اختلالات مواد مخدر
مقدمه
بسیاری از پیامدهای منفی در زندگی معتادان به مواد مخدر نظیر مشکلات قانونی، فشارهای خانوادگی و اجتماعی، آسیبهای جسمانی مثل ابتلا به بیماریهای عفونی، هپاتیت و ایدز و نیز افزایش مخارج تهیه مواد و به دنبال آن احساس خسته شدن از مصرف مواد مخدر، حداقل تعداد زیادی از معتادان را به فکر اقدام به ترک اعتیاد انداخته است.(2،3،4)
با وجود احساس نیاز به ترک، یکی از دلایل برخورد توأم با شک و تردید معتادان با پدیده ترک اعتیاد و سمزدایی از موادمخدر، داشتن احساس نگرانی از علایم ترک به خصوص علایم جسمانی آن است.
این دودلی علاوه بر تأثیر قابل ملاحظه بر ورود بیماران به پروسه ترک اعتیاد، بر تکمیل درمان سمزدایی و در نهایت ورود به مرحله درمان طولانی مدت روانشناختی اجتماعی نیز تأثیر میگذارد.
لذا برای طراحی یک برنامه درمانی موفق، از یک طرف توجه به حداقل ناراحتی جسمی و روانی و از طرف دیگر انجام ملاحظاتی برای افزایش تعداد افراد تکمیل کننده مرحله درمان و نیز بیماران وارد شده به مرحله دراز مدت ضروری به نظر میرسد.(5،6،7)
با توجه به هزینه بالای درمان بستری جهت سمزدایی و همچنین اجبار به ترک منزل و قطع فعالیت شغلی، متقاضی استفاده از خدمات سرپایی سمزدایی در بین معتادان بیشتر است.
به همین دلیل حرکت به سوی موفقیت هر چه بیشتر درمان سمزدایی با روش سرپایی براساس ملاکهای ذکر شده، قدمی بهینه و مثبت در برخورد با خیل عظیم معتادان متقاضی ترک اعتیاد است.(8،9،10،11،12)
داروهای اساسی رایج در سمزدایی مواد مخدر شامل آگونیستها و آنتاگونیستهای موادمخدر و همچنین آگونیستهای رسپتور آلفا - دو آدرنرژیک است که از سالها پیش کاربرد دارند.
پیشرفت علم عصبشناسی پایه در سطح رسپتوری و یافتن ارتباطات شیمیایی در تعاملات بین گیرندههای مرتبط با علایم مختلف ترک اعتیاد، امید رسیدن به موفقیت درمانی بالاتر را نوید میدهد.(6،7،13)
در چند سال گذشته اثر تعاملی گیرندههای مواد مخدر و گابا بر پدیده درد در مطالعات مختلف به اثبات رسیده است.
به عنوان مثال براساس تعدادی از مطالعات موجود بعضی از داروهای گاباارژیک به ویژه بکلوفن میتواند علایم ترک ناشی از وابستگی به تعدادی از داروها و مواد مخدر را بپوشانند.
موفین و بکلوفن از طریق فعال کردن پروتئینهای G باعث اثر ضددرد مرکزی میشوند.
همچنین تجویز بکلوفن باعث کاهش آزاد شدن دوپامین در هسته آکومبنس میشود و علایم تقویت مثبت ماده مخدر مثل یوفوریا را کاهش میدهد.
از طرف دیگر مدارک به دست آمده در یکسری مطالعات دیگر نشان دهنده اثربخشی بکلوفن بر کاهش علایم و نشانههای روانی ترک اعتیاد به مواد مخدر نظیر دیسفوریا، افسردگی و تحریکپذیری است.(13،14،15،16،17،18،19)
تاکنون مطالعه مشخصی به صورت اختصاصی در مورد اثربخشی استفاده توأم بکلوفن و کلونیدین در مقایسه با کلونیدین به تنهایی صورت نگرفته است.
باتوجه به مطالعات تئوریک ذکر شده در قسمت فوق در مورد اثرات داروهای یاد شده، به نظر میرسد در صورت تأیید اثر سینرژیسم این دو دارو بر علایم جسمی و روانی ترک اعتیاد در بالین بیمار و نیز با توجه به قابل دسترس بودن بکلوفن در بازار دارویی کشور و همچنین هزینه اندک استفاده از این دارو در بین معتادان، بتوان به ملاکهای موفقیت درمان برای متقاضیان ترک اعتیاد نزدیک شد.
اختلالات مواد مخدر مقدمه بسیاری از پیامدهای منفی در زندگی معتادان به مواد مخدر نظیر مشکلات قانونی، فشارهای خانوادگی و اجتماعی، آسیبهای جسمانی مثل ابتلا به بیماریهای عفونی، هپاتیت و ایدز و نیز افزایش مخارج تهیه مواد و به دنبال آن احساس خسته شدن از مصرف مواد مخدر، حداقل تعداد زیادی از معتادان را به فکر اقدام به ترک اعتیاد انداخته است.(2،3،4) با وجود احساس نیاز به ترک، یکی از دلایل برخورد توأم با شک و تردید معتادان با پدیده ترک اعتیاد و سمزدایی از موادمخدر، داشتن احساس نگرانی از علایم ترک به خصوص علایم جسمانی آن است.
این دودلی علاوه بر تأثیر قابل ملاحظه بر ورود بیماران به پروسه ترک اعتیاد، بر تکمیل درمان سمزدایی و در نهایت ورود به مرحله درمان طولانی مدت روانشناختی ـ اجتماعی نیز تأثیر میگذارد.
لذا برای طراحی یک برنامه درمانی موفق، از یک طرف توجه به حداقل ناراحتی جسمی و روانی و از طرف دیگر انجام ملاحظاتی برای افزایش تعداد افراد تکمیل کننده مرحله درمان و نیز بیماران وارد شده به مرحله دراز مدت ضروری به نظر میرسد.(5،6،7) با توجه به هزینه بالای درمان بستری جهت سمزدایی و همچنین اجبار به ترک منزل و قطع فعالیت شغلی، متقاضی استفاده از خدمات سرپایی سمزدایی در بین معتادان بیشتر است.
به همین دلیل حرکت به سوی موفقیت هر چه بیشتر درمان سمزدایی با روش سرپایی براساس ملاکهای ذکر شده، قدمی بهینه و مثبت در برخورد با خیل عظیم معتادان متقاضی ترک اعتیاد است.(8،9،10،11،12) داروهای اساسی رایج در سمزدایی مواد مخدر شامل آگونیستها و آنتاگونیستهای موادمخدر و همچنین آگونیستهای رسپتور آلفا - دو آدرنرژیک است که از سالها پیش کاربرد دارند.
پیشرفت علم عصبشناسی پایه در سطح رسپتوری و یافتن ارتباطات شیمیایی در تعاملات بین گیرندههای مرتبط با علایم مختلف ترک اعتیاد، امید رسیدن به موفقیت درمانی بالاتر را نوید میدهد.(6،7،13) در چند سال گذشته اثر تعاملی گیرندههای مواد مخدر و گابا بر پدیده درد در مطالعات مختلف به اثبات رسیده است.
از طرف دیگر مدارک به دست آمده در یکسری مطالعات دیگر نشان دهنده اثربخشی بکلوفن بر کاهش علایم و نشانههای روانی ترک اعتیاد به مواد مخدر نظیر دیسفوریا، افسردگی و تحریکپذیری است.(13،14،15،16،17،18،19) تاکنون مطالعه مشخصی به صورت اختصاصی در مورد اثربخشی استفاده توأم بکلوفن و کلونیدین در مقایسه با کلونیدین به تنهایی صورت نگرفته است.
مواد و روش تحقیق: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با روش دو سوکور انجام شده است به طوری که پزشک و بیمار هیچکدام از نوع مداخله اطلاع نداشتند.
ملاکهای ورود به مطالعه شامل موارد زیر بود: جنسیت مرد، سن بین 18 تا 45 سال، اثبات اختلال وابستگی به تریاک براساس ملاکهای DSM-IV TR ، مصرف تریاک به میزان حداکثر 5/4 گرم به صورت کشیدنی و یا 2 گرم به صورت خوراکی در سه ماهه اخیر، سابقه وابستگی به تریاک کمتر از سه سال، عدم سابقه ترک اعتیاد با روش سم زدایی از طریق متادون و یا سمزدایی سریع و فوق سریع، فشار خون سیستولیک بالای 90 و دیاستولیک بالای 60 میلیمتر جیوه، عدم وجود بیماری جسمی قابل ملاحظه و نیازمند مداخله طبی، عدم وجود سایکوز، مانیا، افسردگی عمده، اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی، عدم وجود عقبماندگی ذهنی، عدم استفاده منظم از داروهای روانگردان، عدم وابستگی همزمان به هروئین و یا هر نوع ماده مخدر دیگر و الکل و در نهایت رضایت آگاهانه برای ورود به طرح پژوهشی.
