کزاز بیماری است عفونی مشترک بین انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده دیده می شود .
بعلت آلوده بودن وسائل جراحی نیز ممکن است چند تن در بخش جراحی بدان دچار گردند .
این بیماری متأسفانه در کشور عزیز ما زیاد دیده می شود .
کزاز میکروب خاصی است که در انتهای آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محیط خارج مقاومت زیادی از خون نشان می دهد و اسپوری تولید می کند که مقاومتش خیلی زیادتر است .
اثرات میکرب بواسطه سم بسیار قوی است که ترشح می کند و از راه لنف ، خون بمراکز عصبی میرود .
با سم میکرب کزاز توانسته اند علائم بیماری را تولید کنند .
میکرب کزاز در خاک ، مدفوع اسب و گاو و آب و گرد و خاک وجود دارد .
مطلب مهم اینکه ابتلاء به کزاز ایمنی کاملی ایجاد نمی کند لذا بهترین وسیله برای جلوگیری از آن واکسیناسیون می باشد .
از سوی دیگر سرم ضد کزاز برای پیشگیری سودمند است ولی برای درمان بویژه پس از بروز نشانه های بیماری ندارد .
« نشانه های کزاز »
دوران پنهانی متوسط بیماری ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگی کوتاهتر باشد عاقبت بیماری خطرناکتر است گاهی در مرحله ی نهائی چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلانی ظاهر می شود .
امکان ابتلاء مجدد در غیاب واکسیناسیون وجود دارد و هر اندازه فاصله بین شروع و انقباض عمومی حاصل از سم بیشتر باشد پیش آگهی بهتر است .
اولین نشانه ی کزاز دشواری بلع و کلید شدن دهان است .
بیمار خیلی بزحمت دهان خود را باز می کند عضلاتی که برای جویدن بکار میرود در موقع انقباض دردناک و سفت هستند سپس انقباض در عضلات گردن ، صورت و ستون فقرات و شکم و غیره فرا می رسد ( انقباض عمومی ) .
انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصی به مبتلا می دهد و مانند این است که بیمار خنده بی نمکی به لب دارد ( خنده شیطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاری ماهیچه های ستون فقرات بدن بعقب خم می شود ( نظیر کمان ) یعنی سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها می باشد .
هر گاه انقباض عضلات یک طرف بدن زیاد شود بدن بهمان طرف خم می شود و اگر تمام عضلات بدن بطور یکنواخت دچار شده باشند تمام بدن کشیده و بشکل خبردار در می اید .
در شیرخواران و افراد خیلی پیر کزاز خطرناک است .
انقباض عضلات عمومی بصوت حمله ای ظاهر می شود یعنی در اثر تحریک بیمار با روشنائی و صدا ، تزریق و یا لمس بدن ، جمع شدن عمومی بدن فرا میرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و سایر عضلات نیز سفت می شوند .
انقباض عضلات حنجره و شکم و دیافراگم وعضلات تنفسی باعث خفگی می شود .
اگر انقباض ماهیچه های تنفس طولانی باشد موجب کبودی رنگ می گردد .
حملات انقباضی بیمار را فرسوده و خسته می کند .
کلید شدن دهان سبب تشنگی ، اتلاف شدید انرژی ، عرق ( دفع الکترولیتها ) آسیب ماهیچه ها ( پارگی ) و گرسنگی میشود .
تب در ابتدای بیماری درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدریج بالا میرود به ۴۰ و بالاتر میرسد .
نبض سریع نیست تعداد تنفس درخارج از حملات تند است و اگر به ۴۰ بار در دقیقه برسد تقریباً وقوع مرگ حتمی است .
در کزاز تعریق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائین و بی خوابی وجود دارد .
گاه بیماری شدت می یابد و بیمار در عرض ۳-۲ روز در حالت سکته قلبی یا خفگی یا وارد شدن مواد غذائی در ششها تلف می شود و یا برعکس در عرض چند هفته انقباض عضلانی تخفیف یافته بهبودی حاصل می گردد .
انواع خیلی سخت و سبک بیماری هم وجود دارد .
فلج یک پا و یا دو پا و فلج صورت و چشم به تنهائی دیده می شود .
اگر فاصله بین اولین علامت کزاز با شروع انقباض عمومی ماهیچه ها کمتر از ۴۸ ساعت باشد بیماری خیلی جدی و بدخیم می باشد .
« پیشگیری »
اسپور کلستریدیوم تتانی از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگی ها و غیره وارد بدن می شود ، اگر شرایط رشد و افزونی آن فراهم باشد سم ترواش می کند و این سم راهی مراکز عصبی می شود ، بنابراین قبل و بعد از وارد شدن باسیل در بدن می توان پیش گیری لازم را انجام داد .
دادن آنتی بیوتیک ، ضدعفونی کردن و رعایت پاکیزگی زخم نیز از رشد احتمالی و تراوش سم جلوگیری می کند ، باسیل کزاز در بافتهای خراب شده بهتر رشد می کند بنابراین پانسمان و رعایت پاکی زخم وعمل جراحی لازم سودآور می باشد .
بیماری کزاز کزاز بیماری است عفونی مشترک بین انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده دیده می شود .
کزاز میکروب خاصی است که در انتهای آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محیط خارج مقاومت زیادی از خون نشان می دهد و اسپوری تولید می کند که مقاومتش خیلی زیادتر است .
مطلب مهم اینکه ابتلاء به کزاز ایمنی کاملی ایجاد نمی کند لذا بهترین وسیله برای جلوگیری از آن واکسیناسیون می باشد .
« نشانه های کزاز » دوران پنهانی متوسط بیماری ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگی کوتاهتر باشد عاقبت بیماری خطرناکتر است گاهی در مرحله ی نهائی چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلانی ظاهر می شود .
اولین نشانه ی کزاز دشواری بلع و کلید شدن دهان است .
انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصی به مبتلا می دهد و مانند این است که بیمار خنده بی نمکی به لب دارد ( خنده شیطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاری ماهیچه های ستون فقرات بدن بعقب خم می شود ( نظیر کمان ) یعنی سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها می باشد .
انقباض عضلات عمومی بصوت حمله ای ظاهر می شود یعنی در اثر تحریک بیمار با روشنائی و صدا ، تزریق و یا لمس بدن ، جمع شدن عمومی بدن فرا میرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و سایر عضلات نیز سفت می شوند .
تب در ابتدای بیماری درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدریج بالا میرود به ۴۰ و بالاتر میرسد .
در کزاز تعریق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائین و بی خوابی وجود دارد .
انواع خیلی سخت و سبک بیماری هم وجود دارد .
« پیشگیری » اسپور کلستریدیوم تتانی از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگی ها و غیره وارد بدن می شود ، اگر شرایط رشد و افزونی آن فراهم باشد سم ترواش می کند و این سم راهی مراکز عصبی می شود ، بنابراین قبل و بعد از وارد شدن باسیل در بدن می توان پیش گیری لازم را انجام داد .
دادن آنتی بیوتیک ، ضدعفونی کردن و رعایت پاکیزگی زخم نیز از رشد احتمالی و تراوش سم جلوگیری می کند ، باسیل کزاز در بافتهای خراب شده بهتر رشد می کند بنابراین پانسمان و رعایت پاکی زخم وعمل جراحی لازم سودآور می باشد .
« واکسیناسیون » تزریق واکسن مؤثرترین روش حفاظت در برابر کزاز است .
کزاز نوزادان با واکسینه کردن مادر در زمان حاملگی قابل پیشگیری است .
* پیشگیری پاسیو ایمنی پاسیو می تواند بوسیله آنتی توکسین کزاز ( ایمونوگلوبولین انسانی ) تأمین گردد .
سرم اسبی ممکن است موجب واکنشهای آلرژیک و حتی مرگ در اثر شوک آنافیلاکتیک ((حساسیتی ))شود .
ایمونوگلوبولین کزاز انسانی معمولاً فاقد خطرات ذکر شده بوده و قدرت آن هم بیشتر از نوع آنتی توکسین هترولوگ است وجانشین سرم اسبی شده است .
* پیشگیری با آنتی بیوتیکها کلستریدیوم نسبت به پنی سیلین حساس است بنابراین کاربرد آن در زخمهای مشکوک منطقی و گاه ضروری است ولی باید بخاطر داشت که در زخمهای له و خراب شده دارو بمحل زخم نمی رسد ( بسبب اختلال جریان خون ) لذا امکان زنده ماندن و رشد باسیلها وجود دارد .
عملاً در برخی بیماران مشاهده شده است که در زخمهای تمیز شده و عمل شده با وجود کاربرد پنی سیلین جانشینی برای واکسن یا سرم ضدکزاز نمی باشد .
* نظافت و جراحی زخم برای از بین بردن محیط غیرهوازی بافت و رشد اسپورها سود بخش است عمل جراحی و تمیز کردن زخم هر چه زودتر صورت بگیرد اثر سودبخش تری خواهد داشت ( رشد باسیل و تولید سم کاهش خواهد یافت ) توجه به این نکته حائز اهمیت است که بهترین وسیله پیشگیری از کزاز واکسیناسیون کلیه افراد درحال تندرستی است .
« درمان » گرم و مرطوب کردن اطاق ، فیزیوتراپی قفسه صدری ،خارج کردن تراوشات سینه و حلق ، حرکت دادن بیمار در روی تخت ، مراقبت چشمها ، تغذیه از راه لوله معدی ، تجویز آرام بخش ها ( دیازپام ) بمقدار کافی ، آنتی بیوتیکها و در صورت لزوم باز کردن نای تنفس مصنوعی با دستگاه و مراقبت دقیق و دائمی بیمار که بطور واضح تمام این موارد به توصیه و تحت نظارت پزشک انجام می شود.
فرهاد شرف پور مربی امداد ونجات تماس با من farhademergencybox@yahoo.com mosaferaseman2002@yahoo.com ¤ نوشته شده در ساعت 11:51 توسط farhad sharafpour پیامهاى دیگران ( بایگانی شده ) سه شنبه، 31 شهریور، 1383 بیماری SARS نشانه های SARS معمولا SARS با تب بالا تر از ۳۸ درجه شروع می شود.
همینطور سردرد و نا آرامی وبیماری خفیف تنفسی می توانند از نشانه های دیگرSARS باشند.
بیماران مبتلا به SARS پس از ۲ تا ۷ روز ممکن است که شروع به سرفه های خشک کرده و به سختی تنفس کنند.
عده ای نیز ممکن است مبتلا به سینه پهلو pneumonia شوند.
افراد مبتلا به pneumonia و مشکل حاد تنفسی باید به بیمارستان رجوع کنند.
SARS چگونه پخش می شود؟
متخصصین براین باورند که SARS از راه تماسهای نزدیک close contact بین افراد پخش می شود.
SARS به احتمال زیاد از طریق تنفس هوای آلوده - یعنی هوایی که ذرات آن بوسیله سرفه افراد مبتلا به SARS آلوده شده است - پخش می شود.
این بیماری همچنین ممکن است از طریق دست زدن و تماس با اشیاء آلوده پخش شود.
چه کسانی در معرض خطر SARS هستند؟
گزارشات تا کنون نشانگر آنند که غالب افراد مبتلا به SARS کسانی هستند که با فردی مبتلا به این بیماری ارتباط مستقیم و نزدیک direct close contact داشته اند- از قبیل اعضای یک خانواده و کارکنان موسسات درمانی که نسبت به امور مربوط به ضد عفونی بی توجهی کرده اند .
در مورد جلوگیری از SARS چه باید کرد؟
اگر شما در ارتباط با کسی بوده اید که در زمینه بیماری SARS مورد معاینه و معالجه قرار گرفته - ممکن است که شما هم دچار این بیماری بشوید.
اگر می بینید که سر حال هستید - می توانید به کارهای عادی و فعالیت ها ی همیشگی خودتان ادامه دهید.
درجه حرارت بدن خودتان را هر روز آزمایش کنید.
مطمئن شوید که همه ساکنان خانه اصول مربوط به بهداشت و ضد عفونی رارعایت می کنند.
- ازقبیل شستن دست ها بطور مرتب بعد از تماس با مایعات مربوط به بدن .
فقط از ظروف غذاخوری و حوله خودتان استفاده کنید.
روی دهان وبینی خود را موقع سرفه و عطسه بپوشانید.
اشیاء مورد استفاده خودتان را با ماده ضد عفونی خانگی-sodium hypochlorite - ضد عفونی کنید.
اگرطی ده روزگذشته با کسی که مشکوک به بیماری SARS بوده تماس داشته اید و نشانه ای از تب و یا مشکلات تنفسی را در خود مشاهده می کنید-فورا با مسئولین درمانی و یا پزشک خانواده خود- تلفنی تماس بگیرید.
ترجمه ازداده های منتشره توسط CDC- Centers for Disease Control and Prevention آدرس های زیر اطلا عات مربوط به SARS را هرروزه تجدید کرده و دربردارنده اطلاعات مفصلی در مورد SARS می باشند.
فرهاد شرف پور مربی امداد ونجات تماس با من farhademergencybox@yahoo.com mosaferaseman2002@yahoo.com ¤ نوشته شده در ساعت 11:47 توسط farhad sharafpour پیامهاى دیگران ( بایگانی شده ) سه شنبه، 31 شهریور، 1383 لقاح و باروری تمام موجودات زنده تولید مثل می کنند.
در انسان تولید مثل به وسیله دو نوع سلول انجام می پذیرد.
اسپرم ها که به وسیله بیضه های مرد ساخته می شوند و تخمک ها که به وسیله تخمدان های زن تولید می شوند.
هر یک از این سلول ها نیمی از مجموعه DNA (ماده ژنتیک) را در خود دارند.
آنها از طریق مقاربت جنسی، کنار هم قرار می گیرند؛ اگر یک اسپرم وارد یک تخمک شود و آن را بارور کند، DNA مرد و زن ترکیب شده، سلول های جدیدی حاصل می شوند.
بارداری زمانی رخ می دهد که این سلول ها خود را در رحم جای می دهند.
در طول بارداری که حدود40 هفته (9ماه) طول می کشد، این سلول ها تکامل یافته، نوزاد را به وجود می آورند.
لقاح در طی مقاربت جنسی اسپرم ها وارد مهبل زن می شوند و سپس از رحم بالا می روند و وارد لوله های حمل تخمک می شوند.
اگر اسپرم ها با یک تخمک برخورد کنند، سعی می کنند پوشش آن را سوراخ کنند.
اگر یک اسپرم موفق به این کار شود، دم خود را از دست می دهد و با هسته تخمک ترکیب می شود و در همین حین تغییرات شیمیایی ایجاد شده در تخمک مانع از ورود اسپرم های دیگر می گردد.
به این ترتیب، با ترکیب DNA مرد و زن یک سلول جدید حاصل می شود.
آغاز بارداری سلولی که از اتصال تخمک و اسپرم حاصل می شود، تخم نام دارد.
در عرض2 روز پس از بارداری، تخم سفر خود را از طریق لوله حمل تخمک به سمت رحم آغاز می کنند که این امر با فعالیت عضلات جدار لوله میسر می شود.
در همین زمان، تخم خود را مکرراً تقسیم می کند تا مجموعه ای از سلول ها به نام مورولا حاصل شود.
پس از5 تا7 روز این مجموعه سلول به رحم می رسد.
این مجموعه خود را به صورت امنی در آندومتر (سطح داخلی رحم) جای می دهد و به رشد خود ادامه می دهد.
از این لحظه به بعد از بارداری به خوبی تثبیت می شود.
یک بخش از مجموعه سلولـی به داخل آندومتر رشد می کند و تبدیل به جــفت می شود کـه نوزاد در حال تکامل را تغذیه می کند.
بقیه سلول ها که نوزاد به وسیله آنها رشد خواهد کرد، تبدیل به جنین می شوند.
از تخمک تا جنین با تقسیم سلول های در حال عبور از لوله حمل تخمک، تعداد آنها هر 12 ساعت دو برابر می شود.
وقتی مجموعه سلولی به رحم می رسد، شامل صدها سلول است.
وقتی سلول ها در سطح داخلی رحم جای می گیرند، تکامل خود را برای تشکیل یک جنین آغاز می کنند.
چگونگی تغذیه جنین جنین برای برآوردن نیازهای خود به اکسیژن، مواد غذایی و پادتن های ضد عفونت و همچنین برای دفع مواد زاید خود به مادرش وابسته است.
این مواد در داخل جفت که عضوی متصل به سطح داخلی رحم است و از طریق طناب نافـی به نـوزاد مرتبـط مـی شود، بین خـون مادر و خـون جنیـن مبادله مـی شوند.
در جفت، خون مادر و جنین نزدیک هم قرار می گیرند ولی واقعاً مخلوط نمی شوند.
عروق خونی در جفت عروق خونی طناب نافی در جایی که به جفت می رسند، ساختارهایی به نام پرز را تشکیل می دهند و پرزها به سمت نواحی حاوی خون مادر پیشروری می کنند.
کوریون که غشایی است که مواد غذایی و سـایر مـواد از طـریق آن عبــور مـی کنند، آنها را محصور می کند.
تکامل جنین جنین در کیسـه ای در داخـل رحم تـکامـل می یابد.
مایع آمنیوتیک مثل یک ضربه گیر برای این کیسه عمل می کند و تغذیه آن نیز به وسیله خون بندناف انجام می گیرد.
محصول بارداری در8 هفته اول، رویان نام دارد.
در این مدت، اندام ها، سر و ظاهر صورت شکل می گیرد؛ بیشتر اعضا تشکیل می شوند و قلب شروع به ضربان می کند.
رویـان بعـد از8 هـفـتـه، جنیـن نامیـده مـی شود.
تکامل ساختارهای بدن در سراسر بارداری ادامه می یابد.
تغییرات بدن مادر در دوران بارداری بارداری به سه مرحله (ثلث) تقسیم می شود که هر یک حدود 3 ماه طول می کشد.
در طی بارداری بدن مادر متحمل تغییرات عمده ای می شود.
بارزترین این تغییرات عبارتند از برآمدگی شکم همراه با رشد جنین و بزرگ شدن پستان ها همزمان با آماده شدن آنها برای تولید شیر.
به علاوه در هر سه ماهه تغییراتی اختصاصی رخ می دهد.
در سه ماهه اول، تغییرات قابل مشاهده اندکی وجود دارد.
البته ضربان قلب مادر، حدود 8 ضربه دردقیقه افزایش می یابد تا گردش خون جنین را زیاد کند.
تغییر در غلظت هورمون ها ممکن است باعث ایجاد علایمی چون تهوع شود.
در سه ماهه دوم ممکن است در اثر وزن جنین، احساس کمردرد مادر شروع شود.
اشتهای مادر ممکن است افزایش یابد.
تا هفتهههای 81 تا02 حرکات قابل احساس جنین شروع می شود و در شکم مادر احساس لرزش ایجاد می شود.
در سه ماهه سوم، همزمان با جهش رشدی جنین، مادر به سرعت وزن می گیرد.
سرانجام رحم چنان بزرگ می شود که سر آن تقریباً به قفسه سینه مادر می رسد.
در هفته های آخر، جنین تغییر وضعیت می دهد به طوری که سر آن به سمت پایین قرار می گیرد و برای تولد آماده می شود.
مادر در هفته12 پستان های مادر، سفت و آرئول (ناحیه دور نوک پستان) تیره می گردد رحم که در حال بزرگ شدن است، ممکن است مثانه مادر را تحت فشار قرار دهد.
مادر در هفته 24 با رشد جنین و رحم، شکم مادر شروع به برآمدن می کند.
لوبول های تولیدکننده شیر در پستان ها بزرگ می شوند و ممکن است از نوک پستان ترشحاتی بیرون بیاید مادر در هفته 36 تحت فشار قرار گرفتن ریه ها، معده، روده ها و مثانه ممکن است علایمی چون تنگی نفس خفیف، سوزش سر دل و تکرر ادرار ایجاد کند.
فرهاد شرف پور مربی امداد ونجات تماس با من farhademergencybox@yahoo.com mosaferaseman2002@yahoo.com ¤ نوشته شده در ساعت 11:14 توسط farhad sharafpour پیامهاى دیگران ( بایگانی شده ) سه شنبه، 31 شهریور، 1383 دستگاه عصبی دستگاه عصبی، اطلاعات را جمع آوری، تحلیل، ذخیره و منتقل می کند.
این دستگاه کارکردهای حیاتی بدن را کنترل می کند و با جهان خارج تعامل دارد.
دستگاه های عصبی دو قسمت دارد: دستگاه عصبی مرکزی که مغز و طناب نخاعی را تشکیل می دهد و دستگاه عصبی محیطی که از اعضایی تشکیل می شود که از مغز و طناب نخاعی منشأ گرفته، به تمام نواحی بدن می روند.
پیام ها به صورت تکانه تهای الکتریکی ظریف، از طریق دستگاه عصبی، از مغز به بقیه بدن و برعکس منتقل می شوند.
مغز تقریباً تمامی فعالیت ها را کنترل می کند: هم فعالیت های آگاهانه مثل حرکت هم فعالیت های غیر آگاهانه مثل حفظ دمای بدن.
همچنین در مورد محیط و وضعیت سایر قسمت های غیر آگاهانه مثل حفظ دمای بدن.
همچنین در مورد محیط و وضعیت سایر قسمت های بدن اطلاعاتی را دریافت می کند.
برای مثال، اعصابی که به چشم ها ختم می شوند، اطلاعات تصویری را ثبت می کنند و اعصاب زیر سطح پوست، حواسی چون درد را منتقل می کنند.
به علاوه مغز قادر به انجام فرایندهای پیچیده ای چون یادگیری، حافظه، تفکر و هیجان است و می تواند بدن را وادار کند که بر اساس فرایندها عمل کند.
ساختار و کارکرد مغز مغز، پیچیده ترین عضو بدن است.
بیش از 100 میلیارد سلول عصبی و میلیاردها راه عصبی را درخود جای داده است.
بزرگترین قمست مغز، مخ است.
مخ به دو نیمه (نیمکره) تقسیم می شود که به وسیله طنابی از رشته های عصبی به نام جسم پینه ای به هم متصل هستند لایه خارجی (قشر مغز) از بافتی به نام ماده خاکستری تشکیل شده است که پیام های عصبی را تولید و تنظیم می کند.
لایه درونی از ماده سفید تشکیل شده است که پیام ها را انتقال می دهد.
مخ، تفکر آگاهانه و حرکت را کنترل و اطلاعات حسی را تفسیر می کند؛ قسمت های مختلف آن، فعالیت های ویژه ای چون تکلم و بینایی را اداره می کنند.
ساختاری در قاعده مغز به نام مخچه، وظیفه تعادل، هماهنگی و شکل دادن به وضعیت بدن را بر عهده دارد.
ارتباط مغز با طناب نخاعی از طریق سابقه مغز است که کارکردهای حیاتی از جمله تنفس را کنترل می کند.
درست بالای ساقه مغز، هیپوتالاموس قرار دارد که ارتباط بین دستگاه عصبی و غدد درون ریز را برقرار می کند و به تنظیم دمای بدن، خواب و رفتارهای جنسی کمک می کند.
مغز به وسیله جمجمه و پرده هایی به نام مننژ محافظت می شود.
مایع شفاف مغزی ـ نخاعی مثل یک ضربه گیر، مغز و طناب نخاعی را در برابر آسیب محافظت می کند.
سازماندهی دستگاه عصبی دستگاه عصبی مرکزی، متشکل از مغز نخاع، پیام های عصبی را تجزیه تحلیل و هماهنگ می کند نخاع، ارتباط بین مغز و بقیه بدن را برقرار می سازد.
راه های حرکتی که پیام ها را از مغز می آورند، در طناب نخاعی نزول می کنند.
در حالی که راه های حسی از پوست و سایر اعضای حسی، از طناب نخاعی بالا رفته، پیام ها را به مغز می برند.
شبکه ای از اعصاب محیطی به کلیه قسمت های بدن می رسد.
هر عصب از صد رشته عصبی تشکیل می شود که شامل سلول های عصبی هستند و در دستجاتی قرار گرفته اند.
از طناب نخاعی، 31 جفت عصب، منشأ می گیرند.
این اعصاب در تنه و اندام ها به اعصاب کوچکتر و کوچکتری تقسیم می شوند ساختار نخاع نخاع از ماده خاکستری که حاوی سلول های عصبی و حمایت کننده است و ماده سفید که حاوی رشته های عصبی است، تشکیل می شود.
نخاع به وسیله پرده های محافظی به نام مننژ پوشیده می شود.
فرهاد شرف پور مربی امداد ونجات تماس با من farhademergencybox@yahoo.com mosaferaseman2002@yahoo.com ¤ نوشته شده در ساعت 10:59 توسط farhad sharafpour پیامهاى دیگران ( بایگانی شده ) دوشنبه، 30 شهریور، 1383 دستگاه تنفسی تنفس فرایندی است که از طریق آن، بدن اکسیژن کسب می کند (برای تولید انرژی) و دی اکسید کربن (محصول دفعی اصلی) را دفع می کند.
هوا از طریق بینی یا دهان وارد شده، از طریق نای (لوله هوا) به طرف برونش ها (راه های هوایی تحتانی) و برونشیول ها (راه های هوایی کوچکتر) در ریه ها می رود.
برونشیول ها به کیسه هایی به نام آلوئول ختم می شوند که در اطراف آنها رگ های خونی قرار دارد.
اینجا اکسیژن وارد خون و دی اکسید کربن وارد ریه ها می شود تا به خارج دمیده شود.
تنفس توسط دیافراگم (یک عضله) و عضلات بین دنده ای انجام می شود.
دستگاه تنفسی شامل حلق (گلو)، حنجره و اپی گلوت نیز هست.
لوزه ها و آدنوئیدهـای واقع در حـلق به مبارزه با عفونت ها کمـک می کنند.
حنجره، حاوی طناب های صوتی است که برای تولید صدا به لرزش در می آیند.
اپی گلوت در طول بلع، نای را می بندد تا غذا وارد ریه ها نشود تنفس چگونه انجام می شود؟
تنفس عملی است که به وسیله آن بدن هوا را وارد و خارج می کند.
جریان هوا به درون و بیرون از بدن، به خاطر حرکت هوا از نواحی پرفشار به کم فشار صورت می گیرد.
برای تنفس به درون (دم)، دیافراگم و عضلات بین دنده ها منقبض شده، قفسه سینه را بزرگ می کنند.
در نتیجه، فشار هوا در ریه ها کاهش پیدا می کند، به طوری که کمتر از فشار هوای اطراف می شود و هوا وارد ریه ها می گردد.
برای تنفس به بیرون (بازدم)، عضلات شل شده، حجم ریه را کاهش می دهند.
فشار هوا در ریه ها بیش از هوای اطراف می شود و باعث خروج هوا از بدن می شود.
تبادل گاز در بدن بافت های بدن، دایماً اکسیژن رااز خون مـی گیرند و دی اکسید کربن را در خون آزاد می کنند.
اکسیژن محیط وارد ریه ها می شود و از آلوئول ها (کیسه های نازک) وارد رگ های خونی به نام مویرگ می گردد که در آنجا به ماده ای به نام هموگلوبین که درگلبول های قرمز وجود دارد، متصل می شود.
در همین زمان، دی اکسید کربن از پلاسما (قسمت مایع خون) وارد آلوئول ها می شود تا با بازدم خارج گردد.
درمویرگ های بافت ها، گلبول قرمز اکسیژن را آزاد می کند در حالی که دی اکسید کربن وارد پلاسما می شود.
فرهاد شرف پور مربی امداد ونجات ¤ نوشته شده در ساعت 10:14 توسط farhad sharafpour پیامهاى دیگران ( بایگانی شده ) یکشنبه، 29 شهریور، 1383 ایدز ایدز عبارت است از به وجود آمدن ضعف عمده در دستگاه ایمنی بدن (نقص ایمنی).
این امر باعث کاهش توانایی بدن در مقابله با عفونتها و توانایی سرکوب سلولهای غیرطبیعی مثل سلولهای سرطانی میشود.
ویروس ایدز سلولهای ایمنی موجود در خون (لنفوسیتها) و سلولهای ایمنی موجود در بافتها (مغز استخوان، طحال، کبد و گرههای لنفاوی) را درگیر میسازد.
این سلولها در تولید پادتن برای مقابله با بیماریها و سرطانها نقش دارند.
در مجموع باید گفت که ایدز یک نوع نقص ایمنی ثانویه است که در سیر عفونت با ویروس ایدز ایجاد میشود.---- علایم شایع عفونت اولیه با ویروس ایدز ممکن است هیچ علامتی ایجاد نکند.
خستگی، کاهش وزن بدون توجیه، تعریق شبانه عفونتهای مکرر تنفسی و پوستی تب تورم گرههای لنفاوی در تمام بدن زخم در دهان تغییرات ناحیه تناسلی؛ بزرگ شدن طحال اسهال علل عفونت با ویروس ایدز ـ نوعی رترو ویروس ـ که به سلولهای دستگاه ایمنی حمله کرده، آنها را نابود میسازد و باعث کاهش مقاومت بدن به عفونتها و بعضی از سرطانها میشود.
عوامل افزایشدهنده خطر تماس جنسی با افراد آلوده.
همجنسبازها در معرض بیشترین خطر هستند.
بیبند و باری جنسی استفاده از سوزنهای آلوده برای تزریق موادمخدر تزریق خون یا فرآوردههای خونی آلوده (در حال حاضر به ندرت رخ میدهد).
مواجهه کارکنان بیمارستانها و تکنسینهای آزمایشگاهی با خون، مدفوع، یا ادرار افراد آلوده به ویروس ایدز.
بیشترین خطر مربوط به فرو رفتن اتفاقی سوزنآلوده در دست است.
توجه داشته باشید که تماسهای عادی غیرجنسی باعث انتقال بیماری نمیشود، بنابراین فردی که آلوده به ویروس ایدز است خطری برای جمعیت عمومی محسوب نمیشود.
پیشگیری از تماس جنسی با افرادآلوده یا افرادی که موادمخدر تزریقی مصرف میکنند خودداری شود.
از کاندوم استفاده شود.
بیبندوباری جنسی کنار گذاشته شود.
از تزریق موادمخدر جداً خودداری شود.
سوزنهای غیراستریل نباید بهطور اشتراکی مصرف شوند.
خون یا فرآوردههای خونی باید از لحاظ آلودگی بررسی شده باشد.
عواقب مورد انتظار این بیماری در حال حاضر غیرقابل معالجه است.
البته علایم را میتوان تخفیف داد یا کنترل نمود و تحقیقات علمی در رابطه با این بیماری و درمان آن ادامه دارند.
ایدز ممکن است تا سالها پس از مثبت شدن آزمون آلودگی به ویروس خود را نشان ندهد.
زمانی که ایدز به صورت آشکار خود را نشان دهد، میانگین بقا مدت متغیراست.
عوارض احتمالی عفونت جدی در دستگاههای مختلف بدن سرطان مرگ درمان اصول کلی با انجام آزمایش خون و آزمون پادتن ضد ویروس ایدز (ممکن است حتی تا 6 ماه پس از شروع آلودگی مثبت نشود) میتوان تشخیص را تأیید نمود.
در بیمارانی که آلودگی به ویروس ایدز تشخیص داده میشود باید وجود سایر بیماریهای آمیزشی و سایر عفونتها مثل سل نیز مورد بررسی قرار گیرد.
برای مقابله با اضطراب و افسردگی ناشی از ابتلا به این بیماری و احتمال مرگ باید رواندرمانی یا مشاوره انجام شود.
در صورت بروز عوارض، ممکن است نیاز به بستری شدن وجود داشته باشد.
بعضی از بیماران وارد برنامههای تحقیقاتی میشوند که با هدف دستیابی به درمانهای بهتر یا واکسن یا بیماری انجام میگیرند.
در این گونه برنامهها، مراقبت ممکن است بهطور رایگان انجام پذیرد.
توجه داشته باشید که تشخیصی زودهنگام کمککننده است.
اگر در معرض خطر هستید، برای بررسی مراجعه کنید، حتی اگر احساس میکنید که در سلامت کامل به سر میبرید.
اگر میخواهید حامله شوید، یا این که حامله هستید، انجام آزمون ویروس ایدز ممکن است کمککننده باشد.
در صورت مثبت بودن آزمون ویروس ایدز به هنگام حاملگی، با درمانهای مخصوص میتوان احتمال عفونت در نوزاد را به حداقل رساند.
در صورت وجود گروههای حمایتی، به آنها بپیوندید.
از تماس با افرادی که دچار عفونت هستند، حتی سرماخوردگی، پرهیز کنید.
داروها در حال حاضر داروها در معالجه عفونت ایدز مؤثر نیستند.
برای مقابله با عفونتها یا پیشگیری از آنها ممکن است آنتیبیوتیک تجویز شود.
داروهای ضد ویروسی (دیدانوزین، استاوودین، زالسی تابین، زیدوودین) و نیز داروهای مهارکننده پروتئاز در درمان عفونت با ویروس ایدز مورد استفاده قرار میگیرند و ممکن است پیشرفت بیماری را به تأخیر اندازند.
تجویز آنها باید توسط پزشکان با تجربه انجام پذیرد.
با این داروها (مثل زیدووین) میتوان انتقال عفونت به نوزادان مادران حامله را کاهش داد.
تحقیقات زیادی در رابطه با داروهای جدیدتر و واکسن آن در دست انجام هستند.
فعالیت فعالیتها به وضعیت سلامت هر فرد بستگی دارند.
علایمی مثل خستگی یا وجود عفونت میتوانند بعضی از فعالیتها را محدود کنند.
استراحت مهم است، اما توصیه میشود بهطور منظم ورزش انجام گیرد.
رژیم غذایی تغذیه باید کافی و مناسب باشد.
سوءجذب، سوختوساز تغییر یافته، و کاهش وزن در بیماران مبتلا به ایدز شایع هستند.
از خوردن تخممرغ خام، شیر غیرپاستوریزه، یا سایر مواد غذایی بالقوه آلوده خودداری شود.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم عفونت ایدز را دارید.
اگر پس از تشخیص، علایم یک عفونت دیگر ظاهر شوند (تب، سرفه، یا اسهال).
اگر دچار علایم جدید و غیر قابل توجیه شدهاید.
داروهای مورد استفاده در درمان عوارض جانبی بسیاری دارند.
فرهاد شرف پور مربی امداد و نجات ¤ نوشته شده در ساعت 14:22 توسط farhad sharafpour پیامهاى دیگران ( بایگانی شده ) یکشنبه، 29 شهریور، 1383 امدادگرعزیز در روزهای حادثه و فاجعه شما درگیر کمکرسانی به سانحهدیدگان میشوید.
شاهد حوادث دردناک و فاجعهبار بودن موجب میشود تحت تأثیر قرار گرفته و هر چند در تمام مدت به دیگران کمک کرده و تسکینی برای آلام آنان هستید، ولی باید توجه داشته باشید که احتمال دارد این فاجعه شما را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
در صورت بیتوجهی به اصول صحیح بهداشت روان، امداد رسانی در سوانح و بلایای طبیعی میتواند اثرات مخربی بر امداد رسانان نیز داشته باشد و فرسودگی روانی ناشی از کار ایجاد کند.
استرسهای مربوط به فاجعه روبرو شدن با اجساد و قربانیان حادثه و نیز افرادی که شدیداً مجروح شدهاند، تقاضای کمک دارند و کار زیادی از دست شما برنمیآید.
شرایط محیطی مانند هوای آلوده، بوی تعفن، سرو صداها و ...
· تهدید جانی بعلت خطرات موجود در محل مانند پس لرزهها، تخریب ساختمان، آتشسوزی، بیماریهای واگیردار...
وضعیت بد زندگی مانند سرما یا گرمای شدید، تغذیه نامناسب، استراحت ناکافی، تعداد کم امدادگران و ...
استرسهای مربوط به کار امدادگران احساس فوریت برای نجات افرادی که هنوز زندهاند.
احساس مسئولیت در حفظ زندگی و سلامت افراد.
فشار کاری زیاد و انجام کارهایی که آشنایی کافی با آن وجود ندارد (مانند برداشتن قطعات سنگین از روی فرد مجروح یا مواجهه شدن با خونریزی شدید).
شرایط کاری غیر استاندارد.
در صورتیکه فرد ساکن همان محل باشد، ضربه روانی ناشی از وضعیت خانواده، بستگان و شرایط محیطی.
کمبود یا نقص تجهیزات.
اشکال در هماهنگی و همکاری بین بخشهای امداد رسانی.
استرسهای مربوط به مسائل سازمانی و مدیریتی کشمکشها و رقابتهای بین یا داخل سازمانی فقدان برنامهریزی اورژانس و مدیریت بحران کشمکش بر سر مدیریت عدم حمایت کافی عدم شناخت نسبت به مهارتهای فردی امدادگرانبهم ریختگی و بحران مدیریت پس از یک فاجعه، که به فاجعه دوم معروف است.
واکنشهای عادی امدادگران در برابر یک حادثه فاجعه بار اگر عمیقاً غمگین یا عصبانی شده یا داغدیده بنظر میرسید، اگر تا زمانیکه همه کارها تمام نشده، دلتان نمیخواهد که محل را ترک کنید، اگر توجهی به خود نداشته و نیاز به استراحت و تجدید قوا را نادیده میگیرید،نگران نباشید اینها واکنشهایی عادی در برابر یک حادثه فاجعه بار میباشند.
که اگر به توصیههای ما توجه کنید به سرعت برطرف میشوند.
فقط مراقب باشید که علائم زیر طولانی نشود.
علائم هشدار دهنده در مورد فرسودگی روانی ناشی از امدادگری علائم شناختی: اگر نمیتوانید از فکر بحران، آسیب دیدگان و کمک کردن خارج شوید، اگر واقع بینی خود را از دست دادهاید، اگر به سختی قادر به یادآوری دستوراتی که به شما داده شده میباشید، اگر تصمیمگیری برایتان سخت شده، اگر درتوجه و تمرکز مشکل دارید، اگر در پرداختن به حل مسئله دچار مشکل هستید، اگر در جهتیابی مشکل داشته یا احساس گیجی و سردرگمی میکنید، اگر آسیبدیدگان را با خود یا خانواده خود مقایسه میکنید مثلاً با دیدن یک بچه مجروح فکر میکنید ”اگر بچه من بود چی؟“، اگر احساس بیکفایتی و بیاثر بودن میکنید، علائم جسمانی اگر بطور مزمن و توان فرسایی احساس خستگی میکنید، اگر از لرزش، سردرد، سرگیجه و حالت تهوع رنج میبرید، اگر علائمی شبیه سرماخوردگی یا آنفلونزا دارید، اگر در خوابیدن دچار مشکل هستید، اگر اشتهایتان را از دست داده یا برعکس دچار پرخوری شدهاید، علائم خلقی اگر برخلاف سابق مکرر با دیگران درگیر شده و بگو مگو میکنید و داد و فریاد راه میاندازید، اگر شدیداً منفی باف یا افسرده شدهاید و گریه میکنید، اگر بسرعت احساس ناکامی کرده و کار را رها میکنید، اگر بیش از اندازه نگران آسیبدیدگان و خانواده آنها هستید،اگر احساس میکنید که باید بدون استراحت در تمام مراحل امداد و کمک رسانی فعالیت کنید،اگر پس از انجام هر کاری شدیداً آشفته و بیقرار میشوید،اگر ترس زیادی دارید،اگر بطور غیر معمولی دستپاچه هستید،اگر به مرگ یا خودکشی فکر میکنید،علائم رفتاری اگر اقدام به اعمال پرخطر و غیرضروری میکنید (رفتار تکانشی)،اگر درگیر فعالیتهای بیهدف هستید، اگر از دستوراتی که به شما داده میشود سرپیچی میکنید،اگر به هیچ وجه نمیخواهید صحنه را ترک کنید،اگر به دارو یا مواد مخدر پناه بردهاید،اگر از تماس و ارتباط با همکاران، دوستان یا اعضای خانواده اجتناب میکنید، اگر مکرراً (و به میزان غیرضروری) با آسیب دیدگان یا خانواده قربانیان تماس گرفته و پیگیری میکنید اگر قادر به بازگشت به زندگی عادی خود نیستید،هشیار باشید، شاید دچار فرسودگی یا عوارض ناشی از استرس شدهاید، به توصیههای ارائه شده عمل کرده و در صورت لزوم به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.
املی که در کنترل استرس ناشی از کارتان به شما کمک میکند: پیشگیری از فرسودگی روانی محدودیتهای خود و حرفهتان را شناخته و بدانید که چه کارهایی بر عهده شما گذاشته شده است.
فکر نکنید باید همه کارها را شما انجام دهید.
با استفاده از یک برنامهریزی واقع بینانه، کارهای خود را اولویتبندی کنید.در کنار کارهای پراسترس، کارهای آسان و کم استرستر را نیز انجام دهید.
کارهایی که آرامش و حتی لذت در آن وجود دارد.هر وقت امکان پذیر شد ساعات کاری موظف خود را به حداکثر 12 ساعت در روز محدود کنید.
و بلافاصله بخورید، بیاشامید، دراز بکشید و بخوابید.تا حد امکان برنامه متعادلی داشته باشید.
به محض دسترسی، از غذای مناسب، میوه و سبزیجات استفاده کرده، آب زیادی بنوشید، و از سیگار و چای پررنگ، افراط در مصرف خوراکیهای غیر مفید (چیپس- بیسکویتهای شیرین- شکلات) بپرهیزید.
به اندازه کافی بخوابید و استراحت کنید، به خصوص پس از کارهای طولانی مدت.
در فواصل کار، استراحتهای کوتاه و مکرری را ترتیب دهید.هر وقت امکان داشت نرمش کرده و تمرینات کششی انجام دهید.تماس و ارتباط خود با اعضای خانواده و بستگان را حفظ کنید.در صورت امکان، در کنار کار در صحنه حادثه (کار با سانحه دیدگان) ساعاتی را نیز به نظافت و انجام کارهای شخصی روزمره اختصاص دهید.در زمانهای مناسب در مورد احساسات یا هیجانات خود با دیگران، به خصوص همکارانتان صحبت کنید.
داشتن نشستهای دستهجمعی با همکاران کمک زیادی خواهد کرد.در مراسم یاد بود و مراسمی که معمولاً برای سوگواری و عزاداری برپا میشود شرکت کرده و از شیوههای مناسب و معمول برای ابراز احساسات خود استفاده کنید (گریه کردن، نوشتن، عزاداری کردن و ...).با همکار دیگر به گونهای در تماس نزدیک باشید، که بتوانید متوجه علائم استرس در آنها شوید.تکنیکهای کاهش استرس را به کار برید برای مثال، هنگام احساس فشار و استرس زیاد کار را متوقف کنید، حتیالامکان به محل آرامتری رفته و چند نفس عمیق بکشید، چشمانتان را بسته و به یک خاطره خوب یا تصویر زیبا فکر کنید.
برای دقایقی در همین حالت باقی مانده و احساس آرامش کنید.توجه داشته باشید که بسیاری از واکنشهای شما طبیعی است و هر کس جای شما بود ممکن بود چنین واکنشهایی داشته باشد.علائم هشدار دهنده اولیه در مورد فرسودگی روانی را بشناسید.بپذیرید که ممکن است فرد قادر به ارزیابی واکنشهای مختل خود به استرس نباشد.
اگر دیگران در این مورد به شما تذکر دادند، مقاومت نکنید و آن را بپذیرید.
از همدردی افراطی با سوگ و مصیبت بازماندگان خودداری کنید، این امر مانع صحبت در مورد موضوعات دردناک خواهد شد.در ارتباط با سانحه دیدگان توجه داشته باشید که ارتباط شما یک ارتباط موقت و فقط با هدف یاری رسانی میباشد، نه یک ارتباط دوستانه.اگر خودتان قبلاً دچار سوگ یا سانحهای شدهاید و حالا این تجارب و خاطرات باعث کاهش کارآیی شما میشود، به آن توجه نکرده و سعی کنید خاطرات گذشته را زنده نکنید.سعی کنید با باورها و پیش داوریهای خود در مورد قضایا قضاوت نکنید و موجب نارضایتی، بحث و جدل و کاهش کارایی خود و دیگران نشوید.به یاد داشته باشید آنچه را که در توان داشتهاید انجام دادهاید ولو اینکه با ناسپاسی و بیتوجهی دیگران...
روبرو شوید.
ارزش کار شما محفوظ است حتی اگر دیگران متوجه نباشند یا به اهداف از پیش تعیین شده خود بطور کامل نرسید.شما هم مثل دیگران باورها و ایمان دینی آرامبخشی دارید، هر فرصت کوتاهی که پیدا میکنید به زمزمه و ذکردینی، دعا، مطالعه قرآن و کتابهای دعا و مراسم مختلف عبادی مشغول شوید.چنانچه پس از گذشت مدتی توصیههای فوق به شما کمک نکرد حتماً به یک پزشک، روانشناس، روانپزشک یا مشاور مراجعه کنید.
فرهاد شرف پور مربی امداد و نجات