بقعۀ دانیال نبی شوش
مقدمه
«در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب که به سال 372 ه ق تالیف شده است در بیان شهرهای ناحیت خوزستان از شوش چنین وصف شده است: شوش- شهریست تَوُنگر و جای بازرگانان و بارکده خوزستان است و از وی جامه و عمامه خز خزید و ترنج دست انبوی خیزد و تابوت دانیال نبی (ع) آنجا یافتند.»
«شهر شوش شانزدهمین شهری است که از آن در حدود العالم و اندر ناحیت خوزستان و شهرهای وی سخن رفته است، و پیش از آن، به شماره پانزده اندر همین ناحیت از شهر وندوشاوور سخن رفته است که: شهریست آ؟بادان و با نعمت بسیار و گور یعقوب لیث آنجاست.»
در اطراف شوش شهرهای دیگری بوده که اکنون هیچ اثری از آنها وجود ندارد این شهرها از نظر فاصله نسبت به شوش سنجیده می شده اند که تا صده اول اسلام رونق فراوانی داشته اند. نام تعدادی از این شهرها که در کتب اسلامی آمده به قرار زیر است:
بصنا، شهر کرخه، دورراسبی، کرخ میسن (میشان).»
وصف بنای بقعه دانیال نبی (ع) در شوش
«در زیرزمین بنای بقعه اطاقی با سقف ضربی کوهان شتری ساخته شده و با گچ اندود شده است و مقبره ای در وسط آن قرار دارد. بدنه های قبر با سنگ های زرد قدیمی بدون نوشته و لوح ساخته شده و سطحه ی فوقانی مکعب صندوقچه قبر از موزائیک جدید است که با سیمان کار گذاشته است. زیرزمین محل مقبره به ابعاد طول و عرض 3×7 متر به ارتفاع 80/1 متر است. از طرفین شمال و جنوب زیرزمین به وسیله ی چند پله کان کوتاه که قسمت جنوبی آن قدیمی است دو حفره ی نوگیر به داخل مقبره باز می شود و ممکن است این دو پله کان در طرفین زیرزمین به محل مقبره راه داشته است. چون در متون جغرافیائی مذکور است که محل مقبره در آب رودخانه ی شاوور بوده، یا زیر پل بوده، یا در کنار رود نهاده شده بود.
بنای بارگاه که روی زیرزمین واقع است اطاقی است که ضریح در آن قرار دارد و اکنون سقف آن آینه کاری شده و دارای دو ایوان در اضلاع شمالی و جنوبی است که در واقع نمازخانه ی بقعه است و یک ایوان در ضلع شرقی وجود دارد که ایوان کفش کن است. شکل چهار طاق اطراف بقعه ی ضریح به شکل قدیمی هلالی رومی کوتاه در اطراف ضریح آهنین باقی مانده است. در ایوانها طاقها پیش و پس و به شکل طاق بندی ناحیه ی دزفول و شوشتر ساخته شده اند. در ایوان شرقی پنج طاق که چهار تای آنها با طاق رومی هلالی است به چشم می خورد.
در ورودی به محل اتاق ضریح اکنون رو به شرق است و در ورودی به حیاط نیز رو به مشرق است. ولی به نظر می رسد که در زمانهای پیشین در بنا از جانب جنوب بدرون شبستان که محل مقبره است باز می شده است. در ایوان شرقی یک سنگ با خط نسبتاً قدیمی که روی آن است زیارتنامه ای است که تاریخ 1347 دارد و در ایوان سمت راست بقعه واقع است.
و بر فراز آن یک سنگ قبر زردرنگ نصب شده است که سنگی قدیمی است ولی خوانا نیست و کلمات حسن و حسین و فاطمه و ا... و محمد و علی در یک نیم دایره در وسط آن خوانده می شود.
اطاق بقعه ی محل ضریح 7×متر و گنبد درست در وسط اطاق روی یک کثیرالاضلاع هشت گوش قرار دارد.
در پیشانی گوشواره ی سمت چپ ایوان ورودی و در مدخل کفش کن، از داخل لوحه ئی با خط خوش فارسی نصب است که تاریخ آن 23 شهر شعبان 1342 است.»
گنبد اُرچین
شاید بتوان گنبد را حاصل طاقهای قوس شکل با قاعده مستطیل از مقابر عیلامی در چغازنبیل دانست، (1300- 1100 ق م) که در دوره های بعد این قوسها گسترش یافته و تبدیل به قوسهایی با قاعده دایره ای می شود.
این قوسهای کوچک به شکل عرقچین، همان گنبدهای ابتدایی در معابد و آتشکده هایی مانند آتشکده نیاسر و ... هستند.
اما اگر بخواهیم گنبد را تعریف کنیم «گنبد فضایی تقریباً کروی یا منحنی شکل با مقاطعی گوناگون به شکل قوسی جناغی شکل با آوگون یا بدون آن یا تقریباً نیم دایره و نظایر آن است که بر فضایی با نقشه ای به شکل مربع، هشت ضلعی یا در مواردی معدود با شکلهای منظم دیگر که قابل گنجانده شدن در درون یک دایره یا مربع است، متکی می باشد. بسیاری از گنبدهای ایرانی از لحاظ سازه ای روی چهار جرز یا پایه که در چهار گوشه بنا بودند، قرار داشتند. البته شکل سازه ای فضا زیر گنبد، چند گونه بود.
بسیاری از قدیمی ترین گنبدها در دوران پیش از اسلام به شکل فضایی چهار طاقی بود. یک فضای چهار طاقی به طور معمول نقشه ای به شکل مربع داشت که در چهار گوشه ی آن چهار جرز وجود داشت و چهار قوس یا طاق جناغی یا بیضی شکل آنها را به هم متصل
می ساخت و به این ترتیب چهار طاق پیوسته در چهار ضلع مربع موجب پدید آمدن فضایی می شد که سقف منحنی شکل یا گنبد روی آنها قرار می گرفت و فضایی شکل می گرفت که احتمالاً به سبب وجود اجزای تشکیل دهنده آن، چهار طاقی خوانده شده است. بیشتر گنبدهای ایرانی روی نقشه ای مربع شکل و در مواردی هشت ضلعی ساخته می شدند و برای انتقال مربع یا هشت ضلعی به شکل دایره از کاربندی، سکنج یا عناصر و روشهای دیگری استفاده شده است.