تعاریف اپیدمیولوژی
شما در کتاب های مختلف با تعاریف متعددی از اپیدمیولوژی مواجه میشوید که شاید با نگاهی دقیقتر به کلمات کلیدی آنها بتوان تصویری جامع از این علم را استنباط کرد.
گرچه تمامی این تعاریف در اصول مشترک هستند اما با مراجعه به هرکدام میتوان از منظری متفاوت با اصول و اهداف این علم آشنا شد.
آنچه مورد موافقت همگان است این است که اپیدمیولوژی، پایه علم بهداشت عمومی است، و ریشه آن از کلمه یونانی اپی (Epi) به معنای بر یا روی، دموس (Demos) به معنای مردم و لوژی (Logy) یعنی مطالعه، برگرفته شده است.
با توجه به تاریخ ارائه تعاریف مختلف اپیدمیولوژی قادر خواهیم بود تا حدودی به سیر تکوین و تکامل آنچه که امروزه به عنوان علم اپیدمیولوژی در جهان مطرح است نیز پی ببریم.
ابتدا به برخی از این تعاریف اشاره میشود:
تعاریف مختلف
• · بقراط حدود 2400 سال قبل اوّلین بار واژه اپیدمی را بکار برد و کاربرد اپیدمیولوژی را در مطالعه اپیدمی بیماری های واگیر، مخاطرات محیطی و مسائل تغذیه ای نام برد.
• · اپیدمیولوژی رشته ای از علوم پزشکی است که همه گیری ها را بررسی میکند (پارکین 1873).
• · اپیدمیولوژی علم بررسی توزیع وضعیت سلامت، بیماری، و سایر مسائل مربوط به سلامتی انسان در ارتباط با سن، جنس، نژاد، وضعیت جغرافیایی، مذهب، آموزش، شغل، رفتار، زمان، مکان، شخص و غیره است (سوسر 1973).
• · اپیدمیولوژی علم بررسی فراوانی، الگوها، چگونگی علل، انتشار و کنترل بیماری ها در گروه های مردم است که شامل جمعآوری و تجزیه و تحلیل منظم داده های مربوط به بیماری هاست (هنیکنز و بورینگ1987).
• · اپیدمیولوژی مطالعه سلامتی و بهداشت در جوامع انسانی است (تریس 1992).
• · اپیدمیولوژی یکی از علوم پایه پزشکی است که در مورد توزیع و عوامل تعیین کننده فراوانی بیماری ها در جوامع بشری بحث میکند (گرینبرگ و همکاران 1992).
• · اپیدمیولوژی تلاش هایی عمومی، سازمان یافته و هدفمند برای پیشگیری از بیماری ها و ارتقاء سلامت است و یا توصیف و تحلیل وجود بیماری ها در جامعه و کنترل عوامل مؤثر در وقوع بیماری ها است (بیگل هول و همکاران 1993).
• · اپیدمیولوژی یک روش تحقیقی برای جستجوی علّت یا منبع یک بیماری، ناتوانی، سندرم و یا وضعیت بد است (لیلین فلد و استولی 1994).
• · اپیدمیولوژی مطالعه چگونگی توزیع و تعیینکننده های توزیع حالات و وقایع مربوط به سلامت در جمعیتی مشخص، و بهره گیری از این مطالعه برای حل مشکلات بهداشتی است (جان لست 2000).
• · اپیدمیولوژی اندازه گیری عوامل خطرزایی است که در ایجاد، تأثیر و توزیع بیماری ها، ناتوانی و مرگ مؤثرند (برکمن و کوواچی 2000).
• · اپیدمیولوژی مطالعه توزیع، و اندازه گیری فراوانی بیماری ها در جوامع انسانی است (روتمن 2002).
• · اپیدمیولوژی مطالعه چگونگی، علت، کنترل، و اندازه گیری فراوانی و توزیع بیماری، ناتوانی و مرگ در جوامع انسانی است (بوپال 2002).
• · اپیدمیولوژی مطالعه چگونگی توزیع بیماری ها در جمعیت و بررسی عواملی است که در این توزیع تاثیر میگذارد (گوردیس2004)
• · اپیدمیولوژی رشته ای پژوهشی است که با توزیع و تعیین کننده های بیماری در جوامع سروکار دارد یا اپیدمیولوژی مطالعه رخداد بیماری در جمعیت های انسانی است (فلچر 2005).
• · اپیدمیولوژی مطالعه وقایع مرتبط با سلامتی در جمعیت های تعریف شده است که شامل بررسی وضعیت های خاص و مواجهه ها و عوامل مربوط به میزبان است که در رخداد بیماری ها سهیم هستند (مندل و همکاران 2005).
آن چه از تعاریف بالا میتوان استنتاج کرد این است که اپیدمیولوژی:
استنتاج از تعاریف مختلف
تأکید بر گروه دارد نه فرد.
اپیدمیولوژی علم کمیت هاست و با اندازه ها و اندازه گیری ها سروکار دارد.
علم بررسی ارتباط ها، اختلاف ها، و تغییرات روند و الگوی سلامت و بیماری در جمعیت های انسانی است.
علم بررسی تفاوت و مقایسه (Compare & Contrast) سلامتی و بیماری است.
فقط به بیماری و ناتوانی توجه ندارد و سلامتی و مرگ هم در دامنه فعالیت هایش قرار دارد.
به جنبه های مختلف پیشگیری توجه دارد.
هم علم (Science) است و هم عمل (Practice).
بنابراین عملکردهای اپیدمیولوژی شامل موارد ذیل است:
عملکردهای اپیدمیولوژی
1- بررسی عوامل بیماریزا، عوامل فیزیکی و عوامل محیطی که روی سلامتی اثر میگذارند تا با شناخت آنها بتوان از بیماری ها و مصدومیت ها پیشگیری کرد و سلامتی را ارتقاء بخشید.
2- بررسی عوامل یا علل مهم مؤثر بر رخداد بیماری ها، ناتوانی و مرگ، تا بتوان اولویت ها را به درستی شناسایی کرد.
3- مشخص کردن قسمت هایی از جمعیت که بیشتر از سایرین در معرض خطر بیماری، ناتوانی یا مرگ هستند.
4- طراحی و ارزیابی تأثیر برنامه ها و خدمات بهداشتی بر گسترش سلامتی در جمعیت.
مهمترین تلاش های تاریخی زیربنایی در توسعه علم اپیدمیولوژی:
- بقراط حکیم در 400 سال قبل از میلاد مسیح (ع) در کتاب در باره هواها، آب ها، و مکان ها (On Airs, Waters, and Places) که شامل 24 قسمت بود به نقش عوامل مرتبط با شیوه زندگی و عوامل محیط خارجی در ایجاد بیماری در انسان، اشاره کرد.
وی را پدر علم بهداشت عمومی نیز میشناسند.
- ابداع قرنطینه (quarantine) در قرن چهاردهم توسط ونیزی ها که برای محافظت مردم از اپیدمی های طاعون انجام شد از تلاش های بسیار مهم بشر در عرصه اپیدمیولوژی بود.
در آن زمان برای اطمینان از عدم انتقال بیماری طاعون به ونیز ایتالیا به کشتی هایی که به آن جا میآمدند تا 40 روز اجازه ورود نمیدادند.
ریشه قرنطینه از کلمات ایتالیایی quaranta giorni به معنای 40 روز گرفته شده است.
- در اوایل قرن هفدهم میلادی فرانسیس بیکن (F.
Bacon,1561-1626) دانشمند انگلیسی و همکاران او اصول تفکر، و نگرش منطقی و فلسفی اپیدمیولوژی را بنیان نهادند.
- جان گرانت (1620-1674 J Graunt,) آمارهای مربوط به تولّد و مرگ در لندن را تحلیل کرد و اندازه های بیماری را محاسبه نمود.
- جیمز لیند (J.
Lind,1716 – 1794) جراح نیروی دریایی اسکاتلند، اوّلین کارآزمایی بالینی تجربی را در سال 1747 برای درمان اسکوربوت (کمبود ویتامین C) انجام داد.
او با افزودن میوه تازه و مواد غذایی حاوی ویتامین C به رژیم غذایی دریانوردان انگلیسی، این بیماری را تحت کنترل درآورد.
- در سال 1839 میلادی ویلیام فار (W.
Farr, 1807-1883) که در آن زمان رئیس اداره ثبت احوال انگلستان بود، سیستمیبرای جمعآوری و خلاصه کردن داده های مربوط به علل مرگها در لندن بنا نهاد.
گرچه فار، اوّلین کسی نبود که از علم آمار برای مشخص کردن علّت مرگ ها استفاده کرد (اوّلین فرد ویلیام هبردن W.
Heberden در سال 1734 میلادی بود)، لکن او را به نام پدر علم آمار حیاتی میشناسند.
- جان اسنو (J Snow, 1813-1858 ) ازجمله برجسته ترین دانشمندانی است که در تاریخ اپیدمیولوژی وجود دارند.
بنابراین وی را به عنوان پدر اپیدمیولوژی مدرن میشناسند.
او در سال 1849 تا 1854 اوّلین مطالعه تحلیلی اپیدمیولوژی را در لندن با آزمودن فرضیه ای در خصوص بیماری وبا انجام داد و ازجمله اوّلین کسانی بود که فهمید ابتلاء به بیماری وبا در ارتباط با مصرف آب آلوده است و به اهمیّت و نقش بهداشت محیط در کنترل و پیشگیری از بیماری ها و کنترل اپیدمی ها پرداخت.
- در سال1920 گلدبرگر (J Goldberger, 1874-1929) دانشمند اتریشی مجارستانی در زمانی که بحران بیماری پلاگر جنوب امریکا را فرا گرفته بود، اوّلین مطالعه توصیفی در عرصه (Descriptive field study) را برای نشان دادن تاثیر عوامل تغذیه ای بر رخداد این بیماری در داوطلبین زندانی در می سی سی پی، انجام داد.
- در سال 1949 مطالعه فرامینگهام بعنوان اوّلین مطالعه همگروهی توسط موسسه ملّی قلب امریکا بر روی 5209 مرد وزن 30 تا 62 ساله ساکن شهر فرامینگهام، ایالت ماساچوست امریکا آغاز شد تا بتواند مهمترین عوامل خطرزا را در ارتباط با بیماری های عروق تاجی قلب شناسایی کند.
- ریچار دال(Richard Doll, 1912-2005) و همکارانش در سال 1950 اوّلین مطالعه مورد شاهدی را بر روی تاثیر مصرف سیگار بر سرطان ریه انجام دادند.
آنها دریافتند که در رخداد بیماری ها عواملی وجود دارند که الزاماً باعث بیماری نمیشوند بلکه شانس و احتمال بیماری را در گروهی که با آن عوامل مواجهه دارند افزایش میدهند که میتوان به آنها عوامل خطرزا (Risk factor) گفت.
تلاش های دال و همکارانش طی حدود 6 دهه باعث ایجاد و توسعه اپیدمیولوژی سرطان در جهان شد.
- در سال 1954 بزرگترین کارآزمایی در عرصه (Field trial) بر روی حدود یک میلیون کودک، که کارآیی واکسن فلج اطفال نوع تزریقی (Salk) را میآزمود انجام شد.
حجم داده های حاصل از مطالعه تا
- در سال 1954 بزرگترین کارآزمایی در عرصه (Field trial) بر روی حدود یک میلیون کودک، که کارآیی واکسن فلج اطفال نوع تزریقی (Salk) را میآزمود انجام شد.
حجم داده های حاصل از مطالعه تا زمان انجام این مطالعه بیسابقه بود.
- مانتل و هنزل در سال 1959 روش آماری موسوم به همین نام (Mantel-Haenszel Test) را برای تجزیه و تحلیل آماری داده های طبقه بندی شده مربوط به مطالعات مورد ـ شاهدی را ارائه دادند.
- مک ماهون (Brian MacMahon) متولد 1923 در انگلستان، اوّلین کتاب مرجع (Text) اپیدمیولوژی تحت عنوان روش های اپیدمیولوژیک (Epidemiologic Methods) را در سال 1960 منتشر کرد.
او در این کتاب به صورت سیستماتیک بر روی طراحی مطالعه، کار کرد.
این کتاب بعد ها با عنوان اپیدمیولوژی : مبانی و روش ها (Epidemiology: Principles and Methods) نامیده شد.
- در سال 1964 کمیته مشورتی دخانیات و سلامتی جراحان عمومی امریکا (The US Surgeon General’s Advisory Committee on Smoking and Health )، معیار های ارزشیابی علّیّت را منتشر کرد.
- مطالعات سه جامعه در استانفورد و پروژه کارولینای شمالی طی سال های 1971-72 میلادی بعنوان اوّلین مطالعه مبتنی بر جامعه (Community-based) با هدف برنامه های پیشگیری از بیماری های قلبی ـ عروقی آغاز شد.
ـ در اوایل دهه 1970 میلادی روش های جدید آماری مانند آنالیزLog-Linear و Logistic ارائه شد.
ـ از دهه 1990 به بعد نیز در زمینه توسعه و به کارگیری روش های نوین بیولوژی مولکولی در اپیدمیولوژی تلاش های زیادی انجام شده است.
انواع اپیدمیولوژی اپیدمیولوژی را میتوان از منظرهای مختلف، طبقه بندی کرد.
برخی آن را براساس رویکرد مطالعاتی اپیدمیولوژی به موضوعات مختلف مانند: اپیدمیولوژی تغذیه (Nutritional E.)، اپیدمیولوژی اجتماعی (Social E.)، اپیدمیولوژی محیط (Environmental E.)، اپیدمیولوژی شغلی یا حرفه ای (Occupational E.)، اپیدمیولوژی مولکولی (Molecular E.)، اپیدمیولوژی بالینی (Clinical E.) دسته بندی میکنند.
برخی دیگر آن را به دو دسته کلّی اپیدمیولوژی بیماری های واگیر و اپیدمیولوژی بیماری های غیرواگیر طبقه بندی مینمایند و گروهی دیگر آن را از زاویه رویکرد خاص این علم به بیماری های مختلف (مانند اپیدمیولوژی سرطان، اپیدمیولوژی دیابت، اپیدمیولوژی حوادث، اپیدمیولوژی بلایا و مانند اینها) میبینند.
گاهی نیز این علم را به اپیدمیولوژی روش شناختی (Methodologic E.).
اپیدمیولوژی تحقیق (Research E.)، اپیدمیولوژی آمار زیستی (Biostatistics E.)، اپیدمیولوژی اقتصادی (Economic E.)، اپیدمیولوژی عملی یا کاربردی (Applied/Practical E.)، طبقه بندی میکنند.
یکی از متداولترین طبقه بندی ها براساس روش مطالعه و بررسی سلامت و بیماری است که البته هیچ کدام از آنها الزاماً منحصر به فرد نیستند.
بر این اساس اپیدمیولوژی را به اپیدمیولوژی توصیفی (Descriptive)، تحلیلی (Analytical)، گذشته نگر (Retrospective) آینده نگر (Prospective)، تجربی (Experimental)، و سرولوژی(Serological) طبقه بندی میکنند.
در اپیدمیولوژی توصیفی، ویژگی های عامل بیماریزا، گروهها و جمعیت های درگیر، و عوامل مرتبط محیطی توصیف میشوند و توزیع بیماری در ارتباط با زمان و مکان مشخص میشود.
اپیدمیولوژی تحلیلی به علّت رخدادها، علّیّت و سبب شناسی، و تاثیر عوامل خطرزا می پردازد.
اپیدمیولوژی گذشته نگر یا مورد - شاهدی با استناد به مستندات (یا مصاحبه با افراد بازمانده از بیماری) وجود یا عدم وجود (یا نسبت فراوانی) عوامل سببساز یا خطرزای بیماری را در افراد واجد بیماری با افراد فاقد بیماری مقایسه نماید.
در اپیدمیولوژی آینده نگر ویژگی ها و اندازه های بیماری در جمعیت در طول زمان، پیگیری و بررسی میشوند.
اپیدمیولوژی تجربی با استفاده از مدل های انسانی، یا حیوانی، مداخلات مختلف را میآزماید، جمعیت برای انجام یک کارآزمایی (Trial) برنامه ریزی شده بررسی میشود و اثرات روش تحت مطالعه با مقایسه پیامدهای آن (Outcomes) در گروه تحت تجربه (Treatment) با پیامدهای روشهای دیگر در گروه شاهد (Control) تعیین میشود.
اپیدمیولوژی سرولوژی که شکل خاصی از اپیدمیولوژی مشاهده ای است از نمونه های خون (سرم خون) یک جمعیت تعریف شده در مطالعه استفاده میشود.
اهداف و کاربرد های اپیدمیولوژی به طور کلّی پنج هدف به شرح زیر برای اپیدمیولوژی تدوین شده است: 1- مشخص کردن عوامل سببساز و علل بیماری ها و عوامل خطرزایی که میتوانند خطر افزایش بیماری را در یک فرد یا یک جمعیت، افزایش دهند.
در صورتی که ما بتوانیم این علل و عوامل را به درستی شناسایی کنیم قادر خواهیم بود مواجهه با آنها را کاهش یا قطع کنیم و در نتیجه برای پیشگیری مؤثر از بیماری ها برنامه ریزی کنیم.
2- مشخص کردن وضعیت و اندازه بیماری ها در جامعه، و بار بیماری ها تا بتوان تسهیلات و نیازهای لازم برای کنترل و پیشگیری از آنها را تامین کرد.
3- مطالعه تاریخچه طبیعی و عوامل پیش آگهی بیماری ها.
از آنجا که برخی بیماری ها بیش از سایرین وخیمتر، یا کشنده تر هستند با تامین این هدف قادر خواهیم بود روش های مداخله ای موثرتر و واقعیتری برای کنترل یا پیشگیری از آنها اتخاذ کنیم.
4- ارزشیابی روش های حاضر و جدید درمانی و شیوه های مختلف خدمات و مراقبت های بهداشتی.
5- پایه گذاری و ایجاد روش ها، سیاستگذاری ها و تصمیمگیری های مناسب برای کنترل مخاطرات و عوامل خطرزا در محیط کار، و زندگی.
نیاز به اپیدمیولوژی در رشته های مختلف علوم پزشکی، روز به روز در حال گسترش است و به این سبب کاربرد های این رشته در آزمایشگاه ها، بیمارستان ها، مراکز بهداشتی ـ درمانی، همینطور در حوزه های تحقیق، مدیریت و برنامه ریزی های بهداشتی، سیاستگذاری، تصمیمگیری و ارزیابی رو به افزایش است.
اپیدمیولوژی میتواند در زمینه های زیر مفید واقع شود: فهمیدن این که علل و عواملی که در ثبات بیماری در جمعیت ها چه هستند، پیشگیری و کنترل بیماری در جمعیت ها، هدایت و راهنمایی برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های خدمات و مراقبت های بهداشتی کمک به مدیریت و مراقبت سلامت و بیماری افراد جامعه اپیدمیولوژی را میتوان به عنوان یک علم (Science)، عمل (Practice)، و یا یک هنر و مهارت (Craft) مورد بررسی قرار داد.
مطالعات اپیدمیولوژی نیز با رویکرد های متنوع تلاش میکند که در سه عرصه فوق قدم بردارد.
رویکرد های اپیدمیولوژی · آزمون تکنیک ها (Testing the techniques) مانند درستی اندازه گیری ها، توافق و چگونگی انجام سنجش ها، ابزارهای اندازه گیری، مشاهدات.
· اندازه گیری بیماری ها (Counting disease) مانند تعیین فراوانی، و میزان های شیوع و بروز تولد، بیماری و مرگ و برآورد سایر نسبت های مربوط به رخداد های سلامتی و بیماری.
· انجام مطالعات مربوط به تعیین اطلاعات، نگرش و رفتار جمعیت ها و گروه های جمعیتی در ارتباط با مسائل مربوط به سلامت و بیماری (KAP studies) · تعیین روابط علّیّتی شامل سبب شناسی، مشخص کردن عوامل خطرزا، و ارزیابیخطر · انجام و ارزیابی مداخلات و تجارب جدید در زمینه روش های درمانی، کنترل و پیشگیری، سیاستگذاری، اثربخشی هزینه، و مانند اینها.
· بررسی مواجهه یافتگی با عوامل بیماریزا یا خطرزا (شامل تاثیرات مواجهه یافتگی، دوز، طول مدت، چگونگی، پیامد ها) · توصیف حقایق (مانند مطالعات مروری و مرور موارد) · مطالعه و بررسی بیماری های جدید، همه گیری ها · ارزیابی و ارزشیابی خدمات بهداشتی ـ درمانی · غربالگری · مراقبت و پایش براساس تعاریف و مفاهیم اپیدمیولوژی کاربرد های زیر را میتوان برای این علم خلاصه کرد: خلاصه کاربردهای اپیدمیولوژی مطالعه و تحقیق براساس اصول روش شناسی پژوهش و آمار توصیف اندازه های سلامتی و بیماری در جمعیت ها و گروه های انسانی و توزیع وقایع مربوط به سلامت در ارتباط با زمان، مکان و شخص تعیین این که بیماری ها چرا؟
چگونه؟
چه زمانی؟
در چه مکان هایی؟
و در بیشتر چه گروههایی از جمعیت؟
رخ میدهند.
تمرکز بر چرایی رخداد های مربوط به سلامتی و بیماری با توجه به نه تنها عوامل و علل زیستی، بلکه بررسی عوامل محیطی، رفتاری، و مانند اینها.
مدل های اکولوژیک در ارتباط با علّیّت بیماری ها مدل مثلث اپیدمیولوژی یک مدل اکولوژیک است که سالهاست مورد استفاده قرار میگرفته و هنوز هم به آن توجه میشود.
این مدل نشان دهنده تعامل متقابل سه عامل میزبان، عامل بیماریزا و محیط در تعیین علّیّت بیماری ها است.
در گذشته که مطالعات اپیدمیولوژی منحصر به بیماری های واگیر بود عوامل بیماریزا جزئی مجزا و علتی لازم برای رخداد بیماری محسوب میشد، در صورتی که در مورد بیماری های غیر واگیر، مانند مصدومیت های ناشی از حوادث یا بیماری های قلبی ـ عروقی نمیتوان عامل بیماریزای بخصوصی را مورد توجه قرار داد.
از این رو عامل بیماریزا را جزئی از عوامل مرتبط با محیط یا میزبان دانسته و یا از مدل های دیگر استفاده میکنند.
مدل چرخ (Wheel Model) این مدل بر هماهنگی و تعامل ژن ها، و میزبان با محیط تاکید دارد.
دارای یک هسته مرکزی است که حاوی ساختار ژنتیکی میزبان که در بروز بیماری نقش دارد، میباشد.
در اطراف آن عوامل مربوط به میزبان و حول آن عوامل محیط اجتماعی، عوامل شیمیایی و فیزیکی و عوامل بیولوژیک محیط قرار دارند.
اندازه نسبی اجزای چرخ با توجه به نقش هر عامل در رخداد بیماری های مختلف فرق میکند.
برای مثال در مورد بیماری های اسهالی هسته چرخ بسیار کوچک ولی در مورد بیماری هموفیلی یا تالاسمی که عامل ژنتیک نقش مهمی در رخداد بیماری دارد هسته مرکزی به نسبت بسیار بزرگ خواهد بود.
روی هم افتادن منطقه مربوط به اجزای محیط تاکید بر رجحان مطلق آنها دارد.
این مدل نیز برای تفسیر ساده تر علّیّت، کاربرد دارد و ابتدا برای بررسی علّیّت بیماری فنیل کتونوریا که یک بیماری اتوزومال (غیر وابسته به جنسیت) است از آن استفاده شد.
مدل اعتقاد به سلامتی یا باور بهداشتی مدل اعتقاد به سلامتی سالها است که اساس پیشگیری از بیماری ها، آموزش و ارتقاء بهداشت است.
اعتقاد بر این که سلامتی یک ارزش است و برای حفظ و ارتقای آن باید تلاش کرد، دیدگاهی است که باید منجر به تغییر رفتار شود.
این اعتقاد نه تنها در توده مردم و استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی ـ درمانی، بلکه در محققین علوم بهداشتی، و شاغلین حرف نیز بسیار موثر است.
عمده ترین علل وقوع بیماری های مزمن بخصوص غیر واگیر یا پیشگیری و کنترل آنها به رفتار، مربوط است.
این بیماری ها عمدتاً در نتیجه باور فرد، اعتقاد و شیوه زندگی او مربوط میشود.
برای مثال عادات غذایی فرد، ورزش کردن یا بیتحرّکی وی، و یا چگونگی گذران اوقات فراغتش میتواند در وقوع این گونه بیماری ها موثر باشد.
چهار ضابطه اساسی در مدل اعتقاد به سلامتی که در اپیدمیولوژی کاربرد دارد عبارتند از: · شخص یا جامعه باید به این امر معتقد باشد که سلامتی او در معرض خطر میباشد.
· شخص یا جامعه باید احساسی منطقی در باره مسایلی که در زندگیش باعث بیماری یا ناتوانی او میشود داشته باشد.
· شخص یا جامعه باید اعتقاد داشته باشد که در مقابل بیماری ها آسیب پذیر است و برای حفظ و ارتقاء سلامتی خود سرمایه گذاری نماید، و متقاعد شود که این سرمایه گذاری به نفع اوست و سلامتی برایش دست یافتنی است.
· شخص یا جامعه باید درکی منطقی از اثرات سوء عدم رعایت موازین بهداشتی، داشته باشد و عکسالعملی منطقی در پاسخ به آنچه پیرامون او رخ میدهد نشان بدهد.
مدل استخوان ماهی این مدل نیز یکی از مدل های مربوط به تفسیر رابطه علّت و معلولی بیماری هاست که مجموعه عوامل ممکن که در ایجاد بیماری، ناتوانی یا مرگ، سهیم هستند را توضیح میدهد.
دیاگرام استخوان ماهی به اپیدمیولوژیست ها در زمانی که میخواهند علل ممکن بیماری را تعیین یا اندازه گیری کنند، کمک میکند.
تدوین این مدل شامل چند مرحله زیر است: · مرحله اوّل در این مدل شامل فهرست کردن تمامی علل اساسی یا عوامل خطر موثر در ایجاد بیماری است.
سپس قرار دادن گروه هایی از علل روی استخوان های دیاگرام است تا بتوان با قابل مشاهده کردن آنها علل را به آسانی برسسی و تجزیه و تحلیل کرد.
· مرحله دوم گسترش زیر گرو ه هایی (subcategories) از علل ایجاد کننده بیماری برای هرکدام از مناطق دیاگرام است.
هر شاخه از استخوان ماهی یک برچسب (Label) که عوامل مرتبط با بیماری را نشان میدهد، خواهد گرفت.
· سطح سوم علل را نیز ممکن است به استخوان ها اضافه کرد.
· سر ماهی را معلول (بیماری، ناتوانی، مصدومیت یا مرگ) تشکیل میدهد.
تعیین رابطه علّت و معلولی برای هر کدام از گروه ها با پاسخ “بلی” یا “خیر” یا “True” و “Not true” با مطالعه هر کدام از روابط مشخص میشود.
مدل شبکه علّیّت این مدل در سال 1960 توسط برایان مک ماهون و همکارانش ارائه شد و مفهومش آن است که معلول ها (Effects) همیشه نتیجه یک علّت مشخص نیستند بلکه مجموعه ای از علل (Causes) یا عوامل که همچون شبکه ای به هم اتصال دارند باعث ایجاد معلول میشوند.
شبکه علّیّت را میتوان به صورت نمودار علّیّتی (Causal diagram) یا مدل شبکه عنکبوتی (The spider’s web)نمایش داد.
نمودار علّیّتی یک نمایش روابط علّتی بین متغیرها است که به هر متغیّر یک محل ثابت تخصیص مییابد و در آن هر رابطه علّت و معلول یک متغیر با متغیر دیگر با استفاده از یک پیکان که نوک پیکان به سمت معلول و انتهای آن به طرف علّت است رسم میشود.
چگونگی تشکیل شبکه علّیّت: o مسئله را مشخص کنید و یک تشخیص درست و دقیق از معلول (بیماری) به دست آورید.
o معلول تشخیص داده شده را در مرکز یا پایین شبکه (web) قرار دهید.
o تمامی علل یا منابع ممکن معلول را فهرست کنید.
o تمامی عوامل خطرزا و عوامل زمینه ای موثر در ایجاد معلول را مشخص و فهرست نمایید.
o سوّمین لایه شبکه را برای شاخه های فرعی مرتبط با معلول (Narrow list) گسترش دهید.
o فهرستی از منابع یا عوامل خطرزای معلول که بطور عمومی و غیر مستقیم با آن در ارتباط هستند را مشخص کرده، هرچه ارتباط قویتر است آن را به مرکز شبکه نزدیکتر کنید.
o در مورد هریک از عوامل خطر جدیدی که طی مطالعات جدید مشخص میشوند شبکه را توسعه بخشیده و روی آن کار کنید.
در مدل شبکه عنکبوتی معلول یا بیماری در مرکز تار و علت ها در اطراف آن رسم میشوند.
شکل 4 ـ مدل شبکه عنکبوتی (The spider’s web) فاکتورهای علّیّت · عوامل زمینه ساز (Predisposing factors) مانند سن، درآمد، جنس · عوامل تشدیدکننده(Enabling factors) که در گسترش بیماری موثرند مانند تغذیه نامناسب، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی ـ درمانی · عوامل تسریع کننده (Precipitating factors)مانند مواجهه یافتگی با عوامل خطرزا · عوامل تقویت کننده (Reinforcing factors) مانند طول و مدّت مواجهه یافتگی با عوامل خطرزا · تعامل (Interaction) وجود چند عامل خطرزا در کنار یکدیگر مانند سیگار کشیدن و کار در محیط پر گرد و غبار عوامل موثر بر علّیّت استحکام (Strength) یک ارتباط قوی بین علّت و معلول میتواند بر عوامل دیگر یا مخدوش کننده ها اثر خنثی کننده داشته باشد.
اگر میزان خطر نسبی بیشتر از 2 باشد ارتباط علّت و معلولی را میتوان مستحکم قلمداد کرد.
برای مثال مصرف سیگار تقریباً 2 برابر امکان بروز سکته قلبی و 4 برابر خطر بروز سرطان ریه را افزایش میدهد.
بنایراین میتوان یک رابطه علّت و معلولی مستحکم بین مصرف سیگار و این بیماری ها متصوّر بود.
معقول بودن (Plausibility) علّیّت باید منطبق با عقل باشد، یعنی با اطلاعات ما راجع به بیماری و عوامل ایجاد کننده آن همخوانی داشته و بدیهیات علمی پیشین مرتبط با این ارتباط را نقض نکند.
گاه ممکن است برخی یافته های آماری وجود ارتباطی جعلی بین دو یا چند عامل را نشان دهد که این رابطه، عقلایی نیست.
ثبات (Consistency) ثبات یا پایایی علّیّت زمانی به اثبات میرسد که انجام چندین بار آزمایش یا مطالعه مشابه، دقیقاً همان نتایج را به دست دهد.
هرچند که یکسان نشدن نتایج چند آزمایش، علّیّت را بطور کلّی نقض نمیکند (زیرا سطوح مختلف مواجهه یافتگی یا شرایط موثر دیگر در مطالعه ممکن است دخالت جدّی در علّیّت داشته باشد)، ولی اگر شرایط مواجهه یافتگی و بقیه عوامل موثر دیگر ثابت نگه داشته شود، ثبات نتایج و در نتیجه علّیّت باید حاصل شود.
ارتباط موقت (Temporal Relationship) در مواردی که علّت رخداد یک معلول مواجهه یافتگی با یک عامل است که این مواجهه میتواند در سطوح مختلف وجود داشته باشد، مهم خواهد بود که مدّت زمان و مقدار کافی فرد با عامل مورد نظر (علت) مواجهه داشته باشد.
در غیر این صورت ممکن است حتی با وجود علّت و مواجهه با آن معلول حاصل نشود.
بنابراین گاه ارتباط موقت با علّت میتواند در رخداد معلول غیر موثر باشد.
برای مثال سروصدای مزاحم یک علّت ثابت شده برای رخداد افت شنوایی است، امّا این مواجهه باید مدّت زمان معیّنی وجود داشته باشد تا معلول بروز کند.
اصول کخ در تعیین علّیّت برای بیماری های عفونی در اثبات رابطه علّیّتی برای بیماری های عفونی، جهت آن که بتوانیم یک رابطه علّت و معلولی منطقی بین یک عامل بیماریزا و بیماری را اثبات کنیم از اصول کخ، دانشمند آلمانی استفاده میشود.
1 ـ عامل بیماری در هر مورد بیماری باید وجود داشته باشد.
2 ـ باید بتوان عامل بیماریزا را از فرد مبتلا جدا کرد و در محیط مناسب کشت داد.
3 ـ عامل بیماریزا باید بتواند در هر فرد یا حیوان مستعد دیگر ایجاد بیماری با علایم یا نشانه های بیماری اوّلیه ایجاد کند.
4 ـ باید بتوان عامل بیماریزا را مجدّداً در این فرد یا حیوان ثالث جدا کرده در محیط مناسب کشت داد.
مبانی بیماریزایی (نقش عوامل بیماریزا، میزبان، محیط) الف ـ عامل بیماریزا (Agent) بطور کلی در اپیدمیولوژی بیماری های واگیر، یکی از 8 گروه عوامل بیماریزای باکتری ها، ویروس ها، ریکتزیاها، پروتوزوئرها، قارچ ها، انگل ها، بندپایان و پرایون ها دخالت دارند.
این عوامل علیرغم نوعشان، جزء (علت) لازم در زنجیره عفونت محسوب میشوند و بدون وجود آنها بیماری عفونی امکان رخداد ندارد.
عامل بیماریزا اگر از طریق محیط باعث ایجاد بیماری همراه با علائم بالینی در فرد شود از اهمیّت اپیدمیولوژیک بیشتری برخوردار خواهد بود.
سه ویژگی اصلی عامل بیماریزا در ارتباط با اهمیّت اپیدمیولوژیک آنها میبایست مورد توجه قرار گیردکه شامل: 1) ویژگی هایی که با انتشار یا انتقال عامل بیماریزا در / از محیط تاثیر دارند مانند روش انتقال عامل بیماریزا، 2) خصوصیاتی که به ایجاد عفونت، مربوط میشود مانند قابلیّت بیماریزایی عامل بیماریزا در میزبان و 3) ویژگی هایی که به ایجاد بیماری و ارتباط بین عامل بیماریزا و میزبان مانند حساسیت فرد یا وضع ایمنی او ارتباط دارند.
باکتری ها اندازه ای بین 2/0 تا 5 میکرون دارند.
به اشکال مختلف (کوکسی، باسیل، ویبریون، اسپیروکت) دیده میشوند.
به صورت هوازی، بی هوازی یا بی هوازی اختیاری وجود دارند و میتوانند با تغییرات شیمیایی در مواد غذایی و تبدیل آنها به مواد ساده تر، نیاز های غذایی خود را برآورده کنند.
عامل سببی بیماری های مختلف مانند سل، مخملک و تب مالت را باکتری ها تشکیل میدهند.
ویروس ها کوچکتر از باکتری ها (بین 2 تا 400 میلی میکرون) هستند.
دارای اشکال مختلف هندسی بوده و ساختمان کامل سلولی ندارند.
قدرت نفوذ بسیار زیادی دارند، و برای رشد و تکثیر ، لازم است در بافت زنده زندگی کنند.
عامل سببی بیماری های مختلف مانند سرخک، سرخجه، آبله ویروس ها هستند.
ریکتزیاها اندازه ای بین 3/0 تا 1 میکرون دارند.
از لحاظ تکاملی حد واسط بین باکتری ها و ویروس ها هستند.
اکثر آنها بوسیله بندپایان از مخزن به میزبان جدید منتقل میشوند.
در خارج بدن موجود زنده نسبت به عوامل محیطی بسیار حساس و آسیب پذیرند.
عامل سببی بیماری های مختلفی مانند تیفوس، تب Q ، ریکتزیاها میباشند.
پروتوزوئرها تک سلولیاند و ساختمان کامل سلّولی دارند.
عامل سببی بیماری های مختلفی مانند مالاریا، لیشمانیوز، شیستوذومیاز، پروتوزوئرها هستند.
قارچ ها قارچ ها موجودات پست گیاهی هستند.
فاقد کلروفیلاند، و لذا نمیتوانند از مواد معدنی، مواد آلی بسازند.
به اشکال مختلف دیده میشوند.
معمولاً دارای اسپور هستند.
عامل بیماریزای بیماری های مختلف مانند انواع کچلی ها، عفونت های قارچی سوند ادراری میباشند.
انگل ها (کرم ها) گستردگی زیادی در جهان دارند.
شامل دو گروه بزرگ کرم های پهن و دراز هستند.
اندازه آنها از چند میلیمتر تا چند متر متغیر است.
در اندامهای مختلف بدن (مثل روده، کبد، زیر جلد) میتوانند جایگزین شوند.
بندپایان بندپایان، هم ناقل، هم عامل بیماریزا و هم میزبان بیماری ها هستند (مثلاً کنه ناقل و مخزن تب راجعه، کک نافل طاعون).
بدن آنها از تکه های مجزا و چسبیده بهم تشکیل شده و سطح بدنشان کتینی است.
بزرگترین گونه جانوری در کره زمین هستند.
عامل بیماریزای بیماری های مختلف مانند گال و میازیس میباشند.
پرایون ها (Prions) مواد پروتئینی قابل تکثیر و بسیار مقاومی هستند که معمولاً در بدن میزبان، رشد بسیار آهسته ای داشته باعث ایجاد بیماری های خطیری نظیر جنون گاوی و واریانت بیماری کروتسفلد ـ جاکوب (vCJD) میگردند.
طرز تاثیر عوامل بیماریزا بطور کلّی هم جسم عامل بیماریزا و هم سمومی که ترشح میکنند ممکن است تاثیر و اختلالاتی بر روی میزبان ایجاد کنند.
بنابراین: · برخی باعث تحریک فرد بدون عارضه سلولی میشوند (مانند عامل وبا) · بعضی باعث آزردگی و آسیب سلول میشوند (مانند جذام) · برخی نیز حیات سلول را مختل میکنند (مانند برخی مسمومیت ها) روش های ایجاد بیماری توسط عوامل بیماریزا عوامل بیماریزا به روش های مختلفی میتوانند در میزبان حساس، ایجاد بیماری کنند که شامل موارد زیر است: · عوارض سمی (بصورت آندوتوکسین یا اگزوتوکسین) : اکثر عوامل بیماریزای عفونی دارای سمومی هستند که ممکن است به صورت سم داخل جسم عامل بیماریزا (اندو توکسین) بوده و در نتیجه مرگشان این سموم را در بدن میزبان آزاد میکنند.
گاهی نیز عامل بیماریزا در حال حیات خود سم را ترشح میکند (اگزوتوکسین).
علائم و عوارض بیماری بر حسب مقدار سم، و خاصیت سمّی عوامل بیماریزا متغیر است.
· ایجاد ضایعات نسجی (مانند خراب شدن نسوج سطحی روده در برخی اسهال ها) · رقابت در تغذیه (مانند آلودگی با تنیا ساژیناتا) · عوارض مکانیکی (مانند تجمع کرم آسکاریس در روده یا پارگی مویرگ ها در اثر مالاریای فالسیپاروم) · پارازیتیسم (مانند برخی بیماری های قارچی) شرایط ایجاد بیماری بوسیله عوامل بیماریزا (بیماریزایی عوامل بیماریزا) بیماریزایی عامل بیماریزا و شرایطی که میتواند در ایجاد بیماری یا شدت آن در میزبان تاثیر داشته باشد شامل یک یا چند ویژگی زیر است: ویرولانس یا درجه قابلیت بیماریزایی عبارت است از قدرت تولید بیماری توسط عامل بیماریزا در یک میزبان خاص.
اندازه این عامل را از نسبت تعداد موارد واضح عفونت به تعداد کل افراد عفونت دار که با عیار ایمنی تعیین میشود به دست میآورند.
پاتوژنیسیته یا قدرت بیماریزایی خاصیت یک زیستمند (میکروارگانیسم) است که درجه ایجاد یک بیماری آشکار را در بین افراد عفونت دار تعیین میکند و عبارت است از نسبت تعداد افراد مبتلا به بیماری بالینی به تعداد افراد مواجهه یافته با عفونت..