برای یک موزه کوچک (46000 ft2) در یک شهر کوچک (کمتر از 100000 ساکن) که با یک بودجه متوسط (6.3 میلیون دلاری) طراحی و ساخته شده، موزه هنری رساین نظرات بسیاری را به سمت خود جلب کرده (مجلات Architecture، Interior Design و Metropolis همگی جدیداً مروری بر پروژه این موزه داشته اند).
می تواند دلیلش این باشد که منطقه تقریباً روی رادار انتقادات نمایان شده است.
ساختمان نزدیک به گروه های معماریی مثل خانه Wingspread رایت و ساختمان جانسون و اکسل است.
یا شاید هم دلیلش این باشد که، با چیزهای کمی که آنها می توانستند با آن کار کنند.
شرکت معماری Brininstool و لینچ یک ساختمان عالی خلق کرده اند که زبان محلی را به طئر هیجان انگیزی به آن محیط اطراف خواب آلودن قرن نوزدهمی ترجمه می کند.
جا به جا شدن از خانه اولیه این سازمان که در یک خانه مزرعه ای قدیمی بود معنایش از فقط یک تسهیلات جدید بودن برای مجموعه کارهای معاصر امریکایی اش فراتر بود: تغییر موقعیت همچنین یک فرصتی فراهم آورد که رنگ را به پوشش فرسوده از نظر اقتصادی Wiisconsin و Racin القاء کند.
که «تسهیلات جدید» در حقیقت یک ساختمان بانک دلگیر بود که از خواست های معمار یا موزه را کم نمی کند.
گروه نوسازی استراکچری را – و خلق مجدد (معنویات) – به عهده گرفت که در حقیقت دو ساختمان بود (قدمت آن به سال 1875 می رسد) و بعضی الحاقات پشت یک نما در جمله: یک ساختمانی است که مرکز شهر را روشن می کند.
جداره خارجی زیبا:
بنابراین، نورپردازی – که شرکت همچنین مسئول آن بود – نقش کوچکی در ظاهر موزه بازی نکرد.
با چنین بودجه اندکی Brininstool و لینچ مجبور شدند با معماری موجود که شامل نماهایی خارجی با سنگ های آهکی بزرگ بود کار کنند و استراکچرهای اولیه را یکی کنند.
خاکی کردن ساختمان از امکانات اولیه بصورت جلوگیری کننده ای گران تمام یم شود بنابراین به جای آ“ طراحان ساختمان را پوششی پوشاندند.
دو تراز بالایی در ضلع جنوبی، ضلع شرقی و غربی ساختمان را به یک ماده اکریلیک معمول که برای خانه های سبز بکار می رود بسته بندی کردند.
خرپاهای آلومینیومی پانل های آکریلیک، غیر شفاف اما نورگذر را که 4 فوت عرض آنهاست، در طول های مختلف تا 38 فوت بسته به اینکه آنها در کجای الگوی جاری قرار بگیرند به سنگ های آهکی نما می چسبانند.
یک فاصله 8 اینچی بین دیوار و پانل فضایی برای بیشتر جلوه دادن رفتار خاصی که نمی خواهد انجام بگیرد باقی می گذارد.
نورپردازی خارجی برای موزه هنری رساین به نظر می رسد که از تاج ساختمان جریان دارد.
داخل موزه از پوسته اکریلیک مابین دیوار پنجره ای سه طبقه که یک حیاط بیرونی را احاطه می کند می گریزد.
در داخل یک تورافکن روشنایی محدودی فراهم می کند.
وقتی که فیکسچرهای خطی مجموعه ساخته های معاصر امریکایی را نور می دهند.
برادلینچ شریک مسئول این پروژه می گوید «یک جورهایی ما می خواستیم که به پانل ها نور دهیم و باعث تابیدن آنها شویم.
در طول روز نور طبیعی با سطح سنگ آهک که پشت پانل های اکریلیک با شیار کمی قرار دارند تاثیر متقابل دالرند تا به ساخنمان یک حالت درخشیدگی رنگین کمانی بدهند.
معمار خواست که ساختمان به همین خوبی درست نیز پارجا باشد – امال نه با حالت زرق و برق میان زمان ها.
«ما خواستیم که ساختمان حالت فانوس مانند داشته باشد.»
نما از بالا به پایین روشن شده است، با فیکسچرهایی که در پشت جا داده دشه بودند و به ورق های اکریلیک و تقریباً در فواصل 8 فوتی.
(نورپردازی پانل ها از روبرو و درخشش و بازتابش ایجاد می کرد، نه آن روشنایی ملایم که معمار می خواست؛ به علاوه نورپردازی قابل رؤیت از ارزش پوسته اکریلیک می کاست.
پیدا کردن نورافکن درست برای این زاویه ثابت شد که سخت است؛ گروه همچنین عدد 20 را امتحان کرد.
لینچ می گوید به خاطر پوشش فیکسچر، شما به طور عادی یک جریان مخروطی شکل از نور دارید» هدف ما این بود که قسمت بالا را تا آنجایی که امکان دارد به صورت یکنواخت نور دهیم.
«تیم فیکسچرهایی را آزمایش کرد با استفاده از یک مدل یک یکم متشکل از 5 پانل عمودی، از سناریوهای مختلفی عکاسی کردند تا درجه نور و اینکه تا چه اندازه ای این تابش به سمت پایین نما حرکت می کند، چیزی که لینچ حس کرد آسان تر است که آن را در فیلم دید.
آنها نهایتاً تصمیم بر استفاده از روشنایی های صفحات عمودی Bega گرفتند.
روشنایی هایی که لنزهای استوانه ای آنها به حذف حالات مخروطی در نور کمک کرد و فیکسچرهای با لامپ های 250w هالیدی سرامیکی فلزی پر شدند.
تأثیر آن بسیار افسون انگیز است.
پانل های افقی با اعضای محافظ عمودی نما قطع می شوند، یک طراحی را پدید می آورند.
وقتی تور روی آن می ریزد، که یک صندوق فلزی را به ذهن انسان می آورد همچنین حس حرکت هم وجود دارد نور به صورت شفاف از بام تراوش می کند و از دیوار پایین می آید تا در طبقه اول یکی شئند.
جایی که روشنایی از بین پنجره های تمام قدی به شدت می نابد.
چشم در این حرکت متقف می شود و به سمت هدف نهایی ساختمان برده می شود.
کارهای هنری که پشت بازشوهای بیرونی ساختمان نمایش داده شده اند.
QUIET LIGHT داخل نورپردازی بیشتر تحت کنترل درآنده، خیلی کم با استراکچر پیوسته شده برای اینکه داخل و کارهای هنری که در آنجا قرار داده شده اند بهتر بنظر بیایند.
کار به معماری موجود انجام داده شده.
لینچ در اغلب اتاق ها سقف ها را پایین اورده تا سرویس های مکانیکی و الکترونیکی را مخفی کند و «تا شکل حجمی فضا را تغییر دهد.» یکی از گالریهای طبقه اول به خیابان باز می شود – و نور خورشید زیاد – با دیوار جنوبی کاملاً شیشه ای در تمام راتفاع دیوار است؛ گالری دیگر اشیائی را که بیشتر به نور حساسند نمایش می دهد و بنابراین بدون پنجره است.
برای نوردهی به منطقه بزرگ سیرکولاسیون، لینچ لامپ های فلورسنت 17WT8 در داخل سقف گذاشته است؛ نورپردازی track lighting – که در بسیاری موارد در تورفتگی هایی در سقف مخفی شده – نواحیی را که به نمایش اثار اختصاص داده شده است روشن می کنند.
فیکسچرهای خطی لامپ های PAR تابان را در خود جای می دهند، که از نظر اندازه، مقدار نیروی برق برحسب وات و نیرویی که روی آن پخش شده اند متفاوتند بر اساس فاصله ای که باید نور بیاندازند و شیء نورگیرنده.
لامپ ها هرکدام به تنهایی دیمردار هستند و شامل یک فیلتر شیشه ای محافظ در برابر اشعه های UV هستند برای حفاظت آثار هنری.
(نمایشگاه افتتاحیه موزه مجسمه های شیشه ای کار آقای Dale chinuly را به نمایش گذارده بود، یک موضوعی که مخصوصاً نسبت به شرایط محیطی خودش حساس نیست.
برای این طرح نصب لامپهای هالوژن با ولتاژ پایین را برای بدستاوردن یک تراز درخشان تری از نور جایگزین کرد.
دور نگه تجهیزات از دید افراد تا جایی که امکان داشت برای لینچ مهم بود.
«او می گوید ما نمی خواستیم مردم در فضایی راه بروند و فیکسچر نورپردازی را ببیند.» قوطی های پس رفته – که لینچ به عنوان «جوش های سقف» به آنها اشاره کرده، عبارتی که آن را به معمار بنا یعنی رابرت استرن نسبت می دهد – به صورت صرفه جویانه ای برای نوردهی به فضاهای عمومی با سقف های کوتاهتر استفاده شده اند.
اینجا گاه کمتر احتمال می رود که به سمت بالا کشیده شود.
معمار ساختمان توضیح می دهد، که در فضاهای باز بزرگ، به بالا نگاه کردم یک تمایل طبیعی است همانطور که یک نفر به طور مثال در یک کلیسای جامع این کار را انجام می دهد.
یک نورافکن شیشه ای با قاب فولادی سقف های با ارتفاع 18 فوت در طبقه سوم و گالری آخر در طبقه دوم را مشخص می کند.
قرار دادن نورگیرهای سقفی اکریلیک 8 فوت پایینتر از ارتفاع بام و نورافکن هیا قرار گرفته در فاصله های 22 فوت تا 44 فوت از هم که از استراکچر آویزان هستند می توانند هم نور طبیعی را و هم نور مصنوعی را به فضای پایین بدهند: نورهای ISO W T6 هالیدهای سرامیکی فلزی نور پشتیبانی کننده را در غیاب خورشید تأمین می کند.
فیکسچرهای خطی در تورفتنگی هایی که در اطراف نورافکن هستند در سقف جاسازی شده اند و هم در قاب فولادی نورافکن، مثل بقیه گالریها، یک پانل دیمردار در اتاق ترازهای الکتریکی نوردهی را کنترل می کند.
این گالری، به هر حال موضوعات جابجا شونده و هنر حساس به اشعه ماوراء بنفش را میزبانی می کند.
بنابراین نور طبیعی نیز باید کنترل شده باشد.
شیشه مات و متورق نورافکن نوار محافظت کننده UV را به عنوان ترکیبات در خود دارد.
همچنین نورگیر سقفی اکریلیک راه بسیاری از نورهای UV را سد می کند.
اما اگر یک شیء به نمایش گذاشته شده به طور خاصی حساس باشد.
موزه می تواند یک پوشش روی نورگیر سقفی بیاندازد.
لینچ می گوید «ما پول کافی برای بکار بردن سیستم سایه انداز مکانیکی نداشتیم، بنابراین اساساً ما پلی اورتان سیاه بکار بردیم.
ما آن را راه حل پوشش قوی نامیدیم.» جایی که قابل رویت است، طراحان نور طبیعی را به طور عالی تری مدیریت کرده اند.
دیوار سه طبقه تمام پنجره دور حیاط خارجی که در ضلع جنوبی ساختمان قرار دارد با یک سایبان برای کنترل گرها و تابش تجهیز شده است.
وقتی سایبان استفاده نیم شود، سایبان در سقف مخفی می گردد.
یک طرح نقطه ای – شبکه ای یک حالت سایه روشن به پنجره های دوطبقه بالا می دهد.
و همه شیشه های ساختمان با یک پوشش UV پوشیده شده اند.
لینچ از نقش و حضور نور در این پروژه آگاهی دارد.
«آن چیزی هست که من همیشه با آن بازی کرده ام.
آن آزمایشی بوده است، در مورد اینکه چه چیز برای ما کارآمد است، و خیلی از آن ها هم باید با اقتصاد جورز دربیاید.» تمرین، همانطور که آنها می گویند و کامل می کند: موزه هنری رساین مثال یم نورپردازی است، به عنوان یک نیروی مجاب کننده است که قادر به نشان دادن انرژی و شخصیت ساختمان می باشد.
مهمتر از همه این است (حداقل برای پروژه های کوچک تر) این پروژه ثابت کرد که نورپردازی پویا حتی می تواند با یک بودجه کم با موفقیت به دست آید.