فصل اول
بخش اول : گیرنده های حسی
5 نوع گیرنده حسی پایه وجود دارد:
1. گیرنده های مکانیکی mechanoreceptor مرکل – مایسنر – اجسام پاچینی – رافینی
2. گیرنده های حرارتی thermoreceptor
3. گیرنده های درد nociceptor
4. گیرنده های الکترومغناطیسی که تابش نورهای شبکیه را درک می کنند.
5. گیرنده های شیمیایی مثل گیرنده های فشار اکسیژن در خون شریانی، اسمولاتیه مایعات بدن، غلظت دی اکسید کربن و ...
نکته: هر نوع گیرنده به یک نوع استیمولوس که برای آن طراحی شده فوق العاده حساس است اما به انواع دیگر استیمولوس های حسی تقریبا بطور کامل پاسخ نمی دهد مثلا سلولهای استوانه ای و مخروطی پاسخدهی زیادی به نور دارند اما به گرما سرما و فشار روی کره چشم پاسخ نمی دهند.
هر حسی که ما قادر به درک آن هستیم (درد – لمس – نور- گرما و ...) یک نوع یا مودالیته حسی گفته می شود.
ما مود التیه های حسی مختلف را درک می کنیم اما فیبرهای عصبی فقط ایمپالس را انتقال می دهند و نوع احساس که بر اثر تحریک یک فیبر عصبی درک می شود توسط این نقطه از سیستم عصبی که فیبر عصبی به آن منتهی می شود تعیین می شود. مثلا تحریک یک فیبر عصبی درد صرفنظر از نوع محرک دردناک باعث ایجاد احساس درد در فرد می شود به این اختصاصی بودن فیبرهای عصبی برای انتقال فقط یک مودالیته حسی، اصل خطوط علامتگذاری شده یا labeled line گفته می شود.
پتانسیل گیرنده
صفت مشترک تمام گیرنده های حسی این است که اگر محرکی گیرنده حسی را تحریک کند سبب تغییر دادن پتانسیل الکتریکی غشای گیرنده می شود که به این تغییر پتانسیل گیرنده گویند.
نکته: هنگامیکه پتانسیل گیرنده از حد آستانه برای تولید پتانسیل عمل در فیبر عصبی متصل به گیرنده بالاتر می رود سبب ایجاد پتانسیل عمل می شود هر قدر پتانسیل گیرنده از حد آستانه بالاتر رود فرکانس پتانسیل عمل بیشتر می شود.
پتانسیلی گیرنده جسم پاچینی
جسم پاچینی گیرنده فشار بوده از یک انتهای عصبی بدون میلین تشکیل شده که بوسیله لایه های تقریبا متحدالمرکز احاطه شده و اولین گره رانویه عصب از زیر همین لایه ها شروع شده است لایه های متحدالمرکز از جنس بافت ویسکوالاستیک هستند.
وقتیکه فشاری به جسم پاچینی وارد می شد، از لایه های ویسکوالاستیک عبور کرده و به انتهای بدون میلین عصب می رسد و سبب باز شدن کانالهای سدیمی مکانیکی و ورود سدیم بدرون غشا می شود که این عمل با دپلاریزاسیون موضعی در غشا. پتانسیل گیرنده را ایجاد می کند.
مکانیسم سازش یا تطابق در گیرنده
یکی از مشخصات ویژه تمام گیرنده های حسی انست که پس از مدتی نسبت به اسیتمولوس های حسی خود به طور نسبی یا بطور کامل تطابق پیدا می کند یعنی اگر یک محرک حسی بطور مداوم به گیرنده وارد شود گیرنده در ابتدا با فرکانس زیاد و سپس با فرکانس های بسیار کمتری به محرک پاسخ می دهد تا اینکه در نهایت در اکثر موارد فرکانس به صفر کاهش می یابد.
براساس نوع تطابق، گیرنده ها به 2 دسته تقسیم می شوند:
گیرنده های فازیک: گیرنده هایی که به سرعت تطابق پیدا می کنند را فاز یک می گویند مثل جسم پاچینی این گیرنده ها تغییرات شدت محرک را کشف می کنند.
گیرند های تونیک: گیرنده های با تطابق آهسته هستند این گیرنده ها تا زمانیکه محرک وجودداشته باشد ایمپالس می فرستند و مغر را بطور مداوم از حالت بدن و رابطه آن با محیط اطراف آگاه می کنند مثل گیرنده های ماکولا در دستگاه دهلیزی گیرنده های درد، گیرنده های فشاری درخت شریانی و گیرندهای شیمیای اجسام آئورتی و کاروتیدی، بعضی گیرند های لمسی مثل رافینی ودیسکهای مرکل. این نوع گیرنده ها شدت محرک مداوم را کشف می کند.
رابطه شدت تحریک و احساس درک شده توسط مغز: بین ایندو مورد رابطه خطی وجود ندارد بلکه رابطه توانی است.
همچنین فرکانس پتانسیل های عملی که یک محرک در یک فیبر عصبی حس تولید می کند بوسیله یک تابع توانی با شدت محرک وارده متناسب است.
ایستگاه تست – گیرنده های رافینی (ارشد فیزیو 85)
الف- گیرنده حسی گرما هستند ب- بیشترین تراکم را در پوست تنه دارند
ج- دارای تطابق سریع هستند د- در حس تماس و فشار نقش دارند.
انواع فیبرهای عصبی انتقال دهنده سیگنال
به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود
فیبر A که شامل آلفا، بتا، گاما و دلتا می باشد. فیبرهای میلین دار قطور و متوسط اعصاب نخاعی هستند
فیبر B فیبرهای عصبی کوچک بدون میلین هستند که ایمپالس ها را با سرعت های آهسته هدایت می کنند.
فیزیولوژیست های حسی انواع فیبرهای حسی را به صورت زیر تقسیم می کنند:
گروه Ia – فیبر حسی از انتهاهای حلقوی مارپیچی دوک عضلانی (همان نوع A-آلفا هستند)
گروه Ib – فیبر حسی اندام گلژی (همان نوع A آلفا هستند)
گروه II – فیبرهای حسی گیرنده های لمس دقیق پوستی و گیرنده های گل افشان دوک عضلانی (همان فیبرهای نوع A-بتا و A- گاما هستند)
گروه III – فیبرهای حامل حس های دما – لمس خام و درد سوزنی (همان نوع A – دلتا هستند)
گروه IV – فیبرهای بدون میلین حس درد، خارش، دما و لمس خام (همان نوعC هستند)
تمییز دو نقطه