کلزا با نام علمی Brassica napus با کمتر از 2% اسید اروسیک در روغن و کمتر از 30 میکرومول گلوکوزینولات در کنجاله نوع خاصی از کلزای روغنی میباشد که به کانولا معروف است. این دو خصوصیت دانه، روغن کلزا راب را تغذیه انسان و کنجاله را به عنوان منبع پروتئین بالا برای تغذیه دام مناسب کرده است.
کلزا در طی قرن سیزدهم در اروپا کشت میشد، اما احتمالاً کشت آن در آسیا به هزاران سال قبل برمیگردد. این گیاه در آسیا همیشه برای تغذیه انسان و در اروپا به عنوان منبعی برای روغن چراغ و روغن نرم کننده استفاده میشده است. در طول جنگ جهانی دوم، کانادا هزاران هکتار از اراضی خود را برای رفع نیاز نرمکنندههای ناوگان دریایی به کشت این گیاه اختصاص داد، ولی با جایگزینی موتور دیزل به جای موتور بخار این میزان کاهش یافت.
در سال 1957 رقم اسپان (Span) اولین واریته با اسید اروسیک کم و سه سال بعد رقم تاور (Tower) با مقدرا اندک اسید اروسیک و گلوکوزینولات به عنوان اولین واریتههای کانولا معرفی شدند. نام کانولا در سال 1978 توسط انجمن روغنگیری غرب کانادا به ثبت رسیده و امروزه برای توصیف کلزایی که دارای مقادیر اندک اسیداروسیک و گلوکوزینولات است، استفاده میشود. در سال 1985 در ایالات متحده مصرف کلزای روغنی حاوی کمتر از 2% اسیداروسیک بدون ضرر تشخیص داده شد. یک سال بعد انجمن پزشکی قلب آمریکا، از مردم این کشور قاطعانه درخواست کرد که مقدار اسیدهای چرب اشباع را در تغذیه روزانه خود کاهش دهند. روغن کلزای حاوی 6 درصد اسید چرب اشباع است که پایینترین میزان در بین روغنهای گیاهی تجارتی میباشد.
دانه با کیفیت کانولا در سه گونه جنس براسیکا اصلاح شده است. کلزا (Brassica napus) که کلزای آرژانتینی یا سوئدی نیز نامیده میشود، اولین و مهمترین کانولای مورد کشت است. شلغم روغنی (B. rapa) که کلزای لهستانی نیز نامیده میشود، دارای ارقام با کیفیت کانولا میباشد که در سطوح فراوان سازگار شده و کشت میشوند. همچنین در خردل هندی (B. juncea) لاینهای باکیفیت کانولا شناسایی شدهاند، اما هیچ واریتهای تاکنون معرفی نشده است. اکثر واریتههای زمستانه کلزا که در ایالات متحده اصلاح شدهاند، از گونه B. napus میباشند.
تولید کلزا در سطوح فراوان مطلوب میباشد. ایلات متحده هر ساله مقادیر چشمگیری محصول کلزا را وارد میکند، بنابراین بازار مناسبی برای روغن و کنجاله محسوب میشود. تولید کلزا به راحتی با ابزار مورد استفاده برای دانهریزها امکانپذیر میباشد.
هر دو نوع «کلزای» زمستانه و بهاره اصلاح شده مورد کشت قرار میگیرند. در شرایط مطلوب پتانسیل عملکرد تیپ زمستانه 30-20 درصد بیشتر از تیپ بهاره است. در مناطقی که تیپهای زمستانه حدود یک ماه زودتر از تیپ بهاره گل میدهد، اما به علت گرمای تابستان فقط یک هفته زودتر برداشت میشود. این حالت منجر به کاهش دوره پرشدن دانه شده و پتانسیل عملکرد تیپ بهاره کلزا را در مناطق سرد کاهش میدهد. واریتههای کلزا در کشت بهاره فشار مضاعفی را از جانب علفهای هرز بهاره و حشرات مضر تحمل میکنند. به همین دلیل تولید کشت تیپهای بهاره در اکثر نقاط توصیه نمیشود و در ایران بر حسب اقلیمهای مختلف تیپهای بهاره و زمستانه جهت کشت پاییزه توصیه میشوند.
آماده سازی زمین
به علت اینکه کلزا یک گیاه بذرریز میباشد، شرایط نامناسب خاک و کلوخه بودن بستر بذر باعث کاهش سطح سبز میگردد.
تهیه بستر مناسب بذر به عنوان یکی از شرایط اصلی در موفقیت زراعت کلزا است. بستر نرم و یکنواخت و دارای قابلیت نفوذ هوا، برای جوانه زدن سریع و رشد گیاهک اولیه ضروری است. برای تأمین شرایط فوق ،شخم با گاوآهن یا پنجه غازی و خرد کردن کلوخه ها بارتیواتور توصیه می شود. همچنین دو بار دیسک عمود بر هم ضروری به نظر میرسد. پس از شخم و قبل از رتیواتور کودهای موردنیاز در سطح مزرعه پخش می شود. در صورت نیاز سموم علف کش قبل از کاشت را می توان با استفاده مجدد از رتیواتور در زمین شخم خورده دارای رطوبت مناسب، مصرف نمود.
کشت با حداقل خاکورزی
با توجه به این که در بعضی از موارد به لحاظ شرایط زراعی و اقلیمی فرصت و امکان اندکی برای آماده کردن زمین برای کشت پاییزه کلزا موجود است لذا موضوع کشت کلزا بدون خاکورزی و یا با حداقل خاکورزی و مقایسه آن با روش آماده کردن سنتی زمین مورد توجه قرار گرفته است.
باافزایش توجه کارشناسان محیط زیست و کشاورزی به محافظت از خاک، گرایش به روش آماده کردن زمین برای کاشت گیاهان زراعی با حداقل عملیات زراعی افزایش یافته است.
دراین گذر، کشت گیاهان زراعی برحسب شرایط زمین مورد کشت، وضعیت آب و هوایی، نوع زراعت قبلی و ماشین آلات به کشت بدون خاکورزی یا بودن عملیات زراعی و یا به کشت با حداقل خاکورزی شهرت یافته است.
از جمله علل افزایش گرایش به کشت با حداقل خاکورزی می توان به کاهش هزینه آماده کردن زمین که از طریق صرفه جویی در هزینه کاربرد ماشین آلات عاید می شود،کاهش کوبیده شدن خاک زراعی بر اثر تردد ماشین آلات سنگین کشاورزی، تسریع در عملیات کشت و جلوگیری از فرسایش خاک اشاره نمود. استفاده از روش کشت با حداقل خاکورزی معایبی نیز دارد که عدم سبز یکنواخت بذرها، عدم استقرار مطلوب بوته ها در شرایط زراعی خاص از آن جمله اند.
اهمیت انتخاب تاریخ کشت مناسب و انجام کشت بموقع کلزای پاییزه به کرات از سوی کارشناسان این زراعت تاکید شده است. با این حال استقرار بوته های پرقدرت و یکنواخت در اوایل پاییز تنها با انتخاب تاریخ کشت مناسب، میسر نمی شود. برداشت محصول زراعت قبلی و خارج ساختن بقایای آن از مزرعه و یا وارد کردن آن در خاک، زمان و فرصت موجود برای آماده کردن بستر کاشت را کاهش می د هد. هر گونه عملیات زراعی لازم قبل از کاشت در شرایطی انجام می گیرد که ذخیره رطوبت خاک معمولاً ناچیز است . مهیا کردن زمین با حداقل خاکورزی توام با کنترل شیمیایی علف های هرز می تواند به حفظ رطوبت خاک و کشت بموقع یاری رساند. کشت مستقیم کلزای پاییزه در برخی از کشورها مانند انگلستان اهمیت اقتصادی کسب نموده ولی هنوز به بررسی و آزمایش بیشتری در این زمینه نیاز دارد.
زمان مناسب کاشت کلزا
شرایط آب و هوایی به ویژه بارندگی عمده ترن عامل در تعیین میزان تولیدات زراعی در دیمزارها می باشد. استفاده بهینه از شرایط آب و هوایی موجود، با ایجاد توازن نسبی بین عوامل مدیریتی قابل کنترل، امکان پذیر است. در دیمزارها زمان مناسب کاشت براساس زمان وقوع بارندگی های مؤثر تعیین شده و تقویم زمانی خاصی مورد عمل نمی باشد. لذا زمان کشت به دلیل مشکلاتی که قبلاً اشاره شد و به خاطر دستیابی به شرایط مطلوب کشت، یک محدوده نسبتاً گسترده می باشد. با توجه به اطلاعات دراز مدت آب و هوایی مناطق گرمسیری، تطبیق الگوی رشد کلزا با نزولات آسمانی این حوزه آب و هوایی و همچنین به منظور اجتناب از سرمازدگی در زمان گرده افشانی و به حداقل رساندن اثرات سو، تنش های گرما و خشکی در آخر دوره رشد گیاه و بالاخره با توجه به شاخص حرارتی موردنیاز رقم های هایولا 308 و هایولا 401، کشت این رقم ها در شرایط دیم مناطق گرمسیری از بیستم آبان ماه تا بیستم آذر ماه توصیه می شود.