لازم به ذکر است که کلیه مراحل طرح از جمله مصاحبه و انتخاب یا رد بیمار برای ورود به مطالعه توسط روانپزشک صورت گرفته است.
از بین کلیه بیماران مراجعه کننده با ملاکهای وابستگی به تریاک از مهرماه 1391 لغایت تیرماه 1383 جهت درمان سمزدایی به صورت سرپایی، تعداد 52 بیمار ضمن مطابقت با ملاکهای شمول ذکر شده وارد مطالعه شدند.
از همان ابتدا بیماران به صورت تصادفی و یک در میان در دو گروه درمانی جداگانه قرار گرفتند.
طول مدت ارزیابی برای هر بیمار چهارده روز در نظر گرفته شد.
در گروه اول از بکلوفن به میزان 10 تا 40 میلی گرم و در گروه دوم از دارونما استفاده شد.
برای جلوگیری از سوگیری درمانگران، ابتدا قرصهای بکلوفن 10 میلیگرمی موجود در بازار ایران به صورت کپسولهای دستساز درآورده شد و در گروه دوم نیز از دارونما در کپسولهای دستساز استفاده گردید.
لازم به ذکر است، با توضیح کافی در خصوص نوع و روش مطالعه برای بیماران، هیچ مشکل جدی در مصرف دارو بوجود نیامد.
در ضمن حداقل با دو داروساز در این مورد مشورت گردید که هیچ منعی برای استفاده از این روش توسط آنان عنوان نگردید.
نحوه تجویز بکلوفن بدین صورت بود ه با 10 میلی گرم در روز شروع شد و به تدریج تا روز چهارم به 40 میلیگرم در روز رسید، سپس از روز پنجم تا دهم با همین میزان ادامه یافت و بعد از روز یازدهم هر روز 10 میلیگرم کم شد تا در نهایت در روز چهاردهم قطع گردید.
داروهای مشترک مورد استفاده در هر دو گروه درمانی شامل موارد زیر بود: آمی تریپتیلین به میزان 25 تا 75 میلیگرم در روز کلر پرومازین به میزان 25 تا 50 میلیگرم در روز هیدروکسی زین به میزان 10 تا 50 میلیگرم در روز ایبوبروفن به میزان 400 تا 1200 میلیگرم در روز هیوسین به میزان 20 تا 40 میلیگرم در روز تمامی این داروها از ابتدای مطالعه با حداقل میزان ممکن شروع شد و بسته به مورد به حداکثر مورد نیاز رسید.(4،5،9،20،21) کلونیدین داروی مشترک دیگر بود که با توجه به نقش ویژه آن در سمزدایی مواد مخدر به صورت کاملاً یکسان در هر دو گروه درمانی تجویز گردید.
این دارو به میزان 1/0 میلیگرم و یک بار در روز شروع گردید و به تدریج تا روز چهارم به 1 میلی گرم رسانده شد و سپس از روز پنجم تا دهم با همین میزان ادامه یافت و بعد از روز یازدهم هر روز 2/0 میلیگرم کم شد تا قطع گردید.
لازم به ذکر است دوز شبانه آخر از همه کم شد و در تعدادی از موارد قطع دارو تدریجیتر صورت گرفت.
بدین ترتیب تنها تفاوت در دو گروه درمانی، استفاده از بکلوفن در گروه اول بود که سوال اصلی طرح پژوهشی ما نیز میباشد.
شدت علایم جسمی ترک تریاک در هر دو گروه درمانی توسط فرم کوتاه پرسشنامه ترک اوپیوئیدی سنجیده شد.
این پرسشنامه 10 مادهای که بارها روایی و اعتبار آن در مطالعات مختلف مورد تأکید قرار گرفته است، ده نشانه جسمی ترک اعتیاد را شامل کرامپهای شکمی، اسپاسم یا کششهای ناگهانی عضلانی، احساس سرما در بدن، احساس ضربان قلب، تنش یا سفتی عضلانی، دردهای بدنی، خمیازه، اشک ریزش، بیخوابی یا اختلالات خواب و تهوع مورد ارزیابی قرار میدهد.
لازم به ذکر است در برخی از این فرمها نشانه تهوع وجود ندارد ولی در اکثر موارد مورد مطالعه قرار گرفته، نشانه تهوع به عنوان یکی از نشانهها در فرم گنجانده شده است.(20،21،22) در مورد نشانههای روانی ترک اعتیاد نیز از یک پرسشنامه پنج مادهای شامل اضطراب، بیقراری، میل به مصرف، تحریکپذیری و کجخلقی استفاده شد که نشانههای عمده روانی ترک اعتیاد در اکثر مطالعات و کتب معتبر است.
با توجه به این که کلیه علایم ترک اعتیاد در فرم کوتاه پرسشنامه ترک نیامده است، از هفت نشانه جسمی دیگر ترک شامل اسهال، استفراغ، آبریزش از بینی، تعریق، احساس گرما، سیخ شدن موها و ضعف که به صورت نسبتاً شایع جزئی از نشانههای ترک هستند نیز پرسشنامهای تهیه گردید.
تمام پرسشنامهها براساس شدت نشانهها از صفر تا سه نمرهگذاری شدند، بدین صورت که نمره صفر تا سه به ترتیب به معنای عدم وجود علامت و علامت با شدت خفیف، متوسط و شدید در نظر گرفته شدند.(20،21،22) تمامی پرسشنامهها در روزهای صفر، دوم، چهارم، هفتم و چهاردهم مورد ارزیابی قرار گرفتند.
بیمارانی که برنامه درمانی را کامل نکردند از مطالعه حذف شدند و تنها مواردی که نتیجه آزمون ادراری مواد مخدر آنها منفی بود، به عنوان تکمیل کننده درمان در فهرست تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.(23) یافتهها: یافتههای حاصل از ارزیابی توسط پرسشنامههای یاد شده، جهت مقایسه بین دو گروه درمانی به صورت سه نمودار جداگانه، تنظیم گردید.
در نمودار اول و دوم به ترتیب نمرات حاصل از فرم کوتاه پرسشنامه ترک و پرسشنامه نشانههای روانی ترک مورد مقایسه قرار گرفته است و در نمودار سوم مجموع نمرات هر سه پرسشنامه ذکر شده (شامل هر دو پرسشنامه فوق و پرسشنامه سایر نشانههای جسمی ترک) مقایسه شده است.
جهت بررسی توزیع نرمالیتی دادهها بر روی نمرات آزمونهای به کار گرفته شده در مطالعه، در هر دو گروه آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف مورد استفاده قرار گرفت.
این آزمون در روزهای 2،4،7و14 مورد پذیرش قرار گرفت.
بدین ترتیب مجوز اجرای آزمون t-test جهت تعیین ارتباط بین تغییرات میانگین نمرات آزمونها در روزهای مورد تأیید بدست آمد.
همانگونه که در هر سه نمودار رسم شده ملاحظه میشود، میانگین نمرات به دست آمده در گروه اول کمتر از گروه دوم است و این اثر در روز چهارم ارزیابی به خصوص در مورد فرم کوتاه پرسشنامه ترک اوپیوئیدی، تفاوت بارزتری را نشان میدهد.
معهذا در هیچ یک از روزها ارزیابی در دو گروه درمانی، تفاوت معناداری از نطر آماری بین میانگین نمرات پرسشنامهها وجود ندارد، هرچند این تفاوت در مورد فرم کوتاه پرسشنامه ترک و در روز چهارم ارزیابی به سطح معنادار بسیار نزدیک شده است.
05/0 P> ، 88/1= P value ،44/5= 2 S ،41/4= 1 S جهت تعیین اثر عامل زمان در اثربخشی درمانی، از طریق تحلیل اندازه تکراری، ارزیابی آماری به عمل آمد که نتیجه آن عدم تعامل معنادار بین نوع درمان و زمان درمان بود.
بحث و نتیجه گیری : یافتههای فوق حداقل تقویت اثر درمانی با بکلوفن را در سمزدایی موارد نسبتاً خفیف وابستگی به تریاک نشان میدهد، زیرا اولاً تمام ملاکهای شمول مورد نظر در مطالعه مبین نوع تقریباً خفیف وابستگی به تریاک است و ثانیاً در تمام موارد ارزیابی، نمرات نشانههای ترک در گروهی که از بکلوفن استفاده کرده بودند، کمتر از گروه دیگر بود.
