دانلود تحقیق بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو و تعیین مناسبترین تاریخ کشت در شهرستان بجنورد

Word 165 KB 24019 22
مشخص نشده مشخص نشده کشاورزی - دامپروری
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • خلاصه
    عمده ترین عوامل و متغیرهایی که برای تعیین رشد گندم و جو به کار برده می شود ، شامل نزولات جوی و توزیع آن ،متوسط درجه حرارت ، نور خورشید و نوع خاک هستند.

    مقدار بارشی که می تواند در کشت و رشد غلات دیم به کار آید حدود 500 تا 250 میلیمتر است ، لذا میزان بارش سالیانه بجنورد بیش از 250 میلیمتر است که قدرت تامین رطوبت خاک برای تغذیه و رشد محصول را دارد .

    از طرف دیگر درجه حرارت مطلوب ، که تهویه مناسب را به وجود می آورد ، بین 22 تا 20 درجه سلسیوس است ، زیرا دمای بالاتر از 22 درجه ، باعث نامنظمی جوانه زدن محصول و دمای کمتر از 4 درجه، سبب توقف جوانه زدن می شود .


    پس در شهرستان بجنورد درجه حرارت مطلوب برای رشد و جوانه زدن فراهم شده است.

    همچنین غلات از گیاهان نورپسند به شمار می روند وبرای رسیدن به نور اشباع به 6000 تا 5000 فوت شمع نیاز دارند .

    البته نور اشباع از طریق پرتوهای خورشید در دوره رشد محصولات گندم و جوی دیم بجنورد به وجود می آیند .

    پس می توان گفت : بجنورد از نظر شرایط اقلیمی محل و مکان مناسبی برای کشت محصولات دیم ، بالاخص گندم و جو است .





    مقدمه
    شهرستان بجنورد در شمال غربی استان خراسان قرار دارد که از شمال به ارتفاعات کپه داغ و ادامه آن از جنوب به کوهستانهای آلاداغ و کورخود محدود می شود .

    این شهرستان در طول جغرافیایی َ59، ْ57 و َ2، ْ56 و عرض جغرافیایی َ20،ْ38 و َ45، ْ36 واقع شده است و حدود 17245 کیلومتر مربع وسعت دارد ، که 354606 هکتار از وسعت آن قابل بهره برداری است .

    از این وسعت اراضی قابل بهره برداری ،203191 هکتار درسال 1368 زیر کشت بوده است و معادل 169839 هکتار آن ، یعنی 5/83 درصد آن به کشت گندم و جو اختصاص یافته که 5/70 درصد آن را کشت دیم و 5/29 درصد دیگر آن را کشت آبی تشکیل داده است .


    پس علت توسعه و کشت گندم و جو در شهرستان بجنورد سازگاری نبات با اقلیم و خاک آن سامان است ، ولی از راندمان کمتری ، یعنی حدود 670 کیلوگرم در هر هکتار ، برخوردار می باشد .

    هرچند در افزایش بازده محصول عواملی چند موثرند ، ولی نقش زمان کشت در افزایش راندمان را نمی توان نادیده گرفت ؛ لذا هدف از این مقاله بیان سازگاری گندم و جو با شرایط محیطی ، بالاخص اقلیم بجنورد و نیز تعیین مناسبترین تاریخ کشت گندم و جو دیم در آن شهرستان است .



    سازگاری ( بیولوژی گندم و جو )
    گندم و جو ، که از نظر شرایط اقلیمی دارای رشد شبیه به هم هستند ، در مناطقی که میزان بارش سالانه آن بین 250 تا 750 میلیمتر است ، به خوبی رشد می کنند ، اما بهترین محصول در شرایطی تولید می شود که بارش سالانه از 750 میلیمتر کمتر باشد .

    از نظر فصل کشت ، گندم به دو نوع بهاره و زمستناه تقسیم می شود که گندم بهاره در مناطق نسبتاً مرتفع بجنورد ، که دارای زمستان تقریباً سخت و طولانی است ، کشت می شود که در مرحله اولیه رشد می تواند حرارت کمتر از 10- درجه سلسیوس را تمل کند .

    در حالی که گندم زمستانه در نقاطی از بجنورد ، که دارای زمستان نسبتاً ملایم است کشت می گردد و در صورتی که سخت شده باشد قادر است در زیر برف تا سرمای 30- درجه سلسیوس را تحمل کند .


    گندم یک گیاه روز بلند است ؛ البته ممکن است در روزهای با طول 8 ساعت نیز گل کند، ولی روزهای بلند ، گل کردن آنرا تسریع می کند .

    روز کوتاه به افزایش رویشی گیاه کمک کرده ، سبب به تاخیر افتادن خوشه می شود .

    همچنین گندم محصولی است که به 50 تا 1000 گرم آب در مدت طول رویش خود نیاز دارد .

    عدم وجود رطوبت از تشکیل جوانه جلوگیری می کند .

