کزاز بیماری است عفونی مشترک بین انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده دیده می شود .
بعلت آلوده بودن وسائل جراحی نیز ممکن است چند تن در بخش جراحی بدان دچار گردند .
این بیماری متأسفانه در کشور عزیز ما زیاد دیده می شود .
کزاز میکروب خاصی است که در انتهای آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محیط خارج مقاومت زیادی از خون نشان می دهد و اسپوری تولید می کند که مقاومتش خیلی زیادتر است .
اثرات میکرب بواسطه سم بسیار قوی است که ترشح می کند و از راه لنف ، خون بمراکز عصبی میرود .
با سم میکروب کزاز توانسته اند علائم بیماری را تولید کنند .
میکروب کزاز در خاک ، مدفوع اسب و گاو و آب و گرد و خاک وجود دارد .
مطلب مهم اینکه ابتلاء به کزاز ایمنی کاملی ایجاد نمی کند لذا بهترین وسیله برای جلوگیری از آن واکسیناسیون می باشد .
از سوی دیگر سرم ضد کزاز برای پیشگیری سودمند است ولی برای درمان بویژه پس از بروز نشانه های بیماری ندارد
.
« نشانه های کزاز »
دوران پنهانی متوسط بیماری ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگی کوتاهتر باشد عاقبت بیماری خطرناکتر است گاهی در مرحله ی نهائی چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلانی ظاهر می شود .
امکان ابتلاء مجدد در غیاب واکسیناسیون وجود دارد و هر اندازه فاصله بین شروع و انقباض عمومی حاصل از سم بیشتر باشد پیش آگهی بهتر است .
اولین نشانه ی کزاز دشواری بلع و کلید شدن دهان است .
بیمار خیلی بزحمت دهان خود را باز می کند عضلاتی که برای جویدن بکار میرود در موقع انقباض دردناک و سفت هستندسپس انقباض در عضلات گردن ، صورت و ستون فقرات و شکم و غیره فرا می رسد
( انقباض عمومی ) انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصی به مبتلا می دهد و مانند این است که بیمار خنده بی نمکی به لب دارد ( خنده شیطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاری ماهیچه های ستون فقرات بدن بعقب خم می شود ( نظیر کمان ) یعنی سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها می باشد .
هر گاه انقباض عضلات یک طرف بدن زیاد شود بدن بهمان طرف خم می شود و اگر تمام عضلات بدن بطور یکنواخت دچار شده باشند تمام بدن کشیده و بشکل خبردار در می اید .
در شیرخواران و افراد خیلی پیر کزاز خطرناک است.
انقباض عضلات عمومی بصوت حمله ای ظاهر می شود یعنی در اثر تحریک بیمار با روشنائی و صدا ، تزریق و یا لمس بدن ، جمع شدن عمومی بدن فرا میرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و سایر عضلات نیز سفت می شوند .
انقباض عضلات حنجره و شکم و دیافراگم وعضلات تنفسی باعث خفگی می شود .
اگر انقباض ماهیچه های تنفس طولانی باشد موجب کبودی رنگ می گردد .
حملات انقباضی بیمار را فرسوده و خسته می کند .
کلید شدن دهان سبب تشنگی ، اتلاف شدید انرژی ، عرق ( دفع الکترولیتها ) آسیب ماهیچه ها ( پارگی ) و گرسنگی میشود .
تب در ابتدای بیماری درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدریج بالا میرود به ۴۰ و بالاتر میرسد .
نبض سریع نیست تعداد تنفس درخارج از حملات تند است و اگر به ۴۰ بار در دقیقه برسد تقریباً وقوع مرگ حتمی است .
در کزاز تعریق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائین و بی خوابی وجود دارد .
گاه بیماری شدت می یابد و بیمار در عرض ۳-۲ روز در حالت سکته قلبی یا خفگی یا وارد شدن مواد غذائی در ششها تلف می شود و یا برعکس در عرض چند هفته انقباض عضلانی تخفیف یافته بهبودی حاصل می گردد .
انواع خیلی سخت و سبک بیماری هم وجود دارد .
فلج یک پا و یا دو پا و فلج صورت و چشم به تنهائی دیده می شود .
اگر فاصله بین اولین علامت کزاز با شروع انقباض عمومی ماهیچه ها کمتر از ۴۸ ساعت باشد بیماری خیلی جدی و بدخیم می باشد .
« پیشگیری »
اسپور کلستریدیوم تتانی از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگی ها و غیره وارد بدن می شود ، اگر شرایط رشد و افزونی آن فراهم باشد سم ترواش می کند و این سم راهی مراکز عصبی می شود ، بنابراین قبل و بعد از وارد شدن باسیل در بدن می توان پیش گیری لازم را انجام داد .
دادن آنتی بیوتیک ،ضدعفونی کردن و رعایت پاکیزگی زخم نیز از رشد احتمالی و تراوش سم جلوگیری می کند ، باسیل کزاز در بافتهای خراب شده بهتر رشد می کند بنابراین پانسمان و رعایت پاکی زخم وعمل جراحی لازم سودآور می باشد .
انقباض عضلات عمومی بصوت حمله ای ظاهر می شود یعنی در اثر تحریک بیمار با روشنائی و صدا ، تزریق و یا لمس بدن ، جمع شدن عمومی بدن فرا میرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و سایر عضلات نیز سفت می شوند .
تب در ابتدای بیماری درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدریج بالا میرود به ۴۰ و بالاتر میرسد .
در کزاز تعریق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائین و بی خوابی وجود دارد .
انواع خیلی سخت و سبک بیماری هم وجود دارد .
« پیشگیری » اسپور کلستریدیوم تتانی از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگی ها و غیره وارد بدن می شود ، اگر شرایط رشد و افزونی آن فراهم باشد سم ترواش می کند و این سم راهی مراکز عصبی می شود ، بنابراین قبل و بعد از وارد شدن باسیل در بدن می توان پیش گیری لازم را انجام داد .
دادن آنتی بیوتیک ،ضدعفونی کردن و رعایت پاکیزگی زخم نیز از رشد احتمالی و تراوش سم جلوگیری می کند ، باسیل کزاز در بافتهای خراب شده بهتر رشد می کند بنابراین پانسمان و رعایت پاکی زخم وعمل جراحی لازم سودآور می باشد .
« واکسیناسیون » تزریق واکسن مؤثرترین روش حفاظت در برابر کزاز است .
کزاز نوزادان با واکسینه کردن مادر در زمان حاملگی قابل پیشگیری است .
پیشگیری پاسیو ایمنی پاسیو می تواند بوسیله آنتی توکسین کزاز ( ایمونوگلوبولین انسانی ) تأمین گردد.
سرم اسبی ممکن است موجب واکنشهای آلرژیک و حتی مرگ در اثر شوک آنافیلاکتیک ((حساسیتی ))شود .
ایمونوگلوبولین کزاز انسانی معمولاً فاقد خطرات ذکر شده بوده و قدرت آن هم بیشتر از نوع آنتی توکسین هترولوگ است وجانشین سرم اسبی شده است .
پیشگیری با آنتی بیوتیکها کلستریدیوم نسبت به پنی سیلین حساس است بنابراین کاربرد آن در زخمهای مشکوک منطقی و گاه ضروری است ولی باید بخاطر داشت که در زخمهای له و خراب شده دارو بمحل زخم نمی رسد ( بسبب اختلال جریان خون ) لذا امکان زنده ماندن و رشد باسیلها وجود دارد .
عملاً در برخی بیماران مشاهده شده است که در زخمهای تمیز شده و عمل شده با وجود کاربرد پنی سیلین جانشینی برای واکسن یا سرم ضدکزاز نمی باشد .
نظافت و جراحی زخم برای از بین بردن محیط غیرهوازی بافت و رشد اسپورها سود بخش است عمل جراحی و تمیز کردن زخم هر چه زودتر صورت بگیرد اثر سودبخش تری خواهد داشت ( رشد باسیل و تولید سم کاهش خواهد یافت ) توجه به این نکته حائز اهمیت است که بهترین وسیله پیشگیری از کزاز واکسیناسیون کلیه افراد درحال تندرستی است .
:درمان گرم و مرطوب کردن اطاق ، فیزیوتراپی قفسه صدری ،خارج کردن تراوشات سینه و حلق ، حرکت دادن بیمار در روی تخت ، مراقبت چشمها ، تغذیه از راه لوله معدی ، تجویز آرام بخش ها ( دیازپام ) بمقدار کافی ، آنتی بیوتیکها و در صورت لزوم باز کردن نای تنفس مصنوعی با دستگاه و مراقبت دقیق و دائمی بیمار که بطور واضح تمام این موارد به توصیه و تحت نظارت پزشک انجام می شود.
کزاز : Tetanus - بیماریزای: کلستریدیوم تتانی اصولا یک ارگانیسم مهاجم نیست و عفونت به طور کاملا موضعی به محل ورود هاگ باکتری (زخم، جراحت، بخیه جراحی، استامپ نافی) محدود است، بلکه بیماری بطور کامل یک توکسمی Toxemia (وجود توکسین یا زهرابه در خون) است.
پس از ورود هاگ کزاز در زخم، در صورت فراهم بودن شرایط (فشار کم اکسیژن و دیگر شرایط ذکر شده در فوق)، هاگ جوانه میزند و اشکال رویشی ایجاد میشود، تکثیر می یابد و در نهایت توکسین ترشح میکند.
تتانواسپاسمین زهرابه عصبی است.
گروه کربوکسیل انتهایی پلیپپتید زنجیره سنگین این توکسین بطور غیر قابل برگشتی به دو مولکول گانگلیوزید سلولهای عصبی متصل میشود و بدین وسیله به درون سلولهای عصبی راه می یابد و با عبور از سیناپسهای عصبی به وسیله سیستم انتقال برگشتی (Retrograde) در آکسون، بعبارت دیگر در خلاف جهت حرکت انگیزههای عصبی، به نخاع و بعد به ساقه مغز میرسد.
سپس توکسین در پایانههای سلولهای مهاری، که شامل نورونهای بینابینی ترشح کنندهی گلایسین Glycine و گاما آمینو بوتیریک اسید یا GABA میباشند، انتشار مییابد.
این دو ماده، عامل تنظیم انقباضات عضلات میباشند.
توکسین باعث تخریب پروتئین سیناپتوبروین میشود که برای ادغام وزیکولهای حاوی واسطههای عصبی با غشای پیش سیناپسی الزامی است.
در نتیجه رها سازی گلایسین و GABA متوقف میشود و نورونهای حرکتی مهار نمیشوند که نتیجهی آن هیپر رفلکسی، اسپاسم عضلانی و فلج اسپاستیک میباشد.
توکسین کزاز علاوه بر گسترش از طریق رشتههای عصبی، توسط خون نیز انتقال مییابد.
در صورتیکه توکسین از راه سلولهای عصبی به نخاع و مغز برسد، علائم در انسان ابتدا از اندامهای تحتانی و در دام از اندامهای خلفی که محل ورود میکروب است شروع شده و به سمت بالا پیشرفت میکند، بدین جهت این کزاز را رو به بالا یا صعودی یا Ascending Tetanus گویند.
و در صورتیکه توکسین از راه خون منتشر شود، زودتر به نخاع و مغز میرسد و علائم از قسمتهای فوقانی بدن در انسان و قدامی بدن در دام آغاز شده و به سوی پایین و خلفی بدن گسترش مییابد، بدین جهت آنرا رو به پایین یا نزولی یا Descending Tetanus گویند.
علائم بیماری: سیر بیماری در انواع حیوانات و حتی در یک گونه حیوان متفاوت است.
در اسب و گاو در حدود 5- 10 روز و در گوسفند 3- 4 روز است.
میزان تلفات به ویژه در اسب حدود 80% است.
در موارد خفیف، بهبودی با کندی صورت میگیرد و در طی هفتهها و ماهها به تدریج سفتی و اسپاسم عضلات از بین میرود.
در کالبدگشایی هیچگونه جراحات ماکروسکوپی و یا میکروسکوپی دیده نمیشود.
بطور کلی میزان وقوع بیماری در حیوانات کوچک، کمتر از انسان و حیوانات بزرگ میباشد ولی در تمام مواردی که علائم با عوارض سختی عضلات همراه هستند، باید به بیماری کزاز مشکوک شد و از روی علائم متداول بیماری و تاریخچه زخمهای جلدی و سابقه تصادفات یا گاز گرفتگیهای چند روز و یا چند هفته اخیر، به تشخیص بیماری اقدام نمود.
تشخیص: تشخیص بیماری بر اساس علائم بالینی و تاریخچه جراحات است و برای تایید نهایی و قطعی کزاز باید کشتهای بیهوازی از بافتهای زخم آلوده، که ممکن است حاوی کلستریدیوم تتانی باشد، تهیه شود.
اثبات جداسازی کلستریدیوم تتانی بر اساس تولید توکسین و خنثی سازی آن با آنتیتوکسین اختصاصی صورت میگیرد.
باکتری را در محیط مایع کشت داده و آنرا از فیلتر عبور میدهند که در این حالت توکسین از فیلتر عبور میکند.
سپس عصاره را به موش تزریق میکنند و اگر توکسین مربوطه باشد علائم بوجود میآید.
تشخیص افتراقی: 1ـ تشحیص افتراقی اول کزاز، مسمومیت با استریکنین (Strychnine Poisoning) است.
مسمومیت با استریکنین در دامها کمتر در شرایط طبیعی اتفاق میافتد و در صورت وقوع اغلب انفرادی نبوده و عدهای در یک زمان دچار میشوند و یا در اثر تجویز زیاده از حد این ماده شیمیایی به عنوان دارو است.
2ـ عفونتهای موضعی دهان و دندان نظیر آبسهی فکی ممکن است با نشانی تریسموس در انسان همراه باشد که در چنین شرایطی علائم با درد شدید همراه است در صورتیکه در تریسموس کزازی درد وجود ندارد.
3ـ کزاز موضعی سر و گردن که تنها به سختی و انقباض عضلات اطراف محدود میباشد، ممکن است با علائم مننژیت اشتباه شود.
در مننژیت مغزی نخاعی، تحریک و ازدیاد حساسیت در برابر صدا و حرکت دیده نمیشود.
در کزاز مشخصات مایع مغزی نخاعی CSF طبیعی میباشد ولی بهتر است در موارد مشکوک برای اخذ مایع نخاعی، پونکسیون مهرههای کمر انجام نشود.
4ـ در مادیانهای شیرده، در نتیجهی کمبود کلسیم در خون نیز ممکن است حالت کزازی ایجاد شود که با تجویز کلسیم به زودی درمان میشود.
تورم تیغههای حساس سم (Laminitis)، به کزاز بیشباهت نیست ولی در آن عارضه، انقباض عضلات دیده نمیشود و پلک سوم نمایان نیست.
5ـ در گاوهای شیری در کمبود کلسیم و منیزیوم، انقباض عضله و تشنج دیده میشود ولی پلک سوم نمایان نیست و نفخ وجود ندارد.
درمان: انسان: به هر بیماری که مبتلاء و حتی مشکوک به کزاز میباشد بایستی پس از انجام آزمایش حساسیت در برابر سرم ضد کزاز یا همان آنتیتوکسین کزاز، میزان 200 هزار واحد آنتیتوکسین کزاز داخل رگی تزریق نمود.
پس از تزریق آن، محل زخم را تمیز و ضدعفونی کرده و تمام اجسام خارجی و نکروزهی آنرا خارج میکنند.
سپس پنیسیلین به بیمار تزریق میشود.
کلستریدیوم تتانی به پنیسیلین حساس بوده و پنیسیلسن کاملا باکتری را مهار میکند.
تجویز آنتیبیوتیک برای مقابله با میکروبهای دیگری که زخم را آلوده کردهاند و شرایط بیهوازی مناسبی برای رشد عامل بیماری فراهم میکنند مفید بوده و همچنین برای جلوگیری از عفونتهای دستگاه تنفس مؤثر است.
ممکن است به همراه پنیسیلین از تتراسیکلین نیز استفاده شود.
حیوانات: در معالجه حیوانات مبتلاء به کزاز با توجه به رعایت ابعاد اقتصادی درمان، باید هدفهای زیر را مورد توجه قرار داد: 1ـ از بین بردن اسپاسم عضلات.
با تجویز داروهای مسکن، مخدر و یا بیهوشی عمومی با پنتوباربیتال سدیم به میزان 25 میلیگرم به ازای هر کیلو وزن زنده بدن، بصورت IV (داخل وریدی).
2ـ خنثی کردن توکسین آزاد قبل از آنکه به اعصاب مرکزی برسد با تزریق 25 هزار واحد آنتیتوکسین کزاز به ازای هر کیلو وزن بدن بصورت IV (در صورتیکه توکسین به اعصاب مرکزی رسیده باشد، آنتیتوکسین تاثیر نخواهد داشت).
تزریق آنتیتوکسین کزاز بهتر است مخلوط با 500 سانتیمتر مکعب محلول سرم فیزیولوژی استریل و به آهستگی و قطرهقطره از طریق داخل رگی انجام گیرد.
در صورت بروز شوک در هنگام درمان با آنتیتوکسین کزاز، میتوان از آنتیهیستامینهای قوی و یا کورتیکوستروئیدها استفاده نمود.
3ـ از بین بردن کانون تهیه و پخش توکسین که پس از تمیز کردن و ضد عفونی محل زخم و برداشت بافتهای نکروزه و باز گذاردن زخم برای مجاورت بهتر با هوا، مقدار 20 هزار واحد آنتیتوکسین کزاز را در داخل و اطراف زخم تزریق مینمایند.
4ـ حفظ تعادل مایعات و الکترولیتهای بدن و تامین مواد غذایی مورد نیاز از طرق مختلف تزریقی و یا لولهگذاری در معده.
5ـ پیشگیری و درمان عوارض ثانویه مثل پنومونی و رفع انسداد مجاری تنفسی و عفونتهای حاصله از زخمها.
درمان اسب و گوسفند کزازی کمتر موفقیتآمیز است ولی گاو بهتر به درمان پاسخ میدهد.
پیشگیری: کزاز یک بیماری کاملا قابل کنترل است.
این مهم بوسیله واکسن کزاز انجام میشود.
به این واکسن به زبان انگلیسی توکسوئید و به فرانسوی اناتوکسین گویند.
در انسان: سه تزریق، روند ابتدایی ایمنسازی را تحریک میکند و یک تزریق دیگر در حدود یک سال بعد انجام میشود.
ایمنسازی ابتدایی باید در تمام کودکان در سال اول زندگی صورت گیرد.
تزریق یادآور توکسوئید باید هنگام ورود به مدرسه صورت گیرد.
سپس دوزهای یادآور را میتوان هر 10 سال به منظور نگه داشتن سطح سرمی آنتیتوکسین، به میزان بیش از 0.01 واحد در میلیلیتر تزریق کرد.
در بچههای کوچکتر، توکسوئید کزاز اغلب با توکسوئید دیفتیری و واکسن سیاهسرفه تزریق میشود (واکسن سهگانه).
اقدامات کنترلکننده به علت انتشار گستردهی ارگانیسم در خاک و بقای طولانی اسپور آن امکانپذیر نمیباشد.
در حیوانات: تعداد زیادی از موارد کزاز را میتوان بوسیله ضدعفونی پوست و ابزار جراحی هنگام اعمالی نظیر اخته، بریدن دم، قطع شاخ و پشمچینی و غیره، بطور مؤثری پیشگیری کرد.
این اعمال باید در محیط تمیز انجام شود و زخمهای حاصل را باید با دقت تمیز و ضدعفونی کرد.
پرندگان و سایر حیواناتی که در برابر کزاز مقاومند، در خونشان پادتن ندارند بلکه بافت مغز اینگونه حیوانات، بطوریکه مچینکف به اثبات رسانیده، زهرابهی کزاز را جذب نمیکند.
خون تعداد زیادی از گاوان حاوی پادتن خنثی کننده زهرابهی کزاز است.
از این نوع پادتن در خون گوسفند و بز نیز تشخیص داده شده است.
تصور میشود این پادتن در اثر فعالیت میکروب کزاز در چهار معده این نشخوارکنندگان ایجاد شده است.
خون انسان، اسب، سگ و خوک بطور عادی فاقد این پادتن است.
بافت مغزی تمام حیوانات حساس میتوانند در خارج از بدن و در لوله آزمایش به زهرابهی تتانواسپاسمین متصل شوند.
آنتیتوکسین کزاز را میتوان برای حفاظت حیواناتی که دچار جراحت شدهاند بکار برد و در آنها ایمنی موقت تولید کرد.
تزریق 1500 واحد سرم کزاز، حیوان را 2ـ3 هفته در برابر زهرابهی کزاز مقاوم میکند.
تزریق یک نوبت توکسوئید کزاز، مقاومت قابل توجهی ایجاد میکند ولی بهتر است دو یا سه بار به فاصله 3 هفته تزریق شود.
حیوانی که به این صورت واکسن کزاز دریافت کرده باشد، به اندازهای آنتیتوکسین در بدنش ایجاد میشود که حداقل یک سال آن را در برابر کزاز مصون نگه میدارد.
طبق نظر برخی کارشناسان، برای ایجاد مقاومت در برابر کزاز بهتر است به اسب دو بار به فاصله 6ـ 8 هفته توکسوئید کزاز تزریق کرد و 6ـ 12ماه بعد با یک تزریق سطح آنتیتوکسین را بالا نگاه داشت.
انجام این برنامه جهت پیشگیری در سایر حیوانات نیز مؤثر است.
اگر مدتی بعد حیوان دچار زخم شدیدی شد، تزریق یک نوبت توکسوئید توصیه شده است.
ولی اگر حیوان قبلا واکسینه نشده باشد، تزریق توکسوئید در چنین موردی بینتیجه است بلکه باید بوسیله تزریق سرم و ایجاد ایمنی Passive یا غیرفعال، از ابتلاء حیوان به کزاز پیشگیری کرد.
تهیه توکسوئید: توکسوئید با سمزدایی سم یا توکسین توسط فرمالین و سپس تغلیظ آن به دست میآید.
بنابراین طبق روش گفته شده زهرابهی قوی کلستریدیوم تتانی، 0.4 درصد فرمالین افزوده میشود.
سپس توکسوئید حاصل را بوسیله سولفات مضاعف آلومینیوم و پتاسیم، رسوب میدهند.
رسوب حاصل را پس از شستشو در سرم فیزیولوژی به حال تعلیق در میآورند.
THE END انسان: دوره کمون بیماری ممکن است از 4- 5 روز تا چند هفته باشد و هر چه طول دوره کمون بیماری کمتر باشد، بیماری خطرناکتر است.
علائم کزاز در انسان سه مرحله دارد: 1ـ تریسموس (Trismus) : انقباض بدون درد و کزازی شکل عضلات جوشی یا فک است که در مراحل اولیه بیماری دیده میشود.
در این مرحله دهان به سختی باز میگردد و به همین دلیل این علامت از بیماری را ((فک بسته)) مینامند.
2ـ ریسوس ساردونیکوس (Risus Sardinonicus) : انقباض متقابل عضلات پیشانی و صورت میباشد.
در این حالت در صورت بیمار حالتی به نام ((خندهی تمسخرآمیز)) نمایان میشود.
3ـ اپیستوتونوس (Opisthotonus) : انقباضات عضلات صورت، گردن و پشت است که منجر به قفل شدن دندانها و خمیدگی قوس مانند گردن به طرف بالا و سرانجام حالت اغماء میشود.
در کزاز هر تحریک خارجی ممکن است باعث یک اسپاسم عضلانی عمومی شود.
بیمار کاملا هوشیار است و درد ممکن است شدید باشد.
در نهایت مرگ بر اثر تداخل با مکانیسمهای تنفسی رخ میدهد.
میزان مرگ و میر (Mortality) در کزاز عمومی بسیار زیاد است.
چند تصویر دلخراش از کزاز در انسان و علائم آن در مراحل مختلف بیماری که مشاهده میکنید.
برای بزرگ شدن تصاویر بر روی آن کلیک کنید.
حیوانات: علائم بالینی کزاز در حیوانات تقریبا مشابه انسان است.
دوره کمون بیماری بین یک تا سه هفته تغییر میکند و همانطور که گفته شد هر چه دوره کمون کوتاهتر باشد، بیماری خطرناکتر است.
منظره درمانگاهی بیماری در انواع حیوانات یکسان بوده و عبارتست از: حساسیت زیاد دام در برابر تحریکات عادی، بطوریکه در اثر صدا و یا کمترین ضربه و حتی نور، انقباض شدیدی در عضلات ظاهر میشود.
در ابتدا عضله سفت و بعد دچار لرزش میشود.
انقباض ماهیچههای صورت موجب دشواری حرکات فک میگردد، پلک سوم روی قسمتی از کره چشم را میپوشاند و پاهای عقب سفت شده و باعث ناپایداری در وضعیت ایستادن حیوان میشود.
دم حیوان هنگام عقب رفتن و یا چرخیدن افراشته است.
نمایان بودن پلک سوم، یکی از علائم مهم این بیماری است که با زدن چند ضربهی آهسته به صورت حیوان، پلک سوم ضاهر میشود.
از آثار دیگر بیماری راست نگه داشتن گوشها، انقباض پلکها و اتساع منخرین (حفرههای بینی) میباشد.
بیشتر اوقات یبوست وجود دارد و ادرار در مثانه باقی میماند زیرا حیوان قادر نیست وضع عادی ادرار کردن را به خود بگیرد.
درجه حرات و تعداد نبض در ابتدا طبیعی است ولی بعدا در اثر افزایش فعالیت عضلات، افزایش مییابد.افزایش درجه حرارت در توکسمی و در حالت حاد بیماری، به خصوص در اسب و سایر تکسمیها، فوقالعاده بوده و به 42 درجه سانتیگراد هم میرسد.
انقباضات ناموزون عضلات ممکن است باعث ایجاد انحنا در پشت و یا انحراف دم به یک سمت شود.
راه رفتن مشکل بوده و همواره در شرف افتادن میباشد و در وضعی به زمین میافتد که عضلات در حال انقباض هستند و به همین جهت صدمات زیادی به حیوان وارد میشود.
دامهای بزرگ پس از افتادن قادر به برخواستن نمیباشند.
در اثر انقباضات و تشنجات عضلات، پاها به سمت عقب و دستها به سمت جلو کشیده میشود و عرق فراوان بدن حیوان را خیس میکند.
میتوان سرم مشکوک به کزاز را نیز به حیوان آزمایشگاهی تزریق نمود که به میزان 0.2 تا 0.5 سیسی میباشد.
همانطور که گفته شد، لازم است که تست خنثی سازی هم انجام شود، بدین صورت که به موش دیگری آنتیتوکسین کزاز تزریق میشود و بعد از 2 ساعت پالوده محیط کشت تزریق میشود.
حال اگر در موش دوم، که ابتدا آنتیتوکسین کزاز دریافت کرده بود، علائم بیماری ایجاد نشود و در موش اول، که سرم مشکوک یا توکسین جدا شده از باکتری را دریافت کرده بود، علائم بروز کند، بطور قطع میتوان گفت که باکتری جدا شده، کلستریدیوم تتانی بوده و بیماری حاصل، کزاز میباشد.
برگشت دم به عقب و کشیده شدن پاها، علائمی است که در اثر کزاز در موش ایجاد میشود.تزریق توکسین کزاز به پای چپ موش و ایجاد علائم خاص آن