وضع مطلوب
همانطور که اشاره شد رضایت بیماران از خدمات پرستاری به عنوان یک معیار کیفیت مراقبت اهمیت اساسی فراوانی دارد چرا که اطلاعات زیادی را در مورد میزان موقعیت پرستاران در نیل به ارزشها و انتظارات مورد توجه بیماران در اختیار ما می گذارد و در مدیریت و برنامه ریزی و ارزشیابی برنامه های مراقبت پرستاری ارزش عمده أی دارد. اطلاعات بدست آمده از بیماران از نحوه مراقبت آنان و رضایت آنها از خدمات پرستاری می تواند شواهد مدارک مثبتی را برای نیاز به تغییر در سازماندهی و شیوه ارائه خدمات بهداشتی فراهم آورد.
رضایت بیماران از خدمات پرستاری را می توان از دو جنبه بررسی کرد :
1 بعنوان یک متغیر مستقل یعنی متغیری که تغییرات آن منجر به تغییر در متغیرهای دیگر می شود. مثلاً تعیور بیمار در مصرف داروهای تجویز شده و رعایت دستورات پزشکی و ادله تماس بیمار با پزشک معالج خود و سایر مواردی که با افزایش رضایتمندی بیمار شاهد افزایش آنها خواهیم بود مثل استفاده مردم از طب پیشگیری و افزایش سطح سلامت جامعه.
2 بعنوان یک متغیر وابسته یعنی متغیری که تغیر آن ناشی از تغیر در متغیرهای دیگر باشد که این همان مفهوم مددجو بودن را شامل می شود و امروزه قریب به اتفاق اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام می شود در این رابطه است.
آنچه مسلم است این است که هدف از مراقبت ها و خدمات پرستاری این است که این امکان بوجود آید تا بیمار به مدت طولانی تری زندگی کند و مطمئن و راضی باشد. اگر فرد نتواند به طور کاملاً رضایت بخش نقش خود را ایفا نماید و از عهده وظایف خود برآید احساس می کند به عنوان یکی از اعضای جامعه موقعیت ضعیفی دارد و این امر می تواند باعث نارضایتی شود چون این امکان را ندارد که به نوعی زندگی کند که برایش مطلوب باشد.
وسعت رضایت بیماران ارتباط بسیار نزدیکی با درمان ، مراجعه به پزشک جدید و دیدگاه مربوط به بهداشت دارد و به عنوان معیار اصلی برایند در بسیاری از مطالعات مورد تاکید قرار گرفته است.
رضایت بیمار را می توان هم بعنوان یک متغیر وابسته کیفیت مراقبت و هم بعنوان پیشگیری کننده توان رفتارهای بهداشتی مربوطه در نظر گرفت.
ممکن است بیمار هنگام مراجعه به یک مرکز ، یک سری انتظارات و ارزشیابی های قبلی نداشته باشد که در رضایت او تاثیر داشته باشد. در حقیقت هنگامی که بیمار برای دریافت خدمات بهداشتی به سازمان مربوطه مراجعه می کند یک سری از انتظارات و ارزشیابی ها را در ذهن خود دارد که در طی دریافت خدمات از آن مرکز از کلیه افراد و رفتارهای آنان ارزشیابی بعمل می آورد و سرانجام رضایت را عدم رضایت خود را اعلام می دارد.
در سال 1983 سازمان خدمات بهداشتی ملی (NHS) تصویب نمود که کلیه مراکز ارائه خدمات بهداشتی در آمریکا باید در کنترل و تنظیم برنامه خود از نظرات بیماران استفاده نمایند چراکه استفاده از رضایتمندی بیماران و توجه به دلایل عدم رضایت آنها تاثیر مفیدی در رشد کیفی خدمات سازمانها خواهد داشت.
طی مطالعاتی که از بررسی 45 مقاله در آمریکا انجام شده است مشخص شده است که رضایت بیماران شاخص مفید و سودمندی در برآمد در کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران است. در آمریکا و انگلستان برخی از سازمان های بهداشتی از مراقبت یا معالجه بیماران خود توسط پزشکان یا پرستارانی که سطح رضایتمندی مردم از آنها پایین است جلوگیری بعمل می آورند و بر اساس سطح رضایت در جریان به پزشکان یا پرستاران پاداش تعلق می گیرد.
در حال حاضر در این کشورها از رضایتمندی بیماران در ارزشیابی برنامه های آموزشی تدوین شده برای پرستاران و بیماران و تغییر در نحوه ی ارائه خدمات پزشکی و یا پرستاری یک مرکز بعنوان یک اصل استفاده می شود. در این کشورها یک حرکت ملی در جهت توجه به خواست مددجویان در مورد مراقبت های بهداشتی دیده می شود . بعلاوه مفهوم مشارکت استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی روانی در خدمات بهداشت روانی نیز مورد تاکید و حمایت قرار گرفته است و میزان رضایت مردم از خدمات بهداشت روانی جنبه جدیدتری به خود گرفته است و نیز تایید شده است که اگر ارائه دهندگان خدمات یاد بگیرند که به مددجویان خود چگونه گوش فرا دهند آنها نسبت به تجارب دیدگاهها و چشم اندازهای بسیار عالی و با ارزشی را فرا روی ارائه دهندگان قرار می دهند.
به هرحال مسلم است که رضایت مددجویان از خدمات پرستاری نقش مهمی در ارتقاء سلامت و بهداشت جمعه دارد. بیمار راضی همکاری بیشتری در امر خود مراقبتی و درمان دارد. برنامه آموزشی را به طور جدی تر و منظر تر دنبال می کند. نقش و استرس کمتری در برخورد با پرستاران دارد و در کل امر سلامتی وی سریع تر پیش می رود.