    بنابراین با توجه به شرایط بیولوژیکی محصول ، می توان شرایط انطباق آن را در شهرستان بجنورد مشاهده کرد .


    عوامل موثر درسرعت رشد و تولیدوماده خشک در محصولات گندم و جو به مجموعه ای از عوامل اقلیمی نظیر انرژی خورشید ( نور ، ساعت و روشنایی ) ، درجه حرارت ، رطوبت ، بارش و غیره بستگی دارد که بررسی و شناخت نوع تابش هر یک از این عوامل بر محصولات دیم ، بالاخص گندم و جو در شهرستان بجنورد لازم به نظر می رسد .



    1- تابش خورشید
    که منبع نهایی تمام انرژی برای مراحل فیزیکی و بیولوژیکی کلیه اعمال حیاتی نبات است.

    شدت ، مدت و کیفیت انرژی ورودی از خورشید به طور مستقیم و غیر مستقیم بر کنترل رشد و نمو و فتوسنتز گندم و جو دیم تاثیر دارد، زیرا ماده خشک در گیاه از طریق فتوسنتز تولید می شود .

    سه خصوصیت اصلی نور و تابش که رشد و نمو محصولات زراعی دیم را در بجنورد تحت کنترل قرار می دهند ، عبارتند از :

    الف : شدت تابش
    شدت تابش بر فرآیندهای داخلی نبات تاثیر می گذارد .

    میزان شدت تابش در شهرستان بجنورد 10867 فوت شمع در بهار و 13027 فوت شمع در تابستان و 1053 فوت شمع در زمستان است که نور اشباع برای گندم و جو دیم در بجنورد 5300 فوت شمع است که این نور از طریق تابش خورشید تامین می شود ، هرچند از نظر تئوری ، فتوسنتز در هر شدت تابش ناچیز انجام می گیرد ، ولی حداقل شدت تابش لازم برای فتوسنتز مفید این محصولات 1000 تا 2500 فوت شمع است .



    ب: کیفیت نور
    پرتوهای خورشید تا طول موج 29/0 میکرون برای اغلب محصولات زراعی مضر است ولز از 4/0 تا 7/0 میکرون موثرترین نور برای فتوسنتز است و پرتوهایی که طول موج آنها بیشتر از 7/0 میکرون است ، عملاً تاثیری بر فتوسنتز ندارد و دارای اثر حرارتی است .

    پس طول موج فعال برای فتوسنتز محصولات گندم و جو دیم در شهرستان بجنورد ، وجود دارد .



    ج: ساعات روشنایی :
    ساعات روشناسی کنترل کننده برخی از پدیده های درونی گندم و جو ، از جمله فتوپریودیسم است که از نظر پیدایش اندامها در نبات دارای اهمیت است .


    جدول شماره یک : ساعات روشنایی روزهای هرماه و ماهانه ایستگاه بجنورد از جدول شماره یک می توان استنباط نمود که کمترین ساعات روشنایی ، در ردوره سرد در بجنورد ، بالخص از آبان تا بهمن ماه مشاهده می شود که بیشترین ساعات روشنایی ، در دوره گرم سال بجنورد وجود دارد .

    کاهش ساعات روشنایی سبب تنزل انرژی رسیده از خورشید در دوره سرد است این روشنایی برای گندم و جو که از نباتات گروه روز بلند هستند پاسخگوی فتوپریودیسم نیست .

    اما در دوره گرم سال که مدت نرو خورشید افزایش می یابد ، برای فتوپریودیسم گندم و جو سودمند است .

    البته این وضعیت در دوره افت و قطع بارش اتفاق می افتد و باعث افزایش خشکی فیزیکی محیط کشت گندم و جو دیم می شود ، ولی سبب انتقال محصول از مرحله رشد رویشی به مرحله زایشی می گردد.

    آستانه تقریبی طول روز برای گندم و جو دیم 5/13 ساعت است .

    درجه حرارت عامل حرارت نقش اساسی در ارتباط با کوتاه یا طولانی شدن هر یک از مراحل فتولوژی محصولات دیمزارها دارد .

    دمای متوسط سالانه بجنورد 5/13 درجه سلسیوس است .

    حداقل درجه حرارت C ْ2/13- درجه سلسیوس و حداکثر درجه حرارت 6/39 درجه سلسیوس ، متوسط حداکثر درجه حرارت 3/29 درجه سلسیوس و میانگین حداقل درجه حرارت 2/6- درجه سلسیوس می باشد .

    تیرماه گرمترین و بهمن ماه سردترین ماه در بجنورد است .

    تفاوت دمای زمستانی و تابستانی برای ایستگاه بجنورد 8/52 درجه سلسیوس است که به مدت هفت ماه سال یعنی از مرادماه حالت دما نزولی و پنج ماه از سال یعنی از اسفندماه دما سیر صعودی دارد که در نمودار شماره یک آمده است .

    پس از کاشت گندم و جو، در ابتدا نقش درجه حرارت خاک عامل مهمی محسوب می گردد .

