انتخاب زمین
زمین شوره سنبل بر نیارد در او تخم عمل ضایع مگردان
گرچه امروز مطابق اصول و قواعد فنی میتوان با اصلاح سختترین و بدترین زمینها از آن استفاده کرد ولی این اصلاح نسبت به وضعیت زمین که از چه نوع باشد فرصت زیادی را توأم با خرج بسیار در بر دارد که از موضوع عملی که ما میخواهیم انجام دهیم به دور است، زیرا در این کتاب ما فقط میخواهیم این موضوع را روشن کنیم خوانندگانی که دارای زمینی حاضر برای کشت هستند برای حداکثر استفاده از زراعت خود باید چه دقائق و چه نکاتی را در نظر بگیرند.
زمینی که برای سبزیکاری تخصیص میدهیم باید زمینی باشد که شرایط نمو و زندگی گیاه در آن جمع باشد و گیاه بتواند پس از روئیدن تغذیه کامل کند و محصول فراوان و سالم بدهد از لحاظ طبیعی زمینهای سنگین رسی به هم فشرده و دارای خاک چسبنده یا زمینی که در خاک آن مقدار زیادی گل سفید وجود دارد و نیز زمینهای خیلی خشک از شن خالص یا باتلاقی یا ریگزار یا آنها که دارای مقادیر زیادی مواد نیمهپوسیده هستند برای زراعت خوب نیستند و همانطور که گفته شد هزینه اصلاح آنها بیش از استفادهایست که از آن منظور نظر است. زمین خوب طبیعی عبارت از زمین با خاک سبک و تیرهرنگ و قوی و پر خلل و فرج است که درون آن پر از قارچهای ذرهبینی و مواد غذایی است و همینکه روی آن راه روند چون فنر بالا و پائین میرود و با جزئی صرف وقت میتوان از آن برداشت خوبی کرد.
علاوه از شرایط بالا موقعیت زمین از لحاظ نزدیکی و دوری به آب، میزان سایه و آفتاب، نزدیکی به عمارات و کارخانجات و عوامل دیگر در نمو و خوبی محصول دخالت دارد و باید قبل از شروع به کار آن را در نظر گرفت. چنانکه زمینی اگر از حیث جنس طبیعی مساعد باشد ولی دارای نواقص زیر باشد نمیتوان استفاده منظور را از آن انتظار داشت.
1. زمینهای گود برای زراعت مفید نمیباشند زیرا غالباً در اثر بارندگیهای زیاد یا طغیان آب رودخانه (اگر در مجاورت زمین باشد) آب به آن هجوم میآورد و زراعت را میشوید و خراب میکند و به جای آن قشری از گل و لای میگذارد که علاوه از تباهی محصول زمین را هم خراب میکند.
2. فزونی دائمی رطوبت در زمین که معلول بدی جریان آب اطراف آن باشد یا از مجاری دورتری نشت نماید اثرات خیلی بدی در زمین میگذارد و ریشه نباتات را میپوساند یا اصولاً مانع روئیدن بذر میشود.
در اینگونه زمینها قبل از انجام زهکشی و خشک کردن زمین نباید زراعت کرد.
3. زمینهای مردابی که آنها را هم قبل از خشکانیدن نمیتوان مورد استفاده قرار داد.
4. نزدیکی زمین زراعتی با بعضی از کارخانجات تهیه مواد شیمیایی و کورههای گچپزی و آهکپزی برای زراعت بسیار خطرناک است، زیرا این کارخانجات یا کورهها دائماً دودهای اکال و مضر و گازهای خطرناک و گرد و غبارهای خشککننده و سمی در فضا منتشر میکنند و برای صحت کارگران مزرعه و گیاه هر دو خطرناک میباشند و غالباً سبزیهایی که در اطراف این کارخانهها به دست میآیند همیشه پلاسیده و دارای طعم و مزهای است که به ذائقه بد و نامطبوع است. بنابراین باید همیشه سعی کرد که مزرعه در کنار این کارخانهها یا کورهها انتخاب نشود ولی اگر وضعیت طوری بود که مزرعه را از آنجا نمیتوان دور کرد باید در جهتیابی مزرعه دقت شود که بادهای محلی و موسمی، بتوانند دودها و گازها را با خود در جهت مخالف برده و از محوطه سبزیکاری دور کنند.
5. نزدیکی مزرعه سبزی با جادههای بزرگ برای زراعت مضر است زیرا در اثر عبور و مرور وسائط نقلیه و گرد و غباریکه دائماً از جاده برمیخیزد و روی سبزیها مینشیند از نمو آنچه کاشته شده جلوگیری میکند و آنها را ضایع میکند.
آنچه که گفته شد علل نامساعد برای سبزیکاری است که در واقع باید از ایجاد مزارع سبزی در این شرایط و مواقع دوری کرد ولی آنچه برای مزرعه مفید است و باید در نظر گرفت این است که آب لازم برای مزرعه سبزی باید حتماً تأمین شده باشد، به این معنی که مزرعه در نزدیکی رودخانه یا چشمه یا چاه پرآبی باشد که در تمام مواقع بتوان به اندازه کافی و لازم به آن آب رسانید و از بیآبی و فاصله زیاد بین مواقع آبیاری جلوگیری کرد، دیگر اینکه وضعیت مزرعه از حیث جهتیابی مساعد با نمو گیاه باشد و هرچه در این قسمت دقت شود کامیابی در زراعت و برداشت و استفاده از آن بیشتر است، یعنی زمین مزرعه طوری واقع شود که از آسیب و ضرر حرارت زیاد و مستقیم یا بادهای شدید یا رطوبتهای دائمی جلوگیری شود، مثلاً در مناطق شمالی اگر زمین درست شمالی جنوبی باشد خوب نیست زیرا قسمت رو به شمال آن از نظر بادهای شمالی و سرما و سایه زیاد قابل نمو دادن نباتات نیست و سرما و سایه آنچه که در آن قسمت کاشته شده باشد از بین خواهد برد.
قسمت رو به مشرق هم از لحاظ اینکه پس از گذراندن شبهای سرد مناطق شمالی که غالباً یخهای نازکی در پای نباتات میکند چون صبح با آفتاب مواجه میشود و نور خورشید به سرعت باعث ذوب یخ میشود تولید واکنش بدی در زراعت میکند و آن را از بین میبرد، قسمت رو به مغرب هم در اثر رطوبت زیادی که نتیجه سایه زیاد و دیرآفتاب گرفتن است چندان مناسب نیست و بین سبزیهایی که در این قسمت کاشته شوند غالباً ناخوشیهای قارچی زیاد پیدا میشود، فقط قسمت رو به جنوب است که برای زراعت مساعد است ولی البته نمیتوان یک زمین بزرگ را فقط به منظور استفاده از یک جهت آن دائر نگاه داشت و همه سال مقادیری خرج آن کرد.
بنابراین بهترین زمین برای زراعت سبزی در این مناطق آنست که جهتیابی آن بینابین چهار جهت اصلی باشد که عرصه جنوب آن از یک سمت جنوب غربی و از سمت دیگر جنوب شرقی و عرصه شمالی از یک سمت شمال غربی و از سمت دیگر شمال شرقی واقع شده باشد و دیگر از عوامل مساعد شیب ملایم زمین است زیرا شیب تند باعث میشود که مواقع آبیاری آب آنچه در آنجا هست بشوید و همراه خود به نقطه گود زمین ببرد و در زمین هم به اندازه کافی آب نفوذ نکند تا ریشه نباتات را سیرآب کند. ولی شیب معتدل باعث میشود که آب به خوبی به تمام سطح مزرعه جاری شود و تا اعماق آن نفوذ کند در زمینهایی که دارای شیب تند هستند میتوان به وسیله خاکریزی دستی و تشکیل کردها و بندها رفع نقیصه نمود.
نزدیکی مزرعه به جنگلهای انبوه یا تپههای مرتفع هم در بعضی مواقع برای سبزیکاری بسیار نافع ولی بعضی مواقع هم مضر است زیرا اگر زمین در فاصله معتدلی از این پناهگاهها قرار گرفته باشد که سایه آنها مزرعه را نپوشاند چون این عوامل در مقابل مسیر بادهای شدید محلی است و جلوگیری از شدت وزش میکند بسیار مفید است ولی اگر مزرعه زیاد نزدیک باشد که سایه این موانع غالب اوقات روی زمین را بپوشاند برای زراعت سبزی مضر است و هیچگاه نمیتوان استفاده لازم را برد، زیرا زمین زراعتی باید به اندازه کافی دارای روشنائی و هوا باشد و در غیر اینصورت در زمین سایه رشد نباتات کم میشود و گیاه در معرض غارت حشرات قرار میگیرد و مستعد گرفتن انواع امراض میشود.
آخرین قسمتی را که باید در موقع تشکیل مزرعه در نظر داشت نظارت کامل صاحب مزرعه است که باید خود در مزرعه منزل داشته باشد همیشه مراقب کارها باشد، زیرا بودن صاحب کار باعث میشود که دهقانان با جدیت بیشتری کارکنند و زیر نظر او رعایت قواعد و دقتهای لازم را که دستور داده شده است بکنند زیرا کوچکترین غفلت و لغزش باعث ضررهای بسیاری خواهد بود که بزیان صاحب مزرعه و کارگران تمام خواهد شد بنابراین باید در مزرعه ساختمانی باشد که دارای نشیمنگاه برای صاحب مزرعه باشد و در اطراف آن اصطبل و محل گذاشتن دوچرخهها و لوازم حمل و نقل و جای نگاهداشتن سبزیها که برای فروش حاضر میشود و مخزن افزار و لوازم کار باشد تا همیشه همه چیز در دسترس باشد و باعث اتلاف وقت نشود.
وسعت سبزیکاری
وسعت محلی که برای مزرعه سبزی یا بستان در نظر گرفته میشود زا لحاظ اینکه احداث آن برای تأمین سبزی یک خانواده است یا برای تجارت متفاوت میباشد، در بستانهای خانوادگی دستکم در هر آر زمین میتوان مصرف سبزی یک نفر را تأمین کرد ولی این میزان را نمیتوان یک رقم قطعی تلقی کرد زیرا هم به نسبت وقتی که برای سبزیکاری مصرف نمایند و هم به نسبت تنوع سبزی (سبزی درشت مانند کلم و سیبزمینی و چغندر و غیره و سبزی نازک چون تره، جعفری و ریحان و غیره) میزان مذکور متغیر میباشد ولی به طور خلاصه بیشتر میزان استفاده از زمین اعم از اینکه استفاده خانوادگی باشد یا برای تجارت تهیه شده باشد تابع کیفیت عملیاتی است که در آن به کار برده شود و البته این را باید در نظر گرفت که یک قطعه زمین کوچک که از روی اصول و قواعد اداره شود به مراتب بهتر و با فایدهتر از زمینهای زیادی خواهد بود که بد کاشته شود، یک نفر سبزیکار خصوصی که سه ماه تابستان را با یک کمک و بقیه سال را تنها کار کند میتواند یک بستان کامل و خوب به مساحت 300 متر مربع داشته باشد. در موارد تشکیل مزارع تجارتی البته وسعت آن بسته به نسبت سرمایهای است که در این کار باید مصرف شود ولی تنها سرمایه کافی نیست بلکه دقت وافر و عدم غفلت در مواقع انجام کار رسیدگی به عملیات و داشتن کمک کافی و ابزار و لوازم هم در برداشت محصول خوب و سالم دخالت دارد.