گرچه هیچکدام از تفاوتهای موجود در آزمونهای سنجش نشانههای ترک، از نظر آماری معنادار نبود ولی پایینتر بودن نمرات آزمونهای فوق در گروه اول، لااقل میتواند نشان دهنده هماهنگی این مطالعه با اطلاعات به دست آمده از مطالعات تئوریک قبلی در مورد اثر آگونیستهای گیرنده گابا مثل بکلوفن و تعاملات رسپتوری آنها و در نتیجه مهار بیشتر نشانههای ترک اعتیاد به تریاک باشد.
در مطالعهای که توسط ابهری و همکاران در سال 1381 انجام شد کلونیدین و بکلوفن هر دو در تخفیف نشانههای جسمی و روانی ترک اعتیاد مؤثر بودند ولی این اثربخشی درمانی به خصوص در مورد علایم روانی ترک در گروهی که از بکلوفن استفاده کرده بودند قابل ملاحظهتر بود.
در مطالعه دیگری که توسط زرین دست و همکاران در سال 1999 صورت گرفت اثر داروهای محرکت سیستم گاباارژیک در موشهای آزمایشگاهی به اثبات رسید.(1،24،25،2) در این مطالعه با توجه به محدودیتهای قائل شده برای گزینش بیماران جهت ورود به مطالعه و به منظور به حداقل رساندن احتمال مداخله عوامل ایجاد کننده تورش، تعداد بیماران تکمیل کننده مرحله درمانی نسبتاً کم بود.
به همین دلیل شاید یکی از دلایل عمده عدم تفاوت معنادار در ارزیابیهای بین دو گروه درمانی، تعداد معدود جامعه آماری مورد مطالعه باشد.
لذا نیاز به انجام بررسیهایی با حجم نمونه بالاتر وجود دارد تا تحلیل یافتهها و بحث و نتیجهگیری با پشتوانه محکمتری ارائه گردد.
براین اساس مطالعه حاضر هنوز ادامه خواهد داشت.
تأکید چندین مطالعه قبلی مبنی بر اثربخشی بکلوفن در کاهش نشانههای ترک تریاک، پایینتر بودن میانگین نمرات نشانههای جسمی و روانی ترک تریاک در گروهی که از بکلوفن استفاده کرده بودند نسبت به گروه مصرف کننده دارونما در این مطالعه، عدم وجود عارضه دارویی شدید در فهرست عوارض جانبی بکلوفن براساس منابع موجود و ارزیابی بالینی ثبت نشده در این مطالعه، سهلالوصول و ارزان بودن بکلوفن در بازار دارویی کشور، به نظر میرسد دلایل نسبتاً قابل توجهی در ارائه پیشنهاد جهت استفاده از بکلوفن در درمان سرپایی موارد تقریباً خفیف اختلال وابستگی به تریاک (که به نظر میرسد درصد قابل ملاحظهای از معتادان کشور را تشکیل میدهد) وجود داشته باشد.
این پیشنهاد تنها براساس یافتهها و نتایج یاد شده صورت گرفته است، لذا بدیهی است تأکید بر استفاده از بکلوفن در زمینه کاربردی فوق نیازمند کارآزماییهای تکمیلی با حجم نمونه بالاتر است اعتیاد، غده سرطانی بر اساس گزارشی که سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ درمورد اعتیاد تهیه کرده است، میزان اعتیاد به هروئین در ایران از تمام دیگر کشورهای دنیا بیشتر است.
تخمین زده میشود که بین ۳ تا ۵ میلیون معتاد در ایران وجود داشته باشد، و رنج و عذابی که این پدیده بر جای میگذارد باورنکردنی است.
تعریف اعتیاد: از نظر فارماکولوژی اعتیاد عبارت است از حالت مقاومت اکتسابی که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن حاصل میشود به قسمی که استعمال مکرر دارو موجب کاسته شدن اثرات تدریجی میگردد و پس از مدتی شخص میتواند مقادیر سمی دارو را در بدن بدون ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن نرسد اختلالات جسمی و روانی موسوم به سندروم محرومیت بروز میکند.
عوامل زمینه ساز: روزنامه انگلیسی گاردین می نویسد بر اساس نتایج یک بررسی علت اصلی 60 درصد طلاق ها در ایران مواد مخدر است.به نوشته گاردین آمار رسمی دولت ایران برآورد می کند که مواد مخدر غیرقانونی در سال 2004 مبلغ 630 میلیون پوند به اقتصاد ایران ضرر زد.
از سال 1979 بیش از 3200 مامور اجرای قانون در درگیری قاچاقچیان کشته شده اند.
ماموران در سال 2003 دویست و بیست تن مواد مخدر کشف کردند که 54 درصد بیشتر از سال قبل از آن بود.
(تاریخ انتشار 28 اکتبر 2005).
این روزنامه می نویسد حدود 500 هزار دلال مواد مخدر در ایران هستند که مواد مخدر به ارزش خیابانی 1.7 میلیارد تا 2.83 میلیارد پوند را توزیع می کنند.
در همین رابطه دو ارگان بین المللی UNO و UN آخرین آمار خود از اعتیاد و موقعیت ترانزیتی ایران برای مواد مخدر اعلام داشتند.
به موجب این آمار در سال 2002 ایران دو میلیون معتاد داشته است و رشد اعتیاد در سالهای پس از آن به گونه ایست که تا 15 سال آینده ایران 9 میلیون معتاد به مواد مخدر خواهد داشت.
این درحالی است که در انگلستان که جمعیتی مشابه ایران دارد، تنها 20 هزار نفر معتاد به مواد مخدر سنگنین مانند هروئین هستند.
همین آمار نشان میدهد که 76 در صد مواد مخدر جهان توسط بزرگترین مافیای مواد مخدر و شبکه گسترده ترانزیتی مواد مخدر از ایران عبور میکند.
این حجم عظیم مواد مخدر، 19 در صد هروئین و تریاک، مرفین و 5 درصد حشیش جهان را شامل میشود.
همین گزارش میگوید که در تهران میتوان در کمتر از ده دقیقه سنگین ترین و خطرناک ترین مواد مخدر( هروئین) را تهیه کرد و آمپول حاوی مرفین ارزان تر از یک لیتر شیر و یا یک پاکت از ارزان ترین نوع سیگار داخلی است.
عواقب و صدمات وارده: در رابطه با عواقب و صدمات وارده شاید بارها و بارها از طریق رسانه های گروهی شنیده و دیده باشیم که بگونه ای که بعضا مفهوم خود را از دست داده و دیگر هیچ تاثیری در زندگی ندارد.
اما یک چیز هنوز نباید نادیده گرفت این است که عدم روبروی با این مسئله بمنزله از دست دادن عزیزان ماست و حتی باید گفت که انتقال آن به نسل آینده می باشد.
این موضوع بدین معنی است که مقادیر سمی مواد مخدر در کوتاه مدت می توانند باعث نابینایی، مرگ و اختلالات جمسی دیگر گردد و همچنین در دراز مدت می توانند باعث اختلالات جسمی و روانی موسوم به سندروم محرومیت گردد.
این تحفه نه تنها زندگی فرد را بلکه اطرافیان و حتی نسل بعدی را نیز تحت تاثیر خود نگه دارد.
شروعی دیگر: آشنایی با کتاب مقدس بعنوان کلام زنده خالقی که عاشقانه مایل است تا ما را در زندگی امداد نماید.
همانطور که عیسی مسیح می گوید: آرامش برای شما بجا می گذارم، من آرامش خود را به شما می دهم.
جهان نمی تواند آن آرامشی که من به شما می دهم بدهد.
دلهای شما مضطرب نشود و ترسان نباشید.
انجیل یوحنا فصل 14 آیه 27 شناخت امید زنده و درک قابلیت ها و توانایی های خود بهترین و مهم ترین راه حل برای درمان و کمک به ود می باشد.
امروز شما در هر وضعیتی که باشید و در هر چقدر که در قهقرا زندگی به پایین کشیده شده باشید برای شما امید هست و شما می توانید زخم کهنه خود را مرحم بگذارید و شفا یابید.
یکی از قربانیان هیتلر که کوره های آدم سوزی او جان سالم بدر برده بود اینگونه می گوید که همیشه یک چیز را مد نظر داشتم و همین در انتها باعث نجات و آزادی من شد.
ابتدا باور به خالقی که مرا با تمام وجود دوست می داشت و حاضر شد تا برای من برروی زمین بیایید و همچون یک انسان زیست کند و حتی برای گناهان من بمیرد.
دوم، شجاعت و ایستادن که همچون تکیه گاهی از او برای فائق آمدن بر سختی ها بهره می بردم.
اگر برای یک فرد که قربانی باورهای شده و تمام دارایی و حتی هویت خود را از دست داده است و تنها او را با شماره مورد خطاب قرار می دهند چقدر بیشتر برای هر یک از ما که می توانینم از ان بهره بریم برای فردای برتر بهمراه امید زنده اعتیاد نوعی بیماری زیست شناختی و روانشناختی و اجتماعی است.
مواد مخدر مشکلی چند بعدی و پیچیده است که با بیماری ایدز (HIV) ارتباط مستقیم دارد.
عوامل متعددی در مصرف مواد و اعتیاد مؤثر است که در تعامل با یکدیگر به شروع مصرف و سپس اعتیاد منجر می شود.
درک همه علتها و عوامل زمینه ای سبب می شود که روند پیشگیری و شناسایی و درمان و پیگیری به گونه ای هدفمند برنامه ریزی شود.
دوره نوجوانی : از نظر شروع مصرف مواد، خطرناکترین دوران زندگی دوره نوجوانی است.
نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است.
در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با پدر و مادر به اوج خود می رسد؛ و نوجوان برای ثابت کردن بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را به دیده تردید می نگرد و سعی می کند که ارزشهای جدیدی را ایجاد و آنها را تحلیل کند.
مجموعه این عوامل، افزون بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک و تنوع و هیجان، فرد را به سوی مصرف مواد سوق می دهد.
پیشینه خانوادگی: شواهد مختلفی از زمینه های خانوادگی درباره اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد؛ مانند برخی از اختلالات شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالات یادگیری.
شخصیت: عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند.
از این میان، برخی از صفتها بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیادند و – به طور کلی - فردی را تصویر می کنند که با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی (مانند خانواده و مدرسه و مذهب و ..).
پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق یا ابراز احساسات دردناکی مثل احساس گناه و خشم و اضطراب و...
بر نمی آید.
این صفتها عبارت اند از: نپذیرفتن ارزشهای سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید به استقلال، صفتهای ضد اجتماعی، پرخاشگری شدید، احساس نبود تسلط بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، نداشتن مهارت مقاومت در برابر پیشنهاد خلاف دیگران، نبود مهارتهای اجتماعی انطباقی.
از آنجا که نخستین دفعه مصرف مواد اغلب از محیطهای اجتماعی شروع می شود، هر قدر که فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان خود مقاومت کند.
بیماریهای روانی: حدود 70% از موارد اعتیاد با اختلالات دیگر روانپزشکی همراه است.
تشخیصهای شایع در این زمینه عبارت است از: افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، ترسها، بی زمانی (دیس تایمی)، اختلال وسواسی – جبری، اختلال پانیک، مانیا، اسکیزوفرنیا.
ارتباط بین بیماریهای روانی و مصرف مواد مخدر دو سویه است.
افرادی که به مواد نگرش مثبت و باورهای مثبت و یا نگرش خنثی دارند احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند.
منظور از نگرشهای مثبت اغلب عبارت است از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، ...
.
موقعیتهای مخاطره آمیز فردی: بعضی از نوجوانان و جوانان در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در برابر خطر مصرف مواد قرارمی دهد.
نمونه های مهم این موقعیتها عبارت است از: در برابر خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، ترک تحصیل، بی سرپرستی یا بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن.
حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است به واکنشهای حاد روانی منجر شود.
در این حالت، فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده می کند.
اثر مواد در فرد: این اثر وقتی وارد عمل می شود که ماده حداقل یک بار مصرف شده باشد.
چگونگی اثر ماده در فرد تابع خاصیت ذاتی ماده مصرفی و تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است.
اثر مواد در فرد مصرف کننده به مشخصه های وی بستگی دارد.
این مشخصه ها عبارت است از: شرایط جسمی فرد، انتظار فرد از مواد، تجربه های قبلی اثر مواد و مواد دیگری که همزمان مصرف شده اند.
قاچاق مواد مخدر، تروریسم، جرایم سازمانیافته، فقر، مانند حلقههای زنجیرند و همه در روند توسعه کشورها مشکل ایجاد میکنند.
برای نمونه، مشکل فقر با قاچاق مواد مخدر ارتباط مستقیم دارد و عامل اصلی تولید مواد مخدر در افغانستان به شمار می رود.