دانلود تحقیق اشکالات مسکن مدرن

Word 168 KB 25444 58
مشخص نشده مشخص نشده عمران - معماری - شهرسازی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اشکالات مسکن های مدرن (امروزی)

    به هر حال یکی از پیامدهای صنعتی شدن ایجاد مناطق مسکونی وسیع و نسبتاً یکنواخت است که ساکنان آنها کم و بیش از یک گروه سنی هستند.

    در دوران گذشته یک طرح مسکن در هر مرحله بر چند صد خانواده اثر می گذاشت اما در حال حاضر خطاهای برنامه ریزی و اجرایی بر هزاران اخنواده در یک گروه اثر می گذارد که این گروه غالباً به بزرگی شهرستانی کوچک است.

    مردم مشمول پیامدهای تولید انبوه مسکن براساس برنامه ریزی دقیق فیزیکی شده اند.

    متداول ترین انتقادات مربوط به مسکن مدرن را میتوان تحت دو عنوان خلاصه کرد:
    1- مناطق مسکونی ممکن است به اندازه ای بزرگ و یک شکل باشند که ساکنین در تنظیم مناسبات شخصی دچار اشکال شده و قادر به بسط “احساس تعلق” در این مرحله نباشند.


    ساختمان یک شکل، گروه های همگون مردم را مجتمع می کند، زیرا همه چیز در یک زمان به انجام می رسد و گروههای سنی و درآمدی مشخص همزمان با هم متحول میشوند.

    منطقه مسکونی ممکن است هم از نظر زیبایی و هم از نظر انسانی فاقد تنوع و چندگونگی باشد.


    یک هنرمند سوئدی گفته است: زندگی در این مستغلات مسکونی جدید مانند زیستن در یک جدول و داشتن احساسی شبیه یک کسر اعشاری است.


    2- واحدهای مسکونی مدرن و محیطهای شهری ممکن است بیش از حد برنامه ریزی شده و طبق آخرین جزئیات از پیش تنظیم شده، ساخته شده باشند.

    قبل از اینکه ساکنان به مناطق جدید اورد شوند کارکرد مشخصی برای هر اتاق در نظر گرفته شده است که ترکیبات و اولویت های فردی را دشوار یا غیر ممکن می سازد و فقدان انعطاف پذیری مانع بروز فردیت می شود.


    عوامل موثر در بررسی وضعیت مسکن
    در بررسی وضعیت مسکن باید موارد زیر را مد نظر قرار داد:
    1- استفاده کندگان که شامل فرد، خانوار، خانواده گسترده یا گروهی که در واحدهای مسکونی زندگی می کنند می شود.

    اینها مصرف کنندگان نهایی فرآیند مسکن هستند که زندگی شان از شرایط مسکونی که در آن زیست می کنند،‌ تأثیر می پذیرد.


    2- منابعی که در وضع مسکن مورد بررسی دخیل است.

    ساخت فیزیکی خود منزل منابع مالی و سازمانی،‌مکانی و تسهیلاتی از قبیل زیربنا، تسهیلات عمومی، برنامه های مربوطه فعالیتهای عمومی کارکنان اجتماعی و غیره را شامل میشوند.


    3- فعالیت ها: اجزای اساسی هستند که “کنش متقابل بین استفاده کننده واحد مسکونی” از طریق آنها انجام می گیرد.

    مسکن به این دلیل فراهم می شود که فعالیتهای معینی را میسر می سازد برخی از این فعالیتها به کارکرد مسکن به منزله سرپناه مربوط می شود مانند خوابیدن، قسمتی از کارکرد مسکن به عنوان محل و مکان مطرح است مانند رفتن به محل کار و بخشی به رشد اجتماعی و روانی فرد مربوط می شوند مانند رفتن به مدرسه ، ملاقات با دیگران و ...


    4- پیامدها: فعالیتهایی که به وسیله استفاده کنندگان در محیط سکونتشان انجام می گیرد، هم برای استفاده کنندگان و هم برای وضع مسکن پیامدهایی به دنبال دارد: این تأثیرات میتواند مثبت باشد مانند دستاوردهای فردی یا اصلاح محیط فیزیکی، همینطور هم میتواند منفی باشد، مانند کاهش سلامتی یا فساد محیط، همچنین فعالیتها و پیامدها به میزان زیادی به خصوصیات،‌آرزوها و نیازهای استفاده کننده بستگی دارد.

    بنابراین در بررسی شاخصهای اجتماعی استفاده کننده به عنوان مبنا در نظر گرفته می شود.


    بررسی ابعاد کیفی نیاز مسکن 1) بررسی کیفی فضای ساخته شده با توجه به جنبه های مؤثر در رشد سلامت و بهداشت و آسایش جسمانی 2) بررسی کیفی محیط مصنوع جنبه های مؤثر در رشد معنوی و روحی و روابط عمومی.

    هفت شاخص کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهزیستن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است.

    در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل میشود.

    به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستن انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن فراهم باشد.

    دریافت رابطه توسعه پایدار و شهرسازی و اجزای متشکله آن منجمله مسکن و مقولات متعدد مربوط به آن، موضوعی اساسی است.

    در واقع شناسایی ویژگیهای شهر پایدار یا محیط پایدار در اقلیم و فرهنگ خاص،‌موضوعی است که عدم پرداختن به آن، امکان توفیق در برنامه ریزی برای جزئیات آنرا تقلیل می دهد.

    پرداختن به شاخصه های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی وتشکیل دهنده، شالوده اصلی آن را میتوان از حساسترین مراحل برنامه ریزی دانست.

    عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در بر می گیرد.

    نیاز به مسکن دو بعد کمی و کیفی دارد؛ در بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل میشود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط میشود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز،‌ بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است.

    در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح میشوند که به بی مسکنی، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.

    شاخص های کیفیت مسکن به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارد که کیفیت را تعریف می کنند.

    اینگونه وامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند: 1- فرم مطلوب مسکن 2- استحکام مسکن 3- امنیت مسکن 4- ایمنی، راحتی و میزان دسترسی و نیز فاصله مناسب ساکنان به تسهیلات و خدمات کالبدی محله 5- دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز 6- تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساختها) مورد نیاز مسکن 7- همجواری مسکن با کاربری های سازگار این عوامل هفتگانه از مهمترین معیارها و شاخصها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت و ساز، انجام تمامی فعالیتهای زندگی ساکنان را به سهولت کارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن جهات زندگی پایدار شهری و ساخت و شکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند.

    فرم مطلوب مسکن مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است، از اینرو به منظور تأمین آن و رسیدن به فرم مطلوب بایستی 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت.

    زمین و چگونگی (وسعت و شکل قطعات) آن تعیین کننده فرم مسکن است، همچنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن مؤثر است.

    به منظور حرکت صحیح عوامل در سه رأس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین مدون مورد نیاز است، هماهنگی تمامی این عوامل موجب رسیدن به فرم مطلوب مسکن و بالابردن سطح ارتقای کیفی میشود.

    استحکام مسکن رعایت مسائل فنی و اصول و قضاوت مهندسی در طراحی و اجرای سازه ها بایستی همواره مدنظر مهندسان و معماران باشد، به همین جهت لزوم بررسی ژئوتکنیکی، بررسی مصالح ساختمانی مقاوم، شناسایی گسل های موجود، شیوه های مقاوم سازی و لزوم تجدیدنظر در آئین نامه ها و مقررات،‌کاملا محسوس است.

    علاوه بر مسائل فوق، با آشنایی مهندسان به تکنیکهای مقاوم سازی مدرن و به روز کردن اطلاعات مهندسان، میتوان الگوهای مقاوم، ارزان و مناسب طراحی کرد.

    امنیت مسکن امنیت، در واقع حفاظت از مسکن و وسایل آن در مقابل عوامل مستقیم و غیرمستقیم است که موجب ضرر رساندن به مسکن و در واقع عدم امنیت آن می شود.

    عوامل مستقیم که امنیت را به خطر می اندازند شامل دزدی، آتش سوزی و ...

    هستند.

    عوامل غیر مستقیم نیز ، آلوده کردن آب، هوا و زمین است.

    البته در این مقوله میتوان از عوامل طبیعی همچون سیل، زلزله، توفان، حرکت ماسه های روان نیز نام برد که تمامی این عوامل مخل امنیت مسکن و ساکنان آن است و در واقع بر کیفیت مسکن تأثیر سوء می گذارد، پس معیار مصونیت در مقابل سوانح طبیعی از دیگر عوامل مطرح است.

    مقوله دیگری که در امنیت بایستی مدنظر قرار گیرد امنیت نحوه تصرف مسکن است.

    امنیت نحوه تصرف سبب می شود که خانوار ساکن در واحد مسکونی، از نظر دور نمای سکونت خود احساس ایمنی کند و این امر آسایش روانی بیشتری برای آنها ایجاد می‌کند.

    ایمنی، راحتی و میزان دسترسی در نظر گرفتن تسهیلات و خدمات مناسب، موجب افزایش سطح ارتقای بهداشت مسکن و در نتیجه سلامتی ساکنان آن می شود، از جمله عوامل مؤثر در این مقوله را می توان درصد برخورداری واحدهای مسکونی از یک ، دو و سه اتاق خواب، میزان برخورداری از خدمات اساسی همچون شبکه برق سراسری،‌گاز لوله کشی،‌تسهیلات آشپزخانه ، تلفن، کولر، سیستم فاضلاب و ...

    دانست.

    دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز می توان گفت فضای سبز از مهمترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار است؛ باید توجه داشتکه افزایش جمعیت نیاز به تأمین فضای سبز عمومی را افزایش می دهد.

    با همه اهمیتی که فضای سبز مفید در محلات شهری دارد باید این واقعیت را پذیرفت که اهمیت حیاتی فضای سبز را نباید در رویارویی با دیگر کاربریهای حیاتی شهری قرار داد.

    به طور کلی باید رابطه و تناسبی معقول بین فضاهای ساخته شده و فضاهای طبیعی در محلات شهری وجود داشته باشد.

    فضاهای سبز در زندگی شلوغ، پیچیده و ناآرام شهرها، گویی تنها عنصر آرامش بخش و پالاینده هستند.

    استفاده از درخت وفضای سبز باید به عنوان جزء لاینفک طراحی فضای محلات شهری مورد توجه طراحان قرار گیرد.

    هر گیاه سبز هر چند کوچک، نقش خود را در تلطیف هوا، گرفتن و غبار آن،‌ ایجاد آرامش بصری – روانی ، رفع آلودگی صوتی،‌تولید اکسیژن مورد نیاز شهروندان، سایه ایفا می کند.

    فضاهای سبز در محلات،‌ منظر محله را بهبود می بخشند، باعث زیبایی محیط میشوند، نقش پالایشی دارند، باعث افزایش رطوبت و کاهش دمای هوا میشوند، سهم مهمی در برآورده کردن نیاز تفریحی و تفرجی ساکنان محله دارند و ...

    به طور کلی استفاده از درخت به خصوص برای بالا بردن کیفیت فضاهای کالبدی، مکمل سکونت یا به عبارتی موقعیت نسبی مسکن، می‌بایست مورد توجه قرار گیرد.

    زیرساختهای مورد نیاز مسکن تأسیسات و زیرساختهای شهری، طیف وسیعی از عناصر شهری را که اکثراً احداث شده، ثابت و ساختمانی اند، در بر می گیرد.

    در نگاهی کلی میتوان زیرساختهای شهری را شامل تمامی عناصری دانست که تأمین نیازهای مختلف ساکنان محلات شهری را در زمینه های مختلف سکونت، فعالیت، استراحت ، فراغت و به طور کلی بالابردن کیفیت زندگی شهری بر عهده دارند.

    به عبارتی مجموعه عناصر فیزیکی موجود و لازمی که کارکردهای مختلف شهری را میسر می سازند و باعث ترکیب و تشکیل فضاهای شهری میشوند، زیرساخت شهری نامیده می شوند.

    تأسیسات زیربنایی در محلات شهری در رأس مسائل کیفی زندگی است.

    تأسیسات و زیرساختهای شهری از معیارهای اصلی بررسی و تعریف شهر سالم است.

    مقوله تأسیسات زیربنایی شهری مستقیماً با کیفیت سکونت شهری ارتباط می یابد و مفاهیم متفاوتی همچون سرپناه، خانه و مسکن را پیش می آورد؛ در مقایسه اینها با هم ، فرق سرپناه با خانه مشخص می شود.

    سرپناه صرفاً انسان را از عوامل طبیعی محافظت می کند، ولی فاقد مشخصات لازم برای تأمین آسایش و پاسخگویی به نیازهای مختلف است.

    خانه هم از نظر طراحی و هم از نظر فیزیکی میتواند کامل باشد و نیازهای انسان و خانوار را در داخل ضای خود تأمین کند.

    اما برای اینکه خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد.

    حلقه اتصال خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد.

    حلقه اتصال خانه به مسکن، تأسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری است؛ یعنی چنانچه شبکه فاضلاب برای محیط مسکونی تأسیس نشود، یا دسترسی خانه به محل کار یا به محل سایر فعالیتهای اجتماعی به نحو درست و مطلوب تأمین نشود، باید گفت هنوز معیارهای مسکن و محیط مسکونی تحقق نیافته است.

    بدین ترتیب تأسیسات زیربنایی تبدیل کننده خانه به مسکن است.

    بدین ترتیب ملاحظه میشود که تأسیسات شهری بخش تعیین کننده ای از کالبد محلات شهری را تشکیل می دهند که زمینه و بستر مناسبی را برای کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلات فراهم ساخته، موجب آسایش و راحتی ساکنان محلات شهر می‌شوند.

    همجواری با کاربری های سازگار به طور کلی کاربری هایی که در حوزه نفوذ یکدیگر قرار می گیرند باید از نظر سنخیت و همخوانی فعالیتها با یکدیگر منطبق بوده، موجب مزاحمت و مانع انجام فعالیتهای دیگر نشوند.

    عمده ترین تلاش شهرسازی، باید جداسازی کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در محلات شهری باشد.

    کاربری هایی که دود، بو، صدا و شلوغی تولید می کنند، باید از کاربری های دیگر، به ویژه کاربری مسکونی، فرهنگی و اجتماعی جدا شوند.

    این جدایی مطلق نیست، بلکه در برخی مواقع میتوان با تمهیداتی، اثرات سوء کاربری های مزاحم را محدود کرد.

    در جدایی فضایی کاربری ها، فاکتورهای هزینه، سود وخوبسندگی نسبی آنها مورد نظر قرار می‌گیرد.

    جدایی فضایی عملکردها فقط به فعالیتهای شخصی نظیر کشتارگاه ، چرم سازی و فلزکاری اختصاص ندارد، بلکه در مورد کاربریهای کوچک مزاحم نیز صدق می کند (مانند یک مغازه چوب بری یا در و پنجره سازی و حتی یک دکه فروش نفت در یک محله مسکونی که امکان دارد مورد اعتراض ساکنان آن محل قرار گیرد) گونه شناسی مسکن خانه های تک واحدی مستقل خانه های مستقل مکمل یک زندگی خصوصی می باشند که در آنها حریم خانواده محفوظ می ماند و همچنین آزادی واستقلال خانواده خدشه دار نمی شود.

    در این خانه ها به دلیل اینکه تمام جهات بنا نیاز می باشد امکان جهت گیری خانه بی شمار است.

    و علاوه بر آن دسته بندی اتاقهای روز در یک بخش و اتاقهای شب در بخش دیگر و یا عرصه بندی فضاهای کودکان و بزرگسالان به نحوی که از لحاظ دید و صدا برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنند، در طراحی این ساختمانها امکانپذیر است.

    از لحاظ عمومی مزایای ذکر شده در بالا برای این خانه های رویایی از نظرات آن بیشتر است که واضح ترین آن عدم استفاده بهینه از امکانات زمین می باشد.

    وقتی که ساختمان در زمینی با عرض زیاد بنا شده است، منجر به اتلاف زمین نشده و همچنین هزینه زیاد ساخت تأسیسات زیربنایی به شهر تحمیل می شود.

    خانه های حیاط مرکزی ریشه و اصل خانه های حیاط مرکزی به زمانهای بسیار گذشته و به اولین خانه های شهری باز می‌گردد.

    خانه های دارای حیاط مرکزی به عنوان یک جانشین مناسب برای خانه های مستقل مجدداً در اواخر دهه 20 قرن 19 در آلمان کشف شدند.

    این نوع خانه ها در اروپای غربی کپی محض از خانه های رم با حیاطهای کوچکشان نیست بلکه برداشتی از اساسی‌ترین نکات آن می باشند که منجر به ساخت خانه های “حیاط مرکزی L شکل با حیاطی نسبتاً بزرگ شد تا اینکه آفتاب زمستانی بتواند به داخل نفوذ کند”.

    این خانه ها حتی از خانه های مستقل پیشی می گیرند اول در تأمین آرامش و حریم واقعی برای ساکنان خود و دوم در استفاده بهینه از زمین.

    طبیعت این خانه ها به عنوان خانه هایی با چرخش درونی به گونه ای است که خانه های مجاور نمیتوانند به حیاط دیگر اشراف داشته باشند و این موضوع آزادی واقعی ساکنان را تأمین می کند.

    یک مشکل کوچک خانه های حیاط مرکزی عدم امکان تهویه طبیعی هوا و کوران است که میتواند توسط سیستم تهویه مکانیکی حل شود.

    خانه های شهری بر خلاف خانه های حیاط مرکزی که درون گرا هستند خانه های شهری به بیرون و به طرف خیابان باز میشوند.

    همانند خانه تک واحدی مستقل، خانه شهری نیز تکمیل کننده واحد اصلی اجتماع یعنی خانواده می باشد و اگر چه طرفین به همسایه ها چسبیده است مرز آنها را دیوارهایی تشکیل می دهد که حریم مالکیتشان میباشد.

    این خانه ها در سطح زمین قرار دارند و در دسترسی از آنها به حیاط و حیاط خلوت ساده است به دلیل نحوه آرایش خانه‌های ردیفی شهری، که از طرفین به یکدیگر متصل هستند انرژی لازم برای گرم کردن آنها تقریباً 55% خانه های یک طبقه ویلایی است.

    حتی وقتی با واحدهای مستقل تک واحدی مستقل مقایسه شوند 30% انرژی کمتری لازم دارند.

    آپارتمانهای بلند توسعه ساختمان سازی که نتیجه توسعه جمعیت شهری است، باعث تهدید فضای سبز حاشیه و داخل شهرها شد و در نتیجه یکی از راه حلهای مناسب برای جلوگیری از این تهدید احداث ساختمانهای بلند بود.

    احداث این نوع بناها به این معنا نیست که کل یک منطقه را به آپارتمان های بلند اختصاص می‌دهیم، بلکه درصد کمتری از فضا را به ساختمان و درصد بیشتری را به فضای سبز و فضاهای خدماتی اختصاص داده شود.

    اما در درون این آپارتمان ها خانواده ها به مشکلاتی برخوردند، زیرا والدین برای عدم ایجاد مزاحمت سایر همسایه ها از بازی کودکان در درون واحدها جلوگیری می‌کنند و این محدودیت کودکان از حرکات طبیعی مورد نیازشان محروم می‌سازد، در نتیجه سبب بوجود آمدن رفتار های غیر اجتماعی ، گوشه گیری و تماشای بیش از حد تلویزیون در آنها خواهد شد.

    ابعاد فرهنگی مسکن کارکرد اصلی مسکن فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده ها به منظور تحقق فعالیتهای خانوادگی است.

    خانه نزدیکترین فضای مرتبط با انسان است و انسان اولین تجارب رابطه خود با دیگران را در آن می‌آزماید.

    عدم دسترسی به مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری طلاق و از هم گسیختگی اجتماعی ارتباط زیادی دارد و عاملی بازدارنده در رشد و اعتلای اجتماعی، فرهنگی و روانی محسوب میشود.

    نداشتن مسکن همچنین باعث پیدایش پدیده های نابهنجار اجتماعی دیگری از قبیل خیابان خوابی، زاغه نشینی و معضلات حادتری مانند تکدی گری می شود.

    جوامع انسانی به ویژه عصر کنونی سرشار از استرسهای گوناگون هستند، مسکن مناسب می تواند محلی برای آرامش و تجدید قوا و آرامش اعصاب باشد.

    فقدان مسکن عامل مؤثری در پیدایش افسردگی اختلالات رفتاری، شخصیتی و همچنین کاهش مقاومت فرد در برابر مشکلات است.

    انسانی که به دلیل بحران اقتصادی نمی تواند مسکن مناسب و مستقل داشته باشد، دچار بحران روانی می شود.

    مسکن متأثر از فرهنگ است و بر عکس مسکن در فرهنگ ساکنین خود تأثیر می‌گذارد.

    این همان مقوله تعامل مسکن و فرهنگ می باشد.

    اقلیم، مصالح، تکنولوژی ، اقتصاد یا مذهب صرفاً تأثیرگذار بر فرم و در عوض عوامل اجتماعی و فرهنگی تعیین کننده فرم خانه هستند انبوه سازی و شهرک سازی ها و راه حل های آزمایشی سکونت در کشور ما فاقد هرگونه دیدگاه فرهنگی، اجتماعی بوده و با این موضع بیگانه‌اند.

    در نتیجه فعالیت مسکن سازی در ایران به خودی خود فعالیتی هویت زدا و تخریب کننده فرهنگ و زندگی اجتماعی ماست.

    در طرح سکونتگاههای ایران چه در سطح نواحی شهری و چه در هر منطقه از کشور نظام قوام یافته ای از مسکن حکمفرما بوده است.

    این مورد ضمن دربرداشتن وجوه مشترک، بر حسب شرایط خود ویژگیهایی نیز دارد.

    اعتبار و اهمیت فضای فرهنگی و حضور آن به عنوان یک عامل مهم در سازمان فضایی محلات و نواحی مسکونی اصلی انکارناپذیر است.

    اصلی که در سازمان بندی فضای اجتماعی محلات مسکونی ایران وجود دارد، یک فرهنگ قوی را در پشتوانه خود معرفی می کند.

    این بدان معنی است که در طرح فضای محله ای، انسان و خصوصیات انسانی، مودت، توجه به حریم خانواده، محرمیت ها، تعاون و همکاری، ارتباط اجتماعی و فرهنگی ، اعتقاد و عقیده ، اثر گذارده است.

    شرایط اجتماعی مردم در طرح فضای محله ای به مثابه یک مکتب است.

    مکتبی که به محلات جان می دهد و دیگر فضاها مانند فضای اقتصادی و معیشتی را به تبعیت از خود وا می‌دارد.

    اقتصاد محور همه چیز نبوده،‌ بلکه اقتصاد نیز خود تابعی از شرایط اجتماعی و فرهنگی می شود.

    اینگونه است که حتی آستانه ها و حریم های خصوصی و عمومی در طراحی محیطی جایگاه ویژه خود را می یابد.

    در طرح محلات مسکونی سنتی در عین تفکر برای سکونت یک خانواده به طور مستقل، صحبت از یک خانواده بزرگتر یعنی جامعه مطرح است.

    در این مورد سلسله مراتب خانواده،‌ همسایگان، کوچه، کوی، محله و شهر وجود دارد طراحی محیط به تبعیت از این تفکر راه به جایی می برد که در طرح خانه، فضای خصوصی و در طرح دیگر فضاها، حفظ شرایط اجتماعی و فرهنگی و یکپارچگی فضای اجتماعی مطرح می شود.

    نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی را نه تنها در طرح محلات مسکونی، بلکه در کل و جز فضاها (بازار، حمام، مرکز محله، فضاهای جمعی و دیگر فضاهای جنبی آنها) میتوان مشاهده کرد.

    به طور کلی هنگامی که یک کل تعیین شده باشد، ‌اجزا نیز تابعی از آن می گردد.

    در طول چند دهه اخیر، توسعه بی رویه شهرنشینی، مهاجرت و افزایش جمعیت و اجرای برنامه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی، ساختار اصلی اقتصادی کشور و پراکنش جمعیت در سطح شهرها و روستاها را دگرگون کرده است.

    بر طرح محلات مسکونی و اجرای برنامه اهی خانه سازی به دلیل نیاز به مسکن همان رفته است که دستبافته فرش را تبدیل به فرش ماشینی یا موکت کرده است.

    اگر چه این نظر تمام نواحی مسکونی شهری یا روستایی را در بر نمی گیرد، ولی کلیت کار از این نوع است.

    ساختن تعداد بیشتر واحد مسکونی، بر جنبه های کیفی آن پیشی گرفته است.

    بیم آن می رود که با الگوقرار گرفتن گونه های ویژه ای از مسکن و محلات مسکونی که صرفاً به عنوان یک سرپناه مطرح می شود، نگرش جمعیت و روابط همسایگی ساکنان نیز دستخوش تحول گردد.

    کماآنکه در شهرهای پرجمعیت شده کشور پیشقراولان آن از راه رسیده اند و بار خود را بر زمین می گذارد.

    روند زندگی در محلات مسکونی سنتی ایران دارای روح و حیات است.

    در حقیقت، فرهنگ و خصوصیات روانی جمعیت عاملی مؤثر در طراحی محیط مصنوع است.

    محیط مصنوع الگوی خود را از شرایط فرهنگی می گیرد.

    محله بندی ها،‌توسعه و طراحی معابر، فضاهای محله ای و بین محله ای و تأسیسات اجتماعی و اقتصادی محله، علاوه بر شرایط طبیعی و معیشتی براساس اعتقادات و سنتها، فرهنگ ها و قومیت ها نیز استوار است.

    ارتباط بین خانوارها ، فرزندان آنها، زنان، مردان ، پیران و جوانان با طراحی محیط مسکونی به سالم ترین، ساده ترین و در عین حال قوی ترین وضع حکمفرماست.

    به طور مستقیم یا غیرمستقیم در آن سهیم اند، تأمل شده است.

    اصولا معنای مسکن، یعنی محلی برای سکون و آرامش و تداعی کننده آن فضایی است که انتظارش میرود.

    مساکن سنتی دارای این سکون و آرامش می باشند تا در پناه آن خانوارها به ترتیب فرزندان، رفع خستگی ناشی از کار و فعالیت، تداوم سینه به سینه فرهنگها و پیشینه های تاریخی، حفظ اصول مثبت زندگی نیاکان از طریق قصه ها و داستانهای پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بپردازند.

    خانه ها فقط یک سرپناه نبوده و خوابگاهی عمل نمی کند.

    انعکاسی از فلسفه زندگی و حیات در مسکن نمایان است.

    عناصر داخلی خانه ها، سردرخانه ها، سکوی ها، حیاطها، باغچه ها ، حوض ها و ماهی ها نشانی از طبیعت و فلسفه زندگی و وسعت نظر خانوار دارد.

    برای واحدهای مسکونی حقوق ارتفاقی وجود دارد.

    ورودی خانه ها در نقطه‌ای به هم پیوند می خورد.

    اولین فضای اجتماعی محله ای از تلاقی این درها آغاز می شود.

    سپس به یک فضای نیمه خصوصی دیگر (کوچه بن بست) می‌رسد که خود محل تلاقی واحدهای کوچکتر است.

    در مسیر راهها، ساختمانهای کوچک و بزرگ و باحجم های متفاوت و رنگهایی هماهنگ با محیط، طراحی محیط را متنوع می کند، طبیعت در داخل محلات است.

    در این محلات وسعت نظر اهالی در رویارویی با طبیعت بیکران تداوم می‌یابد.

    در مقابل آنچه که سنت سکونت در یک محله نامیده می شود.

    در نواحی مسکونی جدیدالاحداث و به ویژه در نواحی متمرکز جمعیتی که در طول چند دهه اخیر شکل یافته، فرهنگ سنتی سکونت و استفاده از نکات مثبت زنده آن در نهایت ضعف خود قرار گرفته است.

    محلات مسکونی ساخته می شود تاجمعیت با گوناگونی قومی، اجتماعی، آداب و رسومی و برحسب توانهای اقتصادی و نیازهای مادی خود، خانه ای را بدون ارتباط در وجوه مشترک زندگی جمعی و در قالب فضای مستقل انفرادی و به دور از حیات و داد اجتماعی برگزیده و در آن زندگی کند.

    عمده محلات مسکونی جدید به مثابه خوابگاهی است که جمعیت متقاضی مسکن را بدون ارتباط روانی و عاطفی در خود جای دهد.

    در طراحی و برنامه ریزی مجموعه های مسکونی کمتر توجهی به روابط همسایگی و طراحی و بر مبنای ذوق و سلیقه ها و عادات و رفتارهای مثبت اجتماعی معطوف شده است.

    از اینرو است که فرهنگ غنی گذشته در مقابل بسیاری از عوامل ناآشنا و عدم ارتباط فضاها با یکدیگر روز به روز رنگ پریده تر می گردد.

    نیازهای اساسی در طراحی مسکونی الکساندر در کتاب خود بیان می کند که همواره عناصری ضروری در طراحی یک خانه وجود دارند که اگر چه ممکن است توجه به آنها بسیار ساده و ابتدایی و اموری معلوم و مشخص به نظر رسند، اما اغلب به علت همین ساده انگاشتن، در طراحی خانه لحاظ نمی شود.

    این عوامل به ترتیب زیر می باشد: 1) جای کافی برای پارکینگ اتومبیل صاحبخانه و مراجعین و مهمانان او، جای کافی برای عقب و جلوکردن اتومبیل 2) فضای مورد استفاده موقت اتومبیل های خدمات (مانند کامیون جمع آوری زباله) و یا اتومبیل های توزیع کالا.

    3) تسهیلات لازم برای دریافت جعبه پسته ها و...

    4) فضای لازم برای نگهداری و بازبینی تجهیزات عمومی، تلفن و برق، لوله های اصلی آب، فاضلاب، شوفاژ و...

    .

    5) جایی برای استراحت و مصاحبت، محلی برای بازی کودکان و نگهداری و مواظبت از آنها.

    6) فضایی دنج و دوستانه و جادار برای ملاقات با دوستان.

    7) ورودی خصوصی به خانه، حفاظ ورودی.

    8) توری هایی برای جلوگیری از ورود حشرات بالدار و گرد وخاک.

    9) امکان بستن خانه با اطمینان (در نقاطی که دسترسی به آن میسر است).

    10) مجزا کردن حرکت کودکان و حیوانات خانگی از وسایل نقلیه.

    11) مجزا کردن عابر پیاده از وسایل نقلیه 12) نظارت بر مبنای سر و صدایی که در عرصه های جمعی ایجاد می شوند.

    13) پیش بینی وسایلی که خانه را از سر و صدای شهر در امان نگه می دارد.

    14) امکان دسترسی و خروج فوری از ساختمان در مواقع آتش سوزی، برای رسیدن به آمبولانس و برای بازسازی و تعمیر.

    15) دسترسی پیاده ها از اتومبیل به خانه با حداقل مسافت و بدون خستگی.

    16) مسدود کردن جمع آوری زباله تا از آلودگی محیط اطراف جلوگیری شود.

    معیارهایی برای طراحی خانه معاصر 1) طراحی خانه های معاصر، باید علاوه بر ضاهای بسته، فصل بندی با شارع، فضاهای باز و پوشیده را نیز در نظر داشت و مزیتی برای یک گروه از این سه گونه فضا قائل نشد.

    2) فصل بندی با شارع باید از طریق طراحی دیوارها و بدنه های تعریف کننده صورت گیرد.

    3) فضاهای باز اعم از حیاط ها، بام، پاسیوها، حیات خلوت ها و بالکن ها، در خانه های معاصر باید پوشیده تر باشند و حس دربرگرتن را همچون اتاق القاء کننده برای نیل به این منظور توصیه می شود که فضاهای باز خصوصی تا آنجا که ممکن است بیشتر توسط فضاهای بسته و پوشیده تعریف شوند.

    4) دیوارهای واقع در اطراف فضاهای باز برای افزایش کاربرد فضایی به صورتی مؤثر مورد استفاده قرار گیرد و از سطح به حجم تبدیل شوند.

    5) ضابطه سطح اشغال هر قطعه زمین به دو فضای باز و بسته (معروف به 40 و 60 درصد) باید مورد تجدید نظر قرار گیرد به نحوی که به غیر از دو فضای مذکور، میزان و مکان فضاهای سرپوشیده نیز معلوم شود.

    به علاوه، مشارکت دیوارها و بدنه های مشترک با معابر و عرصه های عمومی در تعریف فضاهای شهری معلوم شود.

    6) در دراز مدت برای دست یافتن به سازمان فضایی بهینه در خانه ها، باید شیوه های موجود تفکیک زمین، قطعه بندی و ابعاد و اندازه آنها نیز دگرگون شود تا بتوان به فضاهای شهری تعریف شده، قابل بسط و متنوع دست یافت.

    ضوابط شهرسازی مربوط به استقرار خیابان ها و استقرار قطعه های تفکیکی نیز نیازمند تجدیدنظرند.

    7) در مورد فضاهای بسته نیز نقش طراحی در شکل دادن به دیوارهای اتاق ها به عنوان عناصر تعریف کننده بدنه حیاط ها و فضاهای باز در نظر گرفته شوند.

    8) مفهوم سازمان فضایی خانه را باید از طریق ترسیم یک شبکه فضایی تجسم بخشید.

    شبکه ای از پیش سنجیده شده و نامرئی با تأکید بر بعد سوم و مشخص کردن امکانات اتصال و بسط فضاها در شش جهت.

    9) هر گونه استقرار و ترکیب معمارانه سه گروه فضایی باید بر اساس شبکه فضایی به عنوان چارچوب راهنمای فضاها به طور همزمان مطرح شود.

    هر یک از فضاهای باز و یا سرپوشیده، براساس این چارچوب راهنما، مکلف به تعریف و ترکیب و تنوع فضاهای پیرامونی و همجوار خود می باشند.

    10) آنچه باید در مورد طراحی همجواری این سه گروه فضایی مورد نظر قرار گیرد عبارت است از: 1- وجود اشتراک و اتصال فضای باز یا فضاهای بسته 2- بدنه های اطراف فضاهای باز 3- اتصال فضاهای باز و بسته از طریق سرپوشیده ها و عناصر مستقر در بدنه ها از قبیل ورودی ها، سردرها و پنجره ها.

    4- تشخص یافتن کف ها 5- طراحی بام به عنوان گونه ای از فضای باز و طراحی اتصال بدنه ها به بام ها 6- طراحی چگونگی رفتار به بام و خط آسمان 7- با رعایت اصو تعرف و ترکیب فضا برای گروه های سه گانه، باید سقف ها، کف و بدنه ها هر یک از انواع فضاها به مدد ویژگی های شکل، ابعادی (بزرگی و کوچکی) نمایشی (نوع، رنگ و ترکیب مصالح و یا استفاده از آب و گل و گیاه) متمایز شوند.

    8- باید در خانه برای چهار عرصه در شیوه زندگی معاصر مصداق فضایی پیدا کرد: الف- عرصه عام: شامل دیگران (مهمانان، مراجعان) و خانواده ب- عرصه مشترک: شامل کل خانواده با هم ج- عرصه خصوصی: شامل تک تک یا هر دو یا سه نفر از اعضای خانواده د- عرصه خاص: شامل فضاهای کاملاً یکنفره عوامل فرهنگی مجموعه عواملی از قبیل فرهنگ، مذهب و باور بر روی بسیاری از مسائل مربوط به روش زندگی مردم مثلاً فضاهای موردنیاز، نحوه ارتباط اعضای خانواده، نحوه پذیرایی از مهمان، روابط همسایگی، ارزش ها و ضدارزش ها، الگوهای سکونتی، حریم های فیزیکی و غیرفیزیکی، عرصه بندی فضاها و...

    اثر می گذارد.

    فرهنگ به مفهوم عام خود، روش زندگی کردن و اندیشیدن است و از مجموعه دانسته‌ها و اعتقادات و تجربه های یک قوم حاصل می شود.

    فرهنگ استنتاجی است که هستی در طی قرن های متمادی از دریافت های خود از زندگی کرده است.

    آنچه که تعیین کننده روش زندگی یک قوم می شود، نه مذهب است، نه اخلاق و نه آداب و سنن، بلکه فرهنگ است، که از هر یک نصیبی دارد بی آنکه به تنهایی هیچ یک باشد.

    این عامل مهم موجب دگرگونی های بسیاری هم در اصل و هم در نمایش و تجلی: - سازمان اجتماعات

کلمات کلیدی: اشکالات - مسکن - مسکن مدرن

علت دین گریزی جوانان چیست و چگونه می‏توان آنها را از این راه منصرف کرد ؟ بررسی عوامل دین گریزی به سادگی نمی‏توان گفت: نسل جوان ما دین گریز و احیانا دین ستیز هستند! اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاه‏های متفاوتی دارند و چه بسا بخشی از آن دیدگاه‏ها و نارضایتی‏ها، وارد باشد؛ ولی ممکن است، برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی, از روند نارضایتی بیشتری برخوردار ...

فيزيک چيست : هدف علم هرگز اثبات و « حقايق تغيير ناپذير » و تثبيت « عقايد قطعي و ابدي » نيست . علم مي کوشد گام به گام به واقعيت نزديکتر شود و به تدريج درهاي بسته گنجينه اسرار طبيعت را به روي آدمي بگشايد و پرده هاي ابهام را يکي پس از ديگري پاره کن

خوانندگانی که با برنامه‌های تلوزیونی انگلستان آشنا هستند احتمالاً نام برنامه ای به نام «دیسکهای جزیره متروک» را شنیده اید. در این برنامه از افراد مشهور دعوت می‌شود تا برای سفری احتمالی به جزیره ای متروک 8 دیسک موسیقی، یک کتاب و یک شیئی نفیس انتخاب نمایند. افراد دلایل انتخاب خود را ذکر کرده و موسیقی‌های انتخاب آنها نیز در خلال برنامه پخش می‌شوند. این برنامه در واقع یک تصور بسیار ...

( توليد قطعات با استفاده از ضايعات شيشه در دو لايه ) شرکت : ................. طراح : محمد مزروعي سبداني پيشگفتار ذخاير معدني کشور وديعه اي الهي است که مي بايستي با حزم و دور انديشي و برنامه ريزيهاي هماهنگ ، مولد و معقول ، براي بهبود و توسعه

ساختمانهاي چوبي مقدمه: پيش از به وجود آمدن خانه و مسکن از مصالح بنائي انسانهايي که در کناره هاي جنگل زندگي مي کردند براي رهايي از خطر حيوانات از کلاف بندي هاي کوچک و بزرگ به شکل ترکيبي از آلاچيق ساده و پوششهاي گياهي در جوانب آن جهت ديواره ها و ب

سبکهاي معماري چکيده : هدف از اين موضوع درک مفهوم مدرنيسم ،علل پيدايش و پاره اي از خصوصيات آن است .در اين مقاله ابتدا به مفهوم مدرنيته و مدرنيسم وتفاوت آنها اشاره خواهد شد و سپس با ذکر يک نمونه شهر معاصر به جمعبندي نظرات و مباحثي چون :رابطه جامعه

شهرسازي شهرسازي واژه‌اي است که در برابر يک واژهآلماني در دهه بيست خورشيدي وارد ادبيات حرفه‌اي ايران شد. اين واژه در واقع ترجمه نه چندان صحيحي است از برنامه‌ريزي شهري و به مفهوم مداخله در شهر از طريق تنظيم فضا و فعاليت به منظور بهبود کيفيت زندگي

1-1-1- بيان موضوع وپرسشهاي اصلي تحقيق: صنعت خودروي کشور درشکل اعم آن وشرکت ايران خودروبصورت اخص،درراستاي پاسخگوئي به نيازهاي روزافزون بازار داخلي، ناگزير به گسترش در همه ابعاد بوده است، توسعه کمي وکيفي دراين صنعت موجب افزايش چشمگير سهم آن درتوليد ن

بيل گيتس ، رييس شرکت مايکروسافت در يکي از کتاب هايش مي نويسد : نقش رايانه در زندگي بشر شگفت انگيز است . ولي مهم اين است که رايانه درزمره ارزش هاي انساني تعريف شود . به عنوان پدر يا فرزند. در سال 1999 وقتي سران کشورهاي صنعتي در مجمع گروه 8 ، در اجلاس

علل و روند تحولات برنامه ريزي شهري برنامه ريزي شهري، به مفهوم امروزي خود در اوايل قرن بيستم در اروپا و آمريکا بنياد گذاشته شد، ولي از آن زمان تاکنون تغييرات وسيع و عميقي را به خود ديده است. برنامه ريزي شهري، با توجه به ماهيت شهري بودن تمدن معاص

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول