ماهیچه :
در بدن ادمی چند نوع بافت ماهیچه ای وجود دارد که از چند طریق قابل تشخیص اند .
مثلا بعضی از ماهیچه ها در زیر میکروسکوپ منظره مخطط دارند و در آنها بخشهای تیره و روشن بطور متناوب دیده می شود .
این نوع ماهیچه را ماهیچه مخطط گویند .
نوع دیگر ماهیچه را که فاقد این بخشهاست را ماهیچه صاف می گویند و نوع دیگری ماهیچه وجود دارد که به هیچ یک از نوعهای بالا شبیه نیست مانند ماهیچه قلب .
بخشهای تاریک ماهیچه مخطط نور پلاریزه را به تناسب جهت اشعه در جهات مختلف منکسر می کند .
هرگاه که خاصیت جسمی با تغییر جهت تغییر پذیرد گویند که انیزوتروپیک است .
بنابراین بخشهای تیره نوارهایی انیزوتروپیک هستند .
ماهیچه های مخطط به کار انقباض سریع و محکم اختصاص یافته اند و بدین منظور ترتیب مخصوص اتصال رشته های نوارهای تار ماهیچه ای در ان فراوان تکرار و روی هم انباشته شده و بصورت نوارهای مرئی روشن و تاریک در زیر میکروسکوپ درامده است .
اینگونه ماهیچه ها مخصوص انقباض سریع برای حرکت دادن استخوانهای اسکلت بیشتر مورد لزومند و به همین جهت بیشتر انها به استخوانهای اسکلت متصلند .
گرداندن تنه و تکان دادن سر و بازدم و غیره نیز با این نوع ماهیچه هاست .
از انجا که این نوع ماهیچه هادر واقع جز اسکلتند گاهی به انها ماهیچه های اسکلت می گویند .
ماهیچه های مخطط از نوع ماهیچه های ارادی هستند .
از سوی دیگر ماهیچه های صاف رشته های منقبض شونده کمتری دارند .
حاصل انکه ماهیچه های صاف به کندی منقبض می شوند و محدود به اعضایی هستند که حرکت سریع برای انها اهمیتی ندارد .
ماهیچه های صاف در دیواره اعضای داخلی مانند رگهای خونی و لوله گوارش وجود دارند .
چون اعضای داخلی را اخشا می گویند ، ماهیچه های صاف را گاهی ماهیچه های احشایی می نامند .
ماهیچه های صاف از نوع ماهیچه های غیر ارادی هستند .
تراکم یون کلسیم در خون به توسط بدن بخوبی کنترل می شود بطوری که عموما احتمال مختل شدن ان کمتر است .
خطر غالبا از بیرون بدن را تهدید می کند .
باکتری به نام کلوستریدیوم تتانی که در همه جا وجو دارد و ممکن است از هر زخمی وارد بدن شود .
این باکتری از خود سمی ترشح می کند ماهیچه ها را به حالت کزاز در می اورد .
این بیماری کزاز یا واضحتر قفل شدن ارواره نام دارد .ماهیچه ها مقداری انرژی ( البته به مقدار محدود ) از روی واکنشهای شیمیایی بیهوازی ، که نیاز به اکسیژن ندارند ، بدست می اورد .
در این واکنشهای شیمیایی ماده ای به نام اسید لاکتیک تولید می شود که بر اثر تولید این اسید ما احساس خستگی می کنیم و تا وقتی این اسید لاکتیک تولید شده در ماهیچه از بین نرود ما احساس خستگی را در خود احساس می کنیم .
ماهیچه می تواند پس از مدتی طولانی به انقباض های شدید سازش یابد و این امر مسئله خسته شدن انرا تقلیل می دهد .
ماهیچه تحت اثر محرکهای طولانی و مداوم برای انجام کارهای سخت بزرگ می شود که این افزایش حجم ماهیچه را هیپرتروفی گویند .
گرچه ورزش نکردن ماهیچه را نسبتا ضعیف می کند و کوچک می سازد ولی در شرایط عادی برای کسی که زندگی بدون تحرک دارد خطر از دست رفتن قابلیت انقباض سطح معمولی در میان نیست .
هنگامی که بدن در حال استراحت است ماهیچه ها انقباض خفیفی را همچنان ادامه می دهند .
این حالت ماهیچه را تونوس می گویند .تونوس ماهیچه ای هر ماهیچه را برای منقبض شدن بیشتر اماده نگاه می دارد .
فشارهای عصبی تونوس ماهیچه ای را زیاد می کند و محرک کمتری برای بکار انداختن ماهیچه ها لازم میشود .
در هنگام خواب تونوس ماهیچه ای به حداقل کاهش می یابد و ماهیچه به استراحت واقعی می افتد .
اگر در نتیجه قطع کرن عصب مربوط به مااهیچه ای تونوس ان برای همیشه از بین برود ماهیچه ضعیف می شود و تحلیل می رود .
ماهیچه های احشایی حتی بدون تحریک عصبی تونوس خود را حفظ می کنند بطوری که به فلج کودکان دچار نمی شوند .
بزرگترین خطر فلج اطفال این است که ماهیچه های بالا و پایین بردن دنده های قفسه سینه را فلج کند
در بدن ادمی چند نوع بافت ماهیچه ای وجود دارد که از چند طریق قابل تشخیص اند .
بزرگترین خطر فلج اطفال این است که ماهیچه های بالا و پایین بردن دنده های قفسه سینه را فلج کند .
این ماهیچه ها مخطط هستند و تنفس را امکان پذیر میسازند .
نقطه اتصال ماهیچه را به استخوان متحرک مفصل را نقطه اتصال گویند .
ماهیچه جلو بازو دو سر دارد که یکی از انها در انتهای بالایی استخوان بازو در نزدیکی مفصل شانه است و سر دیگر به استخوان کتف متصل می شود .
این ماهیچه دوسر دارد و ان را به همین نام می نامند .
در واقع تنها ماهیچه دوسر بدن نیست به همین جهت به ان دوسر بازو می گویند .
نقطه اتصال ماهیچه دوسر بازو در انتهای بالایی زند زبرین و نزدیک ارنج است .
هنگامی که ماهیچه دوسر منقبض می شود استخوان بازو بی حرکت می ماند ولی زند زبرین بطرف ان حرکت می کند .
در نتیجه ساعد در محل ارنج بطرف بازو خم میشود.
ماهیچه در نقطه اتصال عموما نازک می شود و به صورتی طنابی محکم و سفت از بافت پیوندی در می اید .
این طناب که مرکب از تارهای ماهیچه ای است که هر یک در ورقه نازکی از بافت پیوندی محصور است و ماهیچه را به استخوان متصل می سازد به زردپی موسوم است .
زردپیها بسیار محکم هستند و بطوری که ازمایش شده است کشیدگی معادل 9 تن در هر 2.5 سانتیمتر مربع را به خوبی تحمل می کنند .
کار زردپی این است که تمام همه نیروی یک ماهیچه را در یک نقطه از استخوان متمرکز کند .
ماهیچه ای بنام پالماریس لونگوس وجود دارد که سر ان به استخوان بازو متصل است و نقطه اتصالش در نوار پهن محکم کف دست است .
این نوار از جنس بافت پیوندی رشته ای است که در زیر پوست قرار دارد و ماهیچه یا گروه ماهیچه ها را چون حلقه ای در میان می گیرد نوار پهن کف دست در زیر پوست کف دست قرار دارد .
کار پالماریس لونگوس خم کردن مچ دست است .
زردپی بصورت ورقه پهنی در سرتاسر کف دستمتصل است .
چنین زردپی پهن و وسیع را اپونوروز می نامند .
اگر ماهیچه ای در ساختمان انگشتان وجود داشت ضخیم و نرم می شده و بیشتر ارزش خود را از دست می دادنند .
ماهیچه هایی که انگشتان را به حرکت در می اورند در کف دست و در ساعد قرار دارند .
زردپی های این ماهیچه هاست که سرتاسر انگشتان را طی می کنند .
نمونه زردپی دراز و ضخیم ، زردپی متصل کننده ماهیچه بزرگ ساق پاست .
این زردپی را درست در بالای پاشنه پا می توانید لمس کنید .
نام این ماهیچه گاستروکنمیوس است و معمولا ماهیچه توام خوانده می شود .
این ماهیچه در بالا دو سر دارد که هر دو به استخوان ران و درست در بالای زانو متصل است ولی در جهت دیگر درست تا وسط ساق ممتد می شود .
در زیر این ماهیچه زردپی دراز و ضخیمی است که نقطه اتصالش استخوان پاشنه پاست .
این زردپی را تندوکالکانئوس می گویند ولی نام معروفتر ان زردپی اشیل است .
در ادمی زردپی اشیل پاشنه پا را به پشت ساق پا متصل می کند نه به قسمت بالایی پا ( به پشت زانو ) .
این زردپی ها نقاط اتصال درشت نی و نازک نی را با عده ای از ماهیچه ها نشان می دهد که از پشت زانو عبور می کنند .
کار این ماهیچه ها خم کردن ساق پا در محل زانوست .
ماهیچه دارای عمل عکس ماهیچه دوسر ، ماهیچه سه سر است .
به این جهت به ان سه سر می گویند که دارای سه سر است .
دو سر به استخوان بازو متصل است و یک سر به استخوان کتف .
نقطه اتصال این ماهیچه روی زند زیرین در مقابل نقطه اتصال ماهیچه دوسر است .
هنگامی که ماهیچه سه سر منقبض می شود ع ساعد که بر اثر انقباض ماهیچه دوسر شروع به تا شدن کرده بود ، راست می شود .
اگر سه سر را به حالت انقباض نگه دارید خواهید توانست دوسر را منقبض کنید بدون انکه ساعد تاشود .
ماهیچه ها همیشه بطوری ترتیب یافته اند که هر دو ماهیچه یا هر دو گروه ماهیچه عکس هم کار کنند .
مثلا اگر زردپی هایی انگشتان را خم کنند زردپی ها ی دیگر نیز در سطح دیگر دست قرار دارند که انگشتان را راست می کنند .
گاهی ما برای خنثی کردن اثر ماهیچه ای از جاذبه زمین استفاده می کنیم .
مثلا یکی از کارهای ماهیچه پشت ساق ( گاستروکنمیوس ) ان است که ما را روی نوک انگشتان پا نگه دارد ولی برای رجعت از این وضع در طرف مقابل روی استخوان درشت نی به ماهیچه بزرگی احتیاج نداریم زیرا جاذبه زمین این کار را انجام می دهد .
به همین جهت است قسمت جلو ساق پا نسبتا بی ماهیچه است بطوری که می توانیم در زیر پوست ساق سرتاسر استخوان درشت نی را لمس کنیم .
ماهیچه دوسر وقتی که منقبض می شود ساعد را بلند می کند .
استخوانهای ساعد با نقطه اتکایی ، که در ارنج است یک اهرم بوجود می اورد .
نقطه اتصال ماهیچه دوسر به زند زبرین در حدود یک چهارم طول از ارنج تا کف دست است بطوری که نیروی بلند کردن بازو در حدود 8 سانتیمتری نقطه ثابت ارنج وارد می شود .
ولی وزنه ای که باید بلند شود بوسیله کف دست صورت می گیرد و فاصله اش تا ارنج در حدود 32 سانتیمتر است .
به ازایهر کیلوگرمی که با کف دست بلند می شود ماهیچه دوسر بازو باید 4 کیلوگرم نیرو مصرف کند ولی در عوض برای اینکه این وزنه 10 سانتیمتر بلند شود دوسر بازو فقط باید 2.5 سانتیمتر کوتاه شود.
ذکر همه ماهیچه های بدن امی خسته کننده است زیرا در حدود 650 ماهیچه در بدن هست ( که همه جفت هستند ) و روابط پیچیده با یکدیگر دارند .
با وجود این ذکر مهمترین انها سودمند خواهد بود .
از ماهیچه های سر ، ماهیچه مضغی سرش به استخوان گونه متصل است و نقطه اتصالش در زاویه ارواره پایینی است .
اگر دندانهای خود را بهم بفشارید این ماهیچه را در بیرون دندانها می توانید لمس کنید .
از ماهیچه هایی که حرکت سر را اداره می کند یکی ماهیچه ذوزنقه ای و دیگری ماهیچه قصی ترقوی ماستوئیدی را می توان نام برد .
ماهیچه ذوزنقه ای از پشت گردن به پایین ممتد است و سر را به پهلو ها خم می کند .
در زیر ماهیچه قصی ترقوی ماستوئیدی ماهیچه اسپلنیوس هست که سر را به راست و چپ می چرخاند .
ماهیچه بالای بازو که در انتهای خارجی شانه قرار دارد دلتوئید نام دارد .
سرش در ترقوه و کتف است و نقطه اتصالش در استخوان بازو است .
این ماهیچه بازو را بلند می کند و از بدن دور می سازد .
اگر دست خود را افقی و به موازات شانه بگیرید این ماهیچه سفت شده و میتوانید انرا لمس کنید .
عکس عمل دلتوئید را ماهیچه سینه ای انجام میدهد .
ماهیچه سینه ای در محل سینه زیر پوست قرار دارد .
سر این ماهیچه در طول ترقوه و جناغ سینه است و نقطه اتصالش روی استخوان بازو است .
این ماهیچه بازو را به سوی تنه می اورد .
در سرتاسر قفس سینه دنده ها یک سلسله ماهیچه بین دنده ای قرار دارد .
این ماهیچه ها از یک دهنده به دنده مجاور متصل است .
کار این ماهیچه ها انبساط و انقباض قفسه سینه در حین تنفس است .
در زیر دنده ها شکم قرار دارد .
شکم بزرگترین بخش بدن است که استخوان از ان محافظت به عمل نمی اورد .از میان ماهیچه های دیواره شکم یکی رکتوس ابدومینیس است که از استخوان شرمگاهی تا دنده های میانی در دو طرف سینه ممتد است .
بین این ماهیچه های عمودی یک نوار رشته ای در سرتاسر طول شکم قرار دارد که از ناف می گذرد .
این نوار رشته ای را لینه آ آلبا می گویند .
ماهیچه ترانس ورسوس ابدومینیس در زیر ماهیچه عمودی شکمی ( رکتوس ابدومینیس ) و نسبت به ان زاویه قائمه دارد و از خط سفید به هر پهلو ممتد است .
ماهیچه های مورب خارجی شکم نیز در دو طرف و دو پهلوی شکم قرار دارند .
اگر فشاری غیر عادی ( در نتیجه بلند کردن چیز سنگین یا سرفه تشنجی ) به دیواره شکم وارد شود ممکن است وضعی پیش اورد که به ان فتق گویند .
فتق معمولا عبارت است از بیرون زدن بخشی از روده ها .
گرچه در نفاط مختلف شکم صورت پذیر است ولی 85% فتق ها در ناحیه کشاله ران است .
این نوع فتق را فتق اینگوینال می گویند .
در ناحیه لگن چند ماهیچه بزرگ است .
از میان انها سرینی متوسط و سرینی بزرگ هستند .
سر هر دو ماهیچه روی استخوان تهی گاهی است و نقطه اتصال انها روی ران .
سرینی متوسط را می توان در پهلوی زیر خمیدگی کمر لمس کرد و سرینی بزرگ برجستگی سرین را تشکیل می دهد .
کار سرینی متوسط این است که میتواند ران را از سطح قرینه بدن دور کند ولی سرینی بزرگ ران را در امتداد تنه قرار می دهد به عبارت دیگر وقتی که نشسته اید ، اگر ماهیچه های سرینی بزرگ را ( که روی ان می نشینید ) منقبض کنید خواهید ایستاد .
چنانچه قبلا اشاره شد گاستروکنمیوس ( ماهیچه پشت ساق پا ) یکی از ماهیچه های بزرگ پاست .
ماهیچه بزرگتر از ان در پا رکتوس فموروس است که بطور عمودی از تهیگاه تا کشکک و درشت نی در سطح جلو ران امتداد دارد .
هنگامی که این ماهیچه منقبض می شود ساق پا را در امتداد ران قرار می دهد .
درون فضای استخوانی و ماهیچه ای تنه اعضای داخلی بدن قرار دارند .
در پستانداران و تنها در همین گروه از مهره داران فضای داخلی تنه بوسیله پرده ای مرکب از ماهیچه و زردپی به نام دیافراگم به دو بخش تقسیم شده است .
ماهیچه دیافراگم از جلو به جناغ سینه از پهلو به دنده های پایینی و از عقب به ستون مهره ها متصل است و در قسمت وسط به طرف بالا به صورتی تحدب دارد که حفره داخلی تنه را به دو بخش یکی حفره کوچکتر بالایی و دیگری حفره بزرگتر پایینی قسمت می کند .
حفره بالایی را سینه و حفره پایینی را شکم می گویند .
بخش عمده سینه را ششها و قلب اشغال کرده است و روده ها و کلیه ها و اعضای تناسلی ، حفره شکمی را اشغال کرده اند.
بافت ماهیچهای به سه دسته عضله تقسیم بندی میشود.
ماهیچه صاف مسئول حرکات غیر ارادی اندامهای داخل بدن است.
این نوع ماهیچهها در اطراف اندامهای داخلی مثل روده ، طحال ، رگهای بزرگ قرار دارند.
تحت کنترل اراده نیست و انقباض آن نسبتا به کندی صورت میگیرد.
ماهیچه صاف از تعدادی سلولهای دوکی شکل طویل ساخته شده است که برخلاف ماهیچههای مخطط در زیر میکروسکوپ منظره مخطط ندارند و در دیواره رگهای خونی ، دستگاه گوارشی مانند لوله گوارش و دستگاه تنفسی و قاعده موها و یا مثانه و بسیاری از اندامهای دیگر قرار دارند.
سلولهای این بافت تک هستهای هستند.
ماهیچه مخطط این نوع عضله را به خاطر داشتن نوارهای تیره و روشن (در زیر میکروسکوپ) عضله مخطط ، به علت چسبیده بودن آنها به استخوانها ، عضله اسکلتی و به جهت عملکرد ارادی آنها عضلات ارادی مینامند که وظیفه اصلی این نوع عضله شرکت در حرکات بدن میباشد.
سلولهای عضله مخطط چون از بهم پیوستن تعداد زیادی سلول سازنده عضلانی (میوبلاست) بوجود میآیند بسیار بلند میباشند و رشتههای عضلانی نیز نامیده میشوند.
گروههای سلولهای عضلانی را که از تعدادی سلول موازی هم در هر گروه تشکیل میگردد دسته و مجموعه دستهها را باهم عضله مینامند.
این ماهیچهها ارادی هستند و با یک میکروسکوپ نوری به شکل مخطط دیده میشوند.
این ماهیچهها که به استخوانهای بازوها ، رانها و ستون فقرات چسبیدهاند در حرکات پیچیده و هماهنگ مثل راه رفتن و نشستن دخالت دارند.
رشتههای ماهیچهای در کنار هم قرار میگیرند و فواصل بین آنها را بافت پیوندی پر میکند.
مجموعهای از رشتههای ماهیچهای در یک پرده پیوندی محکم قرار گرفته و ماهیچه قرمز یا اسکلتی را بوجود میآورد.
دنبالههای مخصوصی به نام زردپی ماهیچه قرمز را به استخوانها متصل میکند.
ماهیچههای اسکلتی به شکلهای گوناگون مانند دوکی ، پهن ، نواری و حلقوی وجود دارند.
عملکرد ماهیچه مخطط ماهیچه مخطط دارای سلولهایی به شکل استوانه و بسیار بزرگ به طول 1 تا 40 میلیمتر به پهنای 10 تا 50 میکرومتر است.
هر سلول یک میوفیبر خوانده میشود واجد تعدادی زیادی رشته به نام میوفیبریل است.
میوفیبریل از دو نوع رشته تشکیل شده است، رشتههای ضخیم که از میوزین و رشتههای نازک که از اکتین بوجود آمدهاند.
هر میوفیبریل از واحدهای تکراری سارکومر تشکیل شده است که هر سارکومر در حال استراحت حدود 2 میکرومتر درازا دارد.
مجموعه سارکومرها در هر میوفیبریل به شکل نوارهای تیره و روشن متناوب دیده میشوند هر نوار روشن توسط نوار تیره باریکی به نام صفه Z به دو نیم تقسیم میشود.
در حقیقت فاصله بین دو صفحه Z همان سارکومر است.
در نوارهای روشن رشتههای اکتین وجود دارند و در نوارهای تیره رشتههای اکتین و میوزین کنار یکدیگر قرار میگیرند.
در نوارهای تیره رشتههای اکتین و میوزین به صورت متصل قرار گرفتهاند و این اتصال از طریق سر میوزین صورت میگیرد.
انرژی لازم برای انقباض ماهیچه از هیدرولیز ATP و با فعالیت ATP آزی سر میوزین تامین میگردد.
هنگام انقباض سارکومرها کوتاه میشوند که این امر ماحصل در هم فرو رفتن رشتههای میوزین و گذشتن آنها از کنار یکدیگر است.
اندازه نوار تیره در این حالت ثابت میماند در حالیکه نوار روشن کوتاه میشود.
انقباض ماهیچه انقباض ماهیچه تحت تاثیر تحریکات عصبی صورت میگیرد.
آزاد شدن یون کلسیم از شبکه سارکوپلاسمی باعث شروع انقباض میشود.
شبکه ساکوپلاسمی شبکهای از غشاهای صاف است که میوفیبریلها را احاطه میکند.
این شبکه مخزن یونهای کلسیم است.
شبکههای سارکوپلاسمی شبیه به شبکه آندوپلاسمی است.
با این تفاوت که در غشای سارکوپلاسمی پروتئین خاصی وجود دارد که کلسیم به آن متصل میشود تحریکات عصبی باعث تغییراتی در غشای پلاسمایی سلولهای ماهیچهای میشود.
این تحریکات طی مراحلی بر شبکه سارکوپلاسمی تاثیر میگذارد که نتیجه آن باز شدن مجرای کلسیم موجود در شبکه سارکوپلاسمی و رها شدن یونهای کلسیم به درون سیتوزول است.
افزایش ATP آز در سرهای میوزین و انقباض ماهیچه میگردد.
وقتی تحریک عصبی قطع میشود فعالیت ATP آزی پمپ کلسیم در غشای سارکوپلاسمی، یونهای کلسیم را به داخل شبکه سارکوپلاسمی هدایت میکند و غلظت آن را در سیتوزول کاهش میدهد.
نتیجه این فرآیند توقف فرآیند انقباض است.
بافت ماهیچهای قلبی سلولهای تشکیل دهنده عضله قلب مشابه سلولهای ماهیچه مخطط بوده ولی تفاوتهای عمدهای با سلولهای عضله مخطط دارند که این تفاوتها به شرح زیر است.
سلولهای ماهیچه قلبی بسیار کوچکتر از سلولهای ماهیچه مخطط است.
سلولهای عضله قلبی یک یا دو هستهای هستند که هسته درشت آنها در مرکز سلول قرار دارد.
مکانیسم انقباض در ماهیچه قلبی همانند ماهیچه مخطط است.
سلولهای عضله قلبی غیر قابل تقسیم هستند و سلولهای آسیب دیده قلبی توسط بافت همبند جایگزین میشوند و به همین دلیل آسیبهای وسیع غیر قابل جبران میباشد.
سیستم هدایت قلب عضله قلب بدون نیاز به تحریک عصبی به طور خودکار منقبض میشود و این امر ناشی از عملکرد سلولهای تخصص یافتهای است که از تغییر سلولهای عضلانی حاصل میشوند و کار آنها تولید تحریک برای ضربانات قلبی و هدایت این تحریکات به قسمتهای مختلف قلب برای هماهنگی انقباض دهلیزها و بطنها میباشد.
این سلولهای تخصص یافته ساختمانهایی را بوجود میآورند که در مجموع سیستم هدایتی قلب را تشکیل میدهند ماهیچه ها از چه چیزی درست شده اند ؟
با توجه به اینکه ۶۵۰ ماهیچه در بدن وجود دارد شاید فکر کنید همه آنها خیلی سنگین بشنوند، درست فکر کرده اید ، ماهیچه ها تقریباً نیمی از وزن بدن را شکل می دهند؛ مثلاً اگر وزن فردی ۶۰ کیلوگرم باشد حدود ۳۰ کیلوگرم از وزن او ماهیچه خالص است .
ماهیچه ها از مواد مشابهی درست شده اند یعنی از یک نوع بافت عضلانی که انعطاف پذیرند .
هر ماهیچه از صدها و یا حتی هزاران بافت کوچک درست شده است .
سه نوع ماهیچه در بدن وجود دارد ماهیچه نرم ، قلبی و اسکلتی ماهیچه نرم گاهی به ماهیچه های نرم ، ماهیچه های غیر ارادی نیز می گویند و شما نمی توانید آنها را کنترل کنید مغز و بدن آنچه را باید این ماهیچه ها انجام دهند بدون اینکه درباره آن فکر کنید به ماهیچه ها می گویند از این ماهیچه ها نمی توانید هنگام پریدن یا بازو گرفتن استفاده کنید .
بنابراین سؤال می کنید پس این ماهیچه ها برای چه کاری مناسبند ؟
خیلی کارها !
ماهیچه های نرم در معده هستند و منقبض و منبسط می شوند و غذا از طریق آنها وارد روده می شود .
هنگام استفراغ کردن احساس می کنید ماهیچه های نرم در معده کار می کنند .
غذا توسط ماهیچه ها از معده پس فرستاده می شود و از مری وارد دهان می شود .
چون کار آنها غیر ارادی است و نمی توانید هیچ نقشی در عملکرد آنها داشته باشید .
همه ماهیچه های نرم معمولاً در یک ردیف یکی پس از دیگری قرار گرفته اند .
ماهیچه های نرم در مثانه هم هستند و به شما کمک می کنند تا زمانیکه به دستشویی می روید ادرارتان را کنترل کنید.
ماهیچه های نرم در رحم مادر هم هستند .
وقتی جنین رشد می کند این عضلات کشیده می شوند و موقع تولد کودک در زایمان به مادر کمک می کنند .
این ماهیچه ها در پشت چشم باعث می شوند تا چشم بتواند روی اشیاء متمرکز شود .
حتی در دیواره رگ های خونی بدن ، ماهیچه های نرم و کوچکی دیده می شود .
ماهیچه های قلبی آیا تاکنون فکر کرده اید چرا قلب می تواند خون را مرتب پمپاژ کند ؟
می گویید شاید به دلیل اینکه قلب یک ماهیچه است .
ماهیچه ای که قلب را ساخته مای اوکاردویم ( عضله قلب ) گفته می شود گاهی ماهیچه قلبی هم گفته می شود .
ماهیچه های کلفت قلب وقتی منقبض می شوند خون را بیرون می فرستند و وقتی منبسط می شوند خون بعد از چرخش در بدن وارد قلب می شود.
درست مثل ماهیچه های نرم ، ماهیچه های قلبی نیز بدون کمک شما کار می کنند ، مغز و سیستم عصبی آنچه را که ماهیچه های قلب باید انجام دهند و نیز راه اینکه چگونه خون را بیرون بفرستند را به آنها می گویند .
به این طریق در تمام روزهای زندگی خون را پمپاژ می کند .
ماهیچه های اسکلتی حالا می دانید کدام ماهیچه ها به هضم غذا کمک می کنند و کدام خون را پمپاژ می کنند اما درباره ماهیچه هایی که به در انجام کارهای دیگر کمک می کنند مثل ضربه زدن به توپ فوتبال چطور ؟
ماهیچه هایی که به شما اجازه می دهد تا فعالیت های دیگری انجام دهید ماهیچه های استخوانی یا اسکلتی می گویند که گاهی به آنها ماهیچه مخطط هم می گویند ، زیرا قسمت های تیره و روشن بافت ماهیچه باعث می شود آنها را خط خط ببینید .
ماهیچه های اسکلتی ارادی هستند و می توانید آنها را کنترل کنید .
تا زمانیکه به ماهیچه ها نگویید و نخواهید پاهای شما خم نمی شود که به توپ ضربه بزند .
این ماهیچه ها سیستم اسکلت ماهیچه ای را تشکیل می دهند ، ترکیبی از ماهیچه و اسکلت ، ماهیچه های اسکلتی همراه با استخوان ها کار می کنند و بدن را قوی می کند .
در بیشتر موارد یک ماهیچه اسکلتی به انتهای استخوان متصل می باشد .
و در امتداد تمام مفصل کشیده شده است ( مفصل محل اتصال دو استخوان است ) و مجدداً به استخوان دیگر متصل است .
می خواهید یک عضله اسکلتی را حین عمل مشاهده کنید ؟
سعی کنید بازو بگیرید در این موقع ماهیچه ها در قسمت بالای بازو قرار می گیرند و استخوان ها به سمت پایین کشیده می شود .
بعد ماهیچه ها را شل کنید .
در این موقع چه اتفاقی می افتد ؟
حالا سعی کنید پاها را خم کنید و آماده ضربه زدن به توپ شوید در این موقع ماهیچه های ران منقبض می شوند و استخوان پا را به جلو و عقب حرکت می دهد .
تصور کنید می خواهید به توپ ضربه بزنید در حالیکه ماهیچه های پشت ران شل می شود و ماهیچه های جلوی ران منقبض ، استخوان های پایین پا به سمت پایین می آیند .
ماهیچه های اسکلتی به چند اندازه و شکل هستند که امکان انجام فعالیت های مختلف را فراهم می کنند .
بزرگترین و قویترین ماهیچه ها در قسمت پشت ، اطراف ستون فقرات قرار دارند این ماهیچه ها به بلند شدن و نشستن کمک می کنند همچنین برای بلند کردن و هل دادن اشیاء به بدن نیرو می دهند .
ماهیچه های گردن و قسمت های بالای کمر خیلی بلند نیستند ولی می توانند کارهای عجیبی انجام دهند ،سرتان را به اطراف بچرخانید ، جلو و عقب ، بالا و پائین تا قدرت ماهیچه های پشت گردن را احساس کنید .
این ماهیچه ها وزن سر را نیز تحمل می کنند .
سعی کنید این آزمایش را در ماهیچه های دیگر بدنتان انجام دهید به چند جهت می توانید حرکت دهید ؟
مهمتر از همه آیینه ای پیدا کنید و ماهیچه های صورت را بررسی کنید ماهیچه های صورت مثل سایر ماهیچه ها مستقیماً به استخوان متصل نیستند .
در عوض بسیاری از آنها زیر پوست وصل هستند ( همین وضعیت مشابه برای جانوران دیگر نیز مثل گوریل ، میمون و شامپانزه وجود دارد ) این به شما کمک می کند ماهیچه های صورت را منقبض کنید و ژست های مختلفی بگیرید حتی کوچکترین حرکت می تواند خنده را به اخم تبدیل کند .
می توانید ابروها را بالا ببرید تا تعجب خود را نشان دهید یا بینی خود را بجنبانید .
در حالیکه به صورتتان نگه می کنید زبان را هم در نظر بگیرید ماهیچه ای که فقط انتهای آن متصل است .
زبان را از دهان بیرون بیاورید و تکان دهید تا قدرت این ماهیچه های زبانی انعطاف پذیر را ببینید بگویید آه .
ماهیچه های مختلف دیگر چون ماهیچه های اسکلتی بسیاری در بدن هست نام بردن همه آنها کار آسانی نیست .
مثل این است که نام ۶۵۰ نفر در کلاس را تک تک صدا کنید ولی بسیاری از ماهیچه های مهم اسکلتی را احتمالاً شنیده اید.
در هر شانه یک ماهیچه مثلثی روی بازو وجود دارد که به شما کمک می کند شانه ها هر طور می خواهید حرکت دهید .
از چرخاندن دارتوپ سوفت بال تا بالا انداختن شانه ها هنگام جواب مردد دادن .
ماهیچه های سینه ای در دو طرف بالای ققسه سینه هستند که به آنها پکتوریال می گویند وقتی انسان رشد می کند ماهیچه های پکتوریال هم بزرگتر می شوند .
بسیاری از ورزشکاران و بدنسازان نیز پکت های بزرگی دارند .
زیر ماهیچه های پکتوریال پایین قفسه سینه عضله شکمی وجود دارد .
توجه داشته باشید وقتی بازو می گیرید ماهیچه های روی بازو را که برآمده می شود ماهیچه دو سر می گویند .
هنگامیکه ماهیچه دو سر را شل می کنید در حقیقت می توانید پائین آمدن آن در زیر پوست را ببینید