    اگر بذر کشت شده با محدودیت رطوبت مواجه نباشد در مدت 8 الی 40 روز مرحله جوانه زدن به طول می انجامد .

    این دامنه تغییرات جوانه زدن در رابطه مستقیم با افزایش درجه حرارت خاک می باشد .

    افزایش درجه حرارت ، طول هر یک از دوره های فتولوژی را کوتاه می نماید .

    اثر درجه حرارت پایین در گندم و جو چنانچه تدریجی باشد خسارت بار نخواهد بود ؤبدین معنی که در سالهایی که هوا به تدریج سرد می شود ، گندم و جو تا درج حرارت 30- درجه سلسیوس را نیز به راحتی تحمل می کند ولی چنانچه هوا سریعاً سرد شود و دوام سرما نیز زیاد باشد ممکن است خساراتی را به بار آورد .

    به طور کلی بالا بودن درجه حرارت ، فرآیندهای رشد را افزایش می دهد و به ندرت مشاهده می گردد که درجه حرارت بالا سبب از بین رفتن نبات بشود ، به شرط آنکه آب کافی در اختیار گیاهدقرار گیرد .

    البته اگر درجه حرارت از حدی تجاوز کند می تواند بر محصولات زراعی گندم و جو در منطقه بجنورد اثر منفی داشته باشد .

    تعیین تاریخ متوسط درجه حرارت از آستانه حرارتی گندم و جو دیک بجنورد اولین روزی است که آستانه حرارتی گندم و جو از 5 درجه سلسیوس عبور بکند .

    برای تعیین تاریخ عبور بایستی زمان مورد نظر را از فرمول زیر به دست آورد : که در آن C.D.D واحد های رشد و میانگین روزانه دما و ‏Tt مینیمم دمای آستانه ، که برای گندم و جو 5 درجه سلسیوس است .

    اهمیت واحدهای رشد در این است که چنانچه قرار است گندم و جو با توجه به رطوبت ذخیره شده در خاک جوانه بزند و سر از خاک برآورد و سپس به مرحله پنجه زدن برسد و بعد وارد زمستان گردد ، این واحد برای گندم و جو آبانماه معادل 9 درجه سلسیوس می باشد که از 5 درجه سلسیوس آستانه حرارتی بیشتر است که با فصل کشت غلات دیم در بسیاری از نقاط بجنورد مطابقت دارد.

    به تدریج که هوا سرد می شود ، مقاومت گندم و جو زمستناه افزایش می یابد .

    آبانماه زمان مناسب جهت کشت گندم و جو دیم در بجنورد است .

    چنانچه دو هفته قبل از زمان مناسب اقدام به کشت شود و گیاه در خاک گرم کاشته شود باعث خطر حمله امراض به ریشه می شود و اگر از زمان مناسب دیرتر کشت شود نیز خطر سیاهک آشکار و زنگ گندم و جو افزایش می یابد .

    زمان مناسب کشت گندم و جو بهاره در دیمزارهای بجنورد ، اوایل فروردین ماه است که متوسط ماهانه 7/21 درجه سلسیوس است از 5 درجه سلسیوس آستانه گندم و جو بیشتر است .

    هر گونه تاخیر کشت باعث کاهش تولید گندم و جو بهاره می شود .

    یخبندان یخبندان یا درجه حرارت پایین در بجنورد به دو طریق ممکن است به وجود بیاید ؛ نوع اول “ یخبندان جابجایی ” یا “ انتقالی ” است که بر اثر ورود توده هوای سرد قطبی بری سیبری (CP) به شهرستان بروز می کند ، به طوری که این توده هوا دارای درجه حرارات کمتر یا در حد درجه حرارت آستانه حرارتی گندم است .

    نوع دوم “ یخبندان تشعشعی ” است که در اقصی نقاط بجنورد بروز می کند و هنگامی پدید می آید که تشعشع خالص بجنورد منفی است ؛ یعنی از غروب آفتاب ودر طول شب به علت افزایش تابشهای زمینی سطح خاک و گیاه سردتر از هوای بالای سرش می شود و پدیده “ اینورشن ” حرارتی اتفاق می افتد که باعث سرد و سنگین شدن هوای مجاور زمین بجنورد بجنورد و عدم صعود یعنی پایداری آن می شود که افت بیشتر دما را به دنبال دارد و باعث به وجود آمدن یخبندان تشعشی در بجنورد می شود .

    در صورت بروز یخبندان ، گیاهک گندم و جو مکن است نتواند در مقابل آن مقاومت کند .

    یخبندان موجب تشکیل کریستالهای یخ و فضار بین حفراه ای گندم و جو می شود ، یخ در داخل حفره ها سبب خسارت بیشتری به صورت مکانیکی یا قطع ساختار پروتوپلاسم و پلاسمای غشاء نبات می گردد .

    چون گیاه گندم و جو از نظر رشد و نمو و زمان وقوع یخبندان خسارت چندانی برای محصولات گندم و جو به بار نمی آورد .

