واژه شلتوک از کلمه هندی چلتو (chalto ) گرفته شده و در زبان انگلیسی به شلتوک (دانه برنج همراه با پوست آن) Rice Paddy گفته می شود.
نام برنج از زبان هندی گرفته شده که به آن Ariai می گویند.
در زبان انگلیسی به برنج Rice گفته می شود که همان نام عمومی برنج است.
در زبان فرانسه Riz ، در زبان ایتالیایی Rizo ، روسی Ris و در زبان المانی Ries می گویند.
نام علمی آن Oryza Satival می باشد.
در استان گیلان به برنج « بج» ( Bej ) به خوشه ان « ورزه » ( Vorze ) و به شلتوک آن « جو» گفته می شود.
خصوصیات گیاهشناسی:
برنج با نام علمی Oryza Sativa از تیره Gramineae گیاهی است یکساله و علفی به طول 1 متر با برگهای کشیده و غلافی و نوک تیز و گل آذین به شکل سنبله بوده و دانهها دارای یک پوشش قهوهای رنگی به نام سبوس میباشد.
زیستگاه: این گیاه بومی جنوب شرقی آسیا بوده ولی در کشورهایی مثل چین، ژاپن، هیمالیا و کانادا گسترش یافته است وهمچنین در مناطق تروپیکال رشد میکند.
تاریخچه:
برنج به عنوان یک محصول غذایی مهم در سراسر جهان محسوب میشود تا آنجایی که بیش از غذای جمعیت جهان را تشکیل میدهد.
در کشورهای آسیایی بیش از 9.% از مردمان از برنح به عنوان یک غذای اصلی استفاده میکنند.
از آب برنج برای شستشوی زخم، اسهال خونی، ورم معده و روده استفاده میکردند و همچنین از دمکرده ریشه و ساقه زیرزمینی برنج در افزایش ترشح ادرار و دفع سموم از بدن استفاده میشود و خوردن سبوس برنج در کشورهای چینی به عنوان ماده ضد پیری است.
مشخصات گیاه شناسی
برنج نباتی است از تیره غلات از جنس Oriza که گونه آن Sativa است.
گیاهی است یکساله دارای ریشه های افشان و قوی که عمیق نبوده و معمولا در لایه فوقانی خاک تا عمق 20 الی 25 سانتی متر قرار می گیرند.
سازگاری ریشه برنج در زمین هایی است که اکسیژن آن کم است زیرا ریشه نیازی به اکسیژن هوا ندارد و از اکسیژن محلول استفاده می نماید.
ریشه تا زمان تشکیل پانیکول ( خوشه رفتن ) حداکثر رشد را می نماید.
همچنین برگ ها دارای پهنک باریک و بلند در بعضی انواع مانند O.Sativa کرک دار و در O.glaberrima بی کرک هستند.
زبانک (لیگول ) در برنج نسبتا بلند هستند.
تعداد برگ روی ساقه در انواع مختلف برنج، متفاوت و به شرح زیر است:
در انواع زود رس در روی هر ساقه 14 الی 15 برگ ( چمپا و غریب ).
در انواع متوسط زود رس حدود 16 الی 17 برگ ( سرد چمپا )
شرایط اقلیمی مناسب برای شالیزار
برنج را اصولاً محصول گرمسیری و نیمه گرمسیری بحساب می آورند که ویژه نواحی مرطوب استوایی در مناطق نسبتاً گرم و باتلاقی و یا معتدل است.(1)
این گیاه در طول دوره رشد آب فراوان نیاز دارد که در حدود 30000 متر مکعب در هکتار است.
بنابراین باید در مناطقی که بارندگی در آن به اندازه کافی وجود داشته باشد کشت شود.
در مناطقی که بارندگی آنها در حدود 1000 میلی متر باشد کشت برنج امکان پذیر بوده و محصول خوبی بدست می آید.
وجود سرما نیز باعث توقف رشد برنج خواهد شد و تولید محصول را پایین می آورد و متوسط دمای مورد نیاز برنج حدود 33 درجه سانتی گراد است که این رقم در مورد ارقام زودرس کمتر و در مورد ارقام دیررس بیشتر است و ممکن است به 40 درجه سانتی گراد و یا حتی بیشتر نیز برسد.
بهترین درجه حرارت برای جوانه زدن بذر برنج 30 درجه سانتی گراد
می باشد.
بذر در درجه حرارت پایین تر از 10 درجه و بالاتر از 40 درجه سانتی گراد جوانه نمی زند، لذا برای جوانه زدن هیچکاه نباید در جای خنک و یا خیلی گرم گذاشته است.
با توجه به مطالب گفته شده می بایست بذور برنج را در آبی با درجه حرارت مناسب خیساند ( 22- 30 درجه سانتی گراد موجب تسریع در جذب آب و جوانه می گردد )، تا بدین وسیله رشد جنین افزایش یافته و جوانه زدن یکنواخت صورت گیرد.
میانگین دمای محیط کشت برنج باید بین 22-30 درجه سانتی گراد باشد هرگاه دمای محیط از 13 درجه سانتی کراد پایین تر آید برنج با سرما روبرو می شود.
همچنین هرگاه دمای محیط از 40 درجه سانتی گراد بیشتر شود باعث اختلال در رشد ریشه خواهد شد و گیاه را از بین می برد.
دمای محیط کشت در طول دوره رشد همواره باید متناسب با مراحل رشد گیاه باشد.
دمای مذکور بویژه در زمان گل دادن باید مناسب و کافی باشد، زیرا در این دوره گیاه به حداکثر درجه حرارت نیاز دارد.
بهترین دما در این زمان 23 درجه سانتی گراد است.
چنانچه در این مرحله از رشد برنج دمای محیط پیرامون بعللی پایین باشد و رطوبت هوا نیز بیش از اندازه طبیعی بالاتر از 80 درصد باشد تلقیح بخوبی انجام شده و دانه تشکیل نخواهد شد، بعبارت دیگر برنج پوک شده و در نتیجه میزان تولید محصول به اندازه قابل ملاحظه ای پایین خواهد بود.
بطور کلی رطوبت در محیط کشت برنج نباید کمتر از 40 درصد و بیشتر از 90 درصد باشد .
برنج گیاهی است ویژه کاشت در مناطق باتلاقی و بنابراین محیط کشت برنج همیشه باید به صورت غرقاب باشد.
با وجود این در عمل تنفس این گیاه اختلالی بوجود نمی آید زیرا برنج می تواند از اکسیژن محلول در آب استفاده نموده و نیاز تنفسی خود را برطرف نماید.
همچنین می توان مقداری از این اکسیژن را از طریق ساقه تامین نماید.
بطور کلی دمای آب در روز باید دو برابر شب یعنی حدود 31 درجه سانتی گراد باشد، معذالک آب داخل کرنها را باید در شب خارج نمود تا دمای خاک در شب کاهش یابد و مجدداً با وارد کردن آب خنک دما را کاهش داد.
این عمل مزیت مهمی دارد و آن این است که در نتیجه این عمل تنفس گیاه در شب کاهش یافته و از تجزیه مواد آلی تولید شده در روز جلوگیری بعمل می آید.
شدت نور نیز در رشد گیاه برنج تاثیر مهمی دارد.
بطوری که این گیاه برای انجام عمل تلقیح به شدت نور بالایی نیاز دارد.
ار تفاع از سطح دریا در رشد برنج تاثیر زیادی نداشته و این گیاه را می توان تا ارتفاع 1400 متری از سطح دریا نیز کشت نمود.
شرایط اقلیمی استانهای گیلان و مازندران به دلایل زیر برای کشت برنج مناسب می باشند.
جدا شدن جلگه های پست خزر از فلات مرکزی ایران توسط رشته کوههای البرز سب ایجاد آب و هوای معتدل مدیترانه ای با درصد رطوبت بالا در استان گیلان شده است.
مجاورت استانهای گیلان و مازندران با دریای خزر وجود توده های کوهستانی اورال باعث بوجود آمدن منطقه ای باران خیز شده است.
مجموع شرایط حاصله باعث شده که کشت برنج در این مناطق موفقیت آمیز باشد.( میانگین دمای مناسب برای کشت برنج حدود 24 درجه سانتی گراد است که این رقم در تابستان به36 درجه سانتی گراد نیز می رسد.
) میزان بارندگی در استان گیلان اغلب بالاتر از 800 میلی متر است و اغلب ممکن است این رقم به 2000 میلیمتر برسد که این مقدار مناسب برای کشت برنج است.
این استان از نظر رطوبت نیز برای کشت برنج مناسب می باشد.
رطوبت مناسب برای کاشت برنج 70 تا 80 درصد است.
شرایط مذکور باعث شد تا کاشت برنج در شمال کشور رونق یافته و با موفقیت همراه باشد.
البته گاهی اوقات نیز بارندگی مصادف با زمان تلقیح برنج بوده که در این صورت شدیداً تاثیر منفی روی تولید محصول خواهد داشت.
همچنین گاهی اوقات نیز بارندگی های شدید و مداومی در زمان کشت برنج انجام می گیرد که سبب ورس محصول شده و برداشت آن را با مشکل روبرو می سازد.
کودهای مناسب برای شالیزار کودهایی که در مزارع شالی کاری بکار می روند عبارتند از: کودهای سبز - کودهای دامی - کودهای شیمایی کودهای سبز کودهای سبز باقیمانده گیاهان است که پس از برداشت محصولات قسمتی از آن در خاک باقی می ماند و دارای اهمیت زیادی برای حاصلخیزی خاک است.
مثل کلش و سبوس، برگ، ساقه و باقیمانده ریشه ها.
اضافه شدن مواد آلی به خاک توسط گیاه بستگی به نوع کشت و آب و هوا دارد.
کلش به برگ و ساقه گیاهن تیره غلات گفته می شود که عمده ترین مواداولیه تولید کننده و قسمت آلی و هوموس خاک را تشکیل می دهد و از نظر پتاس و کلسیم غنی است.
افزودن این ماده در خزانه باعث افزایش مواد غذایی سطح خاک می گردد.
کلش دارای مواد شیمیایی زیادی است ولی عموماً فاقد اسید هومیک است.کلش را می توان مستقیماً به خاک افزود و یا اینکه ابتداء آن را در محل مخصوصی تبدیل به کود نمود و سپس به خاک اضافه کرد.
شخم کود سبز باید سطحی باشد، زیرا اگر شخم عمیق صورت گیرد کلش در زیر خاک بدون تخمیر و پوسیده مانده و موجب اختلالاتی در خاک می گردد.
کودهای سبزی که در شالیزارها استفاده می گردد عموماً شبدر یا یونجه است.
با توجه به اینکه هر هکتار زراعت برنج در طول هر دوره رشد به 80 تا 150 واحد ازت نیاز دارد و خاک برنج کاری باید همیشه از عناصر مصرفی غنی باشد مقدار ازت خاک نباید از 2/1 در هزار هکتار کمتر باشد .
استفاده از کودهای شیمیایی ازت دار برای تامین این مقدار ازت به خاک برنج کاری هزینه های گزافی را می طلبد.
بر این اساس محققین پژوهشگران در کشورهایی نظیر ژاپن، چین و ویتنام بعد از تحقیقات زیاد متوجه شدند که نوعی سرخس بنام آزولا (Azolla ) که از تیره Salriniaceae می باشد، وجود دارد که بین این گیاه و نوعی جلبگ همزیستی وجود داشته و جلبک به علت جذب ازت موجود در جو یا ازتی که به صورت محلول در آب وجود دارد هر ساله مقدار زیادی ازت در حدود 200 کیلوگرم به خاک می افزاید.
آزولا را چند ماه قبل از شروع کشت برنج در مزرعه یا شالیزار کشت می کنند و پس از حدود 3 تا 4 ماه از آن را با خاک کاملاً شخم می زنند و سپس نشاء های برنج را روی آن می کارند.
گیاه آزولا علاوه بر اینکه باعث افزایش ازت خاک می گردد در کنترل علفهای هرز نیز موثر و مفید است، چون مانند لایه ای سطح آب را می پوشاند.
همچنین آزولا باعث بهبود خصوصیات فیزیکی خاک نیز می گردد ولی باید توجه نمود که در تعارض با برنج قرارنگیرد.
دوره رشد آزولا در هر مرحله حدود یک ماه است که در این مدت 10 تا 15 تن محصول تر تولید می نماید که در نتیجه 20 تا 40 گرم ازت حاصل می گردد.
کود دامی استفاده از کود دامی برای خاکهای شالیزار امری مهم و ضروری است.
کشاورزان باید هر ساله کود دامی به خاک اضافه نماید، زیرا کود دامی مهمترین منبع تولید هوموس خاک است که در نتیجه موجب افزایش ازت خاک خواهد شد .
کودهای دامی از قبیل: کود اسب، کود گاو، کود گوسفند، کودهای مخلوط قدیمی و کود طیور می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
در آب و هوای مرطوب مانند گیلان که رطوبت زیاد است نباید مقدار کود مورد استفاده از 10 تا 12 تن در هر هکتار تجاوز نماید.
بهترین مقدار مصرف کود دامی در زمین های هوموس رسی یا لیمونی 8 تا 10 در هر هکتار است.
در زمینهای شنی، مانند شالیزارهای اطراف سواحل دریا این مقدار افزایش یافته و ممکن است بسته به درصد شن و فقیر بودن خاک تا 20 تن در هکتار برسد.
کودهای دامی دارای مواد آلی و معدنی عناصر پر مصرف از قبیل فسفر، پتاس، کلسیم، منیزیم، گوگرد، منکنز.
بور، مس و کبالت می باشد که در غنی سازی خاک شالیزار بسیار مهم بوده و در نتیجه باعث افزایش محصول برنج خواهد شد و هر ساله از پرداخت هزینه گزاف جهت تامین کودهای شیمایی پرهیز می شود.
کودهای دامی را باید در پاییز و قبل از از رسیدن فصل سرما به خاک افزود.
این نوع کودها باید کاملاً پوسیده باشند، در غیر این صورت باعث رشد بی رویه علفهای هرز شالیزار شده و همچنین جذب آن نیز توسط گیاه مشکل خواهد شد و سبب عوارض و بیماری نیز روی برنج می گردد.
کودهای شیمیایی برنج درطی دوره رشدخود به سه نوع کود ازت، فسفرو پتاس نیار بیشتری نسبت به سایر عناصر دارد که باید دراین مدت بطریق صحیح و مناسبی در اختیار گیاه قرار داده شود.
ازت ازت از جمله بهترین کودهای شیمیایی در خاک است و این عنصر موجب سرعت رشد، سهولت تنفس، شادابی رنگ بوته ها افزایش رشد ریشه ها، بالا رفتن مقدار پروتئین گردیده و همچنین اضافه کردن ازت به خاک باعث افزایش سطح برگ می گردد و بیشترین تاثیر آن زمانی است که قبل از تشکیل خوشه به گیاه داده شود.
در خاکهای رسی مقدار مصرف کمتر و در خاکهای شنی بشتر است.
کود ازته را بیشتر به صورت آمونیاکی به خاک می افزایند ولی در آخرین مرحله می توان آن را به صورت نیتراتی نیز به خاک افزود.
استفاده از کود اوره ( شکری ) که دارای 46 درصد ماده ازته قابل جذب است بیشتز از کودهای دیگر در برنجکاری مورد استفاده قرار می گیرد.
کود اوره بهترین و مناسبترین ماده ازته برای مزارع برنج محسوب می شود.
مقدار مصرف کود ازته با توجه به نوع خام و واریته ها یا رقم، شرایط اقلیمی و اکولوژیکی مطابق ارقام گفته شئده متغیر است.
مواد ازته را باید همواره به موقع و به اندازه مناسب به خاک شالیزار افزود زیرا در غیر این صورت برای محصول مضر خواهد بود.
طول عمر ازت در خاک کم است و باید آن را در دو مرحله به خاک افزود.
نصف کود ازته را قبل از کاشت یا در موقع نشاء و نصف دیگر را 20 تا 30 روز قبل از ظهور پانیکول ( خوشه سنبل) بخاک می دهند.
فسفر فسفر یکی دیگر ازعناصر تشکیل دهنده برنج بوده و از عناصر مهم و ضروری در رشد برنج است.
درد غلات ثابت شده است که 80 درصد فسفر در اوایل جوانی گیاه مصرف می شود و زیادی فسفر به ندرت مضر است.
فسفر باعث تولید ریشه های قوی و گسترده ساقه های محکم و ضخیم تشکیل و پر شدن دانه ها، افزایش کمیت محصول و زود رسی محصول برنج می شود.
کودهای فسفر را باید خیلی زودتر قبل از کاشت بخاک افزود و آنرا عمق 10 تا 15 سانتی متر با خاک مخلوط نمود.
پتاس پتاسیم یکی از عناصر تقریباً مهم تشکیل دهنده بافت لغات بوده و مقدار آن در گیاهان مختلف 5/2 تا 5 درصد وزن ماده خشک است.
پتاسیم برعکس فسفر و ازت در ترکیبات سلولی شرکت نمی کند و تنها نقش آن بیشتر در فعل و انفعالات گیاهی مهم است.
برنج قسمت اعظم پتاسیم را بین مرحله پنجه زنی و تولید پانیکول جذب می نماید.
بطور کلی گیاهان تیره غلات در حدود 100 کیلوگرم پتاسیم (K2O ) را از خاک جذب می نمایند.
پتاسیم در برنج موجب ثبات گیاه، بهتر انجام شدن عمل تلقیح، افزایش مقاومت گیاه در برابر بیماریها، رشد و نمو گیاه و تسهیل انتقال نشاسته ار برگها به دانه می گردد.
همچنین پتاس با ازت اثر رقابتی داشته و باعث می شود ازت بیشتری جذب گیاه گردد و سنتز ازت را نیز در گیاه مساعد می سازد.
مصرف بیش از حد ازت می توان مضر باشد، بطوری که مانع جذب آهن خواهد شد.
چون برنج در خاکهای اسیدی رشد می نماید و همچنین املاح پتاس در آبهای مشروب برنج گیلان موجود است در نتیجه مقدار مصرف پتاس خیلی کم است.
کمبود پتاس سبب زرد شدن برگ گیاه شده که این عمل از برگهای مسن آزاد می گردد و سپس به قهوه ای تبدیل شده و سرانجام برگها خشک شده و می ریزد.
کود پتاس را معمولاً 2 تا 3 ماه قبل از کاشت و در هنگام شخم پاییز به خاک می دهند و آن را تا عمق 15 سانتی متری با خاک مخلوط می نمایند.
بطور کلی پتاس خاک برنج کاری هرگز نباید کمتر از 30% باشد.
بطور خلاصه کود دامی و کودهای پتاسیک و فسفر را در پاییز و در هنگام شخم به زمین می دهند و کود ازته را در دو مرحله به خاک می افزایند آفات برنج برنج از مهم ترین غذای اصلی مردم کشور ماست و از نظر اهمیت پس از گندم در مرحله دوم قرار دارد.
بر اساس آمار وزارت کشاورزی سطح زیر کشت این محصول حدود ششصد هزار هکتار است که نزدیک به 75% آن در استانهای مازندران، گیلان وگلستان قرار دارد.
محصول سالیانه برنج سفید در کشور به حدود 650/1 هزار تن برآورد شده است که در حال حاضر نزدیک به 75 درصد نیاز داخلی را تامین می نماید.
با توجه به رشد سالانه 5/1 درصدی افزایش جمعیت میزان جمعیت در بیست سال آینده به یکصد میلیون و نیاز داخلی به برنج سفید نیز به حدود 500/3 هزار تن در سال خواهد رسید.
و در آن صورت باید با توجه به تولید 650/1 هزار تن سالانه برنج در داخل کشور، نزدیک به 55 درصد نیاز داخلی از طریق برنج وارداتی از خارج تامین گردد.
در کشور ما به دلیل کمبود آب، امکان افزایش سطح زیر کشت بسیار محدود است لذا برای جلوگیری از خطر افزایش واردات برنج از خارج، ضمن توجه بیشتر به کشت ارقام پرمحصول لازم است در زمینه کاهش ضایعات، به ویژه ضایعات ناشی از حمله آفات، بیماری و علفهای هرز برنج اقدامات عملی و موثر انجام گیرد.
در این راستا ضروری است که کارشناسان و مروجین کشاورزی مستقر در مناطق با شناخت کافی از عوامل کاهش دهنده محصول به ویژه آفات، بیماریها و علفهای هرز، با بهره گیری از نتایج تحقیقات انجام یافته و دستورالعملهای اجرایی، به آموزش و راهنمایی کشاورزان پرداخته و همراه با آنها با عوامل یاد شده مبارزه نمایند.
عوامل مهم کاهش دهنده محصول در میان عوامل کاهش دهنده محصول، آفات، بیماریها و علفهای هرز نقش اساسی دارند.
آفات آفات برنج با توجه به اینکه در مزرعه یا انبار موجب خسارت می گردند به دو گروه آفات مزرعه و انبار تقسیم می شوند.
آفات در مزارع با وجود اینکه تعدادی از امراض و آفات به مزارع برنج درایران حمله می کنند، با این همه مزارع برنج ایران از پاکترین مزارع برنج در دنیا به شمار می روند.
زیرا در حال حاضر بسیاری از امراض و آفاتیکه در تمام دنیا به شالیها حمله می کنند، درایران یا وجود ندارند و یا اینکه بدلایل آب و هوایی آسیب زیاد وارد نمی کنند.
بهرحال مهمترین آفات شناخته شده درمزارع برنج بالاخص در ایران به ترتیب جدول زیر می باشد.
اگر چه تعداد این آفات در سراسر جهان نسبتاًٌ زیاد و به بیش از بیست مورد می رسد ولی در مزارع برنج ایران در حال حاضر از ده گونه کمتر است که بعضاًٌ به غیر از برنج به محصولات دیگر مانند ذرت و گندم نیز خسارت وارد می نماید.
این آفات شامل: مگس خزانه Ephydra afghanica کرم ساقه خوار معمولی برنج chilo supressalis کرم ساقه خوار آسیایی یا ساقه خوار زرد برنج Trypoyza inscertulus کرم ساقه خوار نیشکر sesamia.
Nonagroides کرم برگ خوار سبز برنج Naranga diffiusa= N aenescens شب پره تک نقطه ای برنج Mytimna unipuncta سرخرطومی ریشه برنج Hydronomus sinuaticollis زنجره برنج cicadella viridis روشهای مختلف کشت برنج برنج معمولاً در نقاط مختلف دنیا به دو روش مستقیم و غیر مستقیم کشت می شود که در ادامه اجمالاً به بررسی هر دو روش می پردازیم: الف: روش مستقیم: در روش مستقیم نیز به دو طریق عمل می شود: روش کاشت قبل از غرقاب که در این روش بذر برنج را با یک بذرپاش ردیفکار به عمق 2-5 سانتی متری خاک خشک می کارند و آنگاه به منظور تامین و تخمین جوانه زدن بذر و ریشه اولیه گیاه یک آب سبک به زمین می دهند و بعداً هنگامی که ارتفاع بوته ها به 15 تا 20 سانتیمتری رسید خاک را غرقاب می نمایند.
این روش کاشت گر چه سریع و مطلوب است ولی موجب حمله و افزایش علفهای هرز چون گونه های جنس سوروف می شود.
روش کاشت حین غرقاب: در این روش زمین را بلافاصله بعد از کاشت غرقاب مینمایند.
از مزایای این روش می توان به مصون ماندن بذر از گزند پرندگان اشاره نمود و همچنین در این روش علفهای هرز تک لپه ای نیز نمی توانند ریشه گذاری کنند، ولی عیب عمده آن این است که چنانچه بذر در روی گل قرار نگیرد و روی آن پوشیده گردد جوانه زدن به تاخیر می افتد و در نتیجه بذر فاسد می گردد و یا اینکه ریشه تولیدیش قادر به رشد نخواهد بود.
ب: روش غیر مستقیم: در این روش بذر را در خزانه کشت کرده و پس از رسیدن به رشد معینی بوته های جوان را که نشاء می نامند به مزرعه انتقال می دهند.
در این روش بیرون آوردن بوتهها از خزانه و انتقال آن به زمین با دست انجام می شود.
در هنگام نشاء کردن، زمین اصلی را غرقاب نموده و 3 الی 5 بوته را به فواصل 30-25 سانتی متری در داخل زمین فرو می کنند.
بعد از عملیات نشاء کاری آب را از روی زمین خارج می کنند و تا ارتفاع خاصی سطح آن را کاهش می دهند تا بوته ها بتوانند بهتر رشد کنند.
در حدود 20 الی 25 روز قبل از برداشت آب را از مزرعه خالی کرده و تا آن هنگام، آبیاری را نیز قطع می نمایند.
خزانه و شرایط آن خزانه غالباً قطعه زمین کوچکی است که مساحت آن تقریباً 6/1 تا 25/1 و یا 50/1 مزرعه اصلی است.
بعد از برداشت برنج زمین خزانه را در پاییز به عمق 15 الی 20 سانتیمتر شخم زده و رها می کنند و دراوایل بهار با اضافه کردن کود دامی آن را غرقاب نموده بوسیله تیلر یا گاوآهن مجدداً شخم سطحی می زنند تا بصورت گل کامل درآید.
با این عمل بافت فیزیکی خاک را به هم زده و نفوذپذیری آن را می کاهند.
پس از خشک شدن مجدد غرقاب نموده و با از بین بردن کلوخها کودهای ازته و فسفره به آن اضافه می نمایند و تسطیح می کنند.
سپس سطح آن را کرت بندی نموده و تا ارتفاع 3 سانتی متری داخل آن آب وارد کرده و با دست بذرها را می کارند.
معمولاً بذرپاشی بسیار پرپشت صورت می گیرد.
بعد از دو الی سه روز آب داخل خزانه را خارج کرده روی بذرها کلش سوخته ریخته و با یک قطعه چوب به سطح خاک فشار وارد می کنند تا بذر به سطح خاک بچسبد.
معمولاً روزها مقداری آب به خزانه می دهند.
اگر هوا سرد باشد کف خزانه را پوشش نایلونی می دهند تا جوانههای سبز شده سرمازده نشوند.
پس از اینکه ارتفاع گیاه به 20 – 25 سانتی متر رسید، اقدام به انتقال آن به مزرعه ای اصلی می نمایند.
اگر چنانچه دو روز قبل از انتقال کف خزانه را غرقاب کنند ریشه گیاه براحتی بیرون می آید.
در غیر این صورت یا بوته های جوان از بین می روند و یا ریشههای تولید شده به سختی با خاک مزرعه سازگار خواهند شد.
نشاء کاری برنج با توجه به اینکه نشاء کنده شده از خزانه را در جای خنک و سایه یا داخل آن میتوان یک یا دو روز نگهداری نمود ولی روش معقول این است که همزمان با خروج از خزانه در مزرعه نشاءکاری گردد.
در شرایط معمولی نشاءهایی که صبح کنده شده و همان صبح کاشته شده اند محصول خوبی می دهند.
هنگام کندن نشاءها باید دقت شود ریشه ها کنده نگردد.
معمولاً هر دسته نشاء شامل 200 الی 300 نهال متوسط است.
