دانلود مقاله فرخی

Word 253 KB 24829 89
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصرالدین سبکتگین غزنوی
    برآمد پیلگون ابری زروی نیلگون دریا چو رای عاشقان گردان چوطبع بیدلان شیدا
    تشبیه
    چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردی تیره اندروا
    تشبیه
    تو گفتی گرد زنگارست بر آیینه چینی توگفتی موی سنجابست بر پیروزه گون دیبا
    مجاز
    بسان مرغزار سبزرنگ اندر شده گردش به یک ساعت ملون کرده روی گنبد خضرا
    کنایه
    تو گفتی آسمان دریاست از سبزی و بر رویش به پرواز اندر آورده ست ناگه بچگان عنقا
    تشبیه
    بسان چندن سوهان زده بر لوح پیروزه بکردار عبیر بیخته بر صفحه مینا
    تشبیه مرکب
    هوای روشن ازرنگش مغبر گشت و شد تیره چو جان کافر کشته زتیغ خسرو والا
    حُسن تخلص
    یمین دولت و دولت بدو آراسته گیتی امین ملت و ملت بدو پیراسته دنیا
    سجع متوازی
    شهنشاهی که شاهان را زدیده خواب برباید زبیم نُه منی گرزش به جابلقا و جابلسا
    کنایه
    گر اسکندر چنو بودی به ملک و لشکر و بازو نگشتی عاصی اندر امر او دارای بن دارا
    تلمیح
    چومدحش خواند نتوانی چه گویا و چه ناگویا چو رویش دید نتوانی چه بینا و چه نابینا
    تضاد
    نه آتش را بود گرمی، نه آهن را بود قوت نه دریا را بود رادی، نه گردون را بود بالا
    اغراق
    زخشمش تلخ تر چیزی نباشد در جهان هرگز زتلخی خشم او نشگفت اگر الوا شد حلوا
    سجع متوازی
    همی تا در شب تاری ستاره تابد از گردون چو بر دیبای فیروزه فشانده لؤلؤ لالا
    شروع ابیات تأیید و شریعه قصیده
    گهی چون آینه چینی نماید ماه دو هفته گهی چون مهره سیمین نماید زهره زهرا
    شروع ابیات تأیید و شریعه قصیده
    عدیل شادکامی باش و جفت ملکت باقی قرین کامگاری باش و یار دولت برنا
    تأیید
    دیوان، صص 1و 2و 3
    *******
    مدح خواجه عمید ابومنصور سیداسعد گوید
    نیلگون پرده برکشید هوا باغ بنوشت مفرش دیبا
    استعاره
    آبدان گشت نیلگون رخسار وآسمان گشت سیمگون سیما
    استعاره
    چون بلور شکسته، بسته شود گر براندازی آب را بهوا
    تفسیر ظاهر
    بینوا گشت باغ مینا رنگ تا درو زاغ برگرفت نوا
    تضاد- جناس تام- ردوالعجز علی الصدر
    مطرب بینوا نوا نزند اندر آن مجلسی که نیست نوا
    تضاد- جناس تام
    گرنه عاشق شدست برگ درخت از چه رخ زرد گشت و پشت دوتا
    تشخیص- جان بخشی
    باد را کیمیای سوده که داد که ازو زر ساوگشت گیا
    تشبیه- حُسن تعلیل
    گرگیا زردگشت باک مدار بس بود سرخ روی خواجه ما
    تخلص
    تا بدریا رسید باد سخاش درشکستست زایش دریا
    تشبیه تفضیل
    هر که خالی شد از عنایت او عالم او را دهد عنان عنا
    جناس زائد
    زایرانرا سرای او حرمست مسند او منا و صدر صفا
    تناسب
    او کند فرق نیک را از بد او شناسد صواب را زخطا
    تضاد
    او سزاوار تر بمدح و ثناست جهد کن تا رسد سزا بسزا
    جناس زائد
    ای ستوده خوی ستوده سخن ای بلند اختر بلند عطا
    تنسیق صفات
    تا نمازست مایه مؤمن تا صلیبست قبله ترسا
    تأیید- جناس کار زائد
    شادمان باش و بختیار و عزیز جاودان، کامران و کامروا
    تأیید- جناس کار زائد
    دیوان، صص 3 و 4
    *******
    در مدح امیر محمد بن محمود بن سبکتگین
    خاصه باروی سپید و پاک چون تابنده روز خاصه با موی سیاه و تیره چون تاریک شب
    تضاد
    تا استاده ست از دو چشمش برنباید داشت چشم تا نشسته ست ازدولعلش برنشاید داشت لب
    استعاره از لب
    با سرینهای سپید و گرد چون تل سمن با میانهای نزار و زار چون تار قصب
    جناس زائد
    از دلارامی و نغزی چون غزلهای شهید وز دلاویزی و خوبی چون ترانه بوطلب
    منظور از شهید، شهید بلخی شاعر دوره سامانیان
    بهمن آنگه روستم را چند گه شاگرد شد تا خصالش بیخلل گشت و فعالش منتخب
    تلمیح- سجع متوازن
    همچنان کیخسرو و اسفندیار گرد را رستم دستان همی آموخت فرهنگ و ادب
    تلمیح
    تو دلی داری چو دریا و کفی داری چو ابر زان همی پاشی جواهر، زین همی باری ذهب
    لف و نشر مرتب
    عامل بصره بنام تو همی خواهد خراج خاطب بغداد بر نامت همی خواند خطب
    جناس زائد
    خانه بی طاعتان از تیغ تو گردد خراب گنجهای مغربی از دست تو گردد خرب
    جناس زائد
    تیغها چون ارغوان و رویها چون شنبلید آن زخون خلق و این از بیم تاراج و نهب
    لف و نشر
    رزمگه زیشان چنان گردد که پنداری بود هیبت تو بادو ایشان کاه و آن صحرا خشب
    سیاقه اعداد
    گرد بوجهل آنکسی گردد که نندیشد زجهل بولهب را بر خود آن خواند که بپسندد لهب
    تلمیح
    من یقین دانم همی گرچه رجب را فضلهاست یکشب از ماه مبارک به که سی روز از رجب
    تشبیه
    تا چو بنویسی بصورت هر یکی چون هم بوند شیرو شیر و دیرو دیر و زیرو زیر و حب وحب
    جناس تام- مصرع دوم
    شادمان باش ای کریم و در کریمی بی ریا پادشا باش ای جواد و در جوادی بی ریب
    جناس زائد- سجع متوازن
    دشمنان و حاسدان بدسکالان ترا مرگ اندر بیکسی و زندگانی در تعب
    حذف فعل به قرینه معنوی
کلمات کلیدی: فرخی

شاعراني که بر سر عقيده جان باخته باشند در قلمرو ادبيات فارسي انگشت شمارند. محمد فرخي يزدي يکي از آنهاست که به سال ???? ه.ق در يزد متولد گرديد. فرخي استعداد شعري و جوهر اعتراض را از همان ايام تحصيل در کار و کردار خود آشکار کرد و به سبب شعري که سروده

شاعر انقلابي محمد فرخي يزدي، فرزند محمد ابراهيم سمساري يزدي در سال 1306 قمري/1267 شمسي در يزد متولد شد. او در سنين نوجواني دروس قديم فارسي و اندکي مقدمات عربي را آموخت و بعد مدتي را هم در مدرسه مرسلين يزد که توسط ميسيونرهاي انگليسي پايه گذاري و ادار

قسمتي از زندگي فرخي يزدي محمد فرخي يزدي ، فرزند محمد ابراهيم بسال ???? قمري در يزد چشم بجهان گشود . اودر سال ???? قمري روزنامه معروف طوفان را منتشر کرد ، و در دوره هفتم مجلس به نمايندگي انتخاب شد . بايد دانست که وي تا اندازه اي به مسلک سوسياليز

محمد فرخي يزدي (???? - ???? خورشيدي) فرزند محمد ابراهيم سمسار يزدي شاعر بنام معاصر ايران در سال ???? خورشيدي در يزد زاده شد.علوم مقدماتي را در يزد فرا گرفت و از شانزده سالگي به کار مشغول گردبد. فرخي در همان اوايل جواني به سرودن اشعار اجتماعي با مضام

به نظر من اين که مي‌گويند سلطان محمود فردوسي را تشويق به سرودن شاهنامه کرد و براي فردوسي توسي دستمزد تعيين کرده بود که در برابر هر بيت شاهنامه يک سکه به او بدهد داستاني بيش نيست. فردوسي سرودن شاهنامه را در زمان سامانيان و به خاطر عشقش به فرهنگ ا

رودکي، ‌ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکيم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.از کودکي و چگونگي تحصيل او آگاهي چنداني به دست نيست. در 8 سالگي قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعري پرداخت. برخي مي گويند در مدرسه هاي سمرقند درس خوانده است

سال شمار زندگي پروين 25/2/1285 خورشيدي: تولد در تبريز . 1291: مهاجرت به تهران با خانواده. 1292: سرودن اولين اشعار. 1293: سرودن شعر به سبک انوري. 1303: فارغ التحصيل از مدرسه. 1303: ايراد خطابهي " زن و تاريخ". 1313: ازدواج با پسرعم

طبيعت در ادبيات فارسي مقدمه : طبيعت از ابتدا تا امروز همواره يکي از خاستگاه ها و سرچشمه هاي هنر بوده است. نقاشي مثلا"، از مينياتورهاي چيني و ژاپني و نقاشي هاي هندسي آنها بگيريم تا نقاشي ها و مينياتورهاي عصر تيموري و صفوي و تا منظره سازي هاي نقاشان

تاريخچه غزل غزل، يکي از قديمي‌ترين قالب‌هاي شعر فارسي است که شايد اگر در ادبيات جهان دنبالش بگرديم شکل‌هايي نزديک به همين قالبي که در زبان فارسي وجود دارد را بتوانيم بيابيم. غزل، يکي از قديمي‌ترين قالب‌هاي شعر فارسي است که شايد اگر در ادبيات ج

هنر و تمدن اسلامی در هندوستان سرزمین هند از جمله کشورهایی است که تمدن با سابقه ای داشته و وجود ادیان بودائی و هند و ... باعث شده بود انواع معابد و پرستشگاهها ساخته شده و به دلیل قرار گرفتن این کشور در مسیر جاده ابریشم، از روزگاران قدیم مورد توجه تجار و بازرگانان باشد. در این میان ایرانیان سهم زیادی در ارتباط با هندیان به خود اختصاص داده بودند به گونه ای که مطالعه ریشه های زبانی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول