وضعیت اکسیژن مصرفی و ضربان قلب در شرایط بحرانی انکوباسیون
تلخیص و ترجمه : مهندس احمد صلاحی – سرپرست کارخانه جوجه کشی ماهان (اشراق)
مهندس مژده موسی نژاد – عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد کهنوج
این نوشتار خلاصه ای از پایان نامه کارشناسی ارشد Jessie w.Brown برای دریافت مدرک فوق لیسانس بیولوژی در دانشگاه تگزاس شمالی در دسامبر 2004 زیر نظر Warren Burggren بوده است .
فصل اول – بررسی فیزیولوژی دستگاه تنفسی در طیور
در طول تکامل جنینی در طیور تخمگذار ، سه عامل اصلی برای تبادل گازها وجود دارد (Whittow،2000) :
1.
غشای کهر ریوآلانتوئیک (CAM) : (chorioallantonic membrane)
2.
ریه ها (Lungs) 3.
ناحیه عروقی (Area Vascoulosa)
جنین موجود در تخم مرغ برای تبادل گاز با محیط اطراف خود ارتباطی نداشته و تنها ارتباط زمانی است که ریه ها فعال می شود (Ar و همکاران 1980 ، ویتاوو 2000) .
روالوف در سال 1960 بیان نمود که ناحیه عروقی در طول انکوباسیون در روزهای 3 تا 5 که در اطراف زرده قرار می گیرند به عنوان فن عمل می کند .
همچنین در روز دوم انکوباسیون آغاز تشکیل سیستم گردش خون می باشد .
در روز 6 انکوباسیون ، سیستم تنفسی جنین از ناحیه عروقی به کوریو آلانتوئیس منتقل می شود .
سرعت رشد کوریو آلانتوئیس منتقل می شود .
سرعت رشد کوریو آلانتوئیس زیاد بوده به طوریکه در روز 12 تمام محتویات تخم مرغ را در بر گرفته و محتویات تخم مرغ وارد آن می شود (رومانوف، 1960) .
نقش کوریو آلانتوئیس در تبادل گاز تقریبا تا انتهای انکوباسیون ادامه دارد .
زمانی که جنین به غشای انکوباسیون و سپس غشای داخلی نوک می زند (نوک زدن داخلی = نوک زدن به کیسه ها =I.P )
آن گاه غشای کوریو آلانتوئیس شروع به تجزیه نموده و نقش آن کاهش مییابد (ویتاوو 2000 ، تازاوا و همکاران 2002) .
پس از آن جوجه ها به پوسته نوک زده و با استفاده از ریه های خود از هوای خود تنفس می کنند (نوک زدن خارجی = E.P).
با نوک زدن به پوسته خارجی هوا وارد ریه ها شده و جنین آماده خروج از تخم مرغ می شود (تازاوا تاکنا ، 1985) .
متابولیسم جنین جوجه ها همانند سایر موجودات شامل یکسری واکنش های شیمیایی می باشد .
میزان واکنش شیمیایی با افزایش درجه حرارت زیاد شده در نتیجه فعالیت متابولیکی یک حیوان با درجه حرارت بدن آن مرتبط می باشد (Randall و همکاران 2002) .
میزان متابولیسم ، در واقع می زان انرژی متابولیسم در هر واحد زمانی بوده که با روشهای مختلفی می توان آن را تعیین نمود .
ر روش اول که آن تعیین کالری متری (Calorimetry) به طور مستقیم و از راه اندازه گیری میزان حرارت تولیدی به دست می آید .
در روش دوم که کالری متری غیر مستقیم نام دارد متابولیسم را از راه اندازه گیری میزان گازهای تبادل شده در طول تنفس حیوان به دست می آید (راندال ، 2002)
یکی از روشهای غیر مستقیم در برآورد متابولیسم اتسفاده از رسپیرومتری (Respirometry) است که در آن میزان اکسیژن مصرفی (Mo2) و یا دی اکسید کربن تولیدی (Mco2) اندازه گیری می شود .
Randall و همکاران در سال 2002 گزارش نمود که در اکسیداسیون هوازی ، مقدار حرارتی تولیدی به صورت مستقیم با مقدار اکسیژن مصرفی مرتبط می باشد .
در جنین های در حال رشد در طول 2 هفته اول انوباسیون با افزایش سرعت رشد میزان اکسیژن مصرفی (MO2) در تخم مرغها به صورت منظم افزایش می یابد (آکرمن ، رهن 1981، ویتاور 2000) .
مصرف اکسیژن افزایش یافته و asymptotic شده و سپس به مرحله ثابتی قبل از تنفس ریئی ( در حدود 17 روزگی) رسیده و افزایش مجدد زمانی است که نوک زده به کیسه هوا آغاز شود .
(آکرمن 1981 ، ویتاوو 2000) (به تصویر 1 مراجعه شود) .
تصویر 1- الگوی تکاملی جنین و مصرف اکسیژن و سطح تبادل گازها در جوجه ها در این تصویر کوک زدن به کیسه هوا (I.P) نوک زدن به پوسته بیرونی (E.P) و هچ (H) نشان داده شده است .
سایه کم رنگ ناحیه ای است که در آن اکسیژن مصرفی از طریق انتشار از ناحیه عروقی / کوریوآلانتوئیس بوده و ناحیه ای که رنگ تیره تری دارد ناحیه ای است که اکسیژن توسط ریه ها مصرف می شود (ویتاوا ، تازاوا 2000) .
در تمام پرندگان ، تبادل گاز در جنین ها قبل از نوک زدن به کیسه هوا (IP) و نوک زدن به پوسته خارجی (E.P) انتقال بین محیط و مویرگهای خونی از طریق انتشار صورت می گیرد .
ضربان قلب (Heart rate) و میزان یا سرعت متابولیسم (Metabolic rate) در تمام حیوانات همبستگی زیادی دارند .
(میزان متابولیسم عبارتست از سرعت تولید حرارت در بدن بر حسب کالری بوده و توسط روش کالیمتری مستقیم یا غیر مستقیم اندازه گیری می شود – فرهنگ دامپروی – دکتر محمود هاشمی) .
به طوریکه هر تغییری در سرعت متابولیسم منجر به تغییر در ضربان قلب می شود (پیر سون و همکاران ،1999) .
ضربان قلب می تواند یک شاخص برای تعیین سرعت متابولیسم استفاده شود که این رابطه بر اساس معادل زیر محاسبه می شود (باتلو و همکاران ، 2002) Vo2=fh*vs(cao2-cvo2) VO2: اکسیژن مصرفی – fh : ضربان قلب Vs : حجم ضربه قلبی (cardiac Stroke Volume) Cao2 : مقدار اکسیژن در خون سرخرگی (شریانی = Arterial) Cvo2 : مقدار اکسیژن در خون مخلوط سیاهرگی (Mixed Vennous blood) در تحقیق باتلر و همکارانش در سال 2002 مشخص گردید که یک ارتباط خطی بین ضربان قلب و اکسیژن مصرفی در بافت هایی که در آن اکسیژن وارد یا خارج شده (Vs) وجود دارد این ارتباط ممکن است ثابت یا متغییر باشد .
فیزیولوژی دستگاه گردش خون یا قلبی عروقی (Cardio Vascular) در اوایل انکوباسیون ، قلب جنین خون را از یک ساختار لوله ای به 4 قسمت منتقل می کند .
قلب جنین جوجه از نظر موفولوژیکی تقریباً در روز 4-5 انکوباسیون کامل می شود (Balinsky ، 1970) .
پس از گذشت 30 ساعت از ابتدای انکوباسیون ، قلب جنین شروع به تپش (Beat) نموده و ضربان قلب افزایش یافته به طوریکه به 280 ضربه در دقیقه در روزهای 16-18 می رسد .
به دنبال آن یک کاهش در ضربان قلب تا قبل از نوک زدن به غشای کوریرآلانتوئیک (CAM = Chorioallantoic membrane) و نوک زدن به پوسته مشاهده می گردد (تازاوا و همکاران ، 2000) .
تصویر 2-1 : اندازه گیری ضربان قلب در اواخر دوره انکوباسیون جنین ها با روش الکتروکاردیوگرافی نوک زدن در ابتدا به قسمت داخلی (کیسه هوا = I.P) و سپس به پوسته خارجی (E.P) صورت می گیرد .
در تحقیقی که توسط Cain و همکاران در سال 1967 و Akiyama و همکاران در سال 1999 صورت گرفت نشان داد که در طول نیمه دوم انکوباسیون تغییراتی که ضربان قلب رخ داده و آن همانا کاهش ضربان قلب است .
الگوی رشد بدنی جنین ها از الگوی ضربان جنین ها متفاوت است .
رشد بدنی جنین ها از روز نخست تا روز 18 انکوباسیون (مراحل آخر) به صورت افزایشی منظم یا هندسی (geometrically) است در حالیکه پس از آن سرعت رشد کند می گردد .
الگوی ضربان قلب به صورت مستقیم ارتباطی با افزایش وزن بدن ندارد (تازاوا و همکاران 2000 ، آکیاما و همکاران 1999) .
سرعت متابولیسم در موجودات و ارتباط آن با وزن بدن از یک الگوی Allometric پیروی کرده و این الگو بیشتر از الگوی Isometric می باشد .
اندازه گیری ضربان قلب برای تعیین عملکرد قلبی – عروقی و کارکرد دستگاه عصبی خودکار ( ANS) در پستانداران صورت می گیرد (دستگاه عصبی خودکار یا اتونومیک اعمال غیر ارادی را به صورت خودکار کنترل کرده و این شامل دو قسمت متضاد یعنی دستگاه عصبی سمپاتیک و پارا سمپاتیک می باشد) .
رشد و تکامل قلب و سیستم دهلیزی – بطنی (Atrioentrcular) در جوجه ها به صورت موازی (Parallel) و برای بسیاری از گونه های پستانداران مشابه می باشد (باتلر و جرلینگ ، 1987) .
جنین پرندگان به عنوان یک مدل بسیار مناسب برای اندازه گیری ضربان قلب و به دنبال آن ریتم ضربان قلب می باشد که برای این ادعا دلایلی وجود دارد : 1.
دلیل اول جنین جوجه به صورت مستقل و بدون وابستگی به مادر در داخل تخم مرغ رشد کرده و این نقش فیزیولوژیکی به صورت مستقیم تحت تاثیر مادران قرار نمی گیرند .
الگوی ضربان قلب در جنین ها تحت تاثیر فعالیت قلب جنین بوده و شرایط مادری بر روی کاکرد قلب جنین ها تاثیری ندارد (Moriya و همکاران در سال 2000) .
2.
دلیل دوم ، پوسته تخم مرغ به صورت مناسبی می تواند برای اندازه گیری ضربان قلب اشتفاده شد .
ضمن آنکه تبادل گازها از طریق غشای کوریوآلانتوئیک نیز صورت می گیرد .
روشهای اندازه گیری ضربان قلب متعدد می باشد که شامل : الف- Invasively : در این روش با استفاده از سوند یا میله (Catheterization) در داخل سرخرگ آلانتوئیک اندازه گیری فشار واقعی خون صورت می گیرد .
(آکی یاما ، 1999) .
ب – Semi-Invasively : در این روش با وارد کردن الکترودها به داخل پوسته از طریق electerocardiogram و impedence صورت می گیرد .
Impedence به صورت کلی برای اندازه گیری ضربان قلب جنین در تخم مرغهای کوچک یا جنین های جوان استفاده می شود (تازاوا ، 1999) .
ج- Non-Invasively : ballistocardiogram و Acousto Cardiogram از تکنیک هایی بوده که ضربان قلب جنین را از روی پوسته تخم مرغ اندازه گیری می کنند (Pirow و همکاران در سال 1994) .
در این مدل با یک حفره کوچک روی پوسته یا لرزش روی پوسته اندازه گیری ها کار انجام می شود .
در این پژوهش از الکتروکاردیوگرام برای اندازه گیری ضربان قلب استفاده گردید .
ریتم های فیزیولوژیک در پرندگان (Physiological Rhythms) در پستانداران ، ریتم های Cir Cadina را به وسیله SCN که در هیپوتالاموس قرار می گیرند اندازه گیری می شوند .
ریتم های Cir Cadina پیچیده بوده و تنظیم آن توسط سیستم های مختلفی صورت می گیرد که از آن جمله به چشم ، غره پینه آل و SCN (Supra chiasmatic nucleus) را نام برد .
(یوشیمورا و همکاران 2001) .
تاثیرات متقابل این سیستم ها در منترل ریتم ها به صورت ساعت آندوژنوس یا سیستم تحریکی قلب (دستگاه تنظیم ضربان قلب Pace maker system) صورت می گیرد (اوکابایاشی و همکاران ، 2003) .
هورمون ملا تونین توسط غده پینه آل جوجه ها و توسط سلولهای گیرنده نوری رتینال (retinal photoreceptor cells) تولید می شود .
در طیور ، ملا تونین مهمترین نقش را در اتصال ساعت داخلی به کارکرد فیزیولوژیکی دارد (نیچلمن و همکاران ، 1999) .
این سیستم نقش مهمی در انتقال تغییرات محیطی در منطقه روشن به سیستم Cir Cadina دارد .
(دیپرس-برومر و همکاران 1995) .
ملاتونین به صورت مستقیم در سازگاری گیرنده های نوری رتینال و ملانوفور های پوست برای تغییر در شدت نور محیط دخالت دارند (وینسک ، 1998) .
(رتینال ، شکل آلدئیدی رتینول می باشد) آزاد شد تولید و آزاد شدن این هورمون در بدن جنین ها به صورت ریتمیک بوده و میزان آن با پایان گرفتن روز و شروع شب افزایش می یابد (بینکلی ، 1981) .
با شروع روز فعالیتهای نوراپی نفرین ، 2- آلفا آدر نوپستور غده پینه آل و ممانعت از آدینلات سیکلاز و به دنبال آن سنتز ملاتونین و CAMP صورت نمی گیرد .
ترکیباتی همانند Forskolin (به علت افزایش کلسیم ) سبب افزایش CAMP شده و این مسأله سبب افزایش سریع سنتز ملاتونین می شود (لاموسووا و همکاران 1995) .
ریتم های Cir Cadina به عنوان یکی از اصول مهم و فاکتورهای موثر در چرخه تنظیم دمای بدن بوده که عمل خود را از طریق تاثیر بر روی متابولیسم حیوان اجرا می کند (راندال و همکاران ، 2002) .
حیوانات کوچک دارای تفاوت بیشتری در Cir Cadina در درجه حرارت بدن بوده که این مسأله سبب افزایش سرعت متابولیسم می شوند .
اندازه گیری ضربان قلب نشان میدهد که جنین موجود در تخم مرغهای کوچک دارای سرعت متابولیسمی بیشتری می باشند .
متابولیسم و ریتم قلبی وابستگی بسیار زیادی به هم دیگر دارند .
در یک پژوهش که توسط پریزینگر و هینگر در سال 1992 بر روی جنین کبوتر ها (Columbia Liva) انجام شد نشان داد که میزان مصرف اکسیژن در طول مرحله روشنایی بیشتر از مرحله تاریکی می باشد هر چند که درجه حرارت انکوباسیون در هر ----- یکسان بوده است .
جوجه ها بعد از هچ دارای یک ریتم قلبی مشخص بوده ولی ریتم آنها در طول انکوباسیون مشخص نشده است (زمان و همکاران 1999 و دیگران ...) .
جنین ها نمی توانند هورمونهایی همانند ملاتونین را از مادران خود به طور مستقیم دریافت نمایند .
هر چند که مادران می توانند سیگنالهای بیرونی را برای جوجه های در حال رشد بفرستند .
نوسان درجه حرارت بعد از ترک لانه توسط مرغ مادر ( در انکوباسیون طبیعی) ایجاد شده که در این زمان سیگنالهای صوتی یا صدایی (Acoustic Signals) از مادران دیده شده که این مساله در اثر تغییرات نور یا روشنایی طبیعی در طول انکوباسیون می تواند به صورت سیگنال ساعتی عمل کند (رامپف و نیچلمن ، 1993) .
تکامل اندام ها در یک روند طبیعی صورت گرفته به طوریکه قبل از اولین تنفس خارجی جنین و نوک زدن به کیسه هوا سیستم تنفسی به تکامل لازم رسیده است .
زمان و همکاران در سال 1999 نشان داد که استفاده از تغییرات دوره ای نور (Photo Periodic) در طول انکوباسیون می تواند بر پایداری سیستم قلبی جوجه ها بعد از هچ اثر بگذارد .
تغییرات فتو فتوپریودن اهمیت زیادی در زمان تکامل چشم جنین دارد .
در تحقیق Li و همکارانش در سال 1995 مشخص گردید که استفاده از حداقل 4 ساعت دوره تاریکی برای جلوگیری از چندین Corneal Flattenning ، (Shallow anterior Chamber) قسمت ------ و سطحی و باعث افزایش دوربینی (hyperopid) می شود .
در تحقیقات آزمایشگاهی و فارمی مطالعات زیادی در خصوص مکانیسم های مولکولی و بیو شیمیایی تولید ریتم ملاتونین انجام شده است .
چندین مطالعه نشان می دهد که ریتم ملاتونین در دوره جنین حداقل 18 روزگی وجود دارد .
در جنین جوجه ها ، گیرنده ملاتونین در مغز و نخاع (brain and spinal crd) وجود دارد .
(Wan و همکاران ، 1997) .
این ریتم در دوره جنینی در جوجه ها بدون تاثیر پذیری غیر مستقیم از سیگنالهای مادر می تواند ادامه یابد .
مشاهدات و نظریات در این پژوهش الگوی ضربان قلب و اکسیژن مصرفی در طول دوره جنینی تحت تأثیر وضعیت تنفسی جنین ( از CAM تا شش ها ) و نیز روشنایی همانند Zeitgeber قرار گیرد .
در این پژوهش 2 نظریه مورد آزمایش قرار گرفت : 1.
الگوی ضربان قلب و اکسیژن مصرفی جنین ها مشابه جوجه ها بوده که از این الگو می توان مواد مغذی و اکسیژن مورد نیاز را برای جنین تأمین نمود .
تحریک نوری در دوره جنین نمی تواند ریتم ها را تا زمان هچ تحت تاثیر قرار دهد.
نتایج پژوهش دفعات و زمان نوک زدن به کیسه هوا و پوسته تخم مرغ و 270 در جنین در تصویر 3 نشان داده شده است .
تصویر بالا نشان می دهد که 61 درصد جنین ها در روز 19 به کیسه هوا نوک زده (IP) و 61 درصد جنین ها در روز 5/19 به پوسته خارجی (E.P) نوک می زنند .
همچنین یک کاهش منظم و پیوسته در تعداد جنین غیر از نوک زده به کیسه هوا (Non-I.P) از روز 18 تا 20 دیده می شود .
همچنین تعداد جنین هایی که هچ می شوند یم افزایش منظم از روز 19 تا 21 دیده شده که 100% جنین ها در این زمان هچ شده اند .
برنامه تاریکی 0 روشنایی نتوانست سبب کاهش یا افزایش زمان خروج در روز 19 گردد .
در حالیکه در روز 5/19 تیمار روشنایی می تواند زمان نوک زدن (Pipping) را تحت تأثیر قرار دهد .
به طوریکه در برنامه تاریکی – روشنایی (L:D) میزان نوک نزدن را به کیسه هوا 60% و در گروهی با تیمار تاریکی – تاریکی این میزان 18% بوده است .
اکسیژن مصرفی برنامه های تاریکی – روشنایی (L:D) و تاریکی – تاریکی جنین ها تاثیر بر روی مصرف اکسیژن جنین ها نداشت .
مصرف اکسیژن در ------- از 375-400 میکرولیتر در هر دقیقه به ازای هر تخم مرغ بین روز 17 و 5/18 بوده و افزایش بسیار سریعی داشته و به 500 میکرولیتر در هر دقیقه به ازای هر تخم مرغ در روز 5/19 می رسد .
اثر روز انکوباسیون بر روی اکسیژن مصرفی خیلی معنی دار بوده است .
به صورت خاص اکسیژن مصرفی در روز 17 به طور معنی دار پایین تر از اکسیژن مصرفی در روزهای 5/17-5/19 بوده است .
مصرف اکسیژن در روز 5/17 ، 18 و 5/18 به صورت معنی دار متفاوت از گروههای دیگر نبوده است .
اکسیژن مصرفی در روز 19 به طور معنی دار بالاتر از اکسیژن مصرفی در روز 17-5/18 بوده ، ولی به طور معنی دار پایین تر از روز 5/19 بوده است .
اکسیژن مصرفی در روز 5/19 به طور معنی داری بالاتر از روز 17-19 بوده است .
تفاوتی بین مصرف اکسیژن تحت تاثیر برنامه تاریکی – روشنایی در جنین ها قرار نگرفت .
کل اکسیژن مصرفی تخم مرغ در تصویر 4 آورده می شود .
اکسیژن مصرفی و وضعیت نوک زدن یا هچ شدن همیشه وضعیت رشد و تکامل جنین می تواند اکسیژن مصرفی را تحت تاثیر قرار دهد که این مساله در تصویر 4 نشان داده شده است .
به طور خلاصه مصرف اکسیژن از روز 5/17-5/18 به حالت ثابت (Plateau) رسیده و پس از افزایش سریعی تا روز 19 داشته (حدود 5 درصد) و سپس یک افزایش در روز 5/19 (با افزایش 19 درصد) دیده می شود .
افزایش در مصرف اکسیژن با جلو رفتن روز انکوباسیون مستقل از نوک زدن می باشد .
ضربان قلب 1.
الگوی کلی ضربان قلب : میانگین ضربان قلب در تمام جنین ها در تصویر 5 دیده می شود .
میانگین ضربان قلب به طور معنی دار در روز 5/18 می باشد .
همچنین برنامه روشنایی و تاریکی بر روی ضربان قلب تاثیر منفی ندارد .
به طور خلاصه نوک زدن به کیسه هوا سبب افزایش ضربان قلب در جنین هایی با برنامه تاریکی – تاریکی و عدم افزایش با برنامه روشنایی – تاریکی می شود .
برنامه روشنایی – تاریکی بر روی نوک زدن موثر می شود .
ضرب آهنگ یا ریتم اکسیژن (Oxygen Puls) برای محاسبه ضرب آهنگ (پالس) اکسیژن بایستی ترکیبی از میانگین ضربان قلب و میانگین اکسیژن مصرفی برای تمام جنین ها استفاده نمود که این مسأله در تصویر زیر آورده می شود .
پالس اکسیژن (میکرولیتر اکسیژن در هر تپش یا ضربه) در تمام جنین ها در نمودار زیر دیده می شود .
پالس اکسیژن (میکرولیتر اکسیژن در هر تپش یا ضربه ) در تما جنین ها در نمودار زیر دیده می شود .
پالس اکسیژن در روزهای 5/17-19 ثابت و در حد 5/1 میکرولیتر اکسیژن در هر تپش بوده و افزایش 18 درصدی در این امر حاصل شده و به 75/1 میکرولیتر در مرحله آخر انکوباسیون (روز 5/19) می رسد .
خلاصه ریتم های بیولوژیکی تاثیر زیادی بر روی عملکرد فیزیولوژیکی جنین داشته و بر روی زنده مانی آنها موثر و تضمین گر می باشد .
همچنین ریتم های فیزیولوژیکی قبل و بعد از هچ کاملاً شناخته شده می باشند .
ریتم ملاتونین و گیرنده های ملاتونین در جنین جوجه ها وجود داشته و ساختار و فرآیند آنها در گردش خون نیازمند آغاز Zeitgeber می باشد .
در این مطالعه با تغییرات نور و نور مصنوعی ، اکسیژن مصرفی تحت تاثیر نور قرار نگرفت .
لازم به ذکر است فیزیولوژی طیور به ویژه فیزیولوژی دستگاه تنفس بسیار پیچیده بوده و این مسأله در اواخر مرحله انکوباسیون یعنی از CAM تا تنفس ریوی بسیار پیچیده تر می گردد .
منبع:heart rate and oxygen consumption during the critical prenatal period in chicken embryos :influence of light cues and the onset of pulmonary ventilation .
Jessie w .
Brown , master of science , desember 2004 university of north texas .
عنوان : بهبود عملکرد جوجه ها از طریق جلوگیری از دهیدراته شدن جوجه ها در جوجه کشی ترجمه : مهندس احمد صلاحی – سرپرست کارخانه جوجه کشی اشراق (ماهان ورامین) مهندس مژده موسی نژاد - مهندس مژده موسی نژاد – عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کهنوج در خاور میانه مناطق بسیار وسیعی وجود دارند که شرایط اقلیمی بسیار بدی داشته و این اقلیم می تواند عملکرد جوجه هایی که در فارم ها پرورش می یابند را تحت تأثیر قرار دهد .
در برخی مناطق بیابانی در خاور میانه رطوبت بسیار پایین آمده و حتی به زیر 10 درصد می رسد .
این شرایط رطوبتی به همراه گرمای فوق العاده در مناطق بیابانی امری عادی است .
در این شرایط اقلیمی سخت از هیدراته شدن جوجه های در حال پرورش و نیز جوجه های هچ شده و ارسالی باید جلوگیری نمود .
در این شرایط تاثیرات اصلی بر روی جنین و جوجه های هچ شده می باشد .
دهیدراته شدن جوجه ها در جوجه کشی سبب می شود که رشد جوجه ها در فارم خوب نبوده و میزان تلفات در روزهای اولیه افزایش یابد و نیز مشکلات ناخواسته ای برای جوجه ها ایجاد شود .
پرسنل و جریان کار عامل دومی است که می تواند بر تولید جوجه ها با کیفیت اثر بگذارد .
در این مقاله به عوامل موثر در تولید جوجه های دهیدراته و به حداقل رساندن مشکلان ناشی از آن اشاره می شود .
سویه های امروزی نسبت به سوبه های پرورش یافته در سالهای قبل از عملکردی و نیز راندمان تولید بسیار بهتر می باشند .
هر جند که متاسفانه با پیشرفت ژنتیکی سویه ها ، هنوز ماشینهای جوجه کشی وجود دارند که نمی توانند به صورت دقیق احتیاحات نژادهای امروزی را بر آورده سازند .
به عنوان مثال هچه های قدیمی وظیفه اصلی شان حفظ جنین در برابر سرما یا استرس سرمایی بوده در حالیکه توان اندکی برای دفع حرارت آزاد متابولیکی دارند .
همچنین میزان مشکلات در ماشینهای چند سنی نسبت به تک سنی بیشتر می باشد .
با ماشینهای نوین می توان مدیریت خوبی در زمینه رشد و تکامل جنینی انجام داد .
در ماشینهای چند سنی به علت متفاوت بودن سن جنین ها احتیاجات دمای تخم مرغها متفاوت بوده و تامین دقیق احتیاجات هر سه دسته از تخم مرغها کاری دشوار است بلکه همیشه میانگینی از دمای مورد نیاز آنها تامین می شود به طور کلی برای رشد مطلوب دما بایستی به زیر 100 درجه فار نهایت برسد .
دهیدراته شدن جوجه ها سبب می شود که عملکرد جوجه ها در فارم پایین آمده و یا گله در شرایط زیر نرمال به فعالیت خواهد پرداخت .
برای رسیدن به عملکرد خوب بایستی کارها را در فارم مادر شروع کرد به طوریکه تخم مرغ تولیدی بلافاصله پس از تولید جمع آوری شده و به محیطی با شرایط مطلوب منتقل می گردد .
حفظ یکنواخت دما سبب می گردد که تمام تخم مرغها در شرایط یکسانی از لحاظ دمایی قرار گرفته و این مسأله سبب افزایش هماهنگی در جوجه های تولیدی شود .
اگر تخم مرغها در طول مدت ذخیره میزان زیادی رطوبت (Moisture Loss)از دست دهند این مسأله سبب تولید جوجه های دهیدراته می شود .
نکته بسیار مهم در این زمینه این است که بایستی شرایط دمایی ، رطوبتی از زمان ، ذخیره تخم مرغ در فارم ، داخل کامیون تا مرحله انتقال به جوجه کشی ثابت کنترل شده باشد .
توجه دقیق و کاربردی برای درجه حرارت اتاق ذخیره بستگی به سن تخم مرغی دارد که ذخیره شده است .
به طور کلی توصیه می شود که : - در صورت ذخیره تخم مرغ به مدت کوتاه (5 تا 3 روزگی) دما بایستی 65-68 درجه فارنهایت (3/18 تا 20 درجه سانتی گراد) و رطوبت نسبی 75-80 درصد توصیه می گردد .
سرعت جریان هوای فن در اطراف تخم مرغها بایستی حداقل بوده و از وزیدن مستقیم باد به روی تخم مرغها جلوگیری گردد .
- در صورت ذخیره تخم مرغ به مدت 4-7 روز ، میزان هچ به میزان 5/0 – 1 درصد به ازای هر روز ذخیره تخم مرغ کاهش می یابد .
همچنین میزان جوجه های حذفی با افزایش سن ذخیره سازی بیشتر می گردد .
پیشگرم تخم مرغ قبل از خراباندن در دستگاه در بسیاری از جوجه کشی ها انجام می شود که این مسآله می تواند سبب تولید جوجه های با کیفیت ، یکدست و هماهنگ می شود .
در اتاق پیشگرم بایستی سرعت و جریان هوا به آهستگی و حداقل باشد تا از گرم شدن زیاد پوسته تخم مرغ و تعریق آن جلوگیری گردد .
همواره توجه می شود در صورتی که اتاق پیشگرم شما شرایط مناسبی ندارد از پیشگرم کردن تخم مرغها اجتناب کنید .
زیرا که تعریق تخم مرغ سبب افزایش آلودگی آن می شود .
همچنین پیشگرم بد سبب می شود که درجه حرارت داخلی تخم مرغ در نقاط مختلف اتاق پیشگرم حدود 8 درجه فار نهایت یا 4/4 درجه سانتی گراد بین رات های کناری و مرکزی متفاوت باشد .
داشتن شرایط محیطی یکدست و یکنواخت -------- سبب تولید جوجه های هماهنگ می شود .
در این زمینه در صورت خراباندن تخم مرغ از گله های خلی جوان و خیلی پیر و استفاده از تخم مرغهای کهنه (سن بیشتر از 10 روز و با نطفه داری پایین ) سبب می شود که زمان خروج از تخم مرغ متفاوت گردد .
بیرون کشیدن جوجه ها از هچه یا مدت زمان انکوباسیون را تنها نمی توان بر اساس ساعت تعیین کرد بلکه زمانی که جوجه ها آماده باشند می توان آنها را خارج نمود .
جوجه های تولیدی بایستی از نظر وزنی 65-67 درصد وزن تخم مرغ در زمان خراب را داشته و افت وزنی تخم مرغ تا روز ترانسفر (18-5/18 روزگی) بایستی 13-14 درصد باشد .
جوجه ها زمانی می توانند از هچه خارج شوند که تنها 5 تا 10 درصد از آنها پشت گردنشان خیس باشد .
هر جوجه کشی به صورت منظم میزان افت وزن را ثبت و ضبط می کند .
جوجه هایی که از هچه خارج می شود مشاهده می گردد که وزن بدنشان به طور معنی داری بالاتر است ومیزان تلفات در هفته اول (یا 10 روز اول) کمتر از گزوهی است که 5 ساعت دیرتر از آنها از هچه خارج شده است .
جوحه های کوچک از گله های جوان در مقایسه با جوجه های درشته از گله های ژیر زمان هچ شان کمتری باشد .
و اولین جوجه ممکن است 36 ساعت قبل از بیرون آمدن جوجه ها از دستگاه خارج شود .
شرایط ضعیف و نا مطلوب انکوباسیون (Poor incubation consition) و بیرون آوردن جوجه (Pull time) از هچه در زمان نامطلوب یا دیر هنگام سبب هیدراته شدن (Dehysration) جوجه ها می شود .
شرایط نامطلوب انکوباسیون سبب استفاده نامطلوب جنین از کیسه زرده می شود .
تحقیقات جدید نشان می دهد که به دلیل زیاد بودن میزان خنک کنندگی در دستگاههای چند سنی در 9 روز اول سبب می گردد که از زرده برای جبران حرارت کم داخل ماشین استفاده شده و این مسأله منجر به دهیدراته شدن در جوجه هایی می شود که وارد فارم می شوند .
حرارت بالای دستگاهها در 5 روز آخر انکوباسیون یکی از مشکلات بسیار متداول می باشد .
حرارت بالا در انتهای انکوباسیون نسبت به حرارت در اوایل انکوباسیون مشکلات بیشتری خواهد داشت و این جوجه ها در استفاده از کیسه زرده 5 برابر سریعتر از جوجه های نرمال بوده که در هچه با دمای بالا قرار می گیرند .
(به عبارت دیگر جوجه هایی که در اوایل انکوباسیون از نظر حرارتی در شرایط سرمایی قرار گیرند به محض قرار گرفتن در هچه سرعت جذب زرده در آنها 5 برابر می شود) .
در خصوص تهویه و سرعت هوا در هچه بایستی دقت بسیار زیادی نمود .
از درست شدن نقاط گرم و سرد در هچه خودداری شود زیرا که نتیجه آن دریافت حرارت بسیار بالا توسط جنین هاست .
بعد شدن هچ شدن جوجه ها ، در صورتی که سرعت هوا در هچه کافی نباشد جوجه ها گرمای بیشتری دریافت می کنند (Over heated) در حالت نرمال درجه حرارت رکتال یا مقعدی بایستی در زمان هچ یا اوایل پرورشی در حد 104 تا 105 درجه فارنهایت یا 40 تا 5/40 درجه سانتیگراد خواهد بود .
عنوان : ناهنجاری (نقص عضو) ها و نابجایی در جنین های جوجه ترجمه : مهندس احمد صلاحی – سرپرست کارخانه جوجه کشی ماهان (اشراق) مهندس مژده موسی نژاد – عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد کهنوج اطلاعات ریز و تفصیلی و دقیق در مورد ناهنجاریها و جنین های نابجا در صفت طیور در دسترس همگان وجود ندارد .
همچنین اطلاعات یکسان و ثابت اندکی در جوجه کشی ها در این خصوص وجود دارد .
در شرکت ها و مجتمع های بزرگ پرورش طیور هر عاملی که سبب کاهش تعدا جوجه های درجه یک و قابل فروش شود میزان سود آوری شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد .
در یک هچ عادی میزان ناهنجاریها (Deformities) و نابجایی جنین ها (embryo malposition) و جوجه هایی که با این عنوان حذف می شوند 1-2 درصد می باشد .
ناهنجاری ها یا نقص عضو در جنین جوجه ها در کل فرایند انکوباسیون و در کل زمانی که کل جنین رشد و نمو می کند ایجاد می شود در حالی که جنین تنها در هفته آخر انکوباسیون و قبل از هچ اتفاق می افتد .
در یک جوجه کشی تجاری با سابقه 5 سال تعداد 5/1 میلیون تخم مرغ برای کنترل کیفیت ، ارزیابی و شکسته می شوند .
همچنین چندین هزار جوجه (جنین) هچ نشده برای تعیین نقص عضو یا نابجایی مورد بررسی قرار می گیرند .
هدف این مطالعه پیدا کردن یک شاخص نسبی برای ناهنجاری ها و نابجائی ها و اثرات اقتصادی آن می باشد .
ولی یک مسأله مشخص و واضحی وجود دارد که این نقص ها و نابجایی ها در طول انکوباسیون رخ می دهد .
نابجایی ها (Malposition) بررسی نشان می دهد جنین هایی که در اثر نابجایی نتوانسته اند هچ شوند 2/1 تا 8/1 درصد و به صورت میانگین 5/1 درصد می باشند .
جنین های نابجا قادر به نوک زدن به پوسته تخم مرغ نبوده و در نتیجه توان خروج از تخم مرغ یا هچ را نخواهند داشت .
داشتن و علاقه به انواع نابجایی های جنین و عوامل موثر در بروز این نابجایی ها همیشه وجود دارد .
بیشتر تخم مرغهایی که حاوی جنین های نابجا باشند در بقایای هچ (hatch residue) دیده می شوند که به صورت جنین های مرده (Eemberoyo dead) در پوسته تخم مرغ ظاهر می شود .
که علت آن کارکرد بد اگزوزهای ماشین یا فقدان اکسیزن می باشد .
تعداد کمی از تخم مرغها دارای جنین های زنده بوده که سعی در نوک زدن به پوسته دارند .