اندازه برداری
1 توضیح در مورد شیوه اندازه برداری
نخستین قدم در کار برداشت بنای تاریخی به منظور تهیه پلان ها، نماها و مقاطع و… از ساختمان، بعد از شناسایی دقیق بنا اندازه گیری است. مطمئن ترین شیوه اندازه برداری استفاده از روش مثلث بندی است. در این شیوه با تبدیل پلان به تعدادی مثلث متوالی کار اندازه برداری انجام می شود.
الف: روش مثلث بندی در پلان:
با در نظر گرفتن سه نقطه a,b,c در سه گوشه اتاق کار را آغاز می کنیم. فاصله ac,bc را اندازه می گیریم بعدac(a,ac) و bc(b,bc) محل تقاطع دو کمان موقعیت درست نقطه c را به ما می دهد این کار را بطور متوالی برای هر سه نقطه انتخابی از پلان انجام می دهیم تا زمانی که پلان کامل شود.
در برداشت از خانه حکیم باشی کار اندازه برداری را با حیاط و اتاقهای اطراف آن آغاز کردیم سپس زیر زمین و پلان بام و در آخرین مرحله پلان حیاط پشتی و طویله ها و انبار را برداشت نمودیم.
بعد از برداشت پلان نوبت به نماها رسید در نما شیوه اندازه برداری با پلان تا حدی تفاوت داشت برای اندازه گیری نماها 2 نفر از بچه ها به پشت بام می رفتند و متر را می انداختند برای اینکه متر بطور قائم پایین بیفتد و در بین راه پیچ و تاب نخورد به سر متر یک شاقول آویزان می کردیم. بعد از قرائت اندازه ها متوجه مسأله جدیدی شدیم و آن وجود اختلاف ارتفاع در نقاط بظاهر هم سطح در اندازه گیری نما بود. این موضوع را می شد با امکان نشست ساختمان توجیه کرد که با توجه به قدمت ساختمان طبیعی می نمود. اما مطمئن ترین وسیله در این شرایط استفاده از دوربین نقشه برداری بود. البته برای تعیین اختلاف ارتفاع( تراز یابی) می شد از روش قدیمی و در عین حال ساده و مطمئن تری بهره گرفت. این شیوه استفاده از شلنگ تراز بود. با استفاده از شلنگ تراز میزان اختلاف ارتفاع کوچه با حیاط، حیاط با زیر زمین، حیاط با سطح اتاقها، حیاط ورودی با حیاط پشتی و بالاخره اختلاف ارتفاع پشت بام با سطح حیاط را بدست می آوریم که کدگذاری های مذکور در نقشه شماره( ) آمده است.
ب: روش استفاده از شلنگ تراز
ابتدا از یک سر شلنگ آب می ریزیم در این حالت شلنگ را بالا نگه می داریم ریختن آب باید کاملاً پیوسته باشد به طوری که هیچ حبابی داخل آن نشود. سطحی را بعنوان بنچ مارک با کد گذاری ارتفاعی 0.00 مشخص می کنیم.
دو نقطه a,b را در ارتفاع در نظر می گیریم. یک سر شلنگ را به نقطه a برده خط آب داخل شلنگ باید منطبق بر a باشد سر دیگر شلنگ را به نقطه b می بریم ( باید توجه داشته باشیم که هیچ حبابی داخل آب شلنگ نباشد) و آنقدر سر شلنگ را بالا و پایین می آوریم تا خط آب بر نقطه b منطبق باشد . سپس ارتفاع نقاط a و b را از سطح بنچ مارک اندازه می گیریم.
ج: مقطع و اندازه برداری طاقها
در ترسیم مقاطع به شکل تازه ای برخورد کردیم که در اندازه گیری های قبلی با آن مواجه نشده بودیم و آن قوسهای سقف و ارتفاع بلند آنها بود که امکان مترکشی بصورت عمودی را از ما سلب می کرد.
برای اندازه گیری قوسها از یک چوب پرده بلند به طول 2 متر استفاده می کردیم که به انتهای آن نخی با اندازه ای معلوم می بستیم و به انتهای نخ شاقول آویزان می کردیم. یکی از بچه ها بر روی چهارپایه می ایستاد و تا جایی که امکان داشت انتهای میله را به نوک قوس یا طاق می چسبانید و بعد یکی دیگر اندازه ها را قرائت می کرد. در اندازه گیری قوسها علاوه بر نوک طاق نقاط دیگری را نیز اندازه می گرفتیم. نقاطی که انتهای قوس در آنجا شکل می گیرد و نقاط وسط هر یک از قوسهای طرفین طاق . این نقاط در شکل صفحه بعد بصورت کروکی دستی نمایش داده شده است.
برای ترسیم دقیق طاق بر روی کف اتاق خطی می کشیدیم که پایه های ستون های طاق را بر روی زمین بهم وصل کند بعد موقعیت دقیق نقطه وسط طاق را با استفاده از همان چوب پرده و نخ آویزان به آن بر روی خط فرضی مشخص می کردیم با استفاده از ریسمان از این نقطه بر روی خط فرضی تا نقطه ای که در وسط قوس مشخص کرده بودیم، ریسمان کشی می کردیم در واقع روش مثلث بندی را نیز در اینجا تکرار می کردیم. فاصله و اندازه گیری می شد و بعد کمان های و تقاطع این دو کمان محل دقیق نقطه b را به ما می داد. سایر نقاط طاق را نیز بهمین شیوه مشخص می کردیم .
در ترسیم مقاطع علاوه بر اندازه گیری قوسها و ارتفاعها نیاز به اندازه های دیگری نیز داشتیم و آن ضخامت سقف و جرزهای دیوارها بود. برای این کار با تفاضل اندازه های پلان طبقه اول و پلان بام ضخامت دیوار و با تفاضل ارتفاعهای داخلی و خارجی ضخامت سقف را بدست آوردیم.
2 بررسی مشکلات اندازه برداری و نحوه اصلاح اندازه برداری ها
در کار اندازه گیری هر چند در قدم اول ساده می نمود اما با مشکلات فراوانی روبرو شدیم چون متر کشی ساده جوابگوی کار ما نبود می بایست برای اندازه برداری از روش مطمئن تری استفاده می کردیم. استفاده از روش مثلث بندی در اندازه گیری پلانها و در ترسیم مقاطع برای اندازه برداری طاقها و قوسها راه گشای مشکلات بود. بویژه روش مثلث بندی در اندازه برداری پلان خیلی مهم بود چرا که در بعضی جاها با این تصور که گوشه های پلان قائم هستند خطوط را عمود بر هم ترسیم می کردیم اما بعد از مترکشی اعداد بدست آمده گویای این مطلب نبود.
استفاده از شلنگ تراز برای ترازیابی نسبت به سطح مبنا میزان اختلاف ارتفاع را در نقاط مورد نظر به ما می داد. برای اندازه گیری طاقها و قوسهای سقف چون در برخی موارد ارتفاع خیلی زیاد بود بناچار از یک چوب پرده بلند استفاده کردیم که به یک سر آن یک تکه ریسمان و شاقول آویزان شده بود.
بعد از اینکه کل پلانها، نماها و مقاطع را اندازه گیری نموده و ترسیم کردیم در بعضی موارد با تطبیق اندازه ها در پلان، نما و مقطع با یکدیگر خطاهای احتمالی را برطرف کردیم و در مواردی که اندازه برداری ناقص بود در دفعات بعدی با دقت بیشتر و بطور مجدد اندازه ها را تکرار می کردیم تا احیاناً نقصی یا کمبودی در موارد ارائه شده نباشد.
تعمیراتی که در بعضی از قسمتهای ساختمان بصورت غیر ماهرانه انجام شده و نشست ساختمان در اثر عوامل طبیعی و محیطی جزء مسائلی بود که بصورت مستقیم در نحوه درست اندازه گیری ها مشکل ایجاد می نمود.
بی شک در چنین بنایی که قدمت تاریخی آن به دوران قاجار بر می گردد و در طی این روزگار از گزند عوامل طبیعی و جوی در امان نبوده بسیاری از قسمتهای بنا با آنچه ساخته شده از لحاظ کیفیت و بویژه اندازه های بکار رفته در موقع ساخت تا حدی تفاوت وجود دارد.