تاریخچه علم نجوم
در بقایای تمدن سومری کتیبه هایی مربوط به ستاره شناسی یافت شده است که قدمت آنها به 25000 سال قبل از میلاد مسیح می رسد .
در بقایای سنگی کتیبه های یافت شده ، تصاویری از گردش ماه به دور زمین وجود دارد .
استادان ماوراءالطبیعه سومری خیلی زود دریافتند هر اتفاقی که برای انسان رخ می دهد یه نوعی به به ستارگان ارتباط دارد و در و.اقع ستارگان منشاء همه اتفاقات هستند .
در سال 1920 یک دانشمند روسی بنام چیجفسکی مطالعات کاملی در این خصوص انجام داد و متوجه شد هر یازده سال یکبار انفجارهای عظیمی در خورشید رخ می دهد .
او با بررسی یک دوره هفتصد ساله دریافت ، همیشه همزمان با پدیده انفجار خورشیدی یک جنگ ، اغتشاش و یا نابسامانی در کره زمین اتفاق می افتد .
محاسبات و مشاهدات او که یک دوره هفتصد ساله را پوشش می داد ، آنقدر علمی و دقیق بود که رد کردن نظریه او را دشوار ساخته بود .
در واقع خورشید یک ارگانیسم زنده ، پویا و آتشین است .
حالات خورشید هر لحظه تغییر می کند و زمانی که اندکی تغییر در حالات خورشید به وجود آید ، زمین نیز تحت تاثیر قرار می گیرد .
بعدها یک فیزیکدان سویسی بنام پاراسلوس با مطالعات بیشتری در این زمینه به کشف جدیدی نایل آمد .
او کشف کرد انسان زمانی بیمار می شود که هماهنگی بین او و چیدمانی از ستارگان که در زمان تولدش وجود داشته است از بین برود .
قبل از پاراسلوس ، فیثاغورث اصل ارزشمند توازن سیاره ای را مطرح کرده بود .
او معتقد بود که هر ستاره یا سیاره ای از طریق حرکت و جابجایی در فضا ارتعاشات منحصر به فردی را تولید می کند .
مجموع ارتعاشات اجرام آسمانی یک توازن موسیقیایی تولید می کند که توازن کیهانی نامیده می شود .
در سال 1950 گئورگی گیاردی دانش جدیدی بنام شیمی کیهانی را به وجود آورد .
او پس از انجام آزمایشات متعدد به روش علمی اثبات کرد کل جهان یک وحدت بنیادین و یک جسم یکپارچه است .
یعنی هیچیک از اعضاء آن از هم منفک نیستند و به یکدیگر متصلل هستند .
پس اگر قسمتی از این جسم دستخوش تغییر گردد کل جسم مرتعش می شود و همه بخش های آن تحت تاثیر قرار می گیرند .
پس با به وجود آمدن تغییر در هر ستاره ای ، در هر فاصله از زمین که باشد ، ضربان ما دچار تغییر خواهد شد .
وقتی خورشید در شرایط و موقعیت خاصی قرار می گیرد گردش خون ما نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت .
دکتر تاماتوی از ژاپن هم کشف کرد که شدت طوفان های اتمی خورشید بر ضخامت گلبولهای خون به خصوص در آقایان تاثیرات فراوان دارد .
فرانک براون ، متفکر آمریکایی نیز می گوید : در لحظه تولد یک انسان ستارگان بسیاری در حال طلوع و غروب کردن هستند .
مجمع الکواکبی در حال صعود و مجمع الکواکبی در حال فرود هستند و انسان در چیدمانی مشخص از ستارگان به دنیا می آید .
از تحقیقات های صورت گرفته نتیجه مهمی حاصل می شود ( با در نظر گرفتن اینکه کل حیات تحت تاثیر چیدمان ستارگان قرار دارند ، با کمی مطالعه عمیق تر می توان دریافت که هر انسانی نیز تحت تاثیر ستارگان است ) در زمینه تاثیر چیدمان ستارگان بر حیات انسان مطالعات زیادی انجام شده است .
به عنوان مثال می دانیم که اقیانوس ها تحت تاثیر حالات ماه قرار می گیرند .
حال اگر در نظر داشته باشیم که نسبت آب و نمک موجود در اقیانوس ها دقیقاً مشابه نسبت آب و نمک بدن انسان است آنگاه نتیجه خواهیم گرفت که آب بدن انسان نیز همانند اقیانوس ها تحت تاثیر نیروی ماه قرار می گیرد .
همچنین تحقیقات نشان می دهد که با نزدیک شدن ماه به حالت بدر ( ماه کامل ) میزان جنون و دیوانگی نیز در دنیا افزایش می یابد .
پروفسور براون تحقیق جالبی را انجام داده است .
او نمودار تولد بسیاری از نظامیان ، پزشکان و متخصصین مشهور را جمع آوری کرده و با بررسی این نمودارها متوجه شد افرادی که تخصص های یکسانی دارند اکثراً تحت چیدمان مشابهی از ستارگان متولد شده اند .
به عنوان مثال دریافت ، سیاره مریخ تاثیر ز یادی بر زندگی نظامیان مشهور داشته است .
از گذشته تا امروز عده ای ستاره شناسی را خرافات و اعتقاد کورکورانه به حساب می آورند .
اما واقعیت این است که ستاره شناسی کاملاً علمی است .
البته علم به معنای بررسی و تحقیق و رابطه بین علت و معلول .
در ستاره شناسی گفته می شود هیچ اتفاقی در روی کره زمین بدون علت نیست حتی اگر ما از علت آن آگاه نباشیم .
به طور کلی می توان گفت ستاره شناسی تلاش برای کاوش در آینده به روش های مختلف است .
یکی از متداول ترین روش ها ، مطالعه چگونگی تاثیرگذاری اجرام آسمانی بر انسان است .
یکی از ایده های جالب ستاره شناسی این است که ما نیز بر اجرام سماوی اثر می گذاریم زیرا اثر گذاری یک رابطه دوطرفه است از دیدگاه علمی باید دانست که تمامی خانواده خورشیدی از خورشید متولد شده اند ماه ، مریخ ، مشتری ، زمین و دیگر اجرام منظومه شمسی همگی اندامهای خورشید هستند .
انسان نیز از اندام های زمین است و زمین از اندام های خورشید .
همه چیزهایی که از منبع واحدی متولد می شوند دارای درونیات مشترکی هستند .
پس هر اتفاقی که در خورشید روی می دهد ، ارتعاشی در سلول های ما ایجاد خواهد کرد زیرا سلول های ما نیز از خورشید متولد شده اند .
علم ستاره شناسی همواره بر روی این احتمال که وقوع هر اتفاقی در هستی بر روی انسان تاثیر می گذارد ، تحقیق کرده است .
در این تحقیقات مشخص شده است که علاوه بردوره یازده ساله طوفان های خورشیدی یک دوره 90 ساله نیز در حیات خورشید وجود دارد .
دوره جوانی خورشید 45 سال طول می کشد و پس از آن دوره پیری خورشید آغاز می شود که 45 سال به طول می انجامد .
در دوران جوانی ، اثر خورشید به حداکثر خود می رسد و در مدت پیری انرژی خورشید رو به افول می رود .
پس از گذشت 90 سال خورشید پیر شده و دوباره شروع به جوان شدن می کند .
کودکانی که در 45 سال اول متولد می شوند از سلامتی کامل برخوردار هستند اما کودکانی که در 45 سال دوم به دنیا می آیند دارای مشکلات فراوانی هستند .
در 45 سال دوم میزان زلزله افزایش میابد .
وقتی چرخه 90 ساله خورشید به پایان می رسد حرکت وضعی زمین نیز دچار اختلال می گردد .
آگاهی یا تشخیص ما ، ملاکی برای وجود یا عدم وجود هیچ چیز نیست .
حوزه های مختلف انرژی در اطراف وجود دارند که دائماً بر زندگی ما اثر می گذارند .
انسان به محض تولد در معرض این اثرات قرار می گیرد .
امروزه دانشمندان معتقدند هر جرم آسمانی تشعشع رادیواکتیو منحصر به فرد خود را دارد .
امواجی که سیاره زهره از خود ساطع میکند آرام و ساکن هستند در حالی که ماه امواج متفاوتی را از خود ساطع می کند .
امواجی که از سیاره مشتری به ما می رسند متفاوت از امواجی هستند که از خورشید به ما می رسند .
این تفاوت به خاطر اختلاف ترکیبات گازی لایه های تشکیل دهنده هر جسم است .
در زمان تولد یک کودک تمام مجمع الکواکب ، ستارگان و کهکشانهای دیگر که در افق زمین در حال گردش هستند در ذهن کودک ثبت می شوند .
شرایط کیهانی موجود در لحظه تولد ، با تمام ضعف ها ، قوتها و توانایی هایش بر کل زندگی انسان اثر می گذارد .
ستاره شناسی را میتوان به سه بخش تقسیم نمود .
بخش اول هسته و جوهره آن است که غیر قابل تغییر است و پس از شناختن آن فقط باید با آن همراه بود .
بخش دوم لایه میانی است و فرد می تواند آن را تغییر دهد این بخش نیمه ضروری ستاره شناسی است و اگر آگاهی های لازم را داشته باشیم می توان آن را تغییر داد .
و بخش سوم لایه بیرونی و غیر ضروری آن است .
هرچند همه مردم بیشتر کنجکاوی را نسبت به این بخش دارند .
اگر آگاه نباشیم آنچه باید اتفاق بیافتد ، اتفاق خواهد افتاد .
اگر دانش و آگاهی وجود داشته باشد ، آنگاه راه های مختلفی برای ایجاد تغییر وجود دارد .
هدف نهایی ستاره شناسی پرداختن به ضروریات و بنیان ها است .
معنا و جوهره ستاره شناسی یکی بودن با هستی است .
ما نه تنها جزئی از ین عالم هستیم بلکه در تمامی اتفاقات و شرایط به وجود آمده مشارکت داریم .
اگر بتوانیم ضروریات را از غیر ضروریات جدا کنیم ، علم ستاره شناسی ابزار مناسبی در دستان ما خواهد بود .
ستارگان ستارگان کرههای سوزانی از گاز میباشند که بر خلاف سیارات خود منبع نوراند.
انرژی ستارگان ناشی از واکنشهای هستهای است.
ماده اصلی تشکیل دهنده بیشتر ستارگان هیدروژن است.
هیدروژن موجود در ستارگان طی فرآیند همجوشی هستهای به هلیوم تبدیل میشود و در حین این واکنش گرما و نور بسیار زیادی تابش مییابد.هر ستاره دارای دوره عمر میباشد که بسته به نوع ستاره متفاوت است.
ستارگان حجیم با نور بیشتر و حرارت زیاد عمر کوتاهتری نسبت به ستارگان کم نور و کوچک دارند.
پایان عمر هر ستاره بستگی به میزان ذخیره هیدروژن در آن دارد.
زمانی که هیدروژن درون ستارهای پایان یابد هلیوم تبدیل به سوخت اصلی میشود و میسوزد.
سوختن هلیوم سبب ایجاد گرمای بسیار زیادی میشود که تا آن زمان در ستاره پیش نیامده بودهاست.
این گرمای زیاد سبب انبساط ستاره میشود و حجم آن را چند برابر میکند.
مثلاً اگر زمانی خورشید شروع به سوزاندن هلیوم کند آنقدر انبساط مییابد که زمین در حجم زیاد آن محو میشود!
این انبساط تا سر حد مریخ ادامه پیدا کرده و سپس متوقف میشود.
مرحلهٔ بعدی بستگی به نوع ستاره دارد.
ستارگان عظیم پس از این مرحله آنقدر انبساط یافتهاند که دیگر نمیتواند جاذبهای روی سطوح بیرونی خود داشته باشند.
پس از آن این ستارگان منفجر شده و تبدیل به نواختر میگردند.
هرچه ستاره بزرگتر میزان نواختر بزرگتر.
غولها تبدیل به ابرنواختر میگردند.
پس از آن این ستارهها بسته به نوع نواختر ادامه عمر میدهند.
نواختران معمولی تبدیل به کوتوله شده و عمری طولانی را آغاز میکنند.
اما ابر نواختران در خود فرو میریزند و ستارگان بسیار کوچک و حجیمی به نام ستارگان نوترونی بوجود میآورند.این ستارگان عمر طولانی دیگری در پیش خواهند داشت.
بعد از آن کوتولهها یا کوتولههای سفید تبدیل به کوتوله سیاه شده و تا آخر جهان زندگی خواهند کرد.
واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود.
به گروهی از ستارگان که با نیروی گرانش به هم پیوستگی داشته باشند خوشه ستارهای میگویند.
ابن سینا ستاره را چنین تعریف میکند: جسمی است بسیط، کروی که جایگاه طبیعی آن در فلک است.
روشنی میبخشدو قابل کون و فساد نیست.
بر فراز مرکز، بیآنکه بر آن احاطه داشته باشد در حرکت است.
منطقه ی تشکیل ستاره در ابر ماژلانی بزرگ.
تصویرناسا / اسا.
ستاره ی عظیم توپ درخشانی از پلاسما است که توسط گرانش نزدیک به هم قرار گرفته است.نزدیکترین ستاره به زمین خورشید است که منبع انرژی زیادی در زمین است.ستاره های دیگر که خورشید را تحت الشعاع خود قرار نمیدهند در آسمان شب قابل رویت هستند.از نظر تاریخی برجسته ترین ستاره ها در حوزه آسمانی با هم بطور صورت های فلکی گروه بندی شدند و نام مناسبی برای درخشانترین ستاره ها بدست آوردند.
کاتالوگ گسترده ای از ستاره ها توسط ستاره شناسان مونتاژ شده که ارایه دهنده ی نامگذاری استاندارد ستاره ها است .
هر ستاره ای که می درخشد در طول مدت عمرش به دلیل فرآیند همجوشی وابسته به درجه حرارت هسته ی اتمی از هسته اش انرژی آزاد می کند که از مسیر داخلی ستاره عبور کرده وسپس به فضای بیرون تابش میکند.تقریبا تمامی عناصر سنگینتر از هیدروژن و هلیم توسط فرآیندهای همجوشی در ستارگان بوجود آمده اند.
ستاره شناسان می توانند جرم سن ترکیب شیمیایی و دیگر خواص زیادی را با مشاهده ی طیف ستاره درخشندگی آن و حرکت در فضا مشخص کنند.
جرم کل ستاره تعیین کننده ی اصلی درتکامل و سرنوشت نهایی آن است و ویژگیهای دیگر ستاره از تاریخ تکاملش از جمله قطر چرخش حرکت و دما تعیین میشود.طرح درجه حرارت بسیاری از ستاره ها در مقابل درخشش خود را با نمودار هر تسپرونگ راسل (ح تحقیق نمودار )نشان و این نمودار اجازه میدهد تا سن و وضعیت تکاملی ستاره تعیین شود.
ستاره از ابرهای متلاشی از مواد که عمدتا هیدروژن به همراه هلیم و مقادیر کمی از عناصر سنگینتر است تشکیل شده است.هنگامی که هسته ی ستاره به اندازه ی کافی متراکم شود از طریق فرایند همجوشی هسته ای بطور پیوسته برخی از هیدروژن ها به هلیم تبدیل می شوند.باقیمانده ی داخلی ستاره انرژی هسته را از طریق ترکیبی از فرآیندهای تابشی و همرفتی حمل و فشار داخلی ستاره مانع از سقوط بیشتر تحت گرانش خود می شود.هنگاهی که سوخت هیدروژن در هسته است خسته شده وان ستاره با داشتن حداقل 4/0 برابر جرم خورشید گسترش یافته و به غول قرمز تبدیل شده و در برخی از موارد با عناصر سنگین تر در هسته و یا پیوسته در اطراف هسته آمیخته میشود.
سپس ستاره به فرم رو به انحطاطی تکامل می یابد و بخشی از ماده در محیط میان ستاره ای باز یافت میشود یعنی در جایی که نسل جدیدی از ستاره ها به نسبت بالایی از عناصر سنگین تشکیل میشوند.
سیستم های دو یا چند ستاره ای از دو یا چند ستاره تشکیل شده اند که دارای جاذبه ی محدود و بطور کلی در مدار ثابتی بدور یکدیگر می چرخند.
وقتی که دو ستاره از چنین مدار نسبتا نزدیکی در تعامل گرانشی خود میتوانند تاثیر قابل توجهی در تکامل خود داشته باشند ستاره ها می توانند بخشی از ساختار بسیار بزرگتر جاذبه محدود مانند خوشه ای یا کهکشان را تشکیل دهند.
مردم در الگوی ستاره ها از زمان های قدیم دیده می شوند .
این صورت فلکی اسد شیر است که در سال 1960 توسط یوهانس هولیوس ترسیم شده است.
از لحاظ تاریخی ستاره ها در سراسر جهان برای تمدن ها مهم بودند و آن ها بخشی از اعمال مذهبی و ناوبری آسمانی و جهت گیری شده بودند.بسیاری از ستاره شناسان باستان معتقد بودند که ستاره ها برای همیشه به قلمرو آسمانی پیوستند و تغییر ناپذیرند.طبق قراردادی ستاره شناسان ستاره ها را بصورت های فلکی و از آن ها برای ردیابی حرکت سیارات و پی بردن از موقعیت خورشید استفاده می کردند.
حدرکت خورشید در برابر زمینه ای از ستاره ها (وافق ) باعث خلق تقویم شده است که میتواند برای تنظیم اقدامات کشاورزی مورد استفاده قرار بگیرد.تقویم گرگوری که در حال حاضر تقریبا در همه جای جهان استفاده میشود که یک تقویم خورشیدی است که بر اساس زاویه ی محور چرخش زمین نسبت به نزدیکترین ستاره که خورشید است می باشد.
با دقت مورخ قدیمی ترین نمودار ستاره در 1534 سال قبل از میلاد در ستاره شناشی مصر باستان ظاهر شد.
اولین کاتالوگ ستاره های شناخته شده در اواخر 2000 سال پیش هز میلاد توسط ستاره شناسان بابلی کهن بین النهرین وارد شده است یعنی در طول کسیته (حوالی 1155-1531 پیش از میلاد)در ستاره شناسی یونانی نخستین فهرست ستاره ها در حدود 300 سال قبل از میلاد توسط آریس تیلیوس و با کمک تیمو چریس ساخته شد.
کاتالوگ ستاره ای هیپارچیوس (2 قرن پیش از میلاد )شامل 1020 ستاره بود و کاتالوگ ستارهی بطلیموس برای استفاده فراهم کرد.هیپارچیوس به خاطر کشف و ثبت نو اختر (ستارهای که نور آن چند روزی زیاد شده و دوباره کم میشود)(ستاره ی جدید )شناخته شد.بسیاری از صورت های فلکی و نام های ستاره ها در استفاده های امروزی از نجوم یونانی گرفته شده است به رغم ثبات ظاهری آسمان ، ستاره شناسان چینی آگاه بودند که ستاره جدید میتواند بوجود آید.[13] در سال 185 میلادی ، آنها برای اولین بار مشاهده شد و نوشتن در مورد ابرنواختر ، در حال حاضر به عنوان قلع 185 شناخته شده است[14] ستارهای درخشان رویداد در تاریخ ثبت شده قلع 1006 سوپرنوا ، که در 1006 مشاهده شد و در مورد نوشته شده توسط ستاره شناس مصری علی بن ریدوان و چند اخترشناسان چینی بود.
[15] قلع ابرنواختر 1054 که تازه نوزادش رو به سحابی خرچنگ ، همچنین مشاهده توسط اخترشناسان چینی و اسلامی است.
[16] [17] [18] اخترشناسان قرون وسطی اسلامی داد اسامی عربی به ستاره های بسیاری که هنوز هم مورد استفاده قرار امروز ، و آنها را اختراع ابزار متعدد نجومی است که می تواند موقعیت ستاره محاسبه.
آنها ساخته شده است موسسات اولین رصدخانه بزرگ پژوهش ، عمدتا در مورد هدف از تولید کاتالوگ ستاره زیج [19] در میان این تعداد ، کتاب ثابت ستارگان (964) بود نوشته شده توسط ستاره شناس فارسی عبدالرحمان بن صوفی ، که به کشف تعداد ستاره ها ، خوشه های ستاره ای (از جمله ولوروم امیکرون و خوشه های بروکچی و کهکشانها (شامل کهکشان آندرومدا) [20] در قرن 11ام ، فارسی بحر العلوم ، محقق ابوریحان بیرونی کهکشان راه شیری به عنوان بسیاری از قطعات توصیف کرد خواص ستارگان تیره و همچنین عرض از ستاره های مختلف در طول ماه گرفتگی در 1019 داد.
منجم اندولسی ابن بیجاه پیشنهاد کرد که کهکشان راه شیری تا ستاره که تقریبا بسیاری از لمس یکدیگر و ظاهر می شود در تصویر مستمر به علت اثر انکسار از مواد این جهانی ساخته شده بود ، با استناد به مشاهدات خود را همراه مشتری و مریخ در 500 ق (1106/1107 م) به عنوان مدرک .
زود ستاره شناسان اروپایی از قبیل تایچو براهه شناسایی ستاره جدید در آسمان شب (که بعدها نواختر نامیده) ، نشان می دهد که آسمانها بودند تغییر ناپذیر نیست.
در سال 1584 برونو جردنو پیشنهاد کرد که ستاره شد در واقع خورشید دیگر ، و ممکن است سیارات دیگر ، و احتمالا حتی مشابه زمین در حال گردش به دور آنها را ، [23] پیشنهاد شده است این ایده که قبلا توسط فلاسفه یونان باستان ، دموکریوس و اپیکروس ، [24] و توسط کومولوجیتس قرون وسطی اسلامی [25] مانند فخر الدین رازی.
[26] در قرن بعد ، این ایده از ستاره ها به دور خورشید بود رسیدن به اجماع در میان ستاره شناسان.
برای توضیح بدهید که چرا این ستاره هیچ کشش گرانشی خالص در منظومه شمسی اعمال ، اسحاق نیوتن پیشنهاد کرد که ستاره به طور مساوی در هر جهت توزیع شد ، این ایده را برانگیخت توسط متخصص الهیات ریچارد بنتلی.
ستاره شناس ایتالیایی جمینینو مونتاناری ثبت مشاهده تغییرات در درخشندگی ستاره از الگول در 1667.
ادموند هالی منتشر شده اندازه گیری اولین حرکت مناسب از یک جفت از این نزدیکی "ثابت" ستاره ، نشان میدهد که مواضع آنها را از زمان یونان باستان ستاره شناسان بطلمیوس و هیپارچیوس تغییر کرده است.
اندازه گیری مستقیم اولین فاصله تا ستاره (61 ماکیان در 11.4 سال نوری) در سال 1838 توسط فردریش بسل ساخته شده با استفاده از روش اختلاف منظر.
اندازه گیری اختلاف منظر نشان جدایی گسترده ای از ستاره ها در آسمان .
ویلیام هرشل ستاره شناس اولین تلاش توزیع ستارگان در آسمان تعیین شد.
در طول دهه 1780 ، او انجام مجموعه ای از ابزار اندازه گیری در جهت 600 و شمارش ستاره مشاهده در امتداد هر خط دید.
از این که او نتیجه گرفت که تعداد ستاره ها پیوسته به سمت یک طرف از آسمان ، افزایش در جهت هسته راه شیری.
پسرش جان هرشل تکرار این مطالعه در نیمکره جنوبی یافت و افزایش مشابه در همان جهت.