    حداکثر تعداد روزهای یخبندان برای بجنورد 142 روز و حداقل آن حداقل آن 77 روز است و متوسط روزهای یخبندان 110 روز است .

    بارش مقدار بارش و روند توزیع آن یکی از عوامل اصلی کنترل تولید محصولات دیم است .

    بر این اساس متوسط بارندگی 13 ساله بجنورد 266 میلیمتر است که بیشترین بارش بجنورد 1/415 میلیمتر در سال 1360 و کمترین بارش حدود 7/143 میلیمتر در سال 1362 صورت گرفته است .

    دامنه تغییرات سالیانه بارش بجنورد 4/271 میلیمتر ، انحراف از میانگین بارش 80، انحراف معیار 96 و ضریب تغییر پذیری بارش بجنورد 5/35 درصد می باشد که مبین نوسانات مکانی و زمانی بارش در بجنورد است .

    از مجموع بارش 13 ساله بجنورد ، 35 درصد آن در فصل زمستان ، و 20 درصدر درفصل پاییز باریده است .

    به طوری که معلوم است بیشترین بارش در بجنورد از بهمن تا اردیبهشت اتفاق می افتد .

    به طور کلی گندم و جو ، که از عمده ترین محصولات دیم شهرستان بجنورد می باشند ، با مقدار و توزیع مناسب نزولات ارتباط مستقیم دارد ؛ زیرا که با افزایش بارش بازده محصول توام با توزیع مناسب باران میسر است ، یعنی بهترین محصول گندم و جو دیم در بجنورد در سالهایی برداشت شده است که پراکندگی باران مناسب بوده و از همه مهمتر اولین باران موثر در زمان مناسبی باریده است .

    شروع بارش در بجنورد ، در اولین روزی که میزان به 20 میلیمتر برسد .

    چون هر بارش از نظر کمی نمی تواند مورد استفاده بذر کاشته شده در داخل خاک قرار گیرد ، زیرا نیاز آبی گندم و جو در مرحله جوانه زدن 20 میلیمتر است .

    از کاشت تا سبز کردن ، که به 10 روز زمان نیاز است ، هر روز 2 میلیمتر آب به مصرف می رساند ، پس 20 میلی متر آب لازم است .

    از سبز کردن تا پنجه زدن ، خوشه رفتن ، خمیری شدن دانه و رسیدن 90 روز زمان می برد که نبات 390 میلی متر آب را در همین دوره به مصرف می رساند .

    اولین زمان شروع بارش در بجنورد ، ابان ماه است ، که باعث تقویت ذخیره رطوبتی خاک می شود ؛ به همین دلیل است که زمان کشت دیم در بسیاری از نقاط بجنورد اوایل یا اواسط آبان است ، چون رطوبت لازم سبز شدن به واسطه شروع تامین می گردد .

    طبق فرمول ویبول .

    با احتمال 75 درصد تاریخ پایان بارش بعد از بیست اردیبهشت خواهد بود .

    با توجه به زمان خاتمه بارش در بجنورد کشت گندم و جو بهاره اوخر اسفند و اوایل فروردین پیشنهاد می گردد .

    پس تاریخ شروع بارش حد نهایی تاریخ کاشت در منطقه بجنورد می باشد .

    چنانچه در تاریخ یاد شده کشت دیم انجام شود با ریزشهای باران 20 میلی متر مرحله جوانه زدن به راحتی انجام خواهد شد و محصول به علت دارا بودن قدرت مقابله با سرما در زیر برف باقی می ماند و با گرم شدن هوا در فصل بهار سایر مراحل رشد خود را به راحتی و بدون خسارت انجام داده و در نهایت محصول بیشتری عاید می شود .

    کاشت دیرتر از تاریخ اعلام شده باعث تاخیر زمانی کاشت می شود .

    زیرا نزولات جوی در بجنورد مداوم بوده و کشاورز امکان بذر پاشی را از دست داده و به علت مرطوب شدن زمین فرصت انجام عملیات کاشت را در اختیار ندارد .

    4-تبخیر و تعرق تبخیر و تعرق ، ترکیب کاهش آب از سطح نبات با پوشش گیاهی است که تبخیر سطح خاک و تعرق از نبات را شامل می شود .

    هر دو فرآیند اساساً شامل تغیرات از مایع به بخار هستند .

    وقتی که آب برای انتقال در محل محیاست میزان تبخیر و تعرق به وسیله عوامل اقلیمی به طور ابتدایی کنترل می شود که شامل تابش خورشید ، باد و رطوبت نسبی است .

    در دوره گرم سال بر اثر بزرگ شدن زاویه تابش خورشید مقدار بیشتری از انرژی سطح خورشید به زمین بجنورد می رسد م به تبعیت از آن دمای هوا نیز افزایش می یابد.بر اثر افزایش سرعت باد ، که در خرداد ماه به 6 تا 11 نات و در تیرماه به 27 تا 22 نات می رسد همچنین دمای بالای هوا ظرفیت رطوبتی هوا را افزایش داده و باعث کاهش رطوبت نسبی هوا می شود .

