خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست
ثبات تولید در کشاورزی یکی از جنبههای مهم کشاورزی پایدار Agriculture Sustainable میباشد. گرچه مفاهیم پایداری تولید در کشاورزی دیدگاههای همهجانبهای را دربر دارد و جنبههای مختلفی را شامل میشود. اقلیم و خاک از مهمترین عوامل تولید میباشند و بهرهبرداری از زمین عمدتاً بر اساس کیفیت این دو عامل استوار است.
پراکنش و توزیع گیاهان طبیعی در عرضهای جغرافیایی مختلف و همچنین در ارتفاعات متفاوت متفاوت در رابطه با عوامل محیطی و بخصوص بارندگی و درجه حرارت و در مرحله بعد شرائط فیزیکی و شمیایی خاک میباشد. این موضوع در ارتباط با گیاهان زراعی نیز صادق است و بدینترتیب شناخت عوامل مختلف محیطی و انتخاب گیاهان مناسب برای شرایط متفاوت از مهمترین عوامل موثر در تولید است. حفظ ثبات با آگاهی از نیازهای محیطی و تامین شرایط مناسب برای هرمحصول امکانپذیری است و به همین دلیل در شرایط دیم به علت نوسانات شرایط اقلیمی و عدم امکان تامین همه نیازهای گیاه تولید از ثبات کمتری برخوردار است.
امروز روابط عوامل محیطی و تولید با کمک مدلهای ریاضی برای اکوسیستمهای مختلف زراعی بیان میشود و این روابط به صورت کمی درآورده شده است.
بدین ترتیب امکان پیشبینی تولید با توجه به شرایط مختلف اقلیمی در هر منطقه بیشتر شده است. این اکوسیستمها چون ساختهی دست بشر هستند و بر اساس نیازهای انسان بوجود آمدهاند، قاقد تنوع لازم بوده و از نظر اکولوژیکی حساسیت بیشتری به نوسانات محیطی دارند و به همین دلیل برای حفظ ثبات تولید، شناخت عوامل محیطی در رابطه با نیازهای این اکوسیستمها از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین رابطه آگاهی از اثرات تنشهای محیطی بر رشد و تولید این اکوسیستمها نیز جهت حفظ ثبات محصول ضروری میباشد. بدین ترتیب به منظور بهرهگیری هرچه بیشتر از منابع محیطی و کاهش خسارت وارده به محیط از طریق به کارگیری اصول صحیح اکولوژیکی در اکوسیستمهای زراعی و نیز کاربرد روشهای منطقی تولید بحث اکولوژی گیاهان زراعی مطرح میشود. (منبع شماره1)
فصل اول
گیاهان زراعی
تعداد گیاهان و حیواناتی که مورد استفاده انسان قرار میگیرد، در مقایسه با آن چه که در دسترس اوست، ناچیز است. برای مثال تنها در حدود 3000 گونه از 350000 گونه گیاهان گلدار، دارای ارزش اقتصادی هستند. علاوه بر آن انتقال از مرحلهی شکارچیگری به مرحلهی دامداری یا کشاورزی ساکن و از کشاورزی معیشتی به تجاری، مقدار گونهها کاهش قابل ملاحظهای یافته است. غذای انسانهای اولیه خیلی متنوعتر از امروزه بوده است. هارلن (1976) معتقد است که در دوران گذشته هزاران گیاه و صدها حیوان برای استفاده غذایی مورد استفاده قرار میگرفته است. در آزمایشی با آنالیز محتویات معده انسان عصر فلز (انسان تولوند) (هل بک، 1950) ملاحظه شد که آخرین غذای او شامل هفده گیاه مختلف بود که فقط دو عدد از آنها، یولاف و جو کشت میشدند و بقیه علفهای هرز گیاهانی بودند که کشت شده بودند.
امروزه دوازده گیاه زراعی و سه تیپ دام اهلی عمدهی کشورهای جهان را تامین میکنند. توسعهی کشاورزی واقعهای جدید در تاریخ تکاملی انسان محسوب میشود. این واقعه بستگی به انتخاب و تکثیر و به عبارت دیگر، اهلیکردن گونههای گیاهای و حیوانات با مشخصات دلخواه و مطلوب برای انسان دارد. این موضوع نه فقط ترکیب نسبی جمعیت گیاهان و حیوانات را تغییر داد، بلکه حدود ده درصد از زمینهایی که پوشش گیاهی طبیعی داشتهاند، به وسیله گیاهان زراعی جایگزین شدهاند و بخش عمدهای از زمینهای باقیمانده نیز به سبب چرای دامها تغییرات زیادی حاصل کردهاند. اکوسیستم کشاورزی ساختمان و ترکیب سادهتری نسبت به اکوسیستم طبیعی داراست. در این اکوسیستم کم و بیش سه تیپ موجودات غلبه دارند:
1. گیاهان زراعی یا گیاهانی که قابل زراعت هستند.
2. دامهای اهلی
3. علفهای هرز، آفات و بیماریها
حیوانات و گیاهان اهلی شامل آنهایی هستند که تکثیر و اصلاح آنها کم و بیش توسط انسان کنترل میشود. انتخاب و بهنژادی که اساساً روی اعاب وحشی صورت گرفته است، از یک طرف باعث حذف ویژگیهای نامطلوب برای انسان شده است که این ویژگیها برای بقای آنها مفید بوده است و از طرفی دیگر ویژگیهایی که دارای ارزش زراعی بودهاند، توسعه داده شده است. (جدول 1-1) در مورد گیاهانی که اهلی شدهاند، رابطهی همزیستی آنها با انسان طوری است که فقط تعداد معدودی از آنها بدون محافظت انسان میتواند به صورت وحشی بقاء داشته باشند.