مقدمه:
حسابداری دولتی که امروزه در دانشگاه های کشورها به عنوان یک رشته حسابداری و مدیریت ارائه می شود. مانند خیلی از دروس دیگر ارتباط علمی و مستقیم با آنچه که عملاً از یک فازغ التحصیل رشته حسابداری انتظار می رود، ندارند. غالب فارغ التحصیلان رشته حسابداری یا مدیریت که چند واحدی نیز در زمینه حسابداری و بودجه دولتی در دانشگاه مطالعه کرده اند در مرحله عمل ناچارند یا دوباره به سراغ مراکز آموزشی حسابداری بروند تا دانسته های خود را تکمیل نمایند ویا مدتها در یک واحد مالی دولتی فعالیت نمایند تا بطور تجربی مسائلی را بیاموزند جدای از این مسئله آنچه که می خواهیم به آن بپردازیم ضرورت یادگیری حسابداری دولتی است. اهم مواردی که ضرورت این فن و داشتن قوت برای آن را معین می سازد به شرح زیر است:
1- حجم زیاد درآمد و هزینه در بخش عمومی
2- لزوم پاسخگویی به ذینفعان بخش عمومی
همان گونه ه می دانیم بودجه در یک تعریف برنامه ای است برای دولت که جهت اجرای عملیات آینده به منظور بهبود فعالیتها استفاده می شود و یک اهرم اصلی و مهم مدیریت دولتی است. در اقتصاد بخش عمومی.آنچه که فعالیت یک شرکت را امکان پذیر می سازد. سرمایه است بدون سرمایه و تخصیص مناسب آن، فعالیتهای مالی عملاً جدا نمی شود.
اگر دستگاه دولتی را به مثابه یک بنگاه اقتصادی در نظر آوریم هر چه دامنه فعالیتهای مالی گسترش یابد و هر چه حجم خدمات، تجارب و تولید گستردگی بیشتری داشته باشد. لزوم داشتن سیستم حسابداری قوی در آن بیشتر احساس می شود. حال با توجه به حجم فعالیت موردنیاز دولت در بدست آوردن درآمدهای پیش بینی شده در بودجه کل کشور و خرج آن در مجاری پیش بینی شده بدون وجود یک حسابداری قوی قابل تصور نیست.
فصل اول: تعریف حسابداری دولتی
تعریف حسابداری دولتی: نظامی است که اطلاعات مالی مربوط به فعالیتهای
وزارتخانهها و موسسات دولتی را به منظور تصمیمگیری صحیح مالی وکنترل برنامه های مصوب بودجه سالانه منابع مالی مورد استفاده دولت جمع آوری، طبقه بندی، تخلیص و گزارش می نماید.
معرفی حسابداری دولتی و وظایف آن
حسابدار دولتی کسی است که علاوه بر داشتن مهارت در حسابداری تکمیلی از عهده انجام امور مربوط به تشخیص حسابها ، تنظیم اسناد مالی ، بودجه ، عملیات حسابداری سپرده ها ، بانک و تهیه صورت مقادیر ، تنظیم حساب درآمد و هزینه اختصاصی ، بستن حسابها و تنظیم حسابهای نهایی ، تهیه انواع صورتهای مالی مهم در موسسات دولتی ، انجام عملیات مالی طرحهای عمرانی ، ادارات دولتی شهرستانها ، شهرداریها و تهیه لایحه تفریق بودجه برآید .
نمونه وظایف
توانایی تشخیص حسابها در حسابداری دولتی و مقایسه آن با حسابداری بازرگانی
توانایی تنظیم اسناد مالی
3- توانایی تهیه، تنظیم، تصویب، اجرا و نظارت بودجه
4- توانایی تهیه، تنظیم، تصویب، اجرا و نظارت بودجه
5- توانایی عملیات حسابداری پرداخت حقوق بازنشستگان و موظفین
6- توانایی عملیات حسابداری سپرده ها
7- توانایی عملیات حسابداری بانک و تهیه صورت مقایرت بانک
8- توانایی تنظیم حساب درآمد و هزینه اختصاصی
9- توانایی بستن حسابها و تنظیم حسابهای نهایی
10- توانایی تهیه انواع صورتهای مالی طرحهای عمرانی
11- توانایی انجام عملیات مالی ادارات دولتی شهرستانها در ارتباط یا ادارات ذیحسابی
12- توانایی انجام عملیات مالی و حسابداری شهرداریها
13- توانایی تهیه لایحه تفریغ بودجه
14- توانایی تشخیص حسابها در حسابداری دولتی و مقایسه آن با حسابداری دولتی و مقایسه آن با حسابداری بازرگانی
15- آشنایی با تعریف حسابداری
16- آشنایی با تعریف دفترداری
17- آشنایی با خصوصیات حسابداری دولتی18
18- آشنایی با اصول و موازین حسابداری بطور اخص
19- آشنایی با روشهای حسابداری دولتی
20- شناسایی اصول تشخیص حسابها و تنظیم سند حسابداری
21- توانایی تنظیم اسناد مالی
22-آشنایی با اسنادی که در خارج از واحدهای مالی تنظیم می شوند
23- آشنایی با اسنادی که در داخل واحد مالی تنظیم می شود
24- آشنایی با دفاتر مالی
25- دفتر صدور برگه
26- دفتر روزنامه
27-دفتر روزنامه عمومی
28- دفتر روزنامه دریافتی صندوق
29- دفتر روزنامه پرداختی صندوق
30- دفتر ثبت اسناد هزینه
31- شناسایی اصول ثبت فعالیتهای مالی در دفاتر
32- شناسایی وصول تنخواه گردان حسابداری
33- برقراری تنخواه گردان پرداخت
34- عملیات حسابداری مربوط به ثبت رقم تنخواه گردان دردفاتر
35- شناسایی اصول پرداخت های علی الحساب و پیش پرداخت
36- شناسایی اصول پرداخت بهای کالای خریداری شده
37- شناسایی پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان
38- شناسایی اصول واریز اسناد تنخواه گردان پرداخت
39- شناسایی اصول درخواست وجه به خزانه
40- شناسایی اصول واریز اسناد تنخواه گردان پرداخت
35- آشنایی با دفتر معین
36- آشنایی با انواع فرمهای دفاتر معین
37- آشنایی با دفتر کل
38- سر فصل های حساب دفتر کل
39- حسابهای مستقل برای وجوه عمومی
40- تراز عملیات دفتر کل
انواع سازمان های دولتی :
1- سازمان های دولتی غیر انتفاعی
2- سازمان های دولتی انتفاعی
1- سازمان های دولتی غیر انتفاعی:
سازمان هایی که برای تحصیل درآمد ایجاد نشده اند بلکه برای اجرای قسمتی از برنامه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و یا سیاستهای دولت تأسیس شده اند. در این سازمان ها ، هزینه ها، ارتباطی با درآمدهای آنها ندارند. مثل وزارتخانه ها و موسسات دولتی.
الف) وزارتخانه ها: واحدهای سازمانی مشخصی هستند که به موجب قانون به این عنوان شناخته شده یا بشوند، وزارت آموزش و پرورش، وزارت نفت و .... از آن جمله اند.
ب) موسسات دولتی: واحدهای سازمان مشخصی هستند که به موجب قانون ایجذاد وزیر نظر یکی از قوای سه گانه اداره می شوند و عنوان وزارتخانه ندارند، مثل قوای مجریه، قضائیه و مقننه
قوه مجریه شامل سازمان تربیت بدنی، سازمان محیط زیست، سازمان جنگلها و مراتع و ...
قوه مقننه شامل دیوان محاسبات کشور می شود و قوه قضائیه شامل سازمان بازرسی و سازمان زندانها و سازمان ثبت اسناد و .... می شود.
2- سازمان های انتفاعی وابسته به دولت:
سازمان هایی که علاوه بر آنکه هزینه های تولید کالا و خدمات را از محل درآمدهای خود تعیین می نماید، مقداری درآمد نیز برای دولت تحصیل می کنند و در این سازمان ها، هزینه ها و درآمدها با هم مربوط هستند، مثل شرکتهای دولتی
شرکت دولتی: شرکت دولتی به واحد سازمانی مشخصی گفته می شود که با اجازه قانون تشکیل شده باشد و بیش از 50% سرمایه آن متعلق به دولت باشد.
بعد از سازمان دولتی انتفاعی و غیر انتفاعی که در ردیف سازمان های دولتی قرار می گیرند. موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی را نیز جزوء سازمان های دولتی به حساب آورد.
موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی: واحدهای سازمانی مشخصی هستند که با اجازه قانون به منظور انجام وظایف و خدماتی که جنبه عمومی دارند تشکیل شده یا می شوند، مثل بنیاد شهید، کمیته امداد امام خمینی (ره)، هلال احمر، شهرداری ها و...
مقایسه سازمان های دولتی و بازرگانی:
1- انگیزه و هدف تأسیس:
سازمان های دولتی بنا به ضرورت های اجتماعی و قانونی تأسیس می شود و سازمان های بازرگانی منحصراً برای تحصیل سود ایجاد می شود.
2- مالکیت و سرمایه:
مالکیت در سازمان های دولتی اصولاً عمومی هستند و سهامداران آن همه مردم کشور هستند و به صورت سهام قابل خرید و فروش به ترتیبی که در سازمان های بازرگانی مرسوم است نمی باشد ولی در سازمان های بازرگانی، مالکیت فردی و قابل خرید و فروش می باشد.
3- منابع مالی:
منابع مالی موردنیاز برای برنامه های دولت از طریق وصول مالیات و سایر درآمدها و فروش منابع زیرزمینی که متعلق به افراد یک کشور است تأمین می شود.تأمین کنندگان منابع مالی دولت لزوماً سهم متناسبی در مقایسه با پرداختهای خود از کالا یا خدمات به صورت مستقیم دریافت نمی کنند. در صورتی که منابع مالی سازمان های بازرگانی را اشخاص تأمین می نمایند و این اشخاص متناسب با میزان سهام خود از شرکتی که سرمایه گذاری کردند، سود سهام مطالبه می نمایند.
4- هزینه ها: دولت هزینه های خود را براساس درآمد ها و سایر منابع تأمین اعتبار در بودجه سالانه پیش بینی می نماید و تا جایی که منابع مالی اجازه دهند (در حد تشخیص) کالا و خدمات، تولید و به افراد جامعه ارادئه می دهد. در صورتی که در بازرگانی خصوصی در صورتی که هزینه ها در ارتباط با درآمد انجام می شود و میزان هزینه ها و سرمایه گذاری ها به میزان بازدهی و سودآوری بستگی دارد.