    بر اثر این عوامل میزان تبخیر و تعرق افزایش می یابد .

    چنانکه بیان گردید متوسط بارش جوی بجنورد 266 میلی متر است در حالی که میزان تبخیر و تعرق به روشهای تورمنت وایت ، بلانی کریدل و طشت بین 1200 تا 600 میلی متر است ؛ لذا گندم و جو بهاره که دیرتر از تاریخ اعلام شده کشت شوند به صورت زودرس درآمده و کوتاه بودن دوره رشد محصول سبب کاهش تولید ماده خشک در گیاه است و از توانایی محصول در دوره تولید ماده خشک می کاهد .

    نتیجه به طوری که مشخص گردید از مجموع اراضی زیر کشت گندم و جو ، 5/70 درصد آنرا کشت دیم تشکیل داده است و اغلب در اراضی دارای 19 درجه تا 3 درجه صورت می گیرد ، یعنی در اراضی مرتفع شهرستان بجنورد کشت دیم میسر است .

    .

    جدول شماذه 2: موازنه آبی در ایستگاه بجنورد ( به روش تورنت وایت ) آنچه از جدول شماره 2 استنباط می شود وجود ذره رطوبتی خاک و مازاد آبی از آذر تا اردیبهشت است که میزان و مقدار هر یک از ماهها در جدول بت شده است و این ذخیره رطوبتی خاک همراه با مازاد آبی حاصل نزولات جوی در سه ماهه زمستان به شکل برف و در بهار به صورت باران است بالاخص در مناطق کشت دیم که نزولات جوی آن به علت مرتفع بودن بیش از ایستگاه بجنورد است که بارش اغلب به صورت برف نازل می گردد.

    ذوب تدریجی و نفوذ آن به داخل خاک دیمزارهای بجنورد موجب تقویت ذخیره رطوبتی خاک می شو د، همچنین شبهای شمالی دیمزارهای بجنورد که از زمان آفتابگیری کمتری نسبت به شبهای جنوبی بهره مند است .

    دوام برف در تقویت ذخیره رطوبتی موثر است .

    در دیگر ماههای بجنورد آب وجود دارد .دوره خشکی بجنورد از اردیبهشت آغاز و تا ابتدای آبانماه ادامه می یابد .

    کمبود آب حاصل از تبخیر و تعرق نسبت به متوسط بارش در بجنورد بیش از 334 میلیمتر است .

    این کمبود در مرحله خوشه رفتن تا خمیری شدن دانه و خمیری شدن تا رسیدن دانه دیده می شود .

    نبات ( گندم و جو ) در این دوره با استفاده از گستردگی ریشه می تواند آب ذخیره ای رطوبت خاک را از عمق 120 تا 90 سانتی متری خاک تخلیه کند و به حیات خود ادامه دهد .

    زمان برداشت محصول دیم در بجنورد اواخر تیرماه و اوایل مردادماه است .تا زمان رسیدن دانه ، جذب رطوبت ذخیره خاک از پژمرده شدن و از بین رفتن محصول گندم و جو در بجنورد نمی شود .پس می توان گفت به منظور افزایش بازده در واحد هکتار دیمزارهای بجنورد دو اقدام اساسی لازم به نظر می رسد که می بایست مورد توجه قرار گیرد : اول : تنظیم تاریخ کاشت محصول گندم وجو دیم زمان کشت گندم زمستانه در آبان و تاریخ کشت گندم بهاره اواخر اسفندماه و اوایل فروردین مناسب به نظر می رسد که بر اساس الگوی نزولات جوی و با توجه به آستانه رطوبتی و آستانه حرارتی گندم وجو در نظر گرفته شده است .

    دوم : تقویت رژیم رطوبتی خاک دیمزارهای بجنورد که به دو طریق میسر است : الف – افزایش آب ذخیره شده در محیط ریشه گندم و جو ؛ زیرا خاک تا عمق محیط ریشه یک مخزن رطوبتی را تشکیل می دهد که برای کشاورزان دارای اهمیت حیاتی است و این ازدیا د آب ذخیره رطوبتی از طریق کنترل رواناب که عموماً به صورت کشت نواری ،شخم روی خطوط تراز – تراس بندی میسر است .

    علاوه برآن عملیات شخم وآیش امکان افزایش رطوبت خاک را میسر می سازد .

    ب- کاهش تلفات ناشی از تبخیر که با استفاده از شیوه های افزایش مقاومت برگ نسبت به اتلاف بخار آب بر اساس به کار بردن مواد که روزنه ها را مسدود می کند ، کاهش مقدار انرژی خالص جذب شده توسط برگها ، کاهش انتقال تلاطمی بخار اب به هوا با استفاده از باد شکن و مالچ کلش میسر می شود ، کاهش جریان موئینگی آب از طریق خشک شدن سریع لایه سطحی خاک می باشد .

    اثر اقلیمی – خاکی بر مبنای محصول بذر اسفرزه ،بارهنگ و پسیلیوم چکیده سه گیاه اسفرزه ،بارهنگ، پسیلیوم ( متعلق به تیره بارهنگ ) که از منابع مهم تولید طبیعی موسیلاژ جهان شناخته شده و در فلات ایران بهتر از دیگر نقاط می روید .

    در این تحقیق از نظر کمیت ، کیفیت و افزایش بذر در سطح زراعی تحت اثر عوامل اقلیمی- خاکی برخی مناطق الگویی در ایران مورد مطالعه قرار گرفته است .

    بذر این گیاه محتوی مقادیر زیادی موسیلاژ است که بیشتر از استفاده های دارویی و صنعتی شهرت دارد .

    در حال حاضر بازار بی رقیب عرضه موسیلاژ به تقاضای جهانی ، از ان هندوستان است .

    ضرورت این تحقیق از آن جهت بود که نشان دهد آیا ایران می تواند از نظر هدفهای یاد شده در مقاله بر هندوستان برتری دارد؟

    با توجه به پراکنش طبیعی این گیاهان در فلور ایران سه منطقه کشت دراطراف تهران شامل : باغ گیاه شناسی ملی ایران در ناحیه چیتگر ، مزرعه پژوهشی دانشکده علوم دانشگاه تهران در منطقه مردآباد کرج و ایستگاه پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در ناحیه آبسرد نزدیک دماوند و دو منطقه کشت در اطراف اصفهان : یکی در محوطه دانشگاه اصفهان و دیگری در ناحیه کبوتر آباد آن شهر ، در نظر گرفته شده است.

    این گیاهان دست کم در سه نوبت متوالی : اوایل بهار ، اواسط بهار و اواخر بهار در قالب طرح بلوکهایی به کلی تصادفی ( چهار تکراری ) با در نظر گررفتن فاصله کاشت پایه ها در هر بلوک کشت شوند .

    با توجه به طول دوره کشت ومنطقه مناسب ، می توان نتیجه گرفت که کشت اسفرزه در تهران و کشت پسیلیوم و بارهنگ در اصفهان بیشتر مقرون به صرفه است .

    به طور کلی مناسبترین زمان و مکان کشت جهت تولید محصول بذر بارهنگ ، کشتهای دوم در محوطه دانشگاه اصفهان و کشت اول ناحیه کبوتر آباد به ترتیب با مقادیر 275 و 230 گرم بر متر مربع است .

    بالاترین مقدار محصول بذ رمربوط به کشت اول اسفرزه در ناحیه همند ، برابر 310 گرم بر متر مربع است .

    بهترین زمان و مکان کشت پسیلیوم از نظر محصول بذر کشت اوایل بهار در کبوتر آباد با 175 گرم بر متر مربع است .

    از طرفی مقایسه میانگین محصول بذر در مناطق مختلف کشت نشان می دهد که این محصول برای اسفرزه در همند ( 208 گرم بر متر مربع ) ، برای بارهنگ در محوطه دانشگاه اصفهان ( 232 گرم بر متر مربع ) و برای پسیلیوم در کبوتر آباد ( 195 گرم بر متر مربع ) بیشتر از نقاط دیگر بوده واسفرزه بیشتر از بارهنگ و این یکی بیشتر از پسیلیوم محصول می دهد .

    مقدمه بررسیها نشان می دهد سه گیاه مورد مطالعه از منابع مهم تولید طبیعی موسیلاژ در جهان به شمار می رود .

    این سه گیاه متعلق به سرده پلانتاگو از تیره پلانتاژیناسه (بارهنگ ) است .

    این تیره بیشتر از نظر استفاده دارویی و صنعتی دانه برخی از گونه ها آن اهمیت دارد .

    در این پژوهش با توجه به نتایج حاصل از مطالعه موسلاژ در گونه های دیگر ، سه گونه پلانتاگو به نامهای اسفرزه ، بارهنگ معمولی و پسیلیوم که به لحاظ مصارف پیش گفته بیش از سایر گزینه ها مطرح است ، در سطح زراعی مورد استفاده قرار گرفته است .

    روش مطالعه با توجه به گستره های طبیعی این گیاهان در ایران و نظر به خصوصیتهای اقلیمی – خاکی این گستره ها ، سه منطقه کشت در اطراف تهرانودر منطقه کشت در اطراف اصفهان به منظور پرورش زراعی گونه های یاد شده ، همراه یکدیگر و در کنار هم در نظر گرفته شده و با استفاده همه جانبه از منابع مطالعاتی مختلف و پیشرفتهای علمی و عمومی در این زمینه ، اقدامهای لازم برای اجرای کار تحقیق شروع شد .

    سه منطقه اطاف تهران عبارتند از : باغ گیاه شناسی ملی ایران در ناحیه چیتگر کیلومتر 15 بزگراه تهران کرج با طبیعت معتدل و خاک شنی بسیار سبک .

    مزرعه پژوهشی دانشکده علوم دانشگاه تهران در ناحیه مرد آباد کرج با طبیعت قشلاقی و خاکی لومی – ماسه ای دارای بافت متوسط .

    ایستگاه پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ، واقع در ناحیه همند آبسرد نزدیک دماوند با طبیعت ییلاقی و خاک لومی – رسی به نسبت سنگین .

    دو منطقه اطراف اصفهان : یکی در محوطه دانشگاه اصفهان ودیگری در ناحیه کبوتر آباد که به طور متفاوتی دارای ترکیبی از شرایط اقلیمی – خاکی سه منطقه اطراف تهران بود .

    بذرهای مورد نظر جهت کشت از مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی اصفهان تهیه شد.

    زمین جهت کشت در هر نوبت به 12 کرت برای سه گیاه در چهار تکرار به ابعاد 2×2 متر و فاصله ایمنی یک متر از یکدیگر و جوی آبیاری تقسیم شد .

    کشت در هر کرت : برای اسفرزه شامل 11 ردیف با فاصله 20 سانتی متر، برای پسیلیوم شامل 8 ردیف با فاصله 5/28 سانتی متر و برای بارهنگ شامل 6 ردیف با فاصله 40 سانتی متر از یکدیگر در نظر گرفته شد .

    درهر ردیف تعداد زیادی بذر کاشته شد تا چنانچه بذرتوان رویشی نداشته باشد و یا تحت عوامل نامسائد محیطی جوانه نزند ، تراکم مناسب از بین نرود.

    پس از سبز شدن بذرها و از بین رفتن احتمال عوامل نامسائد ، بوته ها به فاصله فوق برای هر گونه تنگ شد و تراکم هر بوته در هر کرت آزمایشی به طور یکنواخت نگه داشته شد.

    عمق کاشت بریا بارهنگ به طور تقریبی در سطح خاک و برای دو گونه دیگر در لایه بسیار نازکی پایینتر از سطح انتخاب شد .

    آبیاری سبک به صورت بارانی 2 بار در هفته برای ماه اول کشت وسپس هر 5 تا 8 روزیک بار برای ماههای بعدی انجام شد و در آخر کار به 10 روز یک بار یا بیشتر بسنده شد .وجین با دست در فواصل آبیاری و به طور مداوم در طول آزمایش انجام گرفت.عملیات تنک کردن در جریان وجین اول وپس از اینکه هر گیاه چند برگی شد صورت گرفت ، به نحوی که فاصله مناسب بین بوته ها روی هر ردیف تامین شد .

    مقدار محصول بذر بر حسب کیلوگرم بر متر مربع ( با حذف گیاهان حاشیه کرت ) برای کشتهای مختلف هر منطقه تعیین شد .

    از آنجا که میوه های این گیاهان در اواخر دوره رشد به تدریج می رسد .

    در فاصله های زمانی مناسب سه تا چها بار نسبت به برداشت محصول اقدام و پس از آن عملیات بوجاری و توزین بذرها انجام گرفت .

    محاسبات آماری مربوط به ویژگیهای گونه های گیاهان ، زمان کشت انها ، مکان کشت ، مقدار محصول نهایی و غیره در قالب گروههای آماری مختلف ، بر اساس آزمون دانکن ، با کسب سطوح اطمینان بالای 88 درصد درمرکز آمار موسسه تحقیقات اصلاح بذرو نهال کرج به انجام رسید ..

    آذرآبانمهرشهریورمردادتیرخرداداردیبهشتفردوردیناسفندبهمندیماههای سال55/95/105/115/125/135/145/145/135/125/115/105/9روشنایی روزهای مرداد2852153455/3875/4185/4495/4495/4185/287335315285روشنایی ماهانه سالآذرآذرآبانمهرشهریورمردادتیرخرداداردیبهشتفردوردیناسفندبهمندیماههای سال1/41/493/146/20241/253/228/162/12215/1دما TْC2665/225/224/207/81/75/99/147/21377/325/389/311/21بارندگی به م م8/6574/114/112/298/513/899/1226/1253/973/743/272/113/32/5تبخیر و تعرق به م م-1/111/11-------7/64100100100ذخیره رطوبت د رخاک به م م6/884/114/11-------4/53/276/289/15مازاد آب به م م6/4346/434--1/432/824/1147/1106/756/9----کمبود اب به م م

چکیده: با توجه به نقش و اهمیت بیمه در فعالیتهای تولیدی و تجاری و توجه سرمایه گذاران به آن و عدم آشنایی و آگاهی کافی اغلب کشاورزان و باغداران نسبت بیمه محصولات کشاورزی و باغی، نحوه بیمه باغبات در سال زراعی 81-80 مورد ارزیابی قرار گرفته است. اطلاعات و آمار مورد نیاز برای این مطالعه از صندوق بیمه محصولات کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی گرفته شده است. در این مطالعه به ارزیابی و بررسی ...

چکیده: مطالعه حاضر تحت عنوان «روند توسعه روستایی در دهستان کبودگنبد شهرستان کلات نادر» به بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر در روند توسعه اقتصادی در این دهستان می‌پردازد. توسعه روستائی یک امر چند بعدی است که از مؤلفه‌های مختلفی تشکیل می‌شود. در این راستا، مؤلفه‌های مزبور در دهستان کبودگنبد به صورت زیرساختهای طبیعی، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته شده‌اند که هریک از این ...

چکیده: با توجه به نقش و اهمیت بیمه در فعالیتهای تولیدی و تجاری و توجه سرمایه گذاران به آن و عدم آشنایی و آگاهی اغلب کشاورزان و باغداران نسبت بیمه محصولات کشاورزی و باغی، نحوه بیمه باغات در سال زراعی 81-80 مورد ارزیابی قرار گرفته است. اطلاعات و آمار مورد نیاز برای این مطالعه از صندوق بیمه محصولات کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی گرفته شده است. در این مطالعه به ارزیابی مختصر بعضی از ...

مقدمه: یادمان طالقان طالقان (زادگاه مردان خدا) منطقه سردسیر و کوهستانی طالقان واقع در شمال غربی تهران بزرگ با قدمت تاریخی بیش از هزار سال، علاوه بر داشتن تشکیلات اداری و حکومتی، دارای قوانین و مقررات اجتماعی خاص منطقه ای بوده که بر اساس آن امور اجتماعی در هر روستا توسط اشخاص مورد تائید و انتخاب مردم اداره و اجراء می شد. اغلب روستاهای بزرگ علاوه بر داشتن مسئولانی از قبیل: کدخدا ...

فلسفیان و ترکمانی (1382) به منظور تعیین الگوی کشت ترکیب بهینه فعالیت های زراعی و باغی در شهرستان مرند از مدل های موتاد و موتاد هدف استفاده نمودند. محصولات مورد مطالعه شامل گندم، جو، آفتابگردان، گوجه فرنگی، سیب درجه 1، سیب درجه 2، هلو، زردآلو و آلو می باشد که برای هفت سال انجام شده است. اهداف تحقیق آنان عبارتند از: بررسی اثر ریسک بر الگوی کشت کشاورزان تعیین الگوی بهینه کشت با در ...

چکیده مطالب: ازغند از دهستان های بخش مه ولات به مرکزیت شادمهر می باشد. این روستا در فاصله 55 کیلومتری از تربت حیدریه و حدود 35 کلیومتری کاشمر و مه ولات می باشد. جمعیت این روستا بر اساس سرشماری مسکن ونفوس سال 1385، تعداد 1313 نفر بوده که از این تعداد 687 نفر زن و 626 نفر مرد هستند ودر مجموع دارای 402 خانوار جمعیت می باشد. ازغنداز نظرجغرافیایی در شمال شرق کشور واقع شده و از نظر آب ...

چکیده گندم به عنوان مهمترین محصول زراعی و ماده غذایی کشور بطور متوسط 5/6 میلیون هکتار از اراضی کشور را بخود اختصاص داده و بالغ بر 5/10 میلیون تن تولید دارد. عملکرد پائین گندم در ایران در مقایسه با جهان عمدتاً بواسطه سطوح پائین نهاده ها (بویژه آب) و ضعف مدیریت زراعی است. تکیه بر افزایش عملکرد بعنوان کلیدی ترین راه حل افزایش تولید گندم، توسعه تحقیقات در زمینه های کاهش ضایعات و ...

تحلیل شرایط اقلیمی تولیدات کشاورزی وجود دو رشته کوه البرز و زاگرس که مناطق مرکزی کشور را از سواحل دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان جدا نموده همراه با پستی بلندیهای متعدد باعث شده تا تنوع آب و هوائی وسیعی را در کشور ایجاد گردد و کشور شاهد اقلیم‌های مختلفی در سطح پهنه سرزمین باشد. محدودیت تعداد ایستگاه‌های هواشناسی که به استناد آمار آنها عوامل اقلیمی مورد تجزیه و تحلیل قرار ...

چکیده: افزایش جمعیت کشور لزوم تولید بیشتر در واحد سطح را انکار ناپذیر ساخته است بطوریکه خوداتکایی در تولید گندم بعنوان یک آرمان ملی تلقی شده و از مهمترین اهداف طرح‌های تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی است. جایگزینی ارقام موجود با ارقام و لاینهای پرمحصول‌تر و واجد صفات مطلوب زراعی، آشنا نمودن کشاورزان با آخرین دستاوردهای تحقیقاتی و ارقام جدید نیز در این راستا حائز اهمیت است. در این ...

پروژه کارشناسي مهندسي اقتصاد کشاورزي چکيده اين مطالعه در شهر مشهد و به منظور تعيين الگوي کشت بهينه، مقايسه الگوي موجود با الگوي بهينه انجام شده است. کشاورزي، فعاليتي است که همواره تحت تأثير عوامل طبيعي همچون سيل، خشکسالي ، حمل

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول