گنبد سلطانیه
ایجاد گنبد: گنبد عظیم و باشکوه سلطانیه در زمان سلطان محمد خدابنده بین سالهای 713-703 هجری قمری بنیان نهاده شد .
ظاهراً هنگامی که اولجایتو (سلطان محمد خدابنده) ،امر به احداث آرامگاه کرد هنوز یکی از مذاهب اسلام را به عنوان مذهب رسمی انتخاب ننموده بود.
در حدود سال 709 هجری زمانی که کارِ ساختمان گنبد رو به اتمام بود سفری به عراق نمود و تربت پاک حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) را در نجف و کربلا زیارت کرد .
بنا به قولی بر اثر تشویق و ترغیب علما و روحانیان بزرگ شیعه که در آن زمان در دستگاه حکومتی صاحب منزلتی بودند، اولجایتو مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت.
به دنبال قبول مذهب تشیع، اولجایتو تصمیم گرفت که آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد.
به این منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان را به سلطانیه داشت تا به رونق تجاری و اهمیت مذهب و پایتخت جدید التأسیس خود بیافزاید.
لذا دستور داد تا تزیینات داخلی بنا را که تا آن روز انجام نگرفته بود، طوری بپردازند که در آن شعایر مذهب تشیع به خوبی مورد استفاده قرار گیرد .به همین جهت بود که کلمه «علی» به طور مکرر با کاشی در متن آجر نوشته شد ،اما انتقال اجساد ائمه با مخالفت شدید روحانیان شیعه در نجف و کربلا مواجه شد .
گویند، وقتی مردم نجف و کربلا از تسلیم جسد امامان خودداری کردند، ساختمان سلطانیه دوباره به هدف پیشین خود یعنی آرامگاه اولجایتو اختصاص یافت .
بدین منظور تزیین کلیه قسمتهای داخلی بنا تجدید و تغییر داده شد .
طرح بنای این گنبد که از بناهایی مانند مقبره اسماعیل سامانی و مقبره سلطان سنجر در مرو الهام گرفته، به عنوان سرمشق و مدل در بناهای دیگر، در ایران یا خارج ایران مورد استفاده قرار گرفته است، مانند و تاج محل در هند،
معمار گنبد سلطانیه شخصی به نام سیدعلی شاه بود.درمیان ابنیه آنکه از همه مهمتر و در عصر ایلخانی در عالم شهرتی به سزا داشته و هنوز نیز قسمت مهمی از آن به ریاست گنبد سلطانیه یعنی مقبره سلطان محمد اولجایتوست وآن ایلخان به شرحی که سابقا گفتیم آنراخود در حیات خویش در صحن بنای شهر سلطانیه که از 705-713 طول کشید ساخته است.
این گنبد که در داخل باروی سلطانیه بنائی است مثمن یعنی هشت گوش که طول هر ضلع آن به هشتاد گز بالغ می شده وگنبدی که بر روی ان بوده 120گز ارتفاع داشته است در اطراف بنای مزبور پنجره های آهنینی ساخته بودند که یکی از انها دارای 30 ارش ارتفاع داشته است و 115 ارش عرض بوده مقبره اولجایتو, سه در بسیار عالی منقور داشته که آنها را با ظرافت تمام بخطوط ونقوش زیبا مزین کرده بوده اند.
داخل وخارج گنبد اولجایتو از کاشیهای کبود بسیار شفاف کار شده بودند .
بلندی این بنای هشت ضلعی منتظم قریب 50 متر و بدنه اصلی گنبد و تمامی ساختمان با آجر ساخته شده که روی آن با کاشی فیروزهای، لاجوردی و آبی تزیین شده است.
گنبد از بیرون، یکپارچه ازکاشی فیروزهای پوشیده شده و در قاعده آن یک نوار پهن مزین به خط کوفی، تماس رنگ روشن فیروزهای را با آبی پررنگ لاجوردی، مقرنسها متعادل میکند.
این گنبد را طوری ساختهاند که بدون ساختن ابنیه متصل و مجاور به آن با ابتکارات هوشمندانه فشارهای جنبی گنبد را به جانب زمین منحرف کردهاند.
در هشت گوشه یعنی محل تقاطع اضلاع بدنه ساختمان مناره هایی به ارتفاع 5/3 متر تعبیه شده که فشار وارده گنبد را عموداً خنثی نماید.
گنبد سلطانیه یکی از بزرگترین گنبدهای آجری تاریخی جهان است که از آن به عنوان شگفتی معماری دوره ایلخانی یاد میکنند.
این بنای تاریخی که بیش از 700 سال قدمت دارد به لحاظ تزیینات آجرکاری و کاشیکاری جزء منحصر به فردترین آثار دوره اسلامی است.
داخل گنبد را با کاشیهای کوچک ، موزائیک کاری کرده وبا گچ کاری آراسته اند.
از ویژگیهای دیگر گنبد این است که زیر سازی گنبد بنام «یزدی بندی » معروف است واز نامش پیداست که از کجا آمده است.
شلنج که مربع زیر گنبد را تبدیل به دایره می کند یا نوع گنبدی که روی سلطانیه زده شده « چیله » خاص یزد است .
خود گنبد چیله وفن گنبد سازی دو پوسته ی پیوسته است.
( گنبد هائی که به شکل سبد ساخته میشود بسیار مقاوم است ومثل کاسه ای وارونه میتواند روی پای خودش بایستد )
در چهار طرف گنبد چند بنای معروف بود که مهمتر از همه «دارالسیاده – دارالضیافه و دارالشفاء ودارالادویه» بود.
تزئین روی گنبد از کاشی « زه » فیروزه ای است در پائین گنبد نقش 5 هاله شروع میشود.
اجر کاری با بندهای تزئین شده دیگری است.
از این گذشته خطهای هندسی ونقاشیهای بسیار زیبائی داخل گنبد براستی خیره کننده است.
یکی از خصوصیات اصلی ومنحصربه فرد درگنبد سلطانیه درجداره بودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا با پشت بندهای اجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی راشامل میشوند.
از جمله مهمترین اثاری که به تقلید ازگنبد سلطانیه احداث شده گنبدهای کلیسای سانتاماریا دلقیوره میباشد که بیش از صد سال بعد ازآن ساخته شده است.
این بنا با حدود ۱۰ هزارمترمربع تزیینات در مدت ۹ سال ساخته شد.شایان ذکر است که گنبد سلطانیه به عنوان بزرگترین بنای آجری جهان پس از گنبد سانتاماریا در ایتالیا و ایاصوفیه در استانبول، سومین گنبد تاریخی دنیاست.
این بنا در دوره ایلخانان مغول و پس از انتخاب سلطانیه به عنوان پایتخت ایلخانان به دستور سلطان محمدخدابنده ساخته شد.
به تصریح منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناختی، هدف از ساخت گنبد سلطانیه، بنای مقبره ای برای سلاطین ایلخانی ( و به احتمال زیاد سلطان محمد خدابنده) بوده اما تاکنون به درستی مشخص نشده که چه کسی در این بنای رفیع به خاک سپرده شده است.
باستان شناسان در سرداب بنا چند گور قدیمی را به دست آورده اند که هنوز روشن نیست به چه کسانی تعلق دارد.
در اطراف آن نیز مجموعه ای از بناهای حکومتی در داخل برج و بارو ساخته شد که مساحتی حدود ۱۴ هکتار را در برمی گرفت.
متأسفانه تمامی این آثار به جز گنبد سلطانیه از میان رفته اند و باستان شناسان تنها پایه های آنها را از زیر خاک بیرون آورده اند.
گنبد سلطانیه ۴۹ متر ارتفاع دارد، اما برخلاف بسیاری دیگر از بناهای مشابه فاقد پی عمیق است.
با این وجود چنان محکم است که در ۷۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ زلزله ویرانگر را از سر گذرانده و پا برجا باقی مانده است .
آندره گدار فرانسوی بنای مزبور را این گونه شرح میدهد:«به طور قطع عالیترین نمونه معماری مغول و یکی از بهترین دست آوردهای معماری اسلامی ایران و از نظر فنی شاید جالبترین آنان است ».
پروفسور سن پائولوژی رئیس وقت دانشکده معماری فلورانس درباره سلطانیه می گوید: ابتکار ساخت گنبد دو پوش با قشرهای تقریبا موازی و نزدیک به هم با فرم ساختمانهای دنده ای و بافت آجری که درساختمان آن به هیچ وجه از اسکلت و مهار استفاده نشده بلکه به طور خود یار بنای گنبد گرفته و ساخته شده از شهر سلطانیه به گنبد سانتا ماریا دلفیوره در فلورانس ایتالیا می رود و خصیصه فنی خود را ارزانی می بخشد و واقعه بزرگی را در امر نقل و انتقال فرمهای هنری و پدیده های فنی پدید آورده است.
بلندای این گنبد به نحوی انتخاب شده تا در گسترش شهر گم نشود.
در حقیقت این بنا، گذشته از عملکردهای واقعی که مورد توجه و مقصود سازنده آن بوده است ، به صورت یک برج نیز عمل میکرده است .
زیرا که بنای رفیع گنبد سلطانیه تقریباً در وسط دشت بنا شده، از هر سو قابل رؤیت است .
گنبد عظیم سلطانیه بر فراز بنای هشت گوشهای تعبیه شده است.
بر روی هر کدام از جرزهای هشت گانه در بالا، آثار منارههایی به قطر یک متر و به بلندای 5/3 متر که با زیباترین معرق کاری مزین شدهاند، باقی است.
داخل این منارهها پلکان مارپیچی به عرض 70 سانتی متر که به حول قطر 20 سانتی متر میپیچند طراحی شده است .
این منارهها فشار گنبد را عموداً خنثی مینمایند.
عقاید مختلفی در مورد انتخاب هشت ضلعی بنا، عنوان میشود.
عدهای این انتخاب را به دلیل ایستایی و استحکام بنا دانستهاند، برخی به آن نشانههای مذهبی و مقدس دادهاند.
آنچه مسلم است عدد هشت، نه مقدس است و نه دلیل مذهبی دارد.
صرفاً انتخاب این طرح از روی محاسبات تجربی معماری و به خاطر مرکزیت و ایستایی و احتمالاً ایجاد ساعت آفتابی در نظر گرفته شده است و یا بیشتر جهت نشان دادن تزیینات و زیبایی بدنه گنبد در تمام طول روز است .
بنا دارای هشت پلکان مارپیچی و یا حلزونی است که در بین جرزها جای گرفته و به طبقات بالا و ایوانها راه دارند.
بر فراز چهار ایوان اصلی و بزرگ، چهار پنجره بزرگ قرار دارد که روشنایی داخل بنا را تأمین میکنند و همچنین از این پنجرهها جهت تشخیص زمان نیز استفاده میشده است .
معماری گنبد سلطانیه گنبد سلطانیه در دوره برپایی مرتفعترین بنای جهان بوده و هم اکنون نیز یکی از عظیم ترین بناهای تاریخی جهان به شمار می رود .
این بنا قسمتی از مجموعه عظیمی است که به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفاء ، بیت القانون ، بیت الحکمه ، دارالیاده و ...
این بنا در قوم هم کف با فضاهایجانبی آرامگاه دارای پلان مربع مستطیل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعی متمایل به منتظم است .
این گنبد از سه فضای گنبد خانه ، تربت خانه ،سردابه تشکیل شده و از نظر حجمی و ترکیب فضا این بنا با معماری هیچکدام از مقابر اسلامی ایران مطابقت ندارد در حالیکه این وضعیت را می توان با آئین تدفین مغول که در دو مرحله انجام می گرفت ، مطابقت داده و آن را با معماری ترکیبی از مراسم تدفین مغول تبیین نمود.باتوجه به این طرز تفکر گنبد خانه محل عزاداری به جسد ، سردابه محل نگهداری و تدفین جسد وتربت خانه فضای مسقف بالای سردابه می باشد .ورودی اصلی آرامگاه اولجایتو در ایوان های شمال شرقی و شمال غربی تعبیه شده و کاربرد ایوانهای شمالی ، شرقی وغربی پنجره می باشند .پلان فضای گنبد خانه متمایل به هشت ضلعی منتظم و طول هر یک از اضلاع از 06/10 متر تا 16/10 متر متغیر است .
قطر گنبد خانه 40/24 متر می باشد در این فضا 8 جرز سنگین با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترین وجه مشخصه تحول معماری از درون سلجوقی به دوران ایلخانی را نمایش می دهد .
در حد فاصل این جرزها ایوانها و بنائی در دو طبقه اجرا گردیده و ارتفاع طبقه همکف از رقوم فعلی 7/9 متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم کف 70 /19 متر قابل اندازه گیری می باشد .
کف این فضا با استفاده از سنگ رخام سفید مفروشی بوده است.
قوس ایوانها در این فضا پنج و هفت تند است .
در منتهی الیه این قوسها کتیبه هایی با متن احادیث نبوی در آن نوشته شده و پس مقرنس کاری زیبایی که وظیفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعی را به پلان دایره تبدیل نموده و زمینه اجرا گنبد را فراهم آورده ا ومین فضای مورد بحث آرامگاه اولجایتو ، فضای موسوم به تربت خانه می باشد ،این فضا به شکل مستطیل با طول ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر ، محراب مجموعه را در جرز جنوبی در خود جای داده است .
پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تویزه ساخته شده قطر طاق وسطی که بزرگتر است 9 متر و طاقهای طرفین 3 متر قابل اندازه گیری می باشد در ارتفاع 0/3 متری از کف ، درگرداگرد آن کتیبه ای در دو قلم ریز به خط کوفی مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده و اطراف کلمات را تزئینات اسلیمی پر نموده است .
بین تریت خانه و محوطه زیر گنبد پنچره بزرگی از مس طلا قرار داشت که به مرور زمان از بین رفته و یا به غارت برده شده است.
سردابه سومین فضایی است که با ترکیب فضاهای مذکور افاده معنی می نماید .
این فضا محل قبر اصلی می باشد .
