ماهیچه :
در بدن ادمی چند نوع بافت ماهیچه ای وجود دارد که از چند طریق قابل تشخیص اند . مثلا بعضی از ماهیچه ها در زیر میکروسکوپ منظره مخطط دارند و در آنها بخشهای تیره و روشن بطور متناوب دیده می شود . این نوع ماهیچه را ماهیچه مخطط گویند . نوع دیگر ماهیچه را که فاقد این بخشهاست را ماهیچه صاف می گویند و نوع دیگری ماهیچه وجود دارد که به هیچ یک از نوعهای بالا شبیه نیست مانند ماهیچه قلب . بخشهای تاریک ماهیچه مخطط نور پلاریزه را به تناسب جهت اشعه در جهات مختلف منکسر می کند . هرگاه که خاصیت جسمی با تغییر جهت تغییر پذیرد گویند که انیزوتروپیک است . بنابراین بخشهای تیره نوارهایی انیزوتروپیک هستند . ماهیچه های مخطط به کار انقباض سریع و محکم اختصاص یافته اند و بدین منظور ترتیب مخصوص اتصال رشته های نوارهای تار ماهیچه ای در ان فراوان تکرار و روی هم انباشته شده و بصورت نوارهای مرئی روشن و تاریک در زیر میکروسکوپ درامده است . اینگونه ماهیچه ها مخصوص انقباض سریع برای حرکت دادن استخوانهای اسکلت بیشتر مورد لزومند و به همین جهت بیشتر انها به استخوانهای اسکلت متصلند . گرداندن تنه و تکان دادن سر و بازدم و غیره نیز با این نوع ماهیچه هاست . از انجا که این نوع ماهیچه هادر واقع جز اسکلتند گاهی به انها ماهیچه های اسکلت می گویند . ماهیچه های مخطط از نوع ماهیچه های ارادی هستند . از سوی دیگر ماهیچه های صاف رشته های منقبض شونده کمتری دارند . حاصل انکه ماهیچه های صاف به کندی منقبض می شوند و محدود به اعضایی هستند که حرکت سریع برای انها اهمیتی ندارد . ماهیچه های صاف در دیواره اعضای داخلی مانند رگهای خونی و لوله گوارش وجود دارند . چون اعضای داخلی را اخشا می گویند ، ماهیچه های صاف را گاهی ماهیچه های احشایی می نامند . ماهیچه های صاف از نوع ماهیچه های غیر ارادی هستند . تراکم یون کلسیم در خون به توسط بدن بخوبی کنترل می شود بطوری که عموما احتمال مختل شدن ان کمتر است . خطر غالبا از بیرون بدن را تهدید می کند . باکتری به نام کلوستریدیوم تتانی که در همه جا وجو دارد و ممکن است از هر زخمی وارد بدن شود . این باکتری از خود سمی ترشح می کند ماهیچه ها را به حالت کزاز در می اورد . این بیماری کزاز یا واضحتر قفل شدن ارواره نام دارد .ماهیچه ها مقداری انرژی ( البته به مقدار محدود ) از روی واکنشهای شیمیایی بیهوازی ، که نیاز به اکسیژن ندارند ، بدست می اورد . در این واکنشهای شیمیایی ماده ای به نام اسید لاکتیک تولید می شود که بر اثر تولید این اسید ما احساس خستگی می کنیم و تا وقتی این اسید لاکتیک تولید شده در ماهیچه از بین نرود ما احساس خستگی را در خود احساس می کنیم . ماهیچه می تواند پس از مدتی طولانی به انقباض های شدید سازش یابد و این امر مسئله خسته شدن انرا تقلیل می دهد . ماهیچه تحت اثر محرکهای طولانی و مداوم برای انجام کارهای سخت بزرگ می شود که این افزایش حجم ماهیچه را هیپرتروفی گویند . گرچه ورزش نکردن ماهیچه را نسبتا ضعیف می کند و کوچک می سازد ولی در شرایط عادی برای کسی که زندگی بدون تحرک دارد خطر از دست رفتن قابلیت انقباض سطح معمولی در میان نیست . هنگامی که بدن در حال استراحت است ماهیچه ها انقباض خفیفی را همچنان ادامه می دهند . این حالت ماهیچه را تونوس می گویند .تونوس ماهیچه ای هر ماهیچه را برای منقبض شدن بیشتر اماده نگاه می دارد . فشارهای عصبی تونوس ماهیچه ای را زیاد می کند و محرک کمتری برای بکار انداختن ماهیچه ها لازم میشود . در هنگام خواب تونوس ماهیچه ای به حداقل کاهش می یابد و ماهیچه به استراحت واقعی می افتد . اگر در نتیجه قطع کرن عصب مربوط به مااهیچه ای تونوس ان برای همیشه از بین برود ماهیچه ضعیف می شود و تحلیل می رود . ماهیچه های احشایی حتی بدون تحریک عصبی تونوس خود را حفظ می کنند بطوری که به فلج کودکان دچار نمی شوند . بزرگترین خطر فلج اطفال این است که ماهیچه های بالا و پایین بردن دنده های قفسه سینه را فلج کند