بررسی و مقایسه تئوریهای دانشگاهی و عملیات اجرایی در کارگاه:
«شما اصلاً به تئوریهایی که در کلاسهای دانشگاه فراگرفته اید کاری نداشته باشید.»
در بدو ورود به کارگاه ساختمانی این جمله به گوش می رسد و تقریباً همه دانشجویانی که برای اولین بار به کارگاه ساختمانی قدم می گذارند با جملاتی که این مضمون را دارند آشنا هستند.
بسیار جای تاسف و نگرانی است که ما در دو مرحله از زندگی یعنی فراگیری و بکارگیری، شکافی عمیق تصور کرده که هیچ پلی ارتباط بین آن دو را میسر نمی سازد.
چه بسا اگر مهندسین و مسئولین کارگاهها در اجرا به مطالب فرا گرفته در تئوریات نظری داشتند و از آنها کمک می گرفتند و وسواسهای آن زمان خود را حفظ میکردند کارها بسیار عالی تر انجام می گرفت و ساختمانهایی بسیار مطمئن تر بنا می شد بطوریکه دغدغه خاطر چندانی در زلزله های عادی وجود نداشت.
حال آنکه نگاهها بیشتر متوجه صرفه اقتصادی بوده تا موارد دیگر.
بطوریکه حتی در کارهای دولتی نیز این پارامتر از اهمیت فاحشی نسبت به دیگر پارامترها از قبیل ایمنی، آسایش، توسعه آینده، زیبایی و… برخوردار می باشد.
مورد دیگری که نظر من را به خود جلب کرد و باعث تاسف من شد تاثیرپذیری برخی از مهندسان و صاحبنظران کارگاه از بناها و استاد کارهای جزء بود.
بطوریکه این آقایان حتی به خود زحمت فکر کردن به عواقب آن کار را نمی دادند، حال تجزیه و تحلیل آن پیشکش.
عکس العمل نادرست کارگاهیان در مورد نظرات دانشجویان فیزیکی از نقصهای کارگاه می باشد، هرچند خود آنان نیز بعداً آن نظریات را کاملاً تصدیق می کنند اما در عمل به کار نمی برند.
مراحل طراحی ساختمان:
فاز 1: (مرحله اول) A- مطالعات B- ارائه طرح فیزیکی مقدماتی
فاز 2: تهیه نقشه های اجرایی و گزارشات محاسبات فنی
فاز 3: اجرا طرحها و نقشه ها
فاز 1:
الف- مطالعات: قبل از احداث هر ساختمانی بسته به نوع کاربری (خاص مثل فرودگاهها، بنادر، ترمینالها، راه آهن و… یا عام مثل مسکونی، آموزشی، اداری، تجاری، بهداشتی درمانی و…) باید مطالعاتی در مورد آن انجام دهیم.
مثلاً محل قرار گرفتن زمین، مقاومت زمین (آزمایش خاک محل)، برای احداث سازه چگونگی تابش آفتاب در محل احداث سازه، بررسی شرایط جوی (باد، باران، رطوبت، گرما، سرما، برف و…) استفاده از بهترین مصالح با در نظر گرفتن موقعیت های مطالعه شده.
ب- ارائه طرح فیزیکی مقدماتی: که بر طبق آن کاربری سازه را مشخص می کنید، مثلاً دانشگاه می سازیم که در آن به کلاس و آزمایشگاه برویم، ساختمان تجاری بنا میکنیم که محل خرید و فروش کالاهای مختلف می باشد و…
فاز 2: تهیه نقشه های اجرایی و گزارشات محاسبات فنی
بعد از طی مراحل فوق باید برای اجرای سازه نقشه هایی تهیه کنیم که این نقشه ها عبارتند از: نقشه های دیتایل، پلان طبقات، اگر سازه بتنی باشد: چگونگی قرار گرفتن میلگردها، نوع میلگردی که در ساختمان باید استفاده شود، چگونگی اجرای راه پله ها، شیب بندی سقف پارکینگ، زیر زمین و… حتی در نقشه های جدید برای شهرداری باید طرح نما و چک لیست زلزله نیز ارائه شود و در سازه های فولادی نیز همین مسائل باید مد نظر باشد.
به علاوه اینکه در نقشه های جدید سازه های فولادی، نوع تیر آهن و نبشی ها، پلیتها (PLATES) نیز نمایش داده می شود و نیز باید تمام محاسبات فنی آن، از نظر مقاومت سازه، مقاومت بنا در مقابل زلزله و… در دفترچه های محاسباتی ثبت شود.
فاز3: اجرا
پس از طی مراحل فوق الذکر سازه را طبق نقشه های اجرایی، اجرا می کنیم.
متاسفانه بدلیل آشنا نبودن عوامل اجرایی با جزئیات نقشه ها و نکات ایمنی که در محاسبات لحاظ شده است به ندرت اجرا صد در صد مطابق نقشه ها است.
حرفه هایی که برای ساخت یک سازه در ارتباط با یکدیگر هستند:
نقشه بردار، شهرسازی، شهرداری، نقشه کشی، معماری، عمران، محاسب، محیط زیست ژئوتکنیک (زمین شناسی)، تاسیسات (مکانیک، الکترونیک، لوله کش، کانال کش و…)
کلیاتی در مورد ساختمانهای فلزی:
منظور از ساختن ساختمانهای فلزی، ساختمانهایی است که ستونها و تیرهای اصلی آن از پروفیل های مختلف فلزی و بار سقفها، دیوارها و جدا کننده ها (پارتیشن ها) بوسیله تیرها اصلی به ستون منتقل شده و بوسیله ستونها به زمین منتقل می گردد.
در ایران معمولاً ستونها از تیرآهنهای Iدوبل و یا بال پهن تکی می باشد و همچنین برای اتصالات از نبشی- تسمه و… و برای زیر ستونها از صفحه فولادی استفاده می شود و معمولاً دو قطعه را بوسیله جوش به همدیگر متصل می نمایند.
سقف این نوع ساختمانها ممکن است تیرآهن و طاق خبری باشد و یا از انواع سقفهای دیگر مثل تیرچه بلوک باشد.
برای پارتیشن ها می توان مانن ساختمانهای بتنی از انواع آجر و یا قطعات گچی و یا چوب و یا سفالهای تیغه ای استفاده نمود.
در هر حال جدا کننده ها می باید از مصالح سبک انتخاب شوند.
در برخی از کشورها برخلاف مملکت ما برای اتصال قطعات از جوش استفاده نمیکنند بلکه بیشتر از پرچ و یا پیچ و مهره استفاده می نمایند و برای ستونها نیز بجای تیر آهن از نبشی یا ناودانی استفاده می کنند.
مزایا و معایب ساختمانهای فلزی
1- اجرای این نوع ساختمانها خیلی سریع پیشرفت می نمایند، در صورتیکه برای ساختن ساختمانهای بتنی یا آجری زمان بیشتری لازم است.
2- ستونها و قطعات باربر ساختمانهای فلزی فضای کمتری را اشغال می نمایند و این خود باعث بوجود آمدن سطح مفید زیادتر در ساختمانهای فلزی می گردد، در صورتیکه برای ساختمانهای بتنی مرتفع ناچار به ساخت ستونها و دیوارهای قطور میباشیم.
3- ساخت قطعات ساختمانهای فلزی در خارج از محوطه کارگاه ممکن بوده و این خود از لحاظ دقت کار و کیفیت بهتر قطعات و همچنین از لحاظ اقتصادی به صرفه می باشد.
4- ساختن ساختمانهای فلزی کمتر تابع آب و هوا و شرایط جوی است، در صورتیکه در مورد ساختمانهای بتنی شرایط فرق می کند.
5- امکان تقویت ساختمان بعد از اتمام کار و بالاخره نزدیک بودن فرضیات با عمل در ساختمانهای فلزی از مزایای آن می باشد، زیرا بعضی از فرضیات که در ساختمانهای بتنی می کنیم به سختی با عمل همراه می شود، از جمله همگن بودن بتن و فولاد و مساوی بودن تنش و کرنش این دو ماده که عملاً این دو ماده همگن نیستند.
ولی در ساختمانهای فلزی چون از یک ماده استفاده می کنیم، فرضیات به عمل نزدیکتر است.
همه مواردفوق از مزایای ساختمانهای فلزی است ولی در عوض این نوع ساختمانها در مقابل آتش سوزی بسیار ضعیف بوده و با کوچکترین حریقی که در کنار ستونها ایجاد شود فوری فولاد گداخته شده و در مقابل بار وارده واکنش نشان داده و به سرعت ممانهای موجود در قطعات افزایش یافته و ساختمان خراب می شود.
به همین علت است که در بعضی کشورها سازندگان ساختمانهای فلزی مجبور هستندکه برای ساختمانها پله های بتنی قرار دهند تا در موقع آتش سوزی ساکنان ساختمان بتوانند خود را نجات دهند.
ساختمانهای فلزی در مقابل عوامل جوی و خورندگی بسیار ضعیف بوده و به همین علت دارای عمر کوتاهتری می باشند و بالاخره به علت نازکی دیوارها ساختمان فلزی در مقابل حرارت و صوت عایق نیست.
ساختمانهای بتنی: منظور از ساختمانهای بتنی ساختمانهایی هستند که کلیه اجزا اصلی آن (ستونهای اصلی، پی ها و تیرها) از بتن و میلگرد ساخته شده باشد.
سقف اینگونه ساختمانها با انواع مختلف دالهای بتنی پیش ساخته، دالهای بتنی ریخته شده در محل تیرچه بلوک و یا دالهای مرکب (کامپوزیت) ساخته می شوند.
مزایا و معایب ساختمانهای بتنی ساختمانهای بتنی به علل زیر مورد توجه مهندسین و شهرسازان قرار گرفته و روز به روز شاهد توسعه آن هستیم: 1- ماده اصلی بتن که شن و ماسه می باشد تقریباً در تمام طول نقاط کره زمین به حد وفور یافت می شود.
بنابراین روی این اصل امکان ساختن سازه های بتنی را میسر می سازد.
2- ساختمانهای بتنی در مقابل عوامل جوی از ساختمانهای فلزی مقاومتر بوده و در نتیجه نسبت به ساختمانهای فلزی دارای عمر مفید طولانی تری می باشند.
3- در برابر آتش سوزی مقاوم هستند.
4- به علت شکل پذیری بتن که می تواند به هر شکلی که قالب آن تهیه می شود، ساخته شود.
ساختن ستون و پل به اشکال مختلف را میسر می سازد، به همین علت مهندسین معمار به این نوع ساختمانها توجه بیشتری می نمایند.
معایب این نوع سازه ها علاوه بر مواردی که در محاسن سازه های فلزی گفته شد اینست که در این سازهها بعلت وزن سنگین کل سازه، نیروی زلزله روی آن تاثیر بیشتری می گذارد.
اصولاً هرچه وزن سازه بیشتر باشد، تاثیر نیروهای وارده روی آن بیشتر است.
مراحل اولیه ساخت یک ساختمان 1- بازدید از زمین: قبل از شروع هر نوع عملیات ساختمانی باید زمین محل ساختمان بازدید شده و وضعیت و فاصله آن نسبت به خیابانها و جاده های اطراف مورد بازرسی قرار گیرد و همچنین پستی و بلندی زمین با توجه به نقشه ساختمان مورد بازدید قرار گرفته، در صورتیکه ساختمان بزرگ باشد پستی و بلندی و سایر عوارض زمین می باید بوسیله مهندسین نقشه بردار تعیین گردد و همچنین باید چاههای فاضلاب و چاه آبهای قدیمی و مسیر قنات های قدیمی که ممکن است در هر زمینی موجود باشد تعیین شده و محل آن نسبت به پی سازی مشخص گردد و در صورت لزوم می باید این چاهها با بتن و یا شفته پر شود و محل احداث ساختمان نسبت به زمین تعیین شده و نسبت به ریشه کنی گیاهان در آن محل اقدام گردد و خاکهای اضافی به بیرون حمل گردد و بالاخره باید شکل هندسی زمین و زوایای آن کاملاً معلوم شده و با نقشه ساختمان مطابقت داده شود.
2- پیاده کردن نقشه: پس از بازدید از محل و پاکیزه کردن محل اولین قدم در ساخت ساختمان پیاده کردن نقشه می باشد.
منظور از پیاده کردن نقشه یعنی انتقال نقشه ساختمان از روی کاغذ بر روی زمین با مقیاس 1:1 بطوریکه محل دقیق پی ها، ستونها و دیوارها و عرض پی ها روی زمین به خوبی مشخص باشد و همزمان با ریشه کنی و بازدید از محل باید قسمتهای مختلف نقشه ساختمان به خصوص نقشه پی کنی به خوبی مورد بررسی قرار گیرد و بعداًاقوام به پیاده کردن نقشه گردد.
جهت پیاده کردن ساختمانهای مهم معمولاً از دوربینهای نقشه برداری (تئودولیت) استفاده می گردد و برای پیاده کردن نقشه ساختمانهای معمولی و کوچک از مته و ریسمان استفاده می گردد.
رُپر با توجه به اینکه هر نقطه از ساختمان نسبت به سطح زمین دارای ارتفاع معینی میباشد که باید در طول مدت اجرا در همه زمان قابل کنترل باشد.
برای جلوگیری از اشتباه قطعه بتنی با ابعاد دلخواه در نقطه ای دورتر از محل ساختمان می سازند بطوریکه در موقع گود برداری و یا پی کنی به آن آسیب نرسد و در طول مدت ساختمان تمام ارتفاعات را با آن می سنجند.
به این قطعه بتنی اصطلاحاً رپر می گویند.
گودبرداری پس از پیاده کردن نقشه و کنترل آن در صورت لزوم اقدام به گودبرداری می نمایند.
گودبرداری برای آن قسمت از ساختمان انجام می شود که در طبقات پایین تر از کف طبیعی ساختمان ساخته می شود، مانند موتورخانه ها، انباری ها، پارکینگ ها و غیره در گودبرداری چنانچه محل گودبرداری بزرگ نباشد از وسایل معمولی مانند بیل و کلنگ و فرقون استفاده می گردد.