ورودی سردابه در ایوان جنوبی تربت خانه قرار دارد و با تعبیر 9 پله به پهنای 250 سانتیمتر می رسد در وسط این فضا محل قبر و در طرفین آن دو فضای کوچک جهت استقرار نگهبانان جلوگیری از ورود ارواح خبیثه تعبیه شده .
بررسی ترکیب فضایی این سردابه و ارتباط آن با کل مجموعه و قابل مقایسه نبودن آن با سایر بناهای آرامگاهی می توان چنین استنتاج نمود که این آرامگاه بر اساس بینش مغول بویژه آئین شمنیت ساخته شده باشد .
گنبد آرامگاه اولجایتو بزرگترین نوع خود در بناهای تاریخی ایران با ارتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتیمتر با روش دو پوششی ساخته شده و فضای خالی بین دو پوسته 60 سانتیمتر می باشد .
پلکانها در بین جرزهای هشت گانه پلکانهای مارپیچی وجود دارد که طبقه زیرین را به طبقات دوم و غرفه های خارجی و مناره های هشتگانه متصل می کند .
لازم به تذکر است که این پلکانها همه از پایین شروع نمی شود بلکه فقط دو پلکان زوایای شمالی و پلکان دیگر در نمای خارجی واقع شده است .
پلکانهای زوایای شمالی به طبقه دوم راه می یابد و پلکان سومی بدون اتصال به طبقه دوم بسوی بالا ادامه پیدا می کند .
پلکانهای هشتگانه از طبقه سوم ( غرفه های خارجی ) ظاهر شده و تا امتداد مناره های هشتگانه صعود می نماید .
ایوانها همانطور که در فوق اشاره شد بر اضلاع هشتگانه پلان داخلی 8 ایوان رفیع و وسیع به ارتفاع 80/18 و به عرض 70/7 متر واقع شده اند .این ایوانها یکنواختی حاصل از وجود جرزهای قطور ، را از بین برده و باعث شده که بنا زمخت جلوه ننماید .
این ایوانها در عمق 60/2 و ارتفاع 9 متری به دو طبقه تقسیم شده است .
در طبقه اول یا همکف ورودی های اصلی و ورودی های کوچک فرعی به محوطه های عبادتی قرار دارند ایوان جنوبی متصل به محوطه ای بنام تربت خانه است که در صفحات آینده شرح آن داده خواهد شد .
ایوانهای شرقی و غربی در انتها دارای درهای بزرگ می باشد .
در حالیکه در انتهای طبقه اول ایوانهای فرعی یک در کوچک وجود دارد.
سقف طبقه اول دارای قندیل بندی و مقرنسکاری بسیار جالب و زیبا می باشد .
طبقه دوم این بخش بوسیله راهروی پوشیده ای با هم در ارتباطند .
بطوری که می توان در این طبقه تمامی بنا را دور زد در غرفه های طبقه دوم انواع تزئینات و مقرنسکاریهای ارزنده ای دیده می شود که نشانگرذوق و سلیقه و دقت هنرمندان دوره ایلخانیان است .
یکی از خصوصیات اصلی و منحصر بفرد در گنبد سلطانیه دو جداره بودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا" با پشت بندهای آجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی را شامل می شوند تشکیل شده است .
و این تنها نمونه در مورد گنبدهائی با وضع ساختمانی فوق الذکر محسوب می شود و به نظر اینجانب نمی توان نمونه ای با وضع ساختمانی فوق الذکر در دنیا یافت که متعلق به قبل از بنای مزبور باشد .
و از این رو گنبد فوق اهمیت شایانی را در تاریخ معماری دنیا داراست بطوریکه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانیه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثاری با خصوصیات تکنیکی فوق بوجود می آید .
از جمله مهمترین آثاری که به تقلید از گنبد سلطانیه احداث شده گنبد کلیسای سانتاماریا دلفیوره می باشد که بیش از صد سال بعد از آن ساخته شده است .
تاثیر معماری گنبد سلطانیه در گنبد سانتاماریادلفیوره در پایان بررسی معماری گنبد سلطانیه این نکته ضروری است که این بنا در دوره های بعد الگوئی برای معماران ایرانی گردید .
تاثیر این گنبد را نه تنها در معماری بعضی از بناهای تاریخی ایران می توان مشاهد نمود ، بلکه حتی برخی از باستان شناسان نیز بر این عقیده اند که طرح گنبد سلطانیه و معماری آن پا از مرزها فراتر نهاده و بر بنائی چون گنبد سانتاماریا دلفیوره در شهر ( فلورانس ) نیز تاثیر گذارده است .
نظریه پروفسور پائولزی در این مورد چنین است : و با اینکه ما از ترکیب ساختمانی گنبد این کلیسا بی اطلاعیم ، معذالک مطمئنیم که گنبدی را که بیش از صد سال بعد یعنی سال 1418 و 1419 توسط برونلسکی و گیبرتی بر روی کلیسا زده شده از فرم و نحوه ساختمانی گنبد سلطانیه متاثر گردیده است چون گنبد سلطانیه تنها نمونه گنبد دو جداره متوازی است که اینجانب در تمام آسیا می شناسم .
بنابر این اثر آن بر روی تنها گنبد اروپائی از این نوع یعنی گنبد برونلسکی انکار ناپذیر است .
" پائولزی در بخش دیگر از نوشته های خود وجه تشابهات دو بنا را یاد آوری کرده و چنین اظهار نظر می کند : " روابطی که معماری دو بنای گنبد سلطانیه و کلیسای سانتاماریادلفیوره را بهم نزدیک می کند این است که هر دو دارای یک نقشه مرکزی و گنبدی دو جداره است ."هر ضلع این بنا دوازده ضلعی 8/4 متر و در بین زوایای دوازده گانه نیز نیمه ستونهایی تزئینی دیده می شود .
ضمنا" بدنه خارجی دو نیمه ستون جبهه شمالی را فرورفته و مقعر ترتیب داده اند و با آثار آجری که بر روی بعضی از نیم ستونها باقی است بنظر می رسد که در روی این نیم ستونها گلدسته های آجری شبیه گنبد سلطانیه وجود داشته است .
پله های متعدد ویران شده که بطرف شرق تپه ادامه دارد از آثار باقیمانده ایست که می توان در بنا مشاهده نمود .
گنبد ویران شده و راهروها و پله های داخلی عموما" از آجر ساخته شده اند .
تزئینات بنا شامل آجر همراه با کاشیهای فیروزه ای و آبی گلدار ،با طرحهای ستاره چهار پر وکاشیهای کوچک چند پهلو است سابقه تاریخی احداث گنبد به استناد کتیبه ها یکی از بزرگترین و مهمترین بنای دوره اسلامی ایلخانی ایران گنبد سلطانیه است که در 30 کیلومتری زنجان در میان بافت قدیم شهر سلطانیه واقع است.
سرتاسر داخل این گنبد پوشیده از کتیبه های مختلفی است که با رنگ روی گچ ترسیم شده است.
در سالهای مختلف بعد از سال 1350 قسمتهایی از گچ روی دیوار توسط کارشناسان ایتالیایی از جای خود برداشته شد و در جعبه های بزرگ قرار داده شد و پس از برداشتن گچ، تزئینات اصلی آجری گنبد نمایان شد.
البته قبل از آن نیز قستمهای از گچ آسیب دیده بوده و مشخص بود که زیر گچ تزئینات آجری زیبایی وجود دارد.
در ارتباط با زمان ایجاد تزئینات روی گچ میان متخصصان هنر اسلامی اختلاف وجود دارد که در چه زمانی این تزئینات گچی بر روی تزئینات اصلی کار گذاشته اند.
پروفسور پیروسن پائولزی در گزارشات پروژه مرمت مسجد و آرامگاه سلطان محمد خدابنده اشاره می کند که در گنبد سلطانیه کلاسه دوره تزئینات دیده می شود که دوره اول مربوط به اصل بنا که با تزئینات کاشیکاری بوده یک دوره تزئینات با کاشی شش گوش که از کف تا ارتفاع حدود سه متری را زینت داده و دوره سوم تزئینات گچ کاری که روی تزئینات اصلی گنبد انجام گرفته است .
در واقع در گنبد سلطانیه دو دوره تزئینات دیده می شود که دوره اول مربوط به تزئینات اصلی گنبد و دوره دوم مربوط به گچ کاری روی این تزئینات منتهی قسمت پایین گنبد در دسترس همگان بوده ( از کف زمین تا حدود ارتفاع سه متر ) آن قسمت به جای گچ کاری ( که با دست زدن به مرور زمان آسیب می بیند ) با کاشی شش گوش پوشانده اند یعنی گچ کاری روی تزئینات اصلی گنبد و کاشی کاری شش گوش پایین گنبد هم زمان انجام شده است.
نظر پرفسور گدار در مورد گچکاری روی تزئینات اصلی این است که این گچ کاری در دوره صفویه انجام شده که این نظر به هیچ وجه صحت ندارد و دلایل کافی برای رد این نظریه ارائه خواهد شد، پروفسور پیروسن پائولزی نیز با این نظر مخالف است و استناد می کند به تکه گچی که دارای تاریخ 720 هجری که در گنبد دیده است اما اشاره نمی کند که آن کتیبه در کجای گنبد قرار داشته است.
البته شخص مذکور تا حدی به زمان صحیح گچ کاری و تزئینات دوره دوم نزدیک شده ولی در خط روی این تکه گچ و مقایسه آن با بقیه خطوط گنبد و عدم هماهنگی بین آنان گنبد جای تامل دارد.
پس از به دست آمدن عکسهای قدیمی، به نظر مآید که این کتیبه داخل شبستان گنبد نبوده است بلکه در یک اطلاق در یک راه پله واقع میان طبقه دوم و ایوان مشرف به بیرون طبقه سوم وجود داشته است .
در مطالعه کتیبه های گنبد سلطانیه به دو تاریخ متعلق به دوره اصلی ساخت گنبد بر می خوریم که تاریخ اول سال 710 هجری قمری است و بر روی سر در شرقی بیرون گنبد قرار دارد.
این تاریخ زمان پایان ساختمان گنبد با تزئینات بیرون آن و بدون تزئینات داخل گنبد می باشد.
تاریخ دوم سال 713 هجری قمری ( تصویر 85 ) در قوس طبقه دوم ایوان شرقی داخل گنبد دیده می شود که تقریبا" نشانه پایان تزئینات کاشیکاری داخل گنبد است ( پایان کل تزئینات دوره اول با توجه به قسمت باقی مانده بنا از طبقه دوم ایوان که دارای تاریخ 713 هجری قمری تا بالاترین نقطه داخل گنبد، احتمالا" مدت کوتاهی بوده است چون که جشن افتتاح گنبد به استناد کتاب تاریخ اولجایتو روز 12 ربیع الاخر سال 713 هـ - ق بوده است.
مدارک زیاد در گنبد وجود دارد که ثابت می کند شروع تزئینات دوره دوم نیز در زمان سلطان محمد اولجایتو انجام گرفته است و شروع آن باید همزمان با شروع وزارت تاج الدین علیشاه در سال 715 هـ - ق بوده باشد.
این وزیر پس از نشستن بر مسند وزارت جهت ارائه کار چشمگیر، به تزئین گنبد پرداخت و ساختمان تربتخانه را نیز به آن اضافه کرد.
پایان این تزئینات بدون شک پس از مرگ اولجایتو و در زمان ابو سعید بهادر خان انجام گرفته چون که در داخل گنبد لقب ابو سعید بهادر خان که علاءالدوله می باشد.
در زیر حاشیه بالکنهای حد فاصل طبقه اول و دوم موجود است.
مهمترین مدرکی که ثابت می کند گچ کاری روی تزئینات اصلی گنبد در زمان خود اولجایتو انجام گرفته، کتیبه ای است که اکنون در تربت خانه گنبد نگاهداری می شود که نام سلطان محمد در این کتیبه آمده و بعد از آن جمله : " مدالله ظله و نصر نجله " ) خداوند سایه او را گسترده کند و فرزندش را پیروز گرداند ) آمده که این جمله ثابت می کند که سلطان محمد اولجایتو در زمان گچ کاری روی تزئینات اصلی گنبد زنده بوده است.
وجود جمله "سلطان مجمد اولجایتو " که دهها بار در حاشیه چند ایوان تکرار شده است از جمله مدارکی است که این موضوع را ثابت می کند.
بعید به نظر می رسد که سلطانی دیگر تزئینات در گنبد ایجاد کند و نام سلطان اولجایتو را آن هم دهها با بر آن تکرار کند .
وجود نام تاج الدین علیشاه وزیر معروف اولجایتو و ابو سعید و با عنوان " الدستور الاکرم المفخم " در قسمت بالای طاق ایوانها بر روی گچ ثابت می کند که مخارج این تزئینات به عهده این وزیر بوده است ( کل کتیبه ای که نام تاج الدین در آن آمده به علت پاک شدن قسمت اعظم رنگ روی آن هنوز خوانده نشده و امید است که بزودی با بازسازی رنگ این کتیبه، متن کامل آن مشخص شود).
با توجه به مدرک اول که نام سلطان محمد بر روی گچ آمده، ثابت میشود که تاج الدین علیشاه این کار را در زمان اولجایتو آغاز نموده به است .
در سراسر گنبد آیات قرآن و احادیث پیامبر ( ص ) و کلمات قصار حضرت علی ( ع ) دیده می شود اما در طبقه دوم ایوان جنوب غربی برای اولین برخورد می کنیم با یک دایره ایکه داخل آن با خط کوفی نوشته شده " اللهم اشفنا بشفائک و داونا بداوئک " که معنی آن ( خداوندا ما را به شفای خود شفا ده و به دوای خود ما را مداوا فرما) که بدون شک در ارتباط با مریض بودن اولجایتو است و در همان ایوان برای اولین بار با آیه ای در ارتباط با مرگ روبرو می شویم که با رنگ قرمز آیه" کل من علیها فان " چندین بار تکرار شده است.
وجود این آیه بدون شک نشانه در گذشت سلطان اولجایتو بوده است و می توان گفت که تا این قسمت ایجاد تزئینات روی گچ در زمان اولجایتو بوده است و ادامه کار مربوط به زمان ابو سعید بهادر خان می باشد.
چنانچه معروف است سلطان محمد خدابنده پیرو شیعه بوده ولی در اواخر زمامداریش پیرو اهل تسنن شد.
روی گچ کاری دوره دوم مطالب زیادی به چشم می خورد که ثابت می کند سلطانی که در زمان دوره دوم تزئینات گنبد، حکومت میکرد، پیرو اهل تسنن بوده است.
عنوان کردن اینکه تزئینات دوره دوم در زمان دوره صفویه ایجاد شده، به علت شیعه بودن این سلسله این موضع را به کلی منتفی می کند.
یکی از مدارکی که دال بر سنی بودن حاکم وقت وجود احدایث زیاد از حضرت علی ( ع ) بر روی گچ است که هر جا نام حضرت علی( ع ) آمده به دنبال آن جمله " کرم الله وجهه " نوشته شده است.
این جمله توسط اهل تسنن همیشه بعد از نام حضرت علی ( ع ) بکار می رود زیرا آن حضرت بر هیچ صنمی سجده و تعظیم نکرده است، در حالی که برای بقیه خلفا و صحابه و تابعین از جمله " رضی الله عنه " استفاده می شود.
( این کتیبه تلفیق شده از دو خط در یک کتیبه که قسمت پایین با خط ثلث سوره الملک نوشته شده و روی حروف این سوره در قسمت بالا با خط کوفی احادیثی از حضرت علی ( ع ) آمده است).
و نیز بر روی گچ کاری داخل گنبد که یک تکه از آن گچها قبلا" از جای اصلی خود جدا کردند و اکنون در تربتخانه موجود است .
از موارد دیگری که ثابت می کند در زمان تزئینات دروه دوم سلطان وقت وقت پیرو اهل تسنن بوده، وجود نامهای " ابوبکر، عمر، عثمان " است بر بر روی گچ و با خط کوفی در حاشیه گلهای طاقها منعکس شده است.
.
و در حاشیه آن گلها نام " علی، حسن، حسین " نیز آمده است.
در بعضی متون عنوان شده است که علت پوشاندن اصلی گنبد، شیعه بودن اولجایتو بوده و اینکه مطالبی در تایید شیعه در تزئینات اصلی وجود دارد که فعلا" در قسمت هایی از تزئینات اصلی که گچ دوره دوم آن برداشته شده است، مطلبی دال بر این موضوع دیده نشده.
البته نام حضرت عال ( ع ) در داخل گنبد در تزئینات اصلی آمده و این مساله ای نیست چون خود اهل تسنن احترام لازم به حضرت علی ( ع) می گذارند، در ضمن بر روی گچ کاری جدید احادیثی بسیار از حضرت علی نوشته شده و نام حضرت علی ( ع) نیز چندین بار روی گچ تکرار شده است که در مقایسه با نام حضرت علی ( ع ) که در تزئینات اولیه دیده می شود می بینیم که روی تزئینات دوره دوم از نام حضرت علی ( ع ) بیشتر استفاده شده است در ضمن اگر این مطلب صحت دارد ( پوشاندن تزئینات اصلی به علت وجود مطالب شیعه گونه در بنا ) پس سر در شرقی بیرون گنبد از همه واجب تر بود ( از نظر اهل تسنن ) که پوشانده شود که این کار هرگز انجام نشد، بر روی این سر در جمله " علی ولی الله وصی رسول الله " آمده است .
گاهی مطرح می شود که علت ساختن گنبد در واقع جهت انتقال قبور مبارکه ائمه شیعه می باشد که چنین مطلب غیر مستند است در ضمن در کل گنبد در اصل 18 ایوان ساخته شده است.
در این کتاب ابتدا کتیبه های موجود در بنا حال حاضر آورده می شود و در انتهای کتاب تعدادی از عکسهایی که از داخل و بیرون گنبد توسط دانشگاه شهید بهشتی در قدیم و قبل از برداشتن گچ روی تزئینات اصلی تهیه شده است بدون ذکر کتیبه های آن چاپ می شود.
تعدادی از عکسها در آرشیو سازمان میراث فرهنگی کشور است و بقیه تصاویر متعلق به یک آلبوم دیگر که نیز توسط دانشگاه بهشتی تهیه شده است و در قدیم ضمیمه گزارش نگارنده سازمان میراث فرهنگی بوده اما از گزارش جدا شده و اکنون معلوم نیست که این آلبوم کجاست.
خوشبختانه در قدیم نگارنده از تعدادی از عکسهای آن آلبوم عکس تهیه کرده و در این کتاب چاپ شده است.
قسمت اعظم گچ روی تزئینات اصلی که در بیشتر عکسها دیده می شود از جای خود برداشته شده است و در حال حاضر مشخص کردن انتساب جای این تزئینات به جای اصلی خود میسر نیست.
سلطانیه در متون تاریخی و سفرنامه ها بررسی نظریه مورخین،محققین، باستان شناسان و معماران مستند به متون تاریخی و همزمان با برپایی شهر از نقطه نظر جمع آوری نظریات و آراء مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر و تحلیل در کم کیف مسایل تاریخی می تواند در دستیابی به اهداف تحقیق کمک شایانی نماید.
در این بخش نگارنده ضمن ارائه آراء مذکور و تاخر نوشتارها را نیز مدنظر قرار داده است.
حال با ذکر این مقدمه کوتاه به بررسی بعضی از متون پرداخته می شود: تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار شهر له به نسیمه و نعیمه صفه تحا کی جنه الرصوان تمام عمارت قنغرالانگ را که پدر نیکوی پادشاه موسس فرمود بود چون به منزل موعود بی خیل و خول کوچ کرده نا تمام مانده و بعد از آن به تواتر اعصار تقاطر و ابل طل طلل آن نیز علل خلل خواست پوشیده یرلیغ موکد نفاذ یافت و آن را حوالت رفت علی التفضیل و ایلچیان بر صهوات تعجیل تحصیل را روان گشتند و بنایان حاذق و مهندسان چابک که بناء مهارت سنمار را به دست تخجیل عرصه شفاجرف هار سازند به عمل اشتغال نمودند و از اصقاع ممالک اصناف صناع و انواع محترقه با اهل و سکن برای توطن و تمدن به اسم قار توجی روان گشتند و قهرمانان کافی و قیمان داهی که بقیه دهاه و تتمه کفاه جهان تودند نصب رفت و بر ایشان معماران و سرکاران امین دقیقه بین نکته گیر و حرفه شناس مسارفت عمل و استدراک هر خلل بگماشتند و هر با مداد که معمار کره زمین استعمار ممالک خاک را بر سر دیوار افلاک قدم نهادی اهل حرف هر یک در عمل مخصوص شروع نمودندی و بر مثال فلک از حرکت نیاسودندی و به هنگامیکه کفه آفتاب زربار از عمود معیار و معدل النهار متمایل گشته علی التدریج بر سطوح افق غرب نشستی ترازوی ادای اجرت بر آرزوی احراز مثوبت برداشتندی و همه شاکر از سعی مشکور و عمل مبرور در دولت پادشاه دادگر منصور به منازل خود رفتند و قلعه عذرا را که با فسحت او به چشمان صاف چون نقطه فاسد که قاف بی مقدار نماید این اقتباس از رحمت نامه مجید کرده ام .
نفایس الفنون فی عرایس العبون از آن جمله شهر سلطانیه که در شهور سنه اربع و سبعمایه بنیاد نهاد و درمدت ده سال به مرتبه ای رسانید که بلاد ربع مسکون معمور تر شد و در وسط سلطانیه قلعه ای بس عالی به مقدار شهری بنا فرمود، وجهه خود گنبدی بس عالی هشت منار بر سر آن ساخته و در حوالی آن ابواب خیر از جامعه و خانقاه و مدارس و دارالسیاده که هرگز مثل آن در جهان کس ندیده و نه شنیده بفرمود و بسیاری از املاک نفیسه بر آن جا وقف کرد چنانچه حاصل آن در عهد دولت او به صد تومان می رسد و چون این جمله به تعلیم و ارشاد وزیر عالم عادل صاحب سعید شهید خواجه رشیدالدین طاب مثواه بود نیابت تولیت بدو داد و در آنجا ده مدرس و بیست معبد و صد نفر از طلبه علم و بیست صوفی و دوازده حافظ و هشت و پنجاه دینار از جهت طالب علم و صوفی و حافظ و موذن و معلم صد و بیست دینار هر روز جهت آینده و رونده که در دارالضیافه آنجا صرف کنند سیصد دینار تعیین فرمود و از برای امراء که ملازم آنجا باشند و مجاوران و فراشان و خادمان خانقاه و خرج ایتام و مصالح دارالسیاده و دارالشفا زیاده از صد هزار دینار چنانچه در وقفیه مفصل مشروح است مقرر فرمود و جمعی که در تواریخ و سیر سلاطین و ملوک مهارتی داشته باشند ، دانند که مثل این خبر در جهان از هیچ صاحب دولتی به ظهور نه پیوست و هم در سلطانیه جامعی بس عالی و مدرسه با دارالشفا مطابق آن بنا فرمود که در ممالک هیچ یک را نظیر نیست .
تاریخ گزیده چون اولجایتو سلطان به عمارت مایل بود ارکان دولت در آن سعی نمودند و به اندک زمان شهری چون سلطانیه به عراق عجم که نسخه فردوس اعلی است به ساختند و در کردستان در پای کوه بیستون سلطان آباد چم چال بنا فرمود و در موغان در کنار دریا شهر اولجایتو سلطان آباد برآوردند