[28] علاوه بر دستاوردهای دیگر او ، ویلیام هرشل نیز برای کشف خود را که برخی از ستاره را در امتداد همان خط نه تنها دروغ اشاره کرد دید ، اما همچنین اصحاب فیزیکی است که به صورت سیستم های ستاره ای دوتایی.
.
علم طیف ستارهای بود پیشگام توسط ژوزف فون فرانهوفر و آنجلو سکچی.
با مقایسه طیف ستارگان مانند شباهنگ به خورشید ، که آنها پیدا کردند تفاوت در قدرت و تعداد خطوط جذب آنها ، خطوط تاریک در طیف به دلیل جذب فرکانس های خاص ستاره توسط جو است.
در سال 1865 آغاز شدسکچی طبقه بندی ستاره به انواع طیفی [29] با این حال ، نسخه مدرن از طرح طبقه بندی ستاره توسط آنی ج.
کانن در طول دهه 1900 توسعه داد.
رصد ستاره دوتایی اهمیت افزایش طول قرن 19 به دست آورد.
در سال 1834 ، فریدریش بسل مشاهده تغییر در حرکت مناسب از ستاره شباهنگ ، و استنباط همراه پنهان شده است.
ادوارد پیکرینگ دوتایی اول اسپکتروسکپیک در سال 1899 کشف کرد هنگامی که تقسیم دوره ای از خطوط طیفی ستاره میزار در 104 روز دوره مشاهده شده است.
مشاهدات تفسیر بسیاری از سیستم های ستاره ای دوتایی بودند توسط ستاره شناسان مانند ویلیام استرو و ش.و.برن هام جمع آوری شده ، اجازه دادن به توده ها از ستاره می شود از محاسبه عناصر مداری تعیین می شود.
راه حل اول به مشکل استخراج مدار ستاره دوتایی از مشاهدات تلسکوپ توسط فلیکس ساواری در سال 1827 ساخته شده است.
[30] قرن بیستم شاهد پیشرفتهای فزآینده ی سریع در مطالعه ی علمی ستاره بودیم.عکس ابزار نجومی ارزشمندی شد.کارل شوارتز شیلد کشف کرد که رنگ ستاره و از این رو درجه حرارت آن را می توان با مقایسه ی بصری قدر در برابر عظمت عکاسی تعیین کرد.در توسعهی فوتوالکتریک نور سنج اندازه گیری بسیار دقیق قدر در فاصله ی چند طول موج مجاز می باشند.در سال 1921 آلبرت مایکلسون اولین اندازه گیریهای قطر ستاره با استفاده از تلسکوپ هوکر را انجام داد.
کار مفهومی مهم روی اساس فیزیکی ستاره ها در طول دهه ی اول قرن بیستم رخ داده است.در سال 1913 نمودار هرتسپرونگ راسل یا پیش برنده ی بردلی اختر فیزیک ستاره ها توسعه داده شد .مدل های فوق برای توضیح فضای داخلی ستارگان و تکامل تدریجی ستاره ای گسترش یافت.طیف ستاره ها نیز با موفقیت از طریق پیشرفت در فیزیک کوانتومی توضیح داده شد.این اجازه ی ترکیب شیمیایی ستارگان جو را تعیین خواهد کرد.
به استثنای ابر نو اختر ستاره های انفرادی که درجه اول بودند در گروه محلی کهکشان ما و بخصوص در بخش قابل مشاهده ی راه شیری(که توسط کاتالوگ ستاره ها جز ییات موجود برای کهکشان ما نشان داده شده است)مشاهده شده اند.
اما بعضی از ستاره ها در کهکشان ام 100 خوشه ی دوشیزه در حدود 100 میلیون سال نوری دور هستند از زمین مشاهده شدند.در ابر خوشه ی محلی ممکن است خوشه های ستاره ای دیده شوند و در اصل تلسکوپهای کنونی می توانند ستاره های کم نور انفرادی در خوشه ی محلی را نشان دهند(ستارگان راه دور که تا 100 میلیون سال نوری دور هستند را حل کردند(نگاه کنید به قیقاووسی ها) با این حال در خارج از ابر خوشه محلی کهکشانها نه ستاره انفرادی و نه وشه هایی از ستاره مشاهده شده است.
تنها استثنا زمانی است که تصویر کم نوری از خوشه ستاره ای بزرگ که شامل صدها هزار ستاره در یک میلیارد سال نوری دور واقع شده است) که ده برابر فاصله از دورترین خوشه ستاره ای قبلی مشاهده می شود.
تشکیل و تکامل ستاره ها تکامل ستارگان ستاره ها در داخل مناطق طولانی تراکم بالاتر در محیط میان ستارهای تشکیل شده ، اگر چه تراکم هنوز پایین تر از داخل محفظه خلاء دنیوی.
این مناطق ابر مولکولی نامیده می شوند و عمدتا شامل هیدروژن ، هلیم با حدود 23-28 درصد و درصد کمی از عناصر سنگین تر.
یک نمونه از چنین منطقه ستاره تشکیل شده است سحابی جبار.
[45] همانطور که ستاره ها از ابرهای عظیم مولکولی شکل گرفته ، آنها را قدرتمندتر روشن آن ابرها.
آنها همچنین هیدروژن ، یون تجزیه کردن ایجاد منطقه دوم ح.
شکل گیری ستاره ها شکل گیری ستاره آغاز می شود با بی ثباتی گرانشی در داخل ابر مولکولی ، اغلب توسط امواج ضربه ای از ابرنواختر (انفجار عظیم ستاره باعث) و یا از برخورد دو کهکشان (همانطور که در کهکشان استار بردس) پس از منطقه می رسد کافی چگالی ماده را ارضا معیار برای بی ثباتی شلوار جین از آن آغاز می شود به آن تحت نیروی خود گرانشی سقوط می گویند.
تصور هنرمند از تولد یک ستاره در داخل ابر متراکم مولکولی.
تصویر ناسا.
به عنوان ابر فرو می ریزد ، فرد انباشتگی گرد و غبار غلیظ و به شکل گاز چه به عنوان گلوبلس بک شناخته شده است.
همانطور که فرو می ریزد و جسم کوچک کروی را افزایش می دهد چگالی ، انرژی گرانشی به گرما تبدیل شده است و با افزایش درجه حرارت.
وقتی که ابر پروتستلار حدود رسیده وضعیت تعادل پایدار هیدرواستاتیک ، اشکال در پروتستر هسته [47] این پیش ستارگان رشته اصلی اغلب توسط یک دیسک گازی احاطه شده است.
مدت انقباض گرانشی طول می کشد حدود 10-15 میلیون سال.
در اوایل ستاره کمتر از 2 برابر جرم خورشید نامیده می شوند ستارههای تی.تاوری ، در حالی که کسانی که با جرم بزرگتر هستندهربیگ آا / ستاره باشد.
این ستاره تازه متولد شده منتشر می کنند جت گاز در امتداد محور چرخش آنها ، تولید تکه های کوچکی از حالت گازی به نام هربیگ-هارو اشیاء.
تشکیل و تکامل ستاره ها ستاره صرف در حدود 90 ٪ از هیدروژن طول عمر خود را در آمیخته شدن هلیوم برای تولید در دمای بالا و عکس العمل های فشار قوی در نزدیکی هسته.
ستاره چنین گفته می شود در رشته اصلی هستند و به نام ستاره کوتوله.
شروع صفر در سن رشته اصلی ، سهم زیادی از هلیم در هسته ستاره پیوسته افزایش خواهد یافت.
در نتیجه ، به منظور حفظ سرعت لازم همجوشی هسته ای در هسته ستاره به آرامی در دما و درخشندگی ]49] - خورشید ، به عنوان مثال افزایش ، تخمین زده می شود که در درخشندگی در حدود 40 ٪ از آن را افزایش رسیده رشته اصلی 4.6 میلیارد سال پیش.
هر ستاره تولید ذرات بادهای ستارهای است که باعث جریان مستمر گاز به فضا.
برای بسیاری از ستاره ، مقدار جرم از دست رفته نیز قابل اغماض است.
خورشید از دست می دهد 10-14 برابر جرم خورشید در هر سال ، [51] یا در حدود 0.01 ٪ از جرم در کل طول عمر خود بیش از کل آن است.
با این حال بسیار عظیم ستاره می تواند 10-7 تا 10-5 جرم خورشید در هر سال از دست بدهد ، تحول قابل توجهی مؤثر بر آنها.
[52] ستاره ها که با بیش از 50 برابر جرم خورشید آغاز می تواند بیش از نیمی از کل جرم خود را از دست در حالی که آنها در رشته اصلی باقی می ماند.
مدت زمان که ستاره صرف در رشته اصلی بستگی دارد عمدتا در میزان سوخت آن را به فیوز است و نرخ آن فیوزهای که سوخت ، یعنی جرم و درخشندگی اولیه آن است.
برای خورشید ، این است که برآورد می شود حدود 1010 سال است.
ستاره های بزرگ مصرف سوخت خود را بسیار سریع و کوتاه مدت زندگی کرده است.
ستاره های کوچک (موسوم به کوتوله های قرمز) مصرف سوخت خود را بسیار به آرامی و دهها آخرین به صدها میلیارد سال است.
در پایان زندگی خود ، آنها به سادگی تبدیل به تیره و تیره کننده [2] با این حال ، از طول عمر از ستاره مانند است بزرگتر از سن کنونی جهان (13.7 میلیارد سال) ، هیچ کوتوله قرمز انتظار می رود که هنوز این رسید دولت است.
علاوه بر توده ، بخشی از عناصر سنگین تر از هلیم می تواند نقش مهمی در تکامل ستاره بازی کند.
در اخترشناسی همه عناصر سنگین تر از هلیوم در نظر گرفته "فلزی" ، و غلظت این عناصر شیمیایی نامیده می شود متالی سیتی.
متالی سیتی می تواند مدت زمان که ستاره خواهد سوخت آن ، سوزاندن شاهد شکل گیری میدان های مغناطیسی نفوذ [54] و تغییر قدرت باد ستارهای است.
[55] قدیمی تر ، جمعیت ستاره دوم را متالی سیتی قابل ملاحظه ای کمتر از جوان ، جمعیت من ستاره به خاطر ترکیب ابرهای مولکولی که از آنها تشکیل شده است.
با گذشت زمان این ابرها را به طور روز افزونی در عناصر سنگین تر به عنوان مسن ستاره جان و میریزند بخش از اتمسفر خود غنی شده.
عطارد یا تیر نخستین و نزدیکترین سیاره منظومه شمسی به خورشید است.
از نظر اندازه نسبت به دیگر سیارات بعد از پلوتو کوچکترین آنها نیز به حساب می آید.
قطر آن 4880 کیلومتر است.
این سیاره در یک مدار بیضی شکل به دور خورشید می گردد که خروج از مرکز آن 0.2506 است.
نزدیکترین فاصله آن از خورشید تنها 9/45 میلیون کیلومتر دورترین فاصله آن 7/69 میلیون کیلومتر فاصله دارد.
لذا همواره در اطراف خورشید حضور دارد و برای ما تنها در هنگام طلوع و غروب قابل رویت است.
این سیاره بسیار گرم است و درجه حرارت سطح آن در هنگام روز به حدود 427 درجه سانتیگراد و در شب به 173 درجه زیر صفر کاهش می یابد.
عطارد هر 88 روز یک بار یک دور به گرد خورشید می چرخد ( دوره تناوب نجومی ).
در حالی که در مدت 5/58 روز یک دور به دور خود می چرخد ( حرکت وضعی ).
در عطارد هیچ گونه جوی وجود ندارد، ولی برخی مطالعات وجود مقدار کمی گاز هلیوم را که گفته می شود از طریق بادهای خورشید به گرد این سیاره قرار گرفته اند اثبات می کند.
شکل ظاهری این سیاره بسیار آبله گون است و چهره ای شبیه به کره ماه دارد.
حفره های کوچک ویا بزرگ بسیاری در سطح آن دیده می شود که حکایت از برخورد شهاب سنگهای کوچک و بزرگ دارد البته قطر برخی از دهانه ها به ده ها کیلومتر می رسد.
برخی از این دهانه ها محل خروج مواد مذاب است که امروزه با سنگهای مذاب پر شده اند و مانند کوه های آتشفشانی هستند.
گرچه از گذشته نسبتاً دور، این سیاره با کمک تلسکوپ مورد مطالعه قرار می گرفت، ولی از سال 1974 میلادی با پرواز سفینه مارینر 10 از کنار عطارد چندین هزار عکس از دشتهای مسطح و گودالهای کم و بیش بزرگ، به ایستگاه های زمینی مخابره شد.
مارینر 10 میدان مغناطیسی ضعیفی حدود 1 درصد میدان مغناطیسی زمین را در اطراف این سیاره کشف کرد.
این سیاره به علت گرمای زیاد در روز و دمای بسیار پایین در شب و نبود جو و نداشتن آب به شکل مایع در سطح یا عمق آن هیچ گونه امکانی برای پیدایش شکلی از حیات ایجاد نکرده استدر عین حال عطارد هیچ قمر ی ندارد.
در این حالت سنگهای این سیاره به شدت منبسط می شوند و پس از غروب آفتاب و شب طولانی آن دما به شدت پایین می رود.
علت آن هم نبودن جو در اطراف این سیاره است که دما را تعدیل نمی کند.
سرد و گرم شدن سنگها در شب و روز و استمرار این امر طی قرون و اعصار تنها یک نوع فرسایش مکانیکی در سطح این سیاره به وجود می آورد.
که به متلاشی شدن سنگها می انجامد.
اختلاف دما در دو سوی این سیاره در میان سیارات منظومه شمسی منحصر به فرد است.
تنها طوفانهای مغناطیسی از سوی خورشید مقداری اتم های هلیوم باردار را در اطراف میدان مغناطیسی این سیاره به دام انداخته و فشار جوی ناچیزی (به میزان کمتر از یک میلیاردیم فشار جوی زمین) ایجاد کرده است.
برای خنثی کردن جاذبه سطحی این سیاره در خارج شدن از سطح آن تنها به سرعتی به اندازه 4.25 کیلومتر بر ثانیه نیاز است.
در حالی که در مورد زمین این مقدار حدود 11 کیلومتر بر ثانیه می باشد که به این سرعت سرعت گریز می گویند.