دانلود تحقیق حافظ ومعشوقه خواهی

Word 62 KB 24775 12
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • حافظ ومعشوقه خواهی
    این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت؟
    وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟
    بیش از پنجصد بیت از دیوان حافظ به شوخی با معشوق مربوط است، و در آن حسن و نکویی دلدار، بی مهری و سنگ دلیش، به کمین نشستنش برای دلبری، عاشق کشی، زود رنجی ، نازک دلی و حاضر جوابیش به شیوه ای گاه نرم و لطیف و گاه همراه با گله و شکایت و انتقاد آمیز، و در هر دو حال سراسر شوخ طبعی و بذله گویی توصیف شده است.
    در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر نمونه هایی از این توصیف ها در دیوان حافظ حسن و نکویی،معشوق حافظ زیباروییست مظهر حسن ونکویی و جمال بی مثالش آمیخته به کمال .خورشید در برابر حسنش از شرم روی به دیوار کرده سر به زیر می افکند و ماه رخسارش خورشید را سر افکنده می کند:
    فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن
    که رو از شرم آن خورشید در دیوار می آورد
    او، که لب شیرینش نبات مصر را از رونق می اندازد ، تاج سر همه خوبان است و باید همه دلبران باجش دهند و خراجش پردازند :
    تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
    سزد اگر همه دلبران دهندت باج
    دو چشم شوخ تو بر هم زده ختا و حبش
    به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج
    دهان شهد تو برده رواج آب خضر
    لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج
    رخساره از پرده چون بیرون می آورد، آفتاب را به زیر سایه خویش می برد و حور و پری را خجالت زده و شرمگین در حجاب فرو می کند:
    ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی
    لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی
    پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه
    وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی
    هر که به زیارت کعبه کویش رود باید در قبله ابرویش نماز بگذارد:
    در کعبه کوی تو هر کس که بیاید
    از قبله ابروی تو در عین نماز است
    حسن چهره اش بی نیاز از توصیف است و کمال حجت و برهان قاطع:
    گفتم که حسن چهره او را صفت کنم
    رخساره وانمود و در گفتگو ببست
    و بالاخره، هر چه از زلف درازش گفته شود، گویی چیزی گفته نشده است:
    این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند
    حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد.
    عاشق کشی
    عاشق کشی از دیگر صفات مهم معشوق حافظ است. بی رحمی، خون خواری و خون ریزی از کمالات مسلم این نازنین نگار نرم رفتار و نازک طبع است:
    ای نازنین نگار چه مذهب گرفته ای
    کت خون ما حلال تر از شیر مادر است؟
    آفرین و صد آفرین بر آن چشمان سیاهدل که در عاشق کشی جادو می کند و سحر می آفریند:
    بر آن چشم سیه صد آفرین باد
    که در عاشق کشی سحرآفرین است
    آفرین بر آن چشم مست خون خوار که خون عشاق نه به پیمانه که قدح قدح می آشامد:
    نرگس مست نوازش گر مردم دارش
    خون عشاق به قدح گر بخورد نوشش باد
    مژگان تیغ افکنش به کرشمه ای صدها کشته زنده دل بر هم می اندازد:
    مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد
    صد کشته دل زنده که بر یکدگر افتاد
    در خم زلفش سرهای بس بی گناهان بریده افتاده و چشمان خونریزش در پناه حمایت آن بیدادگر ایمن است و به کار خون خواری گرم:
    در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
    سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
    چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی
    جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
    لب لعلش تشنه خون عاشق جانباز:
    لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
    وز پی دیدن او دادن جان کار من است
    و چون خون می ریزد و از غم عشق خلاص می کند، باید منت پذیر غمزه خنجر اندازش بود:
    خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد
    منت پذیر غمزه خنجرگذارمت
    آه از این بخت بد حافظ که نگارش با آن کام شیرین ، او را به تلخ کامی می کشد چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد
    و با این همه حافظ هم چنان آرزومند اوست .آرزومند او و بیدادگری هایش:
    آن که خون دل ما ریخت به بیداد و برفت
    کاش بازآید و خون ریزد و بیداد کند
    آرزومند آن دوست که می کشد و از کشته غرامت می ستاند:
    درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
    کان طایفه از کشته ستانند غرامت
    هیچکس هم، به خاطر جمال دلربایش، دلش نمی آید او را گناهکار بداند:
    خونم بخور که هیچ ملک با چنین جمال
    از دل نیامدش که نویسد گناه تو
    شیوه عاشق کشی و شهرآشوبی جامه ای برازنده قامت اوست و جان عشاق را اسپند بلا گردان رخسار خویش می داند:
    دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
    تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود
    رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
    جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
    جان عشاق سپند رخ خود می دانست
    وآتش چهره بر این کار برافروخته بود
    گر چه می گفت که زارت بکشم می دیدم
    که نهانش نظری با من دل سوخته بود

مقدمه برای بررسی شیعه و مقوله تجدد، گفته ها ونوشته های رهبر کبیر انقلاب از تمام منابع افضل تر و روشن تر می باشد. در همین راستا برای تدوین و تنظیم این تحقیق از گفته های امام خمینی (ره) بهره برده شده است، تا بحث به روشنی تبیین گردد. امام خمینی(ره) گفتمان تجدد اسلامی گسست از سنت اقتدار و طرحی برای تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏های دین، ویژگی عمده تجدد اسلامی در حوزه فکر سیاسی است، ...

شرحي متفاوت بر غزلِ « طربنام? عشق» حافظ کلام نخست: تحقيقاتي که در بار? حافظ بعمل آمده است از حدود شرح ديوان ، ايهامات ، تشبيهات ، تمثيل ، و استعارات و مختصري درباره مکتب و مَشرب و جهان بيني خاص او فراتر نميرود . در مقايسه با مکتب و فلسفه و غزل

در هر کامپيوتر از مجموعه اي منابع سخت افزاري و نرم افزاري استفاده مي گردد که هر يک داراي جايگاه مختص به خود مي باشند . سيستم عامل ،‌ مسئوليت مديريت منابع موجود در يک کامپيوتر را برعهده دارد . مجموعه پتانسيل هاي سخت افزاري و نرم افزاري موجود و نحوه م

در اين قسمت مي خواهيم سيستم مديريت حافظه يک سيستم عامل را مورد بررسي و کاوش قرار دهيم. ما ابتدا با يک نگاه جامع به سيستمهاي مديريت حافظه که به اختصار به آنها MM نيز ميگويند ميپردازيم و بعد سيستم هاي مديريت حافظه را در سيستم عامل هاي واقعي Linux 2.4

حافظه cash حافظه کش سطح دو (l2): اين حافظه نوعي حافظه سريع است که روي پردازنده تعبيه مي شود. ميزان اين حافظه روي قيمت کل پردازنده تاثير قابل توجهي دارد. برخي از نرم افزارها از ميزان حافظه کش، بهره زيادي مي برند و بالا بودن آن، تاثير قابل توجهي در کا

آيا سرعت اجراي برخي برنامه ها بر روي کامپيوتر شما پائين است ؟ براي حل مشکل بدنبال چه راهکاري هستيد ؟ آيا فکر مي کنيد اگر حافظه کامپيوتر خود را افزايش دهيد ، سرعت اجراي برنامه ها بهبود پيدا مي نمايد ؟ با مطالعه اين مطلب شايد پاسخ به سوالات فوق ، مشخص

تاريخچه آلياژ حافظه دار TINI ماده اي است کاربردي با استفاده وسيع در بسياري از منابع از جمله صنايع هوا فضا . انرژي هسته اي صنايع دريايي علوم پزشکي مي باشد.اين آلياژ داراي خاصيت ويژه حافظه دار SME الاستيک بسيار بالا . مقاومت به سايش و فرسايش بسيار

در اين دفتر اهتمام بر آن است که حافظ را از زبان حافظ بشناسيم و واژه‌هاي مکتب وي را همچنانکه آمد از راه تطبيق اين لغات در فضاي خود ديوان بررسي و معنا نمائيم و کلامي از قول و برداشت خويش بر آن نيفرائيم چرا که در تمامي غزليات خواجه کلامي نم‌يابي که لاا

معاد در نگاه خيام و حافظ مهناز صفايي هوادرق چکيده حکيم عمر خيام نيشابوري در يکي از سالهاي نيمه اول سده پنجم هجري به دنيا آمده و در حوالي سال 520 ه. از دنيا رفته است، اين سالها مطابق با دوراني است که متشرعان و دکان داران مذهب با طرز فکر خشک و انعطاف

در اين دفتر اهتمام بر آن است که حافظ را از زبان حافظ بشناسيم و واژه‌هاي مکتب وي را همچنانکه آمد از راه تطبيق اين لغات در فضاي خود ديوان بررسي و معنا نمائيم و کلامي از قول و برداشت خويش بر آن نيفرائيم چرا که در تمامي غزليات خواجه کلامي نم‌يابي که لاا

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول