دانلود مقاله زندگینامه و آثار خاقانی

Word 38 KB 24803 6
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • خاقانی، حکیم‌ افضل‌ الدین
    سال و محل تولد: 520 ه ق - شروان‌ آذربایجان
    سال و محل وفات: 595 ه ق
    حکیم‌ افضل‌ الدین‌ بدیل‌ بن‌ علی‌ خاقانی‌ ملقب‌ به‌ حسان‌ العجم‌ شاعر و سخن‌سرای‌ بزرگ‌ ایرانی‌ و ازقصیده‌گویان‌ درجه‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ هجری‌ در سال‌ 520 ه. ق‌ در شروان‌ آذربایجان‌ تولد یافت‌. پدر وی‌ نجیب‌ الدین‌ علی‌ مروی‌ نجار بود و مادرش‌ نیز از خانواده‌های‌ عیسوی‌ آن‌ ولایت‌ به‌ شمار می‌رفت‌ که‌ به‌ اسلام‌ گرویده‌ بود. روزگار کودکی‌ شاعر نامدار توأم‌ با سختی‌ و معیشت‌ بود و پس‌ از مرگ‌ زود هنگام‌ پدرش‌ تحت‌ حمایت‌ مادر و عمویش‌ کافی‌ الدین‌ عمر بن‌ عثمان‌ که‌ طیبب‌ و فیلسوف‌ بود درآمد. خاقانی‌ از کودکی‌ دارای‌ هوش‌ واستعداد شگرفی‌ بود و همین‌ استعداد و ذکاوت‌ توجه‌ عمویش‌ را به‌ او معطوف‌ ساخت‌ و در کنف‌ حمایت‌ وی‌ به‌ تحصیل‌ دانش‌های‌ متداول‌ روزگار خویش‌ از ادبیات‌ عرب‌ و فارسی‌ و حدیث‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و قرآن‌ پرداخت‌ و گذشته‌ از عمو و پسر عموی‌ دانشمندش‌ از بزرگانی‌ همچون‌ ابوالعلاء گنجوی‌(1) شاعر دربار شرو انشاه‌ نیز بهره‌ها آموخت‌. تحصیل‌ گسترده‌ همه‌ شاخه‌های‌ علوم‌ که‌ در ظرف‌ چند سال‌ بطول‌ انجامید در روحیه‌ و آثار افضل‌ الدین‌ اثرات‌ عمیقی‌ بر جای‌ گذاشت‌ و هنوز جوانی‌ بیش‌ نبود که‌ با کمک‌ ابوالعلاء گنجوی‌ به‌ دربار خاقان‌ اکبر فخرالدین‌ منوچهر شروانشاه‌ (از شاهان‌ محلی‌ غرب‌ ایران‌ که‌ باج‌ گزار سلجوقیان عراق‌ بود) راه‌ یافت‌ و در زمره‌ شاعران‌ چیره‌دست‌ دیار خود جای‌ گرفت‌. خاقانی‌ پس‌ از جای‌ گرفتن‌ در دربار شروانشاه‌ تخلص‌ پیشین‌ خود، حقایقی‌، را به‌ کناری‌ نهاد و به‌ افتخار آن‌ پادشاه‌ خود را خاقانی‌ خواند. این‌ دوران‌، عصر شکوه‌ و رونق‌ شاعر جوان‌ بود چرا که‌ ابوالعلاء گنجوی‌ نیز که‌ شیفته‌ کمالات‌ شاگرد خود شده‌ بود دختر خوش‌ را به‌ او داد و سعی‌ کرد جایگاه‌ شاعر جوان‌ را در دربار شروانشاه‌ مستحکم‌ سازد. خاقانی‌ در دوره‌ اقامت‌ خود در دربار منوچهر شروان‌ شاه‌ صله‌های‌ هنگفت‌ و جایزه‌های‌ گرانبهایی‌ از آن‌ پادشاه‌ دریافت‌ نمود ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ در اثر سعایت‌ بدخواهان‌ و حسادت‌ پدرزنش‌ ابوالعلاء گنجوی‌، شاعر از اقامت‌ در دربار شاه‌ و مداحی‌ و تملق‌ گویی‌ که‌ چندان‌ با مذاق‌ او سازگار نبود دلتنگ‌ و ملول‌ گشت‌ و با وجود مخالفت‌ شروان‌ شاه‌، به‌ شوق‌ دیدار بزرگان‌ علم‌ و ادب‌ سایر دیار و عرضه‌ هنر و استعداد خود به‌ دربار سایر شاهان‌ ایران‌ زمین‌ بویژه‌ در مشرق‌ ایران‌ رهسپار ری‌ و خراسان گشت‌.