بسم رب الشهداء و الصدیقین
تاریخچه و قدمت استفاده از نمادهای عاشورا
1-1.پیشینه تاریخی تعزیه
تعزیه از نظر لغت به معنی(اظهار همدردی, سوگواری و تسلیت) است, ولی به عنوان شکلی از نمایش ریشه در اجتماعات و مراسم یادکرد شهادت امام حسین(ع) در ایام محرم دارد و در طول تکامل خود بازنمایی محاصره و کشتار صحرای کربلا محور اصلی آن بوده و هیچ گاه ماهیت مذهبی اش رااز دست نداده است. از آنجا که شیعیان شهادت امام حسین (ع) را عملی مقدس و رهایی بخش می دانستند, اجرای مراسم محرم را نوعی تلاش به سوی نجات و فلاح به حساب می آوردند, بعدها نیز پنداشتند که مشارکت در نمایشهای تعزیه, خواه در ردیف بازیگران, خواه تماشاگران, آنان را از شفاعت حسین(ع) در روز قیامت بهره مند خواهد ساخت.
مردم فلات ایران, به طرز خاصی پذیرای مذهب تشیع بوده اند, بنابه یک افسانه ایرانی, دختر آخرین پادشاه سلسله ساسانی, در تهاجم مسلمانان به اسارت برده شد و به زوجیت حسین(ع) در آمد. مراسم سالانه سوگواری ماه محرم, از دیر باز با شکوه و سوگنوا همراهی می شد و تماشاگران, که در امتداد گذرگاهها صف می کشیدند, برسینه می زدند و در حالی که دسته عزاداران از کنارشان می گذشت فریاد می زند حسین حسین شاه شهیدان حسین.
در همان زمان که مراسم محرم در دوره حکومت صفوی رشد و توسعه می یافت شکل مهم و معروف دیگری از نمایش مذهبی پدید آمد که نقل نمایشی زندگی و اعمال, رنج و مرگ شهیدان شیعه بود. موضوع این نمایش در اساس, هرچند هم اندک, همیشه در ارتباط با واقعه کربلا بود, این داستانها از کتابی فارسی به نام روضه الشهداء یا (بهشت شهیدان) گرفته می شد و از اوایل سده شانزدهم به بعد در میان شیعیان به گونه ای گسترده انتشار یافت.
روضه خوانی, یا قرائت کتاب روضه الشهداء برخلاف اجتماعات محرم ساکن بود, نقال (ذاکر, مداح, … - م). معمولاً برمنبر یا سکویی بلند می نشست و تماشاگران, در پیش پا پیش به صورت نیم دایره گرد می آمدند.
بزودی خواندن روضه الشهداء برای طرح ماجرا و دستمایه نقالان حرفه ای که با خلاقیت درباره رنج و اعمال بعضی از قهرمانان شیعه فی الداهه سخن می راندند, آغاز می شد, نقال باانتخاب وقایع و تنظیم صدای خود می توانست احساسات تماگرانش را تهییج و متاثر سازد و در آنها وحدت احساس فراوان به وجود آورد.
قریب دویست و پنجاه سال دسته گردانی های محرم و روضه خوانی در کنار هم بودند, هر یک پیچیده تر و در عین حال پیراسته تر و تئاتری تر می شد تا این که در نیمه سده هجدهم به هم پیوسته و به این ترتیب شکل نمایشی (دراماتیک) جدیدی به نام تعزیه خوانی, یا به قول عوام تعزیه به وجود آمد.
با سازش میان دسته های سیار و روضه خوانی ساکن, تعزیه ابتدا در چهار راهها با تاثر عظیم برگزار می شد. یادکرد قهرمانان از دست رفته مدتهای مدید جزء مهمی از فرهنگ ایرانی را تشکیل می داد, پیام رهایی از طریق فدا شدن به گونه ای همسان در افسانه های ماقبل اسلامی, چون مرگ سیاوش و نیز مراسم آیینی آدونیس و تموز در فرهنگ بین النهرین باستان وجود داشت. در سده دهم میلادی اجتماعات ماه محرم بخوبی متشکل شد. ابن اثیر, مورخ معتبر, از شماره عظیم شرکت کنندگان, با چهره های سیاه شده و موهای پریشیده سخن می گوید که گرداگرد شهر بغداد می گشتند و در مراسم محرم به سینه می زدند و اشعار حزن انگیز می خواندند, این در زمانی بود که سلسله ایرانی آل بویه بر بغداد حکومت داشت.
در نخستین سالهای سده شانزدهم, زمانی که ایران _ در عهد سلسله صفوی, چون گذشته همواره نیروی فرهنگی قدرتمندی بود_ بار دیگر به قدرتی سیاسی تبدیل شد, تشیع مذهب رسمی کشور شناخته شد و از آن برای متحد ویکپارچه کردن کشور, به ویژه در برابر عثمانی های متجاوز و ازبک ها که هواخواه مذهب تسنن بودند, استفاده شد.