مکانیک سماوی محدودهای از فیزیک فضا را تشکیل میدهد که در آن حرکت اجرام آسمانی مورد مطالعه قرار میگیرد.
در مکانیک سماوی از موضوعات مکانیک کلاسیک و روابط و قوانین آن استفاده میگردد.
مکانیک کلاسیک اغلب برای مطالعه میدان گرانشی و اثرات آن روی اجسامی مانند سیارات ، ماهوارهها ، سفینههای فضایی و موشکهای فضاپیما به کار میرود.
البته لازم به ذکر است که علاوه بر نیروی گرانشی عوامل دیگری مانند مقاومت اتمسفر روی مدار اجسام و یا برهمکنشهای پلاسمایی مانند باد خورشیدی و یا شهاب سنگها نیز در توصیف مکانیک سماوی دخالت دارند.
سیر تحولی و رشد تقریبا میتوان گفت که مکانیک سماوی با کارهای کپلر به صورتی دقیق شروع شد.
کپلر توانست با نفوذ در فراسوی مرزهای مشاهده و توصیف ریاضی ، حرکت اجرام آسمانی را برحسب نیروهای فیزیکی توضیح دهد.
در منظومه کپلر سیارهها ، دیگر به سبب ماهیت آسمانی خود حرکت نمیکردند و دیگر به سبب داشتن شکلهای کروی در حرکت دورانی طبیعی نبودند.
کپلر بر اساس پدیدههای مشاهده شده به دنبال قوانین فیزیکی بود تا تمامیجهان را به شیوه دقیق کمی توصیف کند.
یکی از دانشمندانی که کپلر با او درباره پیشرفتهای علمی مکاتبه داشت، گالیله بود.
کمک اصلی کپلر به تئوری سیارهای ، قوانین تجربی او بر اساس رصدهای تیکو براهه بود.
گالیله هم در تئوری و هم در مشاهده کوشا بود.
گالیله نظریه حرکت خود را بر مبنای مشاهدههای مربوط به حرکت اجرام در سطح زمین استوار کرد.
کارهای او در زمینه دانش جدید مکانیک با فرضیات ارسطویی در فیزیک و ماهیت حرکتهای آسمانی مغایرت داشت.
گالیله توانست نخستین تلسکوپ را بسازد.
بعد از گالیله ، که در دوران خفگان حکومت نظریه ارسطویی زندگی میکرد، تحولی عظیم در علوم مختلف ایجاد شد و بساط نظریه ارسطویی تقریبا برچیده شد.
این دوران همزمان با دوره نیوتن بود.
نیوتن در این زمان قانون جهانی گرانش خود را بیان کرد.
نیوتن با تکیه بر قوانین حرکت خود توانست ماهیت نیروهای وارد بر سیارات را کشف کند.
وی به این نتیجه رسید که یک قانون جهانی گرانش در مورد همه اجسامی که در منظومه شمسی حرکت میکنند، وجود دارد.
بعد از نیوتن دانشمندان دیگری در مورد حرکت سیارات منظومه شمسی به مطالعه پرداختند و هر روز نتایج و نظریههای جدیدی حاصل میشد.
تا اینکه آلبرت انیشتین نظریه نسبیت عام خود را که در مورد گرانش بود، ارائه داد.
بعد از کار انیشتین ، دانشمندان مختلفی در تشریح نظریه نسبیت عام تلاش کردند و نظریههای جدیدی در مورد کیهان شناسی و گرانش حاصل شد.
قوانین حرکت اجرام آسمانی در اوایل قرن هفدهم ، پیش از آنکه نیوتن قوانین حرکت خود را کشف کند، کپلر سه قانون زیر را در مورد حرکت سیارات اعلام کرد.
کپلر این قوانین را از رصد دقیق و پردامنهای که تیکو براهه از حرکت سیارات انجام داده بود، استنتاج کرد.
سیارات در مدارهای بیضی شکل حرکت میکنند که خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد.
این قانون را میتوان با در نظر گرفتن معادله مسیر حرکت ذرهای که تحت تاثیر میدان گرانشی حاصل از یک ذره دیگر حرکت میکند، تشریح کرد.
در این حالت با احراز شرایط خاصی مسیر حرکت ذره یک مسیر بیضوی خواهد بود.
کپلر با مشاهده مدار بیضوی مریخ به این نتیجه رسید که مسیر حرکت سیارات بیضوی خواهد بود.
شکل مدار زمین را میتوان با اندازهگیری بزرگی ظاهری خورشید در سال Sideral پیدا کرد.
زمین یک مدار بسته را حول خورشید طی میکند.
سطح جاروب شده توسط بردار شعاعی که از خورشید تا سیارات رسم میگردد، در زمانهای مساوی ، برابر است.
این قانون نتیجهای از قانون بقای اندازه حرکت زاویهای است.
این قانون نشان میدهد که نیروی وارد بر سیارات نیرویی مرکزی است.
همانگونه که قانون اول از این حقیقت که نیروی وارد بر سیارات با عکس مربع فاصله متناسب است، حاصل شده بود.
مربع زمان تناوب چرخش سیارات به دور خورشید با مکعب نصف محور بزرگتر بیضی متناسب است.
قانون سوم از این حقیقت ناشی میشود که نیروی گرانشی وارد بر هر ذره با جرم آن ذره متناسب است.
با استفاده از این قانون میتوان جرم خورشید را محاسبه کرد.
با استفاده از این قانون ، دانشمندان توانستهاند جرم پنج سیاره را که جرمشان به مراتب کمتر است، تعیین کنند.
براساس قوانین کپلر و با در نظر گرفتن اینکه زمین و ماه حول مرکز جرم خود در حال حرکت هستند، جرم ماه 1.81 جرم زمین محاسبه شده است.
حرکت زمین سبب اختلاف نظر در وضعیت ظاهری اجرام آسمانی مانند زهره ، مریخ و سیارکها میشود.
تعیین جرم سیاراتی مانند زهره و عطارد که فاقد ماه هستند، به مراتب مشکلتر است.
ارتباط مکانیک سماوی با سایر علوم میتوان گفت که بین حرکت سیارات حول خورشید و مسئله حرکت الکترونها حول هسته اتم ، مشابهت وجود دارد.
به عبارت دیگر ، حرکت سیارات یک حالت تقریبا ماکروسکوپی در ابعاد خیلی بزرگ از حرکت در درون اتم است، هر چند که ماهیت این دو پدیده تفاوتهای زیادی با هم دارند.
بنابراین از همین جا ارتباط مکانیک سماوی با مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی روشن میگردد.
همچنین مکانیک سماوی با اختر فیزیک ، نجوم و کیهان شناسی نیز ارتباط تنگاتنگ دارد و اصولا در بعضی موارد تعیین حد و مرز میان این علوم کار بسیار دشواری است.
اهمیت مکانیک سماوی روشن است که بیشتر اطلاعات و آگاهیهای انسان در مورد اجرام آسمانی بوسیله ماهوارهها و سفینههای فضایی که بوسیله انسان به فضا پرتاب شدهاند، حاصل شده است.
اما دانستن این مطلب که یک سفینه فضایی تحت چه شرایطی باید در فضا حرکت کند و یا چگونگی قرار گرفتن آن در مدار زمین ، از جمله مسائلی هستند که بوسیله مکانیک سماوی مطالعه و تشریح میگردند و همین امر اهمیت مکانیک سماوی را روشن میکند.
نگاه اجمالی
مکانیک سماوی محدودهای از فیزیک فضا را تشکیل میدهد که در آن حرکت اجرام آسمانی مورد مطالعه قرار میگیرد.
سیر تحولی و رشد تقریبا میتوان گفت که مکانیک سماوی با کارهای کپلر به صورتی دقیق شروع شد.
گالیله هم در تئوری و هم در مشاهده کوشا بود.
نیوتن با تکیه بر قوانین حرکت خود توانست ماهیت نیروهای وارد بر سیارات را کشف کند.
قوانین حرکت اجرام آسمانی در اوایل قرن هفدهم ، پیش از آنکه نیوتن قوانین حرکت خود را کشف کند، کپلر سه قانون زیر را در مورد حرکت سیارات اعلام کرد.
براساس قوانین کپلر و با در نظر گرفتن اینکه زمین و ماه حول مرکز جرم خود در حال حرکت هستند، جرم ماه 1.81 جرم زمین محاسبه شده است.
بنابراین از همین جا ارتباط مکانیک سماوی با مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی روشن میگردد.
نگاه اجمالی مکانیک سماوی محدودهای از فیزیک فضا را تشکیل میدهد که در آن حرکت اجرام آسمانی مورد مطالعه قرار میگیرد.
سیر تحولی و رشد تقریبا میتوان گفت که مکانیک سماوی با کارهای کپلر به صورتی دقیق شروع شد.
کمک اصلی کپلر به تئوری سیارهای ، قوانین تجربی او براساس رصدهای تیکو براهه بود.
قانون سوم ازاین حقیقت ناشی میشود که نیروی گرانشی وارد بر هر ذره با جرم آن ذره متناسب است.
مباحث مرتبط با عنوان نگاه اجمالی مکانیک سماوی محدوده*ای از فیزیک فضا را تشکیل می*دهد که در آن حرکت اجرام آسمانی مورد مطالعه قرار می*گیرد.
در مکانیک سماوی از موضوعات مکانیک کلاسیک و روابط و قوانین آن استفاده می*گردد.
مکانیک کلاسیک اغلب برای مطالعه میدان گرانشی و اثرات آن روی اجسامی* مانند سیارات ، ماهواره*ها ، سفینه*های فضایی و موشکهای فضاپیما به کار می*رود.
البته لازم به ذکر است که علاوه بر نیروی گرانشی عوامل دیگری مانند مقاومت اتمسفر روی مدار اجسام و یا برهمکنش*های پلاسمایی مانند باد خورشیدی و یا شهاب سنگها نیز در توصیف مکانیک سماوی دخالت دارند.
سیر تحولی و رشد تقریبا می*توان گفت که مکانیک سماوی با کارهای کپلر به صورتی دقیق شروع شد.
در منظومه کپلر سیاره*ها ، دیگر به سبب ماهیت آسمانی خود حرکت نمی*کردند و دیگر به سبب داشتن شکلهای کروی در حرکت دورانی طبیعی نبودند.
کپلر بر اساس پدیده*های مشاهده شده به دنبال قوانین فیزیکی بود تا تمامی*جهان را به شیوه دقیق کمی* توصیف کند.
یکی از دانشمندانی که کپلر با او درباره پیشرفتهای علمی* مکاتبه داشت، گالیله بود.
کمک اصلی کپلر به تئوری سیاره*ای ، قوانین تجربی او براساس رصدهای تیکو براهه بود.
گالیله نظریه حرکت خود را بر مبنای مشاهده*های مربوط به حرکت اجرام در سطح زمین استوار کرد.
کارهای او در زمینه دانش جدید مکانیک با فرضیات ارسطویی در فیزیک و ماهیت حرکت*های آسمانی مغایرت داشت.
بعد از گالیله ، که در دوران خفگان حکومت نظریه ارسطویی زندگی می*کرد، تحولی عظیم در علوم مختلف ایجاد شد و بساط نظریه ارسطویی تقریبا برچیده شد.
وی به این نتیجه رسید که یک قانون جهانی گرانش در مورد همه اجسامی* که در منظومه شمسی حرکت می*کنند، وجود دارد.
بعد از نیوتن دانشمندان دیگری در مورد حرکت سیارات منظومه شمسی به مطالعه پرداختند و هر روز نتایج و نظریه*های جدیدی حاصل می*شد.
بعد از کار انیشتین ، دانشمندان مختلفی در تشریح نظریه نسبیت عام تلاش کردند و نظریه*های جدیدی در مورد کیهان شناسی و گرانش حاصل شد.
کپلر این قوانین را از رصد دقیق و پردامنه*ای که تیکو براهه از حرکت سیارات انجام داده بود، استنتاج کرد.
سیارات در مدارهای بیضی شکل حرکت می*کنند که خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد.
این قانون را می*توان با در نظر گرفتن معادله مسیر حرکت ذره*ای که تحت تاثیر میدان گرانشی حاصل از یک ذره دیگر حرکت می*کند، تشریح کرد.
شکل مدار زمین را می*توان با اندازه*گیری بزرگی ظاهری خورشید در سال Sideral پیدا کرد.
زمین یک مدار بسته را حول خورشید طی می*کند.
سطح جاروب شده توسط بردار شعاعی که از خورشید تا سیارات رسم می*گردد، در زمانهای مساوی ، برابر است.
این قانون نتیجه*ای از قانون بقای اندازه حرکت زاویه*ای است.
این قانون نشان می*دهد که نیروی وارد بر سیارات نیرویی مرکزی است.
قانون سوم ازاین حقیقت ناشی می*شود که نیروی گرانشی وارد بر هر ذره با جرم آن ذره متناسب است.
با استفاده از این قانون می*توان جرم خورشید را محاسبه کرد.
با استفاده از این قانون ، دانشمندان توانسته*اند جرم پنج سیاره را که جرمشان به مراتب کمتر است، تعیین کنند.
حرکت زمین سبب اختلاف نظر در وضعیت ظاهری اجرام آسمانی مانند زهره ، مریخ و سیارکها می*شود.
ارتباط مکانیک سماوی با سایر علوم می*توان گفت که بین حرکت سیارات حول خورشید و مسئله حرکت الکترون*ها حول هسته اتم ، مشابهت وجود دارد.
بنابراین از همین جا ارتباط مکانیک سماوی با مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی روشن می*گردد.
اهمیت مکانیک سماوی روشن است که بیشتر اطلاعات و آگاهی*های انسان در مورد اجرام آسمانی بوسیله ماهواره*ها و سفینه*های فضایی که بوسیله انسان به فضا پرتاب شده*اند، حاصل شده است.
اما دانستن این مطلب که یک سفینه فضایی تحت چه شرایطی باید در فضا حرکت کند و یا چگونگی قرار گرفتن آن در مدار زمین ، از جمله مسائلی هستند که بوسیله مکانیک سماوی مطالعه و تشریح می*گردند و همین امر اهمیت مکانیک سماوی را روشن می*کند.
دانشگاه پیام نور مشهد مکانیک سماوی گرداورنده : وجیهه سیاح جوارشک زمستان 87 تصویرمعادل فارسیتعریفواژه لاتیناعتدال بهارییکی از نقاط اعتدال ، به اعتدا بهاری موسوم بوده و میل خورشید بعد از عبور از آن از جنوبی به شمالی و یا از علامت منفی به مثبت تغییر مییابد.
فصل بهار در لحظه عبور خورشید از نقطه اعتدال بهاری آغاز میگردد.(Vernal Equinox (the first Poit of Ariesاعتدال پاییزییکی از نقاط اعتدال ، به اعتدال پاییزی موسوم بوده و میل خورشید بعد از عبور از آن از شمالی به جنوبی و یا علامت آن از مثبت به منفی تغییر میکند.
فصل پاییز در لحظه عبور خورشید از نقطه اعتدال پاییز شروع میشود.
فاصله زمانی بین دو نقطه اعتدال ، در حدود شش ماه است.Autumnal Equinoxنقاط انقلابنقاط انقلاب بر روی دایره البروج ، در نقطهای است که میل خورشید به هنگام عبور از آنها بیشترین اندازه شمالی و یا جنوبی (مثبت و یا منفی) را داراست.Solsticesانقلاب تابستانیخورشید در این نقطه دارای بیشترین میل به طرف شمال (45/ ْ23+) است که این نقطه ، به نام انقلاب تابستانی معروف است.
عبور خورشید از این نقطه ، سرآغاز فصل تابستان در نیمکره شمالی (فصل زمستان در نیمکره جنوبی) است.Summer Solsticeانقلاب زمستانیخورشید در این نقطه دارای بیشترین میل بطرف جنوب (45/ ْ23-) است که این نقطه ، به نام انقلاب زمستانی معروف است، عبور خورشید از این نقطه ، سرآغاز فصل زمستان در نیمکره شمالی (فصل تابستان در نیمکره جنوبی) است.Winter Solsticeدایره اعتدالدایره عظیمهای که از نقاط اعتدال و قطبهای شمال و جنوب سماوی میگذرد دایره اعتدال نامیده میشود.
دایره انقلاب دایره عظیمهای است که سطح آن بر سطح دایره اعتدال عمود بوده و از قطبهای سماوی ، سمت الرأس و سمت القدم ناظر میگذرد.Equinoctiol Colureدایره انقلابدایره انقلاب دایره عظیمهای است که سطح آن بر سطح دایره اعتدال عمود بوده و از قطبهای سماوی ، سمت الرأس و سمت القدم ناظر میگذرد.Solstitical Colureمحور اقصرکره پهن شده از دوران یک بیضی حول محور اقصر آن بدست میآید.minor Axisبیضویتبیضویت نسبت تفاوت قطرهای اطول و اقصر و قطر اطول است که بصورت یک کسر نشان داده میشود.
اندازه بیضویت زمین ، بصورت عملی تعیین شده و تقریبا در حدود 297/1 است.Ellipticityدستگاه مختصات زمینمعمولا برای مشخص کردن وضعیت یک نقطه بر روی یک سطح مسطح ، از دو مشخصه ، کلی به نام طول در امتداد محور (x) و دیگری به نام عرض در امتداد محور (y) ، عمود بر محور x ، استفاده میشود.Terrestial Coordinate systemدستگاه طول و عرضبرای مشخص ساختن وضعیت یک نقطه بر روی کره زمین ، از دستگاه طول و عرض استفاده میشود.
در این دستگاه از دو سطح اصلی ، به عنوان مبنا استفاده میشود.
یکی از سطوح مبنا ، سطح دایره استوا است و دیگری سطح دایره عظیمهای که از قطبهای جغرافیایی ، گرینویچ میگذرد (نصف النهار گرینویچ).Latitude- Longitudw Systemمدار رأس السرطانمدار 45/ ْ23 شمالی ، به نام مدار رأس السرطان و مدار 45/ ْ23 جنوبی ، به نام مدار رأس الجدی معروفند.Topic of centerمدار رأس الجدیTropic of CapircomTropic of Capircomدستگاههای مختصات نجومیAstroromical Coordinate Systemsمختص عرضیمختص عرض یک جرم سماوی ، برابر فاصله زاویهای آن از دایره اولیه بطرف شمال و یا جنوب آن است.Latitudinal Coordinateمداراتدوایر صغیرهای که به موازات دایره اولیه در نظر گرفته میشود به مدارات موسوم اند.Parallelsمختص طولیمختص طولی یک رم سماوی توسط اندازه زاویهای کمان از دایره اولیه بین دایره ثانویه دایره عظیمهای که از جرم سماوی و قطبهای سماوی میگذرد، محصور است، مشخص میشود.Longitudinal Coordinateدستگاه افقدستگاه افقی ، تابع وضعیت مکانی ناظر بر روی کره زمین است.Horizon Systemدستگاه استوایی (معدلی) مستقلاین دستگاه تابع وضعیت مکانی ناظر نیست و دستگاه را میتوان برای هر ناظری بر روی کره زمین بکار برد.The independent Equatorial systemدستگاه استوایی (معدل) وابستهدر دستگاه استوایی وابسته ، یکی از دایرههای عظیم مبنا مستقل از وضعیت مکانی ناظر بوده ، دایره عظیمه دیگر که عمود بر دایره عظیمه قبلی است، تابع وضعیت مکانی ناظر است.The Dependent Equatial Systemمدارات هم ارتفاعدر دستگاه افقی ، دوایر صغیره واقع بر روی کره سماوی ، که سطوح آنها با سطح افق ناظر موازی است، مدارات هم ارتفاع نامیده میشوند، چه ، اجرام سماوی واقع بر چنین مدارهای دارای ارتفاع برابرند.(Almucantars (Parallels of Equal Altitudesدستگاه میل و بعددستگاه استوایی مستقل ، بنام دستگاه میل و بعد نیز نامیده میشود.
این دستگاه مختصات ، در کاتولوگ ستارگان و جداول و تقریبهای نجومی بکار میرود، چه ، مختصات کروی که در این دستگاه مورد استفاده قرار میگیرد، مستقل از وضعیت مکانی ناظر است.
این دستگاه ، در حقیقت امتداد هندسی دستگاه طول و عرض جغرافیایی است.Dec lination and Right Ascensionعرض سماویدستگاه عرض و طول سماوی ، به نام دستگاه دایره البروج موسوم است.
مطالعات نظری حرکت سیارهای در دستگاه مختصات نجومی عرض و طول ، صورت می گیرد.
در این دستگاه مختصات ، صفحه اولیه مبنا ، سطح دایره البروج است.
مختص عرض در آتن ، عرض سماوی نامیده می شود صفحه ثانویه مبنا ، دایره عظیمه ای است که از نقطه اعتدال بهاری گذشته، بر صفحه دایره البروج عمود است و مختص طول در این دستگاه ، طول سماوی ، نام دارد بدین ترتیب مبدا طول سماوی ، نقطه اعتدال بهاری است.Celestial latitudeقطبهای دایره البروجدو قطب ، دستگاه ، دایره البروج (دستگاه عرض و طول سماوی) ، به نام قطبهای دایره البروج موسوم اند.Poles of Eclipticدستگاه کهکشانیدستگاه مختصات نجومی کهکشانی ، برای مطالعه حرکات ستارهای در منظومه کهکشانی ، بکار گرفته میشود.
مختصات کهکشانی ، با اسامی طول کهکشانی و عرض کهکشانی شناخته میشود که نسبت به سطوح مبنای مربوط به دستگاه کهکشانی ، مورد سنجش قرار میگیرد.The Galactic Systemحرکت روزانهسمت و ارتفاع یک ستاره ، ثابت نیست و بعلت حرکت وضعی زمین و یا حرکت روزانه ، در حال تغییر است در صورتی که بعد و میل یک ، ستاره ثابت است، چع ، نقطه مبنا ، یعنی نقطه اعتدال بهای خود به همراه اجرام سماوی ، دارای حرکت روزانه است.
به عبارت دیگر این نقطه ، به همراه هر جرم سماوی ، ظاهرا در طی یک دور حرکت وصفی زمین در 24 ساعت ، یکبار به دور زمین میگردد.diurnal Motionتئودولیتوسیلهای که بتوان با آن بعد و میل یک جرم سماوی را اندازه گیری کرد، وجود ندارد.
در صورتی که سمت و ارتفاع یک ستاره را میتوان مستقیما توسط تئودولیت اندازه گرفت.
با دانستن سمت و زاویه ساعتی یک ستاره ، بعد و میل آن با حل مثلث نجومی محاسبه میشود، البته میبایست زمانی که تاره و یک وضعیت خاص قرار میگیرد، زاویه ساعتی آن نیز تعیین گردد.Theodoliteمثلث نجومیچنانکه نقاط سمت الرأس ، قطب سماوی و یک جرم سماوی توسط کمانهای دایرههای عظیمه بر روی کره سماوی به همدیگر متصل شوند، مثلث کروی حاصل ، مثلث نجومی نامیده میشود بنابراین سه رأس مثلث نجومی عبارت است از سمت الرأس ناظر ، جرم سماوی و قطب سماوی.Astronomical Treangleزاویه اختلاف منظرزاویه اختلاف منظر ستاره از نقاط سمت الرأس و قطب سماوی.Parallactic Angleگذر زبرینیک ستاره در حرکت ظاهری خود به دور قطب ، دو بار دایره نصف النهار ناظری را قطع میکند که یکی از این دو گذر به نام گذر زیرین و دیگری گذر زیرین است.
یک ستاره زمانی در گذر زبرین است که ارتفاع آن حداکثر باشد و وقتی در گذر زیرین است که ارتفاع آن حداقل است.Upper Culmiationگذر زیرینLower Culminationفاصله زاویهای ستارگانفاصله زاویهای ستارهای نسبت به ستاره دیگر ، توسط اندازه کمانی ، از دایره عظیمهای که ناظر در مرکز آن قرار گرفته و بر روی کره سماوی از هر دو ستاره گذر میکند، اندازه گیری میشود.Angular Distance of Starsفاصله زاویهای ماهفاصله زاویهای ماه از خورشید ، فاصله زاویهای برای ماه نامیده میشود.Moon's Elongationمقارنهوقتی که خط واصل از زمین به خورشید و از زمین به یک سیاره ، دقیقا یک راستا و جهت باشند گفته می شود که سیاره در حالت مقارنه است.
در چنین حالتی ، سیاره و خورشید هر دو بر روی کره سماوی بر هم منطبق می شوند، و لذا طول و عرض آنها برابر استConjunctionمقارنه سفلیدر مورد سیاره های زهره و عطارد ، مقارنه ، دو نوع است.
یکی مقارنه سفلی و آن زمانی است که سیاره بین خورشید و زمین قرار گرفته ، و دیگری مقارنه علیا و ان وقتی است که خورشید بین زمین و سیاره واقع استInferior Conjuctionمقارنه علیاSuperior Conjunctionمقابلهوقتی که خط واصل از زمین به خورشید و از زمین به ماه یا یک سیاره ، دقیقا در یک راستا اما در دو جهت مختلف قرار داشته باشند، گفته میشود که ماه و یا سیاره در حالت مقابلهاند در چنین حالتی طول خورشید و سیاره بر روی کره سماوی 180 درجه مختلف خواهند داشت.Oppasitionواحد نجومیمتوسط فاصله زمین و خورشید 93 میلیون مایل و یا 150 میلیون کیلومتر است.
میزان دقیق این فاصله 92955700 مایل است.
این فاصله ، یک واحد نجومی نامیده میشود.Astronnmicalحرکات ظاهری خورشیدخورشید دارای دو حرکت ظاهری است.
یکی نسبت به زمین از مشرق به مغرب که به علت حرکت دورانی زمین به دور محورش ، از مغرب به مشرق ، ظاهر میشود و میدانیم که حرکت دورانی زمین موجب پیدایش شب و روز است.
حرکت ظاهری دیگر خورشید نسبت به ستارگان ثابت بر روی کره سماوی است.Apparent Motions of the Sunدایره اکلیپتیکچنانکه وضعیت خورشید نسبت به ستارگان دیگر دقیقا بر روی کره سماوی بطور مداوم رصد شود، دیده خواهد شد که محلهای بدست آمده ، برای خورشید بر روی کره سماوی ، بر روی دایره عظیمهای قرار خواهد گرفت که سطح آن با سطح دایره استوای سماوی ، زاویهای تقریبا برابر 45/23 درجه خواهد ساخت.
این دایره عظیمه به عنوان دایره اکلیپتیک و یا دایره البروج تعریف شده است.Eclipticحرکت مداری زمین به دور خورشیدزمین دارای دو حرکت واقعی است؛ یکی حرکت وضعی و یا حرکت دورانی آن حول محورش ، که موجب حرکت ظاهری روزانه خورشید است، و دیگری حرکت انتقالی و یا مداری سالیانه به دور خورشید که موجب پیدایش حرکت ظاهری سالانه خورشید در امتداد دایره البروج میباشد.The Earth's Orbital Motion Round the Sunنقطه حضیضدر حوالی دوازدهم دی ماه (دوم ژانویه) زمین به نقطهای میرسد که دارای نزدیکترین فاصله از خورشید است، در این حالت گفته میشود که زمین در نقطه حصیض است.Perihelionنقطه اوجدر حوالی یازدهم تیرماه (دوم ژوئیه) زمین به نقطهای میرسد که دارای دورترین فاصله از خورشید است که نقطه اوج نام دارد.Aphelionنقطه حصیض خورشیدیوقتی که زمین نسبت به خورشید در نقطه حصیض است، در آن صورت خورشید نسبت به زمین ، در نقطه حصیض خورشیدی است.Perigeeاوج خورشیدیوقتی زمین نسبت به خورشید در نقطه اوج است، خورشید نسبت به زمین در اوج خورشید است.Apogeeخط حد دوری و نزدیکیخط واصل بین دو نقطه حصیض و اوج ، به نام خط حد دوری و نزدیکی مرسوم است.Apse Lineفصولدر طول مدتی که زمین در مسیر بیضی شکل ، به دور خورشید میگردد، امتداد محور آن به موازات خود باقی مانده و زاویه آن با سطح مدار در حدود 55/ ْ 66 است، مایل بودن محور چرخشی زمین نسبت به سطح مداری آن ، موجب بوجود آمدن فصول است.The Seasonsخط اعتدالینخط اعتدالین ، فصل مشترک دایره البروج و دایره استوای سماوی است.
بر خط انقلاب تابستانی و زمستانی عمود استLine of Equinoxesنصف النهار خورشیددر روز اول بهار ارتفاع نصف النهاری خورشید در هر محلی برابر متمم عرض جغرافیایی (φ- ْ 90 ) آن محل خواهد بود.Meridian Altitude of the Sunخورشید میانگینمیل خورشید یک کمیت متغیر است.
در جدول نجومی ، مقادیر روزانه میل خورشید حقیقی (ظاهری ، آنچنان که بنظر میرسد) و خورشید میانگین بر حسب زمان شمسی ظاهری و زمان شمسی متوسط ، به وقت نیمه شبی گرینویچ به همراه تغییرات ساعتی آن در نیمه شب گرینویچ ، داده شده است.Mean sunحرکت تقدیمی (پرینسون)حرکت آرام ناط اعتدالین بطرف مغرب بر روی دایره البروج ، در نجوم ، به نام پدیده حرکت تقدیمی شناخته شده است.
این حرکت ، اساسا بر اثر جذب گرانشی ماه و خورشید بر روی برآمدگی استوایی زمین در حال چرخش ، بوجود آمده است.
بدین سبب محور چرخش زمین از یک امتداد ثابت در فضا خارج شده ، مانند محور یک قرقره چرخان ، مسیری تقریبا دایره ای را به دور قطبهای دایره البروج طی میکند.Precessionحرکت قهقرایی مدار ماهمحور عمود بر مدار ماه یک مخروطی را در حدود کمی کمتر از 19 سال به دور محود عمود بر دایره البروج میپیماید.
این اثر به نام حرکت قهقرایی مدار ماه نامیده میشود.
این اثر به همراه دو پدیده مذکور در فوق موجب رقص محوری ، محور زمین در مسیر حرکت تقدیمی آن میشود.Rgression of the Moon 's Orbitرقص محوریNutationمنحنی تناوبیمحور زمین بجای طی یک دایره کامل به دور قطبهای دایره البروج ، یک منحنی تناوبی را میپیماید.Periodic Curveثابت حرکت تقدیمیدوره حرکت تقویمی مخروطی شکل در حدود 25800 سال طول می کشد، لذا تغییر محل نقطه اعتدال بهاری در یکسال 22/ "50 خواهد شد، این عدد ، ثابت حرکت تقدیمی است.Constant of Precessionثابت رقص محوریذقص محوری نیز در مدت تناوب 19 ساله ، موجب تغییرات کمی در مختصات ستارگان میشود.
این تغییرات کم بوده و بیشترین میزان آن ْ9 (ثابت رقص محوری) است.Constant of Nutationحرکت تقدیمی سیارهاینوع دیگری از حرکت تقدیمی است که در اثر جذب رانشی ناشی از سیارههای مهم ایجاد می گردد.
در این نوع پدیده ، زمین از مسیر حرکت انتقالی خود ، به سمت مسیر حرکت سیارههای مربوط ، به دور خورشید ، کشیده میشود.
در نتیجه ، دایره البروج در امتداد دایره استوای سماوی ، انتقال پیدا می کند که موجب تغییر منکان نقاط اعتدالین بطرف مشرق میگردد.Planetary Precessionحرکت تقدیمی عمومیحرکت تقدیمی ناشی از اثر ماه و خورشید و حرکت تقدیمی سیارهای ، به عنوان تغییرات دراز مدت شناخته شدهاند.
مجموعه دو حرکت تقدیمی ، به نام حرکت تقدیمی عمومی معروف است.General Precessionروز خورشیدیاساسیترین واحدهای مورد استفاده در تقویم ، روز ، ماه و سال است که به ترتیب از حرکات زمین ، ماه و خورشید بدست آمدهاند.
نکته پیچیده تقویمهای مختلف ، در عدم یکسانی دورههای نجومی مبنای آنهاست، نوری که از خورشید و ماه میآید بر مبنای دورههای روز خورشیدی و ماه هلالی است، در حالی که فصول ، بر مبنای سال برجی است.Salar Dayروز شمسی حقیقی (ظاهری)زمان بین دو عبور پیاپی مرکز قرص خورشید از نصف النهار زمین یک محل ، روز شمسی حقیقی (ظاهی) نامیده میشود.
اصطلاح ظاهری بدان سبب است که گردش خورشید در طول روز در آسمان ، یک گردش ظاهری است و در حقیقت این زمین است که به دور خود میچرخد.Apparent (Real) Solar Dayروز شمسی متوسطزمان بین دو عبور پیاپی خورشید متوسط از نصف النهار زمین یک محل ، روز شمسی متوسط نامیده میشود.
طول زمانی یک روز شمسی متوسط با ساعتهای معمولی دقیقا 24 ساعت است.Mean Salar Dayروز نجومیزمان بین دو عبور پیاپی نقطه اعتدال بهاری از نصف النهار را روز نجومی مینامند.Sidereal Dayطول مدت بین الطوعینبین الطلوعین که در بامداد فلق و در شامگاه شفق نامیده میشود، اصطلاحا به هوای گرگ و میش و یا با روشنی کم اطلاق میشود که شب را از روز و یا روز را از شب متمایز میکند.The Duration of Twilightماه عرفیماه به هر یک از 12 قسمت سال اطلاق میشود.
تعریف از این قسمتها به ماه عرفی یا ماه تقویمی موسوم اند.Civil Morthماه قمرییک ماه قمری ، مدت زمانی است که در آن ، دوره اهله ماه طی میشود.
این دوره که بر اساس یک دوره کامل اهله قرائت به نام ماه هلالی نیز معروف است.
طول مدت یک ماه قمری ، بطور متوسط 5/29 روز است.(Lunar Month (Lun ationماه برجیماه برجی ، 32158/27 روز و متوسط زمانی است که طول ماه در آن 360 درجه اضافه شود.Tropical Monthماه نجومیماه نجومی ، 32166/27 روز و متوسط زمانی است که از دو عبور پیاپی ماه نسبت به یک امتداد ثابت در فضا به دست میآید.Sidereal Monthماه آنومالیستیکماه آنومالیستیک ، 55455/27 روز و متوسط زمانی است که از دو عبور پیاپی ماه از نزدیکترین فاصله به زمین بدست میآید ریشه این اسم ، لغت آنومالی است که در نجوم به معنای فاصله زاویهای یک سیاره از نقطه حضیض آن است که از خورشید دیده میشود.Anomalistic Monthآنومالیلغت آنومالی در نجوم به معنای فاصله زاویهای یک سیاره از نقطه حصیض آن است که از خورشید دیده میشود.Anomalyسال برجیسال برجی که به سال شمسی ، سال فصلی ، و سال اعتدالی نیز موسوم است، سالی است که تقویم گرگوری برمبنای آن استوار است و آن عبارت از فاصله بین دو عبور پیاپی خورشید بر روی دایره البروج از نقطه اعتدال بهاری است و تقریبا 24220/365 روز و یا 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 08/46 ثانیه ، بطول می انجامد.Tropical Yearسال نجومیسال نجومی متوسط یک دور کامل زمین به دور خورشید نسبت به ستارگان ثابت است.
طول مدت آن 25636/365 روز شمسی متوسط است متفاوت آن با سال شمسی 01416/0 روز و یا 20 دقیقه و 424/23 ثانیه است.Sidereal Yearماه مذهبیماه مذهبی زمانی آغاز می شود که هلال ماه نو پدیدار میگردد.
این رویداد تقریبا دو روز از حدوث ماه نو (ملحق) با توجه به تقویم ثابت اتفاق میافتد.Religious Monthماه نو (معلق(به علت حرکت مداری ماه به دور زمین ، ماه نسبت به ستارگان آسمان سریعتر از خورشید بسوی مشرق در حال حرکت است.
وقتی که ماه ، درست بین زمین و خورشید قرار میگیرد، فقط قسمت بیرونی و دورتر آن نسبت به زمین ، توسط نور خورشید روشن میشود و قسمت تاریک آن ، به طرف زمین است، ماه قابل رؤیت نمیباشد این فاز ماه ، به نام ماه نو (معلق) ، نامیده میشود.New Moonهلال ماه نوچند شب بعد از ماه نو ، لبه نیمه روشن ماه ، مانند هلال باریکی ، پس از غروب آفتاب و مدتی کوتاه ، به چشم میخورد.
در این مرحله ، قسمت بر آمده هلال بجانب مغرب قرار میگیرد که به هلال ماه نو موسوم است، اگر چه اصطلاحا به این مرحله هم ماه نو گفته میشود.The Crescent after New (waxing Crescent)تربیع اولدر حدود یک هفته بعد از ماه نو ، ماه در یک چهارم مسیر خود به دور زمین ، نصف قرص آن روشن میگرد؊ تعداد بازدید ها: 1842