دانلود تحقیق مغز

Word 1 MB 25075 34
مشخص نشده مشخص نشده علوم پزشکی - پیراپزشکی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اسکلت جمجمه

    اسکلت استخوانی سر و صورت را در مجموع جمجمه (Skull)می‌گویند که مغز درون آن قرار گرفته است
    دید کلی :
    جمجمه بدون در نظر گرفتن استخوان متحرک فک تحتانی ، کرانیوم نامیده می‌شود.

    کرانیوم از دو بخش تشکیل شده است.

    جمجمه مغزی که بخشی از جمجمه است که وظیفه حفاظت از مغز را بر عهده دارد.

    و قسمت دوم استخوانهای صورت ، در جلو و پایین جعبه مغزی قرار گرفته است و اسکلت صورت را می‌سازد.

    استخوانهای جعبه مغزی 8 عدد هستند 4 عدد فرد و میانی و 2 عدد زوج و طرفی هستند.

    استخوانهای صورت 14 عدد هستند که 6 عدد زوج و 2 عدد فرد هستند.



    در مجموع 22 عدد استخوان ، جمجمه را تشکیل می‌دهند.

    در ضخامت برخی از استخوانهای سر و صورت حفرات تو خالی هوایی به نام سینوس وجود دارند که به حفره بینی مرتبط هستند.

    غیر از مفصل گیجگاهی فکی که تنها مفصل متحرک جمجمه است بقیه استخوانها از طریق مفاصل لیفی به یکدیگر متصل هستند.



    ‏19:04

    استخوانهای فرد جعبه مغزی
    استخوان پیشانی:
    این استخوان دارای یک صفحه افقی و یک صفحه عمودی است.

    بخش عمودی ، پیشانی و جدار قدامی کاسه سر را می‌سازد.

    سطح برونی این بخش محدب است و روی آن برآمدگیهای پیشانی دیده می‌شود.

    در زیر این برآمدگیها ، قوسهای ابرویی وجود دارد.

    سطح درونی بخش عمودی دارای چینهایی است که مربوط به چینهای نیمکره‌های مغزی است.

    بخش افقی این استخوان در تشکیل حفره مغزی قدامی و بخش برونی آن در تشکیل سقف کاسه چشم شرکت می‌کند.


    استخوان پرویزنی:
    این استخوان در قسمت قدامی قاعده جمجمه و در زیر استخوان پیشانی و قدام استخوان اسفنوئید قرار دارد.

    دارای یک صفحه سوراخدار به نام صفحه غربالی ، یک تیغه عمودی و دو توده طرفی است .

    صفحه غربالی بخشی از سقف حفره بینی را می‌سازد، توده‌های طرفی در تشکیل جدار خارجی حفره بینی و جدار داخلی حفره کاسه چشمی شرکت دارند.



    استخوان شب پره:
    این استخوان در قاعده جمجمه قرار داشته و در تشکیل حفره مغزی قدامی ، میانی و خلفی شرکت دارد.

    این استخوان دارای قسمتهای زیر است: تنه که در تشکیل جایگاه غده هیپوفیز و سقف حفره بینی و حلق شرکت دارد، دو بال بزرگ که دارای سوراخهایی است برای عبور عصب ماگزیلاری و عصب ماندیبولار و شریان پرده مغزی میانی ، دو بال کوچک که محل عبور عصب بینایی است و دو زایده پتریگوئید که از طرفین سطح تحتانی تنه به طرف پایین کشیده شده‌اند.


    استخوان پس سری:
    این استخوان قسمت خلفی سقف و قاعده جمجمه را تشکیل می‌دهد.

    این استخوان در سر سوراخ بیضی شکل را احاطه می‌کند که از طریق آن حفره جمجمه‌ای خلفی با مجرای مهره‌ای ارتباط دارد.

    این استخوان دارای یک صدف است که 4 تا حفره دارد، دو حفره پایینی با نیمکره‌های مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکره‌های مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکره‌های مغز مجاور هستند.

    در طرفین سوراخ بیضی توده‌های طرفی وجود دارد که دارای کانال زیر زبانی است که عصب زیر زبانی از آن عبور می‌کند.






    استخوانهای زوج جعبه مغزی
    استخوان آهیانه :
    این استخوان قسمتهای طرفی و سقف جمجمه را می‌سازد، این استخوانها که با یکدیگر مفصل شده‌اند، در جلو با استخوان پیشانی و در عقب با استخوان پس‌سری ، مفصل می‌گردد.



    استخوان گیجگاهی:
    این استخوان در طرفین جمجمه قرار دارد و در تشکیل قسمت جدار طرفی و قاعده کاسه سر شرکت می‌کند.

    دستگاه شنوایی - تعادلی بدن در ضخامت آن قرار دارد.


    استخوانهای زوج صورت
    استخوانهای فک فوقانی:
    وقتی در خط وسط با یکدیگر مفصل می‌شوند آرواره فوقانی را تشکیل می‌دهند.

    هر استخوان فک فوقانی در تشکیل حفرات بینی ، دهان ، کف کاسه چشم شرکت دارد.

    این استخوان دارای یک تنه است که بزرگترین سینوس صورت را دربرمی‌گیرد و دهانه آن به حفره بینی باز می‌شود.

    این استخوان دارای 4 زایده است که مهمترین آنها ، زایده کامی است که سطح فوقانی آن قسمت اعظم کف حفره بینی را می‌سازد، سطح تحتانی در تشکیل سقف دهان و قسمت قدامی آن در تشکیل کام سفت ، شرکت دارد.


    استخوانهای کامی:
    در بخش خلفی حفره بینی و در عقب فک فوقانی قرار دارد.

    هر استخوان در تشکیل جداره خارجی و کف حفره بینی ، سقف دهان و کف کاسه چشم شرکت دارد.


    استخوانهای گونه:
    در طرفین صورت قرار دارد و برآمدگی گونه را می‌سازد.

    هر استخوان گونه در تشکیل جدار خارجی چشم و برجستگی گونه‌ای ، شرکت می‌کند.


    استخوانهای بینی:
    دو استخوان کوچک و تقریبا چهار گوش هستند.

    از نظر شکل و اندازه در افراد مختلف متفاوت‌اند.

    اتصال استخوانهای بینی بهم پل بینی را می‌سازد.




    کوچکترین و خرد شونده‌ترین استخوانهای جمجمه می‌باشند.

    این استخوان در تشکیل قسمتی از جدار داخلی کاسه چشم و جدار خارجی حفره بینی شرکت دارد.

    در بخش قدامی از سطح خارجی آن یک ناودان عمودی وجود دارد که جایگاه کیسه اشکی است.

    استخوانهای شاخک تحتانی بینی: خمیده و نازک بوده به جدار خارجی حفره بینی می‌چسبد.

    بین شاخک تحتانی و جدار خارجی حفره بینی ، ماتوس تحتانی بینی قرار دارد که مجرای اشکی بینی به داخل آن باز می‌شود.

    استخوانهای فرد صورت استخوان تیغه بینی: استخوان نازک ، پهن و ذوزنقه ای شکل است که قسمت خلفی دیواره میانی بینی را تشکیل می‌دهد.

    نیمه فوقانی کنار قدامی آن با تیغه عمودی اتموئید (پرویزنی) و نیمه تحتانی آن با غضروف تیغه بینی مفصل می‌شود.

    کنار خلفی آن آزاد بوده و سوراخهای خلفی بینی را از هم جدا می‌کند.

    استخوانها فک تحتانی: بزرگترین و قویترین استخوان صورت است که به تنهایی آرواره تحتانی را می‌سازد و با استخوانهای گیجگاهی مفصل می‌شود.

    دارای تنه نعل اسبی شکل و دو شاخه می‌باشد.

    در کنار فوقانی تنه حفراتی برای دندانها وجود دارد.

    شاخ فک تحتانی از انتهای خلفی تنه به سمت بالا در هر طرف کشیده می‌شود و مهمترین زایده آن زایده کوندیلار که از طریق یک دیسک غضروفی لیفی با استخوان گیجگاهی مفصل شده و تنها مفصل متحرک جمجمه را ایجاد می‌کند.

    ملاجها و استخوان های لامی: ملاجها فضای نرم غشایی موقتی در استخوانهای سر هستند که در ابتدای تولد وجود دارند که بعد از تولد بسته می‌شوند.

    استخوان لامی در زیر زبان و بالای حنجره قرار دارد و شکسته شدن آن سبب انسداد راه هوایی می‌شود.

    اسکلت بدن مقدمه: انجام حرکات بدن در یک جانور پرسلولی فقط بر عهده ماهیچه‌ها نیست و جانوری که تنها از ماهیچه‌های خود برای حرکت کردن استفاده کند، حرکاتش بسیار کند خواهد بود.

    در عوض جانورانی که برای ماهیچه‌های خود تکیه‌گاهی دارند حرکتشان هم به نسبت سریع است این تکیه‌گاه را اسکلت می‌نامند.

    جانوران دارای اسکلت خارجی معمولا جثه‌های کوچکی دارند.

    در عوض امروزه بزرگترین جانوران کره زمین مانند فیل دارای اسکلت داخلی هستند جنس اسکلت داخلی از استخوان یا غضروف و یا هر دو باهم است.

    نقش اسکلت آدمی : در انسان هم مانند جانوران دیگر ، وظیفه اسکلت عبارتست از: حفاظت اندامهایی مانند مغز ، قلب ، ششها و حرکت.

    چون اسکلت تکیه‌گاه عضلات قرار می‌گیرد.

    در عین حال مغز استخوان مرکز گلبول سازی است.

    همچنین استخوان را باید منبع مهم ذخیره مواد معدنی بخصوص کلسیم شمرد که وجود آنها در فعالیتهای حیاتی بدن ضرورت دارد.

    اسکلت آدمی برای سهولت مطالعه به سه بخش سر ، تنه ، دست و پا تقسیم می‌شود.

    استخوانهای سر: استخوانهای سر عموما از نوع استخوانهای پهن هستند اسکلت سر شامل دو بخش جمجمه و چهره است.

    استخوانهای جمجمه 8 تا است و عبارتند از: یک پیشانی در جلو ، یک استخوان پس سری که در پشت و زیر جمجمه قرار دارد این استخوان سوراخی بیضوی دارد که از آن راه ، مغز با نخاع مربوط می‌شود.

    دو استخوان آهیانه در طرف بالای جمجمه ، دو استخوان گیجگاه در دو پهلوی جمجمه ، یک استخوان پروانه که کف جمجمه را تشکیل می‌دهد.

    یک استخوان غربالی در پشت و بالای حفره‌های بینی.

    استخوانهای چهره 14 قطعه است.

    13 قطعه چسبیده به جمجمه و بی‌حرکت است و یک قطعه آرواره تحتانی متحرک است.

    استخوانهای تنه ستون فقرات: ستون فقرات از 29 قطعه استخوان ساخته شده است به هر یک از قطعات ستون مهره یک مهره می‌گویند.

    مهره‌های پشت به قسمی روی هم قرار گرفته‌اند که جسم آنها روی هم و سوراخ آنها در امتداد یکدیگر و در نتیجه لوله درازی بوجود می‌آید محل استقرار نخاع است.

    میان جسم هر دو مهره یک تیغه غضروفی قرار گرفته است.

    مهره‌های ستون مهره‌ها را از نظر شکل و محل به پنج بخش تقسیم می‌کنند.

    مهره‌های گردن که تعداد آنها 7 تا است.

    مهر‌های پشت که تعداد آنها 12 تا است و به دو زایده پهلویی و مهره پشت دو دنده متصل است.

    مهره‌های کمر که تعداد آن 5 تا است.

    استخوان یکپارچه دنبالچه که از اتصال که از اتصال 4 یا 5 مهره جنینی بوجود آمده است.

    قفسه سینه: دنده‌ها ، دوازده جفت کمان استخوانی هستند که از عقب به زایده پهلویی مهره‌های پشت متصلند و از جلو به جز دو جفت آخر با واسطه غضروف به جناغ مربوطند.

    جناغ ، استخوان پهن است شبیه خنجر که غضروف دنده‌ها به آن متصل می‌شوند.

    از 12 جفت دنده و ستون مهره‌ها و جناغ فضای محدودی بوجود می‌آید که دیافراگم ، آن را از پاینی مسدود می‌کند.

    این فضا که شش و قلب را در خود جای می‌دهد، قفسه سینه نام دارد.

    استخوانهای دست و پا : دست و پا هر یک بوسیله چند استخوان به تنه متصل می‌شوند.

    استخوانهای رابط دسته را به تنه ، شانه و استخوانهای رابط پا را به تنه ، نیم‌لگن می‌گویند.

    استخوان شانه: دو استخوان است.

    یکی ترقوه در جلو که از یک طرف به جناغ و از طرف دیگر به کتف مربوط است دیگری کتف در پشت شانه کتف استخوان پهن و نازکی است که شکل مثلث دارد سر استخوان بازو ، در گودی استخوان کتف فرو می‌رود و در آن می‌چرخد.

    استخوان نیم‌لگن: استخوان منفردی است که از چسبیدن سه استخوان جنینی به نام استخوانهای تهی‌گاهی ، شرم‌گاهی و نشیمن‌گاهی بوجود آمده است.

    از مجموع دو نیم‌لگن و استخوان خاجی فضایی بوجود می‌آید که به آن لگن خاصره می‌گویند.

    استخوان دست: دست شامل این استخوانها است.

    استخوان بازو استخوانی است دراز و از بالا در سوراخ کتف مفصل می‌شود و از پایین با استخوانهای ساعد ارتباط دارد.

    استخوانهای ساعد که شامل زند زبرین و زند زیرین است زند زیرین ، زایده‌ای به نام آرنج دارد که با استخوان بازو مفصل می‌شود ولی زند زبرین از پایین به مچ مفصل می‌شود.

    مچ دست ، هشت استخوان کوتاه دارد که در دو ردیف قرار دارد.

    کف دست ، پنج استخوان نسبتا دراز دارد که از یک طرف با مچ مفصل می‌شود و از طرف دیگر با انگشتان.

    انگشتان دست که هر یک سه بند دارد، جز شست که دارای دو بند است.

    استخوان پا : استخوان ران که درازترین استخوان بدن است.

    سر برجسته آن در گودی نیم‌لگن فرو می‌رود و در آن می‌چرخد، سر دیگر آن دو برجستگی و یک شیار دارد.

    در مقابل شیار ، استخوان کوچک پهنی به نام کشکک جای دارد.

    استخوانهای ساق ، شامل درشت نی و نازک نی است.

    درشت نی از بالا با ران و از پایین با استخوانهای مچ پا مفصل می‌شود.

    قوزک داخلی پا ، سر درشت نی است.

    نازک نی از بالا به درشت نی تکیه می‌کند و از پایین ، قوزک خاجی پا را می‌سازد.

    مچ پا ، 7 استخوان دارد که بزرگترین آنها پاشنه را بوجود می‌آورد.

    کف پا ، شامل پنج استخوان است.

    استخوانهای مچ به جز پاشنه و استخوانهای کف به صورت قوسی قرار گرفته‌اند و کاملا به زمین تکیه نمی‌کنند.

    انگشتان پا که هر یک شامل سه بند است.

    به جز شست که دو بند دارد.

    استخوانهای انگشتان پا کوچکتر از استخوانهای انگشتان دست هستند و تحرک مختصری دارند.

    رشد و نمو استخوان: همه استخوانها در دوره جنینی در ابتدا به صورت بافت پیوندی ظاهر می‌شوند اما تبدیل شدن آنها به استخوان به یک طریق صورت نمی‌گیرد.

    استخوانهای پهن از حالت پیوندی مستقیما به استخوان تبدیل می‌شوند.

    اما استخوانهای دراز ابتدا از حالت پیوندی به غضروف تبدیل شده و سپس غضروف استخوانی می‌شود.

    مغز انسان مقدمه: دستگاه عصبی مرکزی قسمتی از دستگاه عصبی است که در درون محفظه‌ای استخوانی به نام استخوان جمجمه و ستون فقرات قرار گرفته است و شامل مغز و نخاع می‌باشد.

    از نظر ساختمانی در سیستم اعصاب مرکزی دو قسمت به نامهای ماده سفید و ماده خاکستری قابل تشخیص می‌باشد.

    مغز شامل قسمتهای متنوعی است که هر کدام از آنها در عین حال که با یکدیگر در ارتباط هستند کارهای متفاوتی را انجام می‌دهند.

    تکامل مغز در مهره داران: در ماهیهای اولیه و دوزیستان ، نخاع و مغز در یک راستا قرار دارند.

    ولی در سایر مهره داران بویژه در پستانداران بین مغز و نخاع یک خمیدگی پدید آمده است که در پستانداران عالی به 90 درجه می‌رسد.

    این خمیدگی ناشی از حجم زیاد نیمکره‌های مخ است.

    حجم مغز بویژه نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه رشد اندکی دارد.

    ولی در مهره داران عالی وسعت زیادی دارد.

    سطح نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه تا پستانداران اولیه صاف ، ولی در پستانداران عالی بویژه انسان چین خوردگی فراوان دارد.

    مغز آدمی بزرگترین مغزها نیست اما وزن آن نسبت به جثه آدمی بیشترین است و با در نظر گرفتن سایر شرایط بهترین مغز است.

    مغز مهره داران در دوران جنینی دارای سه قسمت اولیه به نامهای مغز پیشین ، مغز میانی و مغز تحتانی است.

    از این قسمتها بتدریج بخشهای مختلف مغز پدید می‌آیند.

    ساختار مغز: مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته‌ است.

    سه پرده که در مجموع مننژ نامیده می‌شوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت می‌کنند.

    پرده داخلی : پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام می‌دهد.

    پرده میانی : پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.

    پرده خارجی : از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است.

    در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات رگهای خونی است.

    این مایع را مایع مغزی-نخاعی می‌گویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است مخ : مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشته‌های عصبی محکم و سفید رنگی بهم متصلند و ارتباط دو نیمکره نیز از طریق همین رشته‌های عصبی صورت می‌گیرد.

    قسمت سطحی مخ ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده می‌شود.

    قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد.

    در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجو دارد که از اجتماع رشته‌های عصبی میلین دار تشکیل شده است و این رشته همان دنباله‌های نورونهایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.

    علاوه بر قشر مخ چند هسته خاکستری در بخش سفید آن وجود دارد که مهمترین آنها غده تالاموس و غده هیپوتالاموس است.

    هر قسمت از قشر خاکستری کار ویژه‌ای انجام می‌دهد.

    مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت است.

    قسمتی از قشر خاکستری مرکز حرکات ارادی است.

    مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه است.

    نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره چپ بدن حرکات طرف راست بدن را کنترل می‌کنند.

    هر نیمکره کارهای ویژه‌ای را نیز انجام می‌دهد.

    نیمکره چپ در زبان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق ، تخصص دارد.

    نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف هنری ، موسیقی را کنترل می‌کند.

    تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی مانند چشم ، درد و ترس هستند و پیامهای حسی را قبل از اینکه به قشر مخ برسند تقویت می‌کنند.

    هیپوتالاموس مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی ، تشنگی ، خواب و بیداری و دمای بدن است.

    مخچه مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد.

    مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است.

    قسمت سطحی مخچه را ماده خاکستری پوشانده است.

    مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است.

    مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچه‌ای به مخ کمک می‌کند.

    مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت می‌کند.

    در نتیجه حرکات نرمتری از بدن سر می‌زند.

    حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است.

    برای اینکار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر می‌دهند و مخچه ، ماهیچه‌ها را طوری کنترل می‌کند، که تعادل برقرار بماند.

    در مجموع کارهایی که مخچه انجام می‌دهد همگی غیر ارادی هستند.

    بصل النخاع: بصل‌النخاع پایین ترین مرکز عصبی واقع در استخوان جمجمه است.

    انتهای بصل‌النخاع به نخاع مربوط است.

    بیشتر بصل‌النخاع از ماده سفید و رشته اعصابی تشکیل شده است که میان نخاع و مغز قرار دارد.

    بصل‌النخاع فعالیت اندامهای داخلی بدن مانند قلب ، ششها و اندامهای گوارشی را اداره می‌کند.

    به همین دلیل یکی از مهمترین اجزای مغز است و آسیب وارده به آن مرگ را به دنبال دارد.

    مغز 12 جفت عصب دارد.

    این اعصاب با اندامهای مهمی ارتباط دارند.

    بطنهای مغزی: در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در 4 ناحیه متسع شده و بطنهای مغزی را بوجود می‌آورد.

    بطنهای مغزی عبارتند از: بطنهای جانبی شامل دو بطن و هر کدام در یکی از نیمکره‌های مغزی ، بطن سوم در ناحیه تالاموس و بطن چهارم در محل بصل‌النخاع و پل مغزی.

    مایع مغزی-نخاعی: سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان ضربه‌گیر سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می‌کند و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است.

    حجم این مایع که از رگهای خونی بافت مغز منشا می‌گیرد بین 150 - 80 میلی‌لیتر متغیر است.عدم باز جذب این مایع و تجمع آن در بطنهای مغزی منجر به شرایطی به نام هیدروسفالی می‌گردد که می‌تواند باعث آسیب پارانشیم مغز گردد.

    بیماریهای مغزی: عامل بیماریهای عفونی مراکز عصبی ، باکتریها ، ویروسها و یا موجودات زنده میکروسکوپی دیگرند.

    در بعضی از این بیماریها مراکز عصبی خونی می‌شوند و در برخی دیگر سموم میکروبها که در جای دیگر بدن مستقر می‌شوند، به مراکز عصبی می‌رسند و آنها را دچار مشکل می‌کنند.

    فلج اطفال یا پلیومیلیت: عامل این بیماری نوعی ویروس است که از طریق غذا و آبی که به مدفوع شخص بیمار آلوده باشند، به شخص سالم سرایت می‌کند.

    ویروس به نخاع می‌رسد و در آنجا به جسم سلولی نورونهای حرکتی آسیب کلی می‌رساند، و ماهیچه‌های تحت کنترل آنها فلج می‌شوند.

    با استفاده از واکسن می‌توان به راحتی از ابتلا به این بیماری جلوگیری کرد.

    مننژیت مغزی: در اثر عفونت پرده‌های مننژ مغز یا نخاع حاصل می‌شود.

    انواعی از باکتریها باعث این بیماری می‌شوند.

    یک نوع از این باکتریها به نام مننگوکوک است.

    علایم بیماری مننژیت به طور ناگهانی بروز می‌کند.

    حرارت بدن دردناک می‌شود.

    مننژیت بیماری خطرناکی است و در صورت تاخیر در معالجه باعث مرگ می‌شود.

    آنسفالیت: آنسفالیت یک بیماری ویروسی است.

    ویروس در بخشهای خاکستری مغز مانند بصل‌النخاع و مغز میانی جایگزین می‌شود.

    ویروسهای سرخک و اوریون نیز ممکن است به مغز برسند و آنسفالیت ایجاد کنند.

    آنسفالیت ممکن است حاد یا مزمن باشد.

    در حالت حاد سردرد ، حالت خواب آلودگی در روز و دوبینی عارض می‌شود.

    بیماری هاری میکروب این بیماری نوعی ویروس است که با گاز گرفتن سگ ، گربه وارد بدن آدمی می‌شود.

    از زمان گاز گرفتن تا بروز بیماری 15 روز تا دو ماه طول می‌کشد.

    مخ و اعمال آن مقدمه: سیستم عصبی مرکزی شامل مغز و نخاع است.

    مغز در داخل استخوان جمجمه قرار دارد و نخاع در داخل مجرایی که در وسط ستون مهره‌ها است، جای گرفته است.

    مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشته‌های عصبی محکم و سفید رنگی به هم متصل شده‌اند.

    رابطه عصبی میان دو نیمکره مخ از همین راه برقرار می‌شود.

    تکامل مخ : سطح نیمکره‌های مخ در مهره‌داران اولیه تا پستانداران اولیه صاف است.

    اما در پستانداران عالی بویژه در آدمی به دلیل وسعت زیاد و جای گرفتن در فضای محدود مخچه دارای چین خوردگیهای فراوان و عمیق است.

    قسمتهای تشکیل دهنده مخ قسمت سطحی مخ: قسمت سطحی مخ که خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده می‌شود.

    ضخامت این قسمت چند میلیمتر است و به صورت چین خورده مشاهده می‌گردد که علت چین خوردگی ، وسعت زیاد آن است.

    قشر خاکستری مخ را جسم سلولی تعداد بسیار زیادی نورون تشکیل می‌دهند.

    قسمت زیر قشر مخ : در این قسمت از مخ ماده سفید رنگی وجود دارد که از اجتماع رشته‌های عصبی میلین‌دار تشکیل شده است.

    این رشته‌ها همان دنباله‌های نورونهایی هستند که در قشر خاکستری یا سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.

    در بخش سفید مخ نیز چند هسته خاکستری دیده می‌شود که مهمترین آنها تالاموسها و هیپوتالاموس‌ها است.

    کار مخ: هر قسمت از قشر خاکستری ، کار ویژه‌ای را به عهده دارد.

    مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند ، چشم ، گوش ، پوست و غیره در همین قسمت است.

    قسمتی از قشر خاکستری هم مرکز حرکات ارادی است.

    نورونهای این قسمت حرکات ارادی بدن را کنترل می‌کنند.

    مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه نیز است.

    نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره راست آن حرکات طرف چپ بدن را کنترل می‌کند.

    هر نیمکره دارای کارهای ویژه‌ای نیز هست.

    نیمکره چپ در ربان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق تخصص دارد و نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف مانند کارهای هنری ، موسیقی را کنترل می‌کند.

    مرکز تفکر ارادی در ناحیه پیشانی قرار دارند.

    مرکز شنوایی در بخش گیجگاهی و مرکز دید و چشمی در ناحیه پس سری قرار دارد و مراکز مربوط به اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در قسمت آهیانه قرار دارد.

    اگر این مراکز آسیب ببینند با وجود سالم بودن چشم و گوش از دیدن و شنیدن محروم می‌شویم.

    تالاموسها: تالاموسها از هسته‌های خاکستری مخ هستند.

    تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی هستند.

    پیامهای حسی قبل از این که به مخ برسند، تقویت می‌شوند.

    مانند چشم درد ، ترس و ...

    .

    هیپوتالاموس: هیپوتالاموس از هسته‌های خاکستری مخ هستند.

    هیپوتالاموس‌ها مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی ، تشنگی ، خواب و بیداری و تنظیم دمای بدن است.

    مخچه: مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد.

    مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق‌تر و منظم‌تر است.

    نخاع: نخاع یا مغز تیره ، به بخشی از دستگاه عصبی مرکزی گفته می‌شود که در درون مجرای ستون مهره‌ها قرار دارد.

    بخش بالای آن در مجاورت اولین مهره گردن و انتهای آن در سطح دومین مهره کمری است.

    رنگ آن از بیرون سفید و قطر آن در حدود 1 سانتیمتر است طول آن در مرد و زن به ترتیب 45 و 42 سانتیمتر است.

    دید کلی: نخاع به صورت یک استوانه طویل و نازک است و در مقطع آن ماده سفید در بخش خارجی و ماده خاکستری در بخش داخلی‌تر قرار دارد.

    بخش سفید نخاع از اکسونهایی ساخته شده است که سطوح مختلف نخاع را بهم مربوط می‌سازند و ارتباط نخاع و مغز را تامین می‌کنند.

    رنگ سفید این بخش به علت وجود میلین در اکسونها است.

    تارهای عصبی بخش سفید به صورت دسته‌های عصبی قرار گرفته‌اند که برخی از آنها جریانهای عصبی را از مغز به سوی اندامها و برخی دیگر امواج عصبی را از اندامها به سوی مغز می‌برند.

    راههای بالا رو و پایین رو نخاع یعنی راههای که پیامهای حسی را به مغز یا پیامهای حرکتی را به عضلات بدن می‌برند به صورت گروههای تارهای عصبی جداگانه در کنار هم در طول نخاع قرار دارند و هر کدام بخشی از بافت نخاع را تشکیل می‌دهند.

    به عنوان مثال ، هر یک از راههای حسی مربوط به لامسه ، گرما ، سرما ، درد و راههای حرکتی بخش معینی از ماده سفید نخاع را اشغال کرده‌اند.

    ساختمان نخاع اعصاب نخاعی : در انسان 21 جفت عصب نخاعی وجود دارد.

    اعصاب نخاعی به ترتیب از گردن تا کمر قرار دارند و هر یک از آنها به قسمت خاصی از بدن مربوطند.

    این اعصاب به ترتیب شامل 8 زوج گردنی ، 12 زوج کمری ، 5 زوج خاجی و 1 زوج دنبالچه‌ای است.

    هر عصب نخاعی پس از آن که از نخاع خارج شد به انشعاباتی تقسیم می‌شود و هر شاخه از آن به بخشی از بدن منتهی می‌گردد.

    اعصاب کمری و خاجی و دنبالچه‌ای تقریبا به صورت عمودی از نخاع بیرون می‌آیند و یک دسته تارعصبی به نام دم اسب Cauda equine بوجود می‌آورند.

    ریشه‌های خلفی نخاع از تارهای عصبی حسی و ریشه‌های قدامی آن از تارهای عصبی حرکتی تشکیل شده است و قطع شدن آنها به ترتیب باعث ایجاد بی‌حسی یا فلج در اندامهای وابسته می‌شود.

    گانگلیونها: در مسیر هر یک از ریشه‌های خلفی در نزدیکی نخاع یک برجستگی به نام عقده نخاعی Spinal ganglion وجود دارد.

    نخاع در دو ناحیه از طول خود قطر بیشتری دارد.

    یکی در ناحیه گردن که از چهارمین مهره گردنی تا اولین مهره پشتی است و برجستگی گردنی خوانده می‌شود و اعصابی که به گردن و دستها می‌روند از آن ریشه می‌گیرند.

    دیگری در ناحیه کمر که از دهمین مهره پشتی تا اولین مهره کمری ادامه می‌یابد و برجستگی کمری نام دارد و اعصاب پاها از آن ریشه می‌گیرند.

    مخروط نخاعی: انتهای نخاع یعنی بخشی که مجاور مهره‌های اول و دوم کمری قرار دارد به تدریج باریک می‌شود و مخروط نخاعی (Conus medullaris) نامیده می‌شود.

    مخروط نخاعی بوسیله یک رشته پیوندی در انتهای ستون مهره‌ها به استخوان دنبالچه‌ای چسبیده است.

    ماده سفید و خاکستری: در مقطع نخاع ، ماده خاکستری که در وسط ماده سفید قرار دارد، تقریبا به شکل حرف H به نظر می‌رسد.

    یعنی دارای دو نیمه جانبی است که بوسیله یک بخش رابط به یکدیگر مربوطند.

    رنگ خاکستری این بخش نشانه فقدان میلین و وجود اجسام سلولی نورونها در آن است.

    در وسط ماده خاکستری مجرای مرکزی نخاع قرار دارد.

    قطر این مجرا در انتهای نخاع ، یعنی در ناحیه مخروط نخاعی بیشتر است.

    ماده خاکستری در دو طرف مجرای مرکزی نخاع به دو نیمه قدامی و خلفی تقسیم می‌شود که به ترتیب شاخهای قدامی و شاخهای خلفی ، نامیده می‌شوند.

    اجسام سلولی نورونها در بعضی نواحی ماده خاکستری با هم تجمع شده و هسته‌های بخش خاکستری نخاع را می‌سازند.

    قسمت جلویی ماده خاکستری نقش حرکتی دارد و نورونهای حرکتی عضلات مخطط اسکلتی و نورونهای حرکتی عضلات صاف احشایی به ترتیب در بخشهای پیشین و پسین آن قرار دارند.

    بخش خلفی ماده خاکستری نخاع عمل حسی دارد و پیامهای آورنده مختلف از نواحی پوستی ، عضلات و احشایی دریافت می‌دارد.

    پرده‌های نخاع سخت شامه: پرده سختی است متشکل از بافت همبندی متراکم که سطح خارجی آن در مجاورت پریوست استخوانها قرار گرفته است.

    در نخاع ، سخت شامه بوسیله فضایی به نام فضای اپیرورال از پریوست جدا شده و اتصال آن به پریوست محدود به یک سری لیگامان موسوم به لیگامانهای دندانه‌ای است.

    فضای اپیرورال محتوی شبکه وریدی ، بافت همبند شل و بافت چربی است.

    عنکبوتیه : پرده ظریفی است از الیاف کلاژن و الاستیک که فاقد رگهای خونی است.

    قسمتی از عنکبوتیه که در مجاورت سخت شامه قرار دارد به صورت پرده‌ای صاف می‌باشد که توسط استطاله‌های ظریفی شبیه تارهای عنکبوت با نرم شامه مرتبط می‌گردد.

    فضای موجود بین این استطاله‌ها فضای زیر عنکبوتیه را تشکیل می‌دهند که حاوی مایع مغزی نخاعی و محل عبور رگهای خونی است.

    عنکبوتیه در همه جا توسط سلولهای پهن و سنگفرشی پوشیده شده است.

    نرم شامه: لایه ظریفی از بافت همبند شل و پر عروق می‌باشد که عمدتا از الیاف کلاژن و الاستیک تشکیل شده و بوسیله سلولهای پوششی پهن و سنگفرشی پوشیده شده است.

    اگر چه نرم شامه در مجاورت نزدیک بافت عصبی قرار گرفته ، ولی بوسیله زواید سلولهای گلیال از بافت عصبی جدا شده و در تماس مستقیم با آن نمی‌باشد.

    این پرده ظریف در تمام چینهای بافت عصبی مرکزی نفوذ کرده و همراه با رگهای خونی به درون بافت عصبی نیز راه می‌یابد.

    مایع مغزی نخاعی: (CSF) سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان یک ضربه گیر ، سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می‌نماید و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است.

    حجم این مایع که عمدتا از رگهای خونی شبکه کروئید و به مقدار کمتر از عروق نرم شامه و بافت مغزی نشات می‌گیرد، بین 80 تا 150 میلی‌لیتر متغیر می‌باشد.

    مقدار مایع مغزی نخاعی در شرایط مننژیت افزایش می‌یابد.

    با برداشت مایع مغزی نخاعی و تجزیه آن می‌توان به عامل ایجاد کننده مننژیت پی‌برد.

    سد خونی مغزی: تزریق مواد رنگی به دستگاه گردش خون نشان می‌دهد که مواد رنگی در همه بافتها غیر از سیستم عصبی مرکزی قابل ردیابی است.

    این امر بیانگر نوعی سد بین خون و سیستم عصبی مرکزی می‌باشد که اصطلاحا سد خونی مغزی نام گرفته است.

    ساختمان تشریحی ماده خاکستری نخاع شاخ پشتی ماده خاکستری : شاخ پشتی ماده خاکستری یک ناحیه حسی است که نورونهای حسی موجود در آن بوسیله سیناپس با رشته‌های حسی وارده به آن اطلاعات دریافت شده از محیط را به سایر قسمتهای نخاع و یا مراکز بالاتر منتقل می‌کنند.

    رشته‌های حسی وارده به شاخ پشتی ، در واقع آکسون نورونهای حسی موجود در گانگلیونهای نخاعی هستند، که از طریق ریشه‌های پشتی وارد نخاع می‌گردند.

    شاخ شکمی ماده خاکستری : شاخ شکمی ماده خاکستری ، در مقایسه با شاخ پشتی یک ناحیه حرکتی می‌باشد که حاوی جسم سلولی نورونهای حرکتی سوماتیک است و آکسون آنها از طریق ریشه‌های قدامی نخاع را ترک کرده و به ارگانهای عامل ختم می‌گردند.

    شاخ جانبی: جسم سلولی نورونهای اتونوم در ناحیه میانی ماده خاکستری و قسمتی به نام شاخ جانبی قرار گرفته که آکسون آنها همراه با آکسون نورونهای حرکتی سوماتیک از طریق ریشه‌های شکمی ، نخاع را ترک کرده و در گانگلیونهای اتونوم با نورونهای پس گانگلیونی سیناپس می‌یابند.

    از نظر هیستولوژیک ، شاخهای پشتی و شکمی حاوی سلولهای گلیال و جسم سلولی نورونها می‌باشند.

    ولی جسم سلولی موجود در شاخهای پشتی مدور ، کوچک و جسم سلولی موجود در شاخهای شکمی از نوع چند وجهی و بزرگ می‌باشد.

    از طرف دیگر ، شاخهای پشتی باریک و بلند و شاخهای شکمی ، پهن و کوتاه می‌باشند.

  • فهرست:
    اسکلت جمجمه.......................................................................1
    استخوانهای زوج جعبه مغزی................................................................4
    استخوانهای فرد صورت......................................................................6
    اسکلت بدن.......................................................................................6
    مغز انسان...........................................................................10
    مخ....................................................................................11
    مخ و اعمال آن.....................................................................15
    قسمتهای تشکیل دهنده مخ.......................................................15
    نخاع.................................................................................17
    پرده‌های نخاع .....................................................................20
    ساختمان تشریحی ماده خاکستری نخاع.......................................21
    انواع حافظه........................................................................23
    شبکه اعصاب انسان..............................................................28
    دستگاه مرکزی عصاب..........................................................29
    چشم..................................................................................31

    رنگ چشم..........................................................................33
کلمات کلیدی: مغز

، اين را Tim Buschman، دانشجوي سال آخري مي‌گويد که در آزمايشگاه عصب‌شناسي پروفسور Earl Miller مشغول پژوهش است. البته ديدن مگي به اين آساني‌ها مقدور نيست؛ براي دور نگهداشتن مگي از محيطي که انسان‌ها در آن حضور دارند، از او در محيطي مجزا نگهداري مي‌شود

مرد فلجي که با مغز خودش ايميل مي فرستد يک تراشه به اندازه يک لوبياي کوچک که در مغزيک مرد فلج کار گذاشته شده ، او را قادر مي سازد که ايميل هاي خود را چک کند ، و با استفاده از قدرت تفکر خود بازي کامپيوتري انجام دهد . اين ابزار مي تواند با صدها نورون

چکيده اين کتاب راهنما به عنوان يک ابزار دستوري و آموزشي براي کارآموزان توان بخشي سطح متوسط و پرسنل مراقب اوليه تهيه شد و تا از آن در کارشان با افرادي که دچار ضربه مغزي شده اند، خانواده هاي آنها و اعضاي جامعه شان استفاده کنند. توالي هاي رايج پزشک

تومور تومور يک توده غير طبيعي از سلول هاست. سلولهاي تومور به دلايلي که هنوز ناشناخته هستند، رشد مي‌کنند و رشد آنها بدون توجه به نيازهاي بدن است و از آنجايي که مواد غذايي سلولهاي طبيعي را از خون جذب مي‌کنند بنابراين غالبا براي بدن زيان‌آور هستند. ت

نتایج مطالعه جدیدی که می‌تواند به بهبود روشهای درمان آسیب‌های مغزی و بیماریهای مرتبط با مغز منجر شود نشان می‌دهد مغز انسان قادر به تولید سلولهای عصبی جدید است. نتایج مطالعه جدیدی که می‌تواند به بهبود روشهای درمان آسیب‌ های مغزی و بیماریهای مرتبط با مغز منجر شود نشان می‌دهد مغز انسان قادر به تولید سلول های عصبی جدید است. به گزارش خبرگزاری رویترز، محققان در گذشته متوجه شده بودند ...

واگذاري اعضاي بدن شخص فوت شده يا مبتلا به مرگ مغزي با حق معنوي احترام جسد انسان پس از مرگ ارتباط مي‌يابد؛ اما نظر به اين که يگانه راه استفاده از اعضاي افراد فوت شده در اثر مرگ طبيعي فقط چند دقيقه پس از مرگ است و چون عملاً از لحاظ علم پزشکي به طور مع

آسيب مغزي مغز در محدوده جمجمه آزاد است کمي حرکت کند،سپس مي تواند با يک ضربه به سر تکان داده شود اين تکان آسيب مغزي ناميده مي شود .درميان سببهاي معمول تر آسيب مغزي با حوادث ترافيک ، صدمات ورزشي ،سقوط، وضربات در پروازها مي باشد . آسيب مغزي اخلال موقت

هماتوم های مغزی سکته های مغزی به دو دسته ی: خونریزی داخل ججمه ای (هماتوم اینتراسربرال) و خونریزی زیر عنکبوتیه (هماتوم ساب آراکنوئید) تقسیم می شوند. - خونریزی زیر عنکبوتیه : SAH شایع ترین علت آن سوراخ شدن آنوریسم در حلقه ویلیس می باشد و ممکن است به علت شکستگی استخوان با زیلار جمجه ای نیز به وجود آید و باعث می شود که خون در مایع CHF پخش شود و ما در اینجا بیشتر هموراژی داریم. ...

سکته مغزي يا حوادث عروقي مغزي ، شايعترين بيماري ناتوان کننده نورولوژيک در بزرگسالان مي باشد ( Hildick Smith، 2000 ) . اين بيماري حداقل نيمي از بيماران را دربخش نورولوژي بيمارستانها شامل مي شود . سکته مغزي باعث آسيب سيستمهاي حرکتي ، حسي ، ادراکي ،

سرمايه انساني ماهر يکي از عوامل انکار ناپذير در توسعه اجتماعي و اقتصادي هر جامعه است.مهاجرت افراد متخصص در واقع به معناي انتقال نيروي انساني ماهر از کشورهاي مبدا(عموما کشورهاي جهان سوم يعني دقيقا همان کشورهايي که نياز مبرم به نيروي کارآزموده و متخصص

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول