اهمیت آموزش ابتدایی
مقدمه :
انسان در سالهای اولیه عمر خود مهمترین و موثرترین لحظات را طی می کند و در این زمان است که رشد عقلی او شکل می گیرد .
بنابر این تعلیم و تربیت به عنوان تعیین کننده و رکن اساسی سعادت انسانها و منشاء تغییرات و تحولات و دگرگونیهای اجتماعی فرهنگی اقتصادی در بین جوامع مختلف است سپس بدون شک باید بدان توجه بیشتری شود .
باید توجه داشته باشیم در دوران ابتدایی مهمتر از دانشگاه می باشد چرا که رشد عقلی در این دوران شکل می گیرد تا بتواند در دانشگاه پیشرفت کند . در جوامع مختلف باید توجه شود کهدوره ابتدایی جایگاه خاصی دارد و با طی این دوره رسیدن به مراحل بعدی بهتر خواهد بود .
دراین دوران است که شخصیت کودک شکل می گیرد و این شکل گیری و رمز موفقیت آن در دست کسی است که با کودک این راه را می پیماید و او کسی نیست جز ، معلم .
آتوت کنت می گوید :
ترقی انسانیت بیشتر از همه مرهون تعلیم و تربیت است و این تعلیم و تربیت باید باید تعلیم و تربیت باید عام باشد و نه فقط عقل و اندیشه را بپروراند بلکه تمام جوانب رشد وی را در بر گیرد .
امام خمینی (ره) در خصوص تعلیم و تربیت می گوید :
تعلیم و تربیت عبارت است :
از این رو نقش آموزش و پرورش کاملاً معلوم می باشد و فراتر از همه نقش آموزش ابتدایی در این شکوفتیی مشخص و مبرهن است .
در کشور ما ایران آموزش ابتدایی فرایندی است به مدت پنج سال که کودک از 7 سالگی وارد این مقطع می شود و بدنبال شکل گیری هوشیش و شخصیتش و رشد روحی و جسمی اش مراحل پنج ساله را طی می کند . با توجه به عنوان مقاله سعی کردهایم که نقش و جایگاه آموزش ابتدایی را در نظام تعلیم و تربیت بیان کرده تا موجبات هر چه بهتر تحقق آرمانهای کشورمان را فراهم کنیم .
تاریخچه دوره ابتدایی :
در کشور ما دوره ابتدایی ، دوره ای همگانی – مجانی و مرحله ی اول آموزش تعلیمات عمومی است .
در گذشته ها آموزش ابتدایی پیش از تاسیس مدرسه در مکتب خانه بود و در سال 1290 ( ه ش ) اولین دوره تحصیلی که مدت آن 6 سال بود تصویب شد .
در سال 1345 با تغییر ساختار آموزش ابتدایی از 6 سال به 5 سال تقلیل پیدا کرده و به عنوان مرحله اول آموزش تعلیمات عمومی معرفی گردید .
هم اکنون 6 سال تمام وارد این مرحله می شوند و ثبت نام می کنند و مدت 5 سال را می گذرانند .
اهداف دوره ابتدایی :
این دوره به جهت رشد و تربیت شخصیت کودک بسیار مهم است که به آن دوره اطاعت – خلاقیت و تادیب برای بروز استعدادهای عمومی نیز نی گویند .
از جمله اهداف این دوره مهم می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
1- پرورش قوای جسمانی کودک
2- پرورش استعدادهای کودک و کمک به رشد خلاقیت او
3- پرورش فضائل دینی و اخلاقی
4- ایجاد مهارت های اساسی خواندن و نوشتن
5- آموزش نکات بهداشتی در خانه و مدرسه
6- آماده کردن کودک برای تحصیلات بالاتر
7- آشنایی کودک با زندگی اجتماعی خارج از خانواده
آموزش ابتدایی پایه آموزشی
نقطه ورودی یک حرکت طولانی و مهم در زندگی کودکان آموزش ابتدایی و دبستانی است .
دانش آموزان با ورود به این دوره مواجه با یک تحول اساسی می شوند و از نظر توانایی ذهنی برای برای کسب بسیاری از مسائل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بود آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن انش اموز نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود.
از طرفی این دوره شکوفایی بسیاری از استعدادهای دانش اموز است از جمله استعدادهای هنرسظی – ادبی – فنی – برنامه هایی ایجاد می گردد و قطعاً ضمانت کارفرما برای کسب موفقیت های آتی در زندگی شخصی و اجتماعی فراهم خواهد شد.
یکی از برنامه های مهم این دوره روابط معلم و شاگد است.
چراکه برخوردهای اولیه در تنظیم شخصیت بچه و شکل گیری خصوصیات رفتاری و اعتقادی او و خضلت ها و منش ها او بسیار تعیین کننده است . پس از نظر کیفی آموزش و پرورش ابتدایی اهمیت بالایی دارد و بنابراین باید قسمت عمده برنامه ها و امکانات و نیروی انسانی و تحقیقاتی و پژوهشی در این دوره متمرکز کرد.
هر ساله جمع کثیری از بچه ها برای پیمودن این دوره پس از گزراندن سالها در اموزش خانواده و والدین مقطع میشوند. لذا اهمیت ویژه این دوره بسیار زیاد است و باید به آن توجه بیشتری نمود .
نباید آموزش ابتدایی با این نظر تگاه کرد که چون اولین پایه است از نظر آموزشی در مرحله ای پایین قرار داد به همین دلیل به حکم زیر بنایی را در ساخت تعلیم و تربیت کشور اجرا می کند .
موقعیت آموزشی ابتدایی از سوی دظیری را می توان چنین بررسی کرد که آموزش ابتداییخرده سیستمی از سیستمک آموزشی است که مانند دیگر سیستم ها مجموعه عواملی مرتبط با هم تحت سازماندهی خاص در راستای اهداف مشخص فعالیت می کند برای اینکه یک خرده سیستم بدون اشکان عمده فعالیت طبیعی داشته باشد لازم است بین عوامل سازنده یعنی معلم و دانش آموز و اطلاعات و تجهیزات و امکانات و ... تعادل کمی و کیفی داتشه باشد .
مثلاً رشد جمعیت تحصیلی بدون رشد امکانات و سایر عوامل باعث عدم تعادل می وشد و در کنار آن افت تحصیلی خستگی و بی حوصلگی دانش آموز عدم انگیزش معلم عدم پیشرفت مطلوب باعث عدم تعادل کیفی خواهد شد . این مجموعه عوامل به علت ماهیت اجتماعی وابط بین آنها در جریان خود پدیده ای را به وجود می آورند به نام افت تحصیلی که اگر کنترل نشود پدیده های بحران زایی را موجب می گردد .