پدیده زمین لرزه از جمله رخدادهای ناگوار و خسارت زایی می باشد که اشاره به پویایی روند تکوینی زمین دارد. این روند هر چند طبیعی می باشد ولی همشه در گروه فرآیندهایی خسارت زا و خطر آفرین جای داشته است. آمارها نشان می دهد که کشور ایران، از دیدگاه خسارتهای وارده ناشی از رخدادهای طبیعی (بویژه زمین لرزه) در ردیف چهارمین کشور جهان قرار درد . این در حالی است که آثار این گونه خسارتها پیوستگی نزدیکی را نیز با وضعیت اقتصادی و میزان فقر، در بین مردم مناطق آسیب دیده دارا است.
«تاریخچه زمین لرزه»
تاریخ به خوبی گویاست که دیریست واژه زلزله برای بیشینه افراد ناآشنا پیش از هر چیز هراس را در پی داشته و برای بسیاری از پژوهشگران پرسشهای فراوان را به همراه دارد. بازگشت به گواه های تاریخی نشان می دهد که هراس از زمین لرزه و میل به شناخت آن در سرشت آدمی آمیخته می باشد. این گونه شناخت گاه با خرافه ها و دیدگاه های غیر علمی آلوده گردیده و گاه تفسیرهایی علمی ولی بسیار ناتوان را بر دوش خود کشیده است. اولین دیدگاه های علمی در قالب کم و بیش دقیق برای شناخت اسلوب دار زمین لرزه مربوط به میانه تا اواخر قرن هجدهم پیوسته می باشد. اشاره به این نکته لازم است که هر چند آغاز فعالیت شبکه جهانی استاندارد زمین لرزه شناختی یا (WWSSN) در افزایش مکان یابی رخدادها کارساز بوده ولی هنوز آثار قطعیت و خطای فروان را می توان در برآورد درست از پارامتر مکانی کانون و یا دیگر پارامترهای اصلی رخداد ها ردیابی نمود.
«زمین لرزه»
هرگونه حرکت های دوره ای و لرزش های قابل دریافت که نتیجه ای از عبور امواج الاستیکی ناشی از رها گردیدن انرژی در تکتونسفر است در قالب واژه زمین لرزه (Land slide) تعریف می گردد. اثر سطحی گذر امواج زمن لرزه در قالب ویرانسازی سازه ها، ایجاد تغییراتی در قالب نشست های نایکنواخت و کلی، آبگونی، سونامی (Tsunami) ، لغزش های بزرگ و گسیختگی در دامنه ها و دیگر تغییرات کینماتیکی است که با جلوه های گوناگون خود و با نرخی تند و یا کند، پیش و یا پس از هر رخداد زمین لرزه در زمین آشکار می گردد.
«پیدایش زمین لرزه»
در روزهای آغازین علم زلزله شناسی ، تصور می شد که زمین لرزه ها در اثر فرو ریختگی ها و یا انفجارات عمیق در درون زمین ایجاد می شوند. اگر این مسأله صحیح بود باید انتظار می داشتیم تا در یک زمین لرزه ، اولین جنبشها همگی به صورت فشارشی یا کششی باشند. در صورتی که در الگوی تشعشع یک زمین لرزه طبیعی، همیشه دو وضعیت فشارش و دو وضعیت کشش در ربع های متقابل، قابل مشاهده است. همچنین در سنگها، اصطکاک در طول گسل بین دو صفحه، به شدت متغیر است. در محل هایی که اصطکاک کم است و صفحات به آرامی حرکت می کنند. فرآیندی تحت عنوان خزش بدون لرزه (Aseismiccreep) مطرح می شود. ولی در طول سایر بخش های گسل که اصطکاک زیاد است، صفحات به طور موقت به همدیگر می چسبند. جنبش ممتد صفحه موجب واتنش الاستیک، در مجاورت نقاط ناهموار می شود. تا هنگامی که سنگ های اطراف گسل الاستیک باشند، در موقع کشیدگی یا فشردگی همانند فنرهایی عمل مینمایند که قادرند انرژی الاستیک را در خود ذخیره کنند. پیش از یک زمین لرزه، سنگ های موجود در طول یک گسل را می توان به عنوان یک سیستم فنری بارگذاری شده وآماده برای رها شدن، در نظر گرفت. در این سیستم بیش از یک میلیمتر جنبش صفحه، نیرویی فراهم می سازد که بر نیرو های اصطکاک غلبه می کند و در نتیجه سنگ های طرفین گسل به طور ناگهانی در جهت مخالف همدیگر می جهند. یک گسیختگی مشخص به صورت ترک کوچکی که سریعا گسترش می یابد، در طول یک گسل انتشار می یابد. در این حین، انرژی الاستیکی ذخیره شده در سنگ های طرف دیگر گسل به صورت امواج لرزه ای صاتع می شود. هر گاه یک لیتوسفر با سرعت زیاد در حدود 100 میلیمتر در سال فرو رانده شود به قدر کافی برای ایجاد زمین لرزه سرد و شکننده باقی می ماند. زیرا در طی فرورانش سریع، لیتوسفر سطوح هم دمایش را نیز به پائین حمل می کند. اما در جایی که فرورانش با سرعت کمتر از 30 میلیمتر در سال صورت پذیرد ، نظیر ساحل ایالت های ارگن و واشنگتون، حرارت لیتوسفر در حین فرو رفتن افزایش می یابد و زمین لرزه ایجاد نمیگردد. در زمین لرزه های بزرگ، گسیختگی تا چند صد کیلومتر انتشار مییابد، در صورت که در زمین لرزه های کوچکتر گسیختگی تنها تا چند کیلومتر منتشر می شود.
«محل وقوع زمین لرزه»
بیشتر زمین لرزه های جهان در طول مرز بین صفحات رخ می دهند. زمین لرزه ها در طول ترانشه ها، پشته ها و گسل های تبدیلی به وقوع می پیوندند. وقوع زمین لرزه ها در طول هر سه نوع مرز، به وضوح با یکدیگر متفاوت میباشند. در زمین لرزه همچنان که یک گسیختگی انتشار می یابد، مقدار زیادی از انرژی الاستیکی ذخیره شده محلی آزاد می شود. بدین ترتیب زمین لرزه از درون منطقه گسیختگی، نشات می گیرد. به هر حال ، فعالیت زمین لرزه از اولین نقطه گسیختگی که کانون یا مرکز عمقی نامیده می شود، آغاز می گردد. زلزله شناسان با نگهداری صدها لرزه سنج حساس منتظر وقوع زمین لرزه می مانند. با تحلیل نگاشتهای (Records) این دستگاه ها می توان سه حقیقت اساسی یک زمین لرزه بزرگ را مشخص کرد:1- مرکز سطحی که با اندازه گیری دقیق زمان رسیدن علایم زمین لرزه در ایستگاه های مختلف، تعیین می شود. 2- عمق کانونی که با استفاده از زمان امواج رسیده و شکل موج ثبت شده مشخص می گردد. 3- بزرگی که در واقع اندازه زمین لرزه را نشان می دهد و به وسیله دامنه جنبش زمین محاسبه می شود.