دانلود تحقیق تنظیم خانواده - بهداشت و باروری

Word 202 KB 24982 27
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • روند تغییرات جمعیت از گذشته ی دور تاکنون
    در مورد تاریخچه ی رشد جمعیت دنیا از گذشته دور تا کنون سه مرحله ی اساسی را می توان مشخص کرد که با ورود از هر مرحله به مرحله ی دیگر تغییر و تحول اساسی در روند رشد جمعیت رخ داده است.

    این مراحل عبارتند از :
    1.

    مرحله ی قبل از پیدایش کشاورزی که معیشت انسانها مبتنی بر صید و شکار و خوشه چینی بود.


    2.

    مرحله ی بعد از پیدایش کشاورزی که آغاز آن به حدود هزاره ی هشتم قبل از میلاد مسیح (ع) بر می گردد.(1)
    3.

    مرحله ی بعد از انقلاب صنعتی که از اواخر قرن هیجدهم میلادی به بعد را در بر می گیرد.


    تردیدی نیست که با پیدایش کشاورزی تحولی عظیم در شئون مختلف زندگی بشر به وجود آمد که بهبود نسبی سطح معیشت از آن جمله است.

    یکی از نتایج این بهبود افزایش حجم جمعیت و شتاب گرفتن میزان رشد آن در مقایسه با دوره ی معیشت مبتنی بر صید و شکار و خوشه چینی بود.

    باز تردیدی نیست که بعد از انقلاب صنعتی در اواخر قرن هیجدهم میلادی بر حجم جمعیت دنیا به سرعت افزوده شد و روند رشد جمعیت ابتدا در قاره ی اروپا و سپس در سایر مناطق شنابی بسیار سریع تر از مرحله ی قبل از انقلاب صنعتی گرفت.

    البته در بین هر کدام از این مراحل سه گانه مراحل فرعی تری هم بود که بر روند رشد جمعیت تأثیر می گذاشت.

    مثلاً بین مرحله ی دوم و سوم در تحدود هزاره ی چهارم قبل از میلاد به تدریج شهرها ایجاد شد که به نوبه ی خود در تشدید روند رشد جمعیت موثر افتاد.

    گو اینکه به دست دادن رقم و عدد برای جمعیت دنیا در مقاطع تاریخی دوران های گذشته کاری مشکل است، معهذا کوشش های ارزنده ای در مورد برآورد رقم جمعیت در هزاره های قبل به عمل آمده است.


    گاه گروه های مجهزی از پژوهشگران رشته های مختلف، در چارچوب مطالعات تاریخی خود کوششی نیز در برآورد جمعیت در ادوار گذشته، بر اساس آثار و نشانه ها و بررسی اوضاع و احوال سیاسی اقتصادی و اجتماعی نموده اند.

    در چنین مطالعاتی دیرینه شناسان، باستان شناسان مردم شناسان، مورخان، جغرافی دانان، اقتصاددانان، جامعه شناسان و جمعیت شناسان با یکدیگر تشریک مساعی نموده و در شناخت جنبه ها و ابعاد مختلف زندگی از گذشته های دور تا حال حاضر موفقیت هایی کسب کرده اند.

    (1)
    یکی از صاحبنظران که در براورد تعداد جمعیت از گذشته ی دور تا حال حاضر و نیز در جمع آوری و حک و اصلاح برآوردهای دیگر محققان کوشش های ارزنده کرده است« جان دوراند؟» اقتصاددان و جمعیت شناس معاصر است.

    در جدول 2-1 ارقامی که دوراند برای برآورد جعیت دنیا از زمان پیدایش کشاورزی تا سال 1970 تهیه کرده است منعکس می باشد.

    (ارقام به دست داده شده برای سالهای 1987 و 1996 بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد است.)
    در جدول شماره 2-1 هر چه به گذشته دورتر می رویم میزان اعتبار برآوردها کمتر می گردد و جنبه ی تقریب آنها بیشتر می شود.

    در حالی که ارقام مربوط به یکی دو قرن اخیر بر اساس سرشماری های عمومی کشورها و اطلاعاتی کم و بیش مستند تهیه شده است، ارقام مربوط به گذشته های دور و هزاره های پیشین، بنا بر استنباط هایی در مورد تعداد و تراکم تقریبی جمعیت محاسبه شده است.

    مبنای این استنباط ها اطلاعاتی در مورد نوع معیشت ، زمینه های تکنولوژیک، و سازمان های سیاسی و اجتماعی جوامع در دوران های پیشین بوده است.

    همچنین در برآورد های مربوط به دوران های گذشته از اطلاعات تاریخی در مورد وقایعی چون اپیمدمی ها، جنگ ها و هجوم و گریزها، قحطی ها، بلایای طبیعی، به وجود آمدن سکونت گاه های جدید و یا از بین رفتن سکونت گاه های قدیم و گسترش و تحدید زمین های زیر کشت و عوامل دیگری از این دست استفاده شده است.

    (1)
    8000 قبل از میلاد ( آغاز پیدایش کشاورزی) 10-5
    حدود صفر میلادی
    1000 میلادی
    1250 میلادی
    1500 میلادی
    1750 میلادی
    1990 میلادی
    1970 میلادی
    1987 میلادی
    1999 330-270
    345-275
    450-350
    540-440
    805-735
    1710-1650
    3700-3600
    5000
    6000

    برآورد رقم 5 تا 10 میلیون نفر جمعیت برای طلیعه ی انقلاب کشاورزی بر اساس مطالعات و تحقیقاتی است که در مورد پتانسیل جمعیتی که می توانسته است با تکیه بر معیشت مبتنی بر صید و شکار و خوشه چینی بر روی کره ی زمین زندگی کند انجام گرفته است.

    برای به دست دادن این برآورد ها از یک سو کوشش شده است تا محدوده ی تقریبی مناطقی که در معیشت صید و شکار و خوشه چینی مورد زیست بشر بوده است مشخص گردد و از سوی دیگر تراکم جمعیت در یک چنین نوع معیشتی به طور تخمین محاسبه شود.

    از تلاقی این دو یعنی مناطق مورد زیست بشر و ترکم جمعیت قبل از پیدایش کشاورزی رقم جمعیتی بین 5 تا 10 میلیون نفر برآورد شده است.

    (1)
    برای سال صفر میلادی (حدود میلاد مسیح) رقم جمعیت دنیا حدود 300 میلیون نفر برآورد شده است که به هر حال افزایش چشمگیری را در مقایسه با رقم جمعیت دنیا در مرحله ی قبل از پیدایش کشاورزی نشان می دهد.

    شاید با معیارهایی که امروزه برای رشد جمعیت رایج است رسیدن جمعیت دنیا به 300 میلیون نفر در سال صفر میلادی چندان رشد بالایی از جمعیت به نظر نیاید.، ولی در مقایسه با دوره ی معیشت مبتنی بر صیدو شکار و خوشه چنین میزان رشد جمعیت در این دوره بالنسبه در خور توجه بوده است که می توان آن را ناشی از پیدانش کشاورزی و نتیجتاً اسکان نسبی جمعیت و بهبود تغذیه و به طور کلی مساعدتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دانست.

    (1) مسلم این است که متوسط میزان افزایش جمعیت دنیا از شروع انقلاب کشاورزی تا زمان میلاد مسیح به طور چشمگیری بیشتر از میزان افزایش جمعیت دوران قبل از پیدایش کشاورزی بوده است.

    بر اساس شواهد باستان شناسی از نقاط مختلف دنیا این مطلب محقق گذشته است که تعداد تراکم جمعیت در نقاطی که اقتصاد کشاورزی رواج داشته به مراتب بیشتر از جمعیت آن نقاط در زمانی بوده است که انسان ها به طریق صید و شکار و خوشه چینی زندگی می کرده اند.

    به سختی می توان زمینه ای برای برآورد جمعیت بین سالهای 8000 قبل از میلاد تا تولد مسیح به دست داد.

    می توان متصور شد که در شروع دوره ی کشاورزی و زمانی که کشاورزی محدود به قسمت های اندکی از دنیا بوده است .

    رشد جمعیت نسبت به هزاره های بعد از آن کند بوده است.

    تاریخ توسعه ی شهرنشینی در دنیای باستان دلالت بر آن دارد که با افزوده شدن جمعیت های متراکم کشاورزی در کنار شهرها، هزاره ی سوم پیش از میلاد بالنسبه دوران رشد زیاد جمعیت در آسیا و شمال آفریقا و شاید دسگر نقاط بوده است.

    افول شدید تمدن رایج در هزاره ی سوم باعث کاهش میزان رشد جمعیت در هزاره ی دوم قبل از میلاد گردید.

    در هزاره ی اول قبل از میلاد تمدن عصر آهن در چین، هندوستان، ایران و نواحی مدیترانه ای به اوج شکوفائی خود رسیده بود و این امر دلالت بر افزایش مجدد در رشد جمعیت این دوره ی نسبت به هزاره ی قبل دارد، کما این که برآوردهایی که برای جمعیت دنیا در سال صفر میلادی به دست داده شده است حول و حوش رقم 300 میلیون نفر دور می زند.

    (1) هزاره ی اول بعد از میلاد بار دیگر دوره ی کاهش میزان رشد جمعیت و شاید توقف رشد جمعیت است به طوری که برآورد جمعیت برای سال 1000 میلادی تقریباً با برآورد جمعیت برای سال صفر میلادی برابر است .

    هر چند در این هزاره رشد جمعیت نوساناتی داشته، ولی متوسط رشد سالانه برای تمامی هزار سال تقریباً صفر بوده است.

    البته به رغم عدم اطمینانی که در مورد برآوردها وجود دارد باید اذعان کرد جمعیت نواحی چین، آفریقای شمالی، اروپا، آسیای جنوب غربی در هزاره ی اول میلادی اگر کاهش نیافته باشد، افزایش زیادی هم نداشته است.

    بنابر تفسیر «اوشر»، در حول و حوش میلاد مسیح قسمت عمده از منابع تکنولوژیک جهان به حد اکثر تحول خود نایل شده بودند.

    «دوراند» معتقد است که افزایش جمعیت بسیاری از این نقاط در سالهای بعد از 1000 میلادی این تفسیر را تردید پذیر می سازد.

    از نظر دوراند افزایش جمعیت ژاپن، آسیای جنوب شرقی، آفریقای مداری و آمریکا در هزاره ی اول میلادی امری محتمل بوده باست، گو اینکه نمی توان شواهد کمی بر این مدعا ارائه کرد.

    بین سال های 1000 و 1300 میلادی سالهای گسترش جمعیت در چین و اروپا بوده است.

    این در حالی است که برای تحقیقات تاریخی و باستان شناسی هنوز روشن نشده که در سایر نقاط دنیا در این سالها گسترش جمعیت به چه صورت بوده است.

    قرن چهاردهم میلادی به وضوح شاهد یکی از نقاط حضیض در منحنی افزایش جمعیت دنیاست.

    کشت و کشتار معروف به مرگ سیاه (black death)که بر اثر اشاعه ی نوعی از طاعون بود در اواسط قرن چهاردهم و اپیدمی های طاعون متعاقب آن محققا تنها بحدود به اروپا و شمال آفریقا و آسیای جنوب غربی نبوده است.

    گو اینکه میزان تأثیر آن بر نواحی آسای مرکزی، چین و هند نامشخص است.

    (1) توقف موقت دیگری در افزایش جمعیت دنیا در قرن شانزدهم به سبب خالی از سکنه شدن آمریکا رخ داده است.

    با ورود اروپائیان به قاره جدید در اثر اپیدمی هایی که آنان به سوغات آورده بودند، کشتار بومیان به دست تازه واردان متجاوز، سختی معیشت ناشی از به هم خوردن اقتصاد بومی و بالاخره دست دازی حکومت های استعماری بخش اعظم جمعیت بومی آمریکا منهدم شد.

    البته میزان و تعداد جمعیت بومی از دست رفته در آمریکا در این دوران مشخص نیست.به هر حال گمان می رود کمتر از چند ده میلیون نفر نباشد.

    دوراند احتمال می دهد که قلع و قمع جمعیت بومی آفریقا در قرن شانزدهم شاید آنقدر بوده باشد که افزایش جمعیت اروپا، چین و سایر نقاط دنیا را کم و بیش خنثی کند و رشد عمومی جمعیت در این قرن را به صفر برساند.

    در هر حال در یک روندکلی بین سالهای 1000 تا 1750 میلادی مطمئناً منحنی رشد جمعیت دنیا سیر صعودی داشت، به طوری که بنا بر برآورد در این دوره جمعیت دنیا حداقل دو برابر شده است.

    بالاخره به تکثیر فوق العاده و رشد عظیم و جهانگیر جمعیت در عصر جدید و مرحله ی بعد از انقلاب صنعتی می رسیم.

    اطلاعاتی که در دست است دلالت دارد که منحنی رشد جمعیت در قرن هیجدهم نه تنها در اروپا، که به سبب شروع انقلاب خنعتی گسترش جمعیتی خود را شروع کرده بود، بلکه در چین و روسیه ی نیز سیر صعودی داشته است.

    محققاً در طول قرن نوزدهم و شاید پیش از آن، جمعیت در اروپا و حتی مناطق دیگری که از نظر صنعتی و تکنولوژیک به پای اروپا نمی رسیدند رشد نسبتاً بالا داشته است.

    علی رغم نارسایی آمارهای موجود، کاملاً روشن است که جمعیت نواحی آمریکای شمالی، آسیای جنوب غربی و آمریکای جنوبی و مرکزی در طول قرن نوزدهم افزایش درخور توجهی داشته است.

    (1) افزایش میزان رشد جمعیت در قرن هیجدهم و نوزدهم میلادی در سال های نزدیک به نیمه قرن نوزدهم جمعیت دنیا را از مرز یک میلیارد نفر گذراند و در 1900 آن را به رقمی در حدود یک میلیارد و هفتصد میلیون نفر رساند.

    شتابان جمعیت در قرن حاضر به خصوص در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین جمعیت دنیا را در اوایل دهه ی 1960 میلادی به بیش از سه میلیارد نفر در آخرین سال قرن یعنی سال 1999 به شش میلیارد نفر رسانده است.

    جدول توزیع جمعیت ، ثروت و منابع طبیعی در مناطق مختلف جهان(1) جدول توزیع جمعیت و نرخ رشد آن در مناطق مختلف جهان در سال 1995(1) تعداد جمعیت شمار جمعیت در یک زمان معین، خود یکی از ویژگی های تعیین کننده ی جمعیت است.

    در شرایطی بخشی از مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی به شمار جمعیت مربوط می شود اما در شرایط دیگری همان تعداد جمعیت می تواند عاملی برای رفع آن مسائل و مشکلات باشد.

    « آلفرد سووی» یکی از پایه گذاران جمعیت شناسی، کم جمعیتی کشورهای افریقا را مهمترین انگیزه سلطه گران در اسبیلا به آن سرزمین ها می دانست که وابستگی، فقر و مسائل بسیار پیچیده ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به دنبال داشت.

    (1) در مقابل،«برتراندراسل» فیلسوف معروف نیز معتقد بود که «احتمال هیچ به اندازه ی خطر قحطی جهانی به سبب افزایش فوق العاده جمعیت نیست.» ازدیاد بیش از اندازه ی جمعیت، به افزایش مصرف، آلودگی محیط زیست و کاهش قابل ملاحظه ی منابع و ثروت های طبیعی تجدیدناپذیر منجر می شود و در مسائل عدیده ای را بر سر راه تأمین اجتماعی و رفاه عمومی قرار می دهد.

    آلفرد سووی نیز از یک زاویه ی دیگر، جامعه ی انسانی را با سه تهدید اساسی رو به رو می دید: افزایش جمعیت کاهش منابع طبیعی تباهی طبیعت هر افزایش در یک محیط محدود به کاهش سهم سرانه از مجموعه امکانات منجر می شود و تأثیر نامساعدی بر زندگی و بهروزی سایرین می گذارد مگر آن که امکانات تولید و خلاقیت برای جمعیت روبه افزایش، بیش از آثار زیانبار تخریب و مصرف فراهم شود.

    سایر ویژگی های عمده ی جمعیت ایران: سطح باروری سطح باروری جمعیت ایران در گذشته بسیار بالا بود.

    مطالعات باروری در بین کشورهای مختلف جهان سطح باروری ایران در حوالی سال 1345 را یکی از بالاترین سطوح باروری زنان حتی در بین کشورهای در حال توسعه نشان داد.

    (1) اولین مطالعه ی مستقیم سطح باروری زنان کشور که به صورت نمونه گیری چند مرحله ای در فاصله ی سال های 1352 و 1355 انجام گرفت.

    میزان موالید (تعداد فرزندان زنده تولد شده یکسال معین به میانگین جمعیت آن سال) را 8/41 در هزار (5/32 در هزار در نقاط شهری و 8/48 در هزار در نقاط روستایی) به دست داد و این در حالی بود که دور اول کنترل موالید در کشور از سال 1346 به بعد به اجرا در آمده و سطح باروری کل 25/6 بود که نشان می داد هر یک از زنان واقع در سنین باروری (15 تا 50 ساله) در شرایط باروری آن زمان در طول عمر خود به طور متوسط 25/6 فرزند زنده به دنیا می آورده اند.

    این تعداد برای نقاط شهری 42/4 و برای نقاط روستایی 82/7 بوده است.

    سیاست های کنترل موالید تا سال 1357 تا 1368 سطح باروری در نقاط شهری را به شدت افزایش داد و این افزایش خود موجب بالا رفتن سطح باروری زنان در کل کشور شد.

    تجزیه و تحلیل نتایج سرشماری سال 1365 میزان باروری کل زنان کشور را در آن سال 39/6 فرزند (45/5 در نقاط شهری و 72/7 در نقاط روستایی) به دست داد که باز هم یکی از بالاترین سطوح باروری زنان در بین کشورهای مختلف جهان بوده است.

    از سال 1368 به بعد، به دلیل اقدامات وسیعی که در زمینه ی کنترل جمعیت و افزایش سطح سواد و آگاهی های اجتماعی صورت گرفت .

    سطح باروری رو به کاهش نهاد و آثار خود را در هرم های سنی جمعیت در سال های 1370 و 1375 نشان داد.

    (1) گرچه در حال حاضر ارقام مشخصی از سطح باروری زنان در کشور وجود ندارد و یافته های آماری نیز با کاستیهایی مواجه است، لیکن به کمک مجموعه ی اطلاعات موجود می توان سطح باروری زنان کشور در سال 1375 را بین 66/2 و 30/4 (بین 19/2 تا 75/2 در نقاط شهری و بین 41/3 تا 17/5 در نقاط روستایی) برآورد کرد و از آن میان رقم 35/3 (75/2 برای نقاط شهری و 30/4 برای نقاط روستایی) را پذیرفتنی تر دانست.

    با توجه به آنکه سطح باروری نمی تواند از یک آستانه ای پایین تر رود، کاهش آن در آینده بسیار کندتر خواهد بود و چه بسا تحت تأثیر ساختار جمعیت، با افت و خیزهای مقطعی نیز مواجه شود تا سرانجام در سطح حداقل مطلوبی تثبیت گردد.

    سطح مرگ و میر سطح مرگ و میر را می توان به وسیله ی سنجه های مختلفی چون میزان های مرگ و میر عمومی، مرگ و میر کودکان کمتر از یک ساله و امید زندگی در بدو تولد سنجید.

    گرچه مطالعات مرگ و میر در ایران، از قدمت بیشتری برخوردار است.

    لیکن نخستین مطالعه فراگیر در این زمینه نیز در طرح اندازه گیری رشد جمعیت در ایران انجام شده و اطلاعات زیر را برای سال های 1352 تا 1355 به دست آورد.

    (2) میزان مرگ ومیر عمومی 5/1 در هزار (شهر 3/8 و روستا 9/13) میزان مرگ و میر کودکان کمتر از یکساله 112 در هزار (شهر 76 و روستا 130) امید به زندگی بدو تولد مردان 63/57 (27/60 شهر و 44/56 روستا) امید زندگی بدو تولد زنان 44/57(84/63 شهر و 30/54 روستا) از آن به بعد نیز برآوردهایی از این شاخص به عمل آمده است که مهمترین آنها را می توان به شرح زیر بر شمرد.

    میزان مرگ و میر در این مطالعات بین 6 تا 8 هزار و مرگ و میر کودکان کمتر از یکساله بین 35 تا 50 در هزار برآورد شده و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز آن را برای سال 1375 حدود 26 درهزار برآورد کرده است.( 1) وضع ازدواج در ایران نیز مانند اغلب کشورهای در حال توسعه عمومیت ازدواج بسیار بالاست.

    در سرشماری سال 1375 درصد افراد هرگز ازدواج نکرده 40 تا 45 ساله از 7/1 درصد برای مردان و 6/1 درصد برای زنان تجاوز نمی کرده است.

    پیش رسی ازدواج (درصد افراد ازدواج کرده در سنین 19-15 ساله) در طول زمان روبه کاهش گذاشته و در دوره ی چهل ساله 1335 تا 1375، از 3/6 درصدبه 6/2 درصد برای مردان و از 0/41 درصد به 9/17 درصد برای زنان کاهش یافته است.

    به موازات این تغییر، در میانگین سن ازدواج بار اول زنان افزایش یافته و از 7/18 سال در 1345 به 5/22 سال در 1375 افزوده شده است.

    میانگین سن ازدواج های بار اول مردان در این مدت تغییر چندانی پیدا نکرده و با نوساناتی در طول دوره از 25 سال در 1345 به 6/25 سال در 1375 رسیده است.

    افزایش میانگین سنی ازدواج های بار اول زنان که همراه با کاهش محسوس پیش رسی ازدواج آنان بوده است، یکی از عوامل عمده کاهش باروری محسوب می شود و عوامل متعددی چون افزایش نسبت تحصیل در این سنین، ارتقاء سطح آگاهی و مسئولیت های اجتماعی، افزایش نسبت شهرنشینی، نوین شدن زندگی و تغییر نگرش ها از مهمترین عوامل موثر بر این امر بوده اند.

    وضع سواد و تحصیلات نسبت باسوادان در جمعیت 6 ساله و بالاتر کشور در سال 1375 کمی بیش از 5/79 درصد (5/84 درصد در بین مردان و 2/74 درصد در بین زنان)بوده و این نسبت در مقایسه با کشورهای پرجمعیت جهان سوم، بسیار بالا است.

    گرچه هنوز تفاوت معنی داری بین نسبت در مقایسه با کشورهای پرجمعیت جهان سوم، بسیار بالا است.

    گرچه هنوز تفاوت معنی داری بین نسبت باسوادان در نقاط شهری (7/85 درصد) و نقاط روستایی (6/69 درصد) وجود دارد.

    لیکن این تفاوت در طول زمان بسیار کاسته شده و این کاهش در سنین نوجوانی چشمگیرتر بوده است به گونه ای که برپایه ی نتایج آخرین سرشماری کشور، نسبت باسوادان در سنین 11 تا 15 سالگی، برای مردان 6/97 و برای زنان 1/95 درصد بوده است.

    از ویژگی های عمده توسعه سطح سواد در سالهای بعد از انقلاب، افزایش قابل ملاحظه ی تعداد افراد دارای تحصیلات عالی است.

    شمار این افراد در بین جمعیت غیرمحصل از 283 هزار نفر در سال 1355 به 1501 هزار نفر در سال 1375 رسیده و در همین مدت 3/5 برابر (مردان 8/4 برابر و زنان 6/6 برابر) شده است.

    در حالی که این نسبت در مورد کل باسوادان از 2/3 برابر تجاوز نکرده است.

    نکته مهم دیگر، در ارتقاء سطح سواد جمعیت، عامل مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود لیکن افزایش سریعتر سطح سواد زنان، به دلیل تاثیر انکارناپذیری که بر کنترل موالید، بهینه تر شدن زندگی اجتماعی و ارتقاء سطح مشارکت زنان در توسعه همه جایبه ی اقتصادی و اجتماعی دارد، از اهمیت بالاتری برخوردار است.(1) وضع فعالیت و اشتغال بر پایه ی تقسیم بندی های متداول در سرشماری های ایران، جمعیت 10 تا 65 ساله را جمعیت واقع در سنین کار و فعالیت می گویند و آن را به دو گروه عمده « فعال از نظر اقتصادی» و «غیرفعال از نظر اقتصادی» تقسیم می کنند.

    شاغلان و بیکاران جویای کار گروه اول را تشکیل می دهند و محصلان، خانه دارها، دارندگان درآمدهای بدون کار و سایرین در گروه دوم جای می گیرند.

    گرچه این تقسیم بندی به ویژه در مورد جمعیت غیر فعال در سرشماری های مختلف تقسیم بندی به ویژه در مورد جمعیت غیر فعال در سرشماری های مختلف تفاوت هایی با هم دارند و تعریف شاغل و بیکار نیز با تغییرات اندکی مواجه بوده است.

    با این همه باید آن را چارچوب کلی توزیع جمعیت و فعالیت محسوب داشت.

    (1) سرشماری سال 1375، توزیع جمعیت 10 ساله و بیشتر را، 45401 هزار نفر و وضع فعالیت آنها را شرح زیر گزارش کرده است: درگیری کشور در جنگ طولانی و ناخواسته ای که به مدت 8 سال به طول انجامید در کنار ضعف بنیادهای اقتصادی، عدم توجه به نیازهای اشتغال جمعیت رو به تزاید و گسترش تحصیلات دوره های متوسط و عالی از عوامل ایجاد کننده این وضع بوده است.

    ناچیز بودن فرصت های شغلی ایجاد شده در بخش کشاورزی و موانع اساسی موجود بر سر راه توسعه ی صنعتی پایدار از یک طرف، ظرفیت اشتغال و به تبع آن نسبت جمعیت فعال را کاهش داده و از طرف دیگر، آنها را به بخش خدمات گسیل داشته است که بیش از بخش های دیگر با اشتغال کاذب و ناقص مواجه است.

    محدودیت ایجاد فرصت های شغلی و افزایش نسبت بیکاران در شرایطی که جمعیت بیشتری در سالهای آینده، به سنین کار و فعالیت خواهند رسید.

    یکی از مهمترین مسائل و مشکلات جمعیتی خواهد بود.

    مشکلی که با افزایش بیکاران دارای تحصیلات بالاتر و تمایل بیشتر زنان برای کار و فعالیت، با پیچیدگی های خاصی توأم گشته است و امکان حل و فصل سهل و ساده ی آنرا دشوارتر نموده است.

    ((1) آینده نگری جمعیتی برای تهیه برنامه های اقتصادی و اجتماعی که آینده را مد نظر دارند، اطلاع از تعداد جمعیت و ویژگی های آن ضروری است.

    این اطلاع از طریق پیش بینی های جمعیتی به دست می آید.

    در این پیش بینی ها از روی جمعیت پایه، که معمولا آخرین یافته های جمعیتی مربوط به کشور، منطقه و یا یک ناحیه خاص است عوامل اثرگذار بر تغییر و تحول جمعیت را تا زمان مورد نظر، که شامل تغییرات باروری، مرگ ومیر و مهاجرت است برآورد می کنند.

    به این برآوردها، فرضیه های پیش بینی می گویند و با اعمال آن فرضیه ها بر جمعیت پایه، تعداد ترکیب و ویژگی های عمده ی جمعیت را، برای زمان های مورد نظر به دست می آورند.

    هر چه فرضیه ها به واقعیت نزدیکتر باشد واز روش های متناسب تری استفاده شود نتیجه ی پیش بینی ها نیز به واقعیت نزدیکتر خواهد شد.

    تاکنون پیش بینی های متعددی از جمعیت ایران صورت گرفته است.

    برخی از این پیش بینی ها در افق زمانی خود به واقعیت نزدیکتر باشد و از روش های متناسب تری استفاده شود نتیجه پیش بینی ها نیز به واقعیت نزدیکتر خواهد شد.

    تاکنون پیش بینی های متعددی از جمعیت ایران وصورت گرفته است.

    (1) برخی از این پیش بینی ها در افق زمانی خود به واقغیت نزدیکتر و برخی دیگر از آن دورتر بوده اند عدم تحققی ارقام پیش بینی ، بیش از هر چیز از عدم تحقق فرضیه ها ناشی می شود و رخدادهای پیش بینی نشده نیز آنها را تحت تأثیر قرار می دهند.

    درست به همین دلیل است که با پیدایش اطلاعات جدید، در صورت لزوم، باید پیش بینی ها را مورد تجدید نظر قرار داد.

    این کار در مراکز جمعیتی به سهولت انجام می پذیرد.

    لیکن در مطالعات و گزارشات موردی، فرصت کمتری برای آن پیش می آید.

    علاوه بر محققان ایرانی، دفتر امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل نیز پیش بینی هایی از جمعیت کشور های مختلف از جمله ایران انجام داده و در فواصل کوتاه ممدت تری نیز (2 تا 5 سال) آنها را مورد تجدید قرار می دهد.

    (1) افزایش میزان های رشد سالانه از سال 1380 تا 1390 به دلیل ورود موالید سالهای اوان انقلاب به سنین 20 تا 30 سالگی است که به دلیل بالا بودن سطح باروری در این سنین، تعداد زالد و ولد و در نتیجه میزان رشد جمعیت را افزایش می دهد.

    با گذشتن این افراد از آن سنین، تعداد موالید و در نتیجه میزان رشد سالانه به شدت رو به کاهش می گذارد.(2) نتایج برخی از پیش بینی های جمعیتی ایران در گزینه های مختلف (تعداد جمعیت به میلیون نفر) جمعیت، غذا و تغذیه تأمین غذا و بهبود تغذیه مردم، از مظاهر آشکار توفیق در برنامه های توسعه است.

    انسان کم غذا عاملیت خود را برای توسعه از دست می دهد.

    اعلامیه ی کنفرانس بخارست درباره ی تغذیه و جمعیت (19 تا 30 اوت 1974) به صراحت می گوید: « ...تکرار می کنیم که غذا، مسأله ای حیاتی است و در جهان کنونی جدی ترین خطر تلقی می شود.» روند تأمین غذا در جهان چندان امیدوار کننده نیست.

    هنگامی که برداشت محصول سال 1987 شروع شد ذخیره ی غله جات چندان امیدوارکننده نیست.

    هنگامی که برداشت محصول سال 1987 شروع شد ذخیره غله جهان به 459 میلیون تن می رسد که برای تغذیه 101 روز جان کفایت می کرد.

    دو سال بعد، همزمان با برداشت محصول 1989 این ذخیره فقط مصرف 54 روز جهان را تأمین می کرد.

    در یک دوره ی کوتاه دوساله، ذخایر جهانی غله- یعنی محصولی که نیمی از کالری مورد نیاز انسان را وقتی به صورت مستقیم مصرف شود و بخشی از نیم دوم را وقتی به شکل شیر، گوشت، پنیره، کره و تخم مرغ درآید تأمین می کند.

    – از بالاترین سطحی که تا به حال داشته است تا پایین ترین سطح خود در سال های بعد از جنگ دوم جهانی سقوط کرد.

    (1) در اندونزی، تولید غله (به طور عمده برنج) بین سالهای 1970 و 1984 دو برابر شد اما از آن زمان در همین سطح باقی مانده است، در مکزیک محصول غله بین سالهای 1950 و 1984 چهار برابر شد ولی پس از آن دچار رکود شده است، تجربه ی کشورهای مشابه و مجاور، خوش بینی چین برای افزایش غله در سالهای آتی را دچار تردید می کند، در ژاپن، تایوان و کره ی جنوبی از سالهای قبل تولید غله در حال نزول می باشد.

    دلایل این روند مشترک است.

    وقتی در مقابل هر نفر، مقدار زمین کشاورزی کمتر شود به زحمت می توان در دراز مدت با افزایش بازده زمین و با همان سرعت افزایش جمعیت، آنرا خنثی و جبران کرد.

    .

    (1) ناگزیر برای جبران کمبود، چاره ای جز پرداخت ارز خارجی و وارد کردن مواد غذایی نیست.

    بالا رفتن قیمت غله در کشورهای در حال توسعه تأثیر بیشتری بر مصرف کننده می گذارد.

    مثلاً در آمریکا ارزش مقدار گندم موجود در یک قرص نان یک دلاری ، به زحمت به 5 سنت می رسد.

    در نتیجه اگر قیمت گندم دو برابر شود قیمت قرص نان فقط یک دلار و 5 سنب ترقی خواهد کرد.

    ولی در کشورهای در حال توسعه که گندم از بازار خریداری و در خانه تبدیل به آرد می شود.

    در واقع همه قیمت نان ناشی از گندم آن است و دو برابر شدن قیمت های جهانی غله منجر به دو برابر شدن قسمت نان برای مصرف کننده می شود.

    این افزایش قیمت مصرف غذای کسانی را که هم اکنون نیز بخش اعظم درآمدشان را صرف تهیه ی غذا می کنند به زیر سطح لازم برای ادامه ی حیات آنها تقلیل می دهد.

    به گزارش سازمان خواربار و کشاورزی، 780 میلیون نفر از مردم جهان در کشورهای در حال توسعه مبتلا به سوءتغذیه اند.

    یک پنجم از مردم دنیا حتی آن اندازه که از عهده ی کارهای سبک برآیند غذا نمی خورند.

    به علت پیشی گرفتن به سرعت رشد جمعیت بر شتاب افزایش غذا، شمار مبتلایان به کمبود غذا در جهان رو به افزایش است.(2) در سال 1974 راجرریور استاد رشته ی سیاست جمعیتی و مدیر مرکز مطالعات جمعیتی هاروارد نوشت: «امروزه در مجموع جهان برای هر 5/2 نفر انسان زنده یک هکتار کشتزار وجود دارد.

    این فراوانی ظاهری به این دلیل نارساست که دوره های آیش زمین، نیم تا یک سوم این مقدار را بال استفاده می کند، ده درصد این مساحت صرف کشتهای غیر غذایی مثل پیبه، توتون، چای، کنف و غیره می شود.

    بخش مهم دیگری به غذای دام ها اختصاص می یابد که بازده آن بیش از 10 تا 15 درصد نیست، به این معنی که جانوران هفت تا ده برابر نیرویی که به ما می دهند، انرژی غذایی مصرف می کنند، بالاخره ده تا بیست درصد از کشت ها توسط جانوران مضر و انگل ها از بین می رود، و فنون کشاورزی تقریباً در تمام جهان سطح نازلی دارد.

    به عنوان مثال در مقابل هکتاری 4/6 تن محصول در آیووا، دهقانان هند و پاکستان بیش از یک تن گندم یا برنج تولید نمی کنند.» .(1) بین سالهای 1950و 1984 تولید جهانی غلات 6/2 برابر افزایش یافت تا آنجا که در تقابل با رشد جمعیت، سرانه تولید غله را 40% ارتقاء داد.

    در همین فاصله، صید ماهی نیز 6/4 برابر شد و مصرف سرانه غذاهای دریایی را به دو برابر گذشته رساند.

    در سال های اخیر هر دو روند مسیر معکوس یافته اند.

    مراتع جهان نیز که از منابع اصلی پروتئین حیوانی است همانند صنعت ماهی گیری در فشار شدید قرار دارد.

    در مجموع جهان فردا از نظر غذا و امنیت غذایی با 6 مشکل عمده مواجه است: اندوخته ی تکنولوژی های کشاورزی پیوسته کاهش می یابد تا آنجا که پیشرفته ترین کشاورزان نیز برای افزایش تولید درمانده اند.

    تقاضا به علت افزایش جمعیت همچنان رو به ازدیاد است.

    آبهای شیرین کره ارض رو به کاستی دارد.

    استفاده ی مفرط از کودهای شیمیایی اثر آنها بر افزایش باروری گونه های کشاورزی را به حداقل رسانده است.

    گسترش صنعتی شدن به قمیت کاهش زمین های زیرکشت میسر می شود.

    رشد سریع جمعیت و تخریب و انهدام محیط زیست تلاش برای افزایش مواد غذایی را خنثی می کند.

    (1) گفته می شود که برای تأمین غذای هر نفری که به جمعیت اضافه می گردد باید 4/0 هکتار زمین به زیر کشت برود.

    مجموع زمین های سطح کشت کشورمان زمانی حدود 12 میلیون هکتار بود که برای تغذیه 30 میلیون نفر تکاپو می کرد و برای بقیه ی جمعیت باید به وارد کردن مواد غذایی اقدام می شود(2)

حاشيه نشيني و تنظيم خانواده چکيده جمعيت ايران طي چند دهه گذشته، رشد شتاباني داشته است، به طوري که در طول کمتر از دو دهه به طور باور نکردني جمعيت ايران بيش از دو برابر شد. انفجار جمعيت در ايران همراه با مسائلي همچون افزايش سريع شهرها، افزايش فقر،

مقدمه: تنظیم خانواده مجموعه اقداماتی است که افراد و زوجها را یاری میدهد تا از داشتن فرزند ناخواسته جلوگیری کنند و فاصله بین فرزندان را خود تنظیم نمایند. آموزش و مشاوره ، تامین وسایل جلوگیری از حاملگی و دسترسی آسان به آن و کمک به کسانی که دچار ناباروری هستند و آموزش خانواده ها درباره فرزندان از جمله خدماتی هستند که بهداشت باروری را شامل میشوند. شناخت رشهای مختلف جلوگیری ازبارداری ...

حاشیه نشینی و تنظیم خانواده چکیده جمعیت ایران طی چند دهه گذشته، رشد شتابانی داشته است، به طوری که در طول کمتر از دو دهه به طور باور نکردنی جمعیت ایران بیش از دو برابر شد. انفجار جمعیت در ایران همراه با مسائلی همچون افزایش سریع شهرها، افزایش فقر، مشکل مسکن و مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها بوده است. یکی از پیامدهای اصلی رشد جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهرها و سکونت در حاشیه ...

حاشیه نشینی و تنظیم خانواده چکیده جمعیت ایران طی چند دهه گذشته، رشد شتابانی داشته است، به طوری که در طول کمتر از دو دهه به طور باور نکردنی جمعیت ایران بیش از دو برابر شد. انفجار جمعیت در ایران همراه با مسائلی همچون افزایش سریع شهرها، افزایش فقر، مشکل مسکن و مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها بوده است. یکی از پیامدهای اصلی رشد جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهرها و سکونت در حاشیه ...

هدف کلي اين پزوهش :آشنايي با بهداشت و ارتباط آن با ديگر ارگانها است.ودر اين کار سعي شده مفهوم تميز بهداشت و رابطه صحيح آن تنظيم شودو اينکه بايد بدانيم بهداشت در درجه بالايي در اقتصاد قرار دارد و براي تمامي افراد جامعه لازم وملزوم است.و بايد رعايت شو

هدف کلي اين پزوهش :آشنايي با بهداشت و ارتباط آن با ديگر ارگانها است.ودر اين کار سعي شده مفهوم تميز بهداشت و رابطه صحيح آن تنظيم شودو اينکه بايد بدانيم بهداشت در درجه بالايي در اقتصاد قرار دارد و براي تمامي افراد جامعه لازم وملزوم است.و بايد رعايت شو

برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی ، یکی از حقوق مسلم فردی و اجتماعی است و تامین سلامت جسم و روان هم ابزاری برای تکامل انسان است و هم از دید گاه اقتصادی اهمیت دارد باتوجه به این مهم این مجموعه در سه بخش تدوین شده است: 1- سیاستها و کلیات بهداشت عمومی 2- بهداشت فردی 3- بهداشت محیط برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی بهداشت عمومی عبارتست از علم و فن پیشگیری از بیماریها، افزایش طول ...

مقدمه: جستجوی حد متناسب جمعیت برای هر جامعه‌ای با توجه به شرایط اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن، پژوهشگران و متخصصان مسایل جمعیتی را یاری می‌کند تا به سوی شناخت واقعیت‌های جامعه خود گام بردارند. امّا این حرکت به دنبال خود سیاست‌ها و خط‌مشی‌های معینی را می‌طلبد تا به یافته‌ها و نظرات اصولی و علمی، جامعه عمل بپوشاند، زیرا شناخت مسئله و مشکل اجتماعی یا جمعیتی هر چند که بسیار ...

پیش گفتار: هدف کلی این پزوهش :آشنایی با بهداشت و ارتباط آن با دیگر ارگانها است.ودر این کار سعی شده مفهوم تمیز بهداشت و رابطه صحیح آن تنظیم شودو اینکه باید بدانیم بهداشت در درجه بالایی در اقتصاد قرار دارد و برای تمامی افراد جامعه لازم وملزوم است.و باید رعایت شود.و هم چنین نقش کلیدی بهداشت در وازه های بیان شده ی کلیدی زیر:اقتصاد،کالای بهداشتی،برابری،اثر بخشی،سیاست گذاری،سازمان های ...

RSS 2.0 عمران-معماري خاکبرداري آغاز هر کار ساختماني با خاکبرداري شروع ميشود . لذا آشنايي با انواع خاک براي افراد الزامي است. الف) خاک دستي: گاهي نخاله هاي ساختماني و يا خاکهاي بلا استفاده در

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول