موانع گوناگونی برخورد میکنند که میخواهند جلوی حرکت آنها را بگیرند.
حاملهای باربر اثر برخورد با این موانع انرژی و اندازه حرکتی را که، از برخورد قبلی تا حال، از میدان الکتریکی گرفته بودند، از دست می دهند.
چنان که به زودی خواهیم دید، از دست رفتن انرژی باعث میشود که مقاومتی که جریان از داخل آن میگذرد گرم شود.
موانعی که الکترونهای رسانش را پراکنده میکنند، ممکن است ناخالصیهای موجود در فلزات خالص باشند، زیرا دستیابی به فلز مطلقاً خالص ناممکن است.
حتی بلور فلزات مطلقاً خالص (جز ابررساناها در دمای به حد کافی پایین) مقاومتی ماصفر دارد، زیرا حرکت گرمایی اتمهای بلور فلز، الکترونهای آزاد را پراکنده میکند.
چون دامنه این حرکت ارتعاشی در بلور با افزایش دما زیاد میشود، باید انتظار داشت که پراکنش الکترونهای آزاد، و درنتیجه مقاومت ویژه رساناهای فلزی، نیز با افزایش دما زیاد شود.
در واقع همین پدیده را هم مشاهده میکنیم.
ضریب دمایی مقاومت ویژه را مانند ضریب انبساط گرمایی تعریف میکنند: (20-8) مقادیر برای چند فلز خالص، آلیاژ، و کربن، که رسانایی غیرفلزی است، در جدول 20-1 درج شدهاند.
امکان پیشبینی و توصیف مقاومت ویژه نیمرساناها خیلی کمتر است.
این مقاومت ویژه به شدت تابع دما و نیز غلظت ناخالصیهای موجود در ماده میزبان است (فصل 30).
20-10 رسانش عصبی مغز را غالباً به کامپیوتر تشبیه میکنند، و این تشبیه معقول به نظر میآید.
مغز نیز، مانند کامپیوتر، می تواند اطلاعات را دریافت، پردازش، و در حافظه ذخیره کند، و نیز می تواند دستوراتی به واحدهای محیطی بدهد.
به علاوه، در اینجا هم مانند کامپیوتر، هرکدام از این اعمال شامل انتقال تکانههای الکتریکی است.
اصطلاح «سیستم عصبی» شامل مغز، نخاع، و نورونهای محیطی است.
عصبشناسان به نورونهای حسی، که سیگنالهایی از اندامهای حسی مانند چشم و گوش به مغز میفرستند، فرق میگذارند.
بدن انسان میلیونها نورون دارد، وگرچه جزئیات این نورونها با هم متفاوت است، برخی مشخصههای آنها مشترک است.
نورون از پیکره سلولی، شامل هسته سلول، تعدادی زائده منشعب یعنی دندریتها، و دنبالهای دراز، موسوم به تار عصبی یا اکسون، تشکیل میشود.
اکسون مانند خط انتقالی از پیکره سلولی به سرهای دور از پیکره سلولی است.
فعالیت الکتریکی در سیناپسها (پیوند نورونی) آغاز میشود.
سیناپسها به دندریتها متصلاند.
محرک دندریت میتواند یک سیگنال الکتریکی باشد؛ اما، در اکثر موارد، مادهای شیمیایی است (مثل استیل کولین) که به مدتی کوتاه پتانسیل الکتریکی دو طرف غشای سلولی را در سیناپس تغییر میدهد و نورون را به فعالیت وا میدارد.
سردور از پیکره نورون (یا آکسون) نیز یک یا چند سیناپس دارد که، در پاسخ به تحریک الکتریکی، مادهای شیمیایی آزاد میکند.
تمامی سلولها، ازجمله نورونها، را غشایی ظریف دربرگرفته است که اجزای سلول (هسته، ماده ژنتیکی، میتوکوندریها، آنزیمها، و غیره) را از مایع برون سلولی جدا می کند و انسجام سیتوپلاسم.
یعنی مایع سلولی، را حفظ می کند.
غشای نورونها مجراها یا منافذ زیادی دارد که یونهای پتاسیم میتوانند با آزادی نسبی از آنها بگذرند، اما عبور یونهای سدیم از آنها منع میشود.
مجراهای دیگری وجود دارد که یونهای سدیم میتوانند از آنها بگذرند، اما در شرایط عادی مولکولهایی آلی، که مانند دروازه عمل میکنند، این مجراها را میبندند.
ترکیب پیچیده آلی دیگری در سطح داخلی غشا وجود دارد که مانند تلمبه عمل میکند، و به طور ثابت یونهای سدیم را از سیتوپلاسم میکشد و به مایع برون سلولی میفرستد.
در نتیجه این عمل تلمبهزنی، اختلاف پتانسیلی در دو طرف غشای سلولی به وجود می آید.
معمولاً داخل سلول در حدود mV70 منفی تر از بیرون آن است.
این کمیت را پتانسیل استراحت سلول مینامند.
به بیان دیگر، اکسون مانند یک خازن دراز استوانهای است؛ غشای نازک و نارسانای سلول دو ناحیه با رسانایی متوسط یونی،سیتوپلاسم و مایع برون سلولی، را از هم جدا میکند.
ظرفیت نورونها تقریباً بر سانتیمتر مربع است که متناظر است با غشایی به ضخامت حدوداً nm10 و ثابت دیالکتریک 5، سطح داخلی غشا یک بارز خالص منفی و سطح خارجی یک بار خالص مثبت دارد.
نفوذپذیری (تراوایی) مجراهای سدیم و پتاسیم در غشا به تغییرات پتانسیل غشا حساس است.
اگر، در نقطهای در طول نرون، اختلاف پتانسیل دوطرف غشا به کمتر از استانهای معین برسد، دروازههای سدیم به مدتی کوتاه (در حدود ms1) به سرعت گشوده میشوند.
در این حالت یونهای مثبت سدیم، که غلظت آنها در مایع برون سلولی بیشتر از سیتوپلاسم است، از این دروازههای گشوده شده به داخل سلول هجوم میآورند.
درنتیجه، پتانسیل داخل سلول در آن نقطه به سرعت بالا میرود و معمولاً نسبت به بیرون کمی مثبت میشود.
چون مایعهای داخلی و خارجی سلول رساناهایی یونیاند، پتانسیل دو طرف غشا در نواحی مجاور ناحیه فعال نیز از استانه گشوده شدن دروازهها کمتر میشود.
دروازههای سدیم در نقاط مجاور نیز باز میشوندا، جتی با وجودی که دروازههای سدیم در نقطه ابتدایی بسته میشوند، ورود یونهای سدیم را به داخل میسر میکنند.
به این ترتیب، این پتانسیل کنش در راستای اکسون نورون منتشر میشود.
نورونی که یک بار تحریک شود، نمیتواند بلافاصله پتانسیل کنش دیگری را منتقل کند.
زمان بازیابی کوتاهی، موسوم به دوره تحریکناپذیری، وجود دارد که در خلال آن، تحریکهای بالاتر از آستانه، پتانسیل کنش ایجاد نمیکنند.
دوره تجریکناپذیری نوعاً از مرتبه یک میلی ثانیه است.
و تعداد پالسهایی را که نورون میتواند منتقل کند به حدود هزار پالس در هر ثانیه محدود میکند.
در طول دوره تحریکپذیری، تلمبه سدیم اندک یونهای سدیمی را که، در زمان گشوده بودن دروازههای سدیم، به داخل نفوذ کرده بودند به بیرون تلمبه میکند، و نورون برای پاسخ به تحریکهای بالاتر از آستانه دیگر آماده میشود.
سرعت انتشار پتانسیل کنش به رسانایی سیتوپلاسم و مایع برون سلولی، ضخامت، ثابت دیالکتریک، و مقاومت ویژه غشا، و نیز قطر اکسون بستگی دارد؛ هرچه قطر زیادتر شود، سرعت انتشار هم بیشتر میشود.
به اتکای یک استدلال ساده نظری چنین برمی آید که سرعت انتشار باید با جذر قطر اکسون، D، متناسب باشد؛ در واقع؛ رابطه بین و D نقریباً خطی است.
در بیمهرگان، گرایش به این سمت است که نورونهایی که ماهیچههای دخیل در اعمال فرار و دفاع سریه را تحریک میکنند، قطری بزرگ داشته باشند.
در اسکوید، قطر اکسون عصبی که انقباض ماهیچههای جبه را کنترل میکند، در حدود mm1 است؛ به این ترتیب، سرعت انتشار درحدود m/s35 میشود.
در بسیاری از مطالعات تجربی اولیه الکترونوروفیزیولوژی، این اکسون بسیار بزرگ اسکوید را به کار میبردند، که به سادگی میشد الکترود به درون آنها فرو برد.
در مهرهداران، انتقال سریع تکانههای عصبی به این ترتیب انجام میشود که کل اکسون، پوششی از یک لایه بسیار نازک چربی، به نام غلاف میلین، دارد که در فواصلی معین در طول اکسون قطع شده است.
در این نقاط، به نام گرههای رانویه، غشا بیرون است.
پتانسیل کنش، عملاً، از یک گره به گره دیگر میجهد.
فرایندی که آن را رسانایی جهشی می نامند.
رسانایی جهشی در اعصاب پستانداران، با وجودی که قطر اکسون تنها در حدود یک میکرون است، با سرعتی درحدود m/s100 انجام میشود.
عصب بینایی آدمی در حدود 1 میلیون نورون دارد، که هر یک از آنها سیگنالهای عصبی را با این سرعت منتقل میکند.
اگر قطر هر نورون mm1 میبود، قطر عصب بینایی از قطر جمجمه بیشتر میشد.
بنابراین، غلاف میلین و گرههای متناظر رانویه برای انتقال سریع اطلاعات بین اندامهای حسی و مغز، و بین مغز و ماهیچهها ضروریاند.
برخی بیماریها، مانند ناتوانی ماهیچهها، حاصل کارنکردن سلولهایی هستند که غلاف میلین را میسازند.
خلاصه فصل منبعهای نیروی محرکه الکتریکی (emf) در مدارهای بسته جریان بار ایجاد میکنند.
مقدار نیروی محرکه الکتریکی، ، منبع با اختلاف پتانسیل بین دو سر منبع در شرایط مدار باز برابر است.
مقاومت داخلی منبع، Ri، عبارت است از نسبت نیروی محرکه الکتریکی آن به جریان اتصال کوتاه Isc.
جریان عبارت است از حرکت بار.
واحد جریان، آمپر (A) است.
یک آمپر متناظر است با عبور کولن بار از یک ناحیه در یک ثانیه.
بعد جریان عبارت است از جریان متوسط عبارت است از و جریان لحظهای به این قرار است سرعت متوسط حاملهای باری را که عامل جریان بارند، سرعت سوق، ، این حاملها مینامند.
رابطه جریان و سرعت سوق عبارت است از که در آن n چگالی حاملهای بار، یعنی تعداد حاملها در واحد حجک، q بار هر حامل، و A مساحت سطح مقطع رساناست.
مقاومت یک عنصر مقاومتی، بنابر تعریف، عبارت است از نسبت اختلاف پتانسیل بین دو سر مقاومت به جریان آن.
یعنی، که در آن V افت ولتاژ مقاومتی که جریان I از آن میگذرد.
اگر R مستقل از I باشد، میگویند که عنصر مداری از قانون اهم پیروی میکند، V=I R که در آن R ثابت است.
مقاومت سیمها از این رابطه به دست میآید.
که l طول، A مساحت سطح مقطع سیم، و مقاومت ویژه مادهای است که سیم از آن ساخته شده است.
انرژی خورشیدی و استفاده از دمای آن پیشرفت علم و فن آوری علاوه بر دستاوردهای فراوان برای آسایش و رفاه بشر، همواره مشکلات تازه ای را بهمراه داشته است که بعنوان مثال آلودگی های زیست محیطی ناشی از سوخت های فسیلی از آن جمله است.
به عبارت دیگر از یک طرف در نتیجه سوختن مواد فسیلی گازهای سمی وارد هوا میشود و تنفس انسان را مشکل می کند و محیط زیست را آلوده می سازد و از طرفی دیگر تراکم این گازها در جو زمین مانع خروج گرما، از اطراف زمین می شود و باعث افزایش دمای هوا و تغییرات گسترده آب و هوایی در زمین می گردد که اثر گلخانه ای نامیده می شود.
چنانچه افزایش دمای هوا مطابق روند فعلی ادامه یابد، بازگرداندن آن به وضعیت سابق تقریبا غیر ممکن خواهد بود.
بهترین راه حلی که اکثر دانشمندان پیشنهاد کرده اند، متوقف کردن روند رو به رشد این گازهای مضر است.
متخصصان بر این باورند که با استفاده از انرژیهای پاک نظیر انرژی خورشیدی، بادی، زمین گرمایی، امواج و … بجای انرژی های حاصل از سوختهای فسیلی از آلودگیهای زیست محیطی و خطرات مترتب بر آن جلوگیر ی خواهد شد.
با توجه به موارد یاد شده وزارت نیرو فعالیت های گسترده ای را برای استفاده از انرژی های نو از سال 1374 آغاز نموده و این فعالیت ها در سازمان انرژی های نو ایران ( سانا ) متمرکز گردیده است.
این سازمان تا کنون به دست آوردهای مهمی نایل شده است ولی هنوز ابتدای راه است و امید داریم بتوانیم با حمایت مسئولین و مقامات شایسته دست یابیم.
جزوه حاضر در زمینه انرژی خورشیدی برای آگاهی دانش آموزان عزیز تهیه شده است.
در مورد سایر انرژیهای نو از قبیل انرژی باد، زمین گرمایی، زیست توده و هیدروژن نیز جزوه هایی برای دانش آموزان در دست تهیه است که بزودی تکثیر و منتشر خواهد گردید.
خورشید نه تنها خود منبع عظیم انرژی است، بلکه سرآغاز حیات و منشا تمام انرژی های دیگر است.
طبق برآوردهای علمی در حدود 6000 میلیون سال از تولد این گوی آتشین می گذرد و در هر ثانیه 2/4 میلیون تن از جرم خورشید به انرژی تبدیل می شود.
با توجه به وزن خورشید که حدود 333 هزار برابر وزن زمین است.
این کره نورانی را می توان بعنوان منبع عظیم انرژی تا 5 میلیارد سال آینده به حساب آورد.
قطر خورشید کیلومتر است و از گازهایی نظیر هیدروژن ( 8/ 86 درصد )، هلیوم ( 3 درصد ) و 63 عنصر دیگر که مهمترین آنها اکسیژن- کربن- نئون و نیتروژن است تشکیل شده است.
میزان دما در مرکز خورشید حدود 10 تا 14 میلیون درجه سانتیگراد می باشد که از سطح آن با حرارتی نزدیک به 5600 درجه و به صورت امواج الکترومغناطیسی در فضا منتشر می شود.
زمین در فاصله 150 میلیون کیلومتری خورشید واقع است و 8 دقیقه و 18 ثانیه طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد بنابراین سهم زمین در دریافت انرژی از خورشید حدود از کل انرژی تابشی آن می باشد.
جالب است بدانید که سوختهای فسیلی ذخیره شده در اعماق زمین، انرژیهای باد و آبشار و امواج دریاها و بسیاری موارد دیگر از جمله نتایج همین مقدار انرژی دریافتی زمین از خورشید می باشد.
تاریخچه : اطلاعات درباره تاریخچه خورشید شناخت انرژی خورشید و استفاده از آن برای منظورهای مختلف به زمان ما قبل تاریخ باز می گردد.
شاید به دوران سفالگری، در آن هنگام روحانیون معابد به کمک جامهای بزرگ طلایی صیقل داده شده و اشعه خورشید، آتشدانهای محرابها را روشن می کردند.
یکی از فراعنه مصر معبدی ساخته بود که با طلوع خورشید درب آن باز و با غروب خورشید درب بسته می شد.
ولی مهمترین روایتی که درباره استفاده از خورشید بیان شده داستان ارشمیدس دانشمند و مخترع بزرگ یونان قدیم می باشد که ناوگان روم را با استفاده از انرژی حرارتی خورشید به آتش کشید گفته می شود که ارشمیدس با نصب تعداد زیادی آئینه های کوچک مربعی شکل در کنار یکدیگر که روی یک پایه متحرک قرار داشته است اشعه خورشید را از راه دور روی کشتیهای رومیان متمرکز ساخته و به این ترتیب آنها را به آتش کشیده بود.
در ایران نیز معماری سنتی ایرانیان باستان نشان دهنده توجه خاص آنان در استفاده صحیح و موثر از انرژی خورشید در زمان های قدیم بوده است.
با وجود آنکه انرژی خورشید و مزایای آن در قرون گذشته به خوبی شناخته شده بود ولی بالا بودن هزینه اولیه چنین سیستمهایی از یک طرف و عرضه نفت و گاز ارزان از طرف دیگر سد راه پیشرفت این سیستمها شده بود.
تا اینکه افزایش قیمت نفت در سال 1973 باعث شد که در کشورهای پیشرفته صنعتی مجبور شدند به مسئله تولید انرژی از راه های دیگر ( غیر از استفاده از سوختهای فسیلی ) توجه جدی تری نمایند.
کاربردهای انرژی خورشید در عصر حاضر از انرژی خورشیدی توسط سیستمهای مختلف و برای مقاصد متفاوت استفاده و بهره گیری می شود که عبارتند از : استفاده از انرژی حرارتی خورشید برای مصارف خانگی، صنعتی و نیروگاهی تبدیل مستقیم پرتو های خورشید به الکتریسیته بوسیله تجهیزاتی به نام فتو ولتائیک.
استفاده از انرژی حرارتی خورشید این بخش از کاربردهای انرژی خورشیدی شامل دو گروه نیروگاهی و غیر نیروگاهی می باشد.
کاربردهای نیروگاهی تاسیساتی که با استفاده از آنها انرژی جذب شده حرارتی خورشید به الکتریسیته تبدیل می شود نیروگاه حرارتی خورشیدی نامیده می شود.
این تاسیسات بر اساس انواع متمرکز کننده های موجود و بر حسب اشکال هندسی متمرکز کننده ها به سه دسته تقسیم می شوند.
الف- نیروگاههایی که گیرنده آنها آینه های سهموی ناودانی هستند ( شلجمی باز ) ب- نیروگاههایی که گیرنده آنها در یک برج قرار دارد و نور خورشید توسط آینه های بزرگی بنام هلیوستات به آن منعکس می شود.
( دریافت کننده مرکزی ) پ- نیروگاههایی که گیرنده آنها بشقابی سهموی (دیش ) می باشد ( شلمجی بشقابی ) قبل از توضیح در خصوص نیروگاه خورشیدی بهتر است شرح مختصری از نحوه کارکرد نیروگاههای تولید الکتریسیته داده شود.
بهتر است بدانیم در هر نیروگاهی اعم از نیروگاههای آبی ، نیروگاههای بخاری ونیروگاههای گازی برای تولید برق از ژنراتورهای الکتریکی استفاده می شود که با چرخیدن این ژنراتورها برق تولید می شود.
این ژنراتورهای الکتریکی انرژی دورانی خود را از دستگاهی بنام توربین تامین می کنند.
بدین ترتیب می توان گفت که ژنراتورها انرژی جنبشی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کنند.
تامین کننده انرژی جنبشی ژنراتورها ، توربینها هستند.
توربینهایی وجود دارند که بخار با فشار و دمای بسیار بالا وارد آنها شده و موجب به گردش در آمدن پره های توربین میگردد.
درنیروگاههای آبی که روی سدها نصب می شوند انرژی پتانسیل موجود در آب موجب به گردش در آمدن پره های توربین می شود بدین ترتیب می توان گفت در نیروگاههای آبی انرژی پتانسیل آب به انرژی جنبشی و سپس به الکتریکی تبدیل می شود، در نیروگاههای حرارتی بر اثر سوختن سوختهای فسیلی مانند مازوت ، آب موجود در سیستم بسته نیروگاه داخل دیگ بخار (بویلر) به بخار تبدیل می شود و بدین ترتیب انرژی حراراتی به جنبشی و سپس به الکتریکی تبدیل می شود در نیروگاههای گازی توربینهایی وجود دارند که بطور مستقیم بر اثر سوختن گاز به حرکت در آمده و ژنراتور را می گرداند و انرژی حرارتی به جنبشی و سپس به الکتریکی تبدیل می شود.
و اما در نیروگاههای حرارتی خورشیدی وظیفهاصلی بخشهای خورشیدی تولید بخار مورد نیاز برای تغدیه توربینها است یا به عبارت دیگر می توان گفت که این نوع نیروگاهها شامل دو قسمت هستند: الف) سیستم خورشیدی که پرتوهای خورشید را جذب کرده و با استفاده از حرارت جذب شده تولید بخار می نماید.
ب) سیستمی موسوم به سیستم سنتی که همانند دیگر نیروگاههای حرارتی بخار تولید شده را توسط توربین و ژنراتور به الکتریسیته تبدیل می کند.
مادهمقاومت ویژه ،ضریب دمایی ، یامس8-10×69/13-10×9/3نقره8-10×59/13-10×8/3طلا8-10×44/23-10×4/3آلومینیوم8-10×83/23-10×0/4تنگستن8-10×33/53-10×6/4پلاتین8-10×4/103-10×9/3منگاتین8-10×2/480کنستانتان8-10×9/486-10×2نیکروم8-10×1002-10×4کربن5-10×5/34-10×5-ژرمانیم5/0~2-10×5- ~سیلیسیم1000~2-10×7- ~چوب1014-108-شیشه1014-1010-کوارتز بیشکل (شیشه کوارتز)17-10×5-