“ردیف های موازی از دو سری ساختمان معرف اصطلاحی است که ما به عنوان خیابان شناخته ایم. خیابان مملو از ساختمان هاست. خیابان خانه ها را از هم جدا می کند و آنچه که ما را قادر می کند تا از یک خانه به خانه دیگر برویم. یا در طول خیابان از میان خیابان.
جرج پرک. ترجمه شده توسط استتوروک
انواع فضاها و سایر مقالات، (1974)
صفحه 450 و 1997
عنوان صفحه: در بعضی از ساختمان ها فضا با استفاده از دیوارهای موازی سازماندهی میشود.
یکی از آسانترین ، قدیمی ترین و هنوز قابل استفاده ترین استراتژی های معماری استفاده از دیوارهای موازی و مستقیم است. این استراتژی منطبق بر معماری های قبل از تاریخ است و تا کنون ادامه یافته است. معمارها تمام امکانات آن را درست در اول قرن بیستم جستجو کردند. به نظر نمیآید که پتانسیل این استراتژی خسته کننده و غیر قابل استفاده شده باشد.
جذابیت واقعی این ترتیب و استراتژی کاملاً ساده و غیر پیچیده در سادگی ساختاری آن است و این روش ساده ترین راه برای پوشاندن سقف بین دو دیوار موازی است.
اگر چه این روش ساده و بی تکلف است اما استفاده از دیوارهای موازی هم ظرافت های مربوط به خود را دارد. هنگامی که ما به معماری های قدیمی نگاه می کنیم از وجود آنهمه خلاقیت و ظرافیت و باریک بینی متعجب می شویم. آنچه را که باعث شگفت ما شده است می تواند هنوز مانند الگویی در دسترس و قابل استفاده ای برای طراحی و جستجوی ما باشد.
در فصل «هندسه های وجود» و در بخش ویژه «شش جهت – بعلاوه – مرکز چنین گفته شده است که معماری زمینی (خاکی) از چند جهت به زمین، آسمان، چهار جهت افقی و عقیده مرکز مربوط می شود.
استراتژی دیوارهای موازی به ویژه مربوط است به چهار جهت افقی. و علت وجود این قدرت، تسلط آن بر این جهت هاست. در روش هایی که می تواند باعث احساس امنیت، جهت و کانون شود. محافظت داخل از باران و نور خورشید توسط سقف فراهم می شود. البته با استفاده از دیوارهای کناری، که میتوان جهت راهرو را به دو سمت “عقب” و “جلو” و یا با افزودن یک دیوار پشتی غیرساختاری به یک – جهت جلو محدود کرد و در نتیجه ساختمانی را بنا کرد که تقریباً مانند یک غار است.
علم جهت و حرکت به وسیله فضای محدود بین دیوارها مشخص می شود. خط و جهت در هر سوی می تواند قرار بگیرد به صورت مستقیم بین دیوارها، و یا میتوان آن را در ارتفاع داخل ساختمان به اوج رساند و با استفاده از دیوار پشتی خاتمه داد.
تمام مشخصه های استراتژی دیوار موازی را می توان در همه ساختمان های باستان ملاحظه کرد.
در قرن نوزدهم میلادی “هنریش اشلیمان” باستانشانس شهری را کشف کرد که گمان میرفت شهر قدیمی “تروی” باشد که برخواسته های داستانهای مشهور “هنر است. تعدادی از بناها بر طبق دیوار موازی “سمت راست بالای صفحه ” ساخته شده بودند. سر در ساختمان نیز از دیوارهای موازی بنا شده بود.
اگر چه که خانه های شهر باستانی “تروی” براساس اجاق هایشان متمرکز شده بود، آنها در خانه هایشان قدرت تمرکز دیوارهای موازی را نشان نداده بودند. که منجر به ترکیب خط و مسیر جهت، همگرایی خط های منظره و چارچوب تشکیل شده به وسیله دیوارها و سقف بالا و زمین زیر می شد.
وینسنت اسکولی (Vincent scully) در کتابش “زمین، مقبره و خداها به این نتیجه می رسد که یونان باستان علم جهت و تمرکز را برای ایجاد خانه هایشان با استفاده از دیوارهای موازی استفاده کرده اند تا ساختمان هایشان را به محل های مقدس نوک کوهها مربوط کنند. ارتفاع ساختمانهایی که سقفشان یکپارچه سنگی است (شکل زیر) نشان دهنده کشف استراتژی دیوارهای موازی در دوران باستان است. بعضی از نمونه های اولیه بدون شکل مشخص هستند (شکل سمت چپ) قرار گرفتن متعادل یک تکه سنگ عظیم بر روی تکه سنگ های ایستاده خود شاهدی بر این ادعاست. مثال های بعد (تصویرهای پایین) حتی تجربه اسکلت های ساختمانهای راست گوشه را با دیوارهای موازی شرح داده است. به نظر می رسد که پیشرفت و تکامل انسان در غارهای بدون شکل آغاز شد که زاییده فرم ساختاری (هندسه ساختن) و نتیجه بخش تأثیرهای معماری است.