غالباً برای کاشت نهالها به اندازه های مساوی از طناب و خط کش استفاده می نمایند.
از وسیله مخصوص این کار هم که طول ضلع آن در حدود 25 سانتی متر و ضلع جانبی آن دو متر است استفاده می شود.
ممکن است برای نشاءکاری از یک مارکور هشت ضلعی استفاده گردد.
پس از نشاءکاری با رها کردن آب در مزرعه ارتفاع آن را چند روزی در سطح بالا نگه میدارند، زیرا اولاً این کار از کم شدن درجه حرارت در شب و دوم اینکه مانع رشد علفهای هرز می شود و سوم اینکه آب بعنوان یک قیم عمل کرده و از ورس یا خوابیدن نشاء جلوگیری می نماید.
چون زراعت برنج بطور کوپه ای صورت می گیرد در هر کوپه بطور عادی 4-6 نشاء در هر سوراخ کاشته می شود.
ثابت شده است اگر نشاءکاری به موقع انجام گیرد پنجه زنی می تواند جبران کمی تعداد نشاء درهر کوپه را بنماید و همچنین می توان تا 4 برابر در هر هکتار بوته ها را افزایش داد، اگر چنانچه نشاءکاری دیر انجام گیرد، گیاه وقت کافی برای پنجه زنی نخواهد داشت.
نشاءها را باید در اراضی کم قوت و نواحی سرد نزدیک به هم کاشت، ولی در نواحی گرم و یا اراضی پرقوت و ارقام خوب پنجه زن می توان فواصل را زیاد نمود.
بهترین زمان نشاءکاری در شمال ایران از پانزدهم اردیبهشت ماه تا پانزدهم خرداد است و درخوزستان بعد از 15 خرداد خواهد بود.
نشاءکاری تا حد لازم باید کم عمق باشد در غیر این صورت عمق زیاد باعث تاخیر در ریشه دادن می شود.
عملیات داشت آبیاری: آبیاری شالیزار از مهمترین عملیاتی است که باید در زراعت برنج بدقت انجام گیرد، چون برنج گیاهی است باتلاقی و باید ریشه آن همیشه در داخل آب قرار گیرد در غیر این صورت محصول به عمل آمده خوب نخواهد بود.
از حدود اواسط فروردین که کاشت بذر در خزانه شروع می شود تا اوخر مردادماه که زمان برداشت برنج است آبیاری باید بطور مداوم انجام گیرد.
آب مورد نیاز توسط کانالهای آبرسانی به مزارع برنج وارد می شود.
مقدار آب مورد نیاز برای برنج بستگی به روش کاشت، ابعاد کرتها، تراکم بوته ها، مقدار مصرف مواد تقویت کننده، نوع و بافت خاک، شرایط اقلیمی، شرایط اکولوژیکی و رقم یا واریته های مورد کاشت داشته و به طور کلی درارقام زودرس نیاز آبی کمتر ودر ارقام دیررس نیاز آبی بیشتر است.
برنج در طول دوره رشد خود به طور متوسط به 30000 تا 35000 متر مکعب آب نیاز دارد.
این مقدار آب باید در هنگام پنجه زنی، تشکیل پانیکول و هنگام گل دادن به اندازه کافی در اختیار گیاه قرار گیرد.
اگر در مرحله تشکیل پانیکول و گل دادن، آب و رطوبت کافی در اختیار گیاه قرار نگیرد، تلقیح به خوبی انجام نشده و برنج به دست امده دارای عملکرد پایینی خواهد بود.
زیرا در رطوبت کم دانه های گرده نمی تواند به تخمدان نفوذ نماید و در نتیجه تلقیح انجام نمی گیرد.
به طور کلی زمین های رسی و سنگین دارای نیاز آبی کمتر ولی شالیزارهای با خاکهای شنی احتیاج به آب بیشتر دارند.
همچنین هر چه میزان تراکم علفهای هرز در شالیزار بیشتر باشد به همان نسبت میزان مصرف آب توسط این علفهای هرز زیادتر شده و نیاز آبی را افزایش می دهند.
یکی دیگر از عوامل مهم در رسیدن برنج دمای هوا و آبیاری است.
وقتی که درجه حرارت متوسط زیاد باشد برنج ممکن است زودتر برسد.
در این حال به کار بردن آب سرد برای آبیاری برنج ممکن است رسیدن برنج را به تاخیر بیاندازد.
بطور کلی برنج- را تا زمانی که کلیه شلتوکها بقدر کافی خشک نشوند نمی توان برداشت کرد و همینطور برای اینکه خطری آنها را در انبار تهدید نکند ( مقدار رطوبت 14-24% ).
بنابراین بهترین زمان برداشت هنگامی است که رنگ خوشه ها به زردی گراییده و دانه ها در بخشهای پایین خوشه ها سخت شده باشد و در این مرحله رطوبت داخل دانه 20 تا 27 درصد می باشد.
اگر چنانچه برداشت برنج هنگامی که رطوبت دانه به کمتر از 20% برسد، خطر ریزش دانه ها هنگام درو، محصول را تهدید می کند.
برای تسریع در خشکانیدن محصول می توان مواد شیمیایی مثلاً کلرات منیزیم و کلرات سدیم را با استفاده از هواپیما بر روی محصول پاشید.
البته به شرط داشتن 21 تا 31 درصد رطوبت در دانه.
زمان برداشت هم، بستگی به شرایط آب و هوایی و رقم برنج دارد.
معمولاً در شمال ایران برداشت برنج از اواخر مردادماه تا اوایل مهرماه است.
بر اساس زمان کاشت تا برداشت سه رقم برنج وجود دارد.
درحالت کلی مدت زمان کاشت تا برداشت برنج بین 80 تا 270 روز می باشد.
وقت در هنگام درو بسیار مهم است، زیرا پانیکولها باید به طرف بالا گذاشته شود تا بر اثر تکانها و ضربه ها خوشه ها فرونریزد و شلتوکها نیز از خوشه ها جدا نگردد.
دسته های درو نشده باید یک شبانه روز جلوی آفتاب پهن شوند تا خشک شوند.
عملیات برداشت دروگرها و کمباین غلات ویژه مناطق معتدله برای برداشت برنج نیز مناسب هستند.
به طور کلی برداشت برنج را نمی توان تا هنگامی که کلیه شلتوکها به قدر کافی خشک شوند ( مقدار رطوبت 14 – 12 درصد ) و در انبار خطری تهدیدشان نکند به تاخیر انداخت، لذا برداشت را معمولاً زمانی باید شروع کرد که رنگ خوشه ها به زردی گراییده و دانه های پایین خوشه در مرحله خمیری سفت باشند.
در این مرحله رطوبت محتوی دانه از 20 تا 27 درصد متغیر است.
چنانچه برداشت محصول تا مرحله کاهش رطوبت دانه به کمتر از 20% به تاخیر افتد تلفات ناشی از ریزش ممکن است تا حدود زیادی افایش یابد.
به طور کلی برداشت زمانی صورت می گیرد که رنگ بوته ها به زردی رفته و گیاه به رسیدن فیزیولوژیکی رسیده باشد، یعنی رشد و نمو بوته خاتمه یافته باشد.
در این هنگام دانه ها سفت و با فشار بین دو انگشت دست شکسته و له نمی شود.
در شمال ایران برنج را از اواخر مرداد تا اوایل مهر برداشت می کنند.
حدوداً بیست روز قبل از برداشت محصول، باید کلی آب را از مزرعه خارج نمود تا عمل برداشت آسانتر و سریعتر انجام گیرد.
عمل برداشت معمولاً با دست و یا بوسیله ماشین انجام می گیرد.
در طریقه برداشت دستی، شخص دروگر دسته چوبی داس را در دست گرفته و با دست دیگر ساقه ها را می گیرد و ساه گیاه را می برد.
سپس محصول را دسته دسته در روی باقیمانه ساقه ها که ارتفاعای در حدود 25 تا 35 سانتی متر دارند قرار می دهند تا نسبتاً خشک شود.
دسته های برنج را طوری در روی زمین قرار می دهند که پانیکولها بطرف بالا و ساقه ها پایین باشند.
ماشین های دروگر ساقه های برنج را بریده و در روی زمین قرار می دهند که پانیکولها بطرف بالا و ساقه ها پایین باشند.
ماشین های دروگر ساقه های برنج را بریده و در روی نواری به طول مزرعه در روی زمین گذاشته می شود.
دقت در انجام درو بسیار مهم است، زیرا در در اثر تکانها و ضربه ها، ساقه ها شدیداً برزمین می خورند و بیم آن می رود که خوشه ها خورد و شلتوک از خوشه جدا گردد.
بنابراین باید نهایت دقت را انجام داد تا ساقه های برنج پس از بریده شدن به آهستگی جمع آوری و در روی نواری قرار گیرند.
بعد از برداشت دسته های برنج برداشت شده را به مدت یک شبانه روز در مقابل تابش آفتاب و جریان هوا قرار می دهند تا نسبتاً خشک شود.
پس از آن خوشه ها را به انبار حمل کرده تا کاملاً خشک شوند، سپس خوشه ها را کوبیده و دانه ها را جدا می کنند و به کارخانه های برنج پاک کن حمل کرده تا دانه ها را از پوسته جدا کنند.