برای اینکار تا عمق معینی که عمل پرتاب خاک با بیل امکان پذیر باشد، خاک را به بیرون پرتاب می کنند و عمل گودبرداری را انجام میدهند.
و بعد از آن پله ای ایجاد نموده و خاک حاصله را روی پله ریخته و از روی پله دوباره به خارج پرتاب می کنند.
برای گودبرداریهای بزرگتر استفاده از بیل و کلنگ صرفه اقتصادی و زمانی ندارد و بهتر است از وسایل مکانیکی مانند لودر و بیل مکانیکی استفاده شود.
در این روش برای خارج کردن خاک از محل گودبرداری و حمل آن به خارج کارگاه معمولاً از سطح شیبدار استفاده می کنند، بدین طریق که در ضمن گودبرداری سطح شیبداری در کنارگودبرداری عبور کامیون ایجاد می گردد که بعد از اتمام کار این قسمت توسط کارگر برداشته می شود.
حال این سوالی است که تا چه عمقی باید گودبرداری را انجام داد؟
ظاهراً حداکثر عمق مورد نیاز برای گودبرداری تا روی پی می باشد که می باید محل پی های متمرکز و نواری را با دست خاگبرداری نمود.
ولی بهتر است که گودبرداری را تا سطح زیر پی ها ادامه بدهیم، زیرا در اینصورت اولاً برای قالب بندی پیها آزادی عمل بیشتری داریم، در نتیجه پی ها تمیزتر و درست تر خواهد بود و در نتیجه می توانیم خاک حاصل از چاه کنی و همچنین نخاله های ساختمان را در فضای ایجاد شده بین پی ها بریزیم که این مطلب از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه میباشد، زیرا معمولاً در موقع گودبرداری کار با ماشین صورت می گیرد ولی برای خارج کردن نخاله ها و خاک حاصل از چاه فاضلاب از محیط کارگاره می باید از وسائل دستی استفاده کنیم که این امر مستلزم هزینه بیشتری نسبت به کار با ماشین است.
شیب دیوارههای محل گودبرداری از آنجا که خاکهای موجود بدلیل ارزش ماسه ای که دارند تحت زوایای مختلفی بطور عادی ریزش می کنند، این زاویه باید در کارها در نظر گرفته شود.
برای جلوگیری از ریزش دیواره های محل گودبرداری به داخل گود، معمولاً دیواره اطراف باید دارای شیب ملایم که با خط عمود زاویه ای به اندازه «» می سازد باشد که اندازه این زاویه بستگی به نوع خاک محل گودبرداری دارد.
هر قدر خاک محل سستتر و ریزشی تر باشد، اندازه زاویه بزرگتر خواهد شد.
چون فاصله بین دیوار محل گودبرداری و دیوار ساختمان مجاور (زاویه ) میبایست با مصالح ساختمانی مانند شفته و یا بتن مگر یا… پر شود که این خود مستلزم هزینه می باشد، لذا هرقدر این زاویه کوچکتر باشد اقتصادی تر است.
برای جلوگیری از این هزینه های اضافی و اجتناب از شیب زیاد از دیوارهای حائل (مانع) استفاده می شود که بر دو نوعند: 1- دیوارهای مانع چوبی 2- دیوارهای مانع فلزی خارج کردن آب از محل گودبرداری فیزیکی از مسائل مهم است که این عمل بوسیله سطل یا پمپ صورت می گیرد.
پیکنی اصولاً پیها به دو دلیل انجام می شود: 1- دسترسی به زمین بکر با توجه به اینکه کلیه بارهای ساختمان بوسیله دیوارها یا ستون ها به زمین منتقل می شود، درنتیجه ساختمان باید روی زمینی که قابل اعتماد بوده و قابلیت تحمل بار ساختمان را داشته باشد، بنا گردد.
برای دسترسی به چنین زمینی ناچار به ایجاد پی برای ساختمان می باشیم.
2- محافظت پایه ساختمان برای محافظه پایه ساختمان و جلوگیری از تاثیر عوامل جوی در پایه ساختمان باید پیسازی نمائیم، در اینصورت حتماً در بهترین زمینها نیز باید حداقل پیهایی به عمق 40 تا 50 سانتیمتر حفر کنیم.
زمینهایی که در آنها پیکنی صورت می گیرد به چند دسته تقسیم می شوند: 1- زمینهای خاکریزی شده- مقاومت این زمینها بسیار کم بوده و قدرت مجاز آنها در حدود 80 گرم بر سانتیمتر مربع می باشد.
2- زمینهای ماسهای- مانند زمینهای کنار دریا که برای ساختن ساختمانهای سبک مناسب هستند و در حدود 2/1-1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع را تحمل می کنند و در بعضی از زمینهای سواحل دریا که فاقد خاکهای چسبنده می باشند بیش از 500 را تحمل نمی کنند.
3- زمینهای شنی- اگر این زمینها دارای دانه بندی خوب باشند بطوریکه دانههای ریز فضای خالی بین دانه های درشت تر را پر نموده و تولید جسم توپر و متراکمی کرده باشد و این دانه بندی بوسیله ماده چسبنده بهم متصل باشد برای ساختمان بسیار مناسب بوده و مقاومت مجاز آن در حدود 5/2 و گاهی 5/3 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می باشد.
4- زمینهای رسی- این زمینها به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از: الف- زمینهای رس خشک که فشاری در حدود 5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع را تحمل می نمایند، مانند زمینهای جنوب تهران.
ب- زمینها رس تر این زمینها بواسطه بوجود آب فراوان داخل خاک دارای سستیهای زیاد بوده و قدرت مجاز آن بر حسب درصد آب موجود در آن متفاوت است.
باید توجه نمود که اعداد داده شده در فوق برای مقاومت مجاز زمین در خاکهای مختلف کاملاً تقریبی بوده زیرا تعیین مقاومت مجاز خاک به عوامل دیگری از قبیل آبهای تحت الارضی و درصد خاکهای چسبنده و غیره نیز بستگی دارد.
ابعاد پی عرض و طول و عمق پیها بستگی به وزن ساختمان وقدرت تحمل خاک محل ساختمان دارد.
در ساختمانهای بزرگ قبل از شروع کار بوسیله آزمایشات مکانیک خاک قدرت مجاز تحملی زمین را تعیین نموده و از روی آن مهندس محاسب ابعادی راتعیین می نماید.
ولی در ساختمانهای کوچک که آزمایشات مکانیک خاک انجام نمیشود باید از مقاومت زمین در مقابل بار ساختمان مطمئن باشیم.
اغلب مواقع قدرت مجاز تحملی زمین برای ساختمانهای کوچک با مشاهده خاک پی و دیدن طبقات آن و طرز قرار گرفتن دانه ها بر روی همدیگر و یا با ضربه زدن بوسیله کلنگ به محل پی قابل تشخیص می باشد.
گاهی اوقات نیز برای بدست آوردن اطمینان بیشتر می توان اقدام به آزمایشات ساده محلی کرد.
بعد از آن که پیکنی پایان پذیرفت لازم است نسبت به تمیز کردن زمین و قالب بندی پی برای بتن ریزی اقدام شود.
در تمیز کردن پی اگر هرگونه بوته گیاهی یا آشغال وجود داشت برداشت شود و کف پی عاری از هرگونه چیزی و کاملاً صاف باشد.
بتن مگر بتن مگر به آن بتن لاغر می گویند (حدود 10 سانتیمتر)که مقدار سیمان در این بتن حدود 100 الی 150 کیلوگرم در مترمکعب است.
به این بتن، بتن پاکیزگی هم میگویند.
علت های استفاده از بتن مگر در پیها عبارتند از: 1- جلوگیری از تماس مستقیم بتن اصلی پی با خاک.
2- برای ایجاد سطحی صاف در کف پی برای ادامه پیسازی.
البته در این پروژه طبق صحبتهایی که با عوامل اجرایی و معمار انجام دادم، در این منطقه تهران بدلیل قرا گرفتن در بافت قدیمی شهر در اجرای پیکنی با مشکلاتی از قبیل وجود 7-8 چاه در زمین روبرو بوده اند که پرکردن این چاهها با شفته و هموار کردن زمین و دسترسی به سطحی صاف مستلزم صرف هزینه و وقت است.
همچنین مشکل دیگر این بود که همسایه ها دیوار نداشتند و وقتی دیوار را تخریب می کردند خطر ریزش دیوار همسایه وجود داشت و برای دیوار چینی بسیار به زحمت افتاده بودند، چون هر لحظه احتمال ریزش وجود داشت.
یک ساختمان بتنی دارای قسمتها و اجزاء مختلفی است که در زیر نامبرده می شوند: 1- پی 2- ستون 3- تیرهای اصلی 4- سقف 5- دیوار همچنین برای ساخت یک ساختمان بتنی به چند کارگاه نیاز داریم که عبارتند از: 1- کارگاه قالب بندی 2- کارگاه آرماتور بندی 3- کارگاه تهیه بتن 4- کارگاه تهیه شن و ماسه قالب بندی قالبهایی که برای بتن ساخته می شود اغلب چوبی می باشد ولی برای کارگاههای سری سازی از قالبهای فلزی استفاده می گردد.
قالب ها و داربستهای زیر آن علاوه بر شکل دادن به بتن وزن آنرا نیز تا زمان سخت شدن تحمل می نماید.
بدین لحاظ اگر در اجرای آن دقت کافی نشود ممکن است در موقع بتن ریزی واژگون شده موجب ایجاد خسارت شود.
در ساختمانهای بزرگ برای قالب بندی نیز باید محاسبه انجام گرفته و نقشه اجرایی تهیه گردد ولی در ساختمانهای کوچک به علت کمی حجم بتن احتیاج به محاسبه و تهیه نقشه برای قالب بندی و داربست آن ندارد.
تخته و چوبی که برای قالببندی مصرف می شود باید کاملاً خشک بوده و در برابر رطوبت تغییر شکل ندهد، زیرا تغییر شکل قالب موجب تغییر شکل بتن گشته و در شکل تیرها و ستونها و همچنین ممانهای وارده بر آنها موثر می باشند.
در ایران معمولاً از تخته ای که به نام چوب روسی معروف می باشد، برای قالب بندی استفاده مینمایند.
این تخته ها باید به اندازه کافی نرم باشند تا در موقع نجاری دچار اشکال نشویم و از طرفی باید آنچنان محکم باشد که بتواند وزن بتن و آرماتورها وکارگران بتن ریز و وسائل بتن ریزی از قبیل چرخ دستی- ویبراتور و… را به خوبی تحمل نماید.
تخته هایی که برای قالب بندی مصرف می شوند باید از نوع چوبهای صمغدار یا جنگلی یا مشابه باشد و مصرف چوب سفید جز برای قالب شالوده و یا قالب بتن های بدون آرماتور مجاز نیست و داربست باید به اندازه کافی محکم و انعطاف ناپذیر باشد بطوریکه بعد از ریختن بتن تغییر شکل ندهد.
داربست برای داربست و نگهداری قالب از چوب گرد که به آن تیر چوبی هم می گویند استفاده می نمایند.
برای پایه ها و پشت بندها می توان از چوب سفید استفاده نمود.
قطر این پایه ها حداقل نباید از cm10 کمتر باشد.
این پایه ها تا ارتفاع m4 می ابید یکپارچه بوده و از m4 به بالا می تواند وصله دار باشد.
ولی نسبت پایه های وصلهدار به تعداد کل پایه ها نباید از 3/1 تجاوز کند.
اگر اتصال دو قطعه چوب به هم بوسیله لوله انجام شود حداقل طول این لوله m60 بوده و قطر داخلی آن یک سانتیمتر از قطر چوب بیشتر باشد، بطوریکه نصف طول لوله در هر قطعه چوب قرار گیرد.
ضمناً اتصال باید بوسیله چهار پیچ و مهره حداقل به قطرmm10 تکمیل گردد.
قالب بندی سقف در مورد سقف ساختمانهای بتنی آنچه در ایران معمول است اغلب تیرچه بلوک میباشد.
گاهی هم از دال بتنی پیش ساخته و یا بتن ریخته شده در محل استفاده مینمایند.
در مورد دال بتنی پیش ساخته و یا بتن ریخته شده احتیاج به قالب بندی نیست زیرا کارخانه سازنده با توجه به دهانه ها و بارهای زنده و مرده قطعه را به عرض حدود یک متر ریخته و با جرثقیل در محل روی تیرهای اصلی که قبلاً ریخته شده و کاملاً سخت گردیده قرار می دهند.
ولی در مورد سقفهای بتنی ریخته شده در محل و سقفهای تیرچه بلوک برای هر کدام احتیاج به قالب بندی مخصوصی می باشد.
برای سقفهای بتنی که احتیاج به قالب بندی مفصل تر و محکم تر دارد، معمولاً از به هم میخ کردن تخته ها و تشکیل صفحه ای به ابعاد مورد نیاز استفاده می کنند که این تخته ها را روی داربست های چوبی قرار داده آنگاه شبکه های فلزی را روی آن قرار می دهند و بتن ریزی می نمایند.
در مورد داربست سقف و تیرهای اصلی در طبقه هم کف که پایه های چوبی روی زمین قرار می گیرد و حتی ممکن است که این پایه ها روی خاک دستی واقع شود در اثر وزن بتن که به پایه ها منتقل می شود این پایه ها نشست کرده و تیر بتنی و یا سقف از جای خود حرکت نموده و از تراز خارج شده و در نتیجه شکم بر می دارد.
برای جلوگیری از این مطلب باید حتماً زیر این پایه ها تختههایی به ضخامت cm5-4 و بعضی حدود cm20 و به طول حدود m4 قرار داد تا فشار وارده از تیر یا سقف در اثر وزن بتن نقطه ای نبوده و به سطح منتقل شده و خطر نشست پایه ها را کمتر نماید.
به این تخته ها، تخته های زیر سری گویند.
برای تنظیم قالب بندی و سهولت در قالب برداری از گوه استفاده می نمایند، بدین طریق که اگر دوعدد گوه زیر هر پایه قرار می دهند و بوسیله چکش آنرا در جای خود محکم کرده و آنگاه آنرا بوسیله گچ در جای خود محکم می کنند تا خطر هر گونه جابجایی به حداقل برسد.
بوسیله همین گوه ها تراز تیر و یا سقف را نیز تکمیل مینمایند.
گوه باید از چوب سخت مانند بلوط و یا گردو باشد و بوسیله یک عدد میخ 5/7 سانتیمتری تثبیت شود.
حداکثر شیب گوه یک به چهار می باشد و حداقل ضخامت انتهای باریک آن یک سانتیمتر است و حداقل عرض آن مساوی تیری است که روی آن قرار می گیرد.
گذاشتن پایه روی آجر خشکه مجاز نیست.
گوه قطعه چوب با سطح شیبدار است که در قالب بندی ساختمانهای بتنی زیر تیرهای چوبی قرار می دهند.
در مورد سقفهای تیرچه بلوک احتیاج به بستن تمام سقف با تخته نیست فقط باید کمتر تیرچه ها به فاصله های 5/1 تا 2 متر بسته شود تا از شکم دادن آنها جلوگیری شود.
آرماتور بندی آرماتور بندی از حساس ترین و با دقت ترین قسمتهای بتنی می باشد، زیرا همانطوریکه می دانیم کلیه نیروهای کششی در ساختمان بوسیله میلگردها تحمل میشود، بدین لحاظ در اجراء آرماتور بندی ساختمانهای بتنی باید نهایت دقت به عمل آید.
برای تعیین قطر و تعداد میلگردهای هر قطعه بتنی دو منبع تعیین کننده وجود دارد: اول- محاسبه، دوم- آئین نامه.
در مورد اول مهندسن محاسب با توجه به مشخصات قطعه بتنی قطرهای میلگرد را تعیین نموده و در نقشه های مربوطه مشخص می کنند، آئین نامه مورد استفاده در طارحی ها آئین نامه هایی می باشند که توسط موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران پیشنهاد شده است.
کارگاه آرماتوربندی باید در قسمتی جدا از کارگاه اصلی تشکیل گردد.
در کارگاههای کوچک آرماتورها را با دست خم می کنند ولی در کارگاههای بزرگ خم کردن آرماتور بوسیله ماشین انجام می شود.
مسئول کارگاه آرماتوربندی باید از روی نقشه تعداد و شکل هر آرماتور را تعیین نموده و به کارگران مربوطه داده و خم کردن هر سری را دقیقاً زیر نظر داشته باشد.
در کارگاههای بزرگ باید حد روانی، تاب کششی و ازدیاد طول نسبی، گسیختگی میلگردها بوسیله آزمایشگاه تعیین گردد و به اطلاع مهندس محاسب و مهندس کارگاه برسد.
ولی در کارگاههای کوچک که مصرف کل آرماتور آن از ton50 بیشتر نیست این کار لازم نمی باشد.
اگر میلگرد خمیدگی موضعی داشت می باید این خمیدگی ها قبلاً صاف گردد و بعد اقدام به شکل دادن آرماتور شود.
باید توجه شود که برای صاف کردن میلگردها به هیچ وجه چکش کاری مجاز نمیباشد.
سر میلگردهای کف (مش) یا بصورت گونیا می باشد و یا بصورت قلاب خواهد بود.
از نظر اجرا این دو تفاوتی با هم ندارند.
حال دو سوال در اینجا مطرح است، اول اینکه چرا این میلگردها بصورت شبکه وجود دارد؟
دوم اینکه چرا در اجرا حدود 5-10 سانتیمتر با بتن مگر فاصله دارند؟
پاسخ به این دو سوال را می توان در توضیحات زیر جستجو کرد.
تارهای کششی در پی های نقطه ای در کف پی برده و میلگردها را در دو جهت به صورت مشبک روی بتن مگر قرار می دهند برای اینکه اثر خود را در بتن داشته باشند.
در گذاشتن این شبکه ها سعی می شود با خرده های آجر یا در این ساختمان با بالشتکهای بتنی که داخل آن یک سیم مفتول قرار دارد و اضافه سیم حدود 5 سانتیمتر بیرون آمده است را در زیر شبکه ها قرار دهند تا فاصله دلخواه از بتن مگر ایجاد شود.
توجه شود که فاصله میلگردها باید یکنواخت و در حدود 10 سانتیمتر باشد در موقع بتن ریزی دانه های درشت داخل بتن به راحتی از آن عبور نمایند.
شماره میلگرد مورد استفاده و طول گونیای آن بستگی به باری دارد که بر پی قرار می گیرد و باید توسط مهندس طراح، طراحی شود.
یک نکته مهم!
میلگردهایی که در داخل بتن قرار می گیرند نباید رنگ آمیزی شده و یا به روغن آغشته شود.
همچنین وجود نفت یا گازوئیل روی فولادها مانع چسبیدن بتن و فولاد به یکدیگر شده و کاهش 25 درصدی مقاومت فشاری را به همراه خواهد داشت.
علت استفاده از شناژ آنست که پی های نقطه ای به همدیگر وصل بوده و در موقع نشست ساختمان یا تکانهای ناگهانی با همدیگر کار کنند.
ضمناً برای اینکه درگیری شناژ با شبکه میلگرد بیشتر باشد و شناژ تکان نخورد توسط میلگردهایی بنام خرک آنها را به هم ارتباط می دهند.
حداقل ارتفاع پی نقطه ای در محل تلاقی با ستون 30 سانتیمتر و حداقل ارتفاع آن در لبه پی نباید از 15 سانتیمتر کمتر باشد ولی باید ارتفاع پی های نقطه ای در هر مورد با توجه به بار وارده بوسیله مهندس محاسب تعیین و در نقشه محاسباتی قید شود.
پی های نقطه ای تا ارتفاع 40 سانتیمتر را باید بصورت یک پله اجرا نموده و از 40 تا 125 سانتیمتر را می توان بصورت دو پله و از ارتفاع 125 سانتیمتر به بالا را میتوان بصورت چند پله اجرا نمود.
در هر حال پله ها باید طوری باشد که اگر از انتهای ستون خطی به زاویه 45 رسم نمائیم این خط داخل پله ها قرار گیرد.
اگر پیه نقطه ای بصورت مستطیل باشد حداقل نسبت ابعاد آن نباید از یک به سه متر کمتر باشد، پی های نقطه ای حداقل باید از دو جهت بوسیله شناژ بتنی به پیهای همجوار خود متصل باشند.
حداقل ابعاد این کلاف بتنی باید 30 سانتیمتر بوده و بوسیله 4 میلگرد طولی به قطر 12 میلیمتر مسلح باشد، این فولادهای طولی باید با فولادهای عرضی به قطر حداقل 5 میلیمتر و به فاصله حداکثر 25 سانتیمتر به یکدیگر بسته شوند و این قفسه بافته شده شناژ باید در تمام طول پی ادامه یافته و به شناژ طرف دیگری متصل شود، حداقل بتن روی قفسه شناژ 30 سانتیمتر می باشد.
فاصله میلگردهای شالوده نباید از 10 سانتیمتر کمتر باشد و حداقل قطر میلگردهای داخلی شالوده نباید از 10 میلیمتر کمتر باشد آرماتورهای کف شالوده باید در دو جهت در تمام بعد شالوده ادامه یابد، ولی اگر طول پی از 3 متر تجاوز نکند می توان آرماتورها یک در میان کوتاهتر اختیار نمود ولی طول آرماتورهای کوتاه شده نباید از 8/0 طول اصلی آن کمتر باشد.
این آرماتورها باید بوسیله خاموت به یکدیگر متصل شده و داخل پی بخوبی مستقر شود و یا بعبارت دیگر با خاموتهای ستون تا داخل پی ادامه یابد.
طول آن قسمت از آرماتور ریشه که باید از پی بیرون قرار گیرد تا میلگردهای ستون به آن بسته شود، باید بوسیله مهندس محاسب تعیین گردد ولی هیچگاه نباید از 50-60 سانتیمتر کمتر باشد.
اگر نتیجه محاسبات بیشتر از اعداد داده شده در این قسمت باشد باید از اعداد بدست آمده بوسیله محاسبات استفاده شود.
قبل از بتن ریزی باید حتماً یک بار دیگر فاصله محور تا محور ریشه ها کنترل شده و با نقشه مطابقت گردد.
کلیه میلگردهای دیگر نیز باید کنترلی شود.
کف پی و اطراف آرماتورها باید کنترل شود و مواد زائد از آن خارج شود.
بستهای اتصال می باید کنترل شود.
در موقع قالب برداری پی باید دقت شود تا به بتن تازه ریخته شده شالوده آسیبی نرسد و قالبها تکه به تکه به آرامی جدا شود، اگر از قالب آجری استفاده شده و ورقه نایلون روی آجر کشیده نشده بهتر است از آجرها صرفنظر شده و اقدام به برداشتن آجر نمائیم، زیرا در اینصورت آجر و بتن به همدیگر کاملاً چسبیده و جدا کردن آن غیر ممکن می باشد.
ستون بعد از بتن ریزی پی قفسه آرماتورهای ستون را که از قبل بافته و آماده شده است به آرماتورهای ریشه متصل می نمایند.
این کار باید حداقل 3-4 روز بعد از بتن ریزی پی انجام شود، زیرا در غیر اینصورت با توجه به اینکه بتن پی هنوز سخت نشده است در اثر لنگر آرماتورهای ستون میلگردهای ریشه از جای خود تکان خورده و پی متلاشی می شود.
تیرهای چوبی در پای ستون هیچ وقت نباید بوسیله ریختن بتن تثبیت شود.