(2) خاقانی‌ پس‌ از ورود به‌ ری‌ مدتی‌ را در این‌ شهر سپری‌ نمود و در حالی‌ که‌ سودای‌ پیوستن‌ به‌ دربار سلطان‌ سنجر پادشاه‌ بزرگ‌ سلجوقی‌ را داشت‌ با شنیدن‌ خبر فرو پاشیدن‌ امپراطوری‌ سلجوقیان‌ بدست‌ ترکان‌ غز ناامید و مغموم‌ به‌ شروان‌ بازگشت‌. با این‌ حال‌ رجعت‌ به‌ میهن‌ چندان‌ میل‌ و رغبت‌ او را برنینگیخت‌ بویژه‌ که‌ بین‌ او و پدر زنش‌ نیز کدورتی‌ سخت‌ حاصل‌ شده‌ بود و دو طرف‌ به‌ هجو یکدیگر پرداخته‌ بودند. از این‌ روی‌ شاعر که‌ دل‌ در سودای‌ سفر به‌ سایر مناطق‌ را داشت‌ پس‌ از مدتی‌ کوتاه‌ بار دیگر در سال‌ 551 ه .ق‌ میهن‌ خود را ترک‌ گفت‌ و عازم‌ سفر حج‌ گشت‌ و پس‌ از انجام‌ فرائض‌ دینی‌ در بغداد به‌ خدمت‌ المتقی‌ لامرا... خلیفه‌ عباسی‌ رسید و در ادامه‌ سفر پس‌ از بازدید از خرابه‌های‌ کاخ‌ مداین‌ و شهر اصفهان به‌ شروان‌ بازگشت‌. ره‌ توشه‌ خاقانی‌ از این‌ سفر سرودن‌ سفرنامه‌ تحفه‌ العراقین‌ بود که‌ در آن‌ شاعر شرح‌زیارت‌ خانه‌ خدا و شهرهای‌ سر راه‌ و بزرگانی‌ را که‌ ملاقات‌ نموده‌ آورده‌ و در انتها نیز از احوال‌ و روزگار خود سخن‌ رانده‌ است‌. شاعر بزرگ‌ قصیده‌سرا پس‌ از بازگشت‌ در سال‌ 554 ه.ق‌ بار دیگر به‌ دربار شروانشاه‌ پیوست‌ ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ با شاه‌ اختلاف‌ پیدا کرد وبه‌ مدت‌ یک‌ سال‌ در قله‌ شابران‌ محبوس‌ شد و در این‌ مدت‌ چند حبسیه‌ زیبا سرود که‌ از بهترین‌ اشعار از این‌ نوع‌ در ادبیات‌ فارسی‌ به‌ شمار می‌روند. خاقانی‌ در سال‌ 569 ه. ق‌ برای‌ دومین‌ بار عازم‌ سفر حج‌ شد و پس‌ از دو سال‌ که‌ به‌ شهر خود بازگشت‌ با مصیبت‌ عظیمی‌ مواجه‌ شد و آن‌ در گذشت‌ پسر بیست‌ ساله‌اش‌ بود. سال‌های‌ آخر عمر خاقانی‌ با درد و رنج‌ فراوان‌ همراه‌ بود و او سختی‌های‌ فراوانی‌ را چه‌ از دوستان‌ و چه‌ از دشمنان‌ خود متحمل‌ گشت‌ و پس‌ از سفری‌ به‌ تبریز در سال‌ 580ه.ق‌ چند سال‌ در این‌ شهر اقامت‌ گزید و سرانجام‌ نیز در همین‌ شهر در گذشت‌ و در قبرستان‌ معروف‌ آن‌ شهر موسوم‌ به‌ مقبره‌الشعرا مدفون‌ گشت

سال و محل تولد: 520 ه ق - شروان‌ آذربایجان سال و محل وفات: 595 ه ق حکیم‌ افضل‌ الدین‌ بدیل‌ بن‌ علی‌ خاقانی‌ ملقب‌ به‌ حسان‌ العجم‌ شاعر و سخن‌سرای‌ بزرگ‌ ایرانی‌ و از قصیده‌ گویان‌ درجه‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ هجری‌ در سال‌ 520 ه. ق‌ در شروان‌ آذربایجان‌ تولد یافت‌. پدر وی‌ نجیب‌ الدین‌ علی‌ مروی‌ نجار بود و مادرش‌ نیز از خانواده‌های‌ عیسوی‌ آن‌ ولایت‌ به‌ شمار می‌رفت‌ که‌ به‌ اسلام‌ ...

خاقاني، حکيم‌ افضل‌ الدين سال و محل تولد: 520 ه ق - شروان‌ آذربايجان سال و محل وفات: 595 ه ق حکيم‌ افضل‌ الدين‌ بديل‌ بن‌ علي‌ خاقاني‌ ملقب‌ به‌ حسان‌ العجم‌ شاعر و سخن‌سراي‌ بزرگ‌ ايراني‌ و ازقصيده‌گويان‌ درجه‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ هجري‌ در سال‌ 520 ه.

مختصري در احوال وآثار نظامي داستان سراي بزرگ زبان فارسي ، نظامي گنجه اي در قرن ششم و در شهر گنجه پاي به عرصه وجود گذاشت. نام او الياس، کنيه او ابومحمد و لقب او به گفته برخي نظام الدين و يا جمال الدين ذکر شده است. عوفي در لباب الالاب او را ‹‹ الحکيم

مقدّمه اي درباره خاقاني: افضل الدّين بديل بن علي نجار در سال 520 ه.ق در شهر شروان متولد شد .او تربيت اوليه خودرا بيشتر مرهون عمّ خويش کافي الدين عمربن عثمان مي باشد که وي نيز طبيب و فيلسوف بوده است و درابتدا چون نمي خواسته است که شغل پدر را درپي

بخش اول درس اول : عصر حافظ ( دوران شکوه و شکست ) تاثير حمله مغول و تاتار درزمينه هاي فکري و فرهنگي 1. پريشاني انديشه 2. سستي بنيان هاي فلسفي 3. رواج خرافات 4. دل سپاري قضا و قدر 5. بي توجهي به دنيا تاثير حمله مغول درادبي

طبيعت در ادبيات فارسي مقدمه : طبيعت از ابتدا تا امروز همواره يکي از خاستگاه ها و سرچشمه هاي هنر بوده است. نقاشي مثلا"، از مينياتورهاي چيني و ژاپني و نقاشي هاي هندسي آنها بگيريم تا نقاشي ها و مينياتورهاي عصر تيموري و صفوي و تا منظره سازي هاي نقاشان

گرچه ظهور اسلام آغاز مرحله ای تازه و بی نهایت مهم را در تاریخ جهان به ثبت رسانده است ، ایالات فتح شده بیزانسی و شاهنشاهی فرسوده ساسانی ، میراث فرهنگی عظیم بر جای گذاشت که تاثیر آن تا چندین سده بعد در جهان اسلام دوام یافت.در واقع تا جایی که به هنر مربوط می شد ، این هر دو میراث ، میزانی بنیادی بود ، و اهمیت آن در ابتدا فقط با اعمال نفوذ تفکر سامی و بعدها تا اندازه ای با نقشی که ...

مقدمه در آغاز کلمه نبود. انسان بود و اشياي پيرامونش. و انسان خواست که بشناسد. و براي شناختن نياز به کلمه داشت؛ به اسم. تا پيش از شناختن اشيا، پيش از ترسيم صور اشيا در ذهن اسم اشيا را بداند. و انسان اسم گذاشت بر اشيا.(1) اسامي آن چه پيرامون انسان اس

ديوان محمد جمال الدين اصفهاني شرح حال جمال الدين اصفهاني: لقب وي جمال الدين و نامش محمد و اسم پدر او عبدالرزاق است و در کتب تذکره نام و نسب او بهمين صورت آمده و گاهي نيز لقب او را بنام پدر اصافه کرده و جمال الدين عبدالرزاق گفته اند.بعضي از تذکره

وضع ادبي ايران در قرن چهارم ونيمه اول قرن پنجم هجري وضع عمومي زبان و ادب فارسي دوره يي که مورد مطالعه ماست ، با آنکه ابتداي ترقي ادب فارسيست ، يکي از مهمترين ادوار ادبي ما هم محسوب مي گردد . در ابتداي اين عهد رودکي استاد شاعران و در اواخر آن فردوس

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول