تجارب قبلی ، بینایی ، ادراک، و طرز فکرها، شکل گیری رفتارهای ما را تشکیل می دهند در دنیایی که هر روز پیچیده تر می شود شاگردان مدرسه نیازمندند که بیشتر و بهتر درباره محیط خود بیاموزند و چون امکان آموختن از طریق تجربه در همه موارد وجود ندارد.
لذا نحوه تدریس این پدیده ها بسیار پیچیده می گردد .
هدف این است که شاگرد بتواند تا حد امکان پدیده های علمی را توسط تجارب به دست آورد.
در زمینه تجربه پیامبر اکرم ( ص) می فرماید :« التجربه فوق العلم» تجربه بالاتر از دانش است.
به همین دلیل بایستی امکانات زیادتر در اختیار شاگرد قرار گیرد تا تجارب زیادتری کسب کند.
تجارب مختلف وگوناگون نشان داده است که استفاده از رسانه ها در جریان ومیزان یادگیری شاگردان مؤثر است و از طرف دیگر ازطول زمان لازم برای آموزش می کاهد.
شناخت رسانه ها و چگونگی کاربرد هر یک از آنها و هم چنین آشنایی با روشهای تدریس بهترین عوامل موفقیت در حسن استفاده و بهره گیری درست از انواع رسانههاست به امید آنکه روزی فرارسد که همه مربیان و معلمان با بهرهگیری تکنیک ها و وسایل جدید آموزشی گام مؤثر در جهت آموزش و پرورش دانش آموزان خود بردارند.
فصل اول
مقدمه:
دستگاه تعلیم و تربیت نه تنها در ایران ، بلکه در سایر ممالک جهان وظیفه سنگینی رابر عهده دارد.
سرمایه گذاری برای تربیت نیروی انسانی کارآمد که در بخش های مختلف جامعه مشغول به کار خواهند شد.
دوره ابتدایی که به عنوان زیر بنای نیروی کار جامعه به شمار می رود باید از آموزش صحیح ومناسبی برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای رو به گسترش جامعه باشد.
بنابراین مطالب آموزش داده شده باید به صورت کاربردی در زندگی روزمره کودک قابل استفاده باشد.
لذا برای رسیدن به این مقصود استفاده از وسایل کمک آموزشی از نیازهای اولیه و مهم این دوره به شمار می رود زیرا تدریسی که حتی الامکان حواس بیشتری را در یادگیری جلب نماید موفق تر است.
علاوه بر آن بعضی از مفاهیم و واژه ها را نمی توان به دانشآموزان فهماند و در زندگی روزمره آنها نیز نمونه های مشابهی وجود ندارد که با استفاده از آنها مطالب را قابل فهم کرد.
در این گونه موارد باید از فلیمهای آموزشی که مفاهیم را به صورت ملموس و واقعی ارائه می دهند استفاده نمود.
از طرف دیگر چون دانش آموزان یک کلاس تواناییهای فکری متفاوتی دارند.
معلم نمی تواند با برنامه کلاس همه آنها را قانع کند.
کتابهای درسی نیز در حد توان دانش آموزان متوسط تنظیم می شود.
لذا معلم بایداز وسایل کمک آموزشی متنوع نظیر پوستر مجله کتاب و … استفاده کند.
بنابراین استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند نقش بسیار ارزنده ای در جلوگیری از افت تحصیلی و یادگیری مطالب درسی ایفا کند.
تکنولوژی وکاربرد آن امروزه آنچنان گسترش یافته است که می توان به جرأت گفت که جدا کردن آن از آموزش نوین محال می باشد و استفاده از وسائل در آموزش این امکان را به معلم می دهد که با اطمینان و آسودگی بیشتر به تدریس مفاهیم علمی و عملی بپردازد.
دونالد پی ایل در این زمینه گفته است که استفاده از تکنولوژی در امر تدریس به مثابه استفاده از قایق برای رد شدن از دریا بوده و بیان این نظریه اهمیت استفاده از ابزار تکنولوژی را نشان می دهد.
فرآیندها نوع اجزاء یا محتوایی را که باید برای رسیدن به هدف بکارگرفته شوند .
معین می سازند.
سیستم ها در سطح وسیع تری از محیط خود عمل می کنند که این سطح وسیعتر را سیستم برتر می گویند.
به عبارت دیگر هر سیستم جزئی از سیستم بزرگتری است.
سیستم جزء را خرده سیستم و سیستم بزرگتر را سیستم برتر آن سیستم می گویند.
مثلاً در دبستان خرده سیستمی از نظام آموزش ابتدایی است.
پس نظام آموزش ابتدایی سیستم برتر دبستان است.
نظام آموزشی ابتدایی در حالی که سیستم برتر دبستان است ،خود سیستمی از نظام آموزش وپرورش است.
برای روشن شدن رابطه بین هدف ، فرآیندها و اجزاء یک سیستم کلاس درس را تحلیل می کنیم.
هر کلاس درس یک خرده سیستم است.
اجزاء در حال تعاملش یعنی دانش آموزان ، معلم ،تخته سیاه ،کتابها، نقشه ها ، و سایر موارد دیداری شنیداری همه برای رسیدن به هدف کلاس که یادگیری است خدمت می کنند.بسیاری از سیستمهای کلاسی از اجزائی خارج از کلاس برای رسیدن به هدف بهره می گیرند.
مثلاً بسیاری از آنها از افراد متخصص کمک می گیرند که در کلاس حضور یابند و در رابطه با درس به معلم کمک کنند، یا بچهها را به گردش علمی میبرند.
درحقیقت هرعاملی که در پیشبرد هدفهای یادگیری کاربرد دارد .یک عنصر بالقوه سیستم کلاس به حساب می آید.
فرایند کلیه فعالیتها و عملکردهایی را که اجزاء یک سیستم برای پیشبرد هدف به آن اشتغال می ورزند در برگیرند.بعضی از فرآیندهایی که در سیستم کلاس جریان دارند روشها وفنون تدریس هستند که می توانند خواندن، بحث کردن و فلیم دیدن، حل مسأله، پژوهش و … را در بر می گیرند.
در کلاس درس اجزاء و فرآیندها بسیار هستند وهمه با هم در ارتباط ودر حال تعامل یا کنش متقابل هستند.
بدون کوشش برای سازماندهی و توجه به این اجزاء و فرآیندها سیستم با حداکثر کفایت خود کار نخواهد کرد.
برای این که یک سیستم با حداکثر کفایت خود کار کند باید کلیه اجزاء موردنیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشد و به جنبه ها یا ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند.
باید دانست که یکی از اساسی ترین عوامل رشد آموزش و پرورش یک کشور انتقال مفاهیم به طور کلی می باشد.
تکنولوژی فن انتقال بوده که متعلم را آماده عرصه علمی و صنعتی و … می کند.
موضوع:
در این تحقیق سعی شده است تأثیر کاربرد تکنولوژی آموزشی در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران از دیدگاه دانشجویان مرکز ضمن خدمت شهدای مکه مورد بررسی قرار گیرد و پیشنهادات و راه حل های ممکن نیز ارائه گردد تا انشاءالله کمک مؤثری برای پیشرفت و اعتلای اهداف آموزش و پرورش کشور گردد.
اهداف تحقیق:
با توجه به اهمیت و کارایی و تأثیر تکنولوژی در روند تعلیم و تربیت امروزه یکی از بهترین وظایف برنامه ریزان آموزشی کمک به کاربرد هر چه بیشتر و بهتر پیشرفتهای تکنولوژی جهت ارتقاء سطح کیفی آموزش است.
هدف از تحقیق در واقع پی بردن به اهمیت تأثیر تکنولوژی بر پیشرفت تحصیلی و درسی دانش آموزان ابتدایی است و ما به دنبال این مطلب هستیم که به این واقعیت علمی درست بیابیم که آیا به کار بستن رسانه ها و وسایل کمک آموزشی باعث افزایش یادگیری دانش آموزان می شود؟
نظرات آموزگاران در این مورد چگونه است ؟
چرا که معلمان وارثان اصلی و تربیت هستند و نظر سنجی از آنان درباره این موضوع اهمیت و ارزش رسانه ها و مواد آموزشی را برای ما مشخص می کند.
در صورتی که آموزگاران به اهمیت و ارزش رسانه ها و تکنولوژی آموزشی اعتقاد داشته باشند و تکنولوژی آموزشی را مکمل شیوه تدریس بدانند گامهای بعدی که در جهت تکمیل و کاربرد تکنولوژی آموزشی برداشته می شود محکمتر و استوارتر خواهد بود.
لذا این تحقیق در پی این است که دریابد آیا کاربرد تکنولوژی آموزشی در پیشرفت تحصیلی مؤثر است ؟
هدف کلی : بررسی تأثیر تکنولوژی آموزشی در میزان یادگیری.
اهداف جزئی :
1- نقش نظرات معلمین در رابطه با تأثیر وسایل آموزشی در ایجاد خلاقیت دانش آموزان.
2- نقش نظرات معلمین در رابطه با تأثیر وسایل در ایجاد انگیزه دانش آموزان.
3- نقش نظرات معلمین در رابطه با تأثیر وسایل در تفهیم مطالب دانش آموزان.
4- نقش نظرات معلمین در رابطه با تأثیر وسایل در تسریع و تعمیق مطالب به دانش آموزان.
بیان مسأله:
با توجه به تحقیقات و بررسیهای دانشمندان علوم تربیتی و روان شناسی این واقعیت روشن است که یادگیری اولیه کودکان بیشتر از طریق حواس پنجگانه صورت می گیرد.
از طرفی پیش از سن 12 سالگی از نظر رشد ذهنی در مرحله ای هستند که پیاژه آن را مرحله تفکر عینی می نامد.
کودکان در این مرحله از رشد مطالبی را بهتر یاد می گیرند که برای آنها عینی و محسوس باشد و عملاً بتوانند آنها را لمس کنند.
آموزش مطالب به شیوه انتزاعی و تأکید بر حافظه و عدم ارتباط بین مطالب انتزاعی و جنبه های کاربردی آموزش طوطی وار را در دبستانها رواج می دهد.
برونر معتقد است که یادگیری معنی دار در صورتی امکان پذیر است که آموزش هر مطلب ابتدا به صورت عملی شروع می شود.
پس از آنکه فراگیران در این جنبه ها از یادگیری مهارت کافی به دست آوردند باید مرحله تصویر یعنی استفاده از تصاویر وخود دیدارها برای مجسم کردن مفاهیم درسی آغاز شود و سرانجام به مرحله آموزش نظری ویا به قول برونر به آموزش از راه نمادها و سمبولها پرداخته شود.
با توجه به مطالب فوق و اهمیت رسانه ها در یادگیری عمیق دانش آموزان به بررسی موضوع می پردازیم .
موضوع مورد نظر در رابطه با بررسی تأثیر کاربرد تکنولوژی آموزشی در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران از دیدگاه دانشجویان ضمن خدمت شهدای مکه می باشد.
ضرورت و اهمیت تحقیق: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « الکتب ساتین العلماء ( کتابها باغها و بوستانهای دانشمندان هستند.) » این حدیث اهمیت کتاب را به عنوان رسانه آموزشی آشکار میسازد و می توان اهمیت کتاب را به اهمیت رسانه های آموزشی تعمیم داد و این نتیجهگیری را کرد که رسانه ها و ابزار آموزشی باعث شکوفایی و پرورش اذهان و در نتیجه پیشرفت و ترقی دانش آموزان در امر تحصیل می شوند و همین رسانه ها و تکنولوژی آموزشی ما را متقاعد می سازد که به بررسی تأثیر آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان توجه کنیم.و ما نیز برآن شدیم تا با یاری خدا بتوانیم به گونه ای هر چند ناچیز این حقیقت علمی را برای معلمان ومربیان تعلیم و تربیت روشن کنیم که به راستی تنها سخنرانی ومتکلم وحده بودن در کلاس کافی نیست و باید برای تربیت نسل جوان و آینده سازان جامعه از شیوه های نو و رسانه های مختلف آموزشی بهره گرفت.
مقدم برتغییر روشها و برنامه ها و تجدید نظر در برنامه ها ، بایدتغییر در عقاید و نگرشها و دادن دیدی نو به مسؤلان و ایجاد تصورات ذهنی جدید، در رده های مختلف مد نظر قرار گیرد.
ناگزیر باید در آموزش روشهای جدید را به کار بست و از تازه ترین امکانات تکنولوژیک بهره گرفت.
اما سؤال این است که : درحال حاضر دلایل به کار نگرفتن تکنولوژی آموزشی یا به عبارت دیگر موانع کاربرد تکنولوژی آموزشی در آموزش کدام است؟
اینک به اجمال به چند دلیل یا مانع مهم و بارز می پردازیم : به کار نگرفتن تکنولوژی آموزشی در مدارس ، نبودن متخصص کافی و معلم تکنولوژیست است.
نبودن انگیزه های کافی در بهره گیری از تکنولوژی آموزشی که به نوعی با انگیزه های شغل و دلایل دیگر ارتباط دارد.
اعمال شیوه های مدیریت غیر علمی و نا آگاهی مدیران از مفهوم و فلسفه تکنولوژی آموزشی و نقش آن در پیشبرد اهداف آموزشی.
نبودن نظام ارزشیابی صحیح از کار معلمان .
کمبود امکانات مالی و اقتصادی به منظور ایجاد و تجهیز فضاهای آموزشی مناسب.
فراهم نبودن موقعیت و زمینه مساعد برای به کارگیری تکنولوژی آموزشی.
آگاه نبودن مربیان و معلمان و دیگر دست اندر کاران از نقش و تأثیر و ورش بکارگیری تکنولوژی آموزشی.
رفتن معلمان به دنبال شغل دوم به منظور تأمین هزینه زندگی.
سؤالات تحقیق: استفاده از تکنولوژی آموزشی با تفهیم اساسی دروس چه رابطه ای دارد؟
استفاده از تکنولوژی آموزشی با تسریع آموزش به معلم و دانش آموزان چه رابطهای دارد؟
تکنولوژی آموزشی با افزایش میل و رغبت فراگیران نسبت به درس و معلم که رابطهای دارد؟
تکنولوژی آموزشی با امتحانات دانش آموزان چه رابطه ای دارد؟
آیا تکنولوژی آموزشی کاربرد دروس را بالاتر می برد؟
تکنولوژی آموزشی با ایجاد خلاقیت در دانش آموزان چه رابطه ای دارد؟
تعریف واژه ها و اصطلاحات: تکنولوژی آموزشی: تکنولوژی آموزشی چیست؟ یک هدف ، یک وسیله ،یک شیء یا یک تکنیک ؟
بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت ،تکنولوژی آموزشی را در برابر استفاده از آخرین وسایل و ابزار یا سخت افزار می نگرند که تکنولوژی های دیگر بر پیکر آموزش و پرورش وارد کرده اند.
بر اساس این نگرش هرگاه مطلبی درباره تکنولوژی آموزشی مطرح می شود.
بالافاصله کاربرد عظیم و پر زرق و برق سخت افزارهایی که شناخته شده نیستند مانند تلویزیونهای مدار بسته و کامپیوترها و وسائل پیچیده در ذهن تداعی می شود.
حال آن که با تکیه بر یک تعریف اصولی از موضوع ،تکنولوژی آموزشی چیزی برتر و بالاتر از وسیله ای است که بکار می رود.
بنابراین تکنولوژی آموزشی عبارت است از «طرح برنامه آموزشی اجرا و طرح ارزشیابی از مراحل مختلف یادگیری و آموزشی با توجه به هدفی خاص و بر مبنای روش منطقی و منظم.» این روش منظم و منطقی براساس تحقیق ومطالعه روی راههای یادگیری بر مبنای روش ارتباط منابع انسانی و غیر انسانی که بتواند آموزش مؤثرتر و صحیح تری ارائه دهد بیان شده است.
تعریف اول: تکنولوژی عبارت است از تنظیم کاربرد و ارزشیابی تکنیک ها و ابزارهای آموزشی به منظور بهبود افزایش کیفیت یادگیری انسان.
تعریف دوم: تکنولوژی آموزشی عبارت است از کاربرد یافته های علمی درباره یادگیری و شرایط یادگیری که از تکنیک آزمونهای تجربی استفاده میکند.
تعریف سوم: تکنولوژی آموزشی عبارت است از روشهای سیستماتیک طراحی اجرا و ارزشیابی کل فرایند تدریس و یادگیری با توجه به هدفهای مشخص آموزشی و با استنادبه پژوهشهای مربوط به یادگیری انسان و علوم ارتباطات و کاربرد منابع انسانی و غیر انسانی به منظور تدارک آموزش مؤثرتر، سریعتر و اساسی تر که این تعریف کاملترین تعریفی است که برای تکنولوژی آموزشی می توان پذیرفت..
توجه به این نکته ضروری است که در تحلیل هر سه تعریف بر وظیفه اصلی و واقعی تکنولوژی آموزشی یعنی افزایش کیفیت یادگیری تأکید شده است.
یادآوری می شود که درباره «افزایش کیفیت یادگیری» و همچنین طراحی و تولیدمواد آموزشی لازم است معلمان ارجمند با مبانی و اصول یادگیری و نحوه برقراری ارتباط انسان با پیرامون خود آشنا شوند تا بتوانند آگاهانه از روی تدبیر و به طور منطقی برنامه های آموزشی خو را طراحی کنند.
پیشرفت تحصیلی: معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوعات درسی است که معمولاً به وسیله آزمایشات یا نشانه ها و یا هر دو که معلمان برای دانش آموزان وضع می کنند، اندازه گیری می شوند.
فعالیت دانش آموزان در موضوعات مدرسه مانند خواندن ، حساب کردن و غیره.
یادگیری: تغییری است که برای تجربه و آزمایش در رفتار موجود زنده پدید می آید که با مهارتهای آموخته شده در مسائل علمی و تربیت بدنی و … همراه است.
متغیرهای وابسته و مستقل : متغیر وابسته: پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متغیر وابسته است چرا که متغیر آن بستگی به تکنولوژی آموزشی دارد وبه کارگیری تکنولوژی باعث افزایش آن و به کار نبستن تکنولوژی باعث افت آن می شود.
متغیر مستقل: تکنولوژی آموزشی متغیر مستقل ماست که باعث تغییر پیشرفت تحصیلی می گردد.
تکنولوژیست و مشاورین روشهای تدریس : عبارت است از متخصصین مربوط به رسانه ها و طراحیهای آموزشی یه در مدارس برای مؤثر ساختن یادگیری با معلمان همکاری می نمایند.
فرضیه: حدسها و فرضیههایی که یک محقق بر اساس اطلاعات خود مطرح می نماید و محور تحقیقات خود را بر همان فرضیات قرار می دهد.
تحقیق: عبارت است از اعمال روشهایی توأم با طرح اندیشه که برای کشف حقیقت به کار می رود.
یا عبارت است از تلاشی که انسان برای پی بردن به یک حقیقت و کشف یک مجهول و یا یافتن پاسخ یک سؤال انجام می دهد.
روش تحقیق: محقق پس از انتخاب موضوع در فکر انتخاب روش است.
هر موضوعی روش خاصی می طلبد و انتخاب روش هم بستگی به هدف و موضوع دارد.
پرسشنامه: ابزاری است برای جمع آوری اطلاعات و در تحقیقات اجتماعی نیز فراوان به کار برده می شود.
در تحقیقات وسیع با جمعیت زیاد پرسشنامه مناسب ترین شیوه جمع آوری اطلاعات می باشد.
وسایل آموزشی: به کلیه وسائل و امکاناتی گفته می شود که می تواند در کلاس شرایطی را ایجاد کند که تحت آن شرایط دانش آموزان قادر شوند، اطلاعات و مهارتهای جدیدی را با درک درست به دست آورند و جهت تفهیم بیشتر مطالب درسی و یادگیری سریعتر به کار می رود.
سیستم آموزشی: باناتی واژه معادل سیستم را چنین بیان می کند.مجموعه ای از اشیاء که به وسیله نوعی تعامل یا وابستگی متقابل ومنظم وحدت یافته اند.
یک کل ارگانیک یا سازمان یافته چون منظومه شمسی یا یک سیستم تلگراف جدید.
روش توصیفی: بیشتر به توصیف عینی واقعی ومنظم خصوصیات یک واقعیت یا یک موضوع می پردازد.
فرضیه ها: فرضیه اصلی : کاربرد تکنولوژی آموزشی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
به نظر معلمان استفاده از تکنولوژی آموزشی موجب بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.
به نظر معلمان استفاده از وسایل کمک آموزشی موجب ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان می شود.
به نظر معلمان استفاده از وسایل کمک آموزشی موجب ایجاد خلاقیت و ابتکار در دانش آموزان می شود.
به نظر معلمان استفاده از وسایل کمک آموزشی موجب اتلاف وقت کلاس می شود.
بین نظر معلمان در سطوح مختلف ( لیسانس ـ فوق دیپلم ـ دپیلم) و تأثیر وسایل کمک آموزشی در ایجاد علاقه و انگیزه تفاوت وجود دارد.
به نظر معلمان بین استفاده از تکنولوژی آموزشی و میزان یادگیری رابطه مستقیم وجود دارد.
فصل دوم ادبیات تحقیق: تاریخچه و مفهوم تکنولوژی آموزشی : تکنولوژی آموزشی به معنای اعم چیز تازه ای نیست ، قدمت آن را می توان هم زمان با قدمت تعلیم و تربیت دانست اما تکنولوژی آموزشی به معنای خاص خود کمتراز یک قرن است که مورد توجه متخصصان تعلیم وتربیت قرارگرفته است .
در طول این مدت برداشت از مفهوم تکنولوژی همواره متفاوت بوده است.
گروهی تکنولوژی آموزشی را کار با ابزارهایی مانند انواع پروژکتورها وفیلم می دانند ودسته ای دیگر تصورشان ازاین رشته کاربرد مواد آموزشی است ومی گویند کاربرد هر ماده ای درآموزش اعم از گچ یا ابزار بسیار ساده معلم ساخته تا پیچیده همه استفاده ازتکنولوژی درآموزش است .
بعضی دیگر کاربرد روشها و فنون مختلف تدریس و طراحی درس را تکنولوژی آموزشی می دانند.
گروهی نیز تکنولوژی آموزشی را بسان معجزه ای می دانند که قادر است مشکلات آموزشی ناشی از فضای کم، تعداد زیاد دانش آموزان ، عدم کارایی معلمان را حل کند.
گروهی نیز تکنولوژی آموزشی را به عنوان جزئی از فلسفه حاکم بر برنامه ریزی یک کشور می دانند.
تاریخچه تکنولوژی آموزشی از آغاز تا کنون: یکی از ابعاد تکنولوژی آموزشی ، استفاده از وسایل در آموزش است.
استفاده از وسایل سمعی و بصری در آموزش به سالهای 1900 باز می گردد.
همراه با اختراع و ساخت سمعی وبصری جدید کتابهایی نیز در زمینه آموزش بصری نوشته شد که نقش اصلی در آموزش را وسایل ایفا می کردند.
با شروع جنگ جهانی دوم کانون فعالیتها در زمینه سمعی و بصری از محافل تعلیم و تربیت به ارتش آمریکا منتقل شد.
در این دوران که تا اواسط دهه 1940 به طول انجامید از نظر سرمایه گذاری در تولید فیلم های آموزشی و وسایل سمعی وبصری رشد بی سابقه صورت گرفت تا حدی که بسیاری از کارشناسان نقش آن را در نتایج جنگ دوم جهانی قابل توجه شمرده اند.
به دلیل سابقه موفق بکارگیری وسایل سمعی وبصری در آموزش یکسان نیروهایی که از نظر اطلاعات در سطوح مختلف واز نظر تعداد قابل ملاحظه بودند توجه به این وسایل بعداز جنگ جهانی دوم بیشتر شد لذا تحقیقاتی در زمینه رسانه های سمعی و بصری انجام شد.
در این تحقیقات تأکید اصلی بر یافتن ویژگی های هر وسیله و چگونگی تأثیر ونقش این ویژگیها در یادگیری شاگردان بود.
1- اولین مرحله ـ استفاده از وسایل آموزشی: بین سالهای 1960 ـ 1950 جریانهای جدیدی در زمینه علوم انسانی به خصوص علوم تربیتی به وقوع پیوست که در واقع این دهه و دهه بعد را به صورت نقطه عطفی در تاریخ تکنولوژی آموزشی در آورد.
ابتدا با توجه به الگوها و نظریات ارتباط بر فراگرد ارتباط شامل فرستنده ، گیرنده، کانال و وسیله انتقال پیام تأکید داشت.
صاحب نظران علوم ارتباطات در الگوهای خود تأکید می کردند که در یک فراگرد ارتباط باید به تمام عوامل موجود و مؤثر در این فراگرد توجه داشت.
نه اینکه تنها به وسیله ارتباط توجه داشته باشیم آن هم به صورتی که بسیاری از متخصصان وسایل سمعی وبصری تا آن زمان انجام می دادند بنابراین از این دیدگاه کل فراگرد اهمیت داشت و وسیله ارتباط در واقع در اولویت دوم قرار می گرفت در ابتدا این دیدگاه بلافاصله تأثیری بر رشد تکنولوژی آموزشی نگذاشت ولی بتدریج نفوذ آن در توسعه دامنه تکنولوژی آموزشی مورد توجه قرار گرفت.
2- دومین مرحله پیدایش نگرش سیستمی و کاربرد آن در زمینه تعلیم وتربیت: و به خصوص در زمینه برنامه ریزی آموزشی رخداد دوم است.
اعمال نگرش سیستمی در حیطه برنامه ریزی آموزشی شامل فعالیتهائی است مانندتعیین اهداف کلی و غائی یک سیستم آموزشی و سپس تجزیه و تحلیل این هدفها و تعیین بهترین راههای وصول به هر یک از اهداف تعیین شده و سرانجام ارزشیابی مداوم ومستمر سیستم آموزشی و سپس تجزیه و تحلیل این هدفها و تعیین بهترین راههای وصول به هر یک از اهداف تعیین شده و سرانجام ارزشیابی مداوم و مستمر سیستم آموزشی به منظور یافتن نواقص و اشکالات و اقدام برای رفع آن نواقص از دیدگاه سیستمی ، آموزش ، یک فراگرد در یک سیستم تلقی می شود که خود دارای زیر مجموعه های متعددی است و تعامل بین این اجزاء و زیر مجموعه ها ، فراگرد آموزش را شکل می دهد.
هدفها و عنصر ارزشیابی دائمی نیز از جمله عواملی است که در هر زمان سیستم آموزشی را با واقعیات خارج وسیستم های برتر ارتباط می دهد.
اهداف کلی نظام آموزش و پرورش از طریق اهداف آموزشی مشخص برای هر برنامه آموزشی به عینیت می رسد و تسری می یابد به این ترتیب ارزشیابی نیز چه از نوع تکوین آن و چه از نوع نهایی اش با فراسیستم های اجتماعی و فرهنگی ارتباط برقرار می کند.
باید یادآوری کرد که پیدایش نظریات ارتباط در دهه 1950 و بکارگیری نگرش سیستمی در حیطه تعلیم و تربیت 1960 هیچ یک بالافاصله و ناگهانی باعث تغییر و تحول در تعریف تکنولوژی آموزشی نشد بلکه در طول این دو دهه هنوز هم به تعریف تکنولوژی آموزشی به عنوان دانشی در زمینه وسایل وابزار و رسانه های بکار گرفته شده در آموزش مورد استناد قرار می گرفت ولی بتدریج در اواخر دهه 1960 تعریف نفوذ نگرش سیستمی در برنامه ریزی و تهیه برنامه های آموزشی به ارائه الگوهای متعدد و متنوع آموزشی منجر شد ، از جمله این الگوها می توان از الگوی کمپ ، الگوی انستیتوی توسعه آموزشی (I.D.I) الگوی روش تهیه برنامه های آموزشی ضمن خدمت ، الگوی آموزش ملاکی و الگوی تهیه نظامهای آموزشی نام برد .
الگوهای آموزشی همانطور که از اسمشان پیداست نقشه کلی انجام برنامه های آموزشی است که می توان بنابر مقتضیات و شرایط در جزییات اجرایی آنها تغییراتی داد .
الگوی آموزشی اغلب شامل مراحل و فعالیتهای زیر است : تعیین مشکل و معضل آموزشی تعیین اهداف کلی آموزشی تکنولوژی آموزشی از بعد دیگر تکنولوژی آموزشی از بعد دیگر فراگردها و یا روشهای طراحی نرم افزار یا مواد آموزشی است .
رشد و تکوین الگوهای آموزشی و تعامل بین نگرش سیستمی و اصول نظریات علوم ارتباطات باعث افزوده شدن بعد جدیدی به تکنولوژی آموزشی شد که حیطه کاربرد این رشته را گسترده تر از سابق ساخت و آنرا از محدوده تنگ شناسایی انواع ونحوه کاربرد وسایل و رسانه های آموزشی خارج کرد و در محور کلیه فعالیتهای آموزشی انجام شده درمراکز آموزشی قرار داد .
تکنولوژی آموزشی به عنوان مجموعه روشها و فراگردهای طراحی و اجرا و ارزشیابی برنامه های آموزشی دیگر نمی توانست خود را در قالب وسایل محصور کند و در واقع ادعای مالکیت کل فرآیند آموزش را داشت .
این دیدگاه در تعریف و ماهیت تکنولوژی آموزشی در کشورهای غربی بتدریج به نفع رشته تکنولوژی آموزشی خاتمه یافت ولی چنین اتفاقی در کشورهایی که عمدتاً وارد کننده وسایل و ابزار و علوم جدید هستند به وقوع نپیوست .
تکنولوژی آموزشی مانند یک تابلوی آموزشی نیست که وجودش در کلاس درس باعث زیبایی ظاهری شود و نبودش از کیفیت آموزشی نکاهد بلکه عنصر لاینفک و شاید محور اصلی هر آموزشی است .
مباحث محتوایی تکنولوژی آموزشی بعنوان مجموعه روشهای طراحی و اجرا و ارزشیابی برنامه های آموزشی شامل : بحث هدفهای آموزشی و تقسیم بندی آن است .
از مهمترین طبقه بندی های ارائه شده در دهه 1950 طبقه بندی بلوم و همکارانش که در سال 1956 ارائه شد .
ارائه طبقه بندی بلوم به دنبال تأکیدات مکرر نگرش سیستمی بر تعیین نوع عملکردی است که در انتهای آموزش از فراگیر انتظار داریم .
هدفهای آموزشی در مقام سنگ زیر بنای هر برنامه آموزشی به رونق تازه ای رسید و اهداف آموزش هم در مقام مبنا و نقطه شروع و پایان آموزش و هم در مقام ملاکها و معیارهایی که موفقیت شاگرد و معلم را می توان با آن ارزشیابی کرد مورد توجه زیاد قرار گرفت .
در دهه 1960 گانیه طبقه بندی اهداف آموزشی خود را ارائه کرد .
در مورد تقسیم اهداف آموزشی گانیه ، یادآوری این نکته ضروری است که ارائه طبقه بندی وی بدنبال تحولات وسیعی بود که در دیدگاههای روانشناسی یادگیری شروع شده بود و گانیه از دیدگاه تکنولوژی آموزشی جزء اولین کسانی بود که با الهام از آن تحولات نظریات سودمند در زمینه طبقه بندی اهداف آموزشی و طراحی آموزشی ارائه کرد.
مباحث محتوایی تکنولوژی آموزشی (ارزشیابی) بحث ارزشیابی هم از مباحث محتوایی این تعریف تکنولوژی آموزشی است .
در این تعریف ارزشیابی هر چه در حین تولید برنامه های آموزشی و چه در پایان و خاتمه آن همچون عضو و عنصر بسیار تعیین کننده مطرح شد که عامل برای بازنگری و تکوین برنامه های پیش بینی شده بود و دقیقاً منعکس کننده تأثیر نگرش سیستمی در تهیه برنامه های آموزشی است .
از این دیدگاه هر فعالیت آموزشی یک سیستم تلقی می شود که عامل تعیین کننده و تصحیح کننده مسیر ، کیفیت و کمیت حرکت آن ارزشیابی است .
نکته مهم اینست که این طبقه بندی ها تا چه حد در برنامه ریزی ها بکار گرفته می شود تعریف و ماهیت اهداف آموزشی و طبقه بندی آنها ایجاب می کند که اولین قدم در هر برنامه آموزشی ، شناسایی اهداف آموزشی و سپس تجزیه و تحلیل و طبقه بندی این اهداف باشد در واقع اهداف آموزشی و سپس تجزیه و تحلیل و طبقه بندی این اهداف باشد در واقع اهداف آموزشی زیر بنای هر برنامه آموزشی است و تعیین محتوا ، میزان ، کمیت محتوی ، تعیین روشهای عرضه محتوی ، تعیین امکانات و وسایل لازم برای عرضه محتوی و سرانجام تعیین نوع چگونگی ارزشیابی یادگیری و موفقیت شاگرد و مدرس و موفقیت شاگرد و مدرس در دستیابی به اهداف آموزشی بعد از تعیین وطبقه بندی اهداف قرار دارد.
سومین مرحله شکل گیری مفهوم تکنولوژی آموزشی (حل مسأله) در کنار تعریف دوم از تکنولوژی آموزشی ،کاربرد برای این علم تعیین شده ناشی از بکارگیری این علم در محیط های خاص آموزشی بود.
برای بهبود وضعیت تولید و ارائه خدمات در مراکز آموزشی وابسته به مراکز صنعتی تولیدی و خدماتی بررسی ها و مطالعاتی شروع شد نظر بعضی متخصصان در پاره ای موارد تشکیل دوره های کوتاه مدت برای گروهی از کارکنان بود، که پس از ازرشیابی از دوره های موجود و تشخیص مسائل و مشکلات این دورهها و رفع آنها دورهها تجدید شود و مناسب ترین افراد برای انجام ارزشیابی ، طراحی ، ارائه دوره های آموزشی تشخیص نواقص ومعایب فراگرد کارها و سایر موارد ، افرادی هستند به نام تکنولوژیست آموزشی.
در این تعریف فرد تکنولوژیست با ذخیره ای از دانشها و مهارتها و تجارب خاص در زمینه تمامی مسائل آموزشی از تشخیص نیاز تا ارزشیابی به محیط های مختلف پا می گذارد و برای رفع مشکلات راه حل هایی ارائه می دهد و اجرا می کند نتایج حاصله را ارزشیابی می کند.
رابطه تکنولوژی با سایر علوم: پیشرفتهای شگفت انگیز علوم وتکنولوژی در جهان چنان حیرت آور است که حجم وسیعی از اطلاعات جهان سرعتی پیدا نموده که آگاهی از وجود علم وتکنولوژی های مختلف خود به یک تکنولوژی تبدیل شده است که از آن به عنوان تکنولوژی و اطلاع رسانی یاد می شود.
دانشنامه علم تکنولوژی (مک گروهیل) تکنولوژی را دانش وعمل سیستمی می داند که تمام فراگیرهایی را که با مواد سر و کار دارند در بر می گیرند و فرهنگ ( و بستر) تکنولوژی را زبان استفاده از دانش برای مقاصد علمی با علم کاربردی می داند و از جمله تکنولوژی های مختلف ، تکنولوژی آموزشی است که به عنوان دانش نظری و عملی در نظام آموزش و پرورش شناخته شده است.2 تکنولوژی آموزشی ساختمان نظری خاصی از سایر علوم ندارد بلکه از مجموعه ای از دانشهای مختلف برای بنا کردن ساختمان نظری و عملی خود بهره می گیرد.
1ـ نظریه های عمومی سیستم ها.
2ـ روانشناسی یادگیری.
3ـ علوم ارتباط اجتماعی.
4ـ جامعه شناسی .
5ـ زیست شناسی.
6ـ مدیریت.
هدف از تلفیق علوم در تکنولوژی آموزشی ، حل مسأله آموزش به صورت علمی است.
تأثیر روانشناسی رفتاری بر موضوعات محتوایی تکنولوژی آموزشی : در اوایل دهه 1960 این رخدادها تأثیر بسزایی در محتوای رشته تکنولوژی آموزشی داشت تا اواخر دهه 1950 دیدگاه روانشناسی حاکم بر تعلیم و تربیت دیدگاه روانشناسی رفتارگرا بود.
این دیدگاه یادگیری را در ساده ترین شکل آن به صورت مکانیزمی شامل یک محرک و پاسخ می دانست و رابطه بین این دو را با یک فلش یا بردار یک طرفه نشان می داد و یادگیری را تغییر دائم در رفتار تعریف می کرد .
روانشناسی رفتاری تمام رفتار انسان را که بر اثر یادگیری حاصل می شود قابل تجزیه به عناصر کوچک محرک ـ پاسخ می داند و معتقد است که با یادگیری جزء به جزء رفتارهای می توان به یادگیری رفتارهای پیچیده رسید آنها در محیط های آزمایشگاهی به آزمایش روی حیوانات می پرداختند و وقتی هم که از انسان به عنوان موضوع استفاده می کردند.
با بکارگیری لغات بی معنی به عنوان موادی که باید آموخته شود.
در واقع امکان هر گونه فعالیت ذهنی را از موضوع سلب می کردند و تنها به دنبال کشف قوانین حاکم بر روابط بین محرک و پاسخ بودند.
نظریات رفتارگرایان در مورد یادگیری های ساده انسان کاملاً صادق است.
اما یادگیری رفتارهای پیچیده انسانی مثل حل مسئله و کشف و ابداع همیشه قابل تجزیه به عناصر کوچک نیست.
به دنبال این سؤال که چرا فراگیر به طور یکسان به همه محرکها پاسخ نمی دهد و در بین آنها دست به انتخاب می زند ومبنا و ملاک چنین انتخابی چیست؟
و این انتخاب کجا رخ می دهد؟
چه چیز و چه عواملی به این انتخابها حاکم است ؟
و سؤالات دیگر از دیدگاه رفتارگرائی پاسخی نداشت ودر مبانی روانشناسی رفتاری تشکیک به وجود آمد و محققان را به شناسایی طبیعت سیستم یادگیرنده و اوضاع حاکم بر یادگیری تشویق و